محمد الخضر حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' می‌کرد')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
محمد الخضر حسین در 26 رجب سال 1293 هجری قمری / 16 آگوست 1876 میلادی در شهر نفطه در [[تونس]] متولد شد. خانواده وی از [[الجزایر]] از خانواده عماری از روستای طولقة (ببسکرة) و اصل مادر وی از وادی سوف در الجزایر نیز است و پدر وی شیخ مصطفی بن عزوز است.
محمد الخضر حسین در 26 رجب سال 1293 هجری قمری / 16 آگوست 1876 میلادی در شهر نفطه در [[تونس]] متولد شد. خانواده وی از [[الجزایر]] از خانواده عماری از روستای طولقة (ببسکرة) و اصل مادر وی از وادی سوف در الجزایر نیز است و پدر وی شیخ مصطفی بن عزوز است.


شیخ در خانواده ای از دانش و ادب از هر دو طرف پدر و مادر بزرگ شد و شهر نفطه جایی بود که به الکوفه الصغری ملقب شد. شیخ در این محیط بزرگ شد. از این رو قرآن را حفظ کرد و علوم دینی و زبانی را نزد تعدادی از دانشمندان از جمله دایی خود شیخ محمد المکی بن عزوز که مراقبت می‌کرد فراگرفت.  
شیخ در خانواده‌ای از دانش و ادب از هر دو طرف پدر و مادر بزرگ شد و شهر نفطه جایی بود که به الکوفه الصغری ملقب شد. شیخ در این محیط بزرگ شد. از این رو قرآن را حفظ کرد و علوم دینی و زبانی را نزد تعدادی از دانشمندان از جمله دایی خود شیخ محمد المکی بن عزوز که مراقبت می‌کرد فراگرفت.  


شیخ وقتی به سیزده سالگی رسید با خانواده‌اش به تونس رفت و در مسجد زیتونه درس خواند و در آنجا نزد محمد المکی بن عزوز تحصیل کرد. تحصیلات خود را نزد شیوخ دیگر از جمله شیخ سالم بوحاجب که یکی از مصلحین بزرگ در تونس بود تحصیل کرد. وی نزد او صحیح البخاری را آموخت و شیخ در سال 1316 ق / 1898 از الزیتونه فارغ‌التحصیل شد<ref>[https://www.almasryalyoum.com/news/details/2270621 المصری الیوم]</ref>.  
شیخ وقتی به سیزده سالگی رسید با خانواده‌اش به تونس رفت و در مسجد زیتونه درس خواند و در آنجا نزد محمد المکی بن عزوز تحصیل کرد. تحصیلات خود را نزد شیوخ دیگر از جمله شیخ سالم بوحاجب که یکی از مصلحین بزرگ در تونس بود تحصیل کرد. وی نزد او صحیح البخاری را آموخت و شیخ در سال 1316 ق / 1898 از الزیتونه فارغ‌التحصیل شد<ref>[https://www.almasryalyoum.com/news/details/2270621 المصری الیوم]</ref>.  


=فعالیت های سیاسی اجتماعی=
=فعالیت‌های سیاسی اجتماعی=


در ماه محرم سال 1322 ه. ق / آوریل 1904 م. مجله "خوشبختی بزرگ" را تأسیس کرد که اولین مجله عربی است که در تونس منتشر می شد و این مجله است که هر 15 روز یکبار منتشر می شد و شیخ بیشتر مقالات آن را خود می نوشت در 1324 هجری قمری 1905 م والی شهر بنزرت شد و شروع به تدریس در مسجد بزرگ بنزرت کرد. ولی بعد از مدت کوتاهی استعفا داد و به تونس بازگشت و شروع به تدریس در جامع زیتونه کرد. او یکی از بانیان اصلی تشکیل جمعیت زیتونیه بود.
در ماه محرم سال 1322 ه. ق / آوریل 1904 م. مجله "خوشبختی بزرگ" را تأسیس کرد که اولین مجله عربی است که در تونس منتشر می‌شد و این مجله است که هر 15 روز یکبار منتشر می‌شد و شیخ بیشتر مقالات آن را خود می‌نوشت در 1324 هجری قمری 1905 م والی شهر بنزرت شد و شروع به تدریس در مسجد بزرگ بنزرت کرد. ولی بعد از مدت کوتاهی استعفا داد و به تونس بازگشت و شروع به تدریس در جامع زیتونه کرد. او یکی از بانیان اصلی تشکیل جمعیت زیتونیه بود.


شیخ عازم الجزایر شد و به دیدار خانواده خود رفت سپس به تونس بازگشت و در دانشگاه تونس به تدریس پرداخت. این دوره مصادف بود با تسلط [[فرانسه]] بر تونس و در سال 1329 ه. ق از او خواستند تا مسئولیت دادگاه ها را برعهده بگیرد، اما او به دلیل روحیه ضد استعماری خود به شدت امتناع ورزید و به دشمنی با غرب، به ویژه فرانسه متهم شد. شیخ احساس کرد که زندگی و آزادی او در تونس به خطر افتاده است، بنابراین به بهانه دیداربا دایی اش به استانبول سفر کرد. و از آنجا به [[مصر]] و سپس [[دمشق]] رفت که به مدت 3 سال از 1913 - 1916 میلادی در آنجا اقامت گزید ولی در این دوره توسط جمال پاشا فرماندار عثمانی در [[شام]] مورد آزار و اذیت و زندانی قرار گرفت. بعد از آزادی به استانبول بازگشت و وقتی شنید که شرایط در [[تونس]] آرام شده است از طریق ناپل [[ایتالیا]] به آنجا بازگشت اما متوجه شد که موضوع پیچیده تر است بنابراین تصمیم به مهاجرت دائمی گرفت و دمشق را به عنوان خانه دوم خود انتخاب کرد وی در طول سفر خود از [[مصر]] عبور کرد و با بزرگان آن سامان مانند شیخ طاهر الجزائری، محمد رشید رضا و شیخ محب الدین الخطیب دیدار کرد.<ref>[https://www.hindawi.org/contributors/28079706/ سایت الهنداوی]</ref>.
شیخ عازم الجزایر شد و به دیدار خانواده خود رفت سپس به تونس بازگشت و در دانشگاه تونس به تدریس پرداخت. این دوره مصادف بود با تسلط [[فرانسه]] بر تونس و در سال 1329 ه. ق از او خواستند تا مسئولیت دادگاه‌ها را برعهده بگیرد، اما او به دلیل روحیه ضد استعماری خود به شدت امتناع ورزید و به دشمنی با غرب، به ویژه فرانسه متهم شد. شیخ احساس کرد که زندگی و آزادی او در تونس به خطر افتاده است، بنابراین به بهانه دیداربا دایی اش به استانبول سفر کرد. و از آنجا به [[مصر]] و سپس [[دمشق]] رفت که به مدت 3 سال از 1913 - 1916 میلادی در آنجا اقامت گزید ولی در این دوره توسط جمال پاشا فرماندار عثمانی در [[شام]] مورد آزار و اذیت و زندانی قرار گرفت. بعد از آزادی به استانبول بازگشت و وقتی شنید که شرایط در [[تونس]] آرام شده است از طریق ناپل [[ایتالیا]] به آنجا بازگشت اما متوجه شد که موضوع پیچیده تر است بنابراین تصمیم به مهاجرت دائمی گرفت و دمشق را به عنوان خانه دوم خود انتخاب کرد وی در طول سفر خود از [[مصر]] عبور کرد و با بزرگان آن سامان مانند شیخ طاهر الجزائری، محمد رشید رضا و شیخ محب الدین الخطیب دیدار کرد.<ref>[https://www.hindawi.org/contributors/28079706/ سایت الهنداوی]</ref>.


=ریاست الازهر=
=ریاست الازهر=
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:شخصیت های مصر]]
[[رده:شخصیت‌های مصر]]
[[رده:عالمان الازهر]]
[[رده:عالمان الازهر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۷

محمد الخضر حسین
شیخ محمد الخضر حسین
نام محمد الأخضر بن الحسین بن علی بن عمر
نام‎های دیگر شیخ محمد خضر
متولد 1876 م

محمد الخضر حسین (1293 هـ /1876م - 1377هـ/1958م) یک دانشمند مذهبی تونسی با اصالتی الجزایری بود که از سال 1952 تا 1954 رهبری الازهر را بر عهده گرفت[۱].

تولد و تحصیل

محمد الخضر حسین در 26 رجب سال 1293 هجری قمری / 16 آگوست 1876 میلادی در شهر نفطه در تونس متولد شد. خانواده وی از الجزایر از خانواده عماری از روستای طولقة (ببسکرة) و اصل مادر وی از وادی سوف در الجزایر نیز است و پدر وی شیخ مصطفی بن عزوز است.

شیخ در خانواده‌ای از دانش و ادب از هر دو طرف پدر و مادر بزرگ شد و شهر نفطه جایی بود که به الکوفه الصغری ملقب شد. شیخ در این محیط بزرگ شد. از این رو قرآن را حفظ کرد و علوم دینی و زبانی را نزد تعدادی از دانشمندان از جمله دایی خود شیخ محمد المکی بن عزوز که مراقبت می‌کرد فراگرفت.

شیخ وقتی به سیزده سالگی رسید با خانواده‌اش به تونس رفت و در مسجد زیتونه درس خواند و در آنجا نزد محمد المکی بن عزوز تحصیل کرد. تحصیلات خود را نزد شیوخ دیگر از جمله شیخ سالم بوحاجب که یکی از مصلحین بزرگ در تونس بود تحصیل کرد. وی نزد او صحیح البخاری را آموخت و شیخ در سال 1316 ق / 1898 از الزیتونه فارغ‌التحصیل شد[۲].

فعالیت‌های سیاسی اجتماعی

در ماه محرم سال 1322 ه. ق / آوریل 1904 م. مجله "خوشبختی بزرگ" را تأسیس کرد که اولین مجله عربی است که در تونس منتشر می‌شد و این مجله است که هر 15 روز یکبار منتشر می‌شد و شیخ بیشتر مقالات آن را خود می‌نوشت در 1324 هجری قمری 1905 م والی شهر بنزرت شد و شروع به تدریس در مسجد بزرگ بنزرت کرد. ولی بعد از مدت کوتاهی استعفا داد و به تونس بازگشت و شروع به تدریس در جامع زیتونه کرد. او یکی از بانیان اصلی تشکیل جمعیت زیتونیه بود.

شیخ عازم الجزایر شد و به دیدار خانواده خود رفت سپس به تونس بازگشت و در دانشگاه تونس به تدریس پرداخت. این دوره مصادف بود با تسلط فرانسه بر تونس و در سال 1329 ه. ق از او خواستند تا مسئولیت دادگاه‌ها را برعهده بگیرد، اما او به دلیل روحیه ضد استعماری خود به شدت امتناع ورزید و به دشمنی با غرب، به ویژه فرانسه متهم شد. شیخ احساس کرد که زندگی و آزادی او در تونس به خطر افتاده است، بنابراین به بهانه دیداربا دایی اش به استانبول سفر کرد. و از آنجا به مصر و سپس دمشق رفت که به مدت 3 سال از 1913 - 1916 میلادی در آنجا اقامت گزید ولی در این دوره توسط جمال پاشا فرماندار عثمانی در شام مورد آزار و اذیت و زندانی قرار گرفت. بعد از آزادی به استانبول بازگشت و وقتی شنید که شرایط در تونس آرام شده است از طریق ناپل ایتالیا به آنجا بازگشت اما متوجه شد که موضوع پیچیده تر است بنابراین تصمیم به مهاجرت دائمی گرفت و دمشق را به عنوان خانه دوم خود انتخاب کرد وی در طول سفر خود از مصر عبور کرد و با بزرگان آن سامان مانند شیخ طاهر الجزائری، محمد رشید رضا و شیخ محب الدین الخطیب دیدار کرد.[۳].

ریاست الازهر

وی با تز "قیاس در زبان عربی" در سال (1370 ق = 1950 م) به عضویت هیئت علمای کبار الازهر درآمد. سپس در 26 ذی الحجه 1371 هجری قمری/ 16 سپتامبر 1952 میلادی به عنوان شیخ الازهر انتخاب شد. وی در اعتراض به لغو دادگستری شرع و ادغام آن در دادگستری مدنی، از ریاست الازهر در 2 جمادی الاول 1373 ق / 7 ژانویه 1954 م استعفا داد[۴].

آثار

رسائل الإصلاح، در سه جلد. دیوان شعر "خواطر الحیاة". بلاغة القرآن. أدیان العرب قبل الإسلام. تونس وجامع الزیتونة تونس، 67 عاما تحت الاحتلال الفرنساوی 1881-1948 حیاة ابن خلدون ومثل من فلسفته الاجتماعیة دراسات فی العربیة وتاریخها الرحلات الحریة فی الإسلام الخیال فی الشعر العربی. آداب الحرب فی الإسلام. تعلیقات علی کتاب الموافقات للشاطبی. نقض کتاب الإسلام وأصول الحکم نقض کتاب فی الشعر الجاهلی مقالات منتشره در مجلة الأزهر (نور الإسلام)، لواء الإسلام و الهدایة الإسلامیة[۵].

درگذشت

وی در 13 رجب 1377 ق / 28 فوریه 1958 میلادی درگذشت.

پانویس