طریقت نعمت اللهی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جنبش ها' به 'جنبشها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''طریقت نعمت اللهی''' از معروفترین سلسلههای [[تصوف]] در ایران است که به واسطه [[نعمت الله ولی|شاه سیدنورالدین نعمتاللّه ولی]] به این نام خوانده شده است. | '''طریقت نعمت اللهی''' از معروفترین سلسلههای [[تصوف]] در ایران است که به واسطه [[نعمت الله ولی|شاه سیدنورالدین نعمتاللّه ولی]] به این نام خوانده شده است. | ||
=معرفی نعمتاللّه ولی= | == معرفی نعمتاللّه ولی == | ||
نعمتاللّه ولی از بزرگترین مشایخ صوفیه ایران است و شاید کمتر کسی از حیث نفوذ معنوی و تربیتی و کثرت مریدان به پایه او رسیده باشد. <ref>حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۶۰، تهران ۱۳۷۴ ش.</ref> | نعمتاللّه ولی از بزرگترین مشایخ صوفیه ایران است و شاید کمتر کسی از حیث نفوذ معنوی و تربیتی و کثرت مریدان به پایه او رسیده باشد. <ref>حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۶۰، تهران ۱۳۷۴ ش.</ref> | ||
== مذهب == | === مذهب === | ||
اگرچه در تشیع شاه نعمتاللّه ولی تردید وجود دارد اما این سلسله از قرن هشتم به عنوان یک سلسله شیعی شناخته شد و وجود همین سلسله در قرن نهم از علل و اسباب | اگرچه در تشیع شاه نعمتاللّه ولی تردید وجود دارد اما این سلسله از قرن هشتم به عنوان یک سلسله شیعی شناخته شد و وجود همین سلسله در قرن نهم از علل و اسباب موثر نشر تشیع بود. <ref>ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ج۴، ص۷۸، تهران، ۱۳۷۸ ش.</ref> | ||
== دستورات == | === دستورات === | ||
دستورهای خاص وی در سلوک اِلی اللّه که مبتنی بر جمع صورت و معنی، یا دست را به کار و دل را با یار داشتن، بود مقبول خاطر عموم طالبان راه قرار گرفت. <ref>حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۴۵ـ۶۴۶، تهران ۱۳۷۴ ش.</ref> | دستورهای خاص وی در سلوک اِلی اللّه که مبتنی بر جمع صورت و معنی، یا دست را به کار و دل را با یار داشتن، بود مقبول خاطر عموم طالبان راه قرار گرفت. <ref>حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۴۵ـ۶۴۶، تهران ۱۳۷۴ ش.</ref> | ||
=جانشینان شاه نعمتالله= | == جانشینان شاه نعمتالله == | ||
== شاه برهانالدین == | === شاه برهانالدین === | ||
پس از وفات شاه نعمتاللّه ولی بنا بر فرمان او یگانه فرزندش شاه برهانالدین خلیلاللّه جانشین او شد. | پس از وفات شاه نعمتاللّه ولی بنا بر فرمان او یگانه فرزندش شاه برهانالدین خلیلاللّه جانشین او شد. | ||
== نوادگان شاه نعمتالله == | === نوادگان شاه نعمتالله === | ||
سپس هشت تن از فرزندزادگان و اعقاب وی به جانشینی و مقام ارشاد نایل شدند. | سپس هشت تن از فرزندزادگان و اعقاب وی به جانشینی و مقام ارشاد نایل شدند. | ||
== هجرت به دکن == | === هجرت به دکن === | ||
آنها همگی بنا به دعوت سلطان احمدشاه و دیگر سلاطین بهمنی به دکن رفتند و در آنجا سکونت گزیدند. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقه نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج۹، ص۲۴، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.</ref> | آنها همگی بنا به دعوت سلطان احمدشاه و دیگر سلاطین بهمنی به دکن رفتند و در آنجا سکونت گزیدند. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقه نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج۹، ص۲۴، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.</ref> | ||
== علت هجرت == | === علت هجرت === | ||
این تغییر محل سکونت شاید هم به سبب ناخرسندی حکام تیموری، خصوصاً شاهرخ، و فقهای حنفی خراسان از افزایش صوفیان شیعی بوده است؛ مثلاً برای شاه قاسم انوار، صوفی شیعی که در آن ایام میزیست و از ارادتمندان شاه نعمت اللّه ولی بود مشکلاتی پیش آوردند. <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۴۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> | این تغییر محل سکونت شاید هم به سبب ناخرسندی حکام تیموری، خصوصاً شاهرخ، و فقهای حنفی خراسان از افزایش صوفیان شیعی بوده است؛ مثلاً برای شاه قاسم انوار، صوفی شیعی که در آن ایام میزیست و از ارادتمندان شاه نعمت اللّه ولی بود مشکلاتی پیش آوردند. <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۴۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> | ||
== گسترش تشیع در هند == | === گسترش تشیع در هند === | ||
در هر حال سیطره معنوی سلسله نعمتاللهی در هند موجب رواج تصوف و تشیع در هند خصوصاً در منطقه دکن شد و از این راه زبان فارسی و مذهب تشیع نیز در آنجا گسترش یافت. | در هر حال سیطره معنوی سلسله نعمتاللهی در هند موجب رواج تصوف و تشیع در هند خصوصاً در منطقه دکن شد و از این راه زبان فارسی و مذهب تشیع نیز در آنجا گسترش یافت. | ||
=عنوان شاه= | == عنوان شاه == | ||
از زمان شاه نعمتاللّه استعمال لفظ «شاه» در عناوین طریقتی این سلسله مرسوم گشت و مراد از آن شاهیای بود که حاصل بندگی و گدایی درگاه الاهی است. | از زمان شاه نعمتاللّه استعمال لفظ «شاه» در عناوین طریقتی این سلسله مرسوم گشت و مراد از آن شاهیای بود که حاصل بندگی و گدایی درگاه الاهی است. | ||
پس از آنکه مذهب شیعه در ایران رسمی شد مشایخ صوفی شیعی برای اظهار ارادت علنی به حضرت علی علیهالسلام القابی را که سابقاً به «اللّه» یا «دین» ختم میشد به لفظ علی نیز مختوم کردند. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۲۴، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، ج۱، ص۷۳، شرح حال مرحوم حاج ملا سلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref> | پس از آنکه مذهب شیعه در ایران رسمی شد مشایخ صوفی شیعی برای اظهار ارادت علنی به حضرت علی علیهالسلام القابی را که سابقاً به «اللّه» یا «دین» ختم میشد به لفظ علی نیز مختوم کردند. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۲۴، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، ج۱، ص۷۳، شرح حال مرحوم حاج ملا سلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref> | ||
=احیاء سلسله نعمتاللهی در ایران= | == احیاء سلسله نعمتاللهی در ایران == | ||
چنانکه گفته شد این سلسله در ایران احیا شد. | چنانکه گفته شد این سلسله در ایران احیا شد. | ||
== ورود معصوم علیشاه به ایران == | === ورود معصوم علیشاه به ایران === | ||
به دستور شاه علیرضا دکنی قطب سلسله نعمتاللهی که در دکن ساکن بود، در اواخر حکومت کریمخان زند در ۱۱۹۰، سیدمیرعبدالحمید معصوم علیشاه و سیدطاهر دکنی برای تجدید حیات این سلسله به ایران آمدند. | به دستور شاه علیرضا دکنی قطب سلسله نعمتاللهی که در دکن ساکن بود، در اواخر حکومت کریمخان زند در ۱۱۹۰، سیدمیرعبدالحمید معصوم علیشاه و سیدطاهر دکنی برای تجدید حیات این سلسله به ایران آمدند. | ||
شاه طاهر دکنی در همان سالهای اول درگذشت و عملاً معصوم علیشاه سلسله را ترویج کرد. | شاه طاهر دکنی در همان سالهای اول درگذشت و عملاً معصوم علیشاه سلسله را ترویج کرد. | ||
== استقبال مردم == | === استقبال مردم === | ||
آمدن وی به ایران با استقبال فراوان مردم روبرو شد و از مهمترین کسانی که در همان ابتدا به دعوت وی وارد سلوک شدند، میرزامحمدعلی اصفهانی (ملقب به نورعلیشاه) و پدر وی میرزاعبدالحسین (ملقب به فیض علیشاه) بودند. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۴، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).</ref> | آمدن وی به ایران با استقبال فراوان مردم روبرو شد و از مهمترین کسانی که در همان ابتدا به دعوت وی وارد سلوک شدند، میرزامحمدعلی اصفهانی (ملقب به نورعلیشاه) و پدر وی میرزاعبدالحسین (ملقب به فیض علیشاه) بودند. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۴، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).</ref> | ||
=نورعلیشاه= | == نورعلیشاه == | ||
== جانشینی معصوم علیشاه == | === جانشینی معصوم علیشاه === | ||
معصوم علیشاه قبل از اینکه به دست فقیه متنفذ زمان، آقامحمدعلی بهبهانی (مؤلف کتاب معروف خیراتیه در رد تصوف)، در ۱۲۱۲ به قتل برسد، با اختیاراتی که از جانب شاه علیرضا دکنی داشت، نورعلیشاه را به جانشینی منصوب کرد. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۵، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).</ref> | معصوم علیشاه قبل از اینکه به دست فقیه متنفذ زمان، آقامحمدعلی بهبهانی (مؤلف کتاب معروف خیراتیه در رد تصوف)، در ۱۲۱۲ به قتل برسد، با اختیاراتی که از جانب شاه علیرضا دکنی داشت، نورعلیشاه را به جانشینی منصوب کرد. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۵، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).</ref> | ||
== علم و شعر نورعلیشاه == | === علم و شعر نورعلیشاه === | ||
نورعلیشاه که علاوه بر جذابیت معنوی، به علوم دینی تسلط داشت و از ذوق شاعری برخوردار بود، از همان آغاز عده بسیاری را از همه طبقات مجذوب خود کرد. | نورعلیشاه که علاوه بر جذابیت معنوی، به علوم دینی تسلط داشت و از ذوق شاعری برخوردار بود، از همان آغاز عده بسیاری را از همه طبقات مجذوب خود کرد. | ||
گفته شده که از میان علمای بزرگ، شیخ عبدالصمد همدانی (مؤلف کتاب بحر المعارف در «حکمت اربعه عملیه»، که در حمله وهابیان به کربلا در ۱۲۱۶ به شهادت رسید) از ارادتمندان وی بوده است. <ref>رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۴۵۰، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).</ref> | گفته شده که از میان علمای بزرگ، شیخ عبدالصمد همدانی (مؤلف کتاب بحر المعارف در «حکمت اربعه عملیه»، که در حمله وهابیان به کربلا در ۱۲۱۶ به شهادت رسید) از ارادتمندان وی بوده است. <ref>رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۴۵۰، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).</ref> | ||
== مشکل انتسابها == | === مشکل انتسابها === | ||
به طور کلی به سبب اوضاعی که از اواخر صفویه بر ضد تصوف وجود داشت، روشن نیست که از میان علما چه کسانی واقعاً از طرفداران سلاسل صوفیه بودهاند. | به طور کلی به سبب اوضاعی که از اواخر صفویه بر ضد تصوف وجود داشت، روشن نیست که از میان علما چه کسانی واقعاً از طرفداران سلاسل صوفیه بودهاند. | ||
از سوی دیگر، درباره صحت و سقم انتساب برخی از آثار به علما، که با آثار صوفیه مشابهت دارد، تردید هست؛ مثلاً، برخی رساله سیر و سلوک را که شامل دستورهایی برای سیر الی اللّه است و مشابه دستورهای طریقتی سلسله نعمتاللهی است، به سید بحرالعلوم نسبت میدهند و در برابر، عدهای منکر آن هستند. <ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۲۸۴ـ۲۸۵.</ref><ref>محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، ج۱، ص۷۷ـ۸۱، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد | از سوی دیگر، درباره صحت و سقم انتساب برخی از آثار به علما، که با آثار صوفیه مشابهت دارد، تردید هست؛ مثلاً، برخی رساله سیر و سلوک را که شامل دستورهایی برای سیر الی اللّه است و مشابه دستورهای طریقتی سلسله نعمتاللهی است، به سید بحرالعلوم نسبت میدهند و در برابر، عدهای منکر آن هستند. <ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۲۸۴ـ۲۸۵.</ref><ref>محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، ج۱، ص۷۷ـ۸۱، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ ش.</ref> | ||
=جانشین نور علیشاه= | == جانشین نور علیشاه == | ||
نورعلیشاه قبل از وفات به تنی چند اجازه ارشاد و تربیت داد و در عتبات عالیات، شیخ زینالدین حسین علیشاه اصفهانی (متوفی ۱۲۳۴) را به جانشینی خود تعیین کرد. <ref>احمدعلی دیوان بیگی، حدیقه الشعراء، ج۳، ص۱۹۳۳، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.</ref> | نورعلیشاه قبل از وفات به تنی چند اجازه ارشاد و تربیت داد و در عتبات عالیات، شیخ زینالدین حسین علیشاه اصفهانی (متوفی ۱۲۳۴) را به جانشینی خود تعیین کرد. <ref>احمدعلی دیوان بیگی، حدیقه الشعراء، ج۳، ص۱۹۳۳، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.</ref> | ||
پس از درگذشت شاه علیرضا دکنی در ۱۲۱۴ در دکن، حسین علیشاه رسماً قطب سلسله نعمتاللهی شد. | پس از درگذشت شاه علیرضا دکنی در ۱۲۱۴ در دکن، حسین علیشاه رسماً قطب سلسله نعمتاللهی شد. | ||
=مخالفت فقها با صوفیه= | == مخالفت فقها با صوفیه == | ||
در تمام این ایام مخالفت فقها با تصوف ادامه یافت و گاه حکام را به اخراج و اذیت و آزارشان وا میداشتند. | در تمام این ایام مخالفت فقها با تصوف ادامه یافت و گاه حکام را به اخراج و اذیت و آزارشان وا میداشتند. | ||
البته در میان شاهان قاجار کسانی مانند محمدشاه (حک: ۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) نیز بودند که به بزرگان تصوف ارادت داشتند. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۲، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۶ـ ۳۳۸، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۵ـ۳۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | البته در میان شاهان قاجار کسانی مانند محمدشاه (حک: ۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) نیز بودند که به بزرگان تصوف ارادت داشتند. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۲، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۶ـ ۳۳۸، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۵ـ۳۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | ||
== مشتاق علیشاه == | === مشتاق علیشاه === | ||
در همین دوران مشتاق علیشاه، به تحریک واعظی کرمانی، در ۱۲۰۶ در کرمان کشته شد <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۱۸۸ـ ۱۹۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> و مرید وی، میرزامحمدتقی کرمانی ملقب به مظفرعلیشاه، که دیوان مشتاقیه را نیز به نام مرشد خود سروده به اصرار آقامحمدعلی بهبهانی از طرف فتحعلی شاه احضار و سرانجام در ۱۲۱۵ مسموم شد و در کرمانشاه مدفون گردید. <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۰۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> | در همین دوران مشتاق علیشاه، به تحریک واعظی کرمانی، در ۱۲۰۶ در کرمان کشته شد <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۱۸۸ـ ۱۹۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> و مرید وی، میرزامحمدتقی کرمانی ملقب به مظفرعلیشاه، که دیوان مشتاقیه را نیز به نام مرشد خود سروده به اصرار آقامحمدعلی بهبهانی از طرف فتحعلی شاه احضار و سرانجام در ۱۲۱۵ مسموم شد و در کرمانشاه مدفون گردید. <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۰۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> | ||
== حسین علیشاه == | === حسین علیشاه === | ||
این ایذا و طرد بلد به همین طریق در مورد حسین علیشاه نیز اعمال شد. | این ایذا و طرد بلد به همین طریق در مورد حسین علیشاه نیز اعمال شد. | ||
== محمدجعفر کبودرآهنگی == | === محمدجعفر کبودرآهنگی === | ||
جانشین وی حاج محمدجعفر کبودرآهنگی، ملقب به مجذوبعلیشاه (متوفی ۱۲۳۸ یا ۱۲۳۹)، نیز از این حیث در امان نبود. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۴۱، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref> | جانشین وی حاج محمدجعفر کبودرآهنگی، ملقب به مجذوبعلیشاه (متوفی ۱۲۳۸ یا ۱۲۳۹)، نیز از این حیث در امان نبود. <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۴۱، تهران ۱۳۶۲ ش،.</ref> | ||
او که خود از علما و صاحب تألیفاتی در تصوف است، بر اثر برخی اتهامات مجبور شد که در رساله العقایدالمجذوبیة صراحتاً اعتقادات دینی و عرفانی خود را شرح دهد.<ref>محمدجعفر بن صفر مجذوبعلی شاه، رسالة العقاید المجذوبیّه: بیانات حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی، ج۱، ص۷، (تهران) ۱۳۶۲ ش.</ref> | او که خود از علما و صاحب تألیفاتی در تصوف است، بر اثر برخی اتهامات مجبور شد که در رساله العقایدالمجذوبیة صراحتاً اعتقادات دینی و عرفانی خود را شرح دهد.<ref>محمدجعفر بن صفر مجذوبعلی شاه، رسالة العقاید المجذوبیّه: بیانات حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی، ج۱، ص۷، (تهران) ۱۳۶۲ ش.</ref> | ||
== مست علیشاه == | === مست علیشاه === | ||
پس از وی حاج زینالعابدین شیروانی، ملقب به مست علیشاه (متوفی ۱۲۵۳)، نیز دچار همین مضیقهها بود. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۳۲ـ۳۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref><ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۵۰ ـ۵۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | پس از وی حاج زینالعابدین شیروانی، ملقب به مست علیشاه (متوفی ۱۲۵۳)، نیز دچار همین مضیقهها بود. <ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۳۲ـ۳۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref><ref>زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۵۰ ـ۵۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | ||
=دوشاخه شدن سلسله نعمتاللهی= | == دوشاخه شدن سلسله نعمتاللهی == | ||
در این دوره انشعابی نیز در طریق نعمتاللهیه، به سبب اختلاف در جانشینی مجذوبعلیشاه، پیدا شد که حاصل آن پدیدآمدن دو شاخه در این سلسله بود؛ قطب شاخه اصلی مست علیشاه و قطب شاخه دیگر حاج ملامحمدرضا همدانی (متوفی ۱۲۴۷) ملقب به کوثرعلیشاه <ref>مقدمه تابنده، ص جـ د، زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.</ref> بود. | در این دوره انشعابی نیز در طریق نعمتاللهیه، به سبب اختلاف در جانشینی مجذوبعلیشاه، پیدا شد که حاصل آن پدیدآمدن دو شاخه در این سلسله بود؛ قطب شاخه اصلی مست علیشاه و قطب شاخه دیگر حاج ملامحمدرضا همدانی (متوفی ۱۲۴۷) ملقب به کوثرعلیشاه <ref>مقدمه تابنده، ص جـ د، زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.</ref> بود. | ||
شاخه اخیر که به فرزند کوثرعلیشاه <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> رسید، بعداً به نام سلسله نعمتاللهیه کوثریه مشهور شد. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۹۵ـ۱۰۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | شاخه اخیر که به فرزند کوثرعلیشاه <ref>محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> رسید، بعداً به نام سلسله نعمتاللهیه کوثریه مشهور شد. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۹۵ـ۱۰۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
بعد از رحمت علیشاه، سلسله نعمتاللهی دو شاخه شد: گروهی از حاج آقا محمدکاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه (متوفی ۱۲۹۳) و گروه دیگر از عموی رحمت علیشاه (حاج آقامحمد ملقب به منورعلیشاه، متوفی ۱۳۰۱) تبعیت کردند. | بعد از رحمت علیشاه، سلسله نعمتاللهی دو شاخه شد: گروهی از حاج آقا محمدکاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه (متوفی ۱۲۹۳) و گروه دیگر از عموی رحمت علیشاه (حاج آقامحمد ملقب به منورعلیشاه، متوفی ۱۳۰۱) تبعیت کردند. | ||
== شاخه اول == | === شاخه اول === | ||
در شاخه اول بعد از سعادت علیشاه، حاج ملاسلطان محمد <ref>طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> اهل بیدخت گناباد جانشین او شد و در زمان وی سلسله نعمتاللهی شهرت بسیار یافت. | در شاخه اول بعد از سعادت علیشاه، حاج ملاسلطان محمد <ref>طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> اهل بیدخت گناباد جانشین او شد و در زمان وی سلسله نعمتاللهی شهرت بسیار یافت. | ||
=== سلطان علیشاه === | ==== سلطان علیشاه ==== | ||
سلطان علیشاه، که در حکمت شاگرد حاج ملاهادی سبزواری بود، از مشاهیر علما و عرفای اوایل قرن چهاردهم و صاحب آثار عرفانی شیعی است، از جمله این آثار است: سعادتنامه، توضیح، تنبیه النائمین، مجمع السعادات و ولایتنامه به فارسی و تفسیر مشهور کامل قرآن به سبک عرفانی شیعه به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة به زبان عربی. | سلطان علیشاه، که در حکمت شاگرد حاج ملاهادی سبزواری بود، از مشاهیر علما و عرفای اوایل قرن چهاردهم و صاحب آثار عرفانی شیعی است، از جمله این آثار است: سعادتنامه، توضیح، تنبیه النائمین، مجمع السعادات و ولایتنامه به فارسی و تفسیر مشهور کامل قرآن به سبک عرفانی شیعه به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة به زبان عربی. | ||
وی در ۱۳۲۷ در بیدخت به قتل رسید و در همانجا مدفون شد. | وی در ۱۳۲۷ در بیدخت به قتل رسید و در همانجا مدفون شد. | ||
=== شهرت سلسله پس از سلطان === | ==== شهرت سلسله پس از سلطان ==== | ||
پس از او این شاخه به سلسله نعمتاللهی گنابادی یا سلطان علیشاهی شهرت یافت. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۷، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۲، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | پس از او این شاخه به سلسله نعمتاللهی گنابادی یا سلطان علیشاهی شهرت یافت. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۷، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۲، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | ||
== شاخه دوم == | === شاخه دوم === | ||
شاخه دوم پس از منورعلیشاه، به اعتبار جانشین و فرزندش (حاج علی آقا ذوالریاستین ملقب به وفاعلیشاه) و همچنین فرزند وفاعلیشاه، <ref>طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> به نام سلسله نعمتاللهی ذوالریاستین مشهور گردید. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۴۱، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>جواد نوربخش، گلستان جاوید، (تهران) ۱۳۷۳ ش.</ref> | شاخه دوم پس از منورعلیشاه، به اعتبار جانشین و فرزندش (حاج علی آقا ذوالریاستین ملقب به وفاعلیشاه) و همچنین فرزند وفاعلیشاه، <ref>طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).</ref> به نام سلسله نعمتاللهی ذوالریاستین مشهور گردید. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۴۱، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>جواد نوربخش، گلستان جاوید، (تهران) ۱۳۷۳ ش.</ref> | ||
=شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی= | == شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی == | ||
یکی از مریدان منور علیشاه، حاج میرزاحسن صفی ملقب به صفی علیشاه (متوفی ۱۳۱۶) بود، که پیروانش شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی را پدید آوردند. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۰۵ـ ۲۰۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | یکی از مریدان منور علیشاه، حاج میرزاحسن صفی ملقب به صفی علیشاه (متوفی ۱۳۱۶) بود، که پیروانش شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی را پدید آوردند. <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۰۵ـ ۲۰۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> | ||
وی در تهران ساکن شد و خانقاهی تأسیس کرد و به تصنیف و تألیف آثاری همچون تفسیر منظوم قرآن پرداخت و شهرت یافت. | وی در تهران ساکن شد و خانقاهی تأسیس کرد و به تصنیف و تألیف آثاری همچون تفسیر منظوم قرآن پرداخت و شهرت یافت. | ||
=خروج از سلسله فقر= | == خروج از سلسله فقر == | ||
پس از فوت حاج میرزاحسن صفی در تهران، میان پیروانش اختلافاتی پیدا شد و جانشین او، ظهیرالدوله ملقب به صفاعلیشاه (متوفی ۱۳۴۲)، که داماد ناصرالدین شاه بود، با تأسیس انجمن اخوت در ۱۳۱۷ این سلسله را از صورت سلسلههای فقر بیرون آورد <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۵ـ۱۳۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۸، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۳۳، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> ازینرو، بعضی از رجال حکومتی به عضویت آن در آمدند. | پس از فوت حاج میرزاحسن صفی در تهران، میان پیروانش اختلافاتی پیدا شد و جانشین او، ظهیرالدوله ملقب به صفاعلیشاه (متوفی ۱۳۴۲)، که داماد ناصرالدین شاه بود، با تأسیس انجمن اخوت در ۱۳۱۷ این سلسله را از صورت سلسلههای فقر بیرون آورد <ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۵ـ۱۳۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۸، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref><ref>مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۳۳، (تهران) ۱۳۵۸ ش.</ref> ازینرو، بعضی از رجال حکومتی به عضویت آن در آمدند. | ||
خود وی نیز در اواخر عمر دیگر از کسی دستگیری نکرد و جانشینی نیز تعیین ننمود. <ref>ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج۱، ص۱۶۷، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref> | خود وی نیز در اواخر عمر دیگر از کسی دستگیری نکرد و جانشینی نیز تعیین ننمود. <ref>ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج۱، ص۱۶۷، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref> | ||
=وضعیت فعلی سلسله نعمتاللهی= | == وضعیت فعلی سلسله نعمتاللهی == | ||
در حال حاضر از میان این سه شاخه از سلسلههای نعمت اللهی، شاخه گنابادی بیشترین طرفداران و فعالیتها را در ایران دارد. | در حال حاضر از میان این سه شاخه از سلسلههای نعمت اللهی، شاخه گنابادی بیشترین طرفداران و فعالیتها را در ایران دارد. | ||
=فهرست منابع= | == فهرست منابع == | ||
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة. | (۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
(۷) احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، تهران (۱۳۳۸ ش). | (۷) احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، تهران (۱۳۳۸ ش). | ||
(۸) محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد | (۸) محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ ش. | ||
(۹) یوسف بن احمد بحرانی، للة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا). | (۹) یوسف بن احمد بحرانی، للة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا). | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۳: | ||
[[رده:تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:صوفیه]] | [[رده:صوفیه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۱
طریقت نعمت اللهی از معروفترین سلسلههای تصوف در ایران است که به واسطه شاه سیدنورالدین نعمتاللّه ولی به این نام خوانده شده است.
معرفی نعمتاللّه ولی
نعمتاللّه ولی از بزرگترین مشایخ صوفیه ایران است و شاید کمتر کسی از حیث نفوذ معنوی و تربیتی و کثرت مریدان به پایه او رسیده باشد. [۱]
مذهب
اگرچه در تشیع شاه نعمتاللّه ولی تردید وجود دارد اما این سلسله از قرن هشتم به عنوان یک سلسله شیعی شناخته شد و وجود همین سلسله در قرن نهم از علل و اسباب موثر نشر تشیع بود. [۲]
دستورات
دستورهای خاص وی در سلوک اِلی اللّه که مبتنی بر جمع صورت و معنی، یا دست را به کار و دل را با یار داشتن، بود مقبول خاطر عموم طالبان راه قرار گرفت. [۳]
جانشینان شاه نعمتالله
شاه برهانالدین
پس از وفات شاه نعمتاللّه ولی بنا بر فرمان او یگانه فرزندش شاه برهانالدین خلیلاللّه جانشین او شد.
نوادگان شاه نعمتالله
سپس هشت تن از فرزندزادگان و اعقاب وی به جانشینی و مقام ارشاد نایل شدند.
هجرت به دکن
آنها همگی بنا به دعوت سلطان احمدشاه و دیگر سلاطین بهمنی به دکن رفتند و در آنجا سکونت گزیدند. [۴][۵]
علت هجرت
این تغییر محل سکونت شاید هم به سبب ناخرسندی حکام تیموری، خصوصاً شاهرخ، و فقهای حنفی خراسان از افزایش صوفیان شیعی بوده است؛ مثلاً برای شاه قاسم انوار، صوفی شیعی که در آن ایام میزیست و از ارادتمندان شاه نعمت اللّه ولی بود مشکلاتی پیش آوردند. [۶]
گسترش تشیع در هند
در هر حال سیطره معنوی سلسله نعمتاللهی در هند موجب رواج تصوف و تشیع در هند خصوصاً در منطقه دکن شد و از این راه زبان فارسی و مذهب تشیع نیز در آنجا گسترش یافت.
عنوان شاه
از زمان شاه نعمتاللّه استعمال لفظ «شاه» در عناوین طریقتی این سلسله مرسوم گشت و مراد از آن شاهیای بود که حاصل بندگی و گدایی درگاه الاهی است. پس از آنکه مذهب شیعه در ایران رسمی شد مشایخ صوفی شیعی برای اظهار ارادت علنی به حضرت علی علیهالسلام القابی را که سابقاً به «اللّه» یا «دین» ختم میشد به لفظ علی نیز مختوم کردند. [۷][۸]
احیاء سلسله نعمتاللهی در ایران
چنانکه گفته شد این سلسله در ایران احیا شد.
ورود معصوم علیشاه به ایران
به دستور شاه علیرضا دکنی قطب سلسله نعمتاللهی که در دکن ساکن بود، در اواخر حکومت کریمخان زند در ۱۱۹۰، سیدمیرعبدالحمید معصوم علیشاه و سیدطاهر دکنی برای تجدید حیات این سلسله به ایران آمدند. شاه طاهر دکنی در همان سالهای اول درگذشت و عملاً معصوم علیشاه سلسله را ترویج کرد.
استقبال مردم
آمدن وی به ایران با استقبال فراوان مردم روبرو شد و از مهمترین کسانی که در همان ابتدا به دعوت وی وارد سلوک شدند، میرزامحمدعلی اصفهانی (ملقب به نورعلیشاه) و پدر وی میرزاعبدالحسین (ملقب به فیض علیشاه) بودند. [۹]
نورعلیشاه
جانشینی معصوم علیشاه
معصوم علیشاه قبل از اینکه به دست فقیه متنفذ زمان، آقامحمدعلی بهبهانی (مؤلف کتاب معروف خیراتیه در رد تصوف)، در ۱۲۱۲ به قتل برسد، با اختیاراتی که از جانب شاه علیرضا دکنی داشت، نورعلیشاه را به جانشینی منصوب کرد. [۱۰]
علم و شعر نورعلیشاه
نورعلیشاه که علاوه بر جذابیت معنوی، به علوم دینی تسلط داشت و از ذوق شاعری برخوردار بود، از همان آغاز عده بسیاری را از همه طبقات مجذوب خود کرد. گفته شده که از میان علمای بزرگ، شیخ عبدالصمد همدانی (مؤلف کتاب بحر المعارف در «حکمت اربعه عملیه»، که در حمله وهابیان به کربلا در ۱۲۱۶ به شهادت رسید) از ارادتمندان وی بوده است. [۱۱]
مشکل انتسابها
به طور کلی به سبب اوضاعی که از اواخر صفویه بر ضد تصوف وجود داشت، روشن نیست که از میان علما چه کسانی واقعاً از طرفداران سلاسل صوفیه بودهاند. از سوی دیگر، درباره صحت و سقم انتساب برخی از آثار به علما، که با آثار صوفیه مشابهت دارد، تردید هست؛ مثلاً، برخی رساله سیر و سلوک را که شامل دستورهایی برای سیر الی اللّه است و مشابه دستورهای طریقتی سلسله نعمتاللهی است، به سید بحرالعلوم نسبت میدهند و در برابر، عدهای منکر آن هستند. [۱۲][۱۳]
جانشین نور علیشاه
نورعلیشاه قبل از وفات به تنی چند اجازه ارشاد و تربیت داد و در عتبات عالیات، شیخ زینالدین حسین علیشاه اصفهانی (متوفی ۱۲۳۴) را به جانشینی خود تعیین کرد. [۱۴] پس از درگذشت شاه علیرضا دکنی در ۱۲۱۴ در دکن، حسین علیشاه رسماً قطب سلسله نعمتاللهی شد.
مخالفت فقها با صوفیه
در تمام این ایام مخالفت فقها با تصوف ادامه یافت و گاه حکام را به اخراج و اذیت و آزارشان وا میداشتند. البته در میان شاهان قاجار کسانی مانند محمدشاه (حک: ۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) نیز بودند که به بزرگان تصوف ارادت داشتند. [۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹]
مشتاق علیشاه
در همین دوران مشتاق علیشاه، به تحریک واعظی کرمانی، در ۱۲۰۶ در کرمان کشته شد [۲۰] و مرید وی، میرزامحمدتقی کرمانی ملقب به مظفرعلیشاه، که دیوان مشتاقیه را نیز به نام مرشد خود سروده به اصرار آقامحمدعلی بهبهانی از طرف فتحعلی شاه احضار و سرانجام در ۱۲۱۵ مسموم شد و در کرمانشاه مدفون گردید. [۲۱]
حسین علیشاه
این ایذا و طرد بلد به همین طریق در مورد حسین علیشاه نیز اعمال شد.
محمدجعفر کبودرآهنگی
جانشین وی حاج محمدجعفر کبودرآهنگی، ملقب به مجذوبعلیشاه (متوفی ۱۲۳۸ یا ۱۲۳۹)، نیز از این حیث در امان نبود. [۲۲] او که خود از علما و صاحب تألیفاتی در تصوف است، بر اثر برخی اتهامات مجبور شد که در رساله العقایدالمجذوبیة صراحتاً اعتقادات دینی و عرفانی خود را شرح دهد.[۲۳]
مست علیشاه
پس از وی حاج زینالعابدین شیروانی، ملقب به مست علیشاه (متوفی ۱۲۵۳)، نیز دچار همین مضیقهها بود. [۲۴][۲۵][۲۶]
دوشاخه شدن سلسله نعمتاللهی
در این دوره انشعابی نیز در طریق نعمتاللهیه، به سبب اختلاف در جانشینی مجذوبعلیشاه، پیدا شد که حاصل آن پدیدآمدن دو شاخه در این سلسله بود؛ قطب شاخه اصلی مست علیشاه و قطب شاخه دیگر حاج ملامحمدرضا همدانی (متوفی ۱۲۴۷) ملقب به کوثرعلیشاه [۲۷] بود. شاخه اخیر که به فرزند کوثرعلیشاه [۲۸] رسید، بعداً به نام سلسله نعمتاللهیه کوثریه مشهور شد. [۲۹] در شاخه اصلی، پس از مست علیشاه، حاج زینالعابدین رحمت علیشاه (متوفی ۱۲۷۸) قطب سلسله نعمتاللهی شد. محمدشاه قاجار او را نائب الصدر فارس کرده بود، ازینرو کمتر مورد ایذا قرار گرفت. [۳۰][۳۱]
دوشاخگی بعد از رحمتعلیشاه
بعد از رحمت علیشاه، سلسله نعمتاللهی دو شاخه شد: گروهی از حاج آقا محمدکاظم اصفهانی ملقب به سعادت علیشاه (متوفی ۱۲۹۳) و گروه دیگر از عموی رحمت علیشاه (حاج آقامحمد ملقب به منورعلیشاه، متوفی ۱۳۰۱) تبعیت کردند.
شاخه اول
در شاخه اول بعد از سعادت علیشاه، حاج ملاسلطان محمد [۳۲] اهل بیدخت گناباد جانشین او شد و در زمان وی سلسله نعمتاللهی شهرت بسیار یافت.
سلطان علیشاه
سلطان علیشاه، که در حکمت شاگرد حاج ملاهادی سبزواری بود، از مشاهیر علما و عرفای اوایل قرن چهاردهم و صاحب آثار عرفانی شیعی است، از جمله این آثار است: سعادتنامه، توضیح، تنبیه النائمین، مجمع السعادات و ولایتنامه به فارسی و تفسیر مشهور کامل قرآن به سبک عرفانی شیعه به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة به زبان عربی. وی در ۱۳۲۷ در بیدخت به قتل رسید و در همانجا مدفون شد.
شهرت سلسله پس از سلطان
پس از او این شاخه به سلسله نعمتاللهی گنابادی یا سلطان علیشاهی شهرت یافت. [۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]
شاخه دوم
شاخه دوم پس از منورعلیشاه، به اعتبار جانشین و فرزندش (حاج علی آقا ذوالریاستین ملقب به وفاعلیشاه) و همچنین فرزند وفاعلیشاه، [۳۷] به نام سلسله نعمتاللهی ذوالریاستین مشهور گردید. [۳۸][۳۹]
شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی
یکی از مریدان منور علیشاه، حاج میرزاحسن صفی ملقب به صفی علیشاه (متوفی ۱۳۱۶) بود، که پیروانش شاخه دیگر سلسله نعمتاللهی را پدید آوردند. [۴۰] وی در تهران ساکن شد و خانقاهی تأسیس کرد و به تصنیف و تألیف آثاری همچون تفسیر منظوم قرآن پرداخت و شهرت یافت.
خروج از سلسله فقر
پس از فوت حاج میرزاحسن صفی در تهران، میان پیروانش اختلافاتی پیدا شد و جانشین او، ظهیرالدوله ملقب به صفاعلیشاه (متوفی ۱۳۴۲)، که داماد ناصرالدین شاه بود، با تأسیس انجمن اخوت در ۱۳۱۷ این سلسله را از صورت سلسلههای فقر بیرون آورد [۴۱][۴۲][۴۳] ازینرو، بعضی از رجال حکومتی به عضویت آن در آمدند. خود وی نیز در اواخر عمر دیگر از کسی دستگیری نکرد و جانشینی نیز تعیین ننمود. [۴۴]
وضعیت فعلی سلسله نعمتاللهی
در حال حاضر از میان این سه شاخه از سلسلههای نعمت اللهی، شاخه گنابادی بیشترین طرفداران و فعالیتها را در ایران دارد.
فهرست منابع
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
(۲) حیدر بن علی آملی، تفسیرالمحیط الاعظم و البحرالخضم فی تأویل کتاب اللّه العزیزالمحکم، چاپ محسن موسوی تبریزی، تهرانی ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۳) حیدر بن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۴) ابن بزاز، صفوة الصفا، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز ۱۳۷۳ ش.
(۵) ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش.
(۶) عبیداللّه بن محمود احرار، احوال و سخنان خواجه عبیدالله احرار، مشتمل بر ملفوظات احرار به تحریر میرعبدالاول نیشابوری، ملفوظات احرار (مجموعه دیگر)، مرقعات احرار، خوارق عادات احرار تألیف مولانا شیخ، چاپ عارف نوشاهی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۷) احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، تهران (۱۳۳۸ ش).
(۸) محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ ش.
(۹) یوسف بن احمد بحرانی، للة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا).
(۱۰) شیرین بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۷۵ ش.
(۱۱) محمد بن محمد پارسا، قدسیّه: کلمات بهاءالدین نقشبند، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۱۲) سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، شرح حال مرحوم حاج ملا سلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۱۳) احمد تمیم داری، عرفان و ادب در عصر صفوی، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۷۳ ش.
(۱۴) محمد رئوف توکلی، تاریخ تصوف در کردستان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۵) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۶) هبة اللّه جذبی، رساله باب ولایت و راه هدایت، (بی جا) ۱۳۷۲ ش.
(۱۷) رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم ۱۳۷۰ ش.
(۱۸) محسن جهانگیری، محییالدین ابن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۹) عبدالرحمان حسینی نقشبندی، سادات نقشبندی و جنبشهای ملی کرد درگذر تاریخ، ترجمه محمد بانه ای، ارومیه ۱۳۸۱ ش.
(۲۰) حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده.
(۲۱) اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۲) محمدعلی خواجهالدین، سرسپردگان: تاریخ و شرح عقائد دینی اهل حق، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۳) محمدعلی خواجهالدین، کشکول خاکساری: تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم خاکساریه، تبریز ۱۳۶۰ ش.
(۲۴) خوانساری.
(۲۵) روشن خیاوی، حروفیه: تحقیق در تاریخ و آراء و عقاید، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۲۶) یوهانس توماس پیتر دوبروین، شعر صوفیانه فارسی: درآمدی بر کاربرد عرفانی شعر فارسی کلاسیک، ترجمه مجددالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۲۷) احمدعلی دیوان بیگی، حدیقه الشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.
(۲۸) رشیدالدین فضل اللّه، کتاب تاریخ مبارک غازانی: داستان غازان خان، چاپ کارل یان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰.
(۲۹) رشیدالدین فضل اللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمد شفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
(۳۰) عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۶۲ ش،.
(۳۱) شمیم محمود زیدی، احوال و آثار شیخ بهاءالدین زکریا ملتانی، راولپندی ۱۳۵۳ ش.
(۳۲) محمد بن مید سعدالدین حمویه، المصباح فی التصوف، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۳۳) محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۳۴) محمد بن محمود شمسالدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
(۳۵) نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، مجالس الممنین، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۳۶) کامل مصطفی شیبی، الفکرالشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشرالهجری، بغداد ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۳۷) زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
(۳۸) زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۳۹) زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۴۰) محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، رساله سه اصل، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۴۱) منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۴۲) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران، ج ۴، ج ۵، بخش ۱، ۱۳۷۸ ش.
(۴۳) ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۴) حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۴۵) غلامرضا طباطبائی مجد، دردِ طلب: زندگانی شیخ صفیالدین اردبیلی، تبریز ۱۳۷۶ ش.
(۴۶) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۱، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۴۷) احمد بن محمد علاءالدولة سمنانی، چهل مجلس، یا، رساله اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۴۸) احمد بن محمد علاءالدولة سمنانی، مناظرالمحاضر للمناظرالحاضر، چاپ حسین حیدرخانی مشتاقعلی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۴۹) علی بن علی عنقا، انوار قلوب سالکین.
(۵۰) علی بن علی عنقا، حقایق المناقب، (تهران) ۱۳۶۰ ش.
(۵۱) قاسم غنی، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، ج ۲، قسمت ۱، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۵۲) علی بن حسین فخرالدین صفی، رشحات عین الحیات، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۵۳) حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۵۴) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، چاپ رسول جعفریان: شرح صدر، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
(۵۵) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، کتاب الاصول الاصیلة.
(۵۶) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، رسالة الحق المبین فی تحقیق کیفیة التفقه فیالدین، چاپ جلالالدین محدث ارموی، (تهران) ۱۳۴۹ ش.
(۵۷) محمد سعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، اسرارالعبادات و حقیقة الصّلوة، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران ۱۳۳۹ ش.
(۵۸) اسماعیل قبادی، «تحقیقی پیرامون فرقه اهل حق»، مجله تخصصی کلام اسلامی، سال ۴، ش ۱۴ (تابستان ۱۳۷۴).
(۵۹) محمدعلی بن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم: مکتبه بصیرتی، (بی تا).
(۶۰) عبدالرزاق بن علی لاهیجی، گزیده گوهرمراد، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۶۱) رجبعلی لباف خانیکی، «کبرویه جوین»، در مجموع مقالات همایش علمی ـ بینالمللی بزرگداشت شیخ نجمالدین کبری، (عشق آباد): رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری.
اسلامی ایران در ترکمنستان، ۱۳۸۰ ش؛
(۶۲) فریتس مایر، ابوسعید ابوالخیر: حقیقت و افسانه، ترجمه مهرآفاق بایبوردی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۶۳) نجیب مایل هروی، جامی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۶۴) محمدجعفر بن صفر مجذوبعلی شاه، رسالة العقاید المجذوبیّه: بیانات حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی، (تهران) ۱۳۶۲ ش.
(۶۵) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، اجوبه، در محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.
(۶۶) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، عین الحیات، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش.
(۶۷) محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.
(۶۸) محمد فضل اللّه، عمدة المقامات، چاپ بهادرخان زکریاجان، کابل (۱۳۵۵ ش).
(۶۹) محسن مدیر شانه چی، «حضور و نفوذ کبرویه در خراسان»، در مجموع مقالات همایش علمی ـ بینالمللی بزرگداشت شیخ نجمالدین کبری، همان.
(۷۰) محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
(۷۱) حسین منجمی، مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی و تصوف، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۷۲) عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۷۳) عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعة رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.
(۷۴) عبدالواسع بن جمالالدین نظامی باخرزی، مقامات جامی: گوشههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی خراسان در عصر تیموریان، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۷۵) جواد نوربخش، گلستان جاوید، (تهران) ۱۳۷۳ ش.
(۷۶) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
(۷۷) مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
(۷۸) جلالالدین همائی، مولوی نامه: مولوی چه میگوید؟، تهران ۱۳۶۹ ش.
پانویس
- ↑ حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۶۰، تهران ۱۳۷۴ ش.
- ↑ ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ج۴، ص۷۸، تهران، ۱۳۷۸ ش.
- ↑ حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۶۴۵ـ۶۴۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقه نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج۹، ص۲۴، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.
- ↑ محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۴۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۲۴، تهران ۱۳۶۲ ش،.
- ↑ سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، ج۱، ص۷۳، شرح حال مرحوم حاج ملا سلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.
- ↑ زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۴، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
- ↑ زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۵، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
- ↑ رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۴۵۰، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
- ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۲۸۴ـ۲۸۵.
- ↑ محمد مهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، ج۱، ص۷۷ـ۸۱، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی، بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ ش.
- ↑ احمدعلی دیوان بیگی، حدیقه الشعراء، ج۳، ص۱۹۳۳، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.
- ↑ عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش،.
- ↑ عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۲، تهران ۱۳۶۲ ش،.
- ↑ عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۶ـ ۳۳۸، تهران ۱۳۶۲ ش،.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۵ـ۳۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۱۸۸ـ ۱۹۲، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۲۰۸، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۴۱، تهران ۱۳۶۲ ش،.
- ↑ محمدجعفر بن صفر مجذوبعلی شاه، رسالة العقاید المجذوبیّه: بیانات حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی، ج۱، ص۷، (تهران) ۱۳۶۲ ش.
- ↑ زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۳۲ـ۳۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.
- ↑ زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، ج۱، ص۵۰ ـ۵۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۹، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مقدمه تابنده، ص جـ د، زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.
- ↑ محمدمعصوم بن زینالعابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۹۵ـ۱۰۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۸۱، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۲، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۷، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۲، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۴۱، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ جواد نوربخش، گلستان جاوید، (تهران) ۱۳۷۳ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۲۰۵ـ ۲۰۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۵ـ۱۳۶، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۱۳۸، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، ج۱، ص۳۳۳، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
- ↑ ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج۱، ص۱۶۷، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.