کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A2%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A8&
{{جعبه اطلاعات حزب
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C%D9%87&action=edit
| عنوان = جریان سنی التیار السلفی کویت(جنبش سلفی در کویت)
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%B2&action=edit
| تصویر = سلفی در کویت.jpg
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B4%D8%B9%D8%A8_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8&action=edit
| نام = جریان سنی التیار السلفی کویت
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%DB%8C&action=edit
| تاریخ تأسیس = 1920 م
# https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86&action=edit
| مؤسس =
 
| رهبران = عبدالله خلف الدحیان و شیخ عبدالعزیز الرشید
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| اهداف =  
| عنوان = احمد بن محمد بن سعید بن عقده
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = احمد بن محمد بن سعید بن عقده
| نام‌های دیگر = ابن عقده كوفی
| سال تولد = 249 هجری قمری
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[کوفه]]
| سال درگذشت = سال 332 هجری
| تاریخ درگذشت = هفتم [[ذی‏‌القعده]]
| محل درگذشت = کوفه
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |ابوجعفر محمدبن مفضل بن ابراهیم اشعری |علی بن حسن بن علی بن فضال |جعفربن احمد بن یوسف اودی |حمیدبن زیادبن نینوایی ||قاسم بن محمد بن حسین بن خازم |جعفر بن عبدالله علوی |حسین بن حمدان }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |كلینی |ابوغالب زراری |ابوعبدالله محمدبن ابراهیم نعمانی معروف به ابن ابی زینب |احمدبن صلت اهوازی }}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = جارودی(چهار امامی)
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |الولایه و من روی عن غدیر خم |فضل الكوفه |اخبار ابی حنیفه |من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده |من روی عن الحسن و الحسین(علیه السلام) |من روی عن زیدبن علی |الرجال |الجهر ببسم الله | اخبار یحیی بن حسین بن زید |صلح الحسن (علیه السلام)}}
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =  
}}
}}
'''احمد بن محمد بن سعید بن عقده'''، (249 – 332ق) ابوالعباس. معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور [[مذهب شیعه|شیعه]] ([[زیدی جارودی]]). در سال 249هجری در [[کوفه|كوفه]] متولد شد و در هفتم [[ذی القعده|ذی‏‌القعده]] سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. وی فردی شجاع و بی ‏پروا بود و در زمانی كه در [[بغداد]] بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یكی از پایگاه‌های مهم [[شیعیان]]) داشت و در آن‌جا به ذكر مطاعن و مثالب سلف می‏‌پرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. وی از استادان [[شیخ کلینی|كلینی]] است و كلینی در [[كتاب كافی]] بارها از او روایت كرده است. وی با اینكه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای امامیه بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه [[اثناعشری|اثنا عشری]] می‌‏دانند.
'''جریان سنی التیار السلفی کویت'''، کویت به لیبرال‌ترین کشور در میان کشورهای شیخ‌نشین شهره است؛ کشوری با حاکمانی اهل‌مدارا و اهل‌تعامل، و سیستم حکومتی نیمه‌دموکراتیک که مردم مشارکتی جدی در سرنوشت خود دارند. جامعۀ کویت از آزادی، تسامح و فضای باز قابل‌توجهی برخوردار بوده و است. کویت برخلاف عربستان و بحرین که پیدایش آنها مرهون شمشیر وهابی است، با روشی صلح‌آمیز پایه‌گذاری شد و حاکمان کویت این کشور را همواره با تدبیر و مدارا و مشاوره با مردم، اداره کرده‌اند.  
شکل‌گیری متفاوت و مسالمت‌آمیز کویت، خصوصیات شخصی حاکمان آل‌صباح، وجود تهدیدهای داخلی و خارجی، و همچنین ترکیب جمعیتی این کشور، همگی در پیدایش چنین سیاست متفاوتی نقش داشته‌اند. به نظر می‌رسد کشوری با این اوصاف، بستر مناسبی برای رشد وهابی گری نباشد. این در حالی است که امروزه وهابی های کویت، جایگاه ویژه‌ای در فعالیت‌های تروریستی این جریان در عرصۀ بین‌المللی دارند. سلفی‌ها از بیشترین آزادی در این شیخ‌نشین بهره می‌برند و در کنار عربستان از اصلی‌ترین حامیان مالی جریان تروریست های مسلح محسوب می‌شوند. در این مقاله، به بررسی پیدایش و علل گسترش جریان وهابی در کویت، چگونگی سیاسی شدن سلفی‌ها که در شکل سنتی خود کاری با سیاست ندارند، تبدیل شدن آنها به جریان معارض جدید، تمایل آنان به کسب قدرت بیشتر، و همچنین راهکار پیش‌روی کویت برای مقابله با خطر آنان پرداخته می‌شود


== معرفی اجمالی ==
== پیدایش وهابی‌گری در کویت ==
احمد بن محمد بن سعید بن عقده، (249 – 332ق) ابوالعباس. معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). وی از موالی [[بنی‌‏هاشم]] بود و جد اعلای او «عجلان» اهل [[همدان]] بوده است. پدرش «محمد عقده» معلم [[قرآن]] در كوفه و فردی خوش‏ خط بود كه در ضمن این‏ كار، به حرفه صحافی نیز اشتغال داشت. ظاهراً وی نیز از موقعیت شغلی پدرش استفاده می‏كرد و اوراق و نوشته‏‌هایش را (كه به ششصد بار شتر می‏رسید) در آنجا صحافی می‏‌كرد. فرزند او «ابونعیم محمد بن احمد بن عقده» از راویان و حافظان حدیث بوده و [[تلعكبری]] در زمان حیات پدرش، از او روایت گرفته است. به گفته [[ذهبی]] وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای [[کوفه|كوفه]]، [[بغداد]] و [[مکه|مكه]] از راویان بی‏ شماری حدیث گرفت به‏ طوری كه یادداشت‏‌های او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه می‏‌گوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و [[زندیق]] است». یافعی در باره صاحب شرح حال، ضمن اینكه وی را «[[شیعی]]» معرفی كرده است می‏‌گوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانه‏‌های [[خداوند]] در حفظ بود». دارقطنی می‏‌گوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابن‌‏عقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را هم‏‌طراز با «[[عبدالله بن مسعود صحابی]]»(م32ق) قرار داده‏‌اند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آن‌ها را حفظ كرده بود، و در باره 300 هزار حدیث در خصوص [[اهل‌بیت علیهم‌السلام|اهل‏‌بیت (علیه السلام)]]، آمادگی گفتگو و مناظره داشت. وی فردی شجاع و بی ‏پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در مسجد «براثا»(یكی از پایگاه‌های مهم شیعیان) داشت و در آن‌جا به ذكر مطاعن و مثالب سلف می‏‌پرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كرده‌‏اند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نموده‌‏اند، بقیه به ستایش از او پرداخته‏‌اند.
پیدایش وهابی گری در کویت به اوایل سال 1920م باز می‌گردد. در آن دوره، برخی مشایخ مانند عبدالله خلف الدحیان و شیخ عبدالعزیز الرشید نزد علمای سعودی تحصیل می‌کردند و پس از بازگشت از آنجا، در کویت به ترویج مکتب وهابی پرداختند. از آن زمان به بعد، ارتباط محکم و عمیقی بین آنها و علمای سعودی برقرار شد که همچنان نیز ادامه دارد<ref>دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس: http://lojainiat.net/main/Content</ref>. چند عامل در گسترش جریان سلفی در کویت دخیل بود که در ادامه به بررسیِ آنها خواهیم پرداخت:
* اول: ترویج گستردۀ تفکر وهابی در کویت که با حضور و فعالیت شیخ عبدالرحمن عبدالخالق، شخصیت مشهور وهابی، و بازگشت کویتی‌های فارغ‌التحصیلِ مراکز دینیِ سعودی، به وقوع پیوست. عبدالرحمن عبدالخالق شخصیت اصلیِ جریان وهابی در کویت بود<ref>آقامحمدی، مرتضی، محاصرۀ مسجدالحرام؛ ترجمۀ کتاب‌های «حصر مکة»، «أيام مع جهيمان» و «حتی لا يعود جهيمان»، ص420</ref>.
* دوم: تمرکز وهابی‌ها بر مبارزه با بدعت‌ها و خرافات در ابتدای امر، و همچنین اجتناب آنان از سیاست، به گسترش این تفکر در شرایطی‌که کویتی‌ها از شرکت در تجمعات و گروه‌های سیاسی ابا داشتند<ref>دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس: http://lojainiat.net/main/Content</ref>، کمک کرد. به‌طور خاص، بعد از شکست 1976م، فعالیت حرکت‌های غیراسلامی و لیبرال به مقبولیت بیشتر تفکر سلفی انجامید<ref>مدیرس، فلاح عبدالله، الجماعة السلفیة في الکویت.</ref>.
* سوم: آمدن بدوی‌های<ref>قبایل صحراگردی که بین عربستان و کویت در تردد بودند و با عنوان «بدو» شناخته می‌شوند</ref>. سعودی به کویت نیز موجب تقویت و گسترش تفکر وهابی شد. بدوی‌های سعودی در دهه‌های 1960 و 1980م، از عربستان سعودی وارد کویت شدند و تابعیت کویتی دریافت کردند<ref>Longva, A, “Nationalism in Pre-Modern Guise: The Discourse on Hadhar and Badu in Kuwait”, International Journal of Middle East Studies MES, p.171.</ref>. این مهاجرت گروهی، بر اساس سیاست اتخاذشده از سوی حاکمان کویت برای افزایش جمعیت و نیز تأمین نیروی کارِ<ref>دولت نیروی کار موردنیاز خود را از کشورهای عربی و غیرعربی تأمین می‌کرد. در این میان، نگرانی آنها بیشتر از مهاجران عرب بود؛ چراکه آنها، هم عرب‌زبان بودند و هم مسلمان، و بیم آن می‌رفت که افکار خود را در کویت ترویج و اشاعه دهند. به‌عنوان نمونه، در سال 1960 عبدالرحمن دوسری، از علمای دینی کویت، نامه‌ای به بن‌باز فرستاد. وی درباره لشکر خطرناک معلمان خارجی هشدار می‌دهد و درخواست می‌کند که در استفاده از مدرسان مصری، به قدر نیاز اکتفا گردد و از رفتن طلاب به جمهوری مصر جلوگیری شود؛ چراکه خیر فرستادن آنها به آمریکا بیشتر، و شر آن کمتر از رفتن به مصر است. (نقیدان‌، منصور، الجماعة السلفیة المحتسبة؛ دراسة في فکر المحتلین للمسجد الحرام، ص105).</ref> قابل‌اعتماد بود<ref>[8]. Longva, A, “Neither Autocracy nor Democracy but Ethnocracy: Citizens, Expatriates and the Socio-Political System in Kuwait”, Monarchies and Nations: Globalization and Identity in the Arab states of the Gulf, p.14.</ref> که در این راستا، قبایل بدوی گزینۀ مناسبی به نظر می‌رسیدند<ref>. Ghabra, Shafeeq, “Kuwait and the Dynamics of Socio-Economic Change”, The Middle East Journal, 51, p.358-372.</ref>.  پس از انقلاب اسلامی ایران، به‌ویژه در دوران حمله عراق به ایران، تبلیغات زیادی علیه ایران و شیعیان وجود داشت و برای جلوگیری از تهدید ش<ref>. Ghabra, Shafeeq, “Kuwait and the Dynamics of Socio-Economic Change”, The Middle East Journal, 51, p.358-372.</ref> همچنین نکتۀ بعدی این بود که در مقابلِ گروه‌های اپوزیسیون، اعم از قومی-عربی‌ها و تاجران لیبرال، گروهی شکل بگیرد که حامیِ آل‌صباح باشد؛ از‌این‌رو بدوی‌ها همگن‌ترین گروه در پیوستن به جامعۀ کویت، و همچنین مطیعِ خواسته‌های آل‌صباح بودند. حیات قبایل بدوی، بر اساس سنت‌ها و ارزش‌های محافظه‌کارانه در امور سیاسی و اجتماعی بود و آنها در مقابلِ حاکم، مطیع و کر و کور بودند<ref>Behbehani, Bodour, Surviving the Arab Spring The Gulf Cooperation Council and the Case Study of Kuwait, p.191.</ref>. به‌علاوه، برخی معتقدند که شیعیان بیش از 50 درصدِ جمعیت کویت را تشکیل می‌دادند که سیاست دولت کویت در اعطای تابعیت به بدوی‌های عربستان در دهه‌های 1960م و 1970م، باعث کاهش درصد جمعیتیِ شیعیان به 35 درصد شد<ref>Alhabib, Mohammad Ebraheem, The Shia Migration from Southwestern Iran to Kuwait: Push-Pull Factors during the Late Nineteenth and Early Twentieth Centuries, p.46.</ref>. یعه، سیاست تقویت جریان سلفی در دستورِ‌کار قرار گرفت. در آن زمان، تبلیغاتی وجود داشت مبنی بر اینکه سلفی‌ها بهترین گزینه برای مقابله با خطر تشیع هستند<ref>توهمات ناشی از تبلیغات سوء علیه انقلاب ایران، کشورهای عربیِ منطقه را بر آن داشت تا در مقابلِ آنچه هجمۀ ایرانِ شیعی برای بلعیدن کشورهای مسلمان می‌نامیدند، اقدام کنند. جنگ عراق و ایران نیز بر شدت این تبلیغات افزود. در این فضا، چنین القا شد که آنچه می‌تواند در مقابلِ این تهدید، از اسلام (اهل‌سنت) دفاع کند، جریان سلفی است. به‌عنوان نمونه، محمد ابراهیم شقره، عالمی سلفی که در اردن علیه شیعه فعالیت می‌کرد، ملک حسین را متقاعد کرد که سلفی‌ها ضدشیعه هستند و حکومت می‌تواند از گفتمان سلفی برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کند و بدین‌سان سلفی‌ها نظر ملک حسین را جلب کردند و مجال فعالیت یافتند. آنان پادشاه را راضی کردند تا البانی، رهبر برجستۀ سلفیت، که مدت‌ها در تبعید بود، به کشور بازگردد. (آقامحمدی، مرتضی، «رژیم اردن و سلفی‌های جهادیِ آن در سوریه»، سایت مؤسسۀ مطالعات راهبردی اسلام معاصر، 8/2/1396ش، آدرس: http://maraminstitute.com)</ref>. عربستان نیز از این تصمیم حمایت می‌کرد؛ چراکه به نفوذ بیشترِ این کشور در کویت کمک می‌کرد<ref>سلفی‌ها تعلق خاطر زیادی به عربستان دارند و مجرای اعمال نفوذ عربستان در کویت هستند. به‌عنوان نمونه، عبدالله النفیسی در مصاحبه‌ای، دربارۀ پیش‌بینیِ شرایط 2025م می‌گوید که در آن زمان، شیخ‌نشین‌های کوچک مانند کویت، قطر و امارات از بین می‌روند و فقط سه کشور عربستان، یمن و عمان در این منطقه باقی خواهد ماند؛ ازاین‌رو، به‌نفعِ کویت است که به خاک عربستان ملحق شود. (النفیسی، عبدالله، «عبد الله النفیسي: یکشف تصوره المخیف؟ لن یبقى في الخلیج العربي سنة 2025 سوى السعودیة و الیمن و عمان»، سایت یوتیوب، 16 ژوئن 2018م، آدرس:
https://www.youtube.com/watch?v=olmyJ8A9LaY)
</ref>.
البته باید توجه داشت که جریان سلفی در میان طبقۀ شهریِ کویت نفوذ چندانی نداشت و گسترش آن در خارج از شهر و نزد بدوی‌ها بود<ref>. دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس:
http://lojainiat.net/main/Content
</ref>؛ بنابراین، اگر آن مهاجرت‌های گسترده صورت نمی‌گرفت، سلفیت نمی‌توانست توفیق امروز خود را در میان طبقۀ شهریِ مرفه و نسبتاً آزادِ کویت کسب نماید. در پایان سال‌های دهۀ 1970م، سلفی‌ها در جامعۀ کویت، به‌ویژه در میان خانواده‌های تاجران، برای خود پیروانی به دست آوردند<ref>Freer, Courtney, “The rise of pragmatic Islamism in Kuwait's post-Arab Spring opposition movement”, Rethinking Political Islam Series, p.6.</ref>. در دهۀ 1980م، جریان سلفی در سازمان‌های کارگری و اتحادیه‌های دانشجویی پایه‌گذاری شد و در سطح سازمانی به‌طور بی‌سابقه‌ای توسعه یافت<ref>همان</ref>. همۀ اینها پس از آن رخ‌ داد که بدوی‌های وهابیِ سعودی تابعیت کویتی دریافت نمودند و با سکونت در حاشیۀ شهرها و اختلاط با جامعۀ شهری و همچنین کسب تحصیلات عالی، در ساختار جامعه و بخش‌های مختلف اداری و اقتصادی نفوذ کردند


== اساتید ==
== جنبش‌ها، جناح‌ها و احزاب سیاسی در قانون اساسی کویت ==
وی در جمع‏ آوری احادیث بی‌‏شمارش نزد اساتید بسیاری روایت گرفته است كه از جمله آنها «ابوجعفر محمدبن مفضل بن ابراهیم اشعری»، «علی بن حسن بن علی بن فضال»(م290ق)، «جعفربن احمد بن یوسف اودی»، «حمیدبن زیادبن نینوایی»(م310ق)، «قاسم بن محمد بن حسین بن خازم»، «جعفر بن عبدالله علوی» و «حسین بن حمدان» هستند. از جمله شاگردان روایی او «احمدبن محمدبن موسی بن صلت اهوازی»، «محمدبن علی بن بابویه»(م381ق)، «محمدبن احمدبن داود»، «هارون بن موسی تلعكبری»(م385ق) و «جعفر بن محمدبن قولویه»(م368ق) می‏باشند. وی نویسنده‏‌ای پركار بود و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است.  
اگرچه قانون اساسی کشور کویت اجازه تأسیس احزاب سیاسی را نمی دهد، اما رهبران بسیاری از نیروهای سیاسی محلی که جهت گیری ها و جریانات فکری و عقیدتی مختلف را بیان می کنند، معتقدند که حتی اگر قانون اساسی این احزاب را تایید نمی کرد، منع نمی کرد. برخی می گویند که تفاهم نامه قانون اساسی تلویحاً برای چنین جناح های سیاسی مشخص شده است.


== شاگردان ==
علیرغم غیرقانونی بودن احزاب سیاسی؛ در تاریخ نظام سیاسی کویت -تاکنون- ثبت نشده است که بنیانگذاران آن احضار یا تحقیق و تفحص نشده باشند و جلسات آنها از نزدیک یا دور تحت تأثیر قرار نگیرد. عرصه سیاسی کویت شاهد ظهور جناح‌های متعددی است که رنگ‌های مختلف طیف سیاسی را به نمایش می‌گذارند و شروع به پرداختن به رویدادهای محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی کرده و مواضع خود را در قبال این تحولات و رویدادها بیان می‌کنند.
وی از استادان كلینی است و كلینی در كتاب كافی بارها از او روایت كرده است. «ابوغالب زراری»(م368ق)، «ابوعبدالله محمدبن ابراهیم نعمانی» معروف به «ابن ابی زینب»(م360ق) و «احمدبن صلت اهوازی» نیز از وی اجازه روایت داشته‌‏اند. وی با این‌كه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای [[امامیه]] بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه اثنا عشری می‌‏دانند.  


== آثار ==
== نقاط قوت و ضعف ==
معروف‏‌ترین تألیفات او: «الولایه و من روی عن غدیر خم»، «فضل الكوفه»، «اخبار ابی حنیفه»، «من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده»، «من روی عن الحسن و الحسین(علیه السلام) »، «من روی عن زیدبن علی»، «الرجال»، «الجهر ببسم الله»، «اخبار یحیی بن حسین بن زید» و «صلح الحسن(علیه السلام)» هستند.
برجسته ترین نقاط قوت، محبوبیت زیاد جنبش سلفی، به ویژه در مناطق بیرونی که حضور قبایل متمرکز است، و در دسترس بودن بودجه کلان از سوی کمیته های خیریه است.
در مورد ضعف‌هایی که جریان سلفی از آن رنج می‌برد، خلاصه آن‌ها نبود تجربه سیاسی کافی در مقایسه با نهضت مشروطیت اسلامی است، زیرا جریان سلفی پیش از این تمایلی به ورود به فعالیت‌های سیاسی نداشت، بلکه فعالیت آن در ابتدا متمرکز بود. بر آگاهی دینی و تلاش های هدایتی مطابق با اصول و اعتقادات آن.


== درگذشت ==
== آینده جنبش سلفی در کویت ==
در سال 249هجری در كوفه متولد شد و در هفتم ذی‏‌القعده سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. برخی نیز وفات او را به سال 333هجری نوشته‌‏اند.
این جنبش با ویژگی هایی مشخص می شود که آن را از سایر جنبش های اسلامی سلفی مشابه در داخل و یا خارج از منطقه عرب متمایز می کند.
این امر با ایده شروع حضور در انتخابات مجلس و عدم کناره گیری از واقعیت سیاسی، عبور از حضور پررنگ در سطوح فکری و فرهنگی از طریق شرکت در سایت ها و فعالیت های خدماتی، در اشکال و انواع مختلف، به طور کامل آغاز می شود. هماهنگی بدون ناهماهنگی و تضاد با سایر جریان های فکری و به طور کلی با حضور رسانه ای.
اما از سوی دیگر متوجه می‌شویم که علی‌رغم شرکت سلفی‌ها در حیات سیاسی و انتخابات شورای ملی از سال 1360 تا کنون و موفقیت آنان در دستیابی به موقعیت‌های پیشرفته در سطح قوای مقننه و مجریه، در آنچه تحولی زودهنگام تلقی می‌شود. در موقعیت سلفی ها نسبت به همین روند در کشورهای دیگر; علیرغم همه اینها، هنوز بسیاری از مشکلات و مسائل حل نشده وجود دارد که جنبش سلفی نتوانسته آنها را حل کند، از جمله: موضع خود در مورد حقوق سیاسی زنان، اسلامی کردن قوانین و به ویژه درخواست برای اصلاح اصل 2 قانون اساسی.


== منابع ==
== پانویس ==
# رجال طوسی، ص409 شماره 5949، وص443 شماره 6317؛
{{پانویس}}
# الفهرست، شیخ طوسی، ص73 شماره 86؛
# یافعی، مرآه الجنان، ج2ص311 وقایع سال 332ق؛
# دائره المعارف تشیع، ج1ص350؛
# معجم رجال الحدیث، ج3ص64 شماره 871؛
# تاریخ بغداد، ج5ص220 شماره 2680؛
# سیر أعلام النبلاء، ج15ص340 شماره 178؛
# الاعلام، زركلی، ج1ص207؛
# الانساب، سمعانی، ج4ص215؛
# المجدی فی أنساب الطالبیین، ص322؛
# الكنی و الالقاب، ج1ص358؛
# الذریعه، ذیل عناوین كتاب‌ها.
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
 
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = احمد بن محمد بن سلیمان بن حارث
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = احمد بن محمد بن سلیمان بن حارث
| نام‌های دیگر = ابن باغندی
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت = 326 هجری
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = بغداد
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |محمد بن علی بن خلف عطار |عبیدالله سعد زهری |علی بن حسین بن اشكاب }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |علی بن فضل بن عباس بغدادی |محمد بن عبیدالله بن شخیر |ابوالحسن دارقطنی }}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''احمد بن محمد بن سلیمان بن حارث''' معروف به «ابن باغندی». [[محدّث|محدث]] و راوی. تاریخ تولد او در دست نیست اما وفات او در 326 هجری در [[بغداد]] روی داد. «[[شیخ صدوق]]»(م 381ق) با یك واسطه از او نقل حدیث می‏كند، بنابراین وی می‌‏بایست در دهه‌‏های نخستین سده چهارم زنده بوده باشد. وی اصالتاً اهل «واسط» حد فاصل میان [[کوفه|كوفه]] و [[بصره]] از قبیله »أزد» است. وی دارای روایاتی در جوامع حدیثی [[مذهب شیعه|شیعه]] است كه از جمله آنها حدیث [[توبه]] [[حضرت آدم|حضرت آدم (علیه السلام)]] است كه در این حدیث، سبب قبولی توبه آدم (علیه السلام) [[سوگند]] به [[ آل عبا|پنج تن آل عبا (علیه السلام)]] معرفی شده است. همچنین روایتی در باب [[عصمت]] امام دارد كه در این حدیث معنای «معصوم» از سوی [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]] بیان شده است.
 
== معرفی اجمالی ==
احمد بن محمد بن سلیمان بن حارث، (000  - 326ق) ابوذر. معروف به «ابن باغندی». محدث و راوی. تاریخ تولد او در دست نیست اما وفات او در 326 هجری در بغداد روی داد. «شیخ صدوق»(م381ق) با یك واسطه از او نقل حدیث می‏كند، بنابراین وی می‏‌بایست در دهه‏‌های نخستین سده چهارم زنده بوده باشد. وی اصالتاً اهل «واسط» حد فاصل میان كوفه و بصره از قبیله »أزد» است، اما نیاكان او سال‏‌ها در بغداد سكونت داشته‏‌اند. وی خود در بغداد پرورش یافت و نزد اساتید عصر خود به استماع حدیث پرداخت. جد او «[[محمد بن سلیمان بن حارث]]» معروف به «[[باغندی كبیر]]»(م283ق) از راویان حدیث بوده است. پدرش «محمد بن محمد بن سلیمان»(م312ق) نیز از راویان حدیث است و ظاهراً در پرورش علمی او نقش داشته است، هر چند خود او پدرش را در نقل حدیث تكذیب می‏‌كرده است. شاید بی‏‌توجهی او نسبت به احادیث پدرش، نشأت گرفته از بی‏‌اعتنایی پدر در باره روایات او بوده باشد زیرا پدرش نیز وی را در نقل حدیث دروغ‌گو معرفی نموده بوده است.  در باره [[تشیع]] او سخن قاطعی نمی‌‏توان گفت اما از برخی احادیث او می‏‌توان گرایشات [[شیعی]] او را استفاده كرد. وی دارای روایاتی در جوامع حدیثی [[مذهب شیعه|شیعه]] است كه از جمله آن‌ها حدیث توبه حضرت آدم (علیه السلام) است كه در این حدیث، سبب قبولی توبه آدم (علیه السلام) سوگند به پنج تن آل عبا(علیه السلام) معرفی شده است. هم‌چنین روایتی در باب [[عصمت]] امام دارد كه در این حدیث معنای «معصوم» از سوی امام صادق (علیه السلام) بیان شده است. در باره تألیفات او خبری در منابع گزارش نشده است.
 
== استادان ==
وی با پدرش مشتركاً از «محمد بن علی بن خلف عطار» روایت دارند. هم‌چنین «عبیدالله سعد زهری» و «علی بن حسین بن اشكاب» هستند.
 
== شاگردان ==
شاگردان او «[[علی بن فضل بن عباس بغدادی]]»(استاد [[شیخ صدوق]])، «محمد بن عبیدالله بن شخیر» و «ابوالحسن دارقطنی»(م385ق) هستند.


== منابع ==
== منابع ==
# تاریخ بغداد، ج5ص291 شماره 2795؛
* [https://studies.aljazeera.net/ar/reports/2012/05/201252912302826133.html#anc2 التيار السلفي في دولة الكويت: الواقع والمستقبل]studies.aljazeera.net، تاریخ درج مطلب 29 مايو 2012، اخذ شده در تاریخ 1403/4/09.
# الخصال، شیخ صدوق، ص270 حدیث8؛
# الامالی، شیخ صدوق، ص134 حدیث129؛
# معانی الاخبار، ص132 حدیث2؛
# العمده، ابن بطریق، ص379 حدیث745؛
# خصائص الوحی المبین، ابن بطریق، ص130 حدیث72.
#
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
 
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = احمد بن محمد شیبانی مكتب
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = احمد بن محمد شیبانی مكتب
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | }}
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''احمد بن محمد شیبانی مكتب'''،(حدود 260 – حدود 325ق) ابوعیسی. [[محدث]] [[شیعی]] در نیمه نخست سده چهارم [[هجری]]. رجوع كنید: «محمد بن احمد سنانی مكتب».
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
 
 
 
 
{{ویرایش}}
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = احمد بن محمد صفوانی
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = احمد بن محمد صفوانی
| نام‌های دیگر = ابی عبدالله صفوانی
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت = 352 قمری
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | }}
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''احمد بن محمد صفوانی'''، (قبل 300 – بعد 352ق) ابوعبدالله كوفی. معروف به «ابی عبدالله صفوانی». محدث شیعی و از شاگردان [[شیخ کلینی|كلینی]]. رجوع كنید: «محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه بن صفوان بن مهران جمال».
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۷

جریان سنی التیار السلفی کویت(جنبش سلفی در کویت)
سلفی در کویت.jpg
نام حزبجریان سنی التیار السلفی کویت
تاریخ تأسیس1920 م، ۱۲۹۸ ش‌، ۱۳۳۸ ق
رهبرانعبدالله خلف الدحیان و شیخ عبدالعزیز الرشید

جریان سنی التیار السلفی کویت، کویت به لیبرال‌ترین کشور در میان کشورهای شیخ‌نشین شهره است؛ کشوری با حاکمانی اهل‌مدارا و اهل‌تعامل، و سیستم حکومتی نیمه‌دموکراتیک که مردم مشارکتی جدی در سرنوشت خود دارند. جامعۀ کویت از آزادی، تسامح و فضای باز قابل‌توجهی برخوردار بوده و است. کویت برخلاف عربستان و بحرین که پیدایش آنها مرهون شمشیر وهابی است، با روشی صلح‌آمیز پایه‌گذاری شد و حاکمان کویت این کشور را همواره با تدبیر و مدارا و مشاوره با مردم، اداره کرده‌اند. شکل‌گیری متفاوت و مسالمت‌آمیز کویت، خصوصیات شخصی حاکمان آل‌صباح، وجود تهدیدهای داخلی و خارجی، و همچنین ترکیب جمعیتی این کشور، همگی در پیدایش چنین سیاست متفاوتی نقش داشته‌اند. به نظر می‌رسد کشوری با این اوصاف، بستر مناسبی برای رشد وهابی گری نباشد. این در حالی است که امروزه وهابی های کویت، جایگاه ویژه‌ای در فعالیت‌های تروریستی این جریان در عرصۀ بین‌المللی دارند. سلفی‌ها از بیشترین آزادی در این شیخ‌نشین بهره می‌برند و در کنار عربستان از اصلی‌ترین حامیان مالی جریان تروریست های مسلح محسوب می‌شوند. در این مقاله، به بررسی پیدایش و علل گسترش جریان وهابی در کویت، چگونگی سیاسی شدن سلفی‌ها که در شکل سنتی خود کاری با سیاست ندارند، تبدیل شدن آنها به جریان معارض جدید، تمایل آنان به کسب قدرت بیشتر، و همچنین راهکار پیش‌روی کویت برای مقابله با خطر آنان پرداخته می‌شود

پیدایش وهابی‌گری در کویت

پیدایش وهابی گری در کویت به اوایل سال 1920م باز می‌گردد. در آن دوره، برخی مشایخ مانند عبدالله خلف الدحیان و شیخ عبدالعزیز الرشید نزد علمای سعودی تحصیل می‌کردند و پس از بازگشت از آنجا، در کویت به ترویج مکتب وهابی پرداختند. از آن زمان به بعد، ارتباط محکم و عمیقی بین آنها و علمای سعودی برقرار شد که همچنان نیز ادامه دارد[۱]. چند عامل در گسترش جریان سلفی در کویت دخیل بود که در ادامه به بررسیِ آنها خواهیم پرداخت:

  • اول: ترویج گستردۀ تفکر وهابی در کویت که با حضور و فعالیت شیخ عبدالرحمن عبدالخالق، شخصیت مشهور وهابی، و بازگشت کویتی‌های فارغ‌التحصیلِ مراکز دینیِ سعودی، به وقوع پیوست. عبدالرحمن عبدالخالق شخصیت اصلیِ جریان وهابی در کویت بود[۲].
  • دوم: تمرکز وهابی‌ها بر مبارزه با بدعت‌ها و خرافات در ابتدای امر، و همچنین اجتناب آنان از سیاست، به گسترش این تفکر در شرایطی‌که کویتی‌ها از شرکت در تجمعات و گروه‌های سیاسی ابا داشتند[۳]، کمک کرد. به‌طور خاص، بعد از شکست 1976م، فعالیت حرکت‌های غیراسلامی و لیبرال به مقبولیت بیشتر تفکر سلفی انجامید[۴].
  • سوم: آمدن بدوی‌های[۵]. سعودی به کویت نیز موجب تقویت و گسترش تفکر وهابی شد. بدوی‌های سعودی در دهه‌های 1960 و 1980م، از عربستان سعودی وارد کویت شدند و تابعیت کویتی دریافت کردند[۶]. این مهاجرت گروهی، بر اساس سیاست اتخاذشده از سوی حاکمان کویت برای افزایش جمعیت و نیز تأمین نیروی کارِ[۷] قابل‌اعتماد بود[۸] که در این راستا، قبایل بدوی گزینۀ مناسبی به نظر می‌رسیدند[۹]. پس از انقلاب اسلامی ایران، به‌ویژه در دوران حمله عراق به ایران، تبلیغات زیادی علیه ایران و شیعیان وجود داشت و برای جلوگیری از تهدید ش[۱۰] همچنین نکتۀ بعدی این بود که در مقابلِ گروه‌های اپوزیسیون، اعم از قومی-عربی‌ها و تاجران لیبرال، گروهی شکل بگیرد که حامیِ آل‌صباح باشد؛ از‌این‌رو بدوی‌ها همگن‌ترین گروه در پیوستن به جامعۀ کویت، و همچنین مطیعِ خواسته‌های آل‌صباح بودند. حیات قبایل بدوی، بر اساس سنت‌ها و ارزش‌های محافظه‌کارانه در امور سیاسی و اجتماعی بود و آنها در مقابلِ حاکم، مطیع و کر و کور بودند[۱۱]. به‌علاوه، برخی معتقدند که شیعیان بیش از 50 درصدِ جمعیت کویت را تشکیل می‌دادند که سیاست دولت کویت در اعطای تابعیت به بدوی‌های عربستان در دهه‌های 1960م و 1970م، باعث کاهش درصد جمعیتیِ شیعیان به 35 درصد شد[۱۲]. یعه، سیاست تقویت جریان سلفی در دستورِ‌کار قرار گرفت. در آن زمان، تبلیغاتی وجود داشت مبنی بر اینکه سلفی‌ها بهترین گزینه برای مقابله با خطر تشیع هستند[۱۳]. عربستان نیز از این تصمیم حمایت می‌کرد؛ چراکه به نفوذ بیشترِ این کشور در کویت کمک می‌کرد[۱۴].

البته باید توجه داشت که جریان سلفی در میان طبقۀ شهریِ کویت نفوذ چندانی نداشت و گسترش آن در خارج از شهر و نزد بدوی‌ها بود[۱۵]؛ بنابراین، اگر آن مهاجرت‌های گسترده صورت نمی‌گرفت، سلفیت نمی‌توانست توفیق امروز خود را در میان طبقۀ شهریِ مرفه و نسبتاً آزادِ کویت کسب نماید. در پایان سال‌های دهۀ 1970م، سلفی‌ها در جامعۀ کویت، به‌ویژه در میان خانواده‌های تاجران، برای خود پیروانی به دست آوردند[۱۶]. در دهۀ 1980م، جریان سلفی در سازمان‌های کارگری و اتحادیه‌های دانشجویی پایه‌گذاری شد و در سطح سازمانی به‌طور بی‌سابقه‌ای توسعه یافت[۱۷]. همۀ اینها پس از آن رخ‌ داد که بدوی‌های وهابیِ سعودی تابعیت کویتی دریافت نمودند و با سکونت در حاشیۀ شهرها و اختلاط با جامعۀ شهری و همچنین کسب تحصیلات عالی، در ساختار جامعه و بخش‌های مختلف اداری و اقتصادی نفوذ کردند

جنبش‌ها، جناح‌ها و احزاب سیاسی در قانون اساسی کویت

اگرچه قانون اساسی کشور کویت اجازه تأسیس احزاب سیاسی را نمی دهد، اما رهبران بسیاری از نیروهای سیاسی محلی که جهت گیری ها و جریانات فکری و عقیدتی مختلف را بیان می کنند، معتقدند که حتی اگر قانون اساسی این احزاب را تایید نمی کرد، منع نمی کرد. برخی می گویند که تفاهم نامه قانون اساسی تلویحاً برای چنین جناح های سیاسی مشخص شده است.

علیرغم غیرقانونی بودن احزاب سیاسی؛ در تاریخ نظام سیاسی کویت -تاکنون- ثبت نشده است که بنیانگذاران آن احضار یا تحقیق و تفحص نشده باشند و جلسات آنها از نزدیک یا دور تحت تأثیر قرار نگیرد. عرصه سیاسی کویت شاهد ظهور جناح‌های متعددی است که رنگ‌های مختلف طیف سیاسی را به نمایش می‌گذارند و شروع به پرداختن به رویدادهای محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی کرده و مواضع خود را در قبال این تحولات و رویدادها بیان می‌کنند.

نقاط قوت و ضعف

برجسته ترین نقاط قوت، محبوبیت زیاد جنبش سلفی، به ویژه در مناطق بیرونی که حضور قبایل متمرکز است، و در دسترس بودن بودجه کلان از سوی کمیته های خیریه است. در مورد ضعف‌هایی که جریان سلفی از آن رنج می‌برد، خلاصه آن‌ها نبود تجربه سیاسی کافی در مقایسه با نهضت مشروطیت اسلامی است، زیرا جریان سلفی پیش از این تمایلی به ورود به فعالیت‌های سیاسی نداشت، بلکه فعالیت آن در ابتدا متمرکز بود. بر آگاهی دینی و تلاش های هدایتی مطابق با اصول و اعتقادات آن.

آینده جنبش سلفی در کویت

این جنبش با ویژگی هایی مشخص می شود که آن را از سایر جنبش های اسلامی سلفی مشابه در داخل و یا خارج از منطقه عرب متمایز می کند. این امر با ایده شروع حضور در انتخابات مجلس و عدم کناره گیری از واقعیت سیاسی، عبور از حضور پررنگ در سطوح فکری و فرهنگی از طریق شرکت در سایت ها و فعالیت های خدماتی، در اشکال و انواع مختلف، به طور کامل آغاز می شود. هماهنگی بدون ناهماهنگی و تضاد با سایر جریان های فکری و به طور کلی با حضور رسانه ای. اما از سوی دیگر متوجه می‌شویم که علی‌رغم شرکت سلفی‌ها در حیات سیاسی و انتخابات شورای ملی از سال 1360 تا کنون و موفقیت آنان در دستیابی به موقعیت‌های پیشرفته در سطح قوای مقننه و مجریه، در آنچه تحولی زودهنگام تلقی می‌شود. در موقعیت سلفی ها نسبت به همین روند در کشورهای دیگر; علیرغم همه اینها، هنوز بسیاری از مشکلات و مسائل حل نشده وجود دارد که جنبش سلفی نتوانسته آنها را حل کند، از جمله: موضع خود در مورد حقوق سیاسی زنان، اسلامی کردن قوانین و به ویژه درخواست برای اصلاح اصل 2 قانون اساسی.

پانویس

  1. دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس: http://lojainiat.net/main/Content
  2. آقامحمدی، مرتضی، محاصرۀ مسجدالحرام؛ ترجمۀ کتاب‌های «حصر مکة»، «أيام مع جهيمان» و «حتی لا يعود جهيمان»، ص420
  3. دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس: http://lojainiat.net/main/Content
  4. مدیرس، فلاح عبدالله، الجماعة السلفیة في الکویت.
  5. قبایل صحراگردی که بین عربستان و کویت در تردد بودند و با عنوان «بدو» شناخته می‌شوند
  6. Longva, A, “Nationalism in Pre-Modern Guise: The Discourse on Hadhar and Badu in Kuwait”, International Journal of Middle East Studies MES, p.171.
  7. دولت نیروی کار موردنیاز خود را از کشورهای عربی و غیرعربی تأمین می‌کرد. در این میان، نگرانی آنها بیشتر از مهاجران عرب بود؛ چراکه آنها، هم عرب‌زبان بودند و هم مسلمان، و بیم آن می‌رفت که افکار خود را در کویت ترویج و اشاعه دهند. به‌عنوان نمونه، در سال 1960 عبدالرحمن دوسری، از علمای دینی کویت، نامه‌ای به بن‌باز فرستاد. وی درباره لشکر خطرناک معلمان خارجی هشدار می‌دهد و درخواست می‌کند که در استفاده از مدرسان مصری، به قدر نیاز اکتفا گردد و از رفتن طلاب به جمهوری مصر جلوگیری شود؛ چراکه خیر فرستادن آنها به آمریکا بیشتر، و شر آن کمتر از رفتن به مصر است. (نقیدان‌، منصور، الجماعة السلفیة المحتسبة؛ دراسة في فکر المحتلین للمسجد الحرام، ص105).
  8. [8]. Longva, A, “Neither Autocracy nor Democracy but Ethnocracy: Citizens, Expatriates and the Socio-Political System in Kuwait”, Monarchies and Nations: Globalization and Identity in the Arab states of the Gulf, p.14.
  9. . Ghabra, Shafeeq, “Kuwait and the Dynamics of Socio-Economic Change”, The Middle East Journal, 51, p.358-372.
  10. . Ghabra, Shafeeq, “Kuwait and the Dynamics of Socio-Economic Change”, The Middle East Journal, 51, p.358-372.
  11. Behbehani, Bodour, Surviving the Arab Spring The Gulf Cooperation Council and the Case Study of Kuwait, p.191.
  12. Alhabib, Mohammad Ebraheem, The Shia Migration from Southwestern Iran to Kuwait: Push-Pull Factors during the Late Nineteenth and Early Twentieth Centuries, p.46.
  13. توهمات ناشی از تبلیغات سوء علیه انقلاب ایران، کشورهای عربیِ منطقه را بر آن داشت تا در مقابلِ آنچه هجمۀ ایرانِ شیعی برای بلعیدن کشورهای مسلمان می‌نامیدند، اقدام کنند. جنگ عراق و ایران نیز بر شدت این تبلیغات افزود. در این فضا، چنین القا شد که آنچه می‌تواند در مقابلِ این تهدید، از اسلام (اهل‌سنت) دفاع کند، جریان سلفی است. به‌عنوان نمونه، محمد ابراهیم شقره، عالمی سلفی که در اردن علیه شیعه فعالیت می‌کرد، ملک حسین را متقاعد کرد که سلفی‌ها ضدشیعه هستند و حکومت می‌تواند از گفتمان سلفی برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کند و بدین‌سان سلفی‌ها نظر ملک حسین را جلب کردند و مجال فعالیت یافتند. آنان پادشاه را راضی کردند تا البانی، رهبر برجستۀ سلفیت، که مدت‌ها در تبعید بود، به کشور بازگردد. (آقامحمدی، مرتضی، «رژیم اردن و سلفی‌های جهادیِ آن در سوریه»، سایت مؤسسۀ مطالعات راهبردی اسلام معاصر، 8/2/1396ش، آدرس: http://maraminstitute.com)
  14. سلفی‌ها تعلق خاطر زیادی به عربستان دارند و مجرای اعمال نفوذ عربستان در کویت هستند. به‌عنوان نمونه، عبدالله النفیسی در مصاحبه‌ای، دربارۀ پیش‌بینیِ شرایط 2025م می‌گوید که در آن زمان، شیخ‌نشین‌های کوچک مانند کویت، قطر و امارات از بین می‌روند و فقط سه کشور عربستان، یمن و عمان در این منطقه باقی خواهد ماند؛ ازاین‌رو، به‌نفعِ کویت است که به خاک عربستان ملحق شود. (النفیسی، عبدالله، «عبد الله النفیسي: یکشف تصوره المخیف؟ لن یبقى في الخلیج العربي سنة 2025 سوى السعودیة و الیمن و عمان»، سایت یوتیوب، 16 ژوئن 2018م، آدرس: https://www.youtube.com/watch?v=olmyJ8A9LaY)
  15. . دمنهوری، رجب، «الحالة السلفیة في الکویت»، صحیفة لُجینیات الإلکترونیة، آدرس: http://lojainiat.net/main/Content
  16. Freer, Courtney, “The rise of pragmatic Islamism in Kuwait's post-Arab Spring opposition movement”, Rethinking Political Islam Series, p.6.
  17. همان

منابع