اسلام و روابط بین‌الملل (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقاله‌ها')
جز (Javadi صفحهٔ اسلام و روابط بین‌الملل را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به اسلام و روابط بین‌الملل (مقاله) منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۲

اسلام و روابط بین الملل عنوان مقاله‌ای است به زبان فارسی که توسط آیت‌الله محمد علی تسخیری در رابطه با نگاه بین‌المللی و جهان‌شمول اسلام به رشته تحریر در‌آمده است. نویسنده در این مقاله به دنبال تبیین دیدگاه‌های مرتبط با این مساله و تبین اموری چون دارالاسلام، دارالامان، دارالحرب و... می‌باشد.

مقدمه

اسلام، که خاتم ادیان الهی و جامع نظامات فردی و اجتماعی است، دینی است جهان شمول که برای تحقق اهداف زیر برای همه انسان‌ها از سوی خداوند متعال نازل شده است.

1 – گسترش توحید و عبودیت حق متعال: (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ) [۱]

2 – گسترش عدالت فردی و اجتماعی بین انسان‌ها: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ) [۲]

3 – گسترش فضائل اخلاقی و ایجاد رأفت و رحمت و صلح و همزیستی در روابط بین انسان‌ها. «یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة» و قال: «انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق»

4 – رشد فکری، فرهنگی و شکوفایی استعدادهای درونی انسان‌ها در تمامی زمینه‌هایی که در فطرت بشر نهاده شده است. (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ)[۳] به تعبیر حضرت امیرالمؤمین(ع) [۴]

5 – آزاد ساختن انسان‌ها از اسارت طاغوت‌های درونی و بیرونی. «ویضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم».

6 – ایجاد اتحاد و برادری بین انسان‌ها و از میان بردن اختلافات. (کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ)[۵]

برای رسیدن به اهداف فوق خداوند متعال نظامات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، عبادی، تربیتی و اخلاقی هماهنگ با فطرت انسان‌ها را تشریع و پیریزی نموده و در کتاب و سنت به ودیعت نهاده و نیروی عقل و اجتهاد را نیز به انسان‌ها عطا کرده تا با بهره‌گیری از آن عرصه‌های مختلف زندگی خویش را تحت یک رهبری و حکومت مدیریت نمایند. و از آنجا که این دین خاتم ادیان است و مبتنی بر اشباع نیازهای فطری است؛ بنابراین تا آخر الزمان همهٔ انسان‌ها در همهٔ کره خاکی باید بدان متدین و براساس تعالیمش رفتار نمایند. این جهانشمولی ویژگی مهمی است که در آیات مختلف قرآن و سخنان معصومین هم بارها به آن اشاره شده است. (وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وما هو الا ذکر للعالمین) [۶] (قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) [۷] اما واقعیت امروز جهان چیز دیگری است. هزار و چهارصد سال پس از نزول قرآن از جمعیت نزدیک به هفت میلیارد نفر روی کره زمین حدود یک چهارم مسلمان هستند.

سایر انسان‌ها یا به ادیان ابراهیمی یهود و مسیحیت گرایش دارند یا پیرو ادیان غیر الهی موجود مثل بودیسم و هندوئیسم هستند. انسان‌های بسیاری هم به هیچ دین الهی یا غیر الهی وابستگی نشان نمی‌دهند. امت واحدة اسلامی هم تکه تکه شده در محدوده‌های جغرافیایی و سیاسی مستقل از یکدیگر با نظام‌های حکومتی مختلف بسر می‌برند. از این روی الزامات مختلفی ایجاب می‌کند که این آئین مقدس برای تنظیم روابط سیاسی‌ اقتصادی و بین‌المللی با واحدهای‌ مختلف سیاسی درونی و بیرونی مجموعه عظیم امت اسلامی قوانین و دستورات حقوقی و فقهی پیش‌بینی نماید. تا امت اسلامی در رفتارهای سیاسی و حرکت بین واقعیت‌های موجود و اهداف متعالی پیش روی، و براساس اصول و مبانی اسلامی راه توازن را پیش گیرد و راه رسیدن به آرمان‌های مقدس الهی را هموار سازد. هر چند این قواعد و مبانی حقوقی به طور دسته‌بندی شده و از پیش تنظیم گشته در منابع اصلی دین عرضه نشده است اما با تأمل، تفکر در آیات شریفه قرآن و روایات وارده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین همچنین از رفتارهای سیاسی، عهدنامه‌ها، پیمان‌ها، جنگ‌ها و برخوردهایی که با دیگران داشته‌اند می‌توان آنها را استنباط نمود.

تقسیم جغرافیای سیاسی جهان

به طور کلی مجموعه‌های جغرافیایی – سیاسی موجود در جهان امروز را می‌توان به صورت زیر همچنان که فقها تقسیم کردند دسته‌بندی نمود.

اول: دارالاسلام

همه سرزمین‌هایی که تحت سیطره مسلمان‌ها به سر می‌برند بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، دارالاسلام هستند و اصل آن است که همه تحت یک پرچم، یک رهبری، یک قانون با هویت واحد، عواطف مشترک و روابط برادرانه به سر برند؛ زیرا همه متعلق به امت بزرگ اسلامی‌ هستند ولی این منظور جامهٔ عمل نپوشیده و تنها در سایه رهبری حضرت ولی عصر و صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف تحقق خواهد یافت و ما از خداوند متعال مسئلت می‌نماییم که از ممهدان حکومت حضرتش باشیم و انقلاب مقدس اسلامی و رهبری شایسته عبدصالح خدا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن دولت بیدار متصل گردد. ولی در حال حاضر که نزدیک به شصت واحد جغرافیایی – سیاسی جدا از هم مسلمانان را در برگرفته رسالت دولت‌ها باید براساس اصول زیر باشد:

1 – تقدم مصالح امت بزرگ اسلامی بر منافع ملی و قومی کشورها. که این امر را می‌توان از متون گوناگون استفاده کرد.

2 - همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی بر اساس مصالح و منافع مشترک. (وتعاونوا علی البر والتقوی ولاتعاونوا علی الاثم والعدوان).

3 – مسئولیت مشترک همه کشورها در برابر مشکلات و بحران‌های بوجود آمده در هر یک از اجزای امت اسلامی. (کلکم راع وکلکم مسؤول عن رعیته).

4 – نزدیک سازی نظام‌های سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشورها. به علت وحدت احکام اسلامی.

5 – نزدیک سازی قوانین و مقررات سیاسی، اقتصادی و … برای رسیدن به یک قانون اساسی واحد. که امت اسلامی را از دیگر امم مشخص می‌سازد «ان هذه امتکم امة واحدة وانا ربکم فاعبدون».

6 – اتخاذ مواضع مشترک و پشتیبانی مسئولانه از یکدیگر در مجامع بین‌المللی. از باب (تکافل و تعاضد).

7 – همبستگی و تکامل در زمینه‌های حقوقی، اقتصادی و سیاسی.

8 – ایجاد اتحادیه‌های سیاسی، اقتصادی و… در زمینه‌های مختلف بازرگانی، بانکداری، نظامی و امنیتی.

9 – تلاش جهت تأمین نیازهای صنعتی، کشاورزی و اقتصادی یکدیگر جهت قطع وابستگی به کفار.

10 – ایجاد نهادها و سازمان‌های منطقه‌ای و فراملیتی در امور فرهنگی، آموزشی و خیریه.

11 – تاکید بر آرمان‌های مشترک و عواطف برادرانه اسلامی و تقریب بین مذاهب در نظام تربیتی و کتب درسی مدارس و دانشگاه‌ها و در تبلیغات رسانه‌ای.

12 – وبالاخره تلاش و حرکت آگاهانه برای رسیدن به وحدت کامل. اصل یازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که برگرفته از فقه مترقی اسلام است می‌گوید: به حکم آیه کریمه: «ان هذه امتکم امةً واحدةً و انا ربکم فاعبدون» همة مسلمانان یک امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.

پر واضح است که کشورها و ملت‌های اسلامی و رهبران فکری و سیاسی آنان در راه دستیابی به اهداف فوق باید هوشیارانه عمل کرده متوجه کید دشمنان و تفرقه‌افکنی آنان بوده هرگونه حرکت انحرافی و بدخواهانه را خنثی ساخته و در دام افراط و تفریط که موجب مشوه شدن چهره اسلام ناب محمدی می‌شود، گرفتار نشوند.

دوم: دار العهد والامان

دارالعهد به کشورهای غیر مسلمان گفته می‌شود که با مسلمانان ترک مخاصمه یا روابط دوستانه و قراردادها و همکاری‌های مشترک دارند. که همه کشورهای جهان – به جز کشورهای در حال جنگ با مسلمان‌ها – را در بر می‌گیرد قرآن کریم رابطه دوستانه، حسن همجواری و همکاری با غیر مسلمانان را در راه رسیدن به اهداف انسانی و تأمین نیازهای مادی و معنوی بلامانع اعلام فرموده: (لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ)[۸] (إِلَّا الَّذِینَ یَصِلُونَ إِلَی قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِیثَاقٌ أَوْ جَاءُوکُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ یُقَاتِلُوکُمْ أَوْ یُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَیْکُمْ فَلَقَاتَلُوکُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً) [۹] (إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَلَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَی مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ)[۱۰] (قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) [۱۱] و برای حفظ عزت وسربلندی مسلمانان و دور ساختن آنان از خطرات احتمالی اصول و قواعدی را تشریع فرموده که تنظیم کننده روابط متقابل مسلمانان با غیر مسلمانان است. اهم این اصول حاکم عبارت‌انداز:

1 – نفی سبیل یا عدم سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کفار بر مسلمانان. (ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا).

2 – تلاش در جهت الگو شدن مسلمانان و جهان اسلام برای همهٔ مردم دنیا. (وکذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهدا علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا).

3 – تعامل و همکاری بر اساس اصول اعتقادی وعملی مشترک. (قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) [۱۲]

4 – عدالت و حمایت از مستضعفین. (وَمَا لَکُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً)[۱۳] (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) [۱۴]

5 – احترام به قراردادهای بین‌المللی و وفای به پیمان‌ها. (إِلَّا الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَلَمْ یُظَاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَی مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ)[۱۵] (لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)[۱۶]

6 – آگاهی و شفافیت «قل هذه سبیلی ادعو الی الله انا ومن اتبعنی» [۱۷]

7 – مقابله به مثل با ترجیح جنبه گذشت. (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ)[۱۸] (وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَی سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ) [۱۹]

8 – صلح‌طلبی (وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ)[۲۰] در فصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: این اصول و ارزش‌ها مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و به تفصیل مورد استناد واقع شده است. در اینجا مناسب است به دو عنوان فرعی که امروز مورد ابتلای بسیار در جوامع اسلامی است اشاره‌ای مختصر بنماییم:

اول: امان یا ذمه

«امان» یا «ذمام» برای غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند مثل مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان که به آنها اهل کتاب گفته می‌شود. همزیستی این گروه‌ها با مسلمانان و در جوامع اسلامی تابع قانونی است که به آن «قرارداد ذمه» گفته می‌شود و به مشمولین آن «اهل ذمه» می‌گویند فقهای اسلامی از شیعه و سنی در کتاب‌های فقهی خویش احکام خاصی را برای «اهل الذمه» بیان کرده‌اند که در کتب فقهی آمده است و در این مختصر نمی‌گنجد.

در اصل چهاردهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: به حکم آیه شریفه (لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ) [۲۱] دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.

دوم: اقلیت‌های مسلمان در جوامع غیر اسلامی

اقلیت‌های مسلمان در جوامع غیر اسلامی هم امروزه از موضوعات بسیار مهم است. حدود چهارصد میلیون مسلمان یعنی یک چهارم جمعیت مسلمان جهان در کشورهای غیر اسلامی زندگی می‌کنند. اینها هم دارای حقوق اسلامی و انسانی هستند که براساس کنوانسیون‌های بین‌المللی به آنان تعلق می‌گیرد و باید برای استیفای آن تلاش کنند و امت اسلامی و سازمان‌های بین‌المللی اسلامی مثل سازمان کنفرانس اسلامی هم باید به حمایت و پشتیبانی این اقلیت‌ها بشتابند. و نیز دارای وظایفی هستند که بر اساس فقه مترقی اسلامی بر عهدهٔ آنان است که باید به آن پایبند باشند. حفظ هویت اسلامی، آموزش و پرورش خود و فرزندان براساس تعالیم اسلام، بنای مسجد و بناهای مذهبی، انجام فرائض دینی، مشارکت فعال در سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، حفظ شعائر اسلامی، رعایت حرمت زنان مسلمان و تلاش برای ارتقای وضعیت و موقعیت اجتماعی و فرهنگی و… از جمله حقوق آنها و رعایت قوانین و مقررات کشوری که در آن زندگی می‌کنند، وفای به عهد و پیمان، حسن رابطه با غیر مسلمانان، اخلال نکردن در وضعیت اجتماعی و… جزو وظایف آنها است که باید مورد عمل قرار گیرد.

سوم: دار الحرب

به یک تعبیر همه سرزمین‌هایی که جمعیت آنها از کفار هستند و حکومت‌هایی که بر آنان سلطه دارند با جهان اسلام در جنگ هستند «دار الحرب» نامیده می‌شوند. امروز به طور عملی جهاد به کفاری منحصر می‌شود که با مسلمانان از سر خصومت و جنگ برآیند و به سرزمین‌های مسلمانان تجاوز نمایند که در این صورت دفاع یا جهاد دفاعی بر مسلمانان واجب می‌شود. در جنگ با دارالحرب قواعد زیر حاکم است.

1 – رعایت ضوابط و مقررات انسانی و پیمان‌های بین‌المللی در جنگ.

2 – تأکید بر عنصر دعوت و روشنگری قبل از شروع به جنگ.

3 – عدم تعرض به زنان، کودکان، سالخوردگان، بیماران و کسانی که توانایی جنگیدن ندارند.

4 – عدم استفاده از وسایل کشتار جمعی.

5 – آتش نزدن خانه‌ها، کشتزارها و باغ‌ها و درختان دشمن.

6 – شبیخون نزدن به دشمن مگر در حال اضطرار.

7 – عدم استفاده از سلاح‌های شیمیایی ومیکروبی.

8 – باز نکردن سدها به روی دشمن.

9 – حرمت کشتن اسیران جنگی.

10 – معالجه زخمی‌هایی که اسیر می‌شوند.

11 – رعایت کرامت انسانی اسیرانی که دارای منزلت ویژه‌ای هستند.

12 – تهیه لباس، آب و غذا برای اسیران جنگی.

13 – اسیران را در آفتاب نگاه نداشتن.

14 – پذیرش پیشنهاد دشمن مبنی بر صلح یا آتش بس در صورتی که از روی مکر و فریب نباشد.

نتیجه

پیامبر اکرم(ص) هر گاه سپاهی را برای جنگ با دشمن اعزام می‌کرد به آنها می‌فرمود: سیروا باسم الله وبالله وفی سبیل الله وعلی مله رسول الله… لاتغلوا ولاتمثلوا ولا تغدروا ولاتقتلوا شیخا فانیا و لاصبیا ولا امرأة ولاتقطعوا شجرا الا ان تضطروا الیها وایما رجل من ادنی المسلمین او افضلهم نظر الی رجل من المشرکین فهو جار حتی یسمع کلام الله فان تبعکم فاخوکم فی الدین وان ابا فبلغوه مأمنه واستعینوا بالله علیه. امیر مؤمنان علی‌ابن‌ابیطالب(ع) نیز به لشکریان خود دستور می‌داد: … ولا تمثلوا بقتیل واذا وصلتم الی رجال القوم فلا تهتکوا سترا ولاتکشفوا عوره ولاتدخلوا دارا ولاتأخذوا شیئا من اموالهم الا ما وجدتم فی عسکرهم فلا تهیجوا امرأه بأذی وان شتمن اعراضکم وسببن امراءکم وصلحاءکم.

پانویس

  1. النحل:36.
  2. الحدید:25.
  3. الجمعه:2.
  4. لیثیروا دفائن النفوس.
  5. البقرة:213.
  6. القلم:51.
  7. الأعراف:158.
  8. الممتحنه:8.
  9. النساء:90.
  10. التوبة:4.
  11. آل‌عمران:64.
  12. آل عمران:64.
  13. النساء:75.
  14. المائدة:8.
  15. التوبه:4.
  16. البقره:177.
  17. یوسف 108.
  18. البقره:194
  19. لأنفال:58
  20. أنفال:61.
  21. الممتحنه:8.