مسیحیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:مسیحیت.jpg|بندانگشتی|جایگزین=مسیحیت|مسیحیت]] | |||
'''مسیحیت (نصرانیت)''' یک آیین [[ابراهیمی]] و یکتاپرستی است که بر اساس زندگی و آموزههای [[عیسی مسیح]] استوار است. این دین تا سال ۲۰۱۷ با جمعیت تقریبی ۲٫۵ میلیارد نفر، بیشترین پیرو را در سرتاسر جهان دارد. آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه است که بر آموزهها و سخنان عیسی ناصری (مسیح) استوار گشته است. آموزههایی چون [[تثلیث]]، مرگ مسیح به عنوان کفارهٔ گناهان، [[تعمید آب]] و روحالقدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیت با داشتن ۲٫۲ میلیارد پیرو بزرگترین دین جهان از دید شمار پیروان است. | |||
| | |||
| | |||
'''مسیحیت''' یک آیین [[ابراهیمی]] و یکتاپرستی است که بر اساس زندگی و آموزههای [[عیسی مسیح]] استوار است. این دین تا سال ۲۰۱۷ با جمعیت تقریبی ۲٫۵ میلیارد نفر، بیشترین پیرو را در سرتاسر جهان دارد. آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه است که بر آموزهها و سخنان عیسی ناصری (مسیح) استوار گشته است. آموزههایی چون [[تثلیث]]، مرگ مسیح به عنوان کفارهٔ گناهان، [[تعمید آب]] و روحالقدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیت با داشتن ۲٫۲ میلیارد پیرو بزرگترین دین جهان از دید شمار پیروان است. | |||
== مسیحیت ابتدایی == | == مسیحیت ابتدایی == | ||
خط ۵۰: | خط ۴۲: | ||
== انجیل در منابع اسلامی == | == انجیل در منابع اسلامی == | ||
در قرآن ۱۲ بار بر واژه انجیل تصریح شده<ref> آل عمران/ ۱۳، ۴۸، ۶۵ و... ، رک: اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱</ref>. و در موارد متعددی نیز با تعابیر گوناگون از آن یاد میشود. گواهی انجیل بر حقانیت تورات، بشارت انجیل درباره [[بعثت]] [[ | در قرآن ۱۲ بار بر واژه انجیل تصریح شده<ref> آل عمران/ ۱۳، ۴۸، ۶۵ و... ، رک: اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱</ref>. و در موارد متعددی نیز با تعابیر گوناگون از آن یاد میشود. گواهی انجیل بر حقانیت تورات، بشارت انجیل درباره [[بعثت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه)]] و فراگیر شدن دعوت او در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است<ref>اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱ـ۳۷</ref>. در قرآن بارها مسیحیان، به ایمان و عمل به آنچه خدا در انجیل نازل کرده، فراخوانده شدهاند<ref>مائده/ ۴۷، ۶۶، ۶۸</ref>. طبق دیدگاه قرآن، انجیل در بر دارنده هدایت و نور و مواعظی برای اهل تقوا است و از جانب خداوند بر عیسی (علیه السلام) نازل شده است<ref>مائده/ ۴۷، حدید/ ۲۷</ref>. اما [[قرآن]] وجود چندین انجیل را قبول ندارد<ref>سدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱</ref>. دیگر این که در اناجیل موجود بر مفاهیمیمانند تثلیث و به صلیب کشیده شدن عیسی (علیه السلام) تأکید میشود که قرآن آنها را باطل میداند<ref> نساء/ ۱۵۷، ۱۷۱</ref>. | ||
روایات اسلامی نیز به انجیل اشاره دارند<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۴۵، ۲۲۷، ۲۴۰ و...</ref>. در بخشی از آنها به موعظههای عیسی(علیه السلام) اشاره شده است<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۵۰۱۵۱۳</ref>. این موعظهها موضوعاتی مانند مزد نیکوکاران، حکم نکردن به جور و ستم، دوری از دوستی با دروغگویان، نهی از عیبجویی، نکوهش ریاکاران، پرهیز از حرام، محبت و بخشایش بیدریغ، توصیه بهاندوختن داراییهای معنوی و... را در برمیگیرند<ref>حیدری و خسروی، درون مایه انجیل در روایات شیعی، بهار و تابستان ۱۳۹۶، ص۱۰۳ـ۱۲۴</ref>. | روایات اسلامی نیز به انجیل اشاره دارند<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۴۵، ۲۲۷، ۲۴۰ و...</ref>. در بخشی از آنها به موعظههای عیسی(علیه السلام) اشاره شده است<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۵۰۱۵۱۳</ref>. این موعظهها موضوعاتی مانند مزد نیکوکاران، حکم نکردن به جور و ستم، دوری از دوستی با دروغگویان، نهی از عیبجویی، نکوهش ریاکاران، پرهیز از حرام، محبت و بخشایش بیدریغ، توصیه بهاندوختن داراییهای معنوی و... را در برمیگیرند<ref>حیدری و خسروی، درون مایه انجیل در روایات شیعی، بهار و تابستان ۱۳۹۶، ص۱۰۳ـ۱۲۴</ref>. | ||
خط ۹۳: | خط ۸۵: | ||
به عقیده مسیحیان، مسیح که از مردگان برخاست، در جامعه مسیحی زیست میکند و همراه آن است. همچنین وی پیوسته همان کارهایی را انجام میدهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام میداد؛ مانند: تعلیم، دعا، خدمت، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله آیینها آشکار میشود؛ به دیگر سخن، هنگامیکه یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از آیینها شرکت میکند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده است، میرود. | به عقیده مسیحیان، مسیح که از مردگان برخاست، در جامعه مسیحی زیست میکند و همراه آن است. همچنین وی پیوسته همان کارهایی را انجام میدهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام میداد؛ مانند: تعلیم، دعا، خدمت، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله آیینها آشکار میشود؛ به دیگر سخن، هنگامیکه یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از آیینها شرکت میکند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده است، میرود. | ||
تقریبا همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو آیین اصلی عبارتند از تعمید و عشای ربانی. مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر اینها میافزایند و مجموع | تقریبا همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو آیین اصلی عبارتند از تعمید و عشای ربانی. مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر اینها میافزایند و مجموع آیینها را به هفت میرسانند. فرقههای پروتستان در تعداد آیینها اختلاف دارند، ولی اکثریت قاطع آنان دو آیین اول یعنی تعمید و عشای ربانی را قبول دارند. برخی کلیساهای پروتستان، مانند کویکرها و سپاه نجات هیچ یک از آیینها را نمیپذیرند. | ||
=== تعمید === | === تعمید === | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۳: | ||
عید پاک مهمترین جشن دینی مسیحیان است که به مناسبت پیروزی حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بر مرگ و برخاستن وی از مردگان، در سومین روز تصلیب وی نزد مسیحیان برگزار میشود. | عید پاک مهمترین جشن دینی مسیحیان است که به مناسبت پیروزی حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بر مرگ و برخاستن وی از مردگان، در سومین روز تصلیب وی نزد مسیحیان برگزار میشود. | ||
واژه فرانسوی ((پاک)) Paques همان کلمه عبری ((پسح)) است که از طریق یونانی و لاتینی به فرانسوی رفته و به مرور زمان به این شکل در آمده است. به گفته | واژه فرانسوی ((پاک)) Paques همان کلمه عبری ((پسح)) است که از طریق یونانی و لاتینی به فرانسوی رفته و به مرور زمان به این شکل در آمده است. به گفته انجیلها، به صلیب رفتن و رستاخیز حضرت عیسی (علیه السلام) در ایام عید فصح یهود بوده است. | ||
عید پاک نخستین یکشنبه پس از نخستین بدر شدن ماه پس از اعتدال ربیعی است و روی این حساب، وقوع آن از 2 [[فروردین]] تا 5 [[اردیبهشت]] (22 مارس تا 25 آوریل) امکان دارد. عید فصح یهود (یاد بود نجات بنی اسرائیل از دست فرعونیان) که در طی یک هفته از 16 تا 21 (و در خارج [[فلسطین]] تا 22) نیسان عبری برگزار میشود، در برخی از سالها با عید پاک مسیحیان مصادف میشود. | عید پاک نخستین یکشنبه پس از نخستین بدر شدن ماه پس از اعتدال ربیعی است و روی این حساب، وقوع آن از 2 [[فروردین]] تا 5 [[اردیبهشت]] (22 مارس تا 25 آوریل) امکان دارد. عید فصح یهود (یاد بود نجات بنی اسرائیل از دست فرعونیان) که در طی یک هفته از 16 تا 21 (و در خارج [[فلسطین]] تا 22) نیسان عبری برگزار میشود، در برخی از سالها با عید پاک مسیحیان مصادف میشود. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۹: | ||
برخی از مراسم مسیحیان در عید پاک عبارت است از: شب زنده داری، تلاوت کتب مقدسه، مناجات و دعا، برگزاری مراسم عشای ربانی، جستجوی نمایشی جسد عیسی (علیه السلام) و اعلام رستاخیز وی، جشن و چراغانی، اهدای تخم مرغ رنگین و... | برخی از مراسم مسیحیان در عید پاک عبارت است از: شب زنده داری، تلاوت کتب مقدسه، مناجات و دعا، برگزاری مراسم عشای ربانی، جستجوی نمایشی جسد عیسی (علیه السلام) و اعلام رستاخیز وی، جشن و چراغانی، اهدای تخم مرغ رنگین و... | ||
قبل و بعد از عید پاک نیز مراسم عبادی مفصلی دارند که برای آشنایی با گوشهای از آنها باید در زمان مناسب به برخی کشورهای مسیحی مانند [[ایتالیا]] مسافرت کرد و از نزدیک آنها را دید؛ و گرنه که از این مراسم در کتابها داده میشود و حتی | قبل و بعد از عید پاک نیز مراسم عبادی مفصلی دارند که برای آشنایی با گوشهای از آنها باید در زمان مناسب به برخی کشورهای مسیحی مانند [[ایتالیا]] مسافرت کرد و از نزدیک آنها را دید؛ و گرنه که از این مراسم در کتابها داده میشود و حتی فیلمهای آن به شدت غلط انداز است. | ||
به هر حال مراسم عید پاک به مراتب از جشنهای کریسمس و اول ژانویه دینی تر است و جنبه عبادی بیشتری دارد و به ترتیب زیر انجام میشود: | به هر حال مراسم عید پاک به مراتب از جشنهای کریسمس و اول ژانویه دینی تر است و جنبه عبادی بیشتری دارد و به ترتیب زیر انجام میشود: | ||
# هنگام غروب پنجشنبه، یاد بود شام آخر عیسی برگزار میشود. | # هنگام غروب پنجشنبه، یاد بود شام آخر عیسی برگزار میشود. | ||
# حدود ظهر جمعه، مسیحیان خاطره مرگ عیسی بر صلیب را گرامی میدارند. | # حدود ظهر جمعه، مسیحیان خاطره مرگ عیسی بر صلیب را گرامی میدارند. | ||
# بین غرب شنبه و صبح یکشنبه، به مناسب رستاخیز عیسی و بازگشت به زندگی تازه جشن عید پاک بر پا میشود. | # بین غرب شنبه و صبح یکشنبه، به مناسب رستاخیز عیسی و بازگشت به زندگی تازه جشن عید پاک بر پا میشود. | ||
# مهمترین این یادبودها جشن عید پاک است که قبلا در غروب شنبه آغاز میشد و در شب ادامه مییافت و خاتمه آن هنگام سپیده دم یکشنبه بود که به گفته اناجیل، زمان برخاستن مسیح از مردگان بوده است. این در عصر ما مختصر شده و فقط دو تا چهار ساعت طول میکشد. در این مراسم، تازه مسیحیان پیوستن خود به جامعه مسیحیت را اعلام میکنند و تعمید میگیرند. اعضای قدیمی نیز ایمان خود را، با تعهد به زندگی مسیحی راستین، تجدید میکنند. | # مهمترین این یادبودها جشن عید پاک است که قبلا در غروب شنبه آغاز میشد و در شب ادامه مییافت و خاتمه آن هنگام سپیده دم یکشنبه بود که به گفته اناجیل، زمان برخاستن مسیح از مردگان بوده است. این در عصر ما مختصر شده و فقط دو تا چهار ساعت طول میکشد. در این مراسم، تازه مسیحیان پیوستن خود به جامعه مسیحیت را اعلام میکنند و تعمید میگیرند. اعضای قدیمی نیز ایمان خود را، با تعهد به زندگی مسیحی راستین، تجدید میکنند. | ||
=== تایید (یا تثبیت ایمان) === | === تایید (یا تثبیت ایمان) === | ||
نیمه دوم از سلوک و پیشرفت در زندگی مسیحی تایید نامیده میشود، که آیین دوم از | نیمه دوم از سلوک و پیشرفت در زندگی مسیحی تایید نامیده میشود، که آیین دوم از آیینهای هفتگانه است. در نیمه اول (یعنی تعمید) بر نجات از گناه تاکید میشود و طی آن، خدا با فرد گناهکار آشتی میکند و وی را به زندگی بر اساس ایمان و اطاعت فرا میخواند. ولی در نیمه دوم (یعنی تایید) بر جنبه مثبت ادای شهادت به آنچه خدا به وسیلهای عیسی برای بشریت محقق ساخته است و نیز بر کمک خواستن از روح القدوس برای انجام این وظیفه تاکید میشود؛ زیرا نجات در بخشیدن گناهان منحصر نیست، بلکه شامل پیگیری رسالت عیسی برای تغییر جهان طبق اراده نیز میشود. تایید به انسان برای تحمل و انجام مسوولیت در جامعه به گونهای که شایسته یک مسیحی حقیقی است، نیرو میبخشد. | ||
تایید را اسقف یا جانشین او عطا میکند و اساس آن مسح کردن داوطلب تایید با روغن است، همراه این عبارت: ((روح القدوس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی.)) در کلیساهای مختلف ممکن است این عبارتاندکی تفاوت لفظی پیدا کند، ولی اصل معنا باقی میماند. | تایید را اسقف یا جانشین او عطا میکند و اساس آن مسح کردن داوطلب تایید با روغن است، همراه این عبارت: ((روح القدوس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی.)) در کلیساهای مختلف ممکن است این عبارتاندکی تفاوت لفظی پیدا کند، ولی اصل معنا باقی میماند. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۱: | ||
# '''اسقف''': وی نماینده مسیح در قلمرو معینی است که قلمرو اسقف خوانده میشود و به نیابت از او تعلیم میدهد، رهبری مراسم عبادی را به عهده نمیگیرد و خدمت میکند. | # '''اسقف''': وی نماینده مسیح در قلمرو معینی است که قلمرو اسقف خوانده میشود و به نیابت از او تعلیم میدهد، رهبری مراسم عبادی را به عهده نمیگیرد و خدمت میکند. | ||
# '''کشیش''': وی معاون اسقف است و به او در سه وظیفه یاد شده، در محدوده یک گروه، کمک میکند. | # '''کشیش''': وی معاون اسقف است و به او در سه وظیفه یاد شده، در محدوده یک گروه، کمک میکند. | ||
# '''شماس''': وی کلام خدا را تبلیغ میکند و به مساعدت بینوایان، سالخوردگان، بیماران و افراد در حال احتضار میپردازد. | # '''شماس''': وی کلام خدا را تبلیغ میکند و به مساعدت بینوایان، سالخوردگان، بیماران و افراد در حال احتضار میپردازد. | ||
# سایر القاب کلیسایی، مانند پاپ، پاتریک، سراسقف، کاردینال، ارشمندریت، موسیو و غیره نشاندهنده وظائف معینی است و ربطی به آیینهای هفتگانه ندارد. | # سایر القاب کلیسایی، مانند پاپ، پاتریک، سراسقف، کاردینال، ارشمندریت، موسیو و غیره نشاندهنده وظائف معینی است و ربطی به آیینهای هفتگانه ندارد. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۳۴: | ||
=== عشای ربانی === | === عشای ربانی === | ||
عشای ربانی در دید فرد مسیحی تنها یکی از آیینهای هفتگانه نیست، بلکه این عمل یکی از مسائل اساسی ایمان و شعائر عبادی مسیحیت است و در عین حال یادبود و بازسازی شام آخر عیسی با شاگردان در شب قبل از [[مرگ]] اوست. عیسی در آن عمل نان و [[شراب]] را به عنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا | عشای ربانی در دید فرد مسیحی تنها یکی از آیینهای هفتگانه نیست، بلکه این عمل یکی از مسائل اساسی ایمان و شعائر عبادی مسیحیت است و در عین حال یادبود و بازسازی شام آخر عیسی با شاگردان در شب قبل از [[مرگ]] اوست. عیسی در آن عمل نان و [[شراب]] را به عنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا آنها را بخورند و بنوشند. | ||
مسیحیان هنگامی که در این مراسم شرکت میکنند، باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر میشود. همچنین باور دارند همان طور که عهد خدا با قوم یهود توسط خون قربانیها بر کوه سینا استوار گردید، به همان ترتیب عهد جدیدی بین خدا و بشریت به وسیله خون عیسی مسیح محکم و استوار شد. | مسیحیان هنگامی که در این مراسم شرکت میکنند، باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر میشود. همچنین باور دارند همان طور که عهد خدا با قوم یهود توسط خون قربانیها بر کوه سینا استوار گردید، به همان ترتیب عهد جدیدی بین خدا و بشریت به وسیله خون عیسی مسیح محکم و استوار شد. | ||
هر یک از کلیساهای مسیحی در شعائر و آیینهای برگزاری عشای ربانی ابتکاراتی پدید آورده است؛ ولی دو عنصر اساسی در همه مراسم ثابت است: | هر یک از کلیساهای مسیحی در شعائر و آیینهای برگزاری عشای ربانی ابتکاراتی پدید آورده است؛ ولی دو عنصر اساسی در همه مراسم ثابت است: | ||
# خواندن دو یا سه مقطع از کتاب مقدس. | # خواندن دو یا سه مقطع از کتاب مقدس. | ||
# خوردن قربانی مقدس. هنگام تبرک نان و شراب، پیشوای مراسم سخنان عیسی در شام آخر را تلاوت میکند. در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس جز اسقف یا جانشین او یعنی کشیش، کسی نمیتواند پیشوای مراسم باشد و علاوه بر خواندن کتاب مقدس و خوردن قربانی، همخوانی و دعای توسل و شکر، همراه با موعظه (که معمولا بر محور مقاطع تلاوت شده و تطبیق دادن آن با زندگی روزمره مسیحیان دور میزند) و مصافحه نیز انجام میشود. | # خوردن قربانی مقدس. هنگام تبرک نان و شراب، پیشوای مراسم سخنان عیسی در شام آخر را تلاوت میکند. در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس جز اسقف یا جانشین او یعنی کشیش، کسی نمیتواند پیشوای مراسم باشد و علاوه بر خواندن کتاب مقدس و خوردن قربانی، همخوانی و دعای توسل و شکر، همراه با موعظه (که معمولا بر محور مقاطع تلاوت شده و تطبیق دادن آن با زندگی روزمره مسیحیان دور میزند) و مصافحه نیز انجام میشود. | ||
بسیاری از پروتستانها عشای ربانی را بسیار مهم میشمارند، به طوری که میگویند برای اجرای درست و کامل آن مراسم، باید کاملا آماده شد و به همین دلیل، آن را تنها در برخی از | بسیاری از پروتستانها عشای ربانی را بسیار مهم میشمارند، به طوری که میگویند برای اجرای درست و کامل آن مراسم، باید کاملا آماده شد و به همین دلیل، آن را تنها در برخی از مناسبتها برگزار میکنند و بسیاری از ایشان سالی چهار بار یا ماهی یک بار مراسم عشای ربانی را برپا میکنند. ارتدوکس مراسم عشای ربانی را در روزهای یکشنبه و اعیاد برگزار میکنند، ولی کاتولیکا میگویند عشای ربانی قلب عبادات روزانه است و به همین دلیل، آن مراسم را هر روز برپا میدارند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسین</ref>. | ||
== مقایسه | == مقایسه خداشناسی اسلام و مسیحیت== | ||
سه دین بزرگ الهی، یعنی [[یهودیت]] و مسیحیت و [[اسلام]] به دلیل انتسابشان به حضرت ابراهیم (علیه السلام) ادیان | سه دین بزرگ الهی، یعنی [[یهودیت]] و مسیحیت و [[اسلام]] به دلیل انتسابشان به حضرت ابراهیم (علیه السلام) ادیان ابراهیمی خوانده میشوند. پیروان این ادیان خدای ابراهیم را میپرستند و او را خالق خود و جهان میدانند؛ بنابراین میتوان گفت خدای هر سه دین یکی است و اسامی مختلفی که برای خدا مطرح میکنند اشاره به یک وجود دارند؛ هر چند ممکن است در برخی تعابیر و یا صفات یا بیان مربوط به مسائل خداشناسی با هم اختلاف داشته باشند، چنان که فرقههای مختلف هر یک از ادیان نیز کم و بیش اختلافاتی با هم دارند. | ||
«الله» معروفترین نام خدا در فرهنگ اسلام و قرآن است و چنین تعریف میشود: «ذات مستجمع جمیع صفات کمالی<ref>محمد تقی مصباح یزدی، مجموعه معارف قرآن (خداشناسی)، ص ۲۵؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۷</ref>». | «الله» معروفترین نام خدا در فرهنگ اسلام و قرآن است و چنین تعریف میشود: «ذات مستجمع جمیع صفات کمالی<ref>محمد تقی مصباح یزدی، مجموعه معارف قرآن (خداشناسی)، ص ۲۵؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۷</ref>». | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۵۲: | ||
صفات الهی در کتب مسلمانان تقسیمبندیهای مختلفی دارد: برخی از صفات [[خدا]] مربوط به ذات او هستند (مانند علم، قدرت و حیات)؛ و برخی دیگرمربوط به فعل او، (هم چون خالقیت و رازقیت). در یک تقسیمبندی دیگر صفات خدا به ثبوتیه (صفات جلال و لایق به ذات او) و سلبیه (صفاتی که لایق به ذات او نیستند مانند جهل و محدودیت) تقسیم میشوند. | صفات الهی در کتب مسلمانان تقسیمبندیهای مختلفی دارد: برخی از صفات [[خدا]] مربوط به ذات او هستند (مانند علم، قدرت و حیات)؛ و برخی دیگرمربوط به فعل او، (هم چون خالقیت و رازقیت). در یک تقسیمبندی دیگر صفات خدا به ثبوتیه (صفات جلال و لایق به ذات او) و سلبیه (صفاتی که لایق به ذات او نیستند مانند جهل و محدودیت) تقسیم میشوند. | ||
در مسیحیت دو صفت «تشخص خدا» و «نیکو بودن خدا» برجسته شده است. اگر «شخصوار» بودن خدا در مقابل «شیءوار» بودن اوست، یعنی خدایی که بتوان با او صحبت کرد و به او عشق ورزید و او نیز جواب میدهد و محبت میکند و حافظ و مراقب است، باید گفت خدای اسلام هم یک خدای «شخص وار» است. هرچند چنین عنوانی در هیچ متن اسلامی و حتی نوشتههای عالمان مسلمان دیده نمیشود. سراسر آیات قرآن و سخنان بزرگان اسلام گویای «شخص وار»بودن خداوندند و با خدا به منزله | در مسیحیت دو صفت «تشخص خدا» و «نیکو بودن خدا» برجسته شده است. اگر «شخصوار» بودن خدا در مقابل «شیءوار» بودن اوست، یعنی خدایی که بتوان با او صحبت کرد و به او عشق ورزید و او نیز جواب میدهد و محبت میکند و حافظ و مراقب است، باید گفت خدای اسلام هم یک خدای «شخص وار» است. هرچند چنین عنوانی در هیچ متن اسلامی و حتی نوشتههای عالمان مسلمان دیده نمیشود. سراسر آیات قرآن و سخنان بزرگان اسلام گویای «شخص وار»بودن خداوندند و با خدا به منزله یک «شخص» و نه یک «شیء» صحبت میشود: | ||
پروردگارتان گوید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شمار را<ref>سوره | پروردگارتان گوید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شمار را<ref>سوره غافر، آیه ۶۰</ref>. | ||
هرگاه بندگانم درباره | هرگاه بندگانم درباره من از تو پرسش کنند، (بگو): من نزدیکم و دعای دعا کننده را هرگاه مرا بخواند اجابت نمایم<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۶</ref>. | ||
به راستی که انسان را آفریده ایم و میدانیم که نفسش به او چه وسوسه میکند؛ و ما از رگ جان به او نزدیکتریم<ref>سوره | به راستی که انسان را آفریده ایم و میدانیم که نفسش به او چه وسوسه میکند؛ و ما از رگ جان به او نزدیکتریم<ref>سوره ق، آیه ۱۶</ref>. | ||
نکتهای که در این جا ذکرش لازم به نظر میرسد این است که نباید از «شخصوار» بودن خدا معنای «انسانوار» بودن برداشت شود؛ زیرا در هر دو دین اسلام و مسیحیت بر «تغییرناپذیری» خدا تأکید شده است. پس هرگاه از صفاتی هم چون «شخصواربودن» و حتی صفاتی هم چون «شادمانی»، «غضب»، «احساسات» و... سخن به میان میرود، آنان را به گونهای باید معنا نمود که مناسب با ساحت قدس ربانی او باشد. | نکتهای که در این جا ذکرش لازم به نظر میرسد این است که نباید از «شخصوار» بودن خدا معنای «انسانوار» بودن برداشت شود؛ زیرا در هر دو دین اسلام و مسیحیت بر «تغییرناپذیری» خدا تأکید شده است. پس هرگاه از صفاتی هم چون «شخصواربودن» و حتی صفاتی هم چون «شادمانی»، «غضب»، «احساسات» و... سخن به میان میرود، آنان را به گونهای باید معنا نمود که مناسب با ساحت قدس ربانی او باشد. | ||
در [[قرآن]] «نیکویی خدا» و «خیرخواه بودن» او با دو صفت «رحمان» و «رحیم» که در آغاز هر سوره به آنها اشاره شده است، پُررنگ شده، و علاوه بر آن، بارها خداوند خود را به صفاتی چون رئوف<ref>سوره | در [[قرآن]] «نیکویی خدا» و «خیرخواه بودن» او با دو صفت «رحمان» و «رحیم» که در آغاز هر سوره به آنها اشاره شده است، پُررنگ شده، و علاوه بر آن، بارها خداوند خود را به صفاتی چون رئوف<ref>سوره بقره، آیه ۲۷</ref> و لطیف <ref>سوره انعام، آیه ۲۷</ref>، خوانده است. خدا گناهکارانی را که به سوی او باز میگردند دوست دارد و با آغوش باز آنان را پذیرا میشود. | ||
== دو تفاوت اساسی در خداشناسی اسلام و مسیحیت == | == دو تفاوت اساسی در خداشناسی اسلام و مسیحیت == | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۶۸: | ||
۱. در باب اسما و صفات الهی مسیحی، صفت «ابوت» یا «پدر بودن» به خدا نسبت داده میشود که در اسلام به شدت از اتصاف خدا به این صفت نهی شده است. | ۱. در باب اسما و صفات الهی مسیحی، صفت «ابوت» یا «پدر بودن» به خدا نسبت داده میشود که در اسلام به شدت از اتصاف خدا به این صفت نهی شده است. | ||
«پدر بودن» در عهد جدید دو کاربرد دارد: گاه خدا پدر همه | «پدر بودن» در عهد جدید دو کاربرد دارد: گاه خدا پدر همه مردم یا همه مسیحیان شمرده شده است <ref>انجیل متی، ۶: ۹</ref> و گاه پدر بودن خدا ویژه حضرت عیسی (علیه السلام) است<ref>نامه اول انجیل یوحنّا، ۴: ۹</ref>. در کاربرد اول پدر بودن خدا صرفاً یک معنای تشریفی مجازی است و دلالت بر دوستی خدا نسبت به بندگان و اطاعت بندگان نسبت به خدا دارد: این مطلب از مطالعه کتاب مقدس نیز برداشت میشود<ref>ر. ک: انجیل یوحنّا، ۸: ۲۷ ـ ۴۳</ref>. | ||
اما در کاربرد دوم به نظر میرسد که پدر بودن خدا برای شخص حضرت عیسی (علیه السلام) به یک معنا نیست. در اناجیل هم نوا (متی، مرقس، لوقا) پسر خدا بودن عیسی و پدر بودن خدا به همان معنای مجازی است، اما در بخش دیگر عهد جدید که مروّج الهیات «عیسی خدایی» است، خدا حقیقتاً به صفت «پدر بودن» و عیسی حقیقتاً به صفت «پسر بودن» و «هم ذاتی» با خدا متصف میگردد<ref> انجیل یوحنّا، ۱۰: ۱۴، ۱۹ و ۳۱</ref>. | اما در کاربرد دوم به نظر میرسد که پدر بودن خدا برای شخص حضرت عیسی (علیه السلام) به یک معنا نیست. در اناجیل هم نوا (متی، مرقس، لوقا) پسر خدا بودن عیسی و پدر بودن خدا به همان معنای مجازی است، اما در بخش دیگر عهد جدید که مروّج الهیات «عیسی خدایی» است، خدا حقیقتاً به صفت «پدر بودن» و عیسی حقیقتاً به صفت «پسر بودن» و «هم ذاتی» با خدا متصف میگردد<ref> انجیل یوحنّا، ۱۰: ۱۴، ۱۹ و ۳۱</ref>. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۷۴: | ||
در قرآن مجید «پدر بودن» خدا در هر دو معنا رد شده است و این کتاب به کار بردن آن را مجاز نمیداند: | در قرآن مجید «پدر بودن» خدا در هر دو معنا رد شده است و این کتاب به کار بردن آن را مجاز نمیداند: | ||
یهود و نصاری گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم. بگو: پس چرا به خاطر گناهانتان شما را عذاب میکند؟ بلکه شما بشری هستید هم چون دیگر کسانی که خلق کرده است<ref>سوره | یهود و نصاری گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم. بگو: پس چرا به خاطر گناهانتان شما را عذاب میکند؟ بلکه شما بشری هستید هم چون دیگر کسانی که خلق کرده است<ref>سوره مائده، آیه ۱۸</ref>. | ||
در این آیه معلوم است که یهود و نصاری به معنای تشریفی خود را «پسر خدا» میخوانند و عطف کلمه | در این آیه معلوم است که یهود و نصاری به معنای تشریفی خود را «پسر خدا» میخوانند و عطف کلمه «دوستان» این امر را به خوبی نشان میدهد، با این حال قرآن این نوع سخن گویی را رد میکند و میگوید: شما مخلوق خدایید و مخلوق نباید خدا را پدر خود بخواند و رابطه خدا با مخلوقات رابطه پدر و فرزندی نیست. | ||
و اگر به صورت تشریفی و مجازی، خدا را نباید «پدر» نامید، پدر خواندن خدا به صورت حقیقی و واقعی به طریق اولی محکوم و مردود میگردد؛ و لذا در قرآن «پسر خواندن عیسی»، «کفر» شمرده شده است<ref>توبه، ۹: ۳۰</ref>. | و اگر به صورت تشریفی و مجازی، خدا را نباید «پدر» نامید، پدر خواندن خدا به صورت حقیقی و واقعی به طریق اولی محکوم و مردود میگردد؛ و لذا در قرآن «پسر خواندن عیسی»، «کفر» شمرده شده است<ref>توبه، ۹: ۳۰</ref>. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۸۳: | ||
== پیشگویی ظهور عیسی (علیه السلام) == | == پیشگویی ظهور عیسی (علیه السلام) == | ||
در جهان چند مجموعه دینی یافت میشود؛ مثلا ادیان ابراهیمی یک مجموعه و ادیان هند و چین مجموعه دیگری یا تشکیل میدهند. هر دینی که متاءخر است، ادعا میکند که ظهور آن در ادیان قبلی مجموعه خودش پیشگویی شده است. از این رو، مسیحیان از گذشتههای دور در تلاش بودهاند پیشگویی ظهور حضرت عیسی (علیه السلام) را در عهد عتیق یعنی کتاب یهودیان پیدا کنند. از آنجا که در هیچ جای کتاب عهد عتیق نام عیسی بن مریم (علیه السلام) نیامده است، مسیحیان برای نیل به این مقصود دست به تاءویلاتی زدهاند تا | در جهان چند مجموعه دینی یافت میشود؛ مثلا ادیان ابراهیمی یک مجموعه و ادیان هند و چین مجموعه دیگری یا تشکیل میدهند. هر دینی که متاءخر است، ادعا میکند که ظهور آن در ادیان قبلی مجموعه خودش پیشگویی شده است. از این رو، مسیحیان از گذشتههای دور در تلاش بودهاند پیشگویی ظهور حضرت عیسی (علیه السلام) را در عهد عتیق یعنی کتاب یهودیان پیدا کنند. از آنجا که در هیچ جای کتاب عهد عتیق نام عیسی بن مریم (علیه السلام) نیامده است، مسیحیان برای نیل به این مقصود دست به تاءویلاتی زدهاند تا پیشگوییهای دیگری را که در آن کتاب یافت میشود، به آن حضرت ربط دهند. این شیوه در انجیل متی فراوان است و به همین دلیل، گفته میشود که انجیل متی برای ارشاد یهودیان نوشته شده است. | ||
مسیحیان مقدار زیادی از این | مسیحیان مقدار زیادی از این پیشگوییها را به مصلوب شدن حضرت عیسی (علیه السلام) مربوط میکنند که از دیدگاه قرآن کریم اشتباهی بیش نیست<ref>نساء: 157</ref>. <ref>آشنایی با آیین مسیحیت (1) | ||
https://hawzah.net › Article › View | https://hawzah.net › Article › View | ||
</ref>. | </ref>. | ||
خط ۲۱۲: | خط ۱۹۹: | ||
* کلیسای رسولی ارمنستان | * کلیسای رسولی ارمنستان | ||
* کلیسای آشوری در شرق ایران | * کلیسای آشوری در شرق ایران | ||
* کلیسای کاتولیک کالدانی ایران | * کلیسای کاتولیک کالدانی ایران | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۳۲: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده:ادیان و آیینها]] | [[رده:ادیان و آیینها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۴
مسیحیت (نصرانیت) یک آیین ابراهیمی و یکتاپرستی است که بر اساس زندگی و آموزههای عیسی مسیح استوار است. این دین تا سال ۲۰۱۷ با جمعیت تقریبی ۲٫۵ میلیارد نفر، بیشترین پیرو را در سرتاسر جهان دارد. آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه است که بر آموزهها و سخنان عیسی ناصری (مسیح) استوار گشته است. آموزههایی چون تثلیث، مرگ مسیح به عنوان کفارهٔ گناهان، تعمید آب و روحالقدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیت با داشتن ۲٫۲ میلیارد پیرو بزرگترین دین جهان از دید شمار پیروان است.
مسیحیت ابتدایی
تعدادی از مذاهب در طول قرون دوم و سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم، پیروانی را برای خود جلی کردهاند. مراسم نیایش ایزیس و میتراها طرفداران زیادی داشت اما مسیحیان غالباً توسط امپراتوران رومی مورد شکنجه شدیدی قرار میگرفتند. امپراتوری روم در مقابل ادیانی که با مذاهب رسمی و خدایان رومیدر جنگ نبودند یا تقدیس امپراتور را به زیر سؤال نمیبرند، با آزاداندیشی و تحمل برخورد میکرد.
اعتقادات مسیحیان، از جمله اعتقاد آنان به رستاخیز پس از مرگ که ریشه در رستاخیز عیسی مسیح پس از مصلوب شدنش داشت و همچنین شهامت عدهای از مسیحیان در مقابل شکنجه و کشته شدن توسط حکومت روم، افراد و بینندگان بیشتری را به خود جذب میکرد. در نهایت به رغم تمام این محدودیتها و سرکوبها، سرانجام پس از 4 قرن که گاهی شکنجه و تعقیب مسیحیان اوج گرفته و گاهی کاهش مییافت، مسیحیت در حدود سال 500 میلادی به عنوان دین رسمی این امپراتوری پذیرفته شد.
یازده حواری مسیح، پس از خیانت یهودا اسخریوطی و مصلوب شدن عیسی مسیح و رستاخیز عیسی مسیح پس از سه روز، یک شخص دیگر به نام ماتیاس[۱] را به جای یهودا اسخریوطی که خود را حلق آویز کرده و خودکشی کرده بود، انتخاب کردند و به این ترتیب مجدداً 12 نفر شدند[۲].
معرفی حضرت عیسی
مسیحیان، حضرت عیسی (علیه السلام) را Christian به معنای مسیح و یونانی زبانان Christos میخوانند. اناجیل موجود بر آناند که مادر حضرت عیسی (علیه السلام) باکره بوده و فرزند خویش را به گونهای غیر طبیعی به دنیا آورده است؛ اما با این حال، او را فرزند یوسف نجار میدانند. عیسی (علیه السلام) در بیت اللحم زاده شد و در ناصریه پرورش یافت. تولد او را چهار تا هشت سال پیش از مبدا تاریخ میلادی احتمال دادهاند. در سی سالگی به دست حضرت یحیی (علیه السلام) غسل تعمید یافت و همانند او به موعظه و تذکیر و تعلیم خلق پرداخت. حضرت عیسی (علیه السلام)، دوازده حواری یا رسول داشت که تعالیم او را میان مردمان میگستراندند[۳].
چون عیسی (علیه السلام) به تبلیغ دین خویش همت گماشت، رهبران یهود نخست با او مخالفتی نکردند؛ اما آنگاه که دریافتند تعالیم او سلطه آنان را بر نمیتابد و مردمان را آگاه و هوشیار میسازد، راه ناسازگاری و دشمنی در پیش گرفتند و سرانجام شورای عالی یهود در اورشلیم، عیسی (علیه السلام) را به مرگ محکوم کرد. مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی (علیه السلام) همراه دو تن دیگر به صلیب کشیده شده و جان باخته است؛ اما پس از سه روز در پیش چشم مادرش مریم (سلام الله علیها) و حواریون از مرقد خویش بیرون آمده و به آسمانها رفته است و در آخر الزمان، باری دیگر برمیگردد و بشر را نجات میدهد[۴].
به رسمیت شناختن دین مسیح
تا زمانی که مسیحیت فرقهای یهودی به شمار میرفت، دولت روم توجهی به آن نداشت و مسیحیان در عقیده خویش آزاد بودند. با گسترش دین مسیح و آشکار شدن آن به صورت دینی جدید با سخنانی نو، دولت روم برآشفت و مسیحیت را غیر قانونی خواند و بر مسیحیان سخت گرفت. سرانجام، قسطنطنین کبیر Constantine the Great در سال ۳۱۳ م. به مسیحیت گروید و با فرمانی، آزادی این آیین را اعلام کرد و بدین سان، مسیحیت کیش رسمیدولت روم شد. در این هنگام، اختلافات کلامی میان بزرگان مسیحیت رخ نمود. آریوس (۳۳۶- ۲۵۶ م.) حضرت مسیح را مخلوق دانست و مغضوب کلیسا گشت. قسطنطنین برای حل اختلافات، نمایندگانی را از مسیحیان جهان گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را «شورای نیقیه» میخوانند. این شورا، تثلیث را به عنوان اعتقاد رسمی مسیحیت معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه را به رسمیت شناخت. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را «قانون شرع» میگویند[۵].
کتاب مقدس مسیحیان
کتاب مقدس دارای دو بخش است: عهد قدیم یا تورات و عهد جدید یا انجیل. بخش دوم تنها نزد مسیحیان مقدس است. عهد جدید شامل چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا و نیز اعمال رسولان و نامههای پولس حواری است. کلمه «انجیل»، یونانی و به معنای بشارت است. محتوای اناجیل، زندگینامه و بیانات اخلاقی و پندهای حضرت عیسی علیهالسّلام است. جز اناجیل چهارگانه، اناجیل دیگری نیز میان مسیحیان رواج داشتهاند؛ اما کلیسای مسیحی همه را جز چند انجیل یاد شده، بی اعتبار شمرد و از رواج انداخت[۶].
در عهد جدید خبری از احکام شرعی نیست و مسیحیان دراینباره به همان که در عهد قدیم آمده است، پای بندند. از اناجیلی که به دست کلیسا از اعتبار افتاد، انجیل برنابا (م. ۶۱. م) است. محتوای این انجیل با دیگر اناجیل متفاوت است و عیسی علیهالسّلام را پسر خدا نمیداند و جنبه الوهی وی را نفی میکند و بر آن است که عیسی علیهالسّلام را به صلیب نیاویختند؛ بلکه مردی یهودی را دار زدند و مردم گمان بردند که او عیسی فرزند مریم است[۷].
انجیلهای چهارگانه
انجیلهای چهارگانه مَتّی، مَرقُس، لوقا و یوحنا مورد توجه کلیساها بود. وقتی کلیسا احساس نیاز به متونی پیدا کرد که مورد پذیرش همه باشد به این چهار انجیل روی آورد. این آثار به دلیل کیفیتهای درونی خود و اصالتشان مورد توجه همگان بودند.[۸] در پاسخ به این که چرا از میان مجموعه کتابها و رسالههایی که عهد جدید در بر گرفته، عنوان انجیل تنها به این چهار کتاب اختصاص یافته گفته میشود احتمالا به این دلیل است که آنها بیش از بخشهای دیگر عهد جدید به زندگی، سخنان و رفتارهای عیسی (علیه السلام) پرداختهاند[۹].
از انجیلهای چهارگانه سه انجیل مَتّی، مَرقُس و لوقا به علت شباهتهایی که دارند انجیلهای نظیر یا هم نظر خوانده میشوند[۱۰]. اما این کتابها نا همگونیهایی نیز دارند[۱۱].
مَتّی
انجیل مَتّی در اکثر نسخههای کهن نخستین انجیل و نخستین کتاب عهد جدید است[۱۲]. مَتّی تعالیم عیسی (علیه السلام) را بسیار کامل بازآفرینی میکند و بر مضمون ملکوت آسمانها تأکید میورزد. او انجیل خود را برای مسیحیانی نوشته است که برآمده از یهودیتاند. از این رو از شواهد عهد عتیق بسیار استفاده کرده است. این کتاب عیسی (علیه السلام) را متمّم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید معرفی میکند.
مَرقُس
این کتاب کوتاهترین انجیلهای چهارگانه است[۱۳]. مَرقُس در حوالی سال ۷۰ میلادی انجیل خود را تألیف کرده است[۱۴]. انجیل مَرقُس مژده عیسی (علیه السلام) را به این شکل میآورد که: از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید و زندگی خود را با شریعت الهی هماهنگ سازید که ملکوت همین است. همچنین رنجهای عیسی (علیه السلام) جایگاه بسیار مهمیدر این انجیل دارد[۱۵]. سبک مَرقُس در این انجیل بسیار مردم پسند و گیرا توصیف شده است[۱۶].
لوقا
انجیل لوقا در سالهای ۸۰ و ۹۰ میلادی در خطاب به مشرکین نوشته شده است.[۱۷] در این انجیل رویکردی تاریخ نگارانه مشاهده میشود و میتوان آن را مشتمل بر ۸ جزء از ظهور یحیی تعمید دهنده تا رستاخیز عیسی (علیه السلام) دانست.[۱۸] گفته میشود امتیاز ویژه این انجیل ناشی از شخصیت گیرای مولف آن است که از ورای این اثر به چشم میآید. لوقا نویسندهای خوش قریحه بود و نوشته خود را با دغدغه رعایت نظم به کار برده است.[۱۹]
یوحنا
انجیل یوحنا در سبک، ویژگیهای کلامی و مسیح شناسی با سه انجیل پیشین تفاوت دارد.[۲۰]هر چند که در سیر مباحث مانند آنها است. مشخصههای بسیاری سبب تمایز این انجیل از انجیلهای دیگر میشود. مانند: معجزاتی که در سایر انجیلها نیامده است. همچون معجزه تبدیل شدن آب به شراب در قانا، یا زنده شدن لَعازَر، خطابههای طولانی همچون خطابهای که پس از واقعه فزونی یافتن نانها میآید. مسیح شناسی خاص این انجیل که در آن بر الوهیت مسیح تأکید میشود[۲۱].
انجیل در منابع اسلامی
در قرآن ۱۲ بار بر واژه انجیل تصریح شده[۲۲]. و در موارد متعددی نیز با تعابیر گوناگون از آن یاد میشود. گواهی انجیل بر حقانیت تورات، بشارت انجیل درباره بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه) و فراگیر شدن دعوت او در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است[۲۳]. در قرآن بارها مسیحیان، به ایمان و عمل به آنچه خدا در انجیل نازل کرده، فراخوانده شدهاند[۲۴]. طبق دیدگاه قرآن، انجیل در بر دارنده هدایت و نور و مواعظی برای اهل تقوا است و از جانب خداوند بر عیسی (علیه السلام) نازل شده است[۲۵]. اما قرآن وجود چندین انجیل را قبول ندارد[۲۶]. دیگر این که در اناجیل موجود بر مفاهیمیمانند تثلیث و به صلیب کشیده شدن عیسی (علیه السلام) تأکید میشود که قرآن آنها را باطل میداند[۲۷].
روایات اسلامی نیز به انجیل اشاره دارند[۲۸]. در بخشی از آنها به موعظههای عیسی(علیه السلام) اشاره شده است[۲۹]. این موعظهها موضوعاتی مانند مزد نیکوکاران، حکم نکردن به جور و ستم، دوری از دوستی با دروغگویان، نهی از عیبجویی، نکوهش ریاکاران، پرهیز از حرام، محبت و بخشایش بیدریغ، توصیه بهاندوختن داراییهای معنوی و... را در برمیگیرند[۳۰].
تثلیث
تَثلیث یا سهگانهباوری (به انگلیسی: Trinity) یکی از اعتقادات بنیادینِ بخش اعظمی از مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس میباشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز میباشند.
مورّخین عموماً توافق نظر دارند که کتاب مقدس هیچ جا آشکارا تثلیث را بیان نکردهاست.[۳۱] مورخ ریچارد سووین بورن (از جمله مورخینی که اعتقاد به تثلیث دارد) این مسئله را اینگونه توضیح میدهد که اگر عیسی میخواست تثلیث را مشخصاً بیان کند بجز اندکی، بقیه منظور او را اشتباه میفهمیدند؛ بنابراین او تعلیماتی بر جای گذاشت که به صورت ضمنی تأییدکننده تثلیث باشند و مسیحیان بعدی بتوانند آنها را به شکل منظم درآورند.[۳۲] بین مورخین توافق نظری در مورد اینکه آیا واقعاً تثلیث جزو تعلیمات کتاب مقدس هست وجود ندارد.[۳۳] مسیحیان کاتولیک و پروتستان و ارتودوکس، یکتا پرست هستند، امّا باور دارند خدا خود را در سه شخصیّت به انسانها میشناساند.
عدهای دیگر از مسیحیان اما که تحت عنوان یونیترین شناخته میشوند باور دارند خدا خود را با یک شخصیت، به انسانها آشکار میکند و تفسیر متفاوتی از "پدر، پسر، روحالقدس" دارند. همچنین خوانشهای متفاوتی در برخی نهضتهای دگر اندیش مسیحی همچون یگانه انگاران پنطیکاستی موسوم به کلیسای بینالمللی متحده پنطیکاستی (به انگلیسی: UPCI) و کلیساهای پیرو واعظ آمریکائی ویلیام ماریون برانهام و همچنین پیروان شاهدان یهوه و برخی دیگر، موجود است که اصطلاحاً سهگانهناباور هستند و به تثلیث (به صورت عام یا تثلیث عددی) اعتقادی ندارند. در هر صورت تمام مسیحیان به کتاب عهدجدید باور دارند و به نحو متفاوتی آن را درک میکنند.
نوشتههای به دست رسیده از قدیمیترین الهیدانان مسیحیان نشاندهندهٔ تأکید زیاد آنان روی ذات خدایی عیسی میباشد. سؤالی که برای این الهیدانان پیش آمده بود و به موضوع مناظرات بین این الهیدانان تبدیل شده بود، این بود که چگونه میتوان هم عیسی را خدا حساب آورد و هم به واحد بودن خدا اعتقاد داشت؟ راه حلهای زیادی پیشنهاد شده و مورد بحث قرار گرفت که از بین آنها اعتقاد بیان شده در ابتدای مقاله از سهگانهباوری بر بقیه غالب آمدهاست[۳۴] در قرن دوم میلادی ترتولیان برای اولین بار از کلمه trinitas (شکل لاتین trinity)، استفاده کرده و ماهیت خدا را بهشکل ذات واحدی که از سه شخص تشکیل شده توصیف کرد (اگر چه ترتولیان اولین کسی بود که از کلمه تثلیث استفاده کرد ولی الهیدانان دیگری مانند ایرنیوس هم توضیحات مشابهی ارائه کرده بود).
اریگن پس از او نیز تأکید بر واحد بودن خدای متعال (که خالق جهان است)، پسر (که رهاییبخش بشر بوده) که با خدا هم ازل بود و روحالقدس (که تطهیرکننده بشر است) کرد. از جمله عقاید که مورد قبول واقع نشده این دید که عیسی از نظر مرتبه پایینتر و تحت فرمان خدای پدر میباشد، یا اینکه پدر، پسر و روحالقدس تمایزی از هم نداشته و سه طرقی هستند که خدای واحد خود را افشا کرده، بودند. اینگونه بحثها تا قرن چهارم ادامه داشت تا اینکه اعتقاد به تثلیث به عنوان عقیده رسمی مسیحیان بیان و به تصویب رسید. بحثها بر سر جزئیات تثلیث بین مسیحیان ادامه یافت.
یکی از موضوعات مورد اختلاف بین مسیحیان که منجر به انشقاق بزرگ کلیسای شرقی و غربی گردید اختلاف نظر در مورد ماهیت روحالقدس بود. عقیده کلیسای شرقی این بود که روحالقدس نشأت گرفته یا برخاسته از پدر از طریق پسر میباشد ولی کلیسای غربی معتقد بود که روحالقدس برخاسته از پدر و پسر میباشد.
تثلیث از دیدگاه ادیان
دیدگاه یهودیت
یهودیت به طور سنتی، به روایتی از توحید معتقد است که احتمال تثلیث را رد میکند. در یهودیت، خداوند وجودی مطلق، لایتجزا و یکتا است که علت نهایی همه موجودات است. دیدگاه درباره خدا به شکل ثنویت یا تثلیث بدعتآمیز است - حتی برخی آن را شرک میدانند[۳۵].
دیدگاه اسلام
اسلام مسیح را پیامبر میداند و نه خدا[۳۶]. و خداوند را لایتجزا و غیرقابل دیدن میداند (توحید) چندین آیه در قرآن آموزه تثلیث را کفرآمیز میداند.
آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح فرزند مریم است»، به یقین کافر شدند، (با این که خود) مسیح گفت:ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید زیرا هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کردهاست و جایگاه او دوزخ است و ستمکاران، یار و یاوری ندارند.
آنها که گفتند: «خداوند، یکی از سه خداست» (نیز) به یقین کافر شدند؛ معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست برندارند، عذاب دردناکی به کافران آنها (که روی این عقیده ایستادگی کنند) خواهد رسید. آیا به سوی خدا بازنمیگردند؟ و از او طلب آمرزش نمیکنند؟! (در حالی که) خداوند آمرزنده مهربان است. ۷۵ مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود؛ پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند. مادرش، زن بسیار راستگوئی بود. هر دو، غذا میخوردند؛ (با این حال، چگونه دعوی الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!) بنگر چگونه نشانهها را برای آنها آشکار میسازیم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده میشوند[۳۷]. [۳۸]!
فرقههای در مسیحیت
مسیحیت به سه فرقه بزرگ کاتولیک، ارتدکس و پروتستان انشعاب یافته است. مهمترین عامل انشعاب در دین مسیحیت اختلافات سیاسی روم و بیزانس است. عامل دوم سختگیری کلیسای کاتولیک، وجود مقررات دست و پا گیر و رنجبار و طلب کردن پول به هر بهانهای است.
ارتدکس
تشکیل کلیسای ارتدکس و جدایی آن از کلیسای کاتولیک روم، نخستین انشعاب مهم در مسیحیت بود. (۱۰۵۴ م.) ارتدکسها به بارداری بی شائبه حضرت مریم (علیه السلام) و مصون بودن مقامات والای کلیسایی از خطا و اشتباه معتقد نیستند. کشیشهای ارتدکس ازدواج را برای خود روا میدانند و عبادات شفاهی را به زبان رایج مردم انجام میدهند.
از قرن ۱۶ م. به بعد، انقلابهای دینی متعددی برای اصلاح مذهب کاتولیک به راه افتاد. سختگیری کلیسای کاتولیک، وجود مقررات دست و پا گیر و طلب کردن پول به هر بهانهای و زیر فشار نهادن مؤمنان مسیحی قرون وسطی، گروهی از روشنفکران کلیسای روم را به اعتراض واداشت. این حرکت اعتراض آمیز، نهضت پروتستان نام گرفت. مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶ م.) از رهبران این نهضت بود. پس از وی جان کالون (۱۵۰۹- ۱۵۶۴ م.) به اصلاح مذهب کاتولیک همت گمارد. این رهبران اصلاحطلب پیروانی یافتند و بدین سان، مذهب پروتستان پدید آمد. پروتستان نیز اندک اندک انشعابهایی یافت؛ اما همه فرقههای مذهب پروتستان در مخالفت با قدرت الهی پاپ با یکدیگر اتفاق نظر دارند[۳۹].
پروتستان
پروتستانها معتقدند که مؤمنین در ارتباط با خدا نیازمند کشیش نیستند، مقام کشیشی، همگانی است و کشیشان میتوانند ازدواج کنند. همچنین، اعتراف به گناه را واجب نمیشمارند و به برزخ و دوشیزگی حضرت مریم (علیه السلام) اعتقاد ندارند. پیروان این مذهب، بیش تر در آلمان، کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا ساکناند[۴۰].
هفت آیین مقدس مسیحیت
به عقیده مسیحیان، مسیح که از مردگان برخاست، در جامعه مسیحی زیست میکند و همراه آن است. همچنین وی پیوسته همان کارهایی را انجام میدهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام میداد؛ مانند: تعلیم، دعا، خدمت، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله آیینها آشکار میشود؛ به دیگر سخن، هنگامیکه یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از آیینها شرکت میکند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده است، میرود.
تقریبا همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو آیین اصلی عبارتند از تعمید و عشای ربانی. مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر اینها میافزایند و مجموع آیینها را به هفت میرسانند. فرقههای پروتستان در تعداد آیینها اختلاف دارند، ولی اکثریت قاطع آنان دو آیین اول یعنی تعمید و عشای ربانی را قبول دارند. برخی کلیساهای پروتستان، مانند کویکرها و سپاه نجات هیچ یک از آیینها را نمیپذیرند.
تعمید
نخستین و اصلیترین آیین که برای همه ضرورت دارد، تعمید است. انسان با تعمید به جامعه مسیحیت وارد میشود و رسالت دائمیکلیسا را بر عهده نمیگیرد. این رسالت عبارت است از گواهی دادن به کارهای نجات بخش خدا به وسیله عیسی. به عقیده هر مسیحی، تعمید وسیلهای است که خدا با آن همه آثار زندگی و مرگ عیسی را عطا میکند. هر مسیحی فقط یک بار، هنگام ورود به جامعه مسیحیت، تعمید میپذیرد.
تعمید اصولا با گونهای از شستشو انجام نمیگیرد. در برخی کلیساها رسم است که با ریختن آب بر سر شخص، وی را تعمید میدهند. در بعضی کلیساهای دیگر رسم است که شخص برای تعمید به زیر آب میرود و بیرون میآید. کلیساهایی نیز تعمید شونده را به آبهای طبیعت، مانند نهرها و دریاچهها، میبرند. هنگام تعمید، کشیش این عبارت را که از آخر انجیل متی اقتباس شده است، میخواند: ((تو را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعمید میدهم.)) برخی کلیساهای پروتستان تنها به نام عیسی تعمید میدهند.
عید پاک مهمترین جشن دینی مسیحیان است که به مناسبت پیروزی حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بر مرگ و برخاستن وی از مردگان، در سومین روز تصلیب وی نزد مسیحیان برگزار میشود. واژه فرانسوی ((پاک)) Paques همان کلمه عبری ((پسح)) است که از طریق یونانی و لاتینی به فرانسوی رفته و به مرور زمان به این شکل در آمده است. به گفته انجیلها، به صلیب رفتن و رستاخیز حضرت عیسی (علیه السلام) در ایام عید فصح یهود بوده است.
عید پاک نخستین یکشنبه پس از نخستین بدر شدن ماه پس از اعتدال ربیعی است و روی این حساب، وقوع آن از 2 فروردین تا 5 اردیبهشت (22 مارس تا 25 آوریل) امکان دارد. عید فصح یهود (یاد بود نجات بنی اسرائیل از دست فرعونیان) که در طی یک هفته از 16 تا 21 (و در خارج فلسطین تا 22) نیسان عبری برگزار میشود، در برخی از سالها با عید پاک مسیحیان مصادف میشود.
برخی از مراسم مسیحیان در عید پاک عبارت است از: شب زنده داری، تلاوت کتب مقدسه، مناجات و دعا، برگزاری مراسم عشای ربانی، جستجوی نمایشی جسد عیسی (علیه السلام) و اعلام رستاخیز وی، جشن و چراغانی، اهدای تخم مرغ رنگین و...
قبل و بعد از عید پاک نیز مراسم عبادی مفصلی دارند که برای آشنایی با گوشهای از آنها باید در زمان مناسب به برخی کشورهای مسیحی مانند ایتالیا مسافرت کرد و از نزدیک آنها را دید؛ و گرنه که از این مراسم در کتابها داده میشود و حتی فیلمهای آن به شدت غلط انداز است. به هر حال مراسم عید پاک به مراتب از جشنهای کریسمس و اول ژانویه دینی تر است و جنبه عبادی بیشتری دارد و به ترتیب زیر انجام میشود:
- هنگام غروب پنجشنبه، یاد بود شام آخر عیسی برگزار میشود.
- حدود ظهر جمعه، مسیحیان خاطره مرگ عیسی بر صلیب را گرامی میدارند.
- بین غرب شنبه و صبح یکشنبه، به مناسب رستاخیز عیسی و بازگشت به زندگی تازه جشن عید پاک بر پا میشود.
- مهمترین این یادبودها جشن عید پاک است که قبلا در غروب شنبه آغاز میشد و در شب ادامه مییافت و خاتمه آن هنگام سپیده دم یکشنبه بود که به گفته اناجیل، زمان برخاستن مسیح از مردگان بوده است. این در عصر ما مختصر شده و فقط دو تا چهار ساعت طول میکشد. در این مراسم، تازه مسیحیان پیوستن خود به جامعه مسیحیت را اعلام میکنند و تعمید میگیرند. اعضای قدیمی نیز ایمان خود را، با تعهد به زندگی مسیحی راستین، تجدید میکنند.
تایید (یا تثبیت ایمان)
نیمه دوم از سلوک و پیشرفت در زندگی مسیحی تایید نامیده میشود، که آیین دوم از آیینهای هفتگانه است. در نیمه اول (یعنی تعمید) بر نجات از گناه تاکید میشود و طی آن، خدا با فرد گناهکار آشتی میکند و وی را به زندگی بر اساس ایمان و اطاعت فرا میخواند. ولی در نیمه دوم (یعنی تایید) بر جنبه مثبت ادای شهادت به آنچه خدا به وسیلهای عیسی برای بشریت محقق ساخته است و نیز بر کمک خواستن از روح القدوس برای انجام این وظیفه تاکید میشود؛ زیرا نجات در بخشیدن گناهان منحصر نیست، بلکه شامل پیگیری رسالت عیسی برای تغییر جهان طبق اراده نیز میشود. تایید به انسان برای تحمل و انجام مسوولیت در جامعه به گونهای که شایسته یک مسیحی حقیقی است، نیرو میبخشد.
تایید را اسقف یا جانشین او عطا میکند و اساس آن مسح کردن داوطلب تایید با روغن است، همراه این عبارت: ((روح القدوس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی.)) در کلیساهای مختلف ممکن است این عبارتاندکی تفاوت لفظی پیدا کند، ولی اصل معنا باقی میماند.
اگر کسی که به کلیسا میپیوند بالغ باشد، تعمید و تایید را همزمان و به عنوان دو نیمه یک آیین میپذیرد. هرگاه وی در کودکی تعمید یافته باشد، تایید تا زمان بلوغ، یعنی یک بین 13 تا 16 سالگی، به تاخیر میافتد. تبرخی کلیساهای پروتستان کودکان را تعمید نمیدهند و میگویند قبل از تعمید، شخص باید از روی آگاهی به پیروی از عیسی متعهد شده باشد.
ازدواج مسیحی
مسیحیان ازدواج عبارت را یک امر نمیدانند؛ زیرا ازدواج نشانه محبت خدا به بشریت است. ازدواج عبارت از یکی شدن محبت دو شخص که با یکدیگر برای زندگی مشترک، همراه با امانتداری متقابل و همکاری، متعهد میشوند و برای تولید مثل و تربیت فرزندان و رشد آنان در فضای ایمان و محبت به خدا میکوشند. از این رو، مسیحیان ازدواج را همچون رمز و نشانهای بشری برای شیوه رفتار خدا با انسان به شمار میآورند، همان خدای پاک که انسانها را دوست دارد، به امور آنان اهتمام میورزد و به وعدههای خود به آنان پایبند است. مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانه آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح با شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و تجدید فراش در زمان حیات همسر مخالفند.
دستگذاری، یا درجات مقدس روحانیت
با آیین دستگذاری، انسان خود را وقف خدمت به جامعه مسیحیت و در نتیجه، وقف خدمت به همه بشریت میکند. درجات اصلی روحانیت سه است:
- اسقف: وی نماینده مسیح در قلمرو معینی است که قلمرو اسقف خوانده میشود و به نیابت از او تعلیم میدهد، رهبری مراسم عبادی را به عهده نمیگیرد و خدمت میکند.
- کشیش: وی معاون اسقف است و به او در سه وظیفه یاد شده، در محدوده یک گروه، کمک میکند.
- شماس: وی کلام خدا را تبلیغ میکند و به مساعدت بینوایان، سالخوردگان، بیماران و افراد در حال احتضار میپردازد.
- سایر القاب کلیسایی، مانند پاپ، پاتریک، سراسقف، کاردینال، ارشمندریت، موسیو و غیره نشاندهنده وظائف معینی است و ربطی به آیینهای هفتگانه ندارد.
اعتراف
مسیحیان در آیین اعتراف از طریق توبه یا آشتی بخشایش الهی را دریافت میکنند؛ زیرا ایشان نیز، مانند مسلمانان و یهودیان، معتقدند که توبه موجب بخشایش الهی میشود. مسیحیان خداوند این مغفرت را که همواره در دسترس بشر است، از طریق کارهای نجات بخش عیسی در طول زندگی وی، برای همگان فراهم کرده است. از آنجا که گناه تنها بی حرمتی به خدا نیست، بلکه نتایج و پیامدهایی وضعی نیز در سطح جامعه دارد، مسیحیان نشانه بخشایش را در سطح جامعه کلیسایی دریافت میکنند. آیین توبه در طول تاریخ مسیحیت اشکال مختلفی به خود دیده است. در قرون نخست تاریخ کلیسا، توبه به صورت علنی انجام میگرفت. در قرون بعدی، اعتراف فردی به گناه پا گرفت و مرسوم شد.
تدهین (مالیدن روغن مقدس به بیماران)
اگر گناه بیماری روح است و موجب سست شدن ارتباط انسان با خدا میشود، بیماری جسمی نیز مشکلی بشری است که حیات زمینی را تهدید میکند. در هر دو حال، مسیحیان برای شنیدن پیام رهایی بخش خدا آماده میشوند؛ زیرا معتقدند که خدا مسیح را برای عیادت بیماران، شفا دادن ایشان و آماده کردن آنان در لحظات جان دادن فرستاده است. آیین تدهین بیماران نشاندهنده وجود خدا و محبت اوست و به یاد میآورد که خدا انسانهایی را که به وسیله بیماری مورد امتحان قرار گرفتهاند، فراموش نمیکند. به دیگر سخن، هدف از این آیین آن است که با احساس جانکاه تنهایی و بی کسی بیماران مقابله نماید، مخصوصا در مواردی که جسم فرسوده شده و جان اندک اندک از تن میرود و مرگ فرا میرسد. مسح کردن بیماران با روغن مقدس مسلم میسازد که آنان تنها نیستند، بلکه مسیح با ایشان است و آنان را به سوی خدا رهنمون میشود. همچنین گروهی از برادران ایمانی با او هستند و برای او دعا میکنند.
عشای ربانی
عشای ربانی در دید فرد مسیحی تنها یکی از آیینهای هفتگانه نیست، بلکه این عمل یکی از مسائل اساسی ایمان و شعائر عبادی مسیحیت است و در عین حال یادبود و بازسازی شام آخر عیسی با شاگردان در شب قبل از مرگ اوست. عیسی در آن عمل نان و شراب را به عنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا آنها را بخورند و بنوشند. مسیحیان هنگامی که در این مراسم شرکت میکنند، باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر میشود. همچنین باور دارند همان طور که عهد خدا با قوم یهود توسط خون قربانیها بر کوه سینا استوار گردید، به همان ترتیب عهد جدیدی بین خدا و بشریت به وسیله خون عیسی مسیح محکم و استوار شد. هر یک از کلیساهای مسیحی در شعائر و آیینهای برگزاری عشای ربانی ابتکاراتی پدید آورده است؛ ولی دو عنصر اساسی در همه مراسم ثابت است:
- خواندن دو یا سه مقطع از کتاب مقدس.
- خوردن قربانی مقدس. هنگام تبرک نان و شراب، پیشوای مراسم سخنان عیسی در شام آخر را تلاوت میکند. در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس جز اسقف یا جانشین او یعنی کشیش، کسی نمیتواند پیشوای مراسم باشد و علاوه بر خواندن کتاب مقدس و خوردن قربانی، همخوانی و دعای توسل و شکر، همراه با موعظه (که معمولا بر محور مقاطع تلاوت شده و تطبیق دادن آن با زندگی روزمره مسیحیان دور میزند) و مصافحه نیز انجام میشود.
بسیاری از پروتستانها عشای ربانی را بسیار مهم میشمارند، به طوری که میگویند برای اجرای درست و کامل آن مراسم، باید کاملا آماده شد و به همین دلیل، آن را تنها در برخی از مناسبتها برگزار میکنند و بسیاری از ایشان سالی چهار بار یا ماهی یک بار مراسم عشای ربانی را برپا میکنند. ارتدوکس مراسم عشای ربانی را در روزهای یکشنبه و اعیاد برگزار میکنند، ولی کاتولیکا میگویند عشای ربانی قلب عبادات روزانه است و به همین دلیل، آن مراسم را هر روز برپا میدارند[۴۱].
مقایسه خداشناسی اسلام و مسیحیت
سه دین بزرگ الهی، یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام به دلیل انتسابشان به حضرت ابراهیم (علیه السلام) ادیان ابراهیمی خوانده میشوند. پیروان این ادیان خدای ابراهیم را میپرستند و او را خالق خود و جهان میدانند؛ بنابراین میتوان گفت خدای هر سه دین یکی است و اسامی مختلفی که برای خدا مطرح میکنند اشاره به یک وجود دارند؛ هر چند ممکن است در برخی تعابیر و یا صفات یا بیان مربوط به مسائل خداشناسی با هم اختلاف داشته باشند، چنان که فرقههای مختلف هر یک از ادیان نیز کم و بیش اختلافاتی با هم دارند.
«الله» معروفترین نام خدا در فرهنگ اسلام و قرآن است و چنین تعریف میشود: «ذات مستجمع جمیع صفات کمالی[۴۲]».
در اسلام نیز بر نامحدود بودن خدا و ناتوانی عقل از درک کامل ذات او، و بر خداشناسی تنزیهی تأکید میشود. در آیات متعددی از قرآن، خدا از توصیف بندگان منزه شده است[۴۳].
صفات الهی در کتب مسلمانان تقسیمبندیهای مختلفی دارد: برخی از صفات خدا مربوط به ذات او هستند (مانند علم، قدرت و حیات)؛ و برخی دیگرمربوط به فعل او، (هم چون خالقیت و رازقیت). در یک تقسیمبندی دیگر صفات خدا به ثبوتیه (صفات جلال و لایق به ذات او) و سلبیه (صفاتی که لایق به ذات او نیستند مانند جهل و محدودیت) تقسیم میشوند.
در مسیحیت دو صفت «تشخص خدا» و «نیکو بودن خدا» برجسته شده است. اگر «شخصوار» بودن خدا در مقابل «شیءوار» بودن اوست، یعنی خدایی که بتوان با او صحبت کرد و به او عشق ورزید و او نیز جواب میدهد و محبت میکند و حافظ و مراقب است، باید گفت خدای اسلام هم یک خدای «شخص وار» است. هرچند چنین عنوانی در هیچ متن اسلامی و حتی نوشتههای عالمان مسلمان دیده نمیشود. سراسر آیات قرآن و سخنان بزرگان اسلام گویای «شخص وار»بودن خداوندند و با خدا به منزله یک «شخص» و نه یک «شیء» صحبت میشود:
پروردگارتان گوید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شمار را[۴۴].
هرگاه بندگانم درباره من از تو پرسش کنند، (بگو): من نزدیکم و دعای دعا کننده را هرگاه مرا بخواند اجابت نمایم[۴۵].
به راستی که انسان را آفریده ایم و میدانیم که نفسش به او چه وسوسه میکند؛ و ما از رگ جان به او نزدیکتریم[۴۶].
نکتهای که در این جا ذکرش لازم به نظر میرسد این است که نباید از «شخصوار» بودن خدا معنای «انسانوار» بودن برداشت شود؛ زیرا در هر دو دین اسلام و مسیحیت بر «تغییرناپذیری» خدا تأکید شده است. پس هرگاه از صفاتی هم چون «شخصواربودن» و حتی صفاتی هم چون «شادمانی»، «غضب»، «احساسات» و... سخن به میان میرود، آنان را به گونهای باید معنا نمود که مناسب با ساحت قدس ربانی او باشد.
در قرآن «نیکویی خدا» و «خیرخواه بودن» او با دو صفت «رحمان» و «رحیم» که در آغاز هر سوره به آنها اشاره شده است، پُررنگ شده، و علاوه بر آن، بارها خداوند خود را به صفاتی چون رئوف[۴۷] و لطیف [۴۸]، خوانده است. خدا گناهکارانی را که به سوی او باز میگردند دوست دارد و با آغوش باز آنان را پذیرا میشود.
دو تفاوت اساسی در خداشناسی اسلام و مسیحیت
۱. در باب اسما و صفات الهی مسیحی، صفت «ابوت» یا «پدر بودن» به خدا نسبت داده میشود که در اسلام به شدت از اتصاف خدا به این صفت نهی شده است.
«پدر بودن» در عهد جدید دو کاربرد دارد: گاه خدا پدر همه مردم یا همه مسیحیان شمرده شده است [۴۹] و گاه پدر بودن خدا ویژه حضرت عیسی (علیه السلام) است[۵۰]. در کاربرد اول پدر بودن خدا صرفاً یک معنای تشریفی مجازی است و دلالت بر دوستی خدا نسبت به بندگان و اطاعت بندگان نسبت به خدا دارد: این مطلب از مطالعه کتاب مقدس نیز برداشت میشود[۵۱].
اما در کاربرد دوم به نظر میرسد که پدر بودن خدا برای شخص حضرت عیسی (علیه السلام) به یک معنا نیست. در اناجیل هم نوا (متی، مرقس، لوقا) پسر خدا بودن عیسی و پدر بودن خدا به همان معنای مجازی است، اما در بخش دیگر عهد جدید که مروّج الهیات «عیسی خدایی» است، خدا حقیقتاً به صفت «پدر بودن» و عیسی حقیقتاً به صفت «پسر بودن» و «هم ذاتی» با خدا متصف میگردد[۵۲].
در قرآن مجید «پدر بودن» خدا در هر دو معنا رد شده است و این کتاب به کار بردن آن را مجاز نمیداند:
یهود و نصاری گفتند ما پسران خدا و دوستان او هستیم. بگو: پس چرا به خاطر گناهانتان شما را عذاب میکند؟ بلکه شما بشری هستید هم چون دیگر کسانی که خلق کرده است[۵۳].
در این آیه معلوم است که یهود و نصاری به معنای تشریفی خود را «پسر خدا» میخوانند و عطف کلمه «دوستان» این امر را به خوبی نشان میدهد، با این حال قرآن این نوع سخن گویی را رد میکند و میگوید: شما مخلوق خدایید و مخلوق نباید خدا را پدر خود بخواند و رابطه خدا با مخلوقات رابطه پدر و فرزندی نیست.
و اگر به صورت تشریفی و مجازی، خدا را نباید «پدر» نامید، پدر خواندن خدا به صورت حقیقی و واقعی به طریق اولی محکوم و مردود میگردد؛ و لذا در قرآن «پسر خواندن عیسی»، «کفر» شمرده شده است[۵۴].
۲. تفاوت دوم در توحید است که در مسیحیت در کنار آن «تثلیث» مطرح است و سعی در جمع کردن بین این دو آموزه دارند، اما به نظر میرسد که هیچ بیانی از تثلیث مورد قبول قرآن نباشد[۵۵].
پیشگویی ظهور عیسی (علیه السلام)
در جهان چند مجموعه دینی یافت میشود؛ مثلا ادیان ابراهیمی یک مجموعه و ادیان هند و چین مجموعه دیگری یا تشکیل میدهند. هر دینی که متاءخر است، ادعا میکند که ظهور آن در ادیان قبلی مجموعه خودش پیشگویی شده است. از این رو، مسیحیان از گذشتههای دور در تلاش بودهاند پیشگویی ظهور حضرت عیسی (علیه السلام) را در عهد عتیق یعنی کتاب یهودیان پیدا کنند. از آنجا که در هیچ جای کتاب عهد عتیق نام عیسی بن مریم (علیه السلام) نیامده است، مسیحیان برای نیل به این مقصود دست به تاءویلاتی زدهاند تا پیشگوییهای دیگری را که در آن کتاب یافت میشود، به آن حضرت ربط دهند. این شیوه در انجیل متی فراوان است و به همین دلیل، گفته میشود که انجیل متی برای ارشاد یهودیان نوشته شده است. مسیحیان مقدار زیادی از این پیشگوییها را به مصلوب شدن حضرت عیسی (علیه السلام) مربوط میکنند که از دیدگاه قرآن کریم اشتباهی بیش نیست[۵۶]. [۵۷].
حجاب در مسیحیت
در مسیحیت، حجاب زنان امری واجب به شمار میآمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی دراینباره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.» مسیحیت نه تنها احکام دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدس محسوب میشد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» ویل دورانت، آمده است که: «ازدواج در سن 20 سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت که تجرد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبههای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است».
در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» میاندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها* بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوای دینداری میکند به اعمال صالحه *...[۵۸]». همچنین درباره وقار و امین بودن زن میخوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین[۵۹] [۶۰]».
دین مسیحیت در ایران
ایران کشوری است که اکثریت آن را مسلمان تشکیل میدهند. اما لازم به ذکر است که اقلیتهای مذهبی دیگری از قبیل زرتشت، مسیحیت و... هم در این کشور یافت میشوند.
جالب است بدانید با وجود اینکه ایران یک کشور مسلمان است، اما دارای تعداد زیادی فرد مسیحی میباشد که این مقدار طبق آمارهای گذشته مابین ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون نفر تخمین زده شده است. چیزی حدود ۶۰۰ کلیسا در ایران وجود دارد که برخی به راه بوده و محل عبادت مسیحیان میباشد که برخی از اصلیترین آنها در زیر معرفی شدهاند:
- کلیسای رسولی ارمنستان
- کلیسای آشوری در شرق ایران
- کلیسای کاتولیک کالدانی ایران
جالب است بدانید که ۵۰% مسیحیان ایران در تهران زندگی کرده و باید گفت که دومین مذهب اقلیت غیر مسلمان کشور را میتوان مسیحیان معرفی کرد.
لازم است بدانید که در ایران، مسیحیان ارمنی و آشوری از کتاب مقدس به زبان خودشان استفاده میکنند. جالب توجه است که این روزها نسخههای کتاب مقدس با زبان فارسی ترجمه شده است و چون توزیع دین مسیحیت به ادبیات فارسی کار غیر قانونی میباشد، این نسخهها به راحتی در دسترس عموم قرار نگرفته و نمیتوان آنها را به همین سادگیها خریداری نمود.
لازم به ذکر است که بخشی از کتاب مقدس به زبانهای زیر ترجمه شده است:
- آذری
- مازندرانی
- گیلکی
- بختیاری
- لری
- کردی
- سورانی
- کورمانجی
اوایل بعد از انقلاب ایران، در حال حاضر شرایط زندگی شان در ایران بسیار عالی است. اما باید گفت که زندگی در ایران برای کسانی که مسلمان بوده و به دین مسیحیت گرویدهاند کمی سخت است. چون:
- نمیتوانند آزادانه اعلام دارند که دین خود را تغییر داده و مسیحی اند.
- نمیتوانند آزادانه به کلیساها برای عبادت بروند.
- نمیتوانند آزادانه مقامات کلیسا را ملاقات نمایند.
- و موارد بسیار دیگری از این قبیل.
- درست است که آمار مستند، درست و دقیقی در خصوص تعداد مسیحیان ایران در دست نیست، اما همین آمارهای مکتوب نشان میدهد که طی ۲۵ سال گذشته به اندازه قابل توجهی به تعداد افرادی که به دین مسیحیت گرویدند اضافه شده است.
اما این مسئله شامل حال توریستها و مسافران مسیحی نمیشود. آنها میتوانند بسیار آزاد و بدون هیچ مشکلی برای عبادت به کلیساهایی بروند که دولت ایران اجازه فعالیت آنها را داده است.
صحبتهای زیادی در خصوص مسیحیت در ایران میشود که خیلی از آن با یکدیگر مغایرت داشته و یکدیگر را نقض میکند. اگر به سایتهای مربوطه در فضای مجازی مراجعه کنید، اطلاعاتی کلی میتوانید در خصوص دین مسیحیت در ایران به دست آورده و متوجه شوید سالانه چه تعداد توریست مسیحی به دنبال اخذ ویزای ایران بوده و قصد سفر به کشور عزیزمان را دارند[۶۱].
پانویس
- ↑ عهدجدید، اعمال رسولان، باب ۱، آیه ۱۸ الی ۲۶
- ↑ عهدجدید، انجیل متی، باب 27، آیۀ 5
- ↑ ادیان زنده جهان، ص۳۲۸
- ↑ خلاصة الادیان، ص۱۶۰
- ↑ فرهنگ شیعه، ج۱، ص۲۵۸
- ↑ آشنایی با تاریخ ادیان، ص۱۵۵
- ↑ آشنایی با تاریخ ادیان، ص۱۵۵
- ↑ عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص
- ↑ اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۲۷
- ↑ لاجوردی، «انجیل»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۳۱۸، عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص۸۵
- ↑ عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص۸۵
- ↑ لاجوردی، «انجیل»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۳۱۸
- ↑ لاجوردی، «انجیل»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۳۱۸
- ↑ رضوی، انجیل، بهار۱۳۸۳ش، ص۸۰
- ↑ رضوی، انجیل، بهار۱۳۸۳ش، ص۸۰
- ↑ عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۵
- ↑ رضوی، انجیل، بهار۱۳۸۳ش، ص۸۰ـ۸۱
- ↑ لاجوردی، «انجیل»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۳۱۸
- ↑ عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۲
- ↑ لاجوردی، «انجیل»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۳۱۸
- ↑ عهد جدید، ۱۳۹۴ش، ص۴۵۱
- ↑ آل عمران/ ۱۳، ۴۸، ۶۵ و... ، رک: اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱
- ↑ اسدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱ـ۳۷
- ↑ مائده/ ۴۷، ۶۶، ۶۸
- ↑ مائده/ ۴۷، حدید/ ۲۷
- ↑ سدی، انجیلِ قرآن، آذر۱۳۸۶، ص۳۱
- ↑ نساء/ ۱۵۷، ۱۷۱
- ↑ شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۴۵، ۲۲۷، ۲۴۰ و...
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۵۰۱۵۱۳
- ↑ حیدری و خسروی، درون مایه انجیل در روایات شیعی، بهار و تابستان ۱۳۹۶، ص۱۰۳ـ۱۲۴
- ↑ Michael D. Coogan, The Illustrated Guide to World Religions, p.65, Oxford University Press
- ↑ Richard Swinburne, Revelation, p.149, Oxford University Press
- ↑ Sarah Coakley, Maurice Wiles, David Arthur, The Making and Remaking of Christian Doctrine, p. 82, Oxford University Press
- ↑ Trinity The Oxford Companian of the Bible, Oxford University Press
- ↑ Glassé, Cyril; Smith, Huston (2003). The New Encyclopedia of Islam. Rowman Altamira. pp. 239–241. ISBN 978-0759101906
- ↑ Glassé, Cyril; Smith, Huston (2003). The New Encyclopedia of Islam. Rowman Altamira. pp. 239–241. ISBN 978-0-7591-0190-6
- ↑ قرآن، مائده 72-75
- ↑ «تثلیث در مسیحیت». پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی
- ↑ خلاصة الادیان، ص۱۸۰.
- ↑ آشنایی با تاریخ ادیان، ص۱۶۰
- ↑ آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسین
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، مجموعه معارف قرآن (خداشناسی)، ص ۲۵؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۲۷
- ↑ سورههای انبیاء: ۲۲، مومنون: ۹۱، صافات: ۱۵۹ و ۱۸۰ و انعام: ۱۰۰
- ↑ سوره غافر، آیه ۶۰
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۸۶
- ↑ سوره ق، آیه ۱۶
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۷
- ↑ سوره انعام، آیه ۲۷
- ↑ انجیل متی، ۶: ۹
- ↑ نامه اول انجیل یوحنّا، ۴: ۹
- ↑ ر. ک: انجیل یوحنّا، ۸: ۲۷ ـ ۴۳
- ↑ انجیل یوحنّا، ۱۰: ۱۴، ۱۹ و ۳۱
- ↑ سوره مائده، آیه ۱۸
- ↑ توبه، ۹: ۳۰
- ↑ عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۸
- ↑ نساء: 157
- ↑ آشنایی با آیین مسیحیت (1) https://hawzah.net › Article › View
- ↑ انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوّم، فقره 9 - 15
- ↑ انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب سوم، فقره 11
- ↑ حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی
- ↑ دین مسیحیت در ایران - آژانس هواپیمایی صالحان سیر پارسه https://www.salehantravel.com › article