|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت | | {{جعبه اطلاعات کتاب |
| | عنوان = موسی بن حسن بن فرات (ابن حنزابه) | | | عنوان = درآمدی بر جریان شناسی مذهبی سوریه |
| | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg | | | تصویر = درآمدی بر جریان شناسی مذهبی سوریه.png |
| | نام = جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات | | | نام = درآمدی بر جریان شناسی مذهبی سوریه |
| | نامهای دیگر = ابن حنزابه، ابن فرات سوم | | | پدیدآوران = [[ذبیح الله نعیمیان]] |
| | سال تولد =
| | | زبان = فارسی |
| | تاریخ تولد = 308ق.
| | | زبان اصلی = اصلی |
| | محل تولد = [[بغداد]]
| | | ترجمه = |
| | سال درگذشت = | | | سال نشر = 1402 |
| | تاریخ درگذشت = 391ق. | | | ناشر = [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |
| | محل درگذشت = [[جمهوری عربی مصر|مصر]] | | | تعداد صفحه = 184 |
| | استادان = {{فهرست جعبه عمودی |احمد بن محمد مراجلی |محمد بن هارون حضرمی |محمد بن سعید ترخمی |عبدالله بن محمد بن عبدالکریمئ| محمد بن حمزه بن عماره |حسن بن محمد دارکی }} | | | موضوع = حزبهای سیاسی - سوریه |
| | شاگردان = ابوالحسن دارقطنی
| | | شابک = 978-946-167-390-3 |
| | دین = [[اسلام]]
| |
| | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | |
| | آثار = | |
| | فعالیتها = [[محدّث|محدث]] و شاعر | |
| | وبگاه = | |
| }} | | }} |
| '''جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات'''، معروف به «ابن حنزابه» و مشهور به «ابن فرات سوم» است. پدرش «فضل بن جعفر» نیز مشهور به «ابن حنزابه» و از وزیران [[مقتدر عباسی]] بود. وی مردی زاهد و نیکوکار بود و گذشته از فعالیتهای سیاسی مردی با فرهنگ و دانشمند نیز بود که در این زمینه از شهرتی بسزا برخوردار بود بهویژه اینکه برخی از دانشمندان و مورخان غیر [[مذهب شیعه|شیعی]] نیز او را ستودهاند. وی همیشه عدهای از نویسندگان و صحافان همچون «ابومسلم محمد بن احمد کاتب» و دیگران را در کنار خود داشت که مشغول نوشتن و استنساخ کتاب بودند و در این راستا کاغذهای مرغوب از [[سمرقند]] برای او فرستاده میشد. | | '''کتاب درآمدی بر جریان شناسی مذهبی سوریه'''، از آنجاییکه [[سوریه|جمهوری عربی سوریه]] بهعنوان بخش مهمی از [[عثمانی|خلافت عثمانی]] اهمیت استراتژیک خاصی در منطقه [[غرب آسیا]] دارد. فروپاشی [[عثمانی]] وضعیت بسیار وخیمی را در یک صد سال گذشته برای [[سوریه]] به دنبال داشته است. |
|
| |
|
| == زندگینامه == | | == معرفی اجمالی == |
| جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات، معروف به «ابن حنزابه» و مشهور به «ابن فرات سوم». وی در 308هجری در [[بغداد]] دیده به جهان گشود. دانشمند شیعی، [[محدّث|محدث]] و شاعر. خاندانش از ناحیه «دجیل»(سواحل [[رود دجله]] در منطقه نهروان) به بغداد رفته و به نام «بنی فرات» معروف بودند و در [[عباسیان|دستگاه عباسی]] مشاغلی یافتند. پدرش «فضل بن جعفر» نیز مشهور به «ابن حنزابه» و از وزیران «مقتدر عباسی» بود. مادر پدرش کنیزی رومی به نام «حنزابه»(یعنی زن کوتاه و فربه) بود و به همین سبب آنان را «ابن حنزابه» لقب دادهاند.
| | جمهوری عربی سوریه به عنوان بخش مهمی از خلافت عثمانی اهمیت استراتژیک خاصی در منطقه غرب آسیا دارد. فروپاشی عثمانی وضعیت بسیار وخیمی را در یک صد سال گذشته برای سوریه به دنبال داشته است. |
|
| |
|
| وی بیشتر تحصیلات خود را در بغداد انجام داد و در [[سامرا]] نیز از [[احمد بن محمد مراجلی]] حدیث شنیده است. پس از آن رهسپار [[جمهوری عربی مصر|مصر]] گشته و در دوره «کافور اخشید» و «ابوالفوارس احمد بن علی بن اخشید» به مقام وزارت [[اخشیدیان]] رسید. وی پس از مرگ کافور از کار بر کنار شد و در 358هجری به [[شام (شامات)|شام]] گریخت که در جریان فرار او خانه و اموال او به تاراج رفت. ظاهراً وی در دوره «ابوالفوارس احمد اخشید» بار دیگر به کار گمارده شد و در 361هجری به دلیل خالی شدن خزانه دولت و توقعات بیاندازه بنیاخشید، از مقام وزارت معزول گردید و بار دیگر متواری شد.
| | تحولات در سوریه بازتابی در وضعیت دینی این کشور داشته است. وضعیت اجتماعی ـ سیاسی سوریه در دوره معاصر [[جریانهای دینی]] را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در این میان، [[نظام روحانیت]] و جهتگیریهای علما و مبلغان دینی در سیر تطورات در صد سال اخیر نیز تحولات مهمی را تجربه کرده است. نوشته حاضر این مسأله را مورد تأمل قرار میدهد که تحولات سیاسی سوریه در دهه اخیر چه بازتابی در شکلگیری جریانها و جهتگیریهای دینی ـ سیاسی این کشور داشته است؟ در راستای پاسخ به این مسأله، چند پرسش فرعی مورد بررسی قرار گرفته است. |
|
| |
|
| در زمان غلبه امیر «جوهر صیقلی» سردار [[فاطمیان|فاطمی]] سپاه «المعز لدین الله» بر اخشیدیان، بار دیگر با احترام به مصر بازگردانده شد اما او از [[فاطمیان]] شغلی قبول نکرد و در زهد و عزلت به سر برد. وی مردی زاهد و نیکوکار بود و گذشته از فعالیتهای سیاسی مردی با فرهنگ و دانشمند نیز بود که در این زمینه از شهرتی بسزا برخوردار بود بهویژه اینکه برخی از دانشمندان و مورخان غیر شیعی نیز او را ستودهاند. وی در راه علم و دانش و امور خیریه اموال بسیار صرف نمود. نسبت به علماء و دانشمندان عنایت ویژهای داشت و از اموال خود، آنان را بینیاز مینمود. زمانی که در مصر مقام وزارت داشت، مجلس درس او نیز دایر بود و در آنجا اعلام کرده بود هر کس نزد من آید او را بینیاز خواهم کرد، به همین دلیل یکی از کسانی که به مصر رفت و از او حدیث شنید [[ابوالحسن دارقطنی]] بود و بدینوسیله از صلات و جوائز بیشمار او بهرهمند گردید. همین امر موجب شد تا یافعی در [[مرآه الجنان دارقطنی]] را ملامت کند. وی همیشه عدهای از نویسندگان و صحافان همچون «ابومسلم محمد بن احمد کاتب» و دیگران را در کنار خود داشت که مشغول نوشتن و استنساخ کتاب بودند و در این راستا کاغذهای مرغوب از سمرقند برای او فرستاده میشد. اما آنچه در باب وی مایه شگفتی بود علاقه وی به گردآوری موزه و کلکسیونی برای گزندگان و خزندگان بود که برای جمعآوری این مجموعه، جوایز کلانی به مارگیران مصری پرداخته است. | | * رویکردهای دینی در سوریه کدامند؟ |
| | * نهاد مدیریت دینی در سوریه چه فراز و فرودی یافته است؟ و وضعیت فعلی آن چگونه است؟ |
| | * بازتاب شورشهای سیاسی پس از [[بیداری اسلامی]] در کشورهای اسلامی در روحانیون و علمای سوریه چگونه بوده است؟ |
| | * گروهها و تشکلهای دینی غیرمعارض در سوریه کدامند؟ |
| | * گروهها و تشکلهای دینی معارض در سوریه کدامند؟ |
| | * هیأتهای شرعی در تشکلهای نظامی ـ دینی معارض چه فعالیتهایی را دنبال میکنند و شخصیتهای مشهور آنها کدامند؟ |
|
| |
|
| == مذهب == | | == فصل اول == |
| در باره [[مذهب شیعه|تشیع]] او اگرچه شواهد محکمی در دست نیست اما [[مذهب شیعه|شیعه]] بودن خاندان بنوفرات چیزی نیست که بتوان آن را انکار نمود. | | رویکردهای دینی در سوریهی معاصر. |
| [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] با استفاده از منابع کهن، خاندان بنوفرات را تماماً شیعه معرفی کرده است.
| |
| [[ابن شهرآشوب]] نیز وی را در زمره مصنفان شیعه یاد کرده و کتاب «الغرر» را تألیف او دانسته است.
| |
|
| |
|
| وی در این کتاب ماجرای [[سقیفه بنی ساعده]] را گزارش کرده و آتش زدن خانه [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه زهرا(سلام الله علیها)]] به فرمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] را روایت نموده است.
| | == فصل دوم == |
| | نهاد مدیریت دینی در سوریه. |
|
| |
|
| == اساتید == | | == فصل سوم == |
| وی در بغداد در محضر عالمان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] و [[مذهب شیعه|شیعی]] شاگردی نمود و اساتید زیادی دیده است. از جمله استادان او [[محمد بن هارون حضرمی]] و [[محمد بن سعید ترخمی]] هستند. وی همچنین سفری به [[اصفهان]] داشت و در آنجا از [[عبدالله بن محمد بن عبدالکریم]]، [[محمد بن حمزه بن عماره]] و [[حسن بن محمد دارکی]] حدیث شنیده است.
| | بازتاب شورشهای سیاسی در فعالیتهای روحانیون و علمای سوری. |
|
| |
|
| ==آثار == | | == فصل چهارم == |
| از تألیفات او کتابهای «اسماء الرجال و الانساب»، «الأمالی» و «الغرر» هستند. همچنین کتاب دیگر او با عنوان «المسند» است که به کمک «دارقطنی» و «حافظ عبدالغنی بن سعید» آن را به اتمام رسانده است.
| | گروهها و تشکلهای دینی غیرمعارض در سوریه. |
|
| |
|
| == فوت == | | == فصل پنجم == |
| وی در 391هجری در مصر درگذشت. جنازهاش را به [[مکه|مکه مکرمه]] منتقل کردند و در [[کعبه|خانه خدا]] [[طواف]] دادند و سپس از آنجا به [[مدینه]] آوردند و در روضه مطهره در محلی که خود قبلاً برای این کار خریداری نموده و تربت [[امام حسین علیه السلام|امام حسین(علیه السلام)]] را در آن قرار داده بود، به خاک سپردند. گفته میشود وی سه تار موی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)]] را به قیمت گزافی خریداری نمود و پس از [[غسل]]، این موها را از باب تبرک در [[کفن]] او قرار دادهاند.
| | گروهها و تشکلهای دینی معارض در سوریه. |
|
| |
|
| == منابع == | | == فصل ششم == |
| # الغدیر، ج5ص78؛
| | تشکلهای نظامی - دینی معارض و هیاتهای شرعی آنها. |
| # اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج4ص134؛
| |
| # معالم العلماء، ص68 شماره 172؛
| |
| # مرآه الجنان، یافعی، ج2ص426؛
| |
| # معجم الادباء، ج7ص163؛
| |
| # وفیات الاعیان، ج1صص346 تا 349؛
| |
| # الانساب، سمعانی، ج5ص599، زیر کلمه وزیر؛
| |
| # تاریخ بغداد، ج7ص241 شماره 3723؛
| |
| # تذکره الحفاظ، ذهبی، ج3ص1022؛
| |
| # دائره المعارف تشیع، ج1ص316؛
| |
| # بحار الانوار، ج28ص339؛
| |
| # النص و الاجتهاد، ص16.
| |
| | |
| [[رده:عالمان]]
| |
| [[رده:عالمان شیعه]]
| |
| [[رده:محدثان شیعه]]
| |
| | |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت
| |
| | عنوان = محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری
| |
| | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| |
| | نام = جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری
| |
| | نامهای دیگر = شریف صالح
| |
| | سال تولد =
| |
| | تاریخ تولد =
| |
| | محل تولد =
| |
| | سال درگذشت =
| |
| | تاریخ درگذشت = 340ق.
| |
| | محل درگذشت = [[جمهوری عربی مصر|مصر]]
| |
| | استادان = {{فهرست جعبه عمودی |عبیدالله بن احمد بن نهیك |ابوحاتم محمد بن ادریس حنظلی رازی |ابوالحسین یحیی بن حسن بن جعفر علوی | محمد بن اسماعیل بن سالم صائغ }}
| |
| | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |قاضی ابوالحسین محمد بن عثمان نصیبی(استاد نجاشی) |ابومحمد هارون بن موسی تلعكبری |ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه |ابوالحسین بن محمد بن ابی سعید }}
| |
| | دین = [[اسلام]]
| |
| | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| |
| | آثار =
| |
| | فعالیتها = [[محدّث|محدث]]، [[فقیه]]
| |
| | وبگاه =
| |
| }}
| |
| '''جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری'''، ملقب به «شریف صالح». [[محدّث|محدث]] و [[فقیه]] [[امامیه|امامی]] است. شیخ [[هارون بن موسی تلعکبری|تلعكبری]] در سال 340هجری در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] از او [[حدیث]] شنیده است. در [[کوفه|كوفه]] پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش [[عبیدالله بن احمد بن نهیك]](كه خود شاگرد ابن ابی عمیر بود) بهرههای فراوان برد.
| |
| | |
| == زندگینامه ==
| |
| جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی مصری، ملقب به «شریف صالح». محدث و فقیه امامی. از تاریخ تولد و وفات او گزارشی نیافتیم اما میدانیم كه «شیخ تلعكبری» در سال 340هجری در مصر از او حدیث شنیده است. بنابراین وفات او بعد از این تاریخ بوده است. وی در كوفه پرورش یافت و نزد استاد خصوصیاش «عبیدالله بن احمد بن نهیك»(كه خود شاگرد [[ابن ابی عمیر]] بود) بهرههای فراوان برد. وی در موارد متعددی از این استادش به نیكی یاد كرده و او را «معلم» و «مؤدب» خود معرفی كرده است، حتی از برخی منابع استفاده میشود كه وقتی «عبیدالله بن نهیك» از كوفه به [[مکه|مكه]] عزیمت نمود، وی نیز همراه این استادش به مكه [[هجرت]] كرد و بخش مهمی از حیات علمی خود را در جوار [[کعبه|خانه خدا]] سپری كرده است<ref>تهذیب المقال، ج5ص489</ref>. وی پس از اینكه در كوفه و احتمالاً شهرهای دیگر [[عراق]]، تحصیلات خود را به حد كمال رساند، از راه مكه و [[دمشق]]، عازم [[جمهوری عربی مصر|مصر]] گردید و به دلیل سكونت بسیاری از سادات موسوی در مصر، وی نیز در آنجا رحل اقامت انداخت.
| |
| احادیث و منقولات او اگرچه در نگاه صاحبنظران از اعتبار محكمی برخوردار نیست، اما شواهد نشان میدهند كه وی در مصر از عالمان بزرگ بوده و احادیث بسیاری در سینه داشت، چندانكه برخی از دانشمندان بزرگ [[مذهب شیعه|شیعی]] مانند «شیخ تلعكبری» ضمن استماع حدیث از او، اجازه نقل این احادیث را از او خواستار شدند و این موضوع، گواه آن است كه وی از «شیوخ اجازه»(یعنی بالاترین مرتبه علم حدیث) بوده است.
| |
| | |
| از بستگان او تنها «ابوجعفر احمد بن جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی» را میشناسیم كه احتمال اینكه این شخص فرزند او بوده باشد، بعید به نظر نمیرسد و شیخ تلعكبری از این فرزندش نیز در سال 370هجری حدیث شنیده است<ref>رجال طوسی، ص409 شماره 5948</ref>.
| |
| اكنون احادیث قابل توجهی از او در جوامع روایی [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دیده میشود كه برخی از آنها دلالت بر فضیلت [[ائمه|آل ابیطالب (علیه السلام)]] و مذمت [[بنیامیه]] دارد.
| |
| | |
| در حدیثی از منابع [[اهل سنت و جماعت|سنیها]] از او نقل شده كه [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)]] به [[عقیل]] فرمود: «من تو را از دو جهت دوست دارم. نخست به خاطر خودت و دیگر اینكه چون [[ابوطالب]] تو را دوست دارد».
| |
| در منابع شیعی نیز روایاتی از او در موضوعات [[فقه]]، [[عبادت]] و [[ثواب]] [[زیارت]] [[امام حسین |امام حسین (علیه السلام)]] نقل گردیده است. از او اثر تألیفی معرفی نشده است، اما وی احتمالاً دارای كتابی بوده كه [[شیخ طوسی|طوسی]] در فهرست خود، در ذیل نام «جعفر بن محمد بن عبیدالله» آن را به او نسبت میدهد در حالی كه نام این كتاب را ذكر نكرده است. در اینجا توجه به این نكته لازم است كه برخی پنداشتهاند وی غیر از «جعفر بن محمد بن عبیدالله» است یعنی آنها شخصیتهای متعدد بودهاند، اما بررسیهای انجامشده نشان میدهند كه شخصی به نام «جعفر بن محمد بن عبیدالله» در طبقه او وجود خارجی ندارد، بلكه «عبیدالله» از استادان او بوده است. این اشتباه از آنجا ناشی شده كه در نسخههای قدیمی به جای اینكه جعفر بن محمد عن عبیدالله نوشته شود، جعفر بن محمد بن عبیدالله نوشته شده است. علاوه بر این نام جد اعلای او «عبیدالله» است و نسب كامل او «جعفر بن محمد بن ابراهیم بن محمد بن عبیدالله بن موسی كاظم (علیه السلام) » است. گفتنی است در رجال طوسی فرد دیگری به همین نام با كنیه «ابوعبدالله» آمده و در سلسله اجداد او به جای عبیدالله، «محمد» ذكر شده كه تلعكبری در سال 360هجری از او استماع حدیث داشته است، اما این فرد، از اهالی «حیره» در [[نجف]] میباشد و احتمالاً با صاحب شرححال رابطه خویشاوندی داشته است. به هر حال وی از جمله شخصیتهایی است كه در باره تعدد و اتحاد او بین صاحبنظران اختلافنظر وجود دارد.
| |
| | |
| == اساتید ==
| |
| علاوه بر استاد ویژهاش «عبیدالله بن احمد بن نهیك»، از «ابوحاتم محمد بن ادریس حنظلی رازی»، «ابوالحسین یحیی بن حسن بن جعفر علوی» و «محمد بن اسماعیل بن سالم صائغ» نیز حدیث شنیده است لكن هیچیك از این اساتید، آوازه بلندی نداشتهاند و به همین دلیل، شرححال آنها نیز بر ما پوشیده است.
| |
| | |
| == شاگردان ==
| |
| شاگردان او «قاضی ابوالحسین محمد بن عثمان نصیبی»(استاد نجاشی)، «ابومحمد هارون بن موسی تلعكبری»، «ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه» و «ابوالحسین بن محمد بن ابی سعید»(از شاگردان او در [[جمهوری عربی مصر|مصر]]) را میشناسیم كه در موارد متعددی از او استماع حدیث داشتهاند.
| |
| همچنین در برخی از منابع اهلسنت آمده «ابومحمد عبدالرحمن بن عمر» كه از شاگردان او در مصر بوده، در سال 336هجری از او نقل حدیث كرده است.
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| # تاریخ مدینه دمشق، ج10ص453، وج41صص13،17،18 و23، وج51 ص28؛
| | [https://taqribstudies.ir/publication/books/%d8%af%d8%b1%d8%a2%d9%85%d8%af%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d8%ac%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8%db%8c-%d8%b3%d9%88%d8%b1%db%8c%d9%87/ درآمدی بر جریان شناسی مذهبی سوریه]taqribstudies.ir، اخذ شده در تاریخ 1403/8/19. |
| # تهذیب المقال، ج4ص511؛
| |
| # رجال طوسی، ص419 شمارههای 6052 و6054؛
| |
| # رجال نجاشی، ص127، زیر شماره 329، وص144 زیر شماره 375، وص199 زیر شماره 529، وص205 زیر شماره 546، وص232 شماره 615، وص327 ذیل شماره 887، وص431 ذیل شماره 1158؛
| |
| # طبقات اعلام الشیعه، ج1صص73 و74؛
| |
| # الفهرست، طوسی، ص93شماره 150؛
| |
| # کامل الزیارات، ص167، باب69حدیث1، و ص174، باب71حدیث6؛
| |
| # معجم رجال الحدیث، ج5ص71 شمارههای 2248 و2249؛
| |
| # وسایل الشیعه(20 جلدی)، ج20ص25 شمارههای 59 و60.
| |
| | |
| [[رده:عالمان]]
| |
| [[رده:عالمان شیعه]] | |
| [[رده:محدثان شیعه]]
| |
| | |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت
| |
| | عنوان = محمد بن ابراهیم علوی موسوی حیری
| |
| | تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| |
| | نام = جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی حیری
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | سال تولد =
| |
| | تاریخ تولد =
| |
| | محل تولد = [[کوفه]]
| |
| | سال درگذشت =
| |
| | تاریخ درگذشت = بعد 360ق.
| |
| | محل درگذشت = کوفه
| |
| | استادان = حمید بن زیاد نینوایی
| |
| | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابوجعفر احمد بن جعفر علوی حیری |هارون بن موسی تلعکبری }}
| |
| | دین = [[اسلام]]
| |
| | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| |
| | آثار =
| |
| | فعالیتها = [[محدّث|محدث]]
| |
| | وبگاه =
| |
| }}
| |
| '''جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی حیری'''، از [[محدّث|محدثین]] [[مذهب شیعه|شیعه است]]. وی از نوادگان [[موسی بن جعفر|امام موسی کاظم (علیه السلام)]] بوده و [[علوی|علوی]] بودن او گواه آن است که وی در [[کوفه]] سکونت داشته است. [[شیخ طوسی]] در رجال خود گفته است وی تا 360هجری زنده بوده و [[شیخ تلعکبری]] در این سال از او [[حدیث]] شنیده است، بنابراین وفات او بعد از این تاریخ اتفاق افتاده است. همچنین طبق گفته شیخ طوسی وی از [[حمید بن زیاد نینوایی]] استماع حدیث داشته و [[هارون بن موسی تلعکبری]] از او نقل حدیث کرده است.
| |
| | |
| == معرفی اجمالی ==
| |
| جعفر بن محمد بن ابراهیم علوی موسوی حیری، محدث شیعی. وی اصالتاً عراقی و در «حیره»(به کسر حاء و راء) تولد یافته است. «حیره» در لغت به معنی منزلگزیدن است و به دو منطقه اطلاق میشود:
| |
| * نخست ناحیهای در یک فرسخی [[نجف]] نزدیک کوفه،
| |
| * دیگر محله مشهوری در مسیر [[نیشابور]] به سوی [[مرو]].
| |
| | |
| اما وی از نوادگان امام موسی کاظم (علیه السلام) است و علوی بودن بودن او گواه آن است که وی در کوفه سکونت داشته و ارتباطی با محله حیره در نیشابور ندارد، زیرا بیشتر عالمان آن دیار از [[مذهب شیعه|مذهب تشیع]] خارج هستند. وی در کوفه پرورش یافت و حیات علمی خود را در این شهر سپری کرده است. از خانواده او کسی را نمیشناسیم ولی احتمال میرود [[ابوجعفر احمد بن جعفر علوی حیری]] که از دانشمندان حدیث بود و شیخ تلعکبری در سال 370هجری از او حدیث شنیده، از فرزندان وی بوده باشد. با اینکه به نظر میرسد که وی و فرزندش در زمان خود از عالمان بزرگ و از شیوخ اجازه در علم حدیث بودهاند، اما شرححال آنها در هیچ منبعی ذکر نشده و اطلاعات ناچیزی از آنها در اختیار داریم.
| |
| | |
| در باره تاریخ تولد و وفات او خبری در منابع گزارش نشده است. تنها آگاهی ما در این زمینه گزارش [[شیخ طوسی|طوسی]] است که در رجال خود گفته است وی تا 360هجری زنده بوده و «شیخ تلعکبری» در این سال از او حدیث شنیده است، بنابراین وفات او بعد از این تاریخ اتفاق افتاده است. همچنین طوسی در گزارش خود ضمن اینکه وی را در ردیف عالمان و [[محدّث|محدثان]] [[مذهب شیعه|شیعه]] قرار داده، افزوده است که وی از «حمید بن زیاد نینوایی» استماع حدیث داشته و «هارون بن موسی تلعکبری» از او نقل حدیث کرده است. در باره تشیع او و فرزندش هیچ تردیدی وجود ندارد، ولی [[مذهب شیعه|امامی]] بودن آنها را نمیتوان ثابت کرد. زیرا آنها شاگرد «حمید بن زیاد» بودهاند و حمید پایبندی سختی نسبت به [[واقفیه|مذهب واقفیه]](هفت امامی) داشت و این مطلب، با توجه به اینکه آنها از نوادگان امام کاظم (علیه السلام) بودند، احتمال واقفیبودن آنها را بیشتر تقویت میکند. اکنون در جوامع روایی، حتی یک حدیث هم از او باقی نمانده است. همچنین کتاب یا رسالهای نیز از او معرفی نشده است.
| |
| | |
| == اساتید ==
| |
| از حمید بن زیاد نینوایی بعنوان استاد وی نامبرده شده است.
| |
| | |
| == شاگردان ==
| |
| از هارون بن موسی تلعکبری و ابوجعفر احمد بن جعفر علوی حیری بعنوان شاگردان ایشان نامبرده شده است.
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| # الانساب، سمعانی، ج2ص297، ذیل کلمه حیری؛
| |
| # رجال طوسی، ص419شماره 6054؛
| |
| # طبقات اعلام الشیعه، ج1ص74؛
| |
| # نقد الرجال تفرشی، ج1ص109 شماره 199، وص353 شماره997.
| |
| | |
| [[رده:عالمان]]
| |
| [[رده:عالمان شیعه]]
| |
| [[رده:محدثان شیعه]]
| |
| | |
| | |
|
| |
|
| جعفر بن محمد ازدي كوفي، (000 – حدود 300ق)
| | [[رده:کتابها]] |
| محدث شيعي تا اوايل قرن چهارم هجري. كنيه او در منابع ذكر نشده است. در باره تاريخ ولادت و وفات او هر چند اطلاع دقيقي در دست نيست اما سابقه علمي و شناخت ما از استادان و شاگردان او حكايت از آن دارد كه وي در نيمه نخست سده سوم تولد يافت و در اواخر همين سده يا اوايل سده چهارم زندگي را به سر آورده است. برخي از اساتيد او در سال 250هجري و بعضي از شاگردان او در حدود 310هجري وفات يافتهاند، و اين مطلب نشان ميدهد كه زندگي و حيات علمي او در محدوده اين دو تاريخ بوده است. وي اصالتاً از قبيله «أزد» است كه طائفه بزرگي در يمن بودند و بيشتر آنان در كوفه مسكن گرفتند. به همين دليل او را «ازدي» و «كوفي» لقب دادهاند. وي خود در كوفه پرورش يافت و احتمالاً محل تولد و وفات او نيز در همين شهر بوده است. از معاصران و همبحثان او «علي بن احمد بن حاتم» و «جعفر بن مالك فزاري»(م.ح300ق) هستند كه با هم نزد «عباد بن يعقوب» در كوفه به فراگيري حديث اشتغال داشتند. در منابع معتبر گزارشي از شرححال او ذكر نشده و زندگي علمي او كاملاً بر ما پوشيده است. اكنون چند روايت از او در منابع شيعي باقي مانده كه برخي از آنها در ياره فضيلت امام علي(ع) و عظمت روز غدير است. وي اين روايات را از استادان خود «عباد بن يعقوب رواجني»(م250ق) و «محمد بن حسين صائغ» نقل كرده است. از شاگردان او «احمد بن محمد طبري خليلي»(صاحب كتاب فضائل علي«ع») و «فرات بن ابراهيم كوفي»(م.ب310ق) را ميشناسيم كه احاديث اندكي از او نقل نمودهاند. از او اثر تأليفي معرفي نشده است. گفتني است وي غير از «جعفر بن محمد كوفي دلال» و غير از «جعفر بن محمد كوفي فزاري» است.
| | [[رده:کتابهای تقریبی]] |
| منابع: (بحارالانوار، ج36ص142 حديث105، وج37ص169 حديث46، وص310حديث40؛ تفسير فرات كوفي، ص117 حديث123؛ طبقات اعلام الشيعه، ج1ص74؛ الغدير، ج1ص284)
| | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |