وضعیت سیاسی اجتماعی کشورهای اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'صهیونیزم' به 'صهیونیسم') |
جز (جایگزینی متن - 'آل سعود' به 'آلسعود') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''وضعیت سیاسی اجتماعی کشورهای اسلامی''' | '''وضعیت سیاسی – اجتماعی کشورهای اسلامی''' از سه منظر: وضعیت عموم کشورها، وضعیت مربوط به کشورهای یک منطقه و وضعیت خاص هر کشور قابل برسی است. اما این مقاله تنها بررسی وضعیت سیاسی – اجتماعی عموم کشورهای اسلامی را مد نظر دارد. | ||
=وضعیت سیاسی اجتماعی عمومی کشورهای اسلامی= | =وضعیت سیاسی اجتماعی عمومی کشورهای اسلامی= | ||
کشورهاى اسلامى را به لحاظ سیاسی - اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. این عدم مطلوبیت متأثر از چند عامل است. | |||
== | == حکومتها == | ||
در بین کشورهای اسلامی 10 کشور دارای [[حکومت سلطنتی]] هستند که از این تعداد، 4 کشور دارای سلطنت مطلقه هستند. در این نوع | در بین کشورهای اسلامی 10 کشور دارای [[حکومت سلطنتی]] هستند که از این تعداد، 4 کشور دارای سلطنت مطلقه هستند. در این نوع حکومتها روشن است که مردم در مسائل سیاسی یا اصلاً مشارکت ندارند و یا مشارکت آنان حداقلی است، و «هر چه آن خسرو کند شیرین کند». | ||
تعداد 41 کشور دیگر با حکومت جمهوری اداره | تعداد 41 کشور دیگر با حکومت جمهوری اداره میشوند. اما در برخی از این کشورها، رئیسجمهور مادام العمر در این سمت قرار دارد و لذا این نوع جمهوری با سلطنتی، جز در اسم فرقی ندارند و معمولاً حقوق مردم مورد توجه قرار نمیگیرد. | ||
مجالس | مجالس این کشورها نیز چندان اختیارى ندارند و لذا کمک چندانى به بهتر شدن اوضاع سیاسى کشور نمیکنند. | ||
در بین کشورهای دارای حکومت جمهوری نیز تعدادی با نام جمهوری | در بین کشورهای دارای حکومت جمهوری نیز تعدادی با نام جمهوری اسلامیشناخته میشوند. اولین بار در سال 1956 میلادی، کشور پاکستان حکومت خود را جمهوری اسلامی نامید. سپس در سال 1960 کشور موریتانی، در سال 1979 میلادی، یا 1358 هجری شمسی، کشور ایران، در سال 2004 افغانستان و نهایتاً در سال 2015 کشور گامبیا اعلام جمهوری اسلامی کردند. اما جز حکومت ایران حکومت هیچ یک از کشورهای نامبرده را نمیتوان جمهوری اسلامی نامید، زیرا خود را مقید به رعایت قواعد و قوانین اسلام نمیدانند و معمولاً حکومتهایى هستند که عملاً سکولار میباشند. | ||
==تفرقه== | == تفرقه == | ||
وجود تفکرات واگرا و | وجود تفکرات واگرا و تفرقهافکن، در بین برخی از مسلمانان، که به دنبال خود جنگ و دعواهای فرقهای را موجب میشود، یکی از عوامل وضعیت نابسامان جهان اسلام است. نگاهی به وضعیت کشورهایی همانند افغانستان، سوریه و عراق، بهترین مؤید بر این مطلب است. | ||
بزرگترین عامل تفرقه در جهان امروز تفکر وهابیت است که به طراحی انگلستان و صهیونیسم، توسط محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت و در یک ائتلاف سیاسی بین محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود (جد | بزرگترین عامل تفرقه در جهان امروز تفکر وهابیت است که به طراحی انگلستان و صهیونیسم، توسط محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت و در یک ائتلاف سیاسی بین محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود (جد آلسعود) در سال 1158 هجری قمری، زمینه توسعه آن فراهم گردید و بعد از یک سری جنگها و خونریزیها توانست بر عربستان غلبه پیدا کرده و رسمیت یابد. این تفکر بعد از کشف نفت در عربستان توان اقتصادی لازم را نیز پیدا کرد توانست با استفاده از فقر اقتصادی مسلمانان را به بیرون از مرزهای عربستان راه یابد و با تشکیل گروههای تکفیری جهادی ب توسعه تفرقه و کشت و کشتار در جهان اسلام بپردازد. | ||
==وابستگی فکری و سیاسی== | == وابستگی فکری و سیاسی == | ||
از دیگر عواملی که موجب وضعیت نامطلوب کشورهای مسلمان است، وابستگی بسیاری از سران | از دیگر عواملی که موجب وضعیت نامطلوب کشورهای مسلمان است، وابستگی بسیاری از سران حکومتها و نیز نیروهای تأثیرگذار، به بیگانگان است. همین وابستگیها باعث شده که بسیاری از کشورهای اسلامی به آلت دسته بیگانگان بدل شوند و پیرو قدرتهای استعماری و استکباری باشد. | ||
==رژیم غاصب صهیونیستی== | == رژیم غاصب صهیونیستی == | ||
اشغال سرزمین مقدس قدس توسط رژیم صهیونیستی | اشغال سرزمین مقدس قدس توسط رژیم صهیونیستی پدیدهای است که بیش از 70 سال علاوه بر آواره کردن میلیونها فلسطینی و قتل و غارت و کشتار هزاران کودک، عاملی برای کشاندن پای استکبار به جهان اسلام شده و هر ساله هزینههای هنگفت انسانی و مادی را بر جهان اسلام تحمیل میکند. این مسأله در سالهای اخیر با برقراری ارتباط بین برخی از کشورهای جهان اسلام با رژیم اشغالگر قدس شدت بیشتری یافته و شدیدتر هم خواهد شد. | ||
[[رده:جهان اسلام]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۹
وضعیت سیاسی – اجتماعی کشورهای اسلامی از سه منظر: وضعیت عموم کشورها، وضعیت مربوط به کشورهای یک منطقه و وضعیت خاص هر کشور قابل برسی است. اما این مقاله تنها بررسی وضعیت سیاسی – اجتماعی عموم کشورهای اسلامی را مد نظر دارد.
وضعیت سیاسی اجتماعی عمومی کشورهای اسلامی
کشورهاى اسلامى را به لحاظ سیاسی - اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. این عدم مطلوبیت متأثر از چند عامل است.
حکومتها
در بین کشورهای اسلامی 10 کشور دارای حکومت سلطنتی هستند که از این تعداد، 4 کشور دارای سلطنت مطلقه هستند. در این نوع حکومتها روشن است که مردم در مسائل سیاسی یا اصلاً مشارکت ندارند و یا مشارکت آنان حداقلی است، و «هر چه آن خسرو کند شیرین کند». تعداد 41 کشور دیگر با حکومت جمهوری اداره میشوند. اما در برخی از این کشورها، رئیسجمهور مادام العمر در این سمت قرار دارد و لذا این نوع جمهوری با سلطنتی، جز در اسم فرقی ندارند و معمولاً حقوق مردم مورد توجه قرار نمیگیرد. مجالس این کشورها نیز چندان اختیارى ندارند و لذا کمک چندانى به بهتر شدن اوضاع سیاسى کشور نمیکنند. در بین کشورهای دارای حکومت جمهوری نیز تعدادی با نام جمهوری اسلامیشناخته میشوند. اولین بار در سال 1956 میلادی، کشور پاکستان حکومت خود را جمهوری اسلامی نامید. سپس در سال 1960 کشور موریتانی، در سال 1979 میلادی، یا 1358 هجری شمسی، کشور ایران، در سال 2004 افغانستان و نهایتاً در سال 2015 کشور گامبیا اعلام جمهوری اسلامی کردند. اما جز حکومت ایران حکومت هیچ یک از کشورهای نامبرده را نمیتوان جمهوری اسلامی نامید، زیرا خود را مقید به رعایت قواعد و قوانین اسلام نمیدانند و معمولاً حکومتهایى هستند که عملاً سکولار میباشند.
تفرقه
وجود تفکرات واگرا و تفرقهافکن، در بین برخی از مسلمانان، که به دنبال خود جنگ و دعواهای فرقهای را موجب میشود، یکی از عوامل وضعیت نابسامان جهان اسلام است. نگاهی به وضعیت کشورهایی همانند افغانستان، سوریه و عراق، بهترین مؤید بر این مطلب است. بزرگترین عامل تفرقه در جهان امروز تفکر وهابیت است که به طراحی انگلستان و صهیونیسم، توسط محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت و در یک ائتلاف سیاسی بین محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود (جد آلسعود) در سال 1158 هجری قمری، زمینه توسعه آن فراهم گردید و بعد از یک سری جنگها و خونریزیها توانست بر عربستان غلبه پیدا کرده و رسمیت یابد. این تفکر بعد از کشف نفت در عربستان توان اقتصادی لازم را نیز پیدا کرد توانست با استفاده از فقر اقتصادی مسلمانان را به بیرون از مرزهای عربستان راه یابد و با تشکیل گروههای تکفیری جهادی ب توسعه تفرقه و کشت و کشتار در جهان اسلام بپردازد.
وابستگی فکری و سیاسی
از دیگر عواملی که موجب وضعیت نامطلوب کشورهای مسلمان است، وابستگی بسیاری از سران حکومتها و نیز نیروهای تأثیرگذار، به بیگانگان است. همین وابستگیها باعث شده که بسیاری از کشورهای اسلامی به آلت دسته بیگانگان بدل شوند و پیرو قدرتهای استعماری و استکباری باشد.
رژیم غاصب صهیونیستی
اشغال سرزمین مقدس قدس توسط رژیم صهیونیستی پدیدهای است که بیش از 70 سال علاوه بر آواره کردن میلیونها فلسطینی و قتل و غارت و کشتار هزاران کودک، عاملی برای کشاندن پای استکبار به جهان اسلام شده و هر ساله هزینههای هنگفت انسانی و مادی را بر جهان اسلام تحمیل میکند. این مسأله در سالهای اخیر با برقراری ارتباط بین برخی از کشورهای جهان اسلام با رژیم اشغالگر قدس شدت بیشتری یافته و شدیدتر هم خواهد شد.