کعبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بی تفاوت' به 'بی‌تفاوت')
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
كعبيه‏ از فرق «معتزله» بغداد و پيرو ابو القاسم عبد اللّه بن احمد بن محمود بلخى معروف به كعبى هستند كه با معتزلان بصرى در مسائل بسياری اختلاف داشت.
'''کعبیه‏''' از فرق «[[معتزله]]» بغداد و پیرو ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن محمود بلخی معروف به کعبی هستند که با معتزلان بصری در مسائل بسیاری اختلاف داشت.


==زندگی نامه==
== زندگی‌نامه ==
[[ابو القاسم بلخی]] معروف به کعبی از متکلمان مشهور [[معتزله بغداد]] به شمار می‌رفت. گفته شده است که «کعب» نام یکی از اجداد او می‌باشد.
[[ابوالقاسم بلخی]] معروف به کعبی از متکلمان مشهور معتزله بغداد به شمار می‌رفت. گفته شده است که «کعب» نام یکی از اجداد او می‌باشد.
<ref>سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.</ref> و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به اعتبار زادگاه بلخی که شهر [[بلخ]] بوده به این فرقه بلخیه نیز می گویند. <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م چاپ اول، ج۳، ص۷۱۸.</ref>وی در سال 319 هجرى قمری درگذشت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 همراه با ویرایش و اصلاحات.</ref> <ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، چاپ اول، ص۵۵.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م چاپ سوم، ص۱۶۶.</ref>  
<ref>سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمرالبارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م. /۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.</ref> و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به اعتبار زادگاه بلخی که شهر [[بلخ]] بوده به‌این فرقه بلخیه نیز می‌گویند. <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م. /۱۹۹۶ م چاپ اول، ج۳، ص۷۱۸.</ref>وی در سال 319 هجری قمری درگذشت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 همراه با ویرایش و اصلاحات.</ref> <ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، چاپ اول، ص۵۵.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م چاپ سوم، ص۱۶۶.</ref>  


==اساتید ابو القاسم بلخی==
== اساتید ابوالقاسم بلخی ==
ابو القاسم بلخی، سالیان درازی را در [[بغداد]] نزد بزرگان کلام اعتزالی دانش فرا گرفته که معروف‌ ترین آن ها [[ابوالحسین خیاط]]، متوفای سال ۳۰۰ هجری قمری است.<ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.</ref>
ابوالقاسم بلخی سالیان درازی را در [[بغداد]] نزد بزرگان کلام اعتزالی دانش فراگرفته که معروف‌ ترین آنها [[ابوالحسین خیاط]] متوفای سال ۳۰۰ هجری قمری است.<ref>ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.</ref>
وی بعد از ابوالحسین خیاط،به عنوان رییس معتزله بغداد انتخاب شد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.</ref>[[ابوالحسین علی بن عیسی]] از دیگر اساتید بلخی به شمار می‌رفت که به گفته خود او در محضرش شاگردی کرده است. <ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.</ref>آخرین استاد وی ابو عثمان عسال است. او که در [[اصفهان]] زندگی می‌کرد، از عالمان شهر اصفهان بوده که منزل او را مجمع اهل فضل گفته‌اند. احتمالا ابوالقاسم بلخی در مسافرت هایش بین بلخ و بغداد؛ در اصفهان از محضر او استفاده می کرد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.</ref>
وی بعد از ابوالحسین خیاط به عنوان رییس معتزله بغداد انتخاب شد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.</ref>[[ابوالحسین علی بن عیسی]] از دیگر اساتید بلخی به شمار می‌رفت که به گفته خود او در محضرش شاگردی کرده است. <ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.</ref>آخرین استاد وی ابو‌عثمان عسال است. او که در [[اصفهان]] زندگی می‌کرد، از عالمان شهر اصفهان بوده که منزل او را مجمع اهل فضل گفته‌اند. احتمالا ابوالقاسم بلخی در مسافرت‌هایش بین بلخ و بغداد؛ در اصفهان از محضر او استفاده می‌کرد.<ref>ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.</ref>
درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که [[ابو علی جبایی]] متوفای ۳۰۳ هجری قمری که از سران معتزله بصره بود، از لحاظ علمی بلخی شاگرد را بر خیاط استاد ترجیح می‌داد.<ref>قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷
درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که [[ابوعلی جبایی]] متوفای ۳۰۳ هجری قمری که از سران معتزله بصره بود، از لحاظ علمی بلخی شاگرد را بر خیاط استاد ترجیح می‌داد.<ref>قاضی عبدالجبار، عمادالدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷
</ref>
</ref>


==آثار ابو القاسم بلخی==
== آثار ابوالقاسم بلخی ==
ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پر کار معتزلی به شمار می رفت. از وی، کتاب ها و رساله‌ های زیادی در زمینه ‌های کلام، تفسیر، حدیث، منطق و رد بر آراء و عقاید مخالفان، به جا مانده است.
ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پُر‌کار معتزلی به شمار می‌رفت. از وی کتاب‌ها و رساله‌های زیادی در زمینه‌های کلام، تفسیر، حدیث، منطق و رد بر آراء و عقاید مخالفان به جا مانده است.
در این قسمت نام برخی از آثار وی فهرست می شود.
در این قسمت نام برخی از آثار وی فهرست می‌شود.
۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال
۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال
۲- التفسیر الکبیر فی القرآن
۲- التفسیر الکبیر فی القرآن
خط ۲۰: خط ۲۰:
۵- التفسیر الکبیر فی القرآن
۵- التفسیر الکبیر فی القرآن
۶- الکلام فی الامامه علی ابن قبه
۶- الکلام فی الامامه علی ابن قبه
۷- اوائل الادله فی اصول الدین
۷- اوائل الادله فی اصول‌الدین
۸- التهذیل فی الجدل
۸- التهذیل فی الجدل
۹- الاسماء و الاحکام
۹- الاسماء و الاحکام
خط ۳۵: خط ۳۵:
<ref>فاضل محمود (یزدی مطلق)، معتزله، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۱۲۵.</ref>
<ref>فاضل محمود (یزدی مطلق)، معتزله، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۱۲۵.</ref>


==تفاوت عقاید بلخی با عقاید معتزلیان بصره ==
== تفاوت عقاید بلخی با عقاید معتزلیان بصره ==
میان عقاید معتزلیان بصره و کعبی تفاوت هایی به شرح ذیل وجود دارد.  
میان عقاید معتزلیان بصره و کعبی‌تفاوت‌هایی به شرح ذیل وجود دارد.  
1.معتزلیان بصره معتقد بودند که خداوند می تواند مخلوقات خویش را ببیند، ولی خودش را نمی تواند ببیند، ولی کعبی معتقد بود خداوند نه خودش و نه غیر خودش را جز به معناى علم او به خودش و غير، نتواند ديد.
1.معتزلیان بصره معتقد بودند که خداوند می‌تواند مخلوقات خویش را ببیند، ولی خودش را نمی‌تواند ببیند، ولی کعبی معتقد بود خداوند نه خودش و نه غیر خودش را جز به معنای علم او به خودش و غیر، نتواند دید.
2.معتزلان بصره معتقد بودند که خداوند سميع و داناى به آن نيست،امّا كعبى و [[معتزله بغداد]] معتقد بودند که خداوند چيزى را به معناى دريافتن و شنيدن با گوش نمى شنود و صفات سميع و بصير را بر دانا بودن وى به چيزهاى شنيدنى و ديدنى كه ديگران مى ‏شنوند و مى ‏بينند، تأويل می کنند.
2.معتزلان بصره معتقد بودند که خداوند سمیع و دانای به آن نیست، امّا کعبی و معتزله بغداد معتقد بودند که خداوند چیزی را به معنای دریافتن و شنیدن با گوش نمی‌شنود و صفات سمیع و بصیر را بر دانا بودن وی به چیزهای شنیدنی و دیدنی که دیگران می‌‏شنوند و می‌‏بینند، تأویل می‌کنند.
3. معتزلان بصرى معتقد بودند كه خداوند مريد به اراده حادث است نه در محل، ولی كعبى و نظام معتقد بودند که خداوند اصلا خواست و اراده ‏اى ندارد، چون اگر بپذیرند که خداوند انجام کاری را خواسته است، به این معنا است که آن کار را کرده است و اگر بپذیرند که كارى را كه در نزد اوست اراده كرده است، به این معنا است که به آن کار امر کرده است.  
3. معتزلان بصری معتقد بودند که خداوند مرید به اراده حادث است نه در محل، ولی کعبی و نظام معتقد بودند که خداوند اصلا خواست و اراده‌ای ندارد، چون اگر بپذیرند که خداوند انجام کاری را خواسته است، به‌این معنا است که آن کار را کرده است و اگر بپذیرند که کاری را که در نزد اوست اراده کرده است، به‌این معنا است که به آن کار امر کرده است.  
4. كعبى معتقد است شخص کشته شده را نمى‏ توان مرده دانست.
4. کعبی معتقد است شخص کشته‌شده را نمی‏‌توان مرده دانست.
5. همچنین معتقد است که تكليف فعل اصلح بر خداوند واجب است.
5. همچنین معتقد است که تکلیف فعل اصلح بر خداوند واجب است.
6.معتزله بصره معتقدند كه استطاعت و توانايى معنايى غير از تندرستى و آسودگى از گزند ها است، ولى كعبى معتقد است که استطاعت و توانایی چیزی، جز صحت و سلامتی نيست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 368 همراه با ویرایش و اصلاحات عبارات.</ref>
6.معتزله بصره معتقدند که استطاعت و توانایی معنایی غیر از تندرستی و آسودگی از گزند‌ها است، ولی کعبی معتقد است که استطاعت و توانایی چیزی، جز صحت و سلامتی نیست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 368 همراه با ویرایش و اصلاحات عبارات.</ref>


==پانویس==  
== پانویس ==  
{{پانویس}}


[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده: فرقه های دینی ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۲

کعبیه‏ از فرق «معتزله» بغداد و پیرو ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن محمود بلخی معروف به کعبی هستند که با معتزلان بصری در مسائل بسیاری اختلاف داشت.

زندگی‌نامه

ابوالقاسم بلخی معروف به کعبی از متکلمان مشهور معتزله بغداد به شمار می‌رفت. گفته شده است که «کعب» نام یکی از اجداد او می‌باشد. [۱] و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به اعتبار زادگاه بلخی که شهر بلخ بوده به‌این فرقه بلخیه نیز می‌گویند. [۲]وی در سال 319 هجری قمری درگذشت. [۳] [۴] [۵]

اساتید ابوالقاسم بلخی

ابوالقاسم بلخی سالیان درازی را در بغداد نزد بزرگان کلام اعتزالی دانش فراگرفته که معروف‌ ترین آنها ابوالحسین خیاط متوفای سال ۳۰۰ هجری قمری است.[۶] وی بعد از ابوالحسین خیاط به عنوان رییس معتزله بغداد انتخاب شد.[۷]ابوالحسین علی بن عیسی از دیگر اساتید بلخی به شمار می‌رفت که به گفته خود او در محضرش شاگردی کرده است. [۸]آخرین استاد وی ابو‌عثمان عسال است. او که در اصفهان زندگی می‌کرد، از عالمان شهر اصفهان بوده که منزل او را مجمع اهل فضل گفته‌اند. احتمالا ابوالقاسم بلخی در مسافرت‌هایش بین بلخ و بغداد؛ در اصفهان از محضر او استفاده می‌کرد.[۹] درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که ابوعلی جبایی متوفای ۳۰۳ هجری قمری که از سران معتزله بصره بود، از لحاظ علمی بلخی شاگرد را بر خیاط استاد ترجیح می‌داد.[۱۰]

آثار ابوالقاسم بلخی

ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پُر‌کار معتزلی به شمار می‌رفت. از وی کتاب‌ها و رساله‌های زیادی در زمینه‌های کلام، تفسیر، حدیث، منطق و رد بر آراء و عقاید مخالفان به جا مانده است. در این قسمت نام برخی از آثار وی فهرست می‌شود. ۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال ۲- التفسیر الکبیر فی القرآن ۳- کتاب الغرر و النوادر ۴- کتاب السنة و الجماعة ۵- التفسیر الکبیر فی القرآن ۶- الکلام فی الامامه علی ابن قبه ۷- اوائل الادله فی اصول‌الدین ۸- التهذیل فی الجدل ۹- الاسماء و الاحکام ۱۰- المسترشد فی الامامه ۱۱- مفاخر خراسان ۱۲- وعید الفساق ۱۳- محاسن آل طاهر ۱۴- عیون المسائل و الحیوانات ۱۵- المقالات ۱۶- النقض علی الرازی فی العلم الهی ۱۷- المضاهات علی برغوت ۱۸- نقض کتاب الخلیل علی برغوث ۱۹- تحفة الورزاء [۱۱]

تفاوت عقاید بلخی با عقاید معتزلیان بصره

میان عقاید معتزلیان بصره و کعبی‌تفاوت‌هایی به شرح ذیل وجود دارد. 1.معتزلیان بصره معتقد بودند که خداوند می‌تواند مخلوقات خویش را ببیند، ولی خودش را نمی‌تواند ببیند، ولی کعبی معتقد بود خداوند نه خودش و نه غیر خودش را جز به معنای علم او به خودش و غیر، نتواند دید. 2.معتزلان بصره معتقد بودند که خداوند سمیع و دانای به آن نیست، امّا کعبی و معتزله بغداد معتقد بودند که خداوند چیزی را به معنای دریافتن و شنیدن با گوش نمی‌شنود و صفات سمیع و بصیر را بر دانا بودن وی به چیزهای شنیدنی و دیدنی که دیگران می‌‏شنوند و می‌‏بینند، تأویل می‌کنند. 3. معتزلان بصری معتقد بودند که خداوند مرید به اراده حادث است نه در محل، ولی کعبی و نظام معتقد بودند که خداوند اصلا خواست و اراده‌ای ندارد، چون اگر بپذیرند که خداوند انجام کاری را خواسته است، به‌این معنا است که آن کار را کرده است و اگر بپذیرند که کاری را که در نزد اوست اراده کرده است، به‌این معنا است که به آن کار امر کرده است. 4. کعبی معتقد است شخص کشته‌شده را نمی‏‌توان مرده دانست. 5. همچنین معتقد است که تکلیف فعل اصلح بر خداوند واجب است. 6.معتزله بصره معتقدند که استطاعت و توانایی معنایی غیر از تندرستی و آسودگی از گزند‌ها است، ولی کعبی معتقد است که استطاعت و توانایی چیزی، جز صحت و سلامتی نیست. [۱۲]

پانویس

  1. سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمرالبارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م. /۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.
  2. عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م. /۱۹۹۶ م چاپ اول، ج۳، ص۷۱۸.
  3. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 همراه با ویرایش و اصلاحات.
  4. ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، چاپ اول، ص۵۵.
  5. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م چاپ سوم، ص۱۶۶.
  6. ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.
  7. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
  8. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.
  9. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق. / ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.
  10. قاضی عبدالجبار، عمادالدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷
  11. فاضل محمود (یزدی مطلق)، معتزله، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۱۲۵.
  12. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 368 همراه با ویرایش و اصلاحات عبارات.