|
|
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| | {{جعبه اطلاعات شخصیت |
| | | عنوان = عمرو بن عاص |
| | | تصویر = عمرو بن عاص.jpg |
| | | نام = عمرو بن عاص بن وائل بن هاشم |
| | | نامهای دیگر = عمرو عاص |
| | | سال تولد = |
| | | تاریخ تولد = |
| | | محل تولد = |
| | | سال درگذشت = ۴۳ هجری قمری |
| | | تاریخ درگذشت = [[عید فطر]] |
| | | محل درگذشت = [[مصر]] |
| | | استادان = |
| | | شاگردان = |
| | | دین = [[اسلام]] |
| | | مذهب = |
| | | آثار = |
| | | فعالیتها = |
| | | وبگاه = |
| | }} |
| | '''عمرو بن عاص بن وائل سهمی''' |
|
| |
|
| <div class="wikiInfo">[[پرونده:عمرو بن عاص.jpg |جایگزین=عمرو بن عاص|عمرو بن عاص]]
| |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| |
| !نام
| |
| !عمرو بن عاص
| |
| |-
| |
| |نام کامل
| |
| |عمرو بن عاص بن وائل بن هاشم
| |
| |-
| |
| |لقب
| |
| |عمرو عاص
| |
| |-
| |
| |کنیه
| |
| |ابوعبدالله
| |
| |-
| |
| |[[دین]]
| |
| |[[اسلام]]
| |
| |-
| |
| |زمان اسلام آوردن
| |
| |سال ۸ قمری
| |
| |-
| |
| |حضور در جنگها
| |
| |فتح مصر • [[جنگ صفین]]
| |
| |-
| |
| |دلیل شهرت
| |
| |مشاور و از فرماندهان ارشد سپاه [[معاویه]] در جنگ صفین
| |
| |-
| |
| |نقشهای برجسته
| |
| |دشمنی با [[امام علی(ع)]] • نماینده [[شام]] در ماجرای حکمیت • حاکم مصر
| |
| |-
| |
| |درگذشت
| |
| |[[عید فطر]] سال ۴۳ قمری • [[مصر]]
| |
| |-
| |
| |مدفن
| |
| |گورستان مقطّم • مصر
| |
| |-
| |
| |}
| |
| </div>
| |
|
| |
| '''عمرو بن عاص بن وائل سهمی'''، یکی از افراد فرصتطلب و حیلهگر، از زنی به نام <big>نابغه</big> متولد شد. <big>عاص بن وائل سهمی</big> همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت [[حضرت قاسم]] پسر [[پیامبر(ص)]] به آنحضرت طعنهی بسیار زشت [[ابتر]] بودن را زد که به دنبال آن آیهی <big>ان شانئک هو الابتر</big> <ref>آیه 3 سوره کوثر</ref> دربارهی او [[نازل]] شد.
| |
|
| |
| عمرو بن عاص به حیلهگری و مکاری معروف بود و در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین(ع)]] به عنوان بازوی قوی [[معاویه]] [[جنگ صفین]] را علیه [[امام علی(ع)]] راه انداخت و با همان حیلهگری در طول [[جنگ]] [[مسلمانان]] زیادی را فریب داد و در جریان [[حکمیت]] با فریب [[ابوموسی اشعری]] ساده لوح، خدمت بزرگی به معاویه کرد و بعد از آن به امارت [[مصر]] منصوب شد و در سن 90 سالگی در سال 43 هجری درگذشت.
| |
|
| |
| =نسب عمرو بن عاص=
| |
|
| |
| عمرو بن عاص بن وائل سهمی یکی از چهرههای حیلهگر و فرصتطلب است که از زنی به نام نابغه متولد شد، اما به علت همبستر شدن این زن آلوده با پنج مرد([[ابولهب]]، [[امیة بن خلف]]، [[هشام بن مغیره]]، [[ابوسفیان]] و [[عاص بن وائل]])، همهی این پنج نفر مدعی پدری او شدند، تا اینکه قرار شد خود نابغه قضاوت کند، او نیز عاص بن وائل را انتخاب کرد. علیرغم اینکه ابوسفیان میگفت عمرو از صلب من است و شباهتی هم به او داشت؛ زیرا نابغه ابوسفیان را بخیل میدانست و میگفت عاص کمک بیشتری به من میکند. <ref> ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 6، ص 282 – 285، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق</ref>
| |
|
| |
| بدین ترتیب عاص بن وائل به عنوان پدر عمرو انتخاب شد. عاص بن وائل همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت قاسم پسر پیامبر(ص) به آنحضرت طعنهی بسیار زشتی زد (او را العیاذ بالله، <big>ابتر</big> و <big>دم بریده</big> خواند. یعنی کسی که نسلی (پسری) ندارد تا راه او را ادامه دهد) که به دنبال این طعنهی زشت سورهی مبارکهی کوثر نازل شد و آیهی آخر آن در مذمت این شخص، یعنی عاص بن وائل است. <ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 836، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش</ref>
| |
|
| |
| =عمرو بن عاص در زمان [[پیامبر(ص)]]=
| |
|
| |
| عمرو بن عاص در زمان پیامبر(ص) دارای چهرهای بسیار منفور و شخصیت پلیدی بود؛ چرا که او همان کسی است که هفتاد بیت شعر سروده بود و کودکان [[مکه]] هنگامی که [[رسول خدا(ص)]] را میدیدند آن شعرها را با صدای بلند میخواندند و موجب ناراحتی و آزار پیامبر(ص) میشدند؛ از اینرو رسول خدا(ص) [[دعا]] کرد: «خداوندا عمرو مرا هجو کرده ولی من شاعر نیستم و شاعری زیبندهی من نیست تا پاسخ سخنش را به شعر گویم، پس او را در برابر هر یک از حروف شعرش هزار بار لعن کن». <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 276، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق</ref>
| |
|
| |
| وی همان کسی است که بزرگان [[قریش]] گروهی را به سرپرستی او به [[حبشه]] فرستادند تا از [[نجاشی]] بخواهد مسلمانانی را که برای گریز از دست [[مشرکان]] به حبشه هجرت کرده بودند، تسلیم آنان کند، ولی نجاشی نپذیرفت و عمرو عاص و همراهانش دست خالی بازگشتند. <ref>بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 2، ص 293، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1405ق</ref>
| |
|
| |
| سرانجام عمرو عاص در سال هفتم هجری به این شرط که بدهیهای گذشتهاش بخشیده شود، [[مسلمان]] شد و با رسول خدا(ص) بیعت کرد. <ref>ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 742، دار الفکر، بیروت، 1409ق</ref>
| |
|
| |
| بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، پیامبر(ص) پس از [[مسلمان]] شدن عمرو او را به فرماندهی [[سریّهی ذات السلاسل]] <ref>واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 1، ص 6، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق</ref> و پس از آن به جمعآوری [[زکات]] مردم [[عمان]] منصوب کرد. <ref> اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 742</ref>
| |
|
| |
| =عمرو بن عاص پس از پیامبر(ص)=
| |
|
| |
| عمرو در دوره [[ابوبکر]] در فتح مناطقی از [[فلسطین]] نقش مهمی داشت. <ref>دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳</ref> اما شهرت او در منابع تاریخی غربی بیشتر به سبب فتح سرزمین مصر در دوره [[عمر بن خطاب]] است. <ref>دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳</ref> عمر بن خطاب او را به حکومت فلسطین و نواحی آن گماشت. سپس برای او نوشت که به مصر برود. عمرو عاص همراه سه هزار و پانصد سپاهی مسلمان مصر را فتح کرد و عمر او را به حکومت مصر گماشت و تا مرگ خود او را تغییر نداد. <ref>الطبقات الکبری/ترجمه، ج۷، ص۵۰۱</ref>
| |
|
| |
| پس از مرگ عمر چند سالی همچنان حاکم مصر بود. سپس [[عثمان بن عفان]] او را بر کنار کرد و [[عبدالله بن سعد بن ابی سرح]] را بر حکومت مصر گماشت. عمرو عاص به [[مدینه]] آمد و همان جا بود و هنگام شورش مردم علیه عثمان به [[شام]] رفت و در مزرعه خود به نام سبع که در فلسطین بود اقامت کرد. <ref>الطبقات الکبری/ترجمه، ج۷، ص۵۰۱</ref> عمرو عاص در این هنگام با اقامت در این مزرعه به اصطلاح خود از [[فتنه]] و آشوب کناره گرفته بود. <ref> اخبارالطوال/ترجمه، ص۱۹۵</ref>
| |
|
| |
| =کشف عورت کردن عمرو بن عاص=
| |
|
| |
| در جنگ صفین آن گاه که شدت نبرد و فشار جنگ ، عرصه را بر شامیان تنگ ساخته بود ، آتش افروزان براى ساکت کردن دیگران ناچار شدند خود نیز به میدان گام نهند تا زبان مخالفان را کوتاه سازند. در همین راستا عمروعاص وارد میدان نبرد شد و [[امام علی]] براو حمله کرد.
| |
|
| |
| در مورد شرکت او در [[جنگ]] تن به تن با [[امام علی (ع)]] گفتهاند: او دشمنى داشت به نام [[حارث بن نصر]] که گرچه هر دو شاگرد یک مکتب بودند، اما بدخواه یکدیگر به شمار می رفتند. حارث از عمرو انتقاد کرد که چرا وى در مبارزه با [[على]] شرکت نمیکند و تنها شعار میدهد! انتقاد او میان [[سپاه شام]] منتشر شد و عمرو ناچار گردید براى یک بار هم که شده، در میدان نبرد با [[امام]] روبه رو شود.
| |
|
| |
| وقتى با امام مواجه شد، [[حضرت]] به او مهلت نداد و با فشار نیزه او را نقش زمین کرد. عمرو که از جوانمردى امام آگاه بود، فوراً با [[کشف عورت]]، حضرت را از تعقیب خود منصرف کرد و امام چشم خود را فرو بست و از او روى برگردانید. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج6، ص 313؛ سید حسن امین، اعیان الشیعه، ج2، ص 276؛ جعفر سبحانی، فروغ ولایت ، ص 571؛ بحارالأنوار ، ج 32، ص 512</ref> چون حیا و عفت حضرت اجازه نمی داد به عورت دیگران نگاه کند، که گویای اهتمام حضرت به امور ارزشی و اخلاقی است.
| |
|
| |
| [[عبدالفتاح عبدالمقصود]] که یک نویسندة [[سنى مذهب]] است، در زمینة انصراف امام از کشتن عمروعاص می نویسد : «امام حاضر نشد دستهاى خود را به خون پیاده ی بى سلاح افتادهاى بیالاید و از روى کرامت و عفت او را رها کرد». <ref> امام علی بن ابی طالب، ج4، ص 399</ref>
| |
|
| |
| =فوت عمرو بن عاص=
| |
|
| |
| سرانجام وی در [[مصر]] در همان منصب حکومت در سال ۴۳ هجری <ref> تاریخ اسلام، ج ۴، ص ۹۰</ref> در سن ۹۰ سالگی <ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳</ref> از دار دنیا رفت.
| |
|
| |
| =پانویس=
| |
| {{پانویس|2}} | | {{پانویس|2}} |
|
| |
|
| [[رده:[[صحابه]]]]
| | <br /> |
| [[رده:تاریخ خلفا]] | | [[رده:تاریخ خلفا]] |
| [[رده:فرمانروایان [[بنیامیه]] در [[مصر]]]]
| |