عمار یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب بن أبی‌طالب (ع)' به '[[علی بن ابی طالب')
 
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = عمار بن یاسر
| تصویر = مرقد عمار بن یاسر.jpg
| نام = عمار بن یاسر بن عامر
| نام‌های دیگر = ابویقظان
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت = ۳۷ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان = 
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| آثار =
| وبگاه =
}}
'''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] بود که در دوران دعوت مخفیانۀ عصر [[بعثت]]، [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می‌شدند، بدین‌گونه که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان شکنجه می‌شد که هیچ‌یک از یاران رسول خدا به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند. عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه‌ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.


<div class="wikiInfo">[[پرونده:عمار یاسر.jpg |جایگزین=عمار یاسر|عمار یاسر]]
[[عمار]] در دروۀ [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از رحلت رسول خدا، وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت|اهل‌بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود. وی در روزگار [[خلیفه دوم]] مدتی استاندار [[کوفه]] بود و در دوره [[عثمان]] جزو معترضان به شیوه حکمرانی وی بود و از سوی وی شکنجه شد. عمار در روزگار خلافت [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] جزو حامیان سرسخت آن حضرت بود و در [[جنگ جمل]] و [[صفین]] از وی حمایت کرد و در این راه به [[شهادت]] رسید.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!عمار یاسر
|-
|نام کامل
|عمار بن یاسر بن عامر
|-
|کنیه
|ابویقظان
|-
|نام پدر
|یاسر
|-
|نام مادر
|سمیه بنت خباط
|-
|نسب • قبیله
|عنس بن مالک از قبایل قحطانی یمن
|-
|محل زندگی
|[[مکه]] [[مدینه]]
|-
|[[دین]]
|[[اسلام]]
|-
|[[مذهب]]
|[[شیعه]]
|-
|زمان [[اسلام]] آوردن
|سال‌های آغازین بعثت
|-
|حضور در جنگ‌ها
|غزوات • [[جنگ صفین]]
|-
|نقش‌های برجسته
|فرمانده قسمتی از سپاه [[امام علی(ع)]] در جنگ‌های جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده
|-
|شهادت
|ربیع الثانی سال ۳۷ قمری
|-
|نحوه [[شهادت]]
|در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)
|-
|محل دفن 
|رقه • [[سوریه]]
|-
|}
</div>


'''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[رسول خدا (ص)]] بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان [[شکنجه]] می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند.
== خلاصه‌ای از زندگی عمار یاسر ==
عمار با کنیه ابو یقظان فرزند ''یاسر بن عامر''، بن مالک، بن کنانه، بن قیس، بن الحصین، بن الوذیم، ابن ثعلبه، بن عوف، بن حارثه، بن عامر الأکبر، بن یام، بن عنس، بن مالک، بن أدد، بن زید، بن یشجب المذحجی بود<ref>ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج 3، ص 626.</ref>.  


عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و [[بصیرت]] و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.
مادرش ''سمیه بنت خباط'' نام داشت<ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref>. عمار از قبیله قحطانی [[یمن]] و هم‌پیمان ''بنی ‌مخزوم'' بود<ref>همان.</ref>. وی از یاران برجسته رسول خدا بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید<ref>همان.</ref>. برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد<ref>همان.</ref>.


[[عمار]] در دروه [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از [[رحلت رسول خدا(ص)]] وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود.  
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ''ابی‌حذیفه مخزومی'' بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله بنی‌مخزوم بود درآورد<ref> ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج ‏6، ص 152.</ref>.
وی در روزگار [[خلیفه دوم]] مدتی استاندار [[کوفه]] بود و در دوره [[عثمان]] جزو معترضان به شیوه حکمرانی وی بود و از سوی وی شکنجه شد.
عمار در روزگار خلافت [[امام علی(ع)]] جزو حامیان سرسخت آن حضرت بود و در [[جنگ جمل]] و [[صفین]] از وی حمایت کرد و در این راه به [[شهادت]] رسید.


=خلاصه‌ای از زندگی عمار یاسر=
گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473.</ref>. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»<ref> یوسف بن عبدالله‏ ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.</ref>.


عمار با کنیه ابو یقظان فرزند [[یاسر بن عامر]]، بن مالک، بن کنانه، بن قیس، بن الحصین، بن الوذیم، ابن ثعلبه، بن عوف، بن حارثه، بن عامر الأکبر، بن یام، بن عنس، بن مالک، بن أدد، بن زید، بن یشجب المذحجی بود. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 626، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref>  
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref>، ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود<ref>أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628.</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر ([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة؛ ج 1، ص 498.</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر حاضر بود<ref>طبری؛ أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک؛ ج 11، ص 563.</ref>.


مادرش [[سمیه بنت خباط]] نام داشت. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref>
== عمار یاسر بعد از پیامبر ==
عمار از [[قبیله‌ی قحطانی]] [[یمن]] و هم‌پیمان [[بنی ‌مخزوم]] بود. <ref>ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> وی از یاران برجسته‌ی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج ‏3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد. <ref> ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م</ref>
عمار بعد از رحلت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. [[خلیفه دوم]] بعد از مشورت با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، عمار را به فرمانداری [[کوفه]] انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473.</ref>.


سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابی‌حذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با [[قبیله‌ی بنی‌مخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج ‏6، ص 152</ref>
راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از [[بهشت]] فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
 
من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد<ref>الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161.</ref>.
گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref>
 
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>
 
=عمار یاسر بعد از [[پیامبر(ص)]]=
 
عمار بعد از [[رحلت پیامبر اسلام(ص)]] نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. [[خلیفه‌ی دوم]] بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است. <ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref>
 
راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد. <ref>الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>
 
=آیات نازل شده در شان عمار=


== آیات نازل شده در شأن عمار ==
بر اساس گزارش برخی منابع تفسیری، [[شأن نزول]] این [[آیات]] به گونه‌ای در ارتباط با عمار یاسر می‌باشد:
بر اساس گزارش برخی منابع تفسیری، [[شأن نزول]] این [[آیات]] به گونه‌ای در ارتباط با عمار یاسر می‌باشد:


==سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 69==
=== سوره آل عمران، آیه 69 ===
 
{{متن قرآن|وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ‏ وَ ما یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یشْعُرُونَ |سوره = آل عمران|آیه = 69}}<ref>در مورد ارتباط این آیه با عمار بن یاسر، ر. ک: بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 1، ص 283، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق</ref>؛ «گروهی از [[اهل کتاب]] در صدد گمراهی شما هستند، اما نادانسته خود را گمراه می‌کنند».
«وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ‏ وَ ما یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یشْعُرُونَ»؛ <ref>در مورد ارتباط این آیه با عمار بن یاسر، ر. ک: بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 1، ص 283، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق</ref> گروهی از [[اهل کتاب]] در صدد گمراهی شما هستند، اما نادانسته خود را گمراه می‌کنند.
 
==سوره‌ی انعام، آیه‌ی 122==
 
«أَ وَ مَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ ...»؛ <ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، آقا بزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 4، ص 259، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، الطیب، اسعد محمد، ج 4، ص 1381، عربستان سعودی، مکتبة نزار مصطفی الباز، چاپ سوم، 1419ق</ref> آیا کسی که مرده بود و زنده‌اش نموده و برای او نوری قرار دادیم تا با استفاده از آن نور میان مردم راه برود مانند فردی است که در تاریکی‌ها بوده و ...
 
==سوره‌ی نحل، آیه‌ی 106==
 
«مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...»؛ <ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref> آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند.
 
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما [[پیامبر(ص)]] فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است». <ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref>


==سوره‌ی قصص، آیه‌ی 61==
=== سوره انعام، آیه 122 ===
{{متن قرآن |أَ وَ مَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ ... |سوره = انعام |آیه = 122 }}<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 259.</ref>؛ «آیا کسی که مرده بود و زنده‌اش نموده و برای او نوری قرار دادیم تا با استفاده از آن نور میان مردم راه برود مانند فردی است که در تاریکی‌ها بوده و ...».


«أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ»؛ <ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 615، بیروت، دار الفکر، 1416ق</ref> آیا آن‌که به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژده‌اش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهره‌مند ساخته، اما در [[روز قیامت]] باید حساب پس بدهد؟!
=== سوره نحل، آیه 106 ===
{{متن قرآن |مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...|سوره = نحل |آیه = 106 }}<ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637.</ref>؛ «آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند».


==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 9==
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»<ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104.</ref>.


« أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً...»؛ <ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref> آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ... .
=== سوره قصص، آیه 61 ===
   
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ |سوره = قصص|آیه = 61}}<ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج ص 615.</ref>؛ «آیا آن‌که به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژده‌اش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهره‌مند ساخته، اما در [[روز قیامت]] باید حساب پس بدهد؟!».
==سوره‌ی زمر، آیه‌ی 22==


«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ...»؛ <ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287، بیروت، دار المفید، چاپ اول، 1420ق</ref> آیا آن‌که خداوند سینه‌اش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...
=== سوره زمر، آیه 9 ===
{{متن قرآن |أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... |سوره = زمر|آیه = 9 }}<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص 189.</ref>؛ «آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ...».
 
=== سوره زمر، آیه 22 ===
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... |سوره = زمر|آیه = 22 }}<ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287.</ref>؛ «آیا آن‌که خداوند سینه‌اش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...


=شهادت عمار=
== شهادت عمار ==
عمّار بن یاسر سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93<ref> ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>، یا 94 سالگی<ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏11، ص 509.</ref>. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد.


عمّار بن یاسر سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93، <ref> ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> یا 94 سالگی <ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏11، ص 509</ref> توسط [[ابوغایه مزنی]] به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد.
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز می‌کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏<ref> الطبقات الکبری‏، ج ص 197.</ref>.


آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مى‏کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏بخشند به آنان مى‏گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏. <ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>
[[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»<ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138.</ref>.


[[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او [[نماز]] خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>
== جستارهای وابسته ==
* [[اسلام]]
* [[جنگ صفین]]
* [[معاویه]]


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|3}}
{{پانویس}}


[[رده:صحابه محبوب شیعه]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:ارکان اربعه شیعه]]
[[رده:مهاجران به مدینه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۳

عمار بن یاسر
مرقد عمار بن یاسر.jpg
نام کاملعمار بن یاسر بن عامر
نام‌های دیگرابویقظان
اطلاعات شخصی
سال درگذشت۳۷ ق، ۳۶ ش‌، ۶۵۷ م
دیناسلام، شیعه

عمار بن یاسر یکی از یاران رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) بود که در دوران دعوت مخفیانۀ عصر بعثت، اسلام آورد. خانواده او از سوی اشراف مشرک مکه به سختی شکنجه می‌شدند، بدین‌گونه که پدر و مادر وی در راه اسلام شهید شدند و خودش نیز چنان شکنجه می‌شد که هیچ‌یک از یاران رسول خدا به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند. عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه‌ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند.

عمار در دروۀ هجرت همواره مدافع اسلام و در تمامی غزوات شرکت فعال داشت. پس از رحلت رسول خدا، وی در عصر سه خلیفه اول از اهل‌بیت حمایت کرد و از مخالفان بیعت با خلیفه اول بود. وی در روزگار خلیفه دوم مدتی استاندار کوفه بود و در دوره عثمان جزو معترضان به شیوه حکمرانی وی بود و از سوی وی شکنجه شد. عمار در روزگار خلافت امام علی (علیه‌السلام) جزو حامیان سرسخت آن حضرت بود و در جنگ جمل و صفین از وی حمایت کرد و در این راه به شهادت رسید.

خلاصه‌ای از زندگی عمار یاسر

عمار با کنیه ابو یقظان فرزند یاسر بن عامر، بن مالک، بن کنانه، بن قیس، بن الحصین، بن الوذیم، ابن ثعلبه، بن عوف، بن حارثه، بن عامر الأکبر، بن یام، بن عنس، بن مالک، بن أدد، بن زید، بن یشجب المذحجی بود[۱].

مادرش سمیه بنت خباط نام داشت[۲]. عمار از قبیله قحطانی یمن و هم‌پیمان بنی ‌مخزوم بود[۳]. وی از یاران برجسته رسول خدا بود که به همراه پدر و مادرش از اولین مسلمانان بودند و مادرش سمیه اولین شهید زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجه‌های فراوان دید[۴]. برخی گزارش‌ها او را جزو هفت نفری می‌د‌انند که مسلمان شدنش را علنی کرد[۵].

سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ابی‌حذیفه مخزومی بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله بنی‌مخزوم بود درآورد[۶].

گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که بهشت وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»[۷]. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»[۸].

در مورد هجرت عمار به حبشه اختلاف نظر وجود دارد[۹]، ولی وی از اولین مهاجران به مدینه بود[۱۰] و در ساخت اولین مسجد آن شهر (مسجد قبا) شرکت فعال داشت، [۱۱] و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر حاضر بود[۱۲].

عمار یاسر بعد از پیامبر

عمار بعد از رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم) نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. خلیفه دوم بعد از مشورت با امام علی (علیه‌السلام)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای اصحاب پیامبر است[۱۳].

راوی می‌گوید: روز نبرد یمامه، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید! من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد[۱۴].

آیات نازل شده در شأن عمار

بر اساس گزارش برخی منابع تفسیری، شأن نزول این آیات به گونه‌ای در ارتباط با عمار یاسر می‌باشد:

سوره آل عمران، آیه 69

Ra bracket.png وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ‏ وَ ما یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یشْعُرُونَ [آل عمران–69] La bracket.png[۱۵]؛ «گروهی از اهل کتاب در صدد گمراهی شما هستند، اما نادانسته خود را گمراه می‌کنند».

سوره انعام، آیه 122

Ra bracket.png أَ وَ مَنْ کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ ... [انعام–122] La bracket.png[۱۶]؛ «آیا کسی که مرده بود و زنده‌اش نموده و برای او نوری قرار دادیم تا با استفاده از آن نور میان مردم راه برود مانند فردی است که در تاریکی‌ها بوده و ...».

سوره نحل، آیه 106

Ra bracket.png مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ... [نحل–106] La bracket.png[۱۷]؛ «آنانی که بعد از ایمانشان کافر شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان ایمان قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند».

نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام کفر شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار کافر شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»[۱۸].

سوره قصص، آیه 61

Ra bracket.png أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ [قصص–61] La bracket.png[۱۹]؛ «آیا آن‌که به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژده‌اش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهره‌مند ساخته، اما در روز قیامت باید حساب پس بدهد؟!».

سوره زمر، آیه 9

Ra bracket.png أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... [زمر–9] La bracket.png[۲۰]؛ «آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال سجده و قیام به درگاه خدا رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت خداوند امیدوار است ...».

سوره زمر، آیه 22

Ra bracket.png أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... [زمر–22] La bracket.png[۲۱]؛ «آیا آن‌که خداوند سینه‌اش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...».

شهادت عمار

عمّار بن یاسر سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در راه اسلام، در جنگ صفین در سال 37 هجرى در سن 93[۲۲]، یا 94 سالگی[۲۳]. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد.

آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز می‌کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. عمرو بن عاص گفت: به خدا سوگند که درباره آتش جهنم با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. معاویه که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد دوزخ و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏[۲۴].

امام علی (علیه‌السلام) در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»[۲۵] و بعد بر او نماز خواند و بدون غسل در همان پیراهنش او را دفن کرد[۲۶].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج 3، ص 626.
  2. بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج ‏6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م
  3. همان.
  4. همان.
  5. همان.
  6. ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج ‏6، ص 152.
  7. الإصابة، ج ‏4، ص 473.
  8. یوسف بن عبدالله‏ ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.
  9. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627
  10. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628.
  11. عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة؛ ج 1، ص 498.
  12. طبری؛ أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک؛ ج 11، ص 563.
  13. الإصابة، ج ‏4، ص 473.
  14. الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161.
  15. در مورد ارتباط این آیه با عمار بن یاسر، ر. ک: بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 1، ص 283، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق
  16. شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 259.
  17. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637.
  18. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104.
  19. سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 615.
  20. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص 189.
  21. ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287.
  22. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق
  23. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏11، ص 509.
  24. الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197.
  25. أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74
  26. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138.