محمد بن یوسف اطفیش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
| عنوان = محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی
!نام
| تصویر =  
|محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی
| نام = محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی
|-
| نام‌های دیگر =
|محل تولد
| سال تولد = 1818 م
|الجزایر  
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد = [[الجزایر]]
|تولد
| سال درگذشت = 1914 م
|1332ق
| تاریخ درگذشت =
|-
| محل درگذشت = [[الجزایر]]
|دین
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |شیخ حاج محمد بن عیسی ازبار | شیخ حاج سعید یوسف ونتن|شیخ سلیمان بن عیسی عدون| ...}}
|اسلام
| شاگردان =
|-
| دین = [[اسلام]]
|درگذشت
| مذهب = [[اهل‌سنت]]
|1914م
| آثار =
|-
| فعالیت‌ها = 
|}
| وبگاه =
</div>
}}
'''شیخ محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی''' (1237-1332ق/ 1818-1914م)، از علمای الجزایری و صاحب آثاری در [[تفسیر]]، [[فقه]] و... او سه اثر در تفسیر نوشته است که یکی از آنها «تیسیر التفسیر» می‌باشد. وی همچنین به افتاء، خطابه و... نیز مشغول بود.
'''شیخ محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی''' از علمای الجزایری و صاحب آثاری در [[تفسیر]]، [[فقه]] و... او سه اثر در تفسیر نوشته است که یکی از آنها '''«تیسیر التفسیر»''' می‌باشد. وی همچنین به خطابه و... نیز مشغول بود.


= زندگی‌نامه =
== زندگی‌نامه ==
محمد ین یوسف بن عیسی بن صالح، ملقب به اطفیّش، درسال 1237ق/1818م، در شهر «غردایة العریقة»، در شمال صحرای [[الجزایر]] به دنیا آمد. او از عشیره آل بامحمّد در شهر بنی یزقن است و نسبش به حفصیین [[تونس]] می‌رسد.
محمد ین یوسف بن عیسی بن صالح، ملقب به اطفیّش، درسال 1237 ق برابر با 1818 م، در شهر «غردایة العریقة»، در شمال صحرای [[الجزایر]] به دنیا آمد. او از عشیره آل بامحمّد در شهر بنی یزقن است و نسبش به حفصیین [[تونس]] می‌رسد.
پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد. او سه برادر به نام‎های موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از استادان او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلی‌اش در بنی یزقن برگرداند.
پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد. او سه برادر به نام‎های موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از استادان او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلی‌اش در بنی یزقن برگرداند.
== ازدواج ==
 
=== ازدواج ===
او سه همسر برگزید و هرسه را باهم داشت. وی همچنین پدر 9 فرزند بود. هرسه همسرش از دختران علما و در ارتباط با علم و کتاب بودند.
او سه همسر برگزید و هرسه را باهم داشت. وی همچنین پدر 9 فرزند بود. هرسه همسرش از دختران علما و در ارتباط با علم و کتاب بودند.
== سفرها ==
 
شیخ، جز دو مرتبه که برای زیارت بقاع مقدسه و ادای فریضه حج سفر کرد، از میزاب خارج نشد. او در سفر اخیر (دومین سفر) در مسیر سفرش از برخی مجامع علمی مانند: [[جامع الزیتونه]] (دانشگاه زیتون) تونس و [[جامع الازهر]] (دانشگاه الازهر) [[مصر]]، بازدید و همچنین دروسی را در حرم مدنی القا کرد. البته او زیارت‎های محلی‌ای در مناطق خودشان داشت؛ در فصل‎های پاییز و بهار شیخ محمد به قراره و بریان و ورجلان و... می‌رفت و در آن مناطق به نشر علم می‌پرداخت.
=== سفرها ===  
= تحصیل و جایگاه علمی =
وی، جز دو مرتبه که برای [[زیارت]] بقاع مقدسه و ادای فریضه [[حج]] سفر کرد، از میزاب خارج نشد. او در سفر اخیر (دومین سفر) در مسیر سفرش از برخی مجامع علمی‌مانند: [[دانشگاه زیتونه تونس|دانشگاه زیتون تونس]] و [[جامع الازهر]] (دانشگاه الازهر) [[مصر]]، بازدید و همچنین دروسی را در حرم مدنی القا کرد. البته او زیارت‎های محلی‌ای در مناطق خودشان داشت؛ در فصل‎های پاییز و بهار شیخ محمد به قراره و بریان و ورجلان و... می‌رفت و در آن مناطق به نشر علم می‌پرداخت.
در 1224ق/ 1823م، مادرش او را برای آموزش قرآن به یکی از مکاتب قرآنی سپرد و او در نه‌سالگی توانست حافظ [[قرآن]] شود. محمد، اشتهای عجیبی به قرائت و کتابت و حضور در مجالس علما داشت. شیخ، هنوز عمرش از شصت سال تجاوز نکرده بود که توانست به درجه اجتهاد برسد. او با علمای حرم، یعنی شیخ زینی دحلان و حسبی‌الله شافعی، شیخ ابراهیم حقی حنفی و شیخ علیش مالکی مباحثاتی داشت و آنان بارها به تفوق علمی او شهادت می‌دادند.
 
= استادان =
== تحصیل و جایگاه علمی ==
او در حلقات درسی بسیاری از اساتید زمان خودش، از جمله اشخاص ذیل شرکت کرد:
در سال 1823 م، مادرش او را برای آموزش [[قرآن]] به یکی از مکاتب قرآنی سپرد و او در نه‌سالگی توانست حافظ [[قرآن]] شود. محمد، علاقۀ عجیبی به قرائت و کتابت و حضور در مجالس علما داشت. شیخ، هنوز عمرش از شصت سال تجاوز نکرده بود که توانست به درجه [[اجتهاد]] برسد. او با علمای حرم، یعنی شیخ زینی دحلان و حسبی‌الله شافعی، شیخ ابراهیم حقی حنفی و شیخ علیش مالکی مباحثاتی داشت و آنان بارها به تفوق علمی او شهادت می‌دادند.
 
== استادان ==
او در حلقات درسی بسیاری از استادان زمان خودش، از جمله اشخاص ذیل شرکت کرد:
# برادر بزرگش، ابراهیم بن یوسف؛
# برادر بزرگش، ابراهیم بن یوسف؛
# شیخ حاج محمد بن عیسی ازبار؛
# شیخ حاج محمد بن عیسی ازبار؛
خط ۳۸: خط ۴۲:
# شیخ بابا بن یونس؛
# شیخ بابا بن یونس؛
# شیخ حاج احمد بن داود امعیز.
# شیخ حاج احمد بن داود امعیز.
= تدریس=
 
محمد بن یوسف اطفیش، از بیست سالگی تدریس را شروع کرد و تا آخر عمر، ادامه داد. در طول این مدت، طلابی از وادی مزاب و ورجلان و جربه و جبل و... برای استفاده از وی در دروسش شرکت می‌کردند. او هرروز هفته را به‌استثنای جمعه‌ها درس داشت. شیوه تدریس او این‌گونه بود که در هریک از علومی که تدریس داشت، یک نفر را مکلف می‌کرد که متن کتاب مورد نظر (کتابی که تدریس می‌کرد) را در کلاس هنگام تدریس، بخواند و خودش در هر قسمتی از متن که نیازمند توضیح بود، به توضیح آن می‌پرداخت. وی در تعلیقه و شرح تا حدی پیش می‌رفت که طلاب درس را بفهمند. ابراهیم بن بکیر، از شاگردانش می‌گوید: «او در نیمه اول روز در مسجد و مدرسه، بسیاری از فنون و علوم را درس می‌داد».
== تدریس ==
= فتوا =
ایشان، از بیست سالگی تدریس را شروع کرد و تا آخر عمر ادامه داد. در طول این مدت، طلابی از وادی مزاب و ورجلان و جربه و جبل و... برای استفاده از وی در دروسش شرکت می‌کردند. او هرروز هفته را به‌استثنای جمعه‌ها درس داشت. شیوه تدریس او این‌گونه بود که در هریک از علومی که تدریس داشت، یک نفر را مکلف می‌کرد که متن کتاب مورد نظر (کتابی که تدریس می‌کرد) را در کلاس هنگام تدریس، بخواند و خودش در هر قسمتی از متن که نیازمند توضیح بود، به توضیح آن می‌پرداخت. وی در تعلیقه و شرح تا حدی پیش می‌رفت که طلاب درس را بفهمند. ابراهیم بن بکیر، از شاگردانش می‌گوید: «او در نیمه اول روز در مسجد و مدرسه، بسیاری از فنون و علوم را درس می‌داد».
شیخ محمد، بخشی از عصر را در هر روز به پاسخ به مسائل فقهی اختصاص داده بود. مردم از داخل مزاب و خارج از آن از الجزایر و سایر کشورها مانند [[عمان]] و [[لیبی]] و [[تونس]] و [[زنجبار]] و حتی [[استانبول]] و مصر برای سؤالات شرعی به وی مراجعه می‌کردند.
 
== فتوا ==
شیخ محمد، بخشی از عصر را در هر روز به پاسخ به مسائل فقهی اختصاص داده بود. مردم از داخل مزاب و خارج از آن از [[الجزایر]] و سایر کشورها مانند [[عمان]] و [[لیبی]] و [[تونس]] و [[زنجبار]] و حتی [[استانبول]] و [[مصر]] برای سؤالات شرعی به وی مراجعه می‌کردند.
او پس از مدتی، عده‌ای را به کار نوشتن پاسخ به مسائل شرعی گماشت. شیخ حاج سلیمان مطهری، شیخ حمو بابه و موسی، برخی از این نویسندگان بودند.
او پس از مدتی، عده‌ای را به کار نوشتن پاسخ به مسائل شرعی گماشت. شیخ حاج سلیمان مطهری، شیخ حمو بابه و موسی، برخی از این نویسندگان بودند.
= تألیف =
 
شیخ محمد، شب‌ها را به تألیف مشغول بود. شیخ ابویقظان از شاگردانش می‌گوید: این‌گونه نبود که او به تألیف کتابی بپردازد و پس از آن به سراغ کتاب بعدی برود، بلکه در آن واحد مشغول تألیف چند کتاب در چند فن مختلف بود. از نوشتن در هرکدام که خسته می‌شد، به‌عنوان استراحت به سراغ دیگری می‌رفت. او در سفر و حضر مشغول تألیف بود. البته او یک روز تعطیل در هفته داشت؛ وی جمعه‌ها را به استراحت می‌پرداخت و گاهی برای تفریح به باغ شخصی‌اش می‌رفت. البته در دهه آخر عمرش، پنج‎شنبه‌ها را نیز به آن افزود.
== تألیف ==
= وفات =
وی، شب‌ها را به تألیف مشغول بود. شیخ ابویقظان از شاگردانش می‌گوید: این‌گونه نبود که او به تألیف کتابی بپردازد و پس از آن به سراغ کتاب بعدی برود، بلکه در آن واحد مشغول تألیف چند کتاب در چند فن مختلف بود. از نوشتن در هرکدام که خسته می‌شد، به‌عنوان استراحت به سراغ دیگری می‌رفت. او در سفر و حضر مشغول تألیف بود. البته او یک روز تعطیل در هفته داشت؛ وی جمعه‌ها را به استراحت می‌پرداخت و گاهی برای تفریح به باغ شخصی‌اش می‌رفت. البته در دهه آخر عمرش، پنج‎شنبه‌ها را نیز به آن افزود.
شیخ محمد، در صبح روز شنبه 23 ربیع‌الثانی 1332ق، مطابق با 21 مارس 1914م، در حدود 96 سالگی پس از مدتی مرض خفیف و تب از دنیا رفت. او را در مقبره بامحمد در بنی یزقن به خاک سپردند و قبرش در آنجا معروف است.
 
= آثار =
== آثار ==
قطب، در بسیاری از علوم شریعت کتاب نگاشت؛ در [[لغت]] و [[تاریخ]] و [[طب]] و [[منطق]] و [[حساب]] و [[فلسفه]] و [[نجوم]] و [[اخلاق]] و حتی در کشاورزی و شعر. برخی در شمارش آثار وی به سیصد اثر رسیده‌اند. اکثر این آثار، شرح کتابی مختصر یا تلخیص کتابی موسّع و یا حاشیه بر شرح دیگران بوده است. برخی آثار او معروفند، برخی مفقود شده، برخی به چاپ رسیده و برخی دیگر نیز به‌صورت خطی باقی مانده است. از آثار او می‌توان موارد ذیل را نام برد:
قطب، در بسیاری از علوم شریعت کتاب نگاشت؛ در [[لغت]] و [[تاریخ]] و [[طب]] و [[منطق]] و [[حساب]] و [[فلسفه]] و [[نجوم]] و [[اخلاق]] و حتی در کشاورزی و شعر. برخی در شمارش آثار وی به سیصد اثر رسیده‌اند. اکثر این آثار، شرح کتابی مختصر یا تلخیص کتابی موسّع و یا حاشیه بر شرح دیگران بوده است. برخی آثار او معروفند، برخی مفقود شده، برخی به چاپ رسیده و برخی دیگر نیز به‌صورت خطی باقی مانده است. از آثار او می‌توان موارد ذیل را نام برد:
* شرح النیل و شفاء العلیل (در فقه اباضی)؛
* شرح النیل و شفاء العلیل (در فقه اباضی)؛
خط ۵۳: خط ۵۹:
* داعی العمل لیوم الأمل (در تفسیر قرآن که به‌صورت خطی مانده است)؛
* داعی العمل لیوم الأمل (در تفسیر قرآن که به‌صورت خطی مانده است)؛
* تیسیر التفسیر (در تفسیر قرآن که این اثر را در اواخر عمرش، یعنی پس از هشتاد سالگی نوشته است).
* تیسیر التفسیر (در تفسیر قرآن که این اثر را در اواخر عمرش، یعنی پس از هشتاد سالگی نوشته است).
= منابع =  
 
شیخ ابراهیم بن محمد طلای، مقدمه کتاب «تیسیر التفسیر»، اثر اطفیش محمد بن یوسف، تحقیق و اخراج شیخ ابراهیم بن محمد طلای بمساعدة لجنة من الأساتذة، چاپ اول، 1425ق ‍/ 2004م، المطبعة الشرقیة، بی‌جا.
== درگذشت ==
[[رده: عالمان مسلمان]]
او در صبح روز شنبه 23 ربیع‌الثانی 1332 ق، مطابق با 21 مارس 1914 م، در حدود 96 سالگی پس از مدتی مرض خفیف و تب از دنیا رفت. او را در مقبره بامحمد در بنی یزقن به خاک سپردند و قبرش در آنجا معروف است.
[[رده: اسلام شناسان]]
 
[[رده: مفسران قرآن کریم]]
== منابع ==
 
* شیخ ابراهیم بن محمد طلای، مقدمه کتاب «تیسیر التفسیر»، اثر اطفیش محمد بن یوسف، تحقیق و اخراج شیخ ابراهیم بن محمد طلای، چاپ اول، 1425 ق ‍/ 2004 م، المطبعة الشرقیة.
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:الجزایر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۲

محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی
نام کاملمحمد بن یوسف اطفیّش یسجنی
اطلاعات شخصی
سال تولد1818 م، ۱۱۹۶ ش‌، ۱۲۳۲ ق
محل تولدالجزایر
سال درگذشت1914 م، ۱۲۹۲ ش‌، ۱۳۳۱ ق
محل درگذشتالجزایر
دیناسلام، اهل‌سنت
استادان
  • شیخ حاج محمد بن عیسی ازبار
  • شیخ حاج سعید یوسف ونتن
  • شیخ سلیمان بن عیسی عدون
  • ...

شیخ محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی از علمای الجزایری و صاحب آثاری در تفسیر، فقه و... او سه اثر در تفسیر نوشته است که یکی از آنها «تیسیر التفسیر» می‌باشد. وی همچنین به خطابه و... نیز مشغول بود.

زندگی‌نامه

محمد ین یوسف بن عیسی بن صالح، ملقب به اطفیّش، درسال 1237 ق برابر با 1818 م، در شهر «غردایة العریقة»، در شمال صحرای الجزایر به دنیا آمد. او از عشیره آل بامحمّد در شهر بنی یزقن است و نسبش به حفصیین تونس می‌رسد. پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد. او سه برادر به نام‎های موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از استادان او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلی‌اش در بنی یزقن برگرداند.

ازدواج

او سه همسر برگزید و هرسه را باهم داشت. وی همچنین پدر 9 فرزند بود. هرسه همسرش از دختران علما و در ارتباط با علم و کتاب بودند.

سفرها

وی، جز دو مرتبه که برای زیارت بقاع مقدسه و ادای فریضه حج سفر کرد، از میزاب خارج نشد. او در سفر اخیر (دومین سفر) در مسیر سفرش از برخی مجامع علمی‌مانند: دانشگاه زیتون تونس و جامع الازهر (دانشگاه الازهر) مصر، بازدید و همچنین دروسی را در حرم مدنی القا کرد. البته او زیارت‎های محلی‌ای در مناطق خودشان داشت؛ در فصل‎های پاییز و بهار شیخ محمد به قراره و بریان و ورجلان و... می‌رفت و در آن مناطق به نشر علم می‌پرداخت.

تحصیل و جایگاه علمی

در سال 1823 م، مادرش او را برای آموزش قرآن به یکی از مکاتب قرآنی سپرد و او در نه‌سالگی توانست حافظ قرآن شود. محمد، علاقۀ عجیبی به قرائت و کتابت و حضور در مجالس علما داشت. شیخ، هنوز عمرش از شصت سال تجاوز نکرده بود که توانست به درجه اجتهاد برسد. او با علمای حرم، یعنی شیخ زینی دحلان و حسبی‌الله شافعی، شیخ ابراهیم حقی حنفی و شیخ علیش مالکی مباحثاتی داشت و آنان بارها به تفوق علمی او شهادت می‌دادند.

استادان

او در حلقات درسی بسیاری از استادان زمان خودش، از جمله اشخاص ذیل شرکت کرد:

  1. برادر بزرگش، ابراهیم بن یوسف؛
  2. شیخ حاج محمد بن عیسی ازبار؛
  3. شیخ حاج سعید یوسف ونتن؛
  4. شیخ سلیمان بن عیسی عدون؛
  5. شیخ بابا بن یونس؛
  6. شیخ حاج احمد بن داود امعیز.

تدریس

ایشان، از بیست سالگی تدریس را شروع کرد و تا آخر عمر ادامه داد. در طول این مدت، طلابی از وادی مزاب و ورجلان و جربه و جبل و... برای استفاده از وی در دروسش شرکت می‌کردند. او هرروز هفته را به‌استثنای جمعه‌ها درس داشت. شیوه تدریس او این‌گونه بود که در هریک از علومی که تدریس داشت، یک نفر را مکلف می‌کرد که متن کتاب مورد نظر (کتابی که تدریس می‌کرد) را در کلاس هنگام تدریس، بخواند و خودش در هر قسمتی از متن که نیازمند توضیح بود، به توضیح آن می‌پرداخت. وی در تعلیقه و شرح تا حدی پیش می‌رفت که طلاب درس را بفهمند. ابراهیم بن بکیر، از شاگردانش می‌گوید: «او در نیمه اول روز در مسجد و مدرسه، بسیاری از فنون و علوم را درس می‌داد».

فتوا

شیخ محمد، بخشی از عصر را در هر روز به پاسخ به مسائل فقهی اختصاص داده بود. مردم از داخل مزاب و خارج از آن از الجزایر و سایر کشورها مانند عمان و لیبی و تونس و زنجبار و حتی استانبول و مصر برای سؤالات شرعی به وی مراجعه می‌کردند. او پس از مدتی، عده‌ای را به کار نوشتن پاسخ به مسائل شرعی گماشت. شیخ حاج سلیمان مطهری، شیخ حمو بابه و موسی، برخی از این نویسندگان بودند.

تألیف

وی، شب‌ها را به تألیف مشغول بود. شیخ ابویقظان از شاگردانش می‌گوید: این‌گونه نبود که او به تألیف کتابی بپردازد و پس از آن به سراغ کتاب بعدی برود، بلکه در آن واحد مشغول تألیف چند کتاب در چند فن مختلف بود. از نوشتن در هرکدام که خسته می‌شد، به‌عنوان استراحت به سراغ دیگری می‌رفت. او در سفر و حضر مشغول تألیف بود. البته او یک روز تعطیل در هفته داشت؛ وی جمعه‌ها را به استراحت می‌پرداخت و گاهی برای تفریح به باغ شخصی‌اش می‌رفت. البته در دهه آخر عمرش، پنج‎شنبه‌ها را نیز به آن افزود.

آثار

قطب، در بسیاری از علوم شریعت کتاب نگاشت؛ در لغت و تاریخ و طب و منطق و حساب و فلسفه و نجوم و اخلاق و حتی در کشاورزی و شعر. برخی در شمارش آثار وی به سیصد اثر رسیده‌اند. اکثر این آثار، شرح کتابی مختصر یا تلخیص کتابی موسّع و یا حاشیه بر شرح دیگران بوده است. برخی آثار او معروفند، برخی مفقود شده، برخی به چاپ رسیده و برخی دیگر نیز به‌صورت خطی باقی مانده است. از آثار او می‌توان موارد ذیل را نام برد:

  • شرح النیل و شفاء العلیل (در فقه اباضی)؛
  • همیان الزاد إلی دار المعاد (در تفسیر قرآن
  • داعی العمل لیوم الأمل (در تفسیر قرآن که به‌صورت خطی مانده است)؛
  • تیسیر التفسیر (در تفسیر قرآن که این اثر را در اواخر عمرش، یعنی پس از هشتاد سالگی نوشته است).

درگذشت

او در صبح روز شنبه 23 ربیع‌الثانی 1332 ق، مطابق با 21 مارس 1914 م، در حدود 96 سالگی پس از مدتی مرض خفیف و تب از دنیا رفت. او را در مقبره بامحمد در بنی یزقن به خاک سپردند و قبرش در آنجا معروف است.

منابع

  • شیخ ابراهیم بن محمد طلای، مقدمه کتاب «تیسیر التفسیر»، اثر اطفیش محمد بن یوسف، تحقیق و اخراج شیخ ابراهیم بن محمد طلای، چاپ اول، 1425 ق ‍/ 2004 م، المطبعة الشرقیة.