علی بن ابی بکر السکران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
علی بن ابی بکر السکران (۸۱۸ - ۸۹۵ هجری قمری) پیشوا و شیخ [[صوفیه]] و از علمای برجسته [[حضرموت]] در زمان خود بود. او شاعری با شعرهای فراوان است و اشعار او بیش از همه عرفانی محور در تدبر خدا و در مدح رسول است. او مسجد معروفی در شهر تریم دارد که همان مسجد شیخ علی است . و «السکران» کنیه ای است که به خاطر شدت علاقه اش به عبادت به گونه ای که دیدگانش را مست کرده است پدرش به او داده است.
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = علی بن ابی بکر السکران
| تصویر =
| نام = علی بن ابی بکر السکران
| نام‌های دیگر = السکران
| سال تولد = ۸۱۸ ق
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = حضرموت، یمن
| سال درگذشت = ۸۹۵ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = حضرموت، یمن
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار | برادرش عبدالله بن ابی‌بکر العیدروس | محمد بن حسن جمل اللیل | سعد بن علی مذحج}}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | ابن أخیه أبوبکر بن عبدالله العدنی | محمد بن عبدالرحمن الأسقع | أحمد بن عبدالله شنبل | محمد بن أحمد باجرفیل}}
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت، صوفی شافعی
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | معارج الهدایه الی ذوق جنى المعامله فی النهایه | البرقه المشیقه فی ذکر الخرقه الانیقه و شیوخ الطریقه | الدر المدهش البهی فی مناقب الشیخ سعد بن علی المذحجی}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | پیشوای صوفیان حضرموت}}
| وبگاه =
}}
'''علی بن ابی‌بکر السکران''' (۸۱۸ - ۸۹۵ هجری قمری) پیشوا و شیخ [[صوفیه]] و از علمای برجسته [[حضرموت]] در زمان خود بود<ref>الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام (PDF). الجزء الرابع. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 267. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 22 سبتمبر 2020.</ref>. او شاعری با شعرهای فراوان است و اشعار او بیش از همه عرفانی محور در تدبر خدا و در مدح رسول است. او مسجد معروفی در شهر تریم دارد که همان مسجد شیخ علی است و «السکران» کنیه‌ای است که به خاطر شدت علاقه‌اش به عبادت به گونه‌ای که دیدگانش را مست کرده است پدرش به او داده است.


 
==نسب==
 
علی بن أبی‌بکر السکران بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمد‌الباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زین‌العابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابی‌طالب|علی بن أبی‌طالب]]، و علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است.
=نسب=
علی بن أبی بكر السكران بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق )|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر )|محمد الباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زین العابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن [[امام علی (ع)|علی بن أبی طالب]]، و علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله است.


وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.


=تولد و تربیت=
==تولد و تربیت==
وی در سال 818 هجری قمری در شهر [[تریم]] حضرموت متولد شد. مادرش مریم بنت احمد بن محمد بارشید است. یک ساله بود که پدربزرگش در گذشت و سه ساله بود که پدرش نیز از دنیا رفت. به سرپرستی برادرش عبدالله عیدروس ، و عمویش عمر المحضار، رشد کرد. از دانشمندان بزرگ تریم و مجتهدین آن زمان آموزش دید. قرآن را حفظ کرد و با تجوید و بر مبنای ابو عمرو و نافع قرائت می کرد. کتاب "الحاوی الصغیر" نوشته آقای قزوینی در فقه و "القاعده -هاوی» در لغت و چندین متن در بسیاری از هنرها را حفظ شده بود. او به کتاب «تحفه المتعبد» و عمل به آن بسیار اهتمام می ورزید همچنین به کتاب های امام غزالی به ویژه کتاب «إحیاء علوم الدین» بسیار علاقه داشت و بیست و پنج مرتبه آن را نزد برادرش عبدالله العیدروس خواند و در پایان هر بار، برادرش برای او ضیافتی برای طلاب و فقرا برپا می کرد.
وی در سال 818 هجری قمری در شهر [[تریم]] حضرموت متولد شد. مادرش مریم بنت احمد بن محمد بارشید است. یک ساله بود که پدربزرگش در گذشت و سه ساله بود که پدرش نیز از دنیا رفت. به سرپرستی برادرش عبدالله عیدروس و عمویش عمرالمحضار رشد کرد. از دانشمندان بزرگ‌تریم و مجتهدین آن زمان آموزش دید<ref>الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 767.</ref>. قرآن را حفظ کرد و با تجوید و بر مبنای ابو عمرو و نافع قرائت می‌کرد. کتاب "الحاوی الصغیر" نوشته آقای قزوینی در فقه و "القاعده -هاوی» در لغت و چندین متن در بسیاری از هنرها را حفظ شده بود. او به کتاب «تحفه المتعبد» و عمل به آن بسیار اهتمام می‌ورزید همچنین به کتاب‌های امام غزالی به ویژه کتاب «إحیاء علوم الدین» بسیار علاقه داشت و بیست و پنج مرتبه آن را نزد برادرش عبدالله العیدروس خواند و در پایان هر بار، برادرش برای او ضیافتی برای طلاب و فقرا برپا می‌کرد.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 200.</ref>
 
=اساتید=
او به الشحر و الغیل سفر کرد و به مدت چهار سال در آنجا ماند و از درس فقها بهره برد و بر دانش خود افزود. سپس به عدن و زبید رفت و از دانشمندان آنجا آموخت. سپس به در سال 849 ق، به حرمین شریفین رفت و حج و عمره به جا آورد و جدش را زیارت کرد و از علمای زیادی در آنجا کسب علم کرد، سپس به تریم بازگشت . از جمله اساتیدی او عبارتند از:
 
عمویش عمر بن عبد الرحمن المحضار
 
برادرش عبد الله بن أبی بكر العیدروس
 
محمد بن حسن جمل اللیل
 
سعد بن علی مذحج
 
محمد بن علی مولى عیدید
 
محمد بن أحمد بافضل
 
محمد بن علی باعدیلة
 
إبراهیم بن محمد باهرمز
 
محمد بن أحمد باغشیر
 
عبد الله بن محمد باغشیر
 
عبد الله بن عبد الرحمن باوزیر
 
مسعود بن سعد باشكیل
 
=شاگردان=
وقتی به تریم آمد، خود را وقف تدریس و فتوا و قضاوت کرد. افراد بسیاری در زمینه های مختلف از او کسب علم کردند. از جمله ایشان:
 
عمر بن عبد الرحمن صاحب الحمراء
 
ابن أخیه أبو بكر بن عبد الله العدنی
 
محمد بن عبد الرحمن الأسقع
 
أحمد بن عبد الله شنبل
 
محمد بن أحمد باجرفیل
 
قاسم بن محمد العراقی
 
محمد بن سهل باقشیر
 
محمد بن عبد الرحمن باصهی
 
=سخنان او=
برخی از سخنان و نصیحت های ایشان از این قرار است:
 
با همه خوب باش و نیت های آنها را به خدا واگذار؛
 
خود را عادت دهید که بر مردم خرده گیر نباشید؛
 
آموزش پسر توسط شخص دیگری غیر از پدر بهتر است. زیرا تربیت پدر به پسر، سخت گیری به دنبال دارد و کم کاری فرزند ممکن است عاق والدین به بار آورد.
 
ادب باطن و ادب ظاهری اثر دارد، پس اگر پسر آدم گناه کند دلها از او بیزار می شود. و اگر پشیمان شود، این پشیمانی در دل ها اثر می کند و دلها به او متمایل می شود. این پشیمانی لازم است.
 
=شعرهای او=
اگر نگاهی به شعر او بیندازیم، احساسات ملی را در آن می‌یابیم و از فضای عرفانی فراتر نمی‌رود و نمونه‌ای از آن را با تکه‌هایی از شعرهای مطول او می‌آوریم:  
 
................................. في الكون وعجائبه
 
سبحان من فطر الكونين مقتدرا.....................وشق رتقهما في الروح والصور
 
وأحكم الكل في إتقان صنعته.......................وأحسن الخلق والإبداع في الفطر
 
وزين الكون في ترتيب محكمه.......................كنظم عقد من الياقوت والدرر
 
وانظر عجائبه تشهد لموجده........................منطوق ذراته في كل منتشر
 
لا يشهد الكون إلا من مكونه........................ولا الوجود سوى جود لمقتدر
 
إن تملت في الكون آيات موسعة.....................يطول مجموعها في مشهد النظر
 
فارجع لأنموذج يحكي عجائبها.......................ويشهد الكون في المأثور والأثر
 
فقد طوى الكون رب في عوالمه......................بكل أسراره في الهيكل البشري
 
وقد توسع في أنوار جوهره.........................ووسع أسراه في الجوهر الخطر
 
ومن تمكن في هذا رأى عجبا........................في كل كليه والجزء والثمر
 
.................................. منظر قومي
 
فأعظم بسادات حووا في انتسابهم...................على شرفي مجد يطول ويكبر
 
بنو علوي الأكرمون بهم علت........................تريم ومن فيها يعز ويفخر
 
محبهم والجار يسمو بفضلهم........................وفضل نداهم للأباعد يغمر
 
وأسرارهم تمتد من بحر أحمد.......................إلى جاههم أم البرايا وكبروا
 
.................................. في العلم
 
بالعلم يعلو الورى مجدا ويفتخر..................وينبت الخير والأنوار تنتشر
 
فالعلم أس أصول المجد أجمعها....................وفضله ليس يحصيه لنا بشر
 
لا غنية عنه في الدنيا وآخرة.....................فالعلم للقلب غيث هاطل غمر
 
تحيى القلوب بفيض العلم زاكية...................بكل فضل ومجد ياله ثمر
 
يحكي رياضا زهت في حسن بهجتها...................مطولة في الضحى أغصانها الخضر
 
لا فخر كالعلم فيه كل منفعة......................وفضله في كلا الدارين منتشر
 
والجهل داء عضال مهلك وبه.......................لا شك يدرس رسم الخير والأثر
 
كم فوت الجهل للسادات من خبر....................وكنز علم وآيات بها اشتهروا
 
 
=تالیفات=
گروهی از علما او را با طبقه بندی نیکو و سیر و سلوک و بیان نیکو و فصاحت کامل توصیف کرده اند. کتابهای او در موضوعات مختلف از جمله در تکبیر آغازین، افتتاحیه، پناه بردن و بسمله، و نیز در نکاح، احکام صرف و نحو و علم الوقت بسیار است.


«معارج الهدایة إلى ذوق جنى المعاملة فی النهایة»
==اساتید==
او به الشحر و الغیل سفر کرد و به مدت چهار سال در آنجا ماند و از درس فقها بهره برد و بر دانش خود افزود. سپس به عدن و زبید رفت و از دانشمندان آنجا آموخت. سپس به در سال 849 ق، به حرمین شریفین رفت و حج و عمره به جا آورد و جدش را زیارت کرد و از علمای زیادی در آنجا کسب علم کرد، سپس به تریم بازگشت. از جمله اساتیدی او عبارتند از<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 980.</ref>:
* عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار
* برادرش عبدالله بن أبی‌بکر العیدروس
* محمد بن حسن جمل اللیل
* سعد بن علی مذحج
* محمد بن علی مولى عیدید
* محمد بن أحمد بافضل
* محمد بن علی باعدیلة
* إبراهیم بن محمد باهرمز
* محمد بن أحمد باغشیر
* عبدالله بن محمد باغشیر
* عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر
* مسعود بن سعد باشکیل


«البرقة المشیقة فی ذكر الخرقة الأنیقة وشیوخ الطریقة»
==شاگردان==
وقتی به تریم آمد، خود را وقف تدریس و فتوا و قضاوت کرد. افراد بسیاری در زمینه‌های مختلف از او کسب علم کردند. از جمله ایشان:
* عمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء
* ابن أخیه أبوبکر بن عبدالله العدنی
* محمد بن عبدالرحمن الأسقع
* أحمد بن عبدالله شنبل
* محمد بن أحمد باجرفیل
* قاسم بن محمد العراقی
* محمد بن سهل باقشیر
* محمد بن عبدالرحمن باصهی


«الدر المدهش البهی فی مناقب الشیخ سعد بن علی المذحجی»
==تالیفات==
گروهی از علما او را با حسن نگارش و بیان نیکو و فصاحت کامل توصیف کرده‌اند. کتاب‌های او در موضوعات مختلف از جمله در تکبیر‌الحرام، آغاز نماز، تعوذ و بسم‌الله گفتن و نیز در نکاح، احکام صرف و نحو و علم‌الوقت بسیار است. همچنین توصیه نامه‌ای نافع
در تقوی و اهمیت کسب علم و دانش و فضیلت دارد. از جمله تالیفات او عبارتند از:
* «معارج الهدایة إلى ذوق جنى المعاملة فی النهایة»
* «البرقة المشیقة فی ذکر الخرقة الأنیقة وشیوخ الطریقة»
* «الدر المدهش البهی فی مناقب الشیخ سعد بن علی المذحجی»
* دیوان شعر أکثره فی علوم الصوفیة وفی الحضرات الربانیة


دیوان شعر أكثره فی علوم الصوفیة وفی الحضرات الربانیة
==فرزندان==
او هفت پسر و پنج دختر دارد، و دختران: بهیه، علویه، رقیه، مریم، عایشه، و پسران: عبدالرحمن، محمد، عمر، عبدالله، علوی، حسن و ابوبکر.<ref> المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 130. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref>


=فرزندان=
==وفات==
او هفت پسر و پنج دختر دارد، و دختران: بهیه، علویه، رقیه، مریم، عایشه، و پسران: عبدالرحمن، محمد، عمر، عبدالله، علوی، حسن و ابوبکر.  
در دوازدهم محرم 895 ق در تریم درگذشت و در کنار عمویش المحضار در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد.


=وفات=
==منابع==
Batrim درگذشت در دوازدهم محرم 895 ق، و در کنار عمویش به خاک سپرده شد آل MIHDHAR در گورستان Zanbel .
الشلی, محمد بن أبی‌بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 470.


=منابع=
خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی و درر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 296.
الشالی، محمد بن ابی بکر (1402ق). شارع روی در فضایل جناب آقایان آل ابی علوی (PDF) . قسمت دوم (ویرایش دوم). صفحه 470.
خرد، محمد بن علی (1381). شکوه خیره کننده نور فریب خورد و زیبایی پر زرق و برق خیره شد . قاهره، مصر: کتابخانه میراث الازهر. صفحه 296.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: شخصیت های جهان اسلام]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:صوفیه]]
[[رده:یمن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۵

علی بن ابی بکر السکران
نام کاملعلی بن ابی بکر السکران
نام‌های دیگرالسکران
اطلاعات شخصی
سال تولد۸۱۸ ق، ۷۹۴ ش‌، ۱۴۱۵ م
محل تولدحضرموت، یمن
سال درگذشت۸۹۵ ق، ۸۶۸ ش‌، ۱۴۹۰ م
محل درگذشتحضرموت، یمن
دیناسلام، اهل سنت، صوفی شافعی
استادان
  • عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار
  • برادرش عبدالله بن ابی‌بکر العیدروس
  • محمد بن حسن جمل اللیل
  • سعد بن علی مذحج
شاگردان
  • ابن أخیه أبوبکر بن عبدالله العدنی
  • محمد بن عبدالرحمن الأسقع
  • أحمد بن عبدالله شنبل
  • محمد بن أحمد باجرفیل
آثار
  • معارج الهدایه الی ذوق جنى المعامله فی النهایه
  • البرقه المشیقه فی ذکر الخرقه الانیقه و شیوخ الطریقه
  • الدر المدهش البهی فی مناقب الشیخ سعد بن علی المذحجی
فعالیت‌ها
  • پیشوای صوفیان حضرموت

علی بن ابی‌بکر السکران (۸۱۸ - ۸۹۵ هجری قمری) پیشوا و شیخ صوفیه و از علمای برجسته حضرموت در زمان خود بود[۱]. او شاعری با شعرهای فراوان است و اشعار او بیش از همه عرفانی محور در تدبر خدا و در مدح رسول است. او مسجد معروفی در شهر تریم دارد که همان مسجد شیخ علی است و «السکران» کنیه‌ای است که به خاطر شدت علاقه‌اش به عبادت به گونه‌ای که دیدگانش را مست کرده است پدرش به او داده است.

نسب

علی بن أبی‌بکر السکران بن عبدالرحمن السَقّاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن علی بن أبی‌طالب، و علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.

وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

وی در سال 818 هجری قمری در شهر تریم حضرموت متولد شد. مادرش مریم بنت احمد بن محمد بارشید است. یک ساله بود که پدربزرگش در گذشت و سه ساله بود که پدرش نیز از دنیا رفت. به سرپرستی برادرش عبدالله عیدروس و عمویش عمرالمحضار رشد کرد. از دانشمندان بزرگ‌تریم و مجتهدین آن زمان آموزش دید[۲]. قرآن را حفظ کرد و با تجوید و بر مبنای ابو عمرو و نافع قرائت می‌کرد. کتاب "الحاوی الصغیر" نوشته آقای قزوینی در فقه و "القاعده -هاوی» در لغت و چندین متن در بسیاری از هنرها را حفظ شده بود. او به کتاب «تحفه المتعبد» و عمل به آن بسیار اهتمام می‌ورزید همچنین به کتاب‌های امام غزالی به ویژه کتاب «إحیاء علوم الدین» بسیار علاقه داشت و بیست و پنج مرتبه آن را نزد برادرش عبدالله العیدروس خواند و در پایان هر بار، برادرش برای او ضیافتی برای طلاب و فقرا برپا می‌کرد.[۳]

اساتید

او به الشحر و الغیل سفر کرد و به مدت چهار سال در آنجا ماند و از درس فقها بهره برد و بر دانش خود افزود. سپس به عدن و زبید رفت و از دانشمندان آنجا آموخت. سپس به در سال 849 ق، به حرمین شریفین رفت و حج و عمره به جا آورد و جدش را زیارت کرد و از علمای زیادی در آنجا کسب علم کرد، سپس به تریم بازگشت. از جمله اساتیدی او عبارتند از[۴]:

  • عمویش عمر بن عبدالرحمن المحضار
  • برادرش عبدالله بن أبی‌بکر العیدروس
  • محمد بن حسن جمل اللیل
  • سعد بن علی مذحج
  • محمد بن علی مولى عیدید
  • محمد بن أحمد بافضل
  • محمد بن علی باعدیلة
  • إبراهیم بن محمد باهرمز
  • محمد بن أحمد باغشیر
  • عبدالله بن محمد باغشیر
  • عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر
  • مسعود بن سعد باشکیل

شاگردان

وقتی به تریم آمد، خود را وقف تدریس و فتوا و قضاوت کرد. افراد بسیاری در زمینه‌های مختلف از او کسب علم کردند. از جمله ایشان:

  • عمر بن عبدالرحمن صاحب الحمراء
  • ابن أخیه أبوبکر بن عبدالله العدنی
  • محمد بن عبدالرحمن الأسقع
  • أحمد بن عبدالله شنبل
  • محمد بن أحمد باجرفیل
  • قاسم بن محمد العراقی
  • محمد بن سهل باقشیر
  • محمد بن عبدالرحمن باصهی

تالیفات

گروهی از علما او را با حسن نگارش و بیان نیکو و فصاحت کامل توصیف کرده‌اند. کتاب‌های او در موضوعات مختلف از جمله در تکبیر‌الحرام، آغاز نماز، تعوذ و بسم‌الله گفتن و نیز در نکاح، احکام صرف و نحو و علم‌الوقت بسیار است. همچنین توصیه نامه‌ای نافع در تقوی و اهمیت کسب علم و دانش و فضیلت دارد. از جمله تالیفات او عبارتند از:

  • «معارج الهدایة إلى ذوق جنى المعاملة فی النهایة»
  • «البرقة المشیقة فی ذکر الخرقة الأنیقة وشیوخ الطریقة»
  • «الدر المدهش البهی فی مناقب الشیخ سعد بن علی المذحجی»
  • دیوان شعر أکثره فی علوم الصوفیة وفی الحضرات الربانیة

فرزندان

او هفت پسر و پنج دختر دارد، و دختران: بهیه، علویه، رقیه، مریم، عایشه، و پسران: عبدالرحمن، محمد، عمر، عبدالله، علوی، حسن و ابوبکر.[۵]

وفات

در دوازدهم محرم 895 ق در تریم درگذشت و در کنار عمویش المحضار در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد.

منابع

الشلی, محمد بن أبی‌بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 470.

خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاءالضوی و درر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 296.

پانویس

  1. الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام (PDF). الجزء الرابع. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 267. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 22 سبتمبر 2020.
  2. الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 767.
  3. الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 200.
  4. الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 980.
  5. المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 130. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.