بهاءالدین محمد نقشبند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (عسکری)' به '[[حسن بن علی (عسکری)')
برچسب: واگردانی دستی
 
(۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = بهاءالدین محمد نقشبند
| تصویر = آرمگاه بهاءالدین نقشبند.jpg
| نام = بهاءالدین محمد نقشبند
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد = 650 ق
| محل تولد = بخارا
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی| خواجه محمد باباسماسی | سیدامیر کلال}}
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | الاورادالبهائیه | اوراد صغیر | رسالة الواردات}}
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''محمد بهاءالدین نقشبند بخاری''' بنیان‌گذار سلسلهٔ طریقت [[نقشبندیه]] بود. وی در [[محرم الحرام|محرم]] سال ۷۱۸ هجری قمری در قصر عارفان بخارا ([[ازبکستان]]) به دنیا آمد<ref>رشحات؛ ۱. ص ۹۵.</ref> او بر اصول هشتگانهٔ خواجه عبدالخالق غجدوانی سه اصل دیگر افزود. ایشان در شب دوشنبه سوم [[ربیع‌الاول]] سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌ شد.


'''محمد بهاءالدین نقشبند بخاری''' بنیانگذار سلسلهٔ طریقت [[نقشبندیه]] بود. وی در [[محرم]] سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا ([[ازبکستان]]) به دنیا آمد<ref>رشحات. ۱. صص. ۹۵.</ref> او بر اصول هشتگانهٔ خواجه [[عبدالخالق غجدوانی]] سه اصل دیگر افزود. ایشان در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در [[قصر عارفان]] دفن‌شد.
== زندگی‌نامه ==
'''بَهاءُالدّین نَقْشْبَنْد'''، خواجه ''محمدبن محمدبن محمدبخاری''، عارف نامدار و مؤسس سلسلۀ [[نقشبندیه]] که نزد ترکان به شاه نقشبند مشهور است. وی در قصر هندوان، روستایی در نزدیکی [[بخارا]] ([[ازبکستان]]) که بعدها به «قصرعرفان» شهرت یافت، به دنیا آمد. پدرش، ''بابا صاحب سرمست''، از [[صوفیان]] زمان خود بود که مزارش در نزدیکی مسجد جوزجانیۀ [[سمرقند]] قرار داشت. جد بهاءالدین که نامش را جلال‌الدین نیز ذکر کرده‌اند از مریدان خواجه ''محمدبابای سماسی''، شیخ صوفیان خواجگانی از پیروان خواجه‌ ''یوسف همدانی'' بود. وی نوه‌اش را در سومین روز تولد، نزد ''خواجه سماسی'' که به تازگی به قصر هندوان وارد شده بود، برد تا متبرک شود. سماسی نیز بهاءالدین را به فرزندخواندگی پذیرفت و او را «مقتدای روزگار» پس از خویش خواند. پدر بهاءالدین معروف به باباصاحب سرمست پیشه نقشبندی و کَمخابافی داشت، ازاین رو وی نیز که شغل پدر را پی گرفت به نقشبند ملقب گردید. ایشان همچون پدر به کمخابافی (کمخا=پارچۀ منقش رنگارنگ) اشتغال داشت؛ زیرا به‌رغم سکوت متون متقدم [[نقشبندیه]]، متون متأخر اطلاق لقب نقشبند بر او را بدین سبب دانسته‌اند.
=== نسب ===
'''محمدبن محمد بخاری''' عارف قرن هشتم و بنیان‌گذار طریقت [[نقشبندیه]] که به خواجۀ نقشبند و شاه نقشبند نیز معروف است. برخی به غلط وی را علوی دانسته و نسب او را با سیزده واسطه به علی اکبر، فرزند [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(علیه‌السلام)]]، رسانده‌اند<ref>غلام سرورلاهوری، ج ۱، ص ۵۴۹</ref> در حالی که امام فرزندی به این نام نداشته است.''بهاءالدین نقشبند'' در [[محرم الحرام|محرم]] سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد و سه روز بعد از تولد وی، جد او که از ارادتمندان طریقه خواجگان بود وی را نزد خواجه ''محمد باباسماسی'' برد و باباسماسی، بهاءالدین را به فرزندی خود پذیرفت<ref>نفحات الانس؛ ص ۳۹۰.</ref> خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و آداب طریقت را از ''سید امیر کلال'' آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در مصاحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد. البته خواجه افراد دیگر از مشایخ مانند ''زید الدین ابوبکر تایبادی'' را نیز ملاقات کرد<ref>رشحات؛ ۱. ص ۹۷.</ref>.


=== شهرت ===
دربارهٔ شهرت او (نقشبند) چند دیدگاه‌ مختلف وجود دارد از جمله:


=معرفی اجمالی=
'''دیدگاه اول''': نقشبند قریه‌ای است در اطراف بخارا و چون محمد در آن قریه به دنیا آمده‌ است وی را بدانجا منسوب کرده و نقشبند خوانده‌اند<ref>انیس الطالبین؛ ص20.</ref>.
''بهاءالدین نقشبند'' در محرم سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد و سه روز بعد از تولد وی، جد او که از ارادتمندان طریقه [[خواجگان]] بود وی را نزد خواجه محمد [[باباسماسی]] برد و باباسماسی، بهاءالدین را به فرزندی خود پذیرفت <ref>نفحات الانس. صص. ۳۹۰.</ref> خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و آداب طریقت را از [[سید امیر کلال]] آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در صحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد. البته خواجه افراد دیگر از مشایخ مانند [[زید الدین ابوبکر تایبادی|زیدالدین ابوبکر تایبادی]] را نیز ملاقات کرد<ref>رشحات. ۱. صص. ۹۷.</ref>.
 


==شهرت==
'''دیدگاه دوم''': آنکه بهاءالدین از کثرت ذکر به مرتبه‌ای دست یافت که ذکر تهلیل در قلب وی نقش بست<ref>بستان السیاحه؛ ص ۵۹۰.</ref>.
دربارهٔ شهرت او (نقشبند) چند دیدگاه‌ مختلف وجود دارد از جمله:


یکی آنکه نقشبند قریه‌ای است در اطراف بخارا و چون محمد در آن قریه به دنیا آمده‌است وی را بدانجا منسوب کرده و نقشبند خوانده‌اند<ref>انیس الطالبین. صص.20.</ref>.
'''دیدگاه سوم:''' آنکه وی مانند سایر مشایخ خواجگان اهل حرفه بوده و به پیشه نقشبندی اشتغال داشته یا در اوایل حال به این‌گونه کاری اشتغال داشته‌است<ref>دنباله جستجو در تصوف ایران؛ ص ۲۰۸.</ref>.


دوم آنکه بهاء الدین از کثرت ذکر به مرتبه‌ای دست یافت که ذکر تهلیل در قلب وی نقش بست <ref>بستان السیاحه. صص. ۵۹۰.</ref>.
به نظر می‌رسد وجه اول اساسی ندارد بدان جهت که اولاً محل تولد و مدفن بهاءالدین به اجماع صاحبان [[تراجم]] قریه قصر عارفان در یک فرسخی بخاراست. ثانیاً در اطراف بخارا هیچ قریه‌ای به نام نقشبند وجود نداشته‌ است.


سوم آنکه وی مانند سایر مشایخ خواجگان اهل حرفه بوده و به پیشه نقشبندی اشتغال داشته یا در اوایل حال به این‌گونه کاری اشتغال داشته‌است <ref>دنباله جستجو در تصوف ایران. صص. ۲۰۸.</ref>.
=== ازدواج و فرزندان ===
بهاءالدین‌ که‌ ظاهراً در جوانی‌ ازدواج‌ کرده‌ بود، فرزندانی‌ داشت‌ که‌ در منابع‌ اشارات‌ دقیقی‌ دربارۀ آنها نشده‌ است‌. تنها می‌دانیم‌ که‌ یکی‌ از دختران‌ او به‌ عقد علاءالدین‌ عطار، خلیفۀ او درآمده‌ بود و پسری‌ داشت که در زمان حیات بهاءالدین‌ درگذشت‌.
== منابعی در شرح احوال، اقوال و مقامات او ==
* '''«انیس الطالبین»''' نوشته ''صلاح بن مبارک بخاری'' که [[عبدالرحمان جامی]] منتخبی از آن را فراهم آورده و ''سلیمان عزتی'' (متوفی ۱۱۶۸) به [[زبان ترکی]] ترجمه کرده است؛
* کتاب دیگری به همین نام منسوب به حسام الدین یوسف بخارایی در سخنان واحوال بهاءالدین تالیف شده است؛
* [[محبوبیه]] خواجه ''محمدپارسا'' در مناقب بهاءالدین نوشته شده است؛
* '''«رساله بهائیه»'''، تألیف ابوالقاسم بن محمد بخاری است؛
* '''«مقامات خواجه نقشبند»،''' تألیف ''ابوالحسن محمدباقربن محمدعلی'' که در [[بمبئی]] به چاپ رسیده است.


به نظر می‌رسد وجه اول اساسی ندارد بدان جهت که اولاً مولد و مدفن بهاءالدین به اجماع صاحبان تراجم قریه قصر عارفان در یک فرسخی بخاراست. ثانیاً در اطراف بخارا هیچ قریه‌ای به نام نقشبند وجود نداشته‌است.
دو کتاب انیس‌الطالبین و مقامات خواجه نقشبند از جملۀ قدیمی‌ترین و مهم‌ترین منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند (718 - 791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع دربارۀ بهاء الدین نقشبند اغلب از کتاب انیس‌الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس‌الطالبین مشترک است. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش‌های زیادی از مقامات نقشبند با انیس‌الطالبین مشترک است و این امر نشان‌دهنده این است که احتمالا انیس‌الطالبین یکی از جمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس‌الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت‌ها است.


== طریقه نقشبند ==
=طریقه نقشبند=
بدان جهت که خانواده بهاءالدین محمد به طریقه خواجگان متمایل بودند از همان کودکی به آداب و تعالیم آنان توجه نشان داد و به حلقه آنها پیوست و بعد از مدتی در میان پیروان این طریقه مرتبه‌ای بلند یافت و در شمار مشایخ بزرگ خواجگان درآمد و به ترویج تعالیم عرفانی آنان پرداخت. طریقه خواجگان از این پس تحول یافت و با تعالیم بهاءالدین محمد نقشبند به طریقه تازه‌ای تبدیل شد. این طریقه تازه نقشبندیه نام گرفت. تعالیم نقشبند بر پیروی از [[سنت]]، حفظ [[شریعت]] و توجه به حق استوار بود. ذکر جهر، خلوت و سماع در این مشرب عرفانی پذیرفته نیست.
بدان جهت که خانواده بهاءالدین محمد به طریقه خواجگان متمایل بودند از همان کودکی به آداب و تعالیم آنان توجه نشان داد و به حلقه آنها پیوست و بعد از مدتی در میان پیروان این طریقه مرتبه‌ای بلند یافت و در شمار مشایخ بزرگ خواجگان درآمد و به ترویج تعالیم عرفانی آنان پرداخت. طریقه خواجگان از این پس تحول یافت و با تعالیم بهاءالدین محمد نقشبند به طریقه تازه‌ای تبدیل شد. این طریقه تازه نقشبندیه نام گرفت. تعالیم نقشبند بر پیروی از [[سنت]]، حفظ [[شریعت]] و توجه به حق استوار بود. ذکر جهر، خلوت و سماع در این مشرب عرفانی پذیرفته نیست.


خواجه نقشبند ارکان طریقه خود را چنین تبیین می‌کرد:
خواجه نقشبند ارکان طریقه خود را چنین تبیین می‌کرد:


«خلوت در انجمن، به ظاهر با خلق و به باطن با حق، سبحانه و تعالی» <ref>نفحات الانس. صص. ۳۹۱.</ref>.
«خلوت در انجمن، به ظاهر با خلق و به باطن با حق، سبحانه و تعالی»<ref>نفحات الانس؛ ص ۳۹۱.</ref>.
 
شاگردان و مریدان پرشماری نزد بهاءالدین پرورش یافتند و طریقه وی را رواج بخشیدند. از میان این مریدان دو خلیفه او: [[خواجه علاءالدین عطار]] و [[خواجه محمد پارسا]] نزد وی و در حلقه پیروان [[طریقه نقشبندیه]] اعتبار بیشتری داشتند و بعد از درگذشت خواجه به نشر و گسترش طریقه وی پرداختند <ref>تاریخ تصوف. ۲. صص. ۱۷۵.</ref>.
 
=آثار=


#الاورادالبهائیه؛
شاگردان و مریدان پرشماری نزد بهاءالدین پرورش یافتند و طریقه وی را رواج بخشیدند. از میان این مریدان دو خلیفه او: [[خواجه علاءالدین عطار]] و [[خواجه محمد پارسا]] نزد وی و در حلقه پیروان [[نقشبندیه|طریقه نقشبندیه]] اعتبار بیشتری داشتند و بعد از درگذشت خواجه به نشر و گسترش طریقه وی پرداختند<ref>تاریخ تصوف؛ ۲. ص ۱۷۵.</ref>.
#اوراد صغیر؛
#رسالة الواردات؛
#دلیل العاشقین؛
#حیات نامه در نصایح و مواعظ؛
#خزینه لاسرار و کشف الاخفا.


علاوه بر این خواجه محمد پارسا سخنان بهاءالدین نقشبند را در رساله‌ای به نام قدسیه جمع آورده‌است. البته تعداد و حجم اقوال بهاءالدین در این رساله اندک است و ترکیب کلمات او پیوند موضوعی ندارد، از این رو مجموعه سخنان خواجه بهاءالدین در رساله قدسیه، منظومه فکری و مشرب عرفانی او را به‌طور کامل تبیین نمی‌کند <ref>دانشنامه زبان و ادبیات فارسی. صص. ذیل رساله قدسیه.</ref>.
== آثار ==
# الاورادالبهائیه؛
# اوراد صغیر؛
# رسالة الواردات؛
# دلیل العاشقین؛
# حیات نامه در نصایح و مواعظ؛
# خزینه لاسرار و کشف الاخفا.


=درگذشت=
علاوه بر این خواجه محمد پارسا سخنان بهاءالدین نقشبند را در رساله‌ای به نام [[قدسیه]] جمع آورده‌ است. البته تعداد و حجم اقوال بهاءالدین در این رساله اندک است و ترکیب کلمات او پیوند موضوعی ندارد، از این رو مجموعه سخنان خواجه بهاءالدین در رساله قدسیه، منظومه فکری و مشرب عرفانی او را به‌طور کامل تبیین نمی‌کند<ref>دانشنامه زبان و ادبیات فارسی؛ ذیل رساله قدسیه.</ref>.
خواجه بهاءالدین در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌شد.
=منابع=


*نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او از دکتر مهیندخت معتمدی (تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۶۹).
== درگذشت ==
*قدسیّه (کلمات بهاءالدّین نقشبند)؛ با مقدمه و تصحیح احمد طاهری عراقی؛ کتابخانهٔ طهوری، تهران ۱۳۵۴.
خواجه بهاءالدین در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌ شد. هرچند پس از درگذشت بهاءالدین شاگرد و داماد او ''علاءالدین‌ عطار بخاری‌'' خلافت‌ او را بر عهده‌ گرفت‌، اما دیگر شاگردان‌ و خلفای‌ او نیز در تثبیت‌ و گسترش‌ طریقۀ نقشبندیه‌ بسیار کوشیدند. از میان‌ آنان‌ به‌ ویژه‌ خواجه‌ محمد پارسا با تألیف‌ آثار متعدد، و خواجه ''یعقوب چرخی'' با تربیت‌ عبیدالله‌ احرار ـ که این طریقه‌ را در آسیای‌ صغیر منتشر ساخت‌ ـ نقشی‌ برجسته‌ داشتند. آرامگاه بهاءالدین اکنون در بخش بهاءالدین در دوازده کیلومتری شهر بخارا واقع است که این بخش با تلفظ محاوره‌ای در بخارا به صورت «باودّین» خوانده می‌شود. مقبره بهاءالدین دارای خانقاه، مدرسه، مسافرخانه و مسجد است.
*نفحات‌الانس عبدالرحمان جامی.
==  منابع  ==
* نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او از دکتر مهیندخت معتمدی، تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۶۹.
* قدسیّه (کلمات بهاءالدّین نقشبند)؛ با مقدمه و تصحیح احمد طاهری عراقی؛ کتابخانهٔ طهوری، تهران ۱۳۵۴.
* نفحات‌الانس عبدالرحمان جامی.
* رساله بهائیه، تألیف ابوالقاسم بن محمد بخاری.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: شخصیت های جهان اسلام]]
[[رده:صوفیه]]
[[رده:تصوف ]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:طریقت نقشبدیه ]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۴

بهاءالدین محمد نقشبند
آرمگاه بهاءالدین نقشبند.jpg
نام کاملبهاءالدین محمد نقشبند
اطلاعات شخصی
روز تولد650 ق
محل تولدبخارا
دیناسلام
استادان
  • خواجه محمد باباسماسی
  • سیدامیر کلال
آثار
  • الاورادالبهائیه
  • اوراد صغیر
  • رسالة الواردات

محمد بهاءالدین نقشبند بخاری بنیان‌گذار سلسلهٔ طریقت نقشبندیه بود. وی در محرم سال ۷۱۸ هجری قمری در قصر عارفان بخارا (ازبکستان) به دنیا آمد[۱] او بر اصول هشتگانهٔ خواجه عبدالخالق غجدوانی سه اصل دیگر افزود. ایشان در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌ شد.

زندگی‌نامه

بَهاءُالدّین نَقْشْبَنْد، خواجه محمدبن محمدبن محمدبخاری، عارف نامدار و مؤسس سلسلۀ نقشبندیه که نزد ترکان به شاه نقشبند مشهور است. وی در قصر هندوان، روستایی در نزدیکی بخارا (ازبکستان) که بعدها به «قصرعرفان» شهرت یافت، به دنیا آمد. پدرش، بابا صاحب سرمست، از صوفیان زمان خود بود که مزارش در نزدیکی مسجد جوزجانیۀ سمرقند قرار داشت. جد بهاءالدین که نامش را جلال‌الدین نیز ذکر کرده‌اند از مریدان خواجه محمدبابای سماسی، شیخ صوفیان خواجگانی از پیروان خواجه‌ یوسف همدانی بود. وی نوه‌اش را در سومین روز تولد، نزد خواجه سماسی که به تازگی به قصر هندوان وارد شده بود، برد تا متبرک شود. سماسی نیز بهاءالدین را به فرزندخواندگی پذیرفت و او را «مقتدای روزگار» پس از خویش خواند. پدر بهاءالدین معروف به باباصاحب سرمست پیشه نقشبندی و کَمخابافی داشت، ازاین رو وی نیز که شغل پدر را پی گرفت به نقشبند ملقب گردید. ایشان همچون پدر به کمخابافی (کمخا=پارچۀ منقش رنگارنگ) اشتغال داشت؛ زیرا به‌رغم سکوت متون متقدم نقشبندیه، متون متأخر اطلاق لقب نقشبند بر او را بدین سبب دانسته‌اند.

نسب

محمدبن محمد بخاری عارف قرن هشتم و بنیان‌گذار طریقت نقشبندیه که به خواجۀ نقشبند و شاه نقشبند نیز معروف است. برخی به غلط وی را علوی دانسته و نسب او را با سیزده واسطه به علی اکبر، فرزند امام حسن عسکری(علیه‌السلام)، رسانده‌اند[۲] در حالی که امام فرزندی به این نام نداشته است.بهاءالدین نقشبند در محرم سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد و سه روز بعد از تولد وی، جد او که از ارادتمندان طریقه خواجگان بود وی را نزد خواجه محمد باباسماسی برد و باباسماسی، بهاءالدین را به فرزندی خود پذیرفت[۳] خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و آداب طریقت را از سید امیر کلال آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در مصاحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد. البته خواجه افراد دیگر از مشایخ مانند زید الدین ابوبکر تایبادی را نیز ملاقات کرد[۴].

شهرت

دربارهٔ شهرت او (نقشبند) چند دیدگاه‌ مختلف وجود دارد از جمله:

دیدگاه اول: نقشبند قریه‌ای است در اطراف بخارا و چون محمد در آن قریه به دنیا آمده‌ است وی را بدانجا منسوب کرده و نقشبند خوانده‌اند[۵].

دیدگاه دوم: آنکه بهاءالدین از کثرت ذکر به مرتبه‌ای دست یافت که ذکر تهلیل در قلب وی نقش بست[۶].

دیدگاه سوم: آنکه وی مانند سایر مشایخ خواجگان اهل حرفه بوده و به پیشه نقشبندی اشتغال داشته یا در اوایل حال به این‌گونه کاری اشتغال داشته‌است[۷].

به نظر می‌رسد وجه اول اساسی ندارد بدان جهت که اولاً محل تولد و مدفن بهاءالدین به اجماع صاحبان تراجم قریه قصر عارفان در یک فرسخی بخاراست. ثانیاً در اطراف بخارا هیچ قریه‌ای به نام نقشبند وجود نداشته‌ است.

ازدواج و فرزندان

بهاءالدین‌ که‌ ظاهراً در جوانی‌ ازدواج‌ کرده‌ بود، فرزندانی‌ داشت‌ که‌ در منابع‌ اشارات‌ دقیقی‌ دربارۀ آنها نشده‌ است‌. تنها می‌دانیم‌ که‌ یکی‌ از دختران‌ او به‌ عقد علاءالدین‌ عطار، خلیفۀ او درآمده‌ بود و پسری‌ داشت که در زمان حیات بهاءالدین‌ درگذشت‌.

منابعی در شرح احوال، اقوال و مقامات او

  • «انیس الطالبین» نوشته صلاح بن مبارک بخاری که عبدالرحمان جامی منتخبی از آن را فراهم آورده و سلیمان عزتی (متوفی ۱۱۶۸) به زبان ترکی ترجمه کرده است؛
  • کتاب دیگری به همین نام منسوب به حسام الدین یوسف بخارایی در سخنان واحوال بهاءالدین تالیف شده است؛
  • محبوبیه خواجه محمدپارسا در مناقب بهاءالدین نوشته شده است؛
  • «رساله بهائیه»، تألیف ابوالقاسم بن محمد بخاری است؛
  • «مقامات خواجه نقشبند»، تألیف ابوالحسن محمدباقربن محمدعلی که در بمبئی به چاپ رسیده است.

دو کتاب انیس‌الطالبین و مقامات خواجه نقشبند از جملۀ قدیمی‌ترین و مهم‌ترین منابع دربارۀ بهاءالدین نقشبند (718 - 791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع دربارۀ بهاء الدین نقشبند اغلب از کتاب انیس‌الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس‌الطالبین مشترک است. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش‌های زیادی از مقامات نقشبند با انیس‌الطالبین مشترک است و این امر نشان‌دهنده این است که احتمالا انیس‌الطالبین یکی از جمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس‌الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت‌ها است.

طریقه نقشبند

بدان جهت که خانواده بهاءالدین محمد به طریقه خواجگان متمایل بودند از همان کودکی به آداب و تعالیم آنان توجه نشان داد و به حلقه آنها پیوست و بعد از مدتی در میان پیروان این طریقه مرتبه‌ای بلند یافت و در شمار مشایخ بزرگ خواجگان درآمد و به ترویج تعالیم عرفانی آنان پرداخت. طریقه خواجگان از این پس تحول یافت و با تعالیم بهاءالدین محمد نقشبند به طریقه تازه‌ای تبدیل شد. این طریقه تازه نقشبندیه نام گرفت. تعالیم نقشبند بر پیروی از سنت، حفظ شریعت و توجه به حق استوار بود. ذکر جهر، خلوت و سماع در این مشرب عرفانی پذیرفته نیست.

خواجه نقشبند ارکان طریقه خود را چنین تبیین می‌کرد:

«خلوت در انجمن، به ظاهر با خلق و به باطن با حق، سبحانه و تعالی»[۸].

شاگردان و مریدان پرشماری نزد بهاءالدین پرورش یافتند و طریقه وی را رواج بخشیدند. از میان این مریدان دو خلیفه او: خواجه علاءالدین عطار و خواجه محمد پارسا نزد وی و در حلقه پیروان طریقه نقشبندیه اعتبار بیشتری داشتند و بعد از درگذشت خواجه به نشر و گسترش طریقه وی پرداختند[۹].

آثار

  1. الاورادالبهائیه؛
  2. اوراد صغیر؛
  3. رسالة الواردات؛
  4. دلیل العاشقین؛
  5. حیات نامه در نصایح و مواعظ؛
  6. خزینه لاسرار و کشف الاخفا.

علاوه بر این خواجه محمد پارسا سخنان بهاءالدین نقشبند را در رساله‌ای به نام قدسیه جمع آورده‌ است. البته تعداد و حجم اقوال بهاءالدین در این رساله اندک است و ترکیب کلمات او پیوند موضوعی ندارد، از این رو مجموعه سخنان خواجه بهاءالدین در رساله قدسیه، منظومه فکری و مشرب عرفانی او را به‌طور کامل تبیین نمی‌کند[۱۰].

درگذشت

خواجه بهاءالدین در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌ شد. هرچند پس از درگذشت بهاءالدین شاگرد و داماد او علاءالدین‌ عطار بخاری‌ خلافت‌ او را بر عهده‌ گرفت‌، اما دیگر شاگردان‌ و خلفای‌ او نیز در تثبیت‌ و گسترش‌ طریقۀ نقشبندیه‌ بسیار کوشیدند. از میان‌ آنان‌ به‌ ویژه‌ خواجه‌ محمد پارسا با تألیف‌ آثار متعدد، و خواجه یعقوب چرخی با تربیت‌ عبیدالله‌ احرار ـ که این طریقه‌ را در آسیای‌ صغیر منتشر ساخت‌ ـ نقشی‌ برجسته‌ داشتند. آرامگاه بهاءالدین اکنون در بخش بهاءالدین در دوازده کیلومتری شهر بخارا واقع است که این بخش با تلفظ محاوره‌ای در بخارا به صورت «باودّین» خوانده می‌شود. مقبره بهاءالدین دارای خانقاه، مدرسه، مسافرخانه و مسجد است.

منابع

  • نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او از دکتر مهیندخت معتمدی، تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۶۹.
  • قدسیّه (کلمات بهاءالدّین نقشبند)؛ با مقدمه و تصحیح احمد طاهری عراقی؛ کتابخانهٔ طهوری، تهران ۱۳۵۴.
  • نفحات‌الانس عبدالرحمان جامی.
  • رساله بهائیه، تألیف ابوالقاسم بن محمد بخاری.

پانویس

  1. رشحات؛ ۱. ص ۹۵.
  2. غلام سرورلاهوری، ج ۱، ص ۵۴۹
  3. نفحات الانس؛ ص ۳۹۰.
  4. رشحات؛ ۱. ص ۹۷.
  5. انیس الطالبین؛ ص20.
  6. بستان السیاحه؛ ص ۵۹۰.
  7. دنباله جستجو در تصوف ایران؛ ص ۲۰۸.
  8. نفحات الانس؛ ص ۳۹۱.
  9. تاریخ تصوف؛ ۲. ص ۱۷۵.
  10. دانشنامه زبان و ادبیات فارسی؛ ذیل رساله قدسیه.