محمد صاحب مرباط: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = محمد صاحب مرباط
<br>
| تصویر =
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = محمد صاحب مرباط
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = حضرموت، یمن
| سال درگذشت = ۵۵۶ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = مرباط یا ظفار قدیم، یمن
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | سالم بن بصری | سالم بن فضل | علی بن یحیى الخطیب}}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | [[علی بن احمد بامروان]] | أحمد بن محمد باعیسى | علی بن محمد الخطیب}}
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت، شافعی
| آثار = برگرداندن عقیده مردم حضرموت و ظفار از مذهب اباضیه به مذهب شافعیه
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | ریشه آل باعلوی | عالم دین | رهبر و مصلح اجتماعی}}
| وبگاه =
}}
'''محمد صاحب مرباط''' (متوفی ۵۵۶ ه)، امام، تاجر و رهبر اجتماعی با اعتبار گسترده‌ای در ظفار و [[حضرموت]] است که خانواده [[آل باعلوی]] از آن منشعب می‌شوند. او در سرزمین ظفار ساکن شد و در آنجا مشهور شد و درخشید و در آنجا مذهب شافعی از اهل‌سنت را تبلیغ کرد. او همچنین نقش خود را در تقویت روابط دو دولت منجویه در ظفار و دولت راشدیه در حضرموت ایفا کرد. او به دلیل اینکه در پایان عمر ظفار را اداره می‌کرد به «صاحب مرباط» ملقب شد؛ زیرا مرباط همان ظفار قدیم است.<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1105.</ref>


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
==نسب==
<br>
محمد بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفرالصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زین‌العابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن [[علی بن ابی‌طالب|علی بن أبی‌طالب]]، و امام علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است.<ref> المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 72. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
او چهاردهمین نوه محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.
</div>


==تولد و تربیت==
او در شهر بیت جبیر در جنوب تریم، حضرموت به دنیا آمد و در آنجا تحت تربیت پدرش بزرگ شد. قرآن را حفظ کرد و فرهنگ قرآنی یافت. مادرش فاطمه دختر محمد بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بود. سپس با پدرش، عمو و پسرعموهایش به تریم رفتند. پس از اتمام تحصیلات در تریم، برای افزایش دانش و فرهنگ، کشور را ترک کرد و سپس به حضرموت بازگشت و از آنجا در زمان حکومت خانواده منجوی به ظفار قدیم روانه شد.<ref>بلفقیه, علوی بن محمد بن أحمد (1415 هـ). من أعقاب البضعة المحمدیة الطاهرة. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 14.</ref>


محمد صاحب مربات (متوفی ۵۵۶ ه)، امام، تاجر و رهبر اجتماعی با اعتبار گسترده ای در دهفار و حدراموت است که خانواده بعراوی از آن منشع می شوند. او در سرزمین دوفر ساکن شد و در آنجا مشهور و مشهور شد و در آنجا دکترین شفیفی و ایمان سنی را به آن معرفی کرد. او همچنین نقش خود را در تقویت روابط دو کشور که با یک دولت منگی و بزرگسال در درون هادراموت زنده می مانند، بازی کرد. او به دلیل اینکه در پایان عمر آن را اداره می کرد به «صاحب مربات» ملقب شد و مربات دوفار قدیمی است.  
==اساتید==
برخی اساتید او عبارتند از:<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 147.</ref>
* سالم بن بصری
* سالم بن فضل
* علی بن یحیى الخطیب


==شاگردان==
بسیاری از دانش‌آموزان علوم در بسیاری از علوم و دانش‌ها از او بهره‌مند شدند، از جمله چهار فرزند او علوی، عبدالله، علی و احمد، و از جمله شاگردان دیگر او عبارتند از:<ref>الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الأول (الطبعة الثانیة). صفحة 392. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 30 ینایر 2021.</ref>
* [[علی بن احمد بامروان]]
* أحمد بن محمد باعیسى
* علی بن محمد الخطیب
* سعدالدین بن علی الظفاری
* علی بن عبدالله الظفاری


درصد
==فعالیت‌ها==
محمد بن علی خالق بن علاوی بن محمد بن علاوی بن ابیدالله بن احمد الموکر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر صادق بن محمد البقیر بن علی زین العابدین بن الحسین الصباح بن علی بن ابی طالب و علی شوهر فاطمه بنت محمد.  
او به کار در کشاورزی تمایل داشت و به همین دلیل همیشه به همراه خانواده و فرزندانش به بیت جبیر می‌رفت و در آنجا بر کاشت نخل‌ها و کشت انواع دانه‌ها نظارت می‌کرد و شروع به گسترش کار کشاورزی و جذب نیروی کار می‌کرد تا از کار بهره‌مند شوند و سهمی از میوه را به دست آورند و او مراقبت فصل‌های کشاورزی بود و در تریم و بیت جبیر انبارها را مرتب می‌کرد تا محصول بیشتری جا بگیرند. او علاوه بر کشاورزی به تجارت در غذا، غلات و غیر آن به ویژه در جاده حضرموت -ظفار کار می‌کرد و از ابتدای فعالیت تبلیغی تفریحی خود به ساحل ظفار اقدام به توزیع و فروش مواد غذایی نیز کرد. سپس تجارت و حمل کالا را آغاز کرد و گاهی فرزندان و عزیزانش را با خود می‌برد و ماه‌ها در مناطق ظفار می‌ماند تا اینکه در آنجا مشهور شد و مردم او را می‌شناختند.


او ۱۴مین نوه محمد پیامبر اسلام در سن و سال خود است.
او جایگاه اجتماعی و بزرگی مردمی را در ظفار و حضرموت داشت؛ زیرا او علاوه بر مقام علمی، دینی و شرعی که داشت از یک خانواده اصیل و قدیمی با سابقه نفوذ اجتماعی در منطقه از زمان جدش المهاجر بود. از این رو نزد قبایل و حاکمان دارای اعتبار بود. کاروان‌های تجاری دیگر برای عبور امن از بیت جبیر و رسیدن به ظفار در پناه و همراهی قابفله او رفت و آمد می‌کردند.


تولد و تربیت او.
خانه‌اش که به سخاوت بسیار و سخاوت بیش از حد معروف است، پناهگاه مهمان و پناهگاهی برای مسافرین بود. او بیش از ۷۰ خانه را بخشید. او به تمام خویشاوندان و نزدیکانش انفاق و بخشش می‌کرد. بیشتر اموال و نخلستان هایش در بیت جبیر بود.
او در شهر بیت جبیر در جنوب تریم، حدراموت به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و پدرش قرآن را بزرگ، حفظ و تحصیل کرد و مادرش فاطمه بنت محمد بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله. سپس با پدرش، عمو و پسرعموهایش به تریم تبدیل شد. پس از اتمام تحصیلات در تریم، برای افزایش دانش و فرهنگ خارج از کشور را ترک کرد و سپس به هادراموت بازگشت و از آنجا در زمان خانواده منجوای به دهفار باستان آواره شد.  


بزرگان او
او ساختمان مسجد باعلوی را که خانواده‌اش هنگام نقل مکان به تریم ساختند، بازسازی کرد. او روابط سیاسی و تجاری دو ایالت منجویه در ظفار را که آن زمان مرباط پایتخت آن بود و دولت راشدیه در حضرموت را بهبود بخشید و تأثیر خوبی بر بهبود شرایط بین دو کشور داشت. هنوز بسیاری از قبایل در ظفار و مهره برای حل مشکلات دینی و اجتماعی خود به سادات آل باعلوی مراجعه می‌نمایند.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 191.</ref>
او تعدادی از وقت خود را گرفت، از جمله:  


سالم بن بصره
==هجرت به ظفار==
سالم بن فاضل
او در پایان عمر به مرباط در ناحیه ظفار رفت و در آنجا اقامت گزید و به خاطر محبوبیت و محبت‌هایش نزد او می‌آمدند. او در ظفار مجالس علمی و معنوی داشت و مردم آنجا را که عقاید اباضیه داشتند را با مذهب شافعی آشنا کرد و توانست همانگونه که مردم حضرموت را به مذهب شافعیه برگرداند مردم ظفار را به این مذهب برگرداند.
علی بن یحیی ال خطیب
شاگردانش
بسیاری از دانش آموزان علوم در بسیاری از علوم و دانش ها از آن بهره مند شدند، از جمله چهار فرزند او الوی، عبدالله، علی و احمد، از جمله:


علی بن احمد بامروآن
مسجد جامع مرباط را تاسیس کرد و سند آن را در سال 551ه. ق با انگشتر خود مهر کرد.<ref> البارق الشرقی (2019). "المسجد الجامع". تویتر. مؤرشف من الأصل فی 2 ینایر 2021.</ref> او اولین کسی است که مذهب شافعیه را به ظفار وارد کرد و پس از او محمد بن علی القلعی این مذهب را در منطقه ظفار نشر داد. پس از آن علویان به مرباط رفت و آمدشان زیاد شد؛ زیرا مرباط در مسیر سفر ایشان به سمت شرق، هند و هند شرقی بود. آنها بسیاری از آداب و رسوم تریم در اذکار، مجالس، اوراد، دعاها به مناسبت‌های مختلف را به مرباط منتقل کردند.
احمد بن محمد بایسا
علی بن محمد ال خطیب
سعد الدین بن علی الظفوری
علی بن عبدالله الظفوری
کار او
او تمایل به کار در کشاورزی داشت و به همین دلیل همیشه به همراه خانواده و فرزندانش به بیت جوبیر می رفت، و در آنجا بر علف نخل و کشت دانه ها و نبض ها از همه نوع نظارت کرد و شروع به گسترش کار کشاورزی و جذب نیروی کار کرد تا از کار بهره مند شود و سهمی از میوه را به دست آورد و او از فصل های کشاورزی مراقبت کرد و فروشگاه هایی را ترتیب داد تا هم در تریم و هم در بیت جوبیر که به تعداد زیاد محصولات در سال کمک می کرد، میوه و غلات را جذب کند. او علاوه بر کشاورزی با تجارت در غذا، غلات و دیگران به ویژه در جاده هادراموت -دهفار کار می کرد و از ابتدای سفارش خود به سواحل دهفار به منظور گسترش وکالت و تفریح و استراحت به آنجا سفر می کرد و سپس تجارت و حمل کالا را آغاز می کرد و ممکن است فرزندان و دوستدارانش را با خود ببرد و ماه ها در مناطق دهفار بماند تا اینکه در آنجا مشهور شد و مردم او را می شناختند. او آن رهبری و ایستادگی مردمی را در دهفار و هادموت داشت و رهبری اش از نظر اجتماعی نمایندگی می شد؛ او از یک خانواده باستانی تبار و اقتدار اجتماعی است که از زمان پدربزرگ مهاجرش، علاوه بر پرکارهای علمی اش در علوم دینی و مشروعیت، مرتبط بوده است. بین قبایل و سلطان ها اعتبار داشت. کاروان ها در خفاش او در حال رفت و آمد بودند که از بیت جوبیر عبور کردند تا اینکه دهفار با خیال راحت رسید.


خانه اش که به سخاوت مازاد و سخاوت بیش از حد معروف است، پناهگاه مهمان و پناهگاهی برای قصاب بود و او بیش از ۷۰ خانه را گذراند. او بیشتر پول و کف دست خود را صرف تمام خویشاوندان، بیوه هایش و کف دستش در بیت جوبیر کرد. او ساختمان مسجد بِالاوی را که خانواده اش هنگام نقل مکان به تریم ساختند، بازسازی کرد. او روابط سیاسی و تجاری دو ایالت انبه دوفار را که پایتخت آن زمان ماربات بود بهبود بخشید و دولت بزرگسالان درون هادراموت که تأثیر خوبی بر بهبود شرایط بین دو کشور داشت. بسیاری از قبایل در دهفار و مهرا همچنان متعلق به مسرس هستند. البالاوی در حل بسیاری از مشکلات در امور مذهبی و اجتماعی خود.  
==فرزندان==
محمد صاحب مرباط نقطه جمع کسانی است که از آل‌باعلوی امروز وجود دارند. نسل او از دو پسرش به دو شاخه شدند که یکی از آنها علی که پدر فقیه مقدم است و دیگری علوی معروف به عموی فقیه مقدم است.


من اونو به دفار ترک کردم .
==وفات==
او در پایان عمر به پیوندی با ناحیه دوفار تبدیل شد و چوب محل اقامت پرتاب کرد و محبوب تر شد و مردم به معنای درست کار و خیریه او بودند. او در دهفار شوراهای علمی و معنوی داشت و پس از اینکه مردم آن عبادی بودند با ایمان سنی معرفی شد و توانست آن ها را به دکترین خود متقاعد کند و باورهای آن ها را مانند مورد هدرموت به اهل سنت براند و مسجد مسجد رباط را تأسیس کرد که در حدود سال ۵۵۱ ه .خ با دست راست خود آن را انتخاب کرد. مربات احیا شد و خانواده اش از آن بهره مند شدند، چرا که او یکی از اولین کسی محسوب می شد که دکترین اهل سنت شفی را به دفار معرفی کرد و پس از آن محمد بن علی قلایی ناشر دکترین اهل سنت بود. پس از آن علویان در حالی که به سمت شرق، هند و هند شرقی در راه بودند، در زمان دوها به ماربات و اطراف آن مهاجرت کردند. آن ها بسیاری از آداب و سرودهای تریم را در افکار، مهمانی ها، شوراها، دعاها، دعاها، رویدادها و غیره به ماربت منتقل کردند.
او در سال ۵۵۶ ه.ق در شهر مُرباط یا ظفار قدیم درگذشت و گنبدی بر قبر او بنا شد.<ref>خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاء الضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 172.</ref> این مقبره توسط هزاران نفر از مناطق و کشورهای مختلف زیارت می‌شود به شکلی که محل دفن او یکی از جاهای معروف در استان ظفار عمان تبدیل شد.
==منابع==
الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت (PDF). الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 463.


فرزندانش .
المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الإمام محمد صاحب مرباط سلسلة أعلام حضرموت 3 (PDF). عدن، الیمن: فرع الدراسات وخدمة التراث - أربطة التربیة الإسلامیة.
محمد صاحب مربات مجموعه کسانی از خانواده بعلاوی امروز است که فرزندان پس از او در دو پسرش شاخه شدند که یکی از آنها علی پدر فقیه معرفی شده و دیگریعلاوی معروف به عموی فقیه، سرهنگ است.


مرگش .
==پیوندهای بیرونی==
او در سال ۵۵۶ ه .خ در شهر باستانی مُربات در دهفار درگذشت و گنبدی بر قبر او بنا شد. این مقبره توسط هزاران نفر از مناطق و کشورهای مختلف بازدید می شود تا زمانی که محل دفن آن به نقطه عطفی در استان دوفار عمان تبدیل شد.
* جریدة الخلیج - [https://web.archive.org/web/20190531112538/http://www.alkhaleej.ae/supplements/page/0a974eee-152a-4ff4-a315-3259b710a95c ضریح "صاحب مرباط" یزوره الآلاف للتبرک].
 
* المرسال - [https://www.almrsal.com/post/339179 ضریح الإمام محمد بن علی صاحب مرباط].
مراجع
[[رده:عالمان]]
الحميد، صالح بن علي (1423 ه . Hadramout History (PDF). قسمت دوم . Sana'a, Yemen: Guidance Library. صفحه 463.
[[رده:عالمان اهل سنت]]
مشهور، ابوبکر بن علی (۱۴۲۲ ه . امام محمد صاحب مربات، هدرموت 3 (PDF) سری پرچم. عدن، یمن: شاخه مطالعات و خدمات میراث - انجمن های معارف اسلامی.
استناد

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۳

محمد صاحب مرباط
نام کاملمحمد صاحب مرباط
اطلاعات شخصی
محل تولدحضرموت، یمن
سال درگذشت۵۵۶ ق، ۵۴۰ ش‌، ۱۱۶۱ م
محل درگذشتمرباط یا ظفار قدیم، یمن
دیناسلام، اهل سنت، شافعی
استادان
  • سالم بن بصری
  • سالم بن فضل
  • علی بن یحیى الخطیب
شاگردان
آثاربرگرداندن عقیده مردم حضرموت و ظفار از مذهب اباضیه به مذهب شافعیه
فعالیت‌ها
  • ریشه آل باعلوی
  • عالم دین
  • رهبر و مصلح اجتماعی

محمد صاحب مرباط (متوفی ۵۵۶ ه)، امام، تاجر و رهبر اجتماعی با اعتبار گسترده‌ای در ظفار و حضرموت است که خانواده آل باعلوی از آن منشعب می‌شوند. او در سرزمین ظفار ساکن شد و در آنجا مشهور شد و درخشید و در آنجا مذهب شافعی از اهل‌سنت را تبلیغ کرد. او همچنین نقش خود را در تقویت روابط دو دولت منجویه در ظفار و دولت راشدیه در حضرموت ایفا کرد. او به دلیل اینکه در پایان عمر ظفار را اداره می‌کرد به «صاحب مرباط» ملقب شد؛ زیرا مرباط همان ظفار قدیم است.[۱]

نسب

محمد بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفرالصادق بن محمدالباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن علی بن أبی‌طالب، و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.[۲]

او چهاردهمین نوه محمد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.

تولد و تربیت

او در شهر بیت جبیر در جنوب تریم، حضرموت به دنیا آمد و در آنجا تحت تربیت پدرش بزرگ شد. قرآن را حفظ کرد و فرهنگ قرآنی یافت. مادرش فاطمه دختر محمد بن علی بن محمد بن جدید بن عبیدالله بود. سپس با پدرش، عمو و پسرعموهایش به تریم رفتند. پس از اتمام تحصیلات در تریم، برای افزایش دانش و فرهنگ، کشور را ترک کرد و سپس به حضرموت بازگشت و از آنجا در زمان حکومت خانواده منجوی به ظفار قدیم روانه شد.[۳]

اساتید

برخی اساتید او عبارتند از:[۴]

  • سالم بن بصری
  • سالم بن فضل
  • علی بن یحیى الخطیب

شاگردان

بسیاری از دانش‌آموزان علوم در بسیاری از علوم و دانش‌ها از او بهره‌مند شدند، از جمله چهار فرزند او علوی، عبدالله، علی و احمد، و از جمله شاگردان دیگر او عبارتند از:[۵]

  • علی بن احمد بامروان
  • أحمد بن محمد باعیسى
  • علی بن محمد الخطیب
  • سعدالدین بن علی الظفاری
  • علی بن عبدالله الظفاری

فعالیت‌ها

او به کار در کشاورزی تمایل داشت و به همین دلیل همیشه به همراه خانواده و فرزندانش به بیت جبیر می‌رفت و در آنجا بر کاشت نخل‌ها و کشت انواع دانه‌ها نظارت می‌کرد و شروع به گسترش کار کشاورزی و جذب نیروی کار می‌کرد تا از کار بهره‌مند شوند و سهمی از میوه را به دست آورند و او مراقبت فصل‌های کشاورزی بود و در تریم و بیت جبیر انبارها را مرتب می‌کرد تا محصول بیشتری جا بگیرند. او علاوه بر کشاورزی به تجارت در غذا، غلات و غیر آن به ویژه در جاده حضرموت -ظفار کار می‌کرد و از ابتدای فعالیت تبلیغی تفریحی خود به ساحل ظفار اقدام به توزیع و فروش مواد غذایی نیز کرد. سپس تجارت و حمل کالا را آغاز کرد و گاهی فرزندان و عزیزانش را با خود می‌برد و ماه‌ها در مناطق ظفار می‌ماند تا اینکه در آنجا مشهور شد و مردم او را می‌شناختند.

او جایگاه اجتماعی و بزرگی مردمی را در ظفار و حضرموت داشت؛ زیرا او علاوه بر مقام علمی، دینی و شرعی که داشت از یک خانواده اصیل و قدیمی با سابقه نفوذ اجتماعی در منطقه از زمان جدش المهاجر بود. از این رو نزد قبایل و حاکمان دارای اعتبار بود. کاروان‌های تجاری دیگر برای عبور امن از بیت جبیر و رسیدن به ظفار در پناه و همراهی قابفله او رفت و آمد می‌کردند.

خانه‌اش که به سخاوت بسیار و سخاوت بیش از حد معروف است، پناهگاه مهمان و پناهگاهی برای مسافرین بود. او بیش از ۷۰ خانه را بخشید. او به تمام خویشاوندان و نزدیکانش انفاق و بخشش می‌کرد. بیشتر اموال و نخلستان هایش در بیت جبیر بود.

او ساختمان مسجد باعلوی را که خانواده‌اش هنگام نقل مکان به تریم ساختند، بازسازی کرد. او روابط سیاسی و تجاری دو ایالت منجویه در ظفار را که آن زمان مرباط پایتخت آن بود و دولت راشدیه در حضرموت را بهبود بخشید و تأثیر خوبی بر بهبود شرایط بین دو کشور داشت. هنوز بسیاری از قبایل در ظفار و مهره برای حل مشکلات دینی و اجتماعی خود به سادات آل باعلوی مراجعه می‌نمایند.[۶]

هجرت به ظفار

او در پایان عمر به مرباط در ناحیه ظفار رفت و در آنجا اقامت گزید و به خاطر محبوبیت و محبت‌هایش نزد او می‌آمدند. او در ظفار مجالس علمی و معنوی داشت و مردم آنجا را که عقاید اباضیه داشتند را با مذهب شافعی آشنا کرد و توانست همانگونه که مردم حضرموت را به مذهب شافعیه برگرداند مردم ظفار را به این مذهب برگرداند.

مسجد جامع مرباط را تاسیس کرد و سند آن را در سال 551ه. ق با انگشتر خود مهر کرد.[۷] او اولین کسی است که مذهب شافعیه را به ظفار وارد کرد و پس از او محمد بن علی القلعی این مذهب را در منطقه ظفار نشر داد. پس از آن علویان به مرباط رفت و آمدشان زیاد شد؛ زیرا مرباط در مسیر سفر ایشان به سمت شرق، هند و هند شرقی بود. آنها بسیاری از آداب و رسوم تریم در اذکار، مجالس، اوراد، دعاها به مناسبت‌های مختلف را به مرباط منتقل کردند.

فرزندان

محمد صاحب مرباط نقطه جمع کسانی است که از آل‌باعلوی امروز وجود دارند. نسل او از دو پسرش به دو شاخه شدند که یکی از آنها علی که پدر فقیه مقدم است و دیگری علوی معروف به عموی فقیه مقدم است.

وفات

او در سال ۵۵۶ ه.ق در شهر مُرباط یا ظفار قدیم درگذشت و گنبدی بر قبر او بنا شد.[۸] این مقبره توسط هزاران نفر از مناطق و کشورهای مختلف زیارت می‌شود به شکلی که محل دفن او یکی از جاهای معروف در استان ظفار عمان تبدیل شد.

منابع

الحامد, صالح بن علی (1423 هـ). تاریخ حضرموت (PDF). الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: مکتبة الإرشاد. صفحة 463.

المشهور, أبوبکر بن علی (1422 هـ). الإمام محمد صاحب مرباط سلسلة أعلام حضرموت 3 (PDF). عدن، الیمن: فرع الدراسات وخدمة التراث - أربطة التربیة الإسلامیة.

پیوندهای بیرونی

  1. الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1105.
  2. المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 72. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.
  3. بلفقیه, علوی بن محمد بن أحمد (1415 هـ). من أعقاب البضعة المحمدیة الطاهرة. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 14.
  4. الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 147.
  5. الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الأول (الطبعة الثانیة). صفحة 392. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 30 ینایر 2021.
  6. الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 191.
  7. البارق الشرقی (2019). "المسجد الجامع". تویتر. مؤرشف من الأصل فی 2 ینایر 2021.
  8. خرد, محمد بن علی (2002). غرر البهاء الضوی ودرر الجمال البدیع البهی. القاهرة، مصر: المکتبة الأزهریة للتراث. صفحة 172.