ابوماریه قحطانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
ابوماریه القحطانی یا ابوماریا القحطانی شرعی عام [[جبهة النصرة]] بود.
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ابوماریه قحطانی
| تصویر = ابوماریه قحطانی.jpg
| نام =
| نام‌های دیگر =ابوماریا القحطانی،  هراری، جبوری عراقی
| سال تولد = 1982 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد =[[عراق]]
| سال درگذشت = 2014 م
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی || }}
| وبگاه =
}}
'''ابوماریه قحطانی''' یا ابوماریا القحطانی شرعی عام [[جبهة النصرة]] بود. او با [[داعش]] همکاری می‌کرد. در زمان حکومت بریمر آمریکایی به سال 2004 م، وارد دستگاه پلیس شد و در موصل فعالیت می‌کرد.


==خاستگاه==
== زندگی‌نامه ==
او به‌خاطر نام روستایش در عراق مشهور به هراری است. چنان‌که جبوری عراقی نیز خوانده می‌شود.  
او به‌خاطر نام روستایش در [[عراق]] مشهور به هراری و با نام جبوری عراقی نیز خوانده می‌شود. ابوماریه قحطانی جبوری هرچند مدعی است که در زمان [[صدام حسین|صدام]] تحصیل می‌کرده و کتاب «التوحید» را از هراس نیروهای امنیتی پنهان نموده، اما جزء سربازان ملیشیای فداییان صدام خدمت می‌کرده است. در زمان حکومت بریمر آمریکایی به سال 2004 م، وارد دستگاه پلیس شد و در خیابان بغداد در موصل فعالیت می‌کرد. پس از تهدیدش توسط مبارزان توبه کرد و به آنان پیوست. او پس از مدت کوتاهی دستگیر شد و چند سال را در زندان گذراند. در زندان نزد شیخ منحرفی با نام میّاحی تحصیل کرد و بیشترین تأثیر را از او گرفت.  


او در سال 2004م پلیس بود. ابوماریه قحطانی جبوری هرچند مدعی است که در زمان صدام تحصیل می‌کرده و کتاب "التوحید" را از هراس نیروهای امنیتی پنهان می‌کرده، اما جزء سربازان ملیشیای فداییان صدام خدمت می‌کرده است. بعداً در زمان حکومت بریمر امریکایی وارد دستگاه پلیس شد و در خیابان بغداد در موصل فعالیت می‌کرد. پس از تهدیدش توسط مبارزان توبه کرد و به آنان پیوست. او پس از مدت کوتاهی دستگیر شد و چند سال را در زندان گذراند. در زندان نزد شیخ منحرفی با نام میّاحی تحصیل کرد که رویکرد خود را پنهان می‌کرد. او بیشتری تأثیر را بر ابوماریه قحطانی گذاشت.
ابوماریه پس از خروج از زندان به‌عنوان شرعی در بخش راست موصل فعالیت کرد. سپس به واحد حسبه و ارتباطات عشایری در دولت اسلامی عراق منتقل شد. در این مدت، فعالیتش معطوف به تقویت جایگاه خودش بود و این مسأله حساسیت نیروهای امنیتی این حکومت خودخوانده را در پی داشت. اما دستگیری او توسط نیروهای پلیس و تسلیمش به صلیب سرخ مانند از تحقیق تواسط عناصر دولت اسلامی شد. او در زندان تلاش کرد افراد را به خود نزدیک سازد و از همکاری با دولت خوانده مزبور دور کند. او پس از فرار از زندان به [[سوریه]] این راه را ادامه داد. چنان‌که عشایر را نیز علیه آن تحریک می‌کرد.


ابوماریه پس از خروج از زندان به عنوان شرعی در بخش راست موصل فعالیت کرد. سپس به واحد حسبه و ارتباطات عشائری در دولت اسلامی عراق منتقل شد. در این مدت، فعالیتش معطوف به تقویت جایگاه خودش بود و این مسأله حساسیت نیروهای امنیتی این حکومت خودخوانده را در پی داشت. اما دستگیری او توسط نیروهای پلیس و تسلیمش به صلیب سرخ مانند از تحقیق تواسط عناصر دولت اسلامی شد. او در زندان تلاش کرد افراد را به خود نزدیک سازد و از همکاری با دولت خوانده‌ی مزبور دور کند. او پس از فرار از زندان به سوریه این راه را ادامه داد. چنان‌که، عشائر را نیز علیه آن تحریک می‌کرد.
==فعالیت‌ها==
با سقوط مراکز اداری قحطانی، پشیمان شده و توبه کرد و در زندان بوکا نه ماه زندانی بود. در این زمان که نسل اول مبارزان سلفی ـ جهادی کشته یا دستگیر شده بودند. گفته شده است که پس از مدتی از منصب خود عزل شد. با‌ آنکه گفته شده سطح و جایگاه او در حدی بود که رابط جولانی و ایمن ظواهری بوده است. وی در دوره شرعی‌های بدنامی‌ مانند بهجت و عزّو به‌کار گرفته شد و فرصت‌طلبانه به میدان فعالیت وارد شد. چنان‌که او به‌راحتی فتاوای قتل صادر می‌کرد. او اجازه افتا بر اساس آرای [[ابن‌تیمیه]] را از پس زندان به یک‌باره از شیخ کذاب و فراری از جنگ ابوعبدالله میّاحی دریافت کرد. او به‌رغم آنکه در مباحث علمی بسیار سطحی بود، القاب مطنطنی مانند ابوحمزه، ابومصعب، قحطانی، شمّری و ... را برای خود به‌کار می‌برد.


==فعالیت‌های جهادی ـ سلفی==
=== همکاری با جبهة النصرة و داعش ===
و با سقوط مراکز اداری او توبه کرد و در زندان بوکا نه ماه زندانی بود. در این زمان که نسل اول مبارزان سلفی ـ جهادی کشته یا دستگیر شده بودند.
ابوماریه قحطانی در 2011م در موصل با دولت اسلامی [[عراق]] همکاری می‌کرد. او به بهانه درمان خود یک با گرفتن دو میلیون دینار پس از کسب اجازه به [[سوریه]] رفت و بار دیگر به‌بهانۀ درمان همسرش هفتصد دلار گرفت. اما با طولانی شدن این مدت، مسئولان ولایت نینوا به این نتیجه رسیدند که او گریخته است. بعدها معلوم شد که او در یک لباس‌فروشی در [[دمشق]] کار می‌کند.
وقتی [[ابومحمد جولانی]] برای مشورت با [[ابوبکر بغدادی]] به [[عراق]] آمده بود، نزد او برای به‌کارگیری ابوماریه قحطانی شفاعت کرد. چنان‌که، بعد از تأسیس [[جبهة النصرة]] او را به‌خاطر نیاز به‌کار گرفت. اما اعتراض مخالفان او تأثیری در این امر نداشت. بدین صورت او بدون برخورداری از جایگاه علمی جزء شرعی‌های جبهة النصرة قرار گرفت.
او در خلال تبلیغ و تدریس‌های خود دولت [[داعش]] را در زمره خوارج معرفی می‌کرد و به ترویج باورهای جریان سروری می‌پرداخت.


گفته شده است که پس از مدتی از منصب خود عزل شد. با‌ آن‌که، گفته شده سطح و جایگاه او در حدّی بود که رابط جولانی و ایمن الظواهری بوده است.
== جستارهای وابسته ==
* [[عراق]]
* [[سوریه]]
* [[داعش]]
* [[جبهة النصرة]]
* [[ابوبکر بغدادی]]
* [[ابومحمد جولانی]]


او در دوره شرعی‌های بدنامی‌مانند بهجت و عزّو،  به‌کار گرفته شد و فرصت‌طلبانه به میدان فعالیت وارد شد. چنان‌که، او به‌راحتی فتاوای قتل صادر می‌کرد.
== منابع ==
* ر. ک: ذبیح‌الله نعیمیان، ''جریان‌شناسی سوریه''، انتشارت مجمع تقریب مذاهب اسلامی، قم 1402 ش.


او اجازه افتاء بر اساس آرای [[ابن‌تیمیه]] را از پس سیم زندان به یک‌باره از شیخ کذّاب و فراری از جنگ ابوعبدالله المیّاحی دریافت کرد. او به‌رغم آن‌که در مباحث علمی بسیار سطحی بود، القاب مطنطنی مانند ابوحمزه، ابومصعب، قحطانی، شمّری و... را برای خود به‌کار می‌برد.
[[رده:شخصیت‌ها]]
 
[[رده:سوریه]]
==همکاری با داعش و جدایی از آن==
 
[[ابوماریه القحطانی]] در 2011م در [[موصل]] با دولت اسلامی عراق همکاری می‌کرد. او به بهانه‌ی درمان خود یک با گرفتن دو میلیون دینار پس از کسب اجازه به سوریه رفت و بار دیگر به‌بهانه‌ی درمان همسرش هفتصد دلار گرفت. اما با طولانی شدن این مدت، مسئولان ولایت نینوا به این نتیجه رسیدند که او گریخته است. بعدها معلوم شد که او در یک لباس‌فروشی در دمشق کار می‌کند.
 
==همکاری با [[جبهة النصرة]]==
 
وقتی [[ابومحمد جولانی]] برای مشورت با [[ابوبکر بغدادی]] به عراق آمده بود، نزد او برای به‌کارگیری ابوماریه قحطانی شفاعت کرد. چنان‌که، بعد از تأسیس [[جبهة النصرة]] او را به‌خاطر نیاز به‌کار گرفت. اما اعتراض مخالفان او تأثیری در این امر نداشت. بدین صورت او بدون برخورداری از جایگاه علمی جزء شرعی‌های جبهة النصرة قرار گرفت.
 
او در خلال تبلیغ و تدریس‌های خود دولت [[داعش]] را در زمره‌ی خوارج معرفی می‌کرد و به ترویج باورهای [[جریان سروری]] می‌پرداخت.<ref>ذبیح الله نعیمیان، شرعی‌های جبهة النصرة، وبلاگ: http://naimiyan.blogfa.com/post/397</ref>
 
==منبع==
 
 
______________________________________
[[رده: جریان های جهان اسلام]]
[[رده: جریان‌های سوریه]]
[[رده: جریان‌های معارض سوریه]]
[[رده: جریان‌های سلفی ـ جهادی]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

ابوماریه قحطانی
ابوماریه قحطانی.jpg
نام‌های دیگرابوماریا القحطانی، هراری، جبوری عراقی
اطلاعات شخصی
سال تولد1982 م، ۱۳۶۰ ش‌، ۱۴۰۱ ق
محل تولدعراق
سال درگذشت2014 م، ۱۳۹۲ ش‌، ۱۴۳۴ ق
دیناسلام، اهل‌سنت

ابوماریه قحطانی یا ابوماریا القحطانی شرعی عام جبهة النصرة بود. او با داعش همکاری می‌کرد. در زمان حکومت بریمر آمریکایی به سال 2004 م، وارد دستگاه پلیس شد و در موصل فعالیت می‌کرد.

زندگی‌نامه

او به‌خاطر نام روستایش در عراق مشهور به هراری و با نام جبوری عراقی نیز خوانده می‌شود. ابوماریه قحطانی جبوری هرچند مدعی است که در زمان صدام تحصیل می‌کرده و کتاب «التوحید» را از هراس نیروهای امنیتی پنهان نموده، اما جزء سربازان ملیشیای فداییان صدام خدمت می‌کرده است. در زمان حکومت بریمر آمریکایی به سال 2004 م، وارد دستگاه پلیس شد و در خیابان بغداد در موصل فعالیت می‌کرد. پس از تهدیدش توسط مبارزان توبه کرد و به آنان پیوست. او پس از مدت کوتاهی دستگیر شد و چند سال را در زندان گذراند. در زندان نزد شیخ منحرفی با نام میّاحی تحصیل کرد و بیشترین تأثیر را از او گرفت.

ابوماریه پس از خروج از زندان به‌عنوان شرعی در بخش راست موصل فعالیت کرد. سپس به واحد حسبه و ارتباطات عشایری در دولت اسلامی عراق منتقل شد. در این مدت، فعالیتش معطوف به تقویت جایگاه خودش بود و این مسأله حساسیت نیروهای امنیتی این حکومت خودخوانده را در پی داشت. اما دستگیری او توسط نیروهای پلیس و تسلیمش به صلیب سرخ مانند از تحقیق تواسط عناصر دولت اسلامی شد. او در زندان تلاش کرد افراد را به خود نزدیک سازد و از همکاری با دولت خوانده مزبور دور کند. او پس از فرار از زندان به سوریه این راه را ادامه داد. چنان‌که عشایر را نیز علیه آن تحریک می‌کرد.

فعالیت‌ها

با سقوط مراکز اداری قحطانی، پشیمان شده و توبه کرد و در زندان بوکا نه ماه زندانی بود. در این زمان که نسل اول مبارزان سلفی ـ جهادی کشته یا دستگیر شده بودند. گفته شده است که پس از مدتی از منصب خود عزل شد. با‌ آنکه گفته شده سطح و جایگاه او در حدی بود که رابط جولانی و ایمن ظواهری بوده است. وی در دوره شرعی‌های بدنامی‌ مانند بهجت و عزّو به‌کار گرفته شد و فرصت‌طلبانه به میدان فعالیت وارد شد. چنان‌که او به‌راحتی فتاوای قتل صادر می‌کرد. او اجازه افتا بر اساس آرای ابن‌تیمیه را از پس زندان به یک‌باره از شیخ کذاب و فراری از جنگ ابوعبدالله میّاحی دریافت کرد. او به‌رغم آنکه در مباحث علمی بسیار سطحی بود، القاب مطنطنی مانند ابوحمزه، ابومصعب، قحطانی، شمّری و ... را برای خود به‌کار می‌برد.

همکاری با جبهة النصرة و داعش

ابوماریه قحطانی در 2011م در موصل با دولت اسلامی عراق همکاری می‌کرد. او به بهانه درمان خود یک با گرفتن دو میلیون دینار پس از کسب اجازه به سوریه رفت و بار دیگر به‌بهانۀ درمان همسرش هفتصد دلار گرفت. اما با طولانی شدن این مدت، مسئولان ولایت نینوا به این نتیجه رسیدند که او گریخته است. بعدها معلوم شد که او در یک لباس‌فروشی در دمشق کار می‌کند. وقتی ابومحمد جولانی برای مشورت با ابوبکر بغدادی به عراق آمده بود، نزد او برای به‌کارگیری ابوماریه قحطانی شفاعت کرد. چنان‌که، بعد از تأسیس جبهة النصرة او را به‌خاطر نیاز به‌کار گرفت. اما اعتراض مخالفان او تأثیری در این امر نداشت. بدین صورت او بدون برخورداری از جایگاه علمی جزء شرعی‌های جبهة النصرة قرار گرفت. او در خلال تبلیغ و تدریس‌های خود دولت داعش را در زمره خوارج معرفی می‌کرد و به ترویج باورهای جریان سروری می‌پرداخت.

جستارهای وابسته

منابع

  • ر. ک: ذبیح‌الله نعیمیان، جریان‌شناسی سوریه، انتشارت مجمع تقریب مذاهب اسلامی، قم 1402 ش.