طاهر بن حسین بن طاهر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده: عالمان مسلمان' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''طاهر بن حسین بن طاهر''' (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
=نسب= | | عنوان = طاهر بن حسین بن طاهر | ||
طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مغفون بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن | | تصویر = | ||
| نام = طاهر بن حسین بن طاهر | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = 1184 ق | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = حضرموت، یمن | |||
| سال درگذشت = 1241 ق | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = مهره، یمن | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | أحمد بن حسن الحداد | عمر بن سقاف السقاف | حامد بن عمرالمنفر | علی بن شیخ بن شهابالدین}} | |||
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر | عبدالله بن عمر بن یحیی | عبدالله بن حسین بلفقیه | أحمد بن علی الجنید}} | |||
| دین = اسلام | |||
| مذهب = | |||
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | کفایة الخائض فی علم الفرائض | إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل | المسلک القریب لکل ناسک منیب | فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة}} | |||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی | ساماندهی مردم در مقابل هرج و مرج قبایل یافع یمن | ایجاد صلح و سازش میان قبایل | نشر علم و فرهنگ دینی میان مردم}} | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''طاهر بن حسین بن طاهر''' (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن فتنهها و اختلافات بسیار تلاش میکرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصرالدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم از ناحیه قبایل مسلح کوشید<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 142.</ref>. | |||
==نسب== | |||
طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مغفون بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن امام [[علی بن ابیطالب|علی بن أبیطالب]]، و امام علی، همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است. | |||
وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
=تولد و تربیت= | ==تولد و تربیت== | ||
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار میرفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند. | در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت یمن متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار میرفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند. | ||
= | ==اساتید== | ||
از اساتید و علمای تریم حضرموت و دیگر جاها مثل حجاز کسب علم کرد، از جمله:<ref>زبارة, محمد بن محمد بن یحیی (1348 هـ). نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: المطبعة السلفیة ومکتبتها. صفحة 16.</ref> | |||
* أحمد بن حسن الحداد | |||
* عمر بن سقاف السقاف | |||
* حامد بن عمرالمنفر | |||
* علی بن شیخ بن شهابالدین | |||
* عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء | |||
* عبدالرحمن بن عبدالله بافرج | |||
* عبدالله بن محمد بن سهل | |||
* جعفر بن أحمد الحبشی | |||
* عمر بن زین بن سمیط | |||
* عبدالله بن أحمد الهندوان | |||
* عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه | |||
* سقاف بن محمد الجفری | |||
* عیدروس بن عبدالرحمن البار | |||
* زینالعابدین بن علوی جمل اللیل | |||
* محمد بن عبدالرحمن الکزبری | |||
* أحمد بن علی البحر القدیمی | |||
برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر | ==شاگردان== | ||
برخی از برجستهترین شاگردان او عبارتند از:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 323.</ref> | |||
* برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر | |||
* عبدالله بن عمر بن یحیی | |||
* عبدالله بن حسین بلفقیه | |||
* أحمد بن علی الجنید | |||
* محسن بن علوی السقاف | |||
* محمد بن عبدالرحمن الحداد | |||
* عمر بن عیدروس الحبشی | |||
* محمد بن حسین الحبشی | |||
=فعالیتها= | |||
قبایل یافع در قرن دوازدهم هجری در [[حضرموت]] گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب بر علیه شرایط حاکم و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد مردم و بازگرداندن قوام ملت قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمیتوانستند از میان گروههای مسلح با عصبیت قبیلهای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار مسئولیت را به دوش کشید و امیدها به او بسته شد و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف راه و رسم خویش اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند. | |||
علویان در ذی الحجه 1225 هجری قمری توافق نامهای نوشتند و در دو مرحله تعداد زیادی از علویان آن را امضا کردند. سپس در محرم 1226 هجری قمری بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم جلسهای تشکیل شد و توافق نامهای مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال میشود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق میافتد ناشی از حاکمیت شرع است به امضای سران قبایل آل تمیم رسید. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند. | |||
سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت میان طاهر بن حسین و خاندان آل کثیر و اقامه حق و بازدارندگی از ظلم به (السریر) و (شبام) رفت و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند. | |||
سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت | |||
پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست. | پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست. | ||
او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر | او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر فرستاد، و نامه خود را مبنی بر تقاضای اصلاح رابطه و رفع اختلاف آن دو فرستاد و آنچه خواست اتفاق افتاد و از تنش بین آنها جلوگیری کرد. همچنین دو قبیله متخاصم آل عبدالشیخ و آل مرساف را آشتی داد. | ||
بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی | بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی داد، علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد. | ||
با وجود این، در زمانی که به | با وجود این، در زمانی که به جمعآوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر تریم را مدتها محاصره کرد، زیرا بزرگان یافع که رئیس آنها عبدالله بن عوض غرامة بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بیگناهی مانند آنها تأثیر میگذارد. | ||
طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری میدانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن | طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری میدانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بیعدالتی و فساد از سرزمینش بود. | ||
وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت. | وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت. | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار | او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار کتابهایی تألیف کرد زیرا او شاعر و سخنوری فصیح بود و از عهدنامهها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی او به دست میآید. کتابهای او عبارتند از:<ref>السقاف, عبدالله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسکندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 111.</ref> | ||
* «کفایة الخائض فی علم الفرائض» | |||
* «إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل» | |||
* «المسلک القریب لکل ناسک منیب» | |||
* فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة | |||
* دیوان شعر | |||
==وفات== | |||
پس از کنار رفتن از مسئولیت سیاسی، بقیه عمرش را به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله استان مهره یمن درگذشت. | |||
==منابع== | |||
* الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 388. | |||
* المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 587. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده:یمن]] | |||
[[رده: عالمان]] | |||
[[رده: | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۲
طاهر بن حسین بن طاهر | |
---|---|
نام کامل | طاهر بن حسین بن طاهر |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1184 ق، ۱۱۴۹ ش، ۱۷۷۱ م |
محل تولد | حضرموت، یمن |
سال درگذشت | 1241 ق، ۱۲۰۴ ش، ۱۸۲۶ م |
محل درگذشت | مهره، یمن |
دین | اسلام |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن فتنهها و اختلافات بسیار تلاش میکرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصرالدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم از ناحیه قبایل مسلح کوشید[۱].
نسب
طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مغفون بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن امام علی بن أبیطالب، و امام علی، همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.
وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت یمن متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار میرفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.
اساتید
از اساتید و علمای تریم حضرموت و دیگر جاها مثل حجاز کسب علم کرد، از جمله:[۲]
- أحمد بن حسن الحداد
- عمر بن سقاف السقاف
- حامد بن عمرالمنفر
- علی بن شیخ بن شهابالدین
- عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء
- عبدالرحمن بن عبدالله بافرج
- عبدالله بن محمد بن سهل
- جعفر بن أحمد الحبشی
- عمر بن زین بن سمیط
- عبدالله بن أحمد الهندوان
- عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه
- سقاف بن محمد الجفری
- عیدروس بن عبدالرحمن البار
- زینالعابدین بن علوی جمل اللیل
- محمد بن عبدالرحمن الکزبری
- أحمد بن علی البحر القدیمی
شاگردان
برخی از برجستهترین شاگردان او عبارتند از:[۳]
- برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر
- عبدالله بن عمر بن یحیی
- عبدالله بن حسین بلفقیه
- أحمد بن علی الجنید
- محسن بن علوی السقاف
- محمد بن عبدالرحمن الحداد
- عمر بن عیدروس الحبشی
- محمد بن حسین الحبشی
فعالیتها
قبایل یافع در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب بر علیه شرایط حاکم و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد مردم و بازگرداندن قوام ملت قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمیتوانستند از میان گروههای مسلح با عصبیت قبیلهای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار مسئولیت را به دوش کشید و امیدها به او بسته شد و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف راه و رسم خویش اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.
علویان در ذی الحجه 1225 هجری قمری توافق نامهای نوشتند و در دو مرحله تعداد زیادی از علویان آن را امضا کردند. سپس در محرم 1226 هجری قمری بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم جلسهای تشکیل شد و توافق نامهای مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال میشود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق میافتد ناشی از حاکمیت شرع است به امضای سران قبایل آل تمیم رسید. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند.
سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت میان طاهر بن حسین و خاندان آل کثیر و اقامه حق و بازدارندگی از ظلم به (السریر) و (شبام) رفت و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند.
پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست.
او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر فرستاد، و نامه خود را مبنی بر تقاضای اصلاح رابطه و رفع اختلاف آن دو فرستاد و آنچه خواست اتفاق افتاد و از تنش بین آنها جلوگیری کرد. همچنین دو قبیله متخاصم آل عبدالشیخ و آل مرساف را آشتی داد.
بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی داد، علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.
با وجود این، در زمانی که به جمعآوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر تریم را مدتها محاصره کرد، زیرا بزرگان یافع که رئیس آنها عبدالله بن عوض غرامة بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بیگناهی مانند آنها تأثیر میگذارد.
طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری میدانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بیعدالتی و فساد از سرزمینش بود.
وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت.
تالیفات
او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار کتابهایی تألیف کرد زیرا او شاعر و سخنوری فصیح بود و از عهدنامهها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی او به دست میآید. کتابهای او عبارتند از:[۴]
- «کفایة الخائض فی علم الفرائض»
- «إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل»
- «المسلک القریب لکل ناسک منیب»
- فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة
- دیوان شعر
وفات
پس از کنار رفتن از مسئولیت سیاسی، بقیه عمرش را به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله استان مهره یمن درگذشت.
منابع
- الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 388.
- المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 587.
پانویس
- ↑ القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 142.
- ↑ زبارة, محمد بن محمد بن یحیی (1348 هـ). نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: المطبعة السلفیة ومکتبتها. صفحة 16.
- ↑ الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 323.
- ↑ السقاف, عبدالله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسکندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 111.