۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت میکند که حکم ارتداد بر کسی صادر میشود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمیشود.<br> | همه روایات و نظریات فقهی متذکر شده، بر این دلالت میکند که حکم ارتداد بر کسی صادر میشود که آن فرد اولاً به اصول و مبانی دین و ضرور بودن آن علم داشته باشد و ثانیا بخواهد آن را از روی اختیار و تعمد به عللی انکار کند؛ پس هیچ گاه کسی که در حال تحقیق و جستوجو برای استقرار ایمان و اعتقاد است اگر تردید کند، مرتد نیست و احکام ارتداد بر او بار نمیشود.<br> | ||
فاضل هندی در کشف اللثام آورده است که شبهه مانع اعتقاد تقلیدی نمیشود و باید در مهلت سه روزه استتابه بکوشد شبههاش برطرف شود و اگر برطرف نشد، باید تقلیداً اعتقاد بیاورد و پس از آن شبههاش برطرف شود.<ref>فاضل هندی، ج2، ص 436.</ref><br> | فاضل هندی در کشف اللثام آورده است که شبهه مانع اعتقاد تقلیدی نمیشود و باید در مهلت سه روزه استتابه بکوشد شبههاش برطرف شود و اگر برطرف نشد، باید تقلیداً اعتقاد بیاورد و پس از آن شبههاش برطرف شود.<ref>فاضل هندی، ج2، ص 436.</ref><br> | ||
8. شیخ عبداللّه مامقانی میگوید: اگر ]مرتد[ بگوید: شبههام را حل کنید، گفته میشود: حالا به توبه ظاهری ملتزم شو؛ سپس شبهه اش تبیین، و به او مهلت داده میشود تا شبههاش حل شود و اگر سه روز گذشت و قانع نشد ]= شبهه اش حل نشد[ بعد از آن ]سه روز[ کشته | 8. شیخ عبداللّه مامقانی میگوید: اگر ]مرتد[ بگوید: شبههام را حل کنید، گفته میشود: حالا به توبه ظاهری ملتزم شو؛ سپس شبهه اش تبیین، و به او مهلت داده میشود تا شبههاش حل شود و اگر سه روز گذشت و قانع نشد ]= شبهه اش حل نشد[ بعد از آن ]سه روز[ کشته میشود.<ref>مامقانی، شیخ عبداللّه، ص 505.</ref> <br> | ||
از بیان اقوال عالمان و فقیهان امامیه در این مسأله دو قول به دست میآید:<br> | از بیان اقوال عالمان و فقیهان امامیه در این مسأله دو قول به دست میآید:<br> | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
#اطلاق قول رسولاکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) که میفرماید: «من بدّل دینه فاقتلوه». | #اطلاق قول رسولاکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) که میفرماید: «من بدّل دینه فاقتلوه». | ||
#زیرا خیالها محدود نیست؛ پس به طولانی بودن بر بقا در کفر میانجامد. | #زیرا خیالها محدود نیست؛ پس به طولانی بودن بر بقا در کفر میانجامد. | ||
#از این که آن عذر برای تأخیر در توبه است، او را ارشاد میکند | #از این که آن عذر برای تأخیر در توبه است، او را ارشاد میکند.به نظر میرسد این دلیل عدم مهلت دادن نیست. | ||
#زیرا استتابه از احکام مدتدار است: یا از جهت مقدار | #زیرا استتابه از احکام مدتدار است: یا از جهت مقدار (سه روز) یا بر حسب مدتی که در آن مدّت با از بین رفتن شبههها با فکر کردن یا تذکر دادن انتظار برگشت میرود.<ref>محقق اردبیلی، ج13، ص345.</ref> <br> | ||
==رأی عالمان اهل سنت درباره حل شبهه مرتد== | ==رأی عالمان اهل سنت درباره حل شبهه مرتد== | ||
بیشتر عالمان اهل سنت نظیر شافعیه، حنبلیه و حنفیه نیز گفتهاند: اگر مرتد ادعای شبهه کند، باید به او مهلت داده شود تا توبه کند و شبهه او را رفع کنند؛ هر چند در میزان مهلت دادن و فوریت توبه آرای گوناگونی را ارائه میدهند. برای تبیین موضوع، اقوال آنان را یادآور | بیشتر عالمان اهل سنت نظیر شافعیه، حنبلیه و حنفیه نیز گفتهاند: اگر مرتد ادعای شبهه کند، باید به او مهلت داده شود تا توبه کند و شبهه او را رفع کنند؛ هر چند در میزان مهلت دادن و فوریت توبه آرای گوناگونی را ارائه میدهند. برای تبیین موضوع، اقوال آنان را یادآور میشویم:<br> | ||
===حنفیها=== | ===حنفیها=== | ||
سرخسی در کتاب مبسوطش مینویسد: اگر مرتد، مهلت و مدت طلبید 3 روز به او مهلت داده میشود؛ زیرا ظاهر این است که بر اساس شبهه ای که بر او وارد شده مرتد شده؛ پس بر ما واجب است آن شبهه را برطرف کنیم یا نیاز به فکر کردن دارد تا حق برایش روشن شود و این امکان ندارد، مگر با مهلت دادن؛ پس اگر ]مرتد[ مهلت بخواهد، بر امام واجب است به او مهلت بدهد و مدت مهلت نیز در شرع معین است که 3 روز است. اگر ]مرتد بعد از ارتدادش[ مهلت نخواهد، به دلیل ظاهر روایت همان لحظهای که مرتد شد، کشته میشود.<ref>سرخسی، شمس الدین، ج10، ص 99 و 98.</ref> <br> | سرخسی در کتاب مبسوطش مینویسد: اگر مرتد، مهلت و مدت طلبید 3 روز به او مهلت داده میشود؛ زیرا ظاهر این است که بر اساس شبهه ای که بر او وارد شده مرتد شده؛ پس بر ما واجب است آن شبهه را برطرف کنیم یا نیاز به فکر کردن دارد تا حق برایش روشن شود و این امکان ندارد، مگر با مهلت دادن؛ پس اگر ]مرتد[ مهلت بخواهد، بر امام واجب است به او مهلت بدهد و مدت مهلت نیز در شرع معین است که 3 روز است. اگر ]مرتد بعد از ارتدادش[ مهلت نخواهد، به دلیل ظاهر روایت همان لحظهای که مرتد شد، کشته میشود.<ref>سرخسی، شمس الدین، ج10، ص 99 و 98.</ref> <br> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
===مالکیها=== | ===مالکیها=== | ||
از قاضی ابن عبدالوهاب روایت شده: | از قاضی ابن عبدالوهاب روایت شده: | ||
اگر ]شخص[ مرتد شد. بعد توبه کرد؛ سپس مرتد شد و پس از آن توبه کرد، در مرتبه اوّل تعزیر میشود. در مرتبه دوم و سوم و چهارم نیز جایز است تعزیر شود اگر به اسلام برگردد و دراینباره نصّی نمیشناسم؛ ولی نزد من جایز است. فرق بین مرتبه اوّل و غیر مرتبه اوّل این است که امکان دارد در بار اوّل شبههای بر او عارض شده باشد و مرتد شود و بعد به سبب از بین رفتن شبهه | اگر ]شخص[ مرتد شد. بعد توبه کرد؛ سپس مرتد شد و پس از آن توبه کرد، در مرتبه اوّل تعزیر میشود. در مرتبه دوم و سوم و چهارم نیز جایز است تعزیر شود اگر به اسلام برگردد و دراینباره نصّی نمیشناسم؛ ولی نزد من جایز است. فرق بین مرتبه اوّل و غیر مرتبه اوّل این است که امکان دارد در بار اوّل شبههای بر او عارض شده باشد و مرتد شود و بعد به سبب از بین رفتن شبهه (به اسلام) برگردد؛ پس اگر بعد از حلّ شبهه به ارتداد برگردد. سپس توبه کند زده میشود (= تعزیر میشود)؛ زیرا برای او شبههای باقی نمانده بود و از تعزیر بیشتر نمیشود و زندانی و کشته نخواهد شد.<ref>مواهب الجلیل، ج6، ص282.</ref> <br> | ||
===شافعیها=== | ===شافعیها=== | ||
شربینی دراینباره مینویسد: اگر مرتد، از بین بردن شبهه را بخواهد، ابتدا باید اسلام (ملتزم به قرارداد دین) بیاورد و پس از اسلام، رفع شبهه شود؛ زیرا شبهه محدود نیست و این فتوایی است که غزالی آن را درست دانسته؛ همان طور که در نسخه رافعی وجود دارد و این درست است... .<br> | شربینی دراینباره مینویسد: اگر مرتد، از بین بردن شبهه را بخواهد، ابتدا باید اسلام (ملتزم به قرارداد دین) بیاورد و پس از اسلام، رفع شبهه شود؛ زیرا شبهه محدود نیست و این فتوایی است که غزالی آن را درست دانسته؛ همان طور که در نسخه رافعی وجود دارد و این درست است... .<br> | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
=برخورد خلیفه دوم و سوم با مرتدها= | =برخورد خلیفه دوم و سوم با مرتدها= | ||
عثمان بن عفان میگوید: هر وقت مسلمانی شرارت ورزد، سه بار به سوی اسلام خوانده میشود. اگر نپذیرفت، گردنش زده میشود. عمر نیز در روایاتی که از انس بن مالک از او نقل شده، گفته است: هنگامی که ابو موسی اشعری، جحینه کذاب و یارانش را کشت، انس گفت: پیش عمر بن خطاب رفتم. عمر گفت: جحینه و اصحابش چه کردهاند؟ انس گفت: سه بار خودم را به تجاهل و غفلت زدم؛ سپس گفتم: ای امیر مؤمنان! راه دیگر به غیر از کشتن بود؟ عمر گفت: اگر آنها را میآوردی اسلام را بر آنها عرضه میداشتم یا توبه میکردند؛ و گرنه آنها را زندانی | عثمان بن عفان میگوید: هر وقت مسلمانی شرارت ورزد، سه بار به سوی اسلام خوانده میشود. اگر نپذیرفت، گردنش زده میشود. عمر نیز در روایاتی که از انس بن مالک از او نقل شده، گفته است: هنگامی که ابو موسی اشعری، جحینه کذاب و یارانش را کشت، انس گفت: پیش عمر بن خطاب رفتم. عمر گفت: جحینه و اصحابش چه کردهاند؟ انس گفت: سه بار خودم را به تجاهل و غفلت زدم؛ سپس گفتم: ای امیر مؤمنان! راه دیگر به غیر از کشتن بود؟ عمر گفت: اگر آنها را میآوردی اسلام را بر آنها عرضه میداشتم یا توبه میکردند؛ و گرنه آنها را زندانی میکردم.<ref>ابن حزم اندلسی، ج 12، ص 112و113.</ref> <br> | ||
سیره عملی خلفا نیز در برخورد با مرتد از این حکایت دارد که مرتد را در صورتی که شرارت میکرده و میخواسته امنیت جامعه اسلامی را به هم بریزد، مجازات میکردهاند و مشاهده نمیشود کسی را به سبب اظهار شبهه، مرتد بدانند.<br> | سیره عملی خلفا نیز در برخورد با مرتد از این حکایت دارد که مرتد را در صورتی که شرارت میکرده و میخواسته امنیت جامعه اسلامی را به هم بریزد، مجازات میکردهاند و مشاهده نمیشود کسی را به سبب اظهار شبهه، مرتد بدانند.<br> | ||