تدارک جنگ بزرگ بر اساس پیشگوییهای انبیای بنی اسرائیل (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مجله ها' به 'مجلهها') |
جز (جایگزینی متن - 'رسانه ای' به 'رسانهای') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
این افسانهها بیش از هر چیز میتوانست بهانه ای باشد برای یهودیانی که صاحب شرکتهای چند ملیتی تجاری بودند و مسیحیانی که اعتبار سیاسی فراوانی داشتند، تا در سایه آن بتوانند با حفظ اتحاد، به توجیه خود و اقدامات خود پرداخته و بازده کافی را از این جریان ببرند، و این طبیعی است که یک مالک و سرمایهدار یهودی، به اعتبار سیاسی یک مسیحی نیاز دارد. <br> | این افسانهها بیش از هر چیز میتوانست بهانه ای باشد برای یهودیانی که صاحب شرکتهای چند ملیتی تجاری بودند و مسیحیانی که اعتبار سیاسی فراوانی داشتند، تا در سایه آن بتوانند با حفظ اتحاد، به توجیه خود و اقدامات خود پرداخته و بازده کافی را از این جریان ببرند، و این طبیعی است که یک مالک و سرمایهدار یهودی، به اعتبار سیاسی یک مسیحی نیاز دارد. <br> | ||
در این میان شاید این سؤال پیش آید که چگونه طراحان این گفتمان تازه به دوران رسیده به تعارضهای نهفته در آن پی نبرده اند؟ پاسخ این است که در چارچوببندی این مکتب تلفیقی، نه ردی از خاخامهای یهودی به چشم میخورد و نه از کاردینالهای مسیحی، و طراح آن صرفاً، دیپلماسی بودهاست. سئوال دیگر اینکه چطور واتیکان تا به حال به این تحریف شکلی در ادیان و مکتب تلفیقی واکنش نشان نداده است؟ پاسخ این است که یا واتیکان، اصلا این گفتمان را جدی نمی انگارد، و آن را آنچنان بیمحتوا و تهی مینگرد که هزینه ای برای بحث و تحلیل آن قائل نیست، و یا در برابر آن به موضع انفعالی افتاده است. به بیان دیگر، واتیکان قدرت مقابله گسترده در مقابل موج عظیم حمایت رسانهای و سیاسی از این جریان را ندارد و ناچار به موضع انفعالی روی آورده است. <br> | در این میان شاید این سؤال پیش آید که چگونه طراحان این گفتمان تازه به دوران رسیده به تعارضهای نهفته در آن پی نبرده اند؟ پاسخ این است که در چارچوببندی این مکتب تلفیقی، نه ردی از خاخامهای یهودی به چشم میخورد و نه از کاردینالهای مسیحی، و طراح آن صرفاً، دیپلماسی بودهاست. سئوال دیگر اینکه چطور واتیکان تا به حال به این تحریف شکلی در ادیان و مکتب تلفیقی واکنش نشان نداده است؟ پاسخ این است که یا واتیکان، اصلا این گفتمان را جدی نمی انگارد، و آن را آنچنان بیمحتوا و تهی مینگرد که هزینه ای برای بحث و تحلیل آن قائل نیست، و یا در برابر آن به موضع انفعالی افتاده است. به بیان دیگر، واتیکان قدرت مقابله گسترده در مقابل موج عظیم حمایت رسانهای و سیاسی از این جریان را ندارد و ناچار به موضع انفعالی روی آورده است. <br> | ||
واقع مطلب آن است که گفتمان یا نظریه مسیحیت صهیونیستی، امکانات | واقع مطلب آن است که گفتمان یا نظریه مسیحیت صهیونیستی، امکانات رسانهای و مالی فراوانی برای بسط خود در دست دارد. نقش خبرگزاریهای مطرح جهانی و سینمای پر زرق و برقهالیوود میتواند تنها بخشی از لوازم و ابزار این جریان باشد. در مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان و ماتریکس، پرداختن به موضوع مسیحی یهودیگری بیش از پیش نمود یافته است و شخصیتها، وقایع، قهرمانها و دیالوگها برنامهریزی شده و سیستماتیک عمل میکند تا غذای ذهنی مناسبی برای مخاطب غربی فراهم نماید. نکته جالب این که وقایع و رخدادهای این اندیشه، ماهیتی متافیزیکی و غیر محسوس پیدا میکند تا دیگر جای هیچ اما و اگری برای ذهن پرخاشگر غربی باقی نگذارد.<br> | ||
در فهم درست و واقعی این جریان از لحاظ دیپلماسی و موقعیت بینالمللی، باید به مصادف بودن این جریان با فروپاشی شوروی و عصر بیان نظریه ایجاد نظم نوین جهانی و تبیین عملیاتی آن در تریبونهای پنتاگون و دفتر مشاوران امنیت ملی آمریکا، هم توجه کرد. بنابراین غیرمنتظره نخواهد بود که فرزند خلفی با عنوان افسانه آرماگدون و ماهیت مسیحی یهودیگری از دل این جریان بیرون بزند. <br> | در فهم درست و واقعی این جریان از لحاظ دیپلماسی و موقعیت بینالمللی، باید به مصادف بودن این جریان با فروپاشی شوروی و عصر بیان نظریه ایجاد نظم نوین جهانی و تبیین عملیاتی آن در تریبونهای پنتاگون و دفتر مشاوران امنیت ملی آمریکا، هم توجه کرد. بنابراین غیرمنتظره نخواهد بود که فرزند خلفی با عنوان افسانه آرماگدون و ماهیت مسیحی یهودیگری از دل این جریان بیرون بزند. <br> | ||
نظریه پردازان غرب به گونهای متناقص با نظریات فیلسوفان ماقبل خود عمل کرده اند، و آن اینکه، این گفتمان تلفیقی از بنیان مستحکم منطقی ـ عقلانی برخوردار نیست. شاید در بهترین حالت بتوان گفت این به خاطر خلأ نظریهپردازی در غرب است که بهانهای بهتر از این برای ایجاد ثبات و تحکیم در جبهه غرب نمی توانست بتراشد. <br> | نظریه پردازان غرب به گونهای متناقص با نظریات فیلسوفان ماقبل خود عمل کرده اند، و آن اینکه، این گفتمان تلفیقی از بنیان مستحکم منطقی ـ عقلانی برخوردار نیست. شاید در بهترین حالت بتوان گفت این به خاطر خلأ نظریهپردازی در غرب است که بهانهای بهتر از این برای ایجاد ثبات و تحکیم در جبهه غرب نمی توانست بتراشد. <br> |