مروان بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۴۸: خط ۴۸:
و از عوامل دیگر منازعات قبایلی و درگیری‌های داخلی میان خاندان اموی برای رسیدن به قدرت بود. از جمله شورش‌هایی که مروان دوم با آن‌ها روبه روبه بود:
و از عوامل دیگر منازعات قبایلی و درگیری‌های داخلی میان خاندان اموی برای رسیدن به قدرت بود. از جمله شورش‌هایی که مروان دوم با آن‌ها روبه روبه بود:


==شورش ساکنان حمص==
== شورش ساکنان حمص ==


هنگامی‌که مروان به سر کار آمد، مردم از جمله حمصی‌ها با او بیعت کردند. ولی بعدا بر او شوریدند و رهبر آن‌ها ثابت بن نعیم جذامی‌ بود. وقتی خبر به مروان رسید به مقابله با آن‌ها رفت و مردم حمص از کلبی‌ها در تدمر کمک خواستند و آن‌ها هم با نیروی نظامی‌ به کمک‌شان آمدند. اما مروان و سپاهیانش در نبرد با آن‌ها پیروز شدند و حصار شهرشان را ویران کردند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۱۳- ۳۱۲.</ref>
هنگامی‌که مروان به سر کار آمد، مردم از جمله حمصی‌ها با او بیعت کردند. ولی بعدا بر او شوریدند و رهبر آن‌ها ثابت بن نعیم جذامی‌ بود. وقتی خبر به مروان رسید به مقابله با آن‌ها رفت و مردم حمص از کلبی‌ها در تدمر کمک خواستند و آن‌ها هم با نیروی نظامی‌ به کمک‌شان آمدند. اما مروان و سپاهیانش در نبرد با آن‌ها پیروز شدند و حصار شهرشان را ویران کردند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۱۳- ۳۱۲.</ref>


==شورش مردم غوطه==
== شورش مردم غوطه ==


وقتی مروان دوم مشغول متوقف کردن حرکت حمصی‌ها بود، شورش دیگری در برابر حکومت او در غوطه ایجاد شد. ساکنان آن یزید بن خالد قسری یمنی را استاندار غوطه کرده و شهر دمشق را محاصره نمودند. مروان دوم با شکستن محاصره به تعقیب شورشیان پرداخت و مره و روستاهای یمنی‌ها را آتش زده و یزید بن خالد را کشت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱۰، ص۴۴۵۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده</ref>
وقتی مروان دوم مشغول متوقف کردن حرکت حمصی‌ها بود، شورش دیگری در برابر حکومت او در غوطه ایجاد شد. ساکنان آن یزید بن خالد قسری یمنی را استاندار غوطه کرده و شهر دمشق را محاصره نمودند. مروان دوم با شکستن محاصره به تعقیب شورشیان پرداخت و مره و روستاهای یمنی‌ها را آتش زده و یزید بن خالد را کشت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱۰، ص۴۴۵۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده</ref>


==شورش فلسطینی‌ها==
== شورش فلسطینی‌ها ==


قیام فلسطینی‌ها در برابر حکومت مروان دوم از خطرناک‌ترین جنبش‌های مخالف با حکومت این خلیفه محسوب می‌شود. ثابت بن نعیم جذامی‌ روستاهای سرزمین شام را به شورش تشویق کرد. او در ادامه این مخالفت، مروان را خلع کرد و فلسطینی‌ها را در شورش بر ضد نظام اموی رهبری نمود. مروان با گسیل کردن نیروهای نظامی‌ به فرماندهی ابوالورد بن کوثر بر شورش پیروز شد. استاندار منتخب مروان دوم در [[فلسطین]]، ثابت را اسیر کرده، نزد [[خلیفه]] فرستاد و خلیفه او را کشت. <ref> ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۰۹. </ref>
قیام فلسطینی‌ها در برابر حکومت مروان دوم از خطرناک‌ترین جنبش‌های مخالف با حکومت این خلیفه محسوب می‌شود. ثابت بن نعیم جذامی‌ روستاهای سرزمین شام را به شورش تشویق کرد. او در ادامه این مخالفت، مروان را خلع کرد و فلسطینی‌ها را در شورش بر ضد نظام اموی رهبری نمود. مروان با گسیل کردن نیروهای نظامی‌ به فرماندهی ابوالورد بن کوثر بر شورش پیروز شد. استاندار منتخب مروان دوم در [[فلسطین]]، ثابت را اسیر کرده، نزد [[خلیفه]] فرستاد و خلیفه او را کشت. <ref> ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۰۹. </ref>


==نا آرامی‌ها در [[عراق]]==
== نا آرامی‌ها در [[عراق]] ==


'''حرکت خوارج'''  
'''حرکت خوارج'''  
خط ۸۴: خط ۸۴:
با روی کار آمدن مروان جنبش‌هایی علیه او به پا خواست.
با روی کار آمدن مروان جنبش‌هایی علیه او به پا خواست.


==حرکت عبدالله بن عبدالعزیز==
== حرکت عبدالله بن عبدالعزیز ==


عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز استاندار عراق و مرکز آن بود. بعد از چیرگی او بر عبدالله بن معاویه، نیرو و قدرت یافت و برایش آشکار شد که می‌تواند در برابر حکومت مروان قیام کند. و در نتیجه بیعتش را با مروان شکست. او در حرکتش به قبایل یمنی از اهالی شام – که در کوفه و حیره مقیم بودند و اطاعت از شامی‌ها را از قیسی‌ها خوش نداشتند - تکیه داشت. <ref>طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ص۱۸۵، ترجمه حجت الله جودکی</ref>
عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز استاندار عراق و مرکز آن بود. بعد از چیرگی او بر عبدالله بن معاویه، نیرو و قدرت یافت و برایش آشکار شد که می‌تواند در برابر حکومت مروان قیام کند. و در نتیجه بیعتش را با مروان شکست. او در حرکتش به قبایل یمنی از اهالی شام – که در کوفه و حیره مقیم بودند و اطاعت از شامی‌ها را از قیسی‌ها خوش نداشتند - تکیه داشت. <ref>طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ص۱۸۵، ترجمه حجت الله جودکی</ref>
خط ۹۱: خط ۹۱:
=عاقبت مروان بن محمد=
=عاقبت مروان بن محمد=


مشغول شدن مروان دوم به سرکوب شورش و آشوب‌ها، او را از آن چه در شرق به ویژه در [[خراسان]] مرکز دعوت عباسیان می‌گذشت باز داشت. این دعوت در آن منطقه گسترش یافت و کار بنی عباس بالا گرفت و به قانع شدن داعیان عباسی، مبنی بر فرا رسیدن وقت دعوت علنی منجر شد. این داعیان موافقت ابراهیم کسی که در آن نزدیکی به انتظار دعوت علنی شورش بر [[امویان]] می‌زیست را به دست آوردند. [[ابومسلم خراسانی]] که رئیس دعوت در خراسان بود با شعار <big>الرضا من آل محمد</big> بیعت با شخصیت پسندیده از خاندان [[محمد (ص)]]، از مردم بیعت می‌گرفت. <ref>طقوش، محمد سهیل؛ پیشین،ج 7، ص 353</ref>
مشغول شدن مروان دوم به سرکوب شورش و آشوب‌ها، او را از آن چه در شرق به ویژه در [[خراسان]] مرکز دعوت عباسیان می‌گذشت باز داشت. این دعوت در آن منطقه گسترش یافت و کار بنی عباس بالا گرفت و به قانع شدن داعیان عباسی، مبنی بر فرا رسیدن وقت دعوت علنی منجر شد. این داعیان موافقت ابراهیم کسی که در آن نزدیکی به انتظار دعوت علنی شورش بر [[امویان]] می‌زیست را به دست آوردند. [[ابومسلم خراسانی]] که رئیس دعوت در خراسان بود با شعار <big>الرضا من آل محمد</big> بیعت با شخصیت پسندیده از خاندان [[محمد (ص)]]، از مردم بیعت می‌گرفت. <ref>طقوش، محمد سهیل؛ پیشین، ج 7، ص 353</ref>


نصر بن سیار، کارگزار مروان دوم در خراسان، خطر [[ابومسلم]] را برای حکومت اموی دریافت. نامه‌ای فوری به دمشق فرستاد و از مروان کمک خواست. <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج 3، ص 240-239</ref> به نظر می‌رسد که مروان در آن هنگام از پاسخ به درخواست این استاندار عاجز بود و جز وعده دادن و نصیحت کردن نتوانست کاری انجام دهد و این باعث شده ابومسلم بر همه خراسان چیره شود و نصر نتوانست در برابر او پایداری نماید و همراه یارانش از خراسان به [[نیشابور]] رفت. <ref>ابن اثیر، پیشین، ج 4، ص 311-عزالدین؛ الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371310</ref> نصر بن سیار زمستان سال 131(ه. ق)، در فضای تیره شکست، در [[ری]] درگذشت. <ref>ابن اثیر،-عزالدین؛ الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ج 4، ص 320-321 </ref>
نصر بن سیار، کارگزار مروان دوم در خراسان، خطر [[ابومسلم]] را برای حکومت اموی دریافت. نامه‌ای فوری به دمشق فرستاد و از مروان کمک خواست. <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج 3، ص 240-239</ref> به نظر می‌رسد که مروان در آن هنگام از پاسخ به درخواست این استاندار عاجز بود و جز وعده دادن و نصیحت کردن نتوانست کاری انجام دهد و این باعث شده ابومسلم بر همه خراسان چیره شود و نصر نتوانست در برابر او پایداری نماید و همراه یارانش از خراسان به [[نیشابور]] رفت. <ref>ابن اثیر، پیشین، ج 4، ص 311-عزالدین؛ الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371310</ref> نصر بن سیار زمستان سال 131(ه. ق)، در فضای تیره شکست، در [[ری]] درگذشت. <ref>ابن اثیر، -عزالدین؛ الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ج 4، ص 320-321 </ref>


قحطبه بن شبیب فرماندهی عالی سپاه عباسیان در [[عراق]] بر ابن هبیره پیروز شد و تصمیم گرفت به [[کوفه]] برود؛ ولی به هنگام عبور از [[فرات]] غرق شد. نیروهای عباسی به فرماندهی حمید بن قحطبه در سال 132 وارد شهر شدند و کار را به ابی‌سلمه خلال سپردند. <ref>یعقوبی، پیشین، ج 2، ص 277</ref>
قحطبه بن شبیب فرماندهی عالی سپاه عباسیان در [[عراق]] بر ابن هبیره پیروز شد و تصمیم گرفت به [[کوفه]] برود؛ ولی به هنگام عبور از [[فرات]] غرق شد. نیروهای عباسی به فرماندهی حمید بن قحطبه در سال 132 وارد شهر شدند و کار را به ابی‌سلمه خلال سپردند. <ref>یعقوبی، پیشین، ج 2، ص 277</ref>
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
[[رده:خلفای اموی]]
[[رده:خلفای اموی]]
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:تاریخ خلفا ]]
[[رده:تاریخ خلفا]]