اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''[[قرآن کریم]] [[معجزه]]''' جاویدان [[پیامبر خاتم­(ص)]] است و در برگیرنده معارف و مفاهیم عمیقی برای هدایت انسان‌ها به سوی کمال است. اولین گام برای ورود به این دریای بیکران شناخت دقیق و فهم صحیح آن است که فهم صحیح آن نیاز به مقدماتی از [[علوم قرآنی]] دارد. یکی از این مقدمات اعجاز قرآن است که از گذشته تاکنون مفسران و قرآن‌پژوهان به اندیشه و تأمل پیرامون آن پرداخته­‌اند.  
'''[[قرآن کریم]] [[معجزه]]''' جاویدان [[پیامبر خاتم­(ص)]] است و در برگیرنده معارف و مفاهیم عمیقی برای هدایت انسان‌ها به سوی کمال است. اولین گام برای ورود به این دریای بیکران شناخت دقیق و فهم صحیح آن است که فهم صحیح آن نیاز به مقدماتی از [[علوم قرآنی]] دارد. یکی از این مقدمات اعجاز قرآن است که از گذشته تاکنون مفسران و قرآن‌پژوهان به اندیشه و تأمل پیرامون آن پرداخته­‌اند.  


=معنای لغوی و اصطلاحی معجزه=
==معنای لغوی و اصطلاحی معجزه==
 
معجزه از ریشه «عجز» بوده و «عجز» به معانی‌ای همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص232.</ref>؛ چنانكه [[خلیل بن احمد]] می‌نویسد:
معجزه از ریشه «عجز» بوده و «عجز» به معانی‌ای همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص232.</ref>؛ چنانكه [[خلیل بن احمد]] می‌نویسد:


خط ۳۰: خط ۲۸:
ج) شیخ [[ابوالفتح رازی]]، مولا [[محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کرده‌­اند: «معجزه کاری است خارق­العاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمی­آید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز می­دارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>مترجم، حسینی، سیدحسین، هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسّر گرانمایه، ص59.</ref>».
ج) شیخ [[ابوالفتح رازی]]، مولا [[محسن فیض کاشانی]]، سید [[محمد جواد بلاغی]] این چنین تعریف کرده‌­اند: «معجزه کاری است خارق­العاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمی­آید و مدّعی [[نبوت]] به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز می­دارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد<ref>مترجم، حسینی، سیدحسین، هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسّر گرانمایه، ص59.</ref>».


=تفاوت­های معجزه همراه با خوارق عادت دیگر=
==تفاوت­‌های معجزه همراه با خوارق عادت دیگر==
 
[[معجزه]] یک امر خارق­العاده­ای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از این رو می‌توان گفت:
[[معجزه]] یک امر خارق­العاده­ای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از این رو می‌توان گفت:


خط ۴۰: خط ۳۷:
# ثالثا هدف معجزه اثبات [[نبوت]] شخص مدعی نبوت است، در حالیكه هدف در امور خارق عادت غیر از این است<ref>در اين باره ر.ك. شيخ مفيد، النكت الإعتقادية، صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم 36 و 37، ، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف،‌ص154 و 155، ‌شیخ طوسی،‌ الاقتصاد، ص155، محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص161، ابن میثم بحرانی، ‌قواعد المرام فی علم الکلام، ص127، سديدالدين حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج1، ص384، محمدرضا مظفر، عقايد الامامية،ص52، مرتضي مطهوي، وحي و نبوت، ص12، محمدتقي مصباح یزدی،‌آموزش عقاید،‌ ج2، ص99-103 و راه شناسی،‌ ص123 – 133، جعفر سبحاني، محاضرات في الالهيات، ص258 و رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص63.</ref>.
# ثالثا هدف معجزه اثبات [[نبوت]] شخص مدعی نبوت است، در حالیكه هدف در امور خارق عادت غیر از این است<ref>در اين باره ر.ك. شيخ مفيد، النكت الإعتقادية، صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم 36 و 37، ، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف،‌ص154 و 155، ‌شیخ طوسی،‌ الاقتصاد، ص155، محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص161، ابن میثم بحرانی، ‌قواعد المرام فی علم الکلام، ص127، سديدالدين حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج1، ص384، محمدرضا مظفر، عقايد الامامية،ص52، مرتضي مطهوي، وحي و نبوت، ص12، محمدتقي مصباح یزدی،‌آموزش عقاید،‌ ج2، ص99-103 و راه شناسی،‌ ص123 – 133، جعفر سبحاني، محاضرات في الالهيات، ص258 و رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص63.</ref>.


=ضرورت ارائه [[معجزه]] از سوی [[پیامبران]]=
==ضرورت ارائه [[معجزه]] از سوی [[پیامبران]]==
 
ارائه معجزه از سوی [[پیامبران]] دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول می­نمایند. بدون اینکه معجزه­ای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسان‌ها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او [[ایمان]] نمی­‌آورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص15.</ref>. علامه طباطبائی در این باره می‌فرماید: «اعجاز برای اثبات معارف الهی نیست، اعجاز برای اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص82.</ref>.
ارائه معجزه از سوی [[پیامبران]] دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول می­نمایند. بدون اینکه معجزه­ای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسان‌ها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او [[ایمان]] نمی­‌آورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است<ref>مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص15.</ref>. علامه طباطبائی در این باره می‌فرماید: «اعجاز برای اثبات معارف الهی نیست، اعجاز برای اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست»<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص82.</ref>.
از سویی دیگر می­توان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری می­بندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه  
از سویی دیگر می­توان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری می­بندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه  
می­خواهند و وقتی نتوانستند معجزه­ای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت می­شود.  
می­خواهند و وقتی نتوانستند معجزه­ای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت می­شود.  


=تحدی [[قرآن]]، دلیل اعجاز آن=
==تحدی [[قرآن]]، دلیل اعجاز آن==
 
تحدی یعنی مبارزه‌طلبی قرآن که دلیل اعجاز قرآن است؛ زیرا [[جن]] و [[انس]] را به آوردن همانند آن حتی به یک سخن مثل قرآن طلبیده است. در مورد آیات تحدی توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
تحدی یعنی مبارزه‌طلبی قرآن که دلیل اعجاز قرآن است؛ زیرا [[جن]] و [[انس]] را به آوردن همانند آن حتی به یک سخن مثل قرآن طلبیده است. در مورد آیات تحدی توجه به چند نکته حائز اهمیت است:


خط ۵۸: خط ۵۳:
# این دعوت و همانند سازی به چندین شیوه در قرآن آمده است؛ گاهی دعوت به آوردن کتابی مثل قرآن، گاهی آوردن ده سوره مانند قرآن، گاهی آوردن یک سوره و گاهی آوردن سخنی مانند قرآن خواسته شده است.
# این دعوت و همانند سازی به چندین شیوه در قرآن آمده است؛ گاهی دعوت به آوردن کتابی مثل قرآن، گاهی آوردن ده سوره مانند قرآن، گاهی آوردن یک سوره و گاهی آوردن سخنی مانند قرآن خواسته شده است.


=معارضه ­کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ=
==معارضه ­کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ==
 
اینک به ذکر چند نفر از کسانی که به معارضه با قرآن برخاسته‌­اند و تلاششان نافرجام بوده است می­پردازیم:
اینک به ذکر چند نفر از کسانی که به معارضه با قرآن برخاسته‌­اند و تلاششان نافرجام بوده است می­پردازیم:


خط ۷۰: خط ۶۴:
لازم به ذکر است که در سپتامبر 1997 شرکتی آمریکایی 4 سوره جعلی در اینترنت منتشر کرد به نام­های سورة التجسد، سورة الايمان، سورة الوصايا، سورة المسلمون که این سوره­‌ها بارها توسط فضلا نقد شده و بی­پايگي آن اثبات شده است<ref> همان، ص77.</ref>.
لازم به ذکر است که در سپتامبر 1997 شرکتی آمریکایی 4 سوره جعلی در اینترنت منتشر کرد به نام­های سورة التجسد، سورة الايمان، سورة الوصايا، سورة المسلمون که این سوره­‌ها بارها توسط فضلا نقد شده و بی­پايگي آن اثبات شده است<ref> همان، ص77.</ref>.


=وجوه اعجاز قرآن=
==وجوه اعجاز قرآن==
 
اعجاز قرآن از جهات مختلفی می­تواند باشد. برخی از این جهات را خود قرآن درباره  آنها، تأکید دارد و تحدی کرده. نسبت به برخی دیگر در قرآن تحدی خاصّ وجود ندارد و نسبت به این موارد از وجوه اعجاز دیدگاههای مختلف وجود دارد. در ابتدا وجهی از اعجاز قرآن را که خود آیات قرآن، آنها را بیان کرده می­پردازیم.
اعجاز قرآن از جهات مختلفی می­تواند باشد. برخی از این جهات را خود قرآن درباره  آنها، تأکید دارد و تحدی کرده. نسبت به برخی دیگر در قرآن تحدی خاصّ وجود ندارد و نسبت به این موارد از وجوه اعجاز دیدگاههای مختلف وجود دارد. در ابتدا وجهی از اعجاز قرآن را که خود آیات قرآن، آنها را بیان کرده می­پردازیم.


=هماهنگی و عدم اختلاف=
==هماهنگی و عدم اختلاف==
 
خداوند در قرآن به این وجه از اعجاز اشاره کرده و می­فرماید: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»<ref>سوره نساء، آیه 82.</ref>؛ آیا به تدبر در قرآن نمی­‌اندیشند، اگر آن از سوی غیرخدا می­بود ناهماهنگی بسیاری در آن یافتند.
خداوند در قرآن به این وجه از اعجاز اشاره کرده و می­فرماید: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»<ref>سوره نساء، آیه 82.</ref>؛ آیا به تدبر در قرآن نمی­‌اندیشند، اگر آن از سوی غیرخدا می­بود ناهماهنگی بسیاری در آن یافتند.


خط ۸۸: خط ۸۰:
در توضیح بیشتر می­توان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی درباره همه امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم می­خورد و هیچ اختلافی مشاهده نمی­شود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده می­شد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است.
در توضیح بیشتر می­توان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در [[مکه]] و [[مدینه]] و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر [[نازل]] شده است و از طرفی درباره همه امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم می­خورد و هیچ اختلافی مشاهده نمی­شود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده می­شد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است.


=فصاحت و بلاغت(اعجاز بیانی)=
==فصاحت و بلاغت(اعجاز بیانی)==
 
در این ­باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمی­شود، ولی آیات پنج­گانه  تحدی، ناظر بر این وجه از اعجاز می­باشد؛ زیرا همانطور که می‌دانیم پیامبران معجزاتی هماهنگ و هم سنخ با آنچه که در زمان آنها مشهور بود، می­آوردند تا اعجاز آن اثبات گردد. مثلاً در زمان [[حضرت موسی(ع)]] که [[سحر]] و جادوگری به اوج خود رسیده بود معجزه  ایشان همسان با سحر یعنی تبدیل عصا به اژدها بود. بر این اساس آنچه هم که در زمان نزول قرآن در میان اعراب رواج داشت، برتری فصاحت و بلاغت آنها دست کم بر امتهای معاصر خود بود، لذا معجزه  پیامبر هم باید دارای این وجه از وجوه اعجاز باشد و مخاطبان خود را از اين طریق به تحدی دعوت کند<ref>همان، ص165.</ref>.
در این ­باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمی­شود، ولی آیات پنج­گانه  تحدی، ناظر بر این وجه از اعجاز می­باشد؛ زیرا همانطور که می‌دانیم پیامبران معجزاتی هماهنگ و هم سنخ با آنچه که در زمان آنها مشهور بود، می­آوردند تا اعجاز آن اثبات گردد. مثلاً در زمان [[حضرت موسی(ع)]] که [[سحر]] و جادوگری به اوج خود رسیده بود معجزه  ایشان همسان با سحر یعنی تبدیل عصا به اژدها بود. بر این اساس آنچه هم که در زمان نزول قرآن در میان اعراب رواج داشت، برتری فصاحت و بلاغت آنها دست کم بر امتهای معاصر خود بود، لذا معجزه  پیامبر هم باید دارای این وجه از وجوه اعجاز باشد و مخاطبان خود را از اين طریق به تحدی دعوت کند<ref>همان، ص165.</ref>.


خط ۱۰۸: خط ۹۹:
# قدرت فکر و لطافت ذوق<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص71.</ref>
# قدرت فکر و لطافت ذوق<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص71.</ref>


به­طور خلاصه می­توان گفت: اعجاز بیانی قرآن در موارد زیر نهفته است:
به ­طور خلاصه می­‌توان گفت: اعجاز بیانی قرآن در موارد زیر نهفته است:


# گزینش واژه­ها؛ که ویژگی کلی واژه­های قرآن را در استواری و درستی واژه­ها، آشنایی واژه­ها، خوش­آهنگ بودن واژه­ها، ادب در گزینش واژه­ها، نکته رسانی در گزینش واژه­ها، هماهنگی آهنگ واژه­ها با معانی، عمیق بودن واژه­ها و ..... می­توان دانست<ref> عرفان، حسن، اعجاز در قرآن کریم، ص46.</ref>.
# گزینش واژه­‌ها؛ که ویژگی کلی واژه­‌های قرآن را در استواری و درستی واژه‌­ها، آشنایی واژه‌­ها، خوش­آهنگ بودن واژه‌­ها، ادب در گزینش واژه­‌ها، نکته رسانی در گزینش واژه­‌ها، هماهنگی آهنگ واژه‌­ها با معانی، عمیق بودن واژه‌ها و ..... می‌ ­توان دانست<ref> عرفان، حسن، اعجاز در قرآن کریم، ص46.</ref>.
# برخورداری تعابیر قرآن (اعم از حروف و کلمات آن) از جایگاهی خاص و سنجیده
# برخورداری تعابیر قرآن (اعم از حروف و کلمات آن) از جایگاهی خاص و سنجیده
# نفی مترادفات در قرآن؛ به این معنا که هر لفظی در قرآن به جای خود به کار رفته و قابل جایگزین شدن نمی­باشد.
# نفی مترادفات در قرآن؛ به این معنا که هر لفظی در قرآن به جای خود به کار رفته و قابل جایگزین شدن نمی­باشد.