اسلام و توسعه و نقش زن مسلمان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'رسانه ای' به 'رسانه‌ای')
جز (تمیزکاری)
خط ۶: خط ۶:
چنانچه خواسته باشیم یک تعریف عمومی از «توسعه اجتماعی» به دست آوریم می‌توان گفت مراد از آن: «حرکت آگاهانه و سازمان یافته اجتماعی و هماهنگ با ابعاد گوناگون مادی و معنوی به منظور رسیدن به وضع انسانی بهتر است.»
چنانچه خواسته باشیم یک تعریف عمومی از «توسعه اجتماعی» به دست آوریم می‌توان گفت مراد از آن: «حرکت آگاهانه و سازمان یافته اجتماعی و هماهنگ با ابعاد گوناگون مادی و معنوی به منظور رسیدن به وضع انسانی بهتر است.»
در این تعریف چند عنصر نهفته است:
در این تعریف چند عنصر نهفته است:


1- هدف انسانی متمایز از اهداف غریزی و کور حیوانی. حرکت یاد شده زمانی این هدفمندی را خواهد داشت که با چشم اندازهای فطرت انسانی و نشانه‌های آن، همسویی و همگونی داشته باشد.
1- هدف انسانی متمایز از اهداف غریزی و کور حیوانی. حرکت یاد شده زمانی این هدفمندی را خواهد داشت که با چشم اندازهای فطرت انسانی و نشانه‌های آن، همسویی و همگونی داشته باشد.
خط ۱۳: خط ۱۲:


3- هماهنگی، سازماندهی و تناسب تمامی جنبه‌های مادی و معنوی در چنین حرکتی. این هماهنگی و تعادل شرط اساسی توسعه است.  
3- هماهنگی، سازماندهی و تناسب تمامی جنبه‌های مادی و معنوی در چنین حرکتی. این هماهنگی و تعادل شرط اساسی توسعه است.  


توسعه ای که این عنصر را نادیده گیرد، دچار تورم و رشد غیر طبیعی در یک یا چند جنبه و مردگی و کم رنگی جنبه‌های دیگر می‌گردد؛ امری که کل روند حرکت اجتماعی را دچار اختلال، افراط و تفریط و چند پارگی می‌سازد.
توسعه ای که این عنصر را نادیده گیرد، دچار تورم و رشد غیر طبیعی در یک یا چند جنبه و مردگی و کم رنگی جنبه‌های دیگر می‌گردد؛ امری که کل روند حرکت اجتماعی را دچار اختلال، افراط و تفریط و چند پارگی می‌سازد.
خط ۲۹: خط ۲۷:
"یا ایها الذین آمنوا لاتحرموا طیبات ما احل لکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین" <ref>سورة مائده – 87</ref>
"یا ایها الذین آمنوا لاتحرموا طیبات ما احل لکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین" <ref>سورة مائده – 87</ref>
(ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه ای را که خدا بر شما حلال کرده است، حرام مکنید و از حد در مگذرید که خدا تجاوز کنندگان از حد را دوست ندارد.)
(ای کسانی که ایمان آورده اید، چیزهای پاکیزه ای را که خدا بر شما حلال کرده است، حرام مکنید و از حد در مگذرید که خدا تجاوز کنندگان از حد را دوست ندارد.)
==ابزارهای اسلام برای توسعه تولید==
== ابزارهای اسلام برای توسعه تولید ==
===ابزارهای فکری===
=== ابزارهای فکری ===
اسلام در مورد توسعه، سفارش زیادی کرده و کرامت و ارجمندی انسان را بدان پیوند داده و کار و کوشش را عبادت و کارگر و زحمتکش را که برای روزی خود کار می‌کند، برتر از عابد دانسته است، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بر دست کارگر زحمتکش بوسه زده می‌فرماید: «به دنبال روزی حلال رفتن، بر هر زن و مرد مسلمان، واجب است.» <ref>"اسدالغایه"، جلد 2 – صفحه 269. و "بحارالانوار"، جلد 103 – صفحه 9.</ref>
اسلام در مورد توسعه، سفارش زیادی کرده و کرامت و ارجمندی انسان را بدان پیوند داده و کار و کوشش را عبادت و کارگر و زحمتکش را که برای روزی خود کار می‌کند، برتر از عابد دانسته است، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بر دست کارگر زحمتکش بوسه زده می‌فرماید: «به دنبال روزی حلال رفتن، بر هر زن و مرد مسلمان، واجب است.» <ref>"اسدالغایه"، جلد 2 – صفحه 269. و "بحارالانوار"، جلد 103 – صفحه 9.</ref>
اسلام عدم بهره‌برداری از برخی ثروتها و منابع طبیعی را نمی پذیرد و خداوند متعال می‌گوید: «ما جعل الله من بحیره ولا سائبه ولا وصیله ولاحام ولکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لایعقلون» (سوره مائده – 103).
اسلام عدم بهره‌برداری از برخی ثروتها و منابع طبیعی را نمی پذیرد و خداوند متعال می‌گوید: «ما جعل الله من بحیره ولا سائبه ولا وصیله ولاحام ولکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لایعقلون» (سوره مائده – 103).
خداوند درباره "بحیره" و "سائبه" و "وصیله" و "حامی" حکمی نکرده است ولی کافران، بر خدا، دروغ می‌بندند و بیشترینشان بی خردن
خداوند درباره "بحیره" و "سائبه" و "وصیله" و "حامی" حکمی نکرده است ولی کافران، بر خدا، دروغ می‌بندند و بیشترینشان بی خردن


*توضیح بحیره:
* توضیح بحیره:
*بحیره" شتری را گویند که بچه پنجم خود را می‌زایید و این پنجمین نر بود؛ به علامت، گوشش را می‌شکافتند و آزادش می‌کردند تا هر جای که خواهد برود و بچرخد. "سائبه" ماده شتری بود که برای بازگشتن مسافر یا شفای بیمار نذر می‌کردند و چون نذر برآورده می‌شد ماده شتر را آزاد می‌کردند تا به هر جای که خواهد برود و بچرخد. "وصیله" نیز ماده شتری بود که پس از زاییدن دو بچه ماده، گوشش را می‌بریدند و آزادش می‌کردند. "حامی" شتر نری بود که چند بار از او برای آبستن کردن ماده شتران سود برده بودند و این شتر را نیز از بار کشیدن و سواری دادن معاف می‌کردند. (م) به نقل از قرآن مجید با ترجمه دکتر عبدالمحمد آیتی.
* بحیره" شتری را گویند که بچه پنجم خود را می‌زایید و این پنجمین نر بود؛ به علامت، گوشش را می‌شکافتند و آزادش می‌کردند تا هر جای که خواهد برود و بچرخد. "سائبه" ماده شتری بود که برای بازگشتن مسافر یا شفای بیمار نذر می‌کردند و چون نذر برآورده می‌شد ماده شتر را آزاد می‌کردند تا به هر جای که خواهد برود و بچرخد. "وصیله" نیز ماده شتری بود که پس از زاییدن دو بچه ماده، گوشش را می‌بریدند و آزادش می‌کردند. "حامی" شتر نری بود که چند بار از او برای آبستن کردن ماده شتران سود برده بودند و این شتر را نیز از بار کشیدن و سواری دادن معاف می‌کردند. (م) به نقل از قرآن مجید با ترجمه دکتر عبدالمحمد آیتی.


و نیز خداوند متعال می‌فرماید: " وهو الذی جعل لکم الارض ذلولا فامشوا فی مناکبها وکلوا من رزقه والیه النشور". (سوره ملک – 15)
و نیز خداوند متعال می‌فرماید: " وهو الذی جعل لکم الارض ذلولا فامشوا فی مناکبها وکلوا من رزقه والیه النشور". (سوره ملک – 15)
اوست که زمین را رام شما گردانید پس بر روی آن سیر کنید و از رزق خدا بخورید چون از قبر بیرون آیید به سوی او می‌روید.
اوست که زمین را رام شما گردانید پس بر روی آن سیر کنید و از رزق خدا بخورید چون از قبر بیرون آیید به سوی او می‌روید.
اسلام، هزینه‌های تولیدی را بر هزینه‌های مصرفی، ترجیح داده است؛ در این مورد، احادیث و روایاتی وارد شده که از فروش زمین و خانه و صرف پول آن در خرید کالای مصرفی، نهی کرده‌اند. <ref>"وسایل الشیعه" جلد 12 – صفحه 44.</ref>
اسلام، هزینه‌های تولیدی را بر هزینه‌های مصرفی، ترجیح داده است؛ در این مورد، احادیث و روایاتی وارد شده که از فروش زمین و خانه و صرف پول آن در خرید کالای مصرفی، نهی کرده‌اند. <ref>"وسایل الشیعه" جلد 12 – صفحه 44.</ref>
===ابزارهای تشریعی===
=== ابزارهای تشریعی ===
که ذیلا به برخی احکام تشریعی اسلام در این مورد اشاره می‌شود:  
که ذیلا به برخی احکام تشریعی اسلام در این مورد اشاره می‌شود:  


خط ۵۰: خط ۴۸:
3- کسانی که کار احیای یک منبع طبیعی را آغاز می‌کنند نباید بهره‌برداری از آن را متوقف کنند و گرنه، حق بهره‌برداری آنها، باز ستانده می‌شود.  
3- کسانی که کار احیای یک منبع طبیعی را آغاز می‌کنند نباید بهره‌برداری از آن را متوقف کنند و گرنه، حق بهره‌برداری آنها، باز ستانده می‌شود.  


4- به ولی امر (حاکم) اجازه داده نمی‌شود بیش از توان بهره‌برداری "منبع طبیعی" در تیول کسی قرار دهد. <ref>"تذکرة الفقهاء" جلد دوم – صفحه 404.</ref>
4- به ولی امر (حاکم) اجازه داده نمی‌شود بیش از توان بهره‌برداری "منبع طبیعی" در تیول کسی قرار دهد. <ref>"تذکرة الفقهاء" جلد دوم – صفحه 404.</ref>  


5- کسب درآمد بدون زحمت و کار از جمله اجاره کردن [خانه، زمین و...] به مبلغی و اجاره داده همان (ملک) به مبلغی بیشتر، حرام شده است. <ref>"جواهرالکلام" جلد 27، صفحه 226.</ref>  
5- کسب درآمد بدون زحمت و کار از جمله اجاره کردن [خانه، زمین و...] به مبلغی و اجاره داده همان (ملک) به مبلغی بیشتر، حرام شده است. <ref>"جواهرالکلام" جلد 27، صفحه 226.</ref>  
خط ۵۸: خط ۵۶:
دستاورد اول: پایان بخشیدن به رقابت تلخ میان بخش بازرگانی و صنعت. زیرا رباخواران (سرمایه داران) معمولا مترصد نیازمندی سرمایه گذاران به پول برای بالا بردن نرخ بهره هستند و برعکس سرمایه گذاران نیز مترصد کاهش نرخ بهره برای تقاضای سرمایه (پول) بیشتری از سرمایه داران هستند؛ ولی هنگامی که ربا حذف شود سرمایه داران خود تبدیل به سرمایه گذاران (در بخش صنعت) و مشارکت در سرمایه‌گذاری بر اساس سود حاصله، می‌شوند.  
دستاورد اول: پایان بخشیدن به رقابت تلخ میان بخش بازرگانی و صنعت. زیرا رباخواران (سرمایه داران) معمولا مترصد نیازمندی سرمایه گذاران به پول برای بالا بردن نرخ بهره هستند و برعکس سرمایه گذاران نیز مترصد کاهش نرخ بهره برای تقاضای سرمایه (پول) بیشتری از سرمایه داران هستند؛ ولی هنگامی که ربا حذف شود سرمایه داران خود تبدیل به سرمایه گذاران (در بخش صنعت) و مشارکت در سرمایه‌گذاری بر اساس سود حاصله، می‌شوند.  


دستاورد دوم: سرمایه‌های آزاد شده (از گردونه ربا) بر خلاف زمانی که نظام بهره ربایی حاکم باشد در پروژه‌های بزرگ و بلند مدت، به کار گرفته خواهد شد. زیرا صاحب سرمایه ترجیح می‌دهد بجای سرمایه‌گذاری و در واقع وام دهی بلندمدت، اموال خود را به ربا بگذارد و سود تضمین شده ای را برای خود تأمین کند. حال آنکه وام گیرندگان نیز ترجیح می‌دهند پروژه‌های کوتاه مدتی را داشته باشند تا بتوانند هر چه زودتر، وام دریافتی خود (و بهره آن) را، بازپس دهند.
دستاورد دوم: سرمایه‌های آزاد شده (از گردونه ربا) بر خلاف زمانی که نظام بهره ربایی حاکم باشد در پروژه‌های بزرگ و بلند مدت، به کار گرفته خواهد شد. زیرا صاحب سرمایه ترجیح می‌دهد بجای سرمایه‌گذاری و در واقع وام دهی بلندمدت، اموال خود را به ربا بگذارد و سود تضمین شده ای را برای خود تأمین کند. حال آنکه وام گیرندگان نیز ترجیح می‌دهند پروژه‌های کوتاه مدتی را داشته باشند تا بتوانند هر چه زودتر، وام دریافتی خود (و بهره آن) را، بازپس دهند.  


از سوی دیگر آنها تنها به طرحهایی خواهند پرداخت که نسبت به سودآوری آن، مطمئن شده باشند و این خود مانعی بر سر راه توسعه و باعث ایجاد بحرانها و عدم ثبات در زندگی اقتصادی است. حال آنکه به دنبال تبدیل رباخوار به تاجر و سرمایه گذار او نفع خود را در اجرای طرحهای اقتصادی می‌بیند هر چند سود کمتری نصیبش سازد، همچنانکه به نفع خود می‌بیند که سودهای بدست آمده را نیز در پروژه‌های تجاری به کار گیرد که خود باعث رونق اقتصادی می‌گردد.  
از سوی دیگر آنها تنها به طرحهایی خواهند پرداخت که نسبت به سودآوری آن، مطمئن شده باشند و این خود مانعی بر سر راه توسعه و باعث ایجاد بحرانها و عدم ثبات در زندگی اقتصادی است. حال آنکه به دنبال تبدیل رباخوار به تاجر و سرمایه گذار او نفع خود را در اجرای طرحهای اقتصادی می‌بیند هر چند سود کمتری نصیبش سازد، همچنانکه به نفع خود می‌بیند که سودهای بدست آمده را نیز در پروژه‌های تجاری به کار گیرد که خود باعث رونق اقتصادی می‌گردد.  
خط ۶۵: خط ۶۳:


8- اسلام از طریق وضع عوارض مشخصی، مانع از انباشت پول شده است. کسانی که پول، طلا یا نقره – که در آن زمان دولت اسلامی بر اساس آن فعالیت اقتصادی می‌کرد – انباشت می‌کنند باید هر ساله مالیاتی (زکات) به میزان 5/2% از اموال خود به بیت المال واریز کنند و این کار آنقدر تکرار می‌شود که تنها مبلغ بیست دینار (طلا) باقی بماند و بدین ترتیب تمامی اموال به سمت فعالیت‌های اقتصادی سوق داده می‌شوند؛ اسلام با این کار (یعنی با تحریم اندوختن ثروت) موفق به حل مشکل برخاسته از کاهش جریان پول در نظام سرمایه داری گردید.
8- اسلام از طریق وضع عوارض مشخصی، مانع از انباشت پول شده است. کسانی که پول، طلا یا نقره – که در آن زمان دولت اسلامی بر اساس آن فعالیت اقتصادی می‌کرد – انباشت می‌کنند باید هر ساله مالیاتی (زکات) به میزان 5/2% از اموال خود به بیت المال واریز کنند و این کار آنقدر تکرار می‌شود که تنها مبلغ بیست دینار (طلا) باقی بماند و بدین ترتیب تمامی اموال به سمت فعالیت‌های اقتصادی سوق داده می‌شوند؛ اسلام با این کار (یعنی با تحریم اندوختن ثروت) موفق به حل مشکل برخاسته از کاهش جریان پول در نظام سرمایه داری گردید.
در توضیح مطلب باید گفت: پول یا نقدینگی، ابزاری برای داد و ستد و "جریان" است و در پی مشکلات ناشی از معادلات پایاپای یعنی مبادله مستقیم کالاها و تولیدات، مطرح گردید. در معاملات پایاپای، کسی پشم می‌داد و گندم می‌گرفت. این روند مشکلاتی داشت از جمله اینکه کالای مورد درخواستِ یکی باید نزد کسی باشد که متقاضی کالای اوست. دیگر مشکل تفاوت قیمت دو کالای مورد معامله و نیز مسئله ارزیابی این اشیاء یا کالاها است.
در توضیح مطلب باید گفت: پول یا نقدینگی، ابزاری برای داد و ستد و "جریان" است و در پی مشکلات ناشی از معادلات پایاپای یعنی مبادله مستقیم کالاها و تولیدات، مطرح گردید. در معاملات پایاپای، کسی پشم می‌داد و گندم می‌گرفت. این روند مشکلاتی داشت از جمله اینکه کالای مورد درخواستِ یکی باید نزد کسی باشد که متقاضی کالای اوست. دیگر مشکل تفاوت قیمت دو کالای مورد معامله و نیز مسئله ارزیابی این اشیاء یا کالاها است.  
   
   
برای برطرف ساختن این مشکلات پول و "نقد" به عنوان مقیاس و معیاری برای ارزش گذاری و ابزار داد و ستد، مطرح گردید ولی بعدها، این ابزار از هدف اصلی خود خارج شد و برای اندوختن، به کار گرفته شد. با وجود پول، عمل تعویض گندم با پشم، تبدیل به دو عمل مبادله ای گردید و این فرصت را برای صاحب پشم پدید آورد که خرید گندم را به تاخیر اندازد و پول دریافتی را اندوخته کند. سرمایه داری نیز با مطرح کردن سود (یا بهره)، اندوختن پول را تشویق کرد و در نتیجه تعادل تقاضا و عرضه کلی کالای تولیدی و مصرفی، بر هم خورد حال آنکه در معاملات پایاپای (کالا به کالا)، این تعادل وجود داشت و تولید کننده تنها زمانی تولید می‌کرد که نیاز به مصرف یا تبدیل آن با کالای مصرفی دیگری داشت. ولی در دوره پول، تولید کننده برای فروش و اندوختن پول آن، تولید می‌کند و در نتیجه عرضه ای ایجاد می‌شود که تقاضایی همراه ندارد که - همچنانکه گفته شد ـ باعث اختلال در تعادل عرضه و تقاضا می‌شود. و این اختلال نیز متناسب با افزایش میل به اندوختن پول، بیشتر می‌گردد و بخشی از ثروت، راکد می‌ماند.  
برای برطرف ساختن این مشکلات پول و "نقد" به عنوان مقیاس و معیاری برای ارزش گذاری و ابزار داد و ستد، مطرح گردید ولی بعدها، این ابزار از هدف اصلی خود خارج شد و برای اندوختن، به کار گرفته شد. با وجود پول، عمل تعویض گندم با پشم، تبدیل به دو عمل مبادله ای گردید و این فرصت را برای صاحب پشم پدید آورد که خرید گندم را به تاخیر اندازد و پول دریافتی را اندوخته کند. سرمایه داری نیز با مطرح کردن سود (یا بهره)، اندوختن پول را تشویق کرد و در نتیجه تعادل تقاضا و عرضه کلی کالای تولیدی و مصرفی، بر هم خورد حال آنکه در معاملات پایاپای (کالا به کالا)، این تعادل وجود داشت و تولید کننده تنها زمانی تولید می‌کرد که نیاز به مصرف یا تبدیل آن با کالای مصرفی دیگری داشت. ولی در دوره پول، تولید کننده برای فروش و اندوختن پول آن، تولید می‌کند و در نتیجه عرضه ای ایجاد می‌شود که تقاضایی همراه ندارد که - همچنانکه گفته شد ـ باعث اختلال در تعادل عرضه و تقاضا می‌شود. و این اختلال نیز متناسب با افزایش میل به اندوختن پول، بیشتر می‌گردد و بخشی از ثروت، راکد می‌ماند.  
خط ۷۷: خط ۷۵:
«کی لا یکون دوله بین الاغنیاء منکم» (سوره الحشر -7)
«کی لا یکون دوله بین الاغنیاء منکم» (سوره الحشر -7)
تا (سرمایه) میان توانگرانتان دست به دست نشود.
تا (سرمایه) میان توانگرانتان دست به دست نشود.
این منع نیز هر چند مستقیما در پیوند با توزیع [ثروت] است، ارتباط غیر مستقیم نیز با تولید دارد زیرا وقتی ثروت در دست برخی انباشته شود، فقر و تنگدستی عمومیت می‌یابد و توده مردم از مصرف نیازهای خود باز می‌مانند و در نتیجه تولیدات روی هم تلنبار می‌شوند و ]بازار[ دچار رکود می‌گردد و تولید کاهش می‌یابد.  
این منع نیز هر چند مستقیما در پیوند با توزیع [ثروت] است، ارتباط غیر مستقیم نیز با تولید دارد زیرا وقتی ثروت در دست برخی انباشته شود، فقر و تنگدستی عمومیت می‌یابد و توده مردم از مصرف نیازهای خود باز می‌مانند و در نتیجه تولیدات روی هم تلنبار می‌شوند و]بازار[دچار رکود می‌گردد و تولید کاهش می‌یابد.  


11- کاستن از بازی‌های تجاری <ref>"وسایل الشیعه"، جلد 12، صفحه 327.</ref>  
11- کاستن از بازی‌های تجاری <ref>"وسایل الشیعه"، جلد 12، صفحه 327.</ref>  
خط ۹۳: خط ۹۱:
17- و از آن مهمتر، تحصیل خبرگی و تخصص هر چه بیشتر در مسایل مختلف را بر مسلمانان واجب گردانده است. "واعدوا لهم ما استطعتم من قوه" که خود حکمی کلی شامل تمامی آن چیزهایی است که امت را قادر به رهبری جهان می‌سازد.  
17- و از آن مهمتر، تحصیل خبرگی و تخصص هر چه بیشتر در مسایل مختلف را بر مسلمانان واجب گردانده است. "واعدوا لهم ما استطعتم من قوه" که خود حکمی کلی شامل تمامی آن چیزهایی است که امت را قادر به رهبری جهان می‌سازد.  


18- به دولت امکان راهبری و اشراف بر تمامی بخش‌های تولید را بخشیده است؛ دولت می‌تواند با امکانات و مالکیت‌های خود، الگویی برای عرصه‌های دیگر [اقتصاد] ارائه دهد. <ref>همان منبع، جلد 6، صفحه 37.</ref>
18- به دولت امکان راهبری و اشراف بر تمامی بخش‌های تولید را بخشیده است؛ دولت می‌تواند با امکانات و مالکیت‌های خود، الگویی برای عرصه‌های دیگر [اقتصاد] ارائه دهد. <ref>همان منبع، جلد 6، صفحه 37.</ref>  


19- اسلام به دولت قدرت و امکان گردآوری شمار بزرگی از نیروی کار انسانی مازاد بر نیاز بخش خصوصی را بخشیده و امکان شرکت همه نیروها در حرکت تولید را فراهم آورده است.
19- اسلام به دولت قدرت و امکان گردآوری شمار بزرگی از نیروی کار انسانی مازاد بر نیاز بخش خصوصی را بخشیده و امکان شرکت همه نیروها در حرکت تولید را فراهم آورده است.  


20- و سرانجام اینکه ]از نظر اسلام[ دولت حق دارد بر تولید نظارت داشته و به منظور پیشگیری از هرج و مرج در این عرصه، برنامه‌ریزی متمرکز آن را در اختیار داشته باشد.  
20- و سرانجام اینکه]از نظر اسلام[دولت حق دارد بر تولید نظارت داشته و به منظور پیشگیری از هرج و مرج در این عرصه، برنامه‌ریزی متمرکز آن را در اختیار داشته باشد.  
==سیاستهای توسعه ای==
== سیاستهای توسعه ای ==
اسلام پس از آنکه به عنوان آیین دینی، چنین امکاناتی را برای توسعه فراهم آورده است، دست دولت را در بررسی شرایط و تدوین سیاستهای اقتصادی با هدف تحقق آن توسعه باز گذارده است؛ این سیاست‌ها، بخشی از مکتب اقتصادی اسلام نیست زیرا با تغییر در شرایط، دچار دگرگونی می‌شوند. مکتب اقتصادی اسلام تنها هدفهای اصلی و خطوط عمده و کلی آن را ترسیم می‌کند و جزییات را به دولت وا می‌گذارد.
اسلام پس از آنکه به عنوان آیین دینی، چنین امکاناتی را برای توسعه فراهم آورده است، دست دولت را در بررسی شرایط و تدوین سیاستهای اقتصادی با هدف تحقق آن توسعه باز گذارده است؛ این سیاست‌ها، بخشی از مکتب اقتصادی اسلام نیست زیرا با تغییر در شرایط، دچار دگرگونی می‌شوند. مکتب اقتصادی اسلام تنها هدفهای اصلی و خطوط عمده و کلی آن را ترسیم می‌کند و جزییات را به دولت وا می‌گذارد.
==اهداف توسعه==
== اهداف توسعه ==
مکتب‌های اقتصادی جهانی، در اصل لزوم توسعه اتفاق نظر دارند ولی در جزئیات این توسعه و هدفهای آن، دچار اختلاف دیدگاه و نظرند. لذا پیش از هر چیز، باید مفاهیم و برداشت مکتب [اقتصادی] اسلام از توسعه را، مشخص سازیم تا تفاوتها را درک کنیم. همچنانکه مکتب توسعه ای اسلام را نیز نباید از چارچوب کلی و تمدنی آن، جدا سازیم.
مکتب‌های اقتصادی جهانی، در اصل لزوم توسعه اتفاق نظر دارند ولی در جزئیات این توسعه و هدفهای آن، دچار اختلاف دیدگاه و نظرند. لذا پیش از هر چیز، باید مفاهیم و برداشت مکتب [اقتصادی] اسلام از توسعه را، مشخص سازیم تا تفاوتها را درک کنیم. همچنانکه مکتب توسعه ای اسلام را نیز نباید از چارچوب کلی و تمدنی آن، جدا سازیم.


به عنوان مثال، می‌بینیم سرمایه داری به لحاظ تاریخی، نمای مکتبیِ تمدن نوین مادی را تشکیل می‌دهد و ثروت را به عنوان هدف در نظر نمی‌گیرد زیرا ماده همه چیز آن است و "توسعه" صرف نظر از نحوه توزیع و سهم افراد از رفاه، باید تحقق یابد بر همین اساس است که سرمایه داری به عنوان مثال بهره‌گیری از ابزارها و ماشین آلات جدید را به هر قیمتی تشویق می‌کند حتی اگر به بهای بیکاری هزاران کارگر باشد. به همین ترتیب می‌بینیم که مشکل اقتصادی در دیدگاه مارکسیسم، هم منحصر به "پائین بودن تولید و عدم سخاوتمندی طبیعت" است و این مسئله نیز جز با رشد تولید، درمان پذیر نیست.
به عنوان مثال، می‌بینیم سرمایه داری به لحاظ تاریخی، نمای مکتبیِ تمدن نوین مادی را تشکیل می‌دهد و ثروت را به عنوان هدف در نظر نمی‌گیرد زیرا ماده همه چیز آن است و "توسعه" صرف نظر از نحوه توزیع و سهم افراد از رفاه، باید تحقق یابد بر همین اساس است که سرمایه داری به عنوان مثال بهره‌گیری از ابزارها و ماشین آلات جدید را به هر قیمتی تشویق می‌کند حتی اگر به بهای بیکاری هزاران کارگر باشد. به همین ترتیب می‌بینیم که مشکل اقتصادی در دیدگاه مارکسیسم، هم منحصر به "پائین بودن تولید و عدم سخاوتمندی طبیعت" است و این مسئله نیز جز با رشد تولید، درمان پذیر نیست.
==مواضع اسلام==
== مواضع اسلام ==
موضع اسلام با توجه به موارد زیر، روشن می‌گردد:
موضع اسلام با توجه به موارد زیر، روشن می‌گردد:
===تلقی و برداشت اسلام از ثروت===
=== تلقی و برداشت اسلام از ثروت ===
در این خصوص ما با دو دسته متون اسلامی، روبرو هستیم یکی، آنهایی که ثروت را مورد ستایش قرار می‌دهند از جمله این سخن پیامبر (ص) که فرمود: "بهترین یاور در تقوای الهی، ثروتمندی است." و دیگری احادیث و روایاتی که دنیا را نکوهش می‌کنند و به زهد و پارسایی فرا می‌خوانند، از جمله این کلام مولای متقیان (ع) که فرموده: "برترین صفتی که به دین یاری می‌رساند زهد در دنیاست."
در این خصوص ما با دو دسته متون اسلامی، روبرو هستیم یکی، آنهایی که ثروت را مورد ستایش قرار می‌دهند از جمله این سخن پیامبر (ص) که فرمود: "بهترین یاور در تقوای الهی، ثروتمندی است." و دیگری احادیث و روایاتی که دنیا را نکوهش می‌کنند و به زهد و پارسایی فرا می‌خوانند، از جمله این کلام مولای متقیان (ع) که فرموده: "برترین صفتی که به دین یاری می‌رساند زهد در دنیاست."
ولی از ترکیب این دو، نتیجه می‌گیریم که اسلام، ثروت را هدف مهمی تلقی می‌کند که البته تنها وسیله ای برای تحقق نقش خلافت انسان در روی زمین و اعتلای اوست. در عین حال رشد و افزایش ثروت تنها برای خود ثروت را رد می‌کند؛ اسلام می‌خواهد فرد مسلمان ثروت خود را افزایش دهد به گونه‌ای که او مالک ثروت و نه ثروت مالک او باشد.
ولی از ترکیب این دو، نتیجه می‌گیریم که اسلام، ثروت را هدف مهمی تلقی می‌کند که البته تنها وسیله ای برای تحقق نقش خلافت انسان در روی زمین و اعتلای اوست. در عین حال رشد و افزایش ثروت تنها برای خود ثروت را رد می‌کند؛ اسلام می‌خواهد فرد مسلمان ثروت خود را افزایش دهد به گونه‌ای که او مالک ثروت و نه ثروت مالک او باشد.
===پیوند دادن رشد تولید با توزیع:===
=== پیوند دادن رشد تولید با توزیع:===
توسعه و رشد – همچنانکه گفته شد – هدفی مرحله ای است که آن‌چنان‌که از محتوای نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر بر می‌آید اگر سهمی در رفاه و آسایش ]انسان‌ها[ نداشته باشد، نقش خود را ایفا نکرده است ولی اگر مردم به سوی آن بسیج شوند و در خدمت ثروت در آیند ولی ثروت در خدمت مردم نباشد در این صورت سخنان پیامبر اکرم (ص) مصداق می‌یابد که فرمود: "دینارهای زرد (طلا) و درهم‌های سفید (نقره) بلای جان شما خواهند شد همچنانکه بلای جان پیشینیان شما شدند."  
توسعه و رشد – همچنانکه گفته شد – هدفی مرحله ای است که آن‌چنان‌که از محتوای نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر بر می‌آید اگر سهمی در رفاه و آسایش]انسان‌ها[نداشته باشد، نقش خود را ایفا نکرده است ولی اگر مردم به سوی آن بسیج شوند و در خدمت ثروت در آیند ولی ثروت در خدمت مردم نباشد در این صورت سخنان پیامبر اکرم (ص) مصداق می‌یابد که فرمود: "دینارهای زرد (طلا) و درهم‌های سفید (نقره) بلای جان شما خواهند شد همچنانکه بلای جان پیشینیان شما شدند."  
و لذاست که اگر بجای سرمایه داری، اسلام حاکم بود هرگز اجازه نمی داد تا پیش از رفع مشکلات مطرح شده و عوارض هر اقدام، ماشین، جایگزین نیروی کار انسانی گردد.
و لذاست که اگر بجای سرمایه داری، اسلام حاکم بود هرگز اجازه نمی داد تا پیش از رفع مشکلات مطرح شده و عوارض هر اقدام، ماشین، جایگزین نیروی کار انسانی گردد.
===برداشت اسلام از مشکل اقتصاد===
=== برداشت اسلام از مشکل اقتصاد ===
در دیدگاه اسلام، مشکل اقتصاد از بخل طبیعت سرچشمه ننمی‌گیرد – این دیدگاه سرمایه داری است که بخل طبیعت و محدودیت‌های آن را، مسلم فرض کرده و سعی دارد آن را با توسعه، حل کند و بدین ترتیب نظام اقتصادی خود را در این چارچوب و نه در راستای چیرگی بر آن، قرار می‌دهد. – در اسلام عقیده بر آن است که طبیعت تماما در اختیار انسان و به سود اوست مشروط بر آنکه کفران نعمت نکند و ضمن بهره‌برداری از آن در توزیعش بی عدالتی و ستم روا ندارد.
در دیدگاه اسلام، مشکل اقتصاد از بخل طبیعت سرچشمه ننمی‌گیرد – این دیدگاه سرمایه داری است که بخل طبیعت و محدودیت‌های آن را، مسلم فرض کرده و سعی دارد آن را با توسعه، حل کند و بدین ترتیب نظام اقتصادی خود را در این چارچوب و نه در راستای چیرگی بر آن، قرار می‌دهد. – در اسلام عقیده بر آن است که طبیعت تماما در اختیار انسان و به سود اوست مشروط بر آنکه کفران نعمت نکند و ضمن بهره‌برداری از آن در توزیعش بی عدالتی و ستم روا ندارد.
"و آتاکم من کل ما سألتموه و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها، ان الانسان لظلوم کفار" (سوره ابراهیم – 34).
"و آتاکم من کل ما سألتموه و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها، ان الانسان لظلوم کفار" (سوره ابراهیم – 34).
و هر چه از او خواسته اید به شما ارزانی داشته است و اگر خواهید که نعمتهایش را شمار کنید، نتوانید، که آدمی ستمکار و کافر نعمت است.
و هر چه از او خواسته اید به شما ارزانی داشته است و اگر خواهید که نعمتهایش را شمار کنید، نتوانید، که آدمی ستمکار و کافر نعمت است.
==رابطه تولید و توزیع==
== رابطه تولید و توزیع ==
مارکسیسم بر وجود چنین رابطه ای، انگشت می‌گذارد و بر آن ست که شیوه تولید، شکل خاصی از توزیع را به دنبال دارد و چنانچه وسایل تولید پیشرفت کنند با شکل توزیع قبلی در تناقض قرار می‌گیرند و آن را متناسب با خود، تغییر می‌دهند، به نظر مارکسیسم این پیوند یا تبعیت، قانونی طبیعی و ثابت است؛ کافی است انسان تولید کند، نوع تولید خود، نحوه توزیع آن را در پی خواهد آورد. ولی اسلام، چنین پیوندی را به رسمیت نمی شناسد و رابطه تولید و توزیع را بر پایه توزیعی می‌داند که مکتب ]اقتصادی[ اسلام بدان می‌پردازد و طی آن تولید، در چارچوب توزیع و به سود آن، شکل نمی‌گیرد. این ایده، مبتنی بر نکاتی از این قرار است:
مارکسیسم بر وجود چنین رابطه ای، انگشت می‌گذارد و بر آن ست که شیوه تولید، شکل خاصی از توزیع را به دنبال دارد و چنانچه وسایل تولید پیشرفت کنند با شکل توزیع قبلی در تناقض قرار می‌گیرند و آن را متناسب با خود، تغییر می‌دهند، به نظر مارکسیسم این پیوند یا تبعیت، قانونی طبیعی و ثابت است؛ کافی است انسان تولید کند، نوع تولید خود، نحوه توزیع آن را در پی خواهد آورد. ولی اسلام، چنین پیوندی را به رسمیت نمی شناسد و رابطه تولید و توزیع را بر پایه توزیعی می‌داند که مکتب]اقتصادی[اسلام بدان می‌پردازد و طی آن تولید، در چارچوب توزیع و به سود آن، شکل نمی‌گیرد. این ایده، مبتنی بر نکاتی از این قرار است:
یکم: اینکه قوانین توزیعی اسلام برای هر زمان و مکانی، مناسب است.
یکم: اینکه قوانین توزیعی اسلام برای هر زمان و مکانی، مناسب است.
دوم: عملیات تولیدی که افراد انجام می‌دهند، خود مرحله ای از تحقق همان قوانین توزیعی است. به عنوان مثال احیای زمین، منجر به تحقق قوانین توزیع می‌شود. ولی ممکن است برای تعادل کلی (طبیعت یا جامعه)، خطرناک باشد.  
دوم: عملیات تولیدی که افراد انجام می‌دهند، خود مرحله ای از تحقق همان قوانین توزیعی است. به عنوان مثال احیای زمین، منجر به تحقق قوانین توزیع می‌شود. ولی ممکن است برای تعادل کلی (طبیعت یا جامعه)، خطرناک باشد.  


در گذشته هر کس می‌توانست تنها مساحت محدودی از زمین را احیا کند ولی همین فرد اکنون و به یمن وسایل پیشرفته و ابزارهای نوین، می‌تواند مساحتهای بزرگی از زمین را زیر کشت آورد در اینجاست که عملی ساختن این توانایی باید، کنترل شده باشد. رابطه (مکتب اقتصادی) وهدایت اقتصاد از همین نکته سرچشمه نمی‌گیرد و در قدرت "ولی امر" در دخالت برای ممانعت از اعمال ناعادلانه قوانین توزیعی مزبور، مطرح می‌شود.  
در گذشته هر کس می‌توانست تنها مساحت محدودی از زمین را احیا کند ولی همین فرد اکنون و به یمن وسایل پیشرفته و ابزارهای نوین، می‌تواند مساحتهای بزرگی از زمین را زیر کشت آورد در اینجاست که عملی ساختن این توانایی باید، کنترل شده باشد. رابطه (مکتب اقتصادی) وهدایت اقتصاد از همین نکته سرچشمه نمی‌گیرد و در قدرت "ولی امر" در دخالت برای ممانعت از اعمال ناعادلانه قوانین توزیعی مزبور، مطرح می‌شود.  


رشد تولید نیز چه بسا مستلزم دخالت در تولید و هدایت قوانین آن - البته بدون آسیب رساندن به اصل آن - باشد. بنابر این، اصل "دخالت دولت" اصلی است که به قوانین توزیعی چنان انعطافی می‌بخشد که با همه شرایط و احوال، هماهنگی پیدا می‌کند.  
رشد تولید نیز چه بسا مستلزم دخالت در تولید و هدایت قوانین آن - البته بدون آسیب رساندن به اصل آن - باشد. بنابر این، اصل "دخالت دولت" اصلی است که به قوانین توزیعی چنان انعطافی می‌بخشد که با همه شرایط و احوال، هماهنگی پیدا می‌کند.  
==رابطه تولید و گردش [کالاها]==
== رابطه تولید و گردش [کالاها]==
تولید ]و به عبارت دقیق تر کالای تولیدی[ به مفهوم تکامل طبیعت به گونه‌ای برتر برای تامین نیازهای انسان است. گردش [کالاهای تولیدی] نیز انتقال آنها از جایی به جای دیگر است که تعبیر حقوقی آن، مجموعه عملیات بازرگانی به شیوه پایاپای و قراردادهایی چون خرید و فروش است.
تولید]و به عبارت دقیق تر کالای تولیدی[به مفهوم تکامل طبیعت به گونه‌ای برتر برای تامین نیازهای انسان است. گردش [کالاهای تولیدی] نیز انتقال آنها از جایی به جای دیگر است که تعبیر حقوقی آن، مجموعه عملیات بازرگانی به شیوه پایاپای و قراردادهایی چون خرید و فروش است.
جابجایی کالاها – به معنای مادی - چه به شکل عمودی مانند استخراج معادن و چه به شکل افقی همچون انتقال کالاها به محل مصرف - روندی تولیدی است زیرا مستلزم مرحله تکاملی و به وجود آورنده منفعتی است. حال آنکه به معنای حقوقی، مستلزم مشخص ساختن ارتباط آن با تولید در برداشت مکتبی است؛ شناخت تعریف اسلام از جابجایی کالاها نه تنها به ایجاد تصور همه جانبه مکتبی از آن یاری می‌رساند، بلکه در تدوین سیاستهای کلی جابجایی کالاها و پر کردن قلمرو اختیاراتی که اسلام به دولت سپرده موثر است.
جابجایی کالاها – به معنای مادی - چه به شکل عمودی مانند استخراج معادن و چه به شکل افقی همچون انتقال کالاها به محل مصرف - روندی تولیدی است زیرا مستلزم مرحله تکاملی و به وجود آورنده منفعتی است. حال آنکه به معنای حقوقی، مستلزم مشخص ساختن ارتباط آن با تولید در برداشت مکتبی است؛ شناخت تعریف اسلام از جابجایی کالاها نه تنها به ایجاد تصور همه جانبه مکتبی از آن یاری می‌رساند، بلکه در تدوین سیاستهای کلی جابجایی کالاها و پر کردن قلمرو اختیاراتی که اسلام به دولت سپرده موثر است.
====تعریف اسلام از جابجایی کالاها====
==== تعریف اسلام از جابجایی کالاها ====
به نظر می‌رسد اسلام، جابجایی را بخشی از تولید می‌شناسد. این برداشت، با جریان تاریخی جابجایی کالاها نیز همخوانی دارد. زیرا قویا بر این گمانیم که در گذشته افراد به تولیدات خود بسنده می‌کردند و دلیلی برای دستیابی به تولید دیگران نداشتند. جابجایی کالاها به دنبال تقسیم کار مطرح شد؛ در این روند، فرد از یک کالا، بیش از نیاز خود تولید می‌کرد، دیگری نیز چنین بود و در اینجا بود که "مبادله" مطرح می‌شد؛ تولید کننده گندم، گندم خود را نزد تولید کننده پشم می‌برد تا همانجا مستقیما به مبادله کالاهای خود بپردازند؛ پس از آن، این جابجایی، تکامل پیدا کرد و نیازمند واسطه ای میان تولید کننده و مصرف کننده گردید و تجارت شکل گرفت.
به نظر می‌رسد اسلام، جابجایی را بخشی از تولید می‌شناسد. این برداشت، با جریان تاریخی جابجایی کالاها نیز همخوانی دارد. زیرا قویا بر این گمانیم که در گذشته افراد به تولیدات خود بسنده می‌کردند و دلیلی برای دستیابی به تولید دیگران نداشتند. جابجایی کالاها به دنبال تقسیم کار مطرح شد؛ در این روند، فرد از یک کالا، بیش از نیاز خود تولید می‌کرد، دیگری نیز چنین بود و در اینجا بود که "مبادله" مطرح می‌شد؛ تولید کننده گندم، گندم خود را نزد تولید کننده پشم می‌برد تا همانجا مستقیما به مبادله کالاهای خود بپردازند؛ پس از آن، این جابجایی، تکامل پیدا کرد و نیازمند واسطه ای میان تولید کننده و مصرف کننده گردید و تجارت شکل گرفت.
بنابر این در هر دوره، پیش از جابجایی کالا، تولیدی وجود داشت. در دوره نخست، تولید کننده پشم، آن را تولید می‌کرد و سپس می‌فروخت ولی در دوره دوم، (یعنی به دنبال مطرح شدن نقش واسطه و در واقع تحقق تجارت) واسطه کالای تولیدی را به بازار می‌برد و از آن محافظت می‌کرد تا به فروش رساند. سودهای حاصله، بر اثر کار تولیدی و نه انتقال مالکیت، بود ولی انگیزه‌های فردی و خودخواهانه، این روند را تحت تاثیر قرار داد بطوری که جابجایی کالا، خود – بدون اینکه تولیدی پیش از آن صورت گرفته باشد – هدف گردید و در نتیجه قراردادها و مالکیت‌ها در خصوص یک کالا، تنها برای اینکه شمار بیشتری از سرمایه داران [واسطه‌ها] به سود دست یابند، متعدد گردید.  
بنابر این در هر دوره، پیش از جابجایی کالا، تولیدی وجود داشت. در دوره نخست، تولید کننده پشم، آن را تولید می‌کرد و سپس می‌فروخت ولی در دوره دوم، (یعنی به دنبال مطرح شدن نقش واسطه و در واقع تحقق تجارت) واسطه کالای تولیدی را به بازار می‌برد و از آن محافظت می‌کرد تا به فروش رساند. سودهای حاصله، بر اثر کار تولیدی و نه انتقال مالکیت، بود ولی انگیزه‌های فردی و خودخواهانه، این روند را تحت تاثیر قرار داد بطوری که جابجایی کالا، خود – بدون اینکه تولیدی پیش از آن صورت گرفته باشد – هدف گردید و در نتیجه قراردادها و مالکیت‌ها در خصوص یک کالا، تنها برای اینکه شمار بیشتری از سرمایه داران [واسطه‌ها] به سود دست یابند، متعدد گردید.  


طبیعی است که اسلام این انحراف را نپذیرد و جابجایی کالاها را در پرتو دیدگاه‌های ویژه خود سامان بخشد؛ برای این کار نیز میان تولید و جابجایی، رابطه ای شرعی در نظر نمی‌گیرد. و این چیزی است که در متون اسلامی از جمله در فرمان حضرت علی (‌علیه‌السلام) به مالک اشتر، می‌بینیم.
طبیعی است که اسلام این انحراف را نپذیرد و جابجایی کالاها را در پرتو دیدگاه‌های ویژه خود سامان بخشد؛ برای این کار نیز میان تولید و جابجایی، رابطه ای شرعی در نظر نمی‌گیرد. و این چیزی است که در متون اسلامی از جمله در فرمان حضرت علی (‌علیه‌السلام) به مالک اشتر، می‌بینیم.
خط ۱۳۷: خط ۱۳۳:
"دیگر آنکه سوداگران و پیشه وران، ستونهای اقتصاد به شمار می‌آیند. همیشه درخواستهایشان را بپذیر و به متصدی امر سفارش کن که از هر گونه کمکی به آنان دریغ نورزد و از رفتار و کردارشان خرده نگیرد.... همه آنان مایه سود و اساس رونق زندگی هستند و نیازمندی‌های مردم را از شهرهای دور و نزدیک فراهم می‌کنند..."  
"دیگر آنکه سوداگران و پیشه وران، ستونهای اقتصاد به شمار می‌آیند. همیشه درخواستهایشان را بپذیر و به متصدی امر سفارش کن که از هر گونه کمکی به آنان دریغ نورزد و از رفتار و کردارشان خرده نگیرد.... همه آنان مایه سود و اساس رونق زندگی هستند و نیازمندی‌های مردم را از شهرهای دور و نزدیک فراهم می‌کنند..."  
بنابر این تجارت و سوداگری نوعی تولید است، این برداشت نیز خود بیانگر سمت‌گیری عملی [اقتصادی] برای فعالیتهای دولت است. سمت‌گیری شرعی و قانونی دیگری نیز وجود دارد که منعکس کننده این مفهوم است و در احکامی چون موارد زیر، جلوه گر شده است:
بنابر این تجارت و سوداگری نوعی تولید است، این برداشت نیز خود بیانگر سمت‌گیری عملی [اقتصادی] برای فعالیتهای دولت است. سمت‌گیری شرعی و قانونی دیگری نیز وجود دارد که منعکس کننده این مفهوم است و در احکامی چون موارد زیر، جلوه گر شده است:


1- برخی فقها بر آنند: کسی که گندم خریداری کرده ولی آن را، تحویل نگرفته حق ندارد [آن را بفروشد و] سودی از آن به دست آورد. با اینکه قانونا انتقال موضوع خرید و فروش از طریق قرارداد، انجام شده فرض می‌شود ولی تا هنگامی که تحویل صورت نگرفته باشد اجازه سود بردن داده نمی‌شود تا درآمدهای تجاری حتما در پیوند با انجام کاری باشد.  
1- برخی فقها بر آنند: کسی که گندم خریداری کرده ولی آن را، تحویل نگرفته حق ندارد [آن را بفروشد و] سودی از آن به دست آورد. با اینکه قانونا انتقال موضوع خرید و فروش از طریق قرارداد، انجام شده فرض می‌شود ولی تا هنگامی که تحویل صورت نگرفته باشد اجازه سود بردن داده نمی‌شود تا درآمدهای تجاری حتما در پیوند با انجام کاری باشد.  


2- در نظر بسیاری از فقها چنانچه تاجری، کالایی را به بهایی که فی المجلس پرداخت می‌کند، پیش خرید کند تا زمان تحویل کالا، حق ندارد کالای خریداری شده را به بهای بالاتری، به فروش رساند؛ در این مورد احادیثی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.  
2- در نظر بسیاری از فقها چنانچه تاجری، کالایی را به بهایی که فی المجلس پرداخت می‌کند، پیش خرید کند تا زمان تحویل کالا، حق ندارد کالای خریداری شده را به بهای بالاتری، به فروش رساند؛ در این مورد احادیثی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.  
3- نهی از تلقی رکبان (به استقبال بازرگانان به خارج از شهر رفتن و جنس آنها را با هدف کسب سود بیشتر ارزان خریدن) زیرا بی نیازی از واسطه را تداعی می‌کند.
3- نهی از تلقی رکبان (به استقبال بازرگانان به خارج از شهر رفتن و جنس آنها را با هدف کسب سود بیشتر ارزان خریدن) زیرا بی نیازی از واسطه را تداعی می‌کند.
===تولید برای چه کسی===
=== تولید برای چه کسی ===
سرمایه داری در توجیه تولید، بر عامل قیمتی انگشت می‌گذارد که آن را قانون عرضه و تقاضا در بازار آزاد تعیین می‌کند زیرا سود، محرک و مشوق کار، و خود تابعی از نوسانات قیمت‌هاست؛ با افزایش قیمت – که خود گویای افزایش تقاضاست – تولید هم افزایش پیدا می‌کند. نتیجه اینکه مصرف، سمت و سو دهنده تولید است بنابر این شعار سرمایه داری این است: تولید برای مصرف کنندگان.
سرمایه داری در توجیه تولید، بر عامل قیمتی انگشت می‌گذارد که آن را قانون عرضه و تقاضا در بازار آزاد تعیین می‌کند زیرا سود، محرک و مشوق کار، و خود تابعی از نوسانات قیمت‌هاست؛ با افزایش قیمت – که خود گویای افزایش تقاضاست – تولید هم افزایش پیدا می‌کند. نتیجه اینکه مصرف، سمت و سو دهنده تولید است بنابر این شعار سرمایه داری این است: تولید برای مصرف کنندگان.


====نقد نظریه سرمایه داری====
==== نقد نظریه سرمایه داری ====
این تصویر هر چند تا حدی درست است اما در دل خود تناقضی میان تولید و تقاضا در نظام سرمایه داری نهفته دارد زیرا در این نظام، "تقاضا" بیشتر بیانگر جنبه‌های نظری (احتیاج) است تا جنبه‌های انسانی و واقعی آن. زیرا بیشتر ویژه تقاضایی است که به دلیل در برداشتن پشتوانه نقدینگی، بهای کالا را بالا می‌برد حال آنکه تقاضایی که از پشتوانه نقدینگی برخوردار نیست، نادیده انگاشته می‌شود وقیمت‌ها را نیز بالا نمی برد، گرچه خیلی هم جدی باشد و بنابر این قدرت خرید در سرمایه داری، بیشتر در طبقات مرفه فراهم است و همانها هستند که قیمت‌ها را کنترل می‌کنند و کارگاههای تولیدی نیز برای آنان فعالیت می‌کنند. و از آنجا که این قشر، توان جذب همه کالاهای ضروری و تجملاتی و وسایل سرگرمی و تفریحی را دارند و طبقات نیازمند فاقد چنین توانی هستند، همه پروژه‌های (تولیدی) سرمایه داری در جهت برآوردن خواستهای مرفهان، سوق داده می‌شوند و تقاضاهای دیگران با بی توجهی روبرو می‌شود مگر در آن حدی که برای شرکتهای بزرگ نیروی کار فراهم آورد. نتیجه آنکه بازار پر از کالاهای تجملاتی و تهی از کالاهای ضروری می‌گردد.
این تصویر هر چند تا حدی درست است اما در دل خود تناقضی میان تولید و تقاضا در نظام سرمایه داری نهفته دارد زیرا در این نظام، "تقاضا" بیشتر بیانگر جنبه‌های نظری (احتیاج) است تا جنبه‌های انسانی و واقعی آن. زیرا بیشتر ویژه تقاضایی است که به دلیل در برداشتن پشتوانه نقدینگی، بهای کالا را بالا می‌برد حال آنکه تقاضایی که از پشتوانه نقدینگی برخوردار نیست، نادیده انگاشته می‌شود وقیمت‌ها را نیز بالا نمی برد، گرچه خیلی هم جدی باشد و بنابر این قدرت خرید در سرمایه داری، بیشتر در طبقات مرفه فراهم است و همانها هستند که قیمت‌ها را کنترل می‌کنند و کارگاههای تولیدی نیز برای آنان فعالیت می‌کنند. و از آنجا که این قشر، توان جذب همه کالاهای ضروری و تجملاتی و وسایل سرگرمی و تفریحی را دارند و طبقات نیازمند فاقد چنین توانی هستند، همه پروژه‌های (تولیدی) سرمایه داری در جهت برآوردن خواستهای مرفهان، سوق داده می‌شوند و تقاضاهای دیگران با بی توجهی روبرو می‌شود مگر در آن حدی که برای شرکتهای بزرگ نیروی کار فراهم آورد. نتیجه آنکه بازار پر از کالاهای تجملاتی و تهی از کالاهای ضروری می‌گردد.


====موضع اسلام====
==== موضع اسلام ====
موضع اسلام نسبت به تولید، در موارد زیر خلاصه می‌شود:  
موضع اسلام نسبت به تولید، در موارد زیر خلاصه می‌شود:  


1- تولید ]اقتصادی[ جامعه باید فراهم آورنده نیازهای ضروری باشد و تا نیازهای ضروری تولید نشده باشد امکانات تولیدی نباید به عرصه دیگری منتقل شود. <ref>"الوسائل"، جلد 11، صفحه 597.
1- تولید]اقتصادی[جامعه باید فراهم آورنده نیازهای ضروری باشد و تا نیازهای ضروری تولید نشده باشد امکانات تولیدی نباید به عرصه دیگری منتقل شود. <ref>"الوسائل"، جلد 11، صفحه 597.
</ref>
</ref>
2- همچنانکه در تولید نیز نباید اسراف شود و از نیاز جامعه فراتر رود. <ref>"المیزان فی تفسیر القرآن"، جلد 8 – صفحات 93 و 94.</ref>
2- همچنانکه در تولید نیز نباید اسراف شود و از نیاز جامعه فراتر رود. <ref>"المیزان فی تفسیر القرآن"، جلد 8 – صفحات 93 و 94.</ref>
خط ۱۸۰: خط ۱۷۴:
این نیز ناگفته نماند که وقتی ثبات شخصیتی زن و اطمینان قلبی او و امید به آینده اش در وجود وی ریشه دار شود، انرژی و توان بزرگی به کل حرکت اجتماعی می‌بخشد و عناصر تشکیل دهنده روند تکاملی آن را، فراهم می‌آورد.
این نیز ناگفته نماند که وقتی ثبات شخصیتی زن و اطمینان قلبی او و امید به آینده اش در وجود وی ریشه دار شود، انرژی و توان بزرگی به کل حرکت اجتماعی می‌بخشد و عناصر تشکیل دهنده روند تکاملی آن را، فراهم می‌آورد.


==زن و نقش متناسب با ویژگی‌های وی==
== زن و نقش متناسب با ویژگی‌های وی ==
حال اگر مجددا به ویژگی‌های زن و آنچه او را از مرد متمایز می‌سازد بازگردیم خواهیم دید که این ویژگی‌ها، نه تنها چیزی از ارزش‌های انسانی وی نمی کاهد بلکه بر این ارزش‌ها نیز می‌افزاید و تاثیر نهادی خود را بر جای می‌گذارد بدین معنا که رحمت الهی در نقش زن و مرد در روند توسعه اجتماعی و حتی توسعه و تکامل فردی نیز تقسیم کار طبیعی را در نظر گرفته است.
حال اگر مجددا به ویژگی‌های زن و آنچه او را از مرد متمایز می‌سازد بازگردیم خواهیم دید که این ویژگی‌ها، نه تنها چیزی از ارزش‌های انسانی وی نمی کاهد بلکه بر این ارزش‌ها نیز می‌افزاید و تاثیر نهادی خود را بر جای می‌گذارد بدین معنا که رحمت الهی در نقش زن و مرد در روند توسعه اجتماعی و حتی توسعه و تکامل فردی نیز تقسیم کار طبیعی را در نظر گرفته است.
زن به عنوان همسر و مادر بدون تردید دارای نقش‌های متفاوتی نسبت به مرد به عنوان همسر و پدر است ولی این دو نقش در عین حال، کاملا مکمل یکدیگرند چنانکه زندگی به همان اندازه که امکان جایگزینی آنها با یکدیگر را ندارد به هر دوی آنها نیاز دارد.
زن به عنوان همسر و مادر بدون تردید دارای نقش‌های متفاوتی نسبت به مرد به عنوان همسر و پدر است ولی این دو نقش در عین حال، کاملا مکمل یکدیگرند چنانکه زندگی به همان اندازه که امکان جایگزینی آنها با یکدیگر را ندارد به هر دوی آنها نیاز دارد.
اینک می‌توان نتیجه گرفت که زن به این اعتبار، دارای تاثیر فراوانی بر روند توسعه نیز هست و به رغم تعدد علل و عوامل توسعه (علل فاعلی، علل غایی، علل صوری و علل مادی)، بیشترین تاثیر را در این میان بر جای خواهد گذارد. زیرا زن می‌تواند در عرصه‌های مختلف به خوبی ایفای وظیفه نماید. به عنوان مثال به موارد زیر اشاره می‌کنیم:
اینک می‌توان نتیجه گرفت که زن به این اعتبار، دارای تاثیر فراوانی بر روند توسعه نیز هست و به رغم تعدد علل و عوامل توسعه (علل فاعلی، علل غایی، علل صوری و علل مادی)، بیشترین تاثیر را در این میان بر جای خواهد گذارد. زیرا زن می‌تواند در عرصه‌های مختلف به خوبی ایفای وظیفه نماید. به عنوان مثال به موارد زیر اشاره می‌کنیم:
===فراهم آوردن محیط سالم خانوادگی===
=== فراهم آوردن محیط سالم خانوادگی ===
اگر زن در این امر موفق باشد می‌تواند شالوده جامعه انسانی سالم، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده و مصمم را بنا نهد. در غیر این صورت، جامعه به لحاظ عاطفی ناپایدار و به لحاظ معنوی متزلزل خواهد بود و زمینه گسترش تبهکاری و رخوت و کاهلی در آن فراهم می‌شود و به تدریج ویژگی‌های خلاق خود را از کف می‌نهد. یک همسر خوب و یک مادر خوب، قوام زندگی خانوادگی خوب را تشکیل می‌دهد و این به نوبه خود قوام و دوام جامعه خوب را (آنچنان که متون اسلامی نیز بر آن تاکید دارند) تضمین می‌کند.
اگر زن در این امر موفق باشد می‌تواند شالوده جامعه انسانی سالم، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده و مصمم را بنا نهد. در غیر این صورت، جامعه به لحاظ عاطفی ناپایدار و به لحاظ معنوی متزلزل خواهد بود و زمینه گسترش تبهکاری و رخوت و کاهلی در آن فراهم می‌شود و به تدریج ویژگی‌های خلاق خود را از کف می‌نهد. یک همسر خوب و یک مادر خوب، قوام زندگی خانوادگی خوب را تشکیل می‌دهد و این به نوبه خود قوام و دوام جامعه خوب را (آنچنان که متون اسلامی نیز بر آن تاکید دارند) تضمین می‌کند.
===فراهم آوردن فضای مناسب برای تربیت نسل فعال و کارآمد===
=== فراهم آوردن فضای مناسب برای تربیت نسل فعال و کارآمد ===
پیش از این گفتیم که انسان خوب، محور توسعه است چنین انسانی نیازمند روند تربیتی – پرورشی مداومی است که نیروهای سازنده او را به منصه ظهور برساند و توان درونی اش را عیان کند، این مهم نیز خود بخود صورت ننمی‌گیرد بلکه نیازمند روند تربیتی و فضای پرورشی مناسبی است.
پیش از این گفتیم که انسان خوب، محور توسعه است چنین انسانی نیازمند روند تربیتی – پرورشی مداومی است که نیروهای سازنده او را به منصه ظهور برساند و توان درونی اش را عیان کند، این مهم نیز خود بخود صورت ننمی‌گیرد بلکه نیازمند روند تربیتی و فضای پرورشی مناسبی است.
تردیدی نیست که زن، مهمترین تاثیر را در پرورش عناصر انسانی دارد و آنچنانکه می‌گویند در فراسوی هر مرد بزرگی، زن بزرگی قرار دارد و چه بسیارند بزرگ زنانی که در تاریخ بر فراز و نشیب ما حضور داشته اند.
تردیدی نیست که زن، مهمترین تاثیر را در پرورش عناصر انسانی دارد و آنچنانکه می‌گویند در فراسوی هر مرد بزرگی، زن بزرگی قرار دارد و چه بسیارند بزرگ زنانی که در تاریخ بر فراز و نشیب ما حضور داشته اند.
===فراهم آوردن فضای شور انگیز عاطفی===
=== فراهم آوردن فضای شور انگیز عاطفی ===
با استفاده از استعدادهای طبیعی زن در برآوردن این نیاز ضروری انسان از یک سو و ایجاد حالت‌های عاطفی مورد نیاز برای گذر از دشواری‌ها و موانع و ایجاد توسعه اجتماعی پایدار از سوی دیگر.
با استفاده از استعدادهای طبیعی زن در برآوردن این نیاز ضروری انسان از یک سو و ایجاد حالت‌های عاطفی مورد نیاز برای گذر از دشواری‌ها و موانع و ایجاد توسعه اجتماعی پایدار از سوی دیگر.
جامعه ای که فاقد چنین محیط یا فضای عاطفی و گرم باشد، جامعه خاموش و محیط مرده ای است که به رغم پیشرفت احتمالی در برخی عرصه‌های مادی، فاقد جلای انسانی مطلوب و در نتیجه ناتوان از ایجاد توسعه متعادل خواهد بود.
جامعه ای که فاقد چنین محیط یا فضای عاطفی و گرم باشد، جامعه خاموش و محیط مرده ای است که به رغم پیشرفت احتمالی در برخی عرصه‌های مادی، فاقد جلای انسانی مطلوب و در نتیجه ناتوان از ایجاد توسعه متعادل خواهد بود.
خط ۲۰۹: خط ۲۰۳:


و هر چه از او خواسته اید به شما ارزانی داشته و اگر خواهید که نعمتهایش را شماره کنید، نتوانید، که آدمی ستمکار و کافر نعمت است.
و هر چه از او خواسته اید به شما ارزانی داشته و اگر خواهید که نعمتهایش را شماره کنید، نتوانید، که آدمی ستمکار و کافر نعمت است.


دوم: واقعیت انسانی در طی تاریخ و آنچه که شریعت‌های آسمانی در دیدگاه‌های اجتماعی خود مقررمی دارند، تاکید دارند که کیان خانواده، سنگ بنای جامعه را تشکیل می‌دهد و هر حرکتی که استحکام آن را خدشه دار سازد یا جایگزینی برای آن در نظر گیرد، ضربه ای به حرکت اصیل انسانیت وارد آورده است. البته این، مطلقا به معنای نفی تنظیم خانواده به شیوه‌های مشروع – که خود بخشی از اقدامات توجیهی و تقویتی آن است - نمی‌باشد.
دوم: واقعیت انسانی در طی تاریخ و آنچه که شریعت‌های آسمانی در دیدگاه‌های اجتماعی خود مقررمی دارند، تاکید دارند که کیان خانواده، سنگ بنای جامعه را تشکیل می‌دهد و هر حرکتی که استحکام آن را خدشه دار سازد یا جایگزینی برای آن در نظر گیرد، ضربه ای به حرکت اصیل انسانیت وارد آورده است. البته این، مطلقا به معنای نفی تنظیم خانواده به شیوه‌های مشروع – که خود بخشی از اقدامات توجیهی و تقویتی آن است - نمی‌باشد.


سوم: زن به مثابه نیمی از پیکره جامعه انسانی، نقش اساسی در شکل دهی به بنای اجتماعی و سیاسی ایفا می‌کند و حتما باید این نقش را با اطمینان کامل و بدون هر گونه خدشه به کرامت یا تحقیر استعدادهای انسانی اش، ایفا نماید.
سوم: زن به مثابه نیمی از پیکره جامعه انسانی، نقش اساسی در شکل دهی به بنای اجتماعی و سیاسی ایفا می‌کند و حتما باید این نقش را با اطمینان کامل و بدون هر گونه خدشه به کرامت یا تحقیر استعدادهای انسانی اش، ایفا نماید.


چهارم: هر برنامه واقع بینانه ای برای برقراری توسعه پایدار، نباید از نقش ارزش‌های اخلاقی و اعتقادات دینی در تحکیم و تقویت پایه‌های توسعه و برآوردن متعادل نیازهای انسان به عنوان محور این آبادانی و توسعه، غفلت ورزد؛ این ارزش‌ها حتما باید مورد تاکید قرار گیرند و در جهت تقویت آنها و نفی هر آنچه در برابر آنها قرار نمی‌گیرد، عمل شود.
چهارم: هر برنامه واقع بینانه ای برای برقراری توسعه پایدار، نباید از نقش ارزش‌های اخلاقی و اعتقادات دینی در تحکیم و تقویت پایه‌های توسعه و برآوردن متعادل نیازهای انسان به عنوان محور این آبادانی و توسعه، غفلت ورزد؛ این ارزش‌ها حتما باید مورد تاکید قرار گیرند و در جهت تقویت آنها و نفی هر آنچه در برابر آنها قرار نمی‌گیرد، عمل شود.


پنجم: اصل تساوی در امکان بهره‌برداری از ثروتهای طبیعی که خود هدیه ای از سوی خداوند متعال است، همگی ما را بدان فرا می‌خواند تا در راستای تحقق نزدیکی هر چه بیشتر سطح زندگی‌های مختلف در سرتاسر جهان تلاش کنیم؛ هدف بزرگی که تحقق آن، بار سنگینی بر دوش کشورهای ثروتمند می‌گذارد و اگر در پی تحقق نوعی ادغام انسانی مطلوب هستند، نمی‌توانند از زیر آن شانه خالی کنند.
پنجم: اصل تساوی در امکان بهره‌برداری از ثروتهای طبیعی که خود هدیه ای از سوی خداوند متعال است، همگی ما را بدان فرا می‌خواند تا در راستای تحقق نزدیکی هر چه بیشتر سطح زندگی‌های مختلف در سرتاسر جهان تلاش کنیم؛ هدف بزرگی که تحقق آن، بار سنگینی بر دوش کشورهای ثروتمند می‌گذارد و اگر در پی تحقق نوعی ادغام انسانی مطلوب هستند، نمی‌توانند از زیر آن شانه خالی کنند.


ششم: حقوق بشر آنچنانکه در اعلامیه جهانی و دیگر اعلامیه‌ها از جمله اعلامیه اسلامی حقوق بشر مطرح شده است باید بطور دقیقی مراعات گردد. گو اینکه طبیعی است تاکید شود که هیچ کشور یا مجموعه کشورهایی حق ندارند برداشت خود از آن را بر کشورهای دیگر تحمیل کنند یا عناصر فرهنگی و دینی دیگران را به بهانه برداشتی که خود دارند، مورد خدشه قرار دهند.
ششم: حقوق بشر آنچنانکه در اعلامیه جهانی و دیگر اعلامیه‌ها از جمله اعلامیه اسلامی حقوق بشر مطرح شده است باید بطور دقیقی مراعات گردد. گو اینکه طبیعی است تاکید شود که هیچ کشور یا مجموعه کشورهایی حق ندارند برداشت خود از آن را بر کشورهای دیگر تحمیل کنند یا عناصر فرهنگی و دینی دیگران را به بهانه برداشتی که خود دارند، مورد خدشه قرار دهند.


 
در این میان باید به تعریف مشترک و قابل قبولی دست یافت که بتوان از طریق آن حقیقت را بی هیچ تحمیلی، تشخیص داد و اسناد مورد نظر]و اعلامیه‌ها و...[آنچنان دقیق و آگاهانه و با دوراندیشی تدوین شوند که امکان سوء استفاده از آنها به سادگی، میسر نباشد.
در این میان باید به تعریف مشترک و قابل قبولی دست یافت که بتوان از طریق آن حقیقت را بی هیچ تحمیلی، تشخیص داد و اسناد مورد نظر ]و اعلامیه‌ها و...[ آنچنان دقیق و آگاهانه و با دوراندیشی تدوین شوند که امکان سوء استفاده از آنها به سادگی، میسر نباشد.
چهارمین کنفرانس جمعیت و توسعه در پکن به رغم هدف‌های اعلان شده خود مبنی بر توجه به زن و سهیم ساختن وی در روند توسعه و با طرح شعار:"برابری، توسعه و صلح"، رسالت ویرانگرانه کنفرانس قاهره را تکمیل کرد و از آن بالاتر، همه اصلاحاتی را که مطرح ساخته بودیم، نقش بر آب کرد و مجددا بر چیزی انگشت گذارد که "حقوق جنسی" نام دارد. در حقیقت چیزی جز تلاش برای از هم گسیختن پیوندهای خانوادگی و حذف عنصر اصلی روند توسعه، نبود.
چهارمین کنفرانس جمعیت و توسعه در پکن به رغم هدف‌های اعلان شده خود مبنی بر توجه به زن و سهیم ساختن وی در روند توسعه و با طرح شعار:"برابری، توسعه و صلح"، رسالت ویرانگرانه کنفرانس قاهره را تکمیل کرد و از آن بالاتر، همه اصلاحاتی را که مطرح ساخته بودیم، نقش بر آب کرد و مجددا بر چیزی انگشت گذارد که "حقوق جنسی" نام دارد. در حقیقت چیزی جز تلاش برای از هم گسیختن پیوندهای خانوادگی و حذف عنصر اصلی روند توسعه، نبود.


==جنبه‌های مثبت==
== جنبه‌های مثبت ==
البته تاکید بر ضرورت توجه به زنان و لزوم سلامت بارداری فی نفسه مسئله کاملا درستی است و باید به آن توجه جدی مبذول داشت زیرا سالانه:
البته تاکید بر ضرورت توجه به زنان و لزوم سلامت بارداری فی نفسه مسئله کاملا درستی است و باید به آن توجه جدی مبذول داشت زیرا سالانه:
- 585 هزار زن بر اثر عوارض حاملگی، می‌میرند.
- 585 هزار زن بر اثر عوارض حاملگی، می‌میرند.


- 300 هزار زن به علت عدم استفاده درست از قرص‌های ضد بارداری تلف می‌شوند.
- 300 هزار زن به علت عدم استفاده درست از قرص‌های ضد بارداری تلف می‌شوند.
خط ۲۶۹: خط ۲۵۶:
اجرای این برنامه‌ها، باعث اختصاص جایزه کنترل جمعیت سازمان ملل متحد در سال 1998 م به جمهوری اسلامی‌گردید. <ref>همان منبع، شماره 12.</ref>
اجرای این برنامه‌ها، باعث اختصاص جایزه کنترل جمعیت سازمان ملل متحد در سال 1998 م به جمهوری اسلامی‌گردید. <ref>همان منبع، شماره 12.</ref>
علاوه برا ین برنامه‌هایی برای حضور هر چه جدی تر زنان در عرصه‌های مختلف رسانه‌ای، سیاسی، اجتماعی، پارلمانی و مدنی و جز آن در نظر گرفته شده است.
علاوه برا ین برنامه‌هایی برای حضور هر چه جدی تر زنان در عرصه‌های مختلف رسانه‌ای، سیاسی، اجتماعی، پارلمانی و مدنی و جز آن در نظر گرفته شده است.


=نقش سازمان‌های غیر دولتی (NGOS) در این خصوص=
=نقش سازمان‌های غیر دولتی (NGOS) در این خصوص=
بشریت گامهای گسترده و بزرگی در راه ایجاد نهادهای جامع بین‌المللی در جهت حل مشکلات و تحقق تفاهم میان اعضای خود برداشته و سعی در نیل به اجرای برنامه‌هایی جهانی دارای پیامدهای سازنده و سراسری دارد.
بشریت گامهای گسترده و بزرگی در راه ایجاد نهادهای جامع بین‌المللی در جهت حل مشکلات و تحقق تفاهم میان اعضای خود برداشته و سعی در نیل به اجرای برنامه‌هایی جهانی دارای پیامدهای سازنده و سراسری دارد.
سازمان ملل متحد بمثابه گسترده‌ترین سازمان بین‌المللی با آن همه سازمان‌های فرعی در عرصه‌های متفاوت فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی، تجاری و غیره، در همین راستا شکل گرفته و تاسیس شده است.
سازمان ملل متحد بمثابه گسترده‌ترین سازمان بین‌المللی با آن همه سازمان‌های فرعی در عرصه‌های متفاوت فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی، تجاری و غیره، در همین راستا شکل گرفته و تاسیس شده است.


جنبش عدم تعهد در گستره ای محدودتر و نیز سازمان کنفرانس اسلامی در چارچوب جهان اسلام نیز به همین ترتیب، شکل گرفته است.
جنبش عدم تعهد در گستره ای محدودتر و نیز سازمان کنفرانس اسلامی در چارچوب جهان اسلام نیز به همین ترتیب، شکل گرفته است.
خط ۲۸۵: خط ۲۷۰:
3- همچنانکه تأمل در این تصمیمات یا قطعنامه‌ها، نشانگر آن است که این سازمان‌ها، بی آنکه شعارهای مطرح شده شان پشتوانه واقعی داشته باشد، اقدام به ایجاد نیازهای کاذب برای توده‌های مردم می‌کنند؛ قطعنامه‌های مربوط به حقوق بشر، مبارزه با نژادپرستی و دفاع از حقوق زن و سامان بخشی به روند توسعه اجتماعی و جز آن، در این مقوله قرار می‌گیرند حال آنکه می‌بینیم در این عرصه، بنا به منافع تنگ نظرانه، معیارهای دوگانه ای مطرح می‌شود و تصمیمات حقیقی و آنچه که واقعا باید دنبال شود در صورتی که با منافع قدرتهای بزرگ، همخوانی نداشته باشد، به صورت نوشته ای روی کاغذ باقی می‌ماند.
3- همچنانکه تأمل در این تصمیمات یا قطعنامه‌ها، نشانگر آن است که این سازمان‌ها، بی آنکه شعارهای مطرح شده شان پشتوانه واقعی داشته باشد، اقدام به ایجاد نیازهای کاذب برای توده‌های مردم می‌کنند؛ قطعنامه‌های مربوط به حقوق بشر، مبارزه با نژادپرستی و دفاع از حقوق زن و سامان بخشی به روند توسعه اجتماعی و جز آن، در این مقوله قرار می‌گیرند حال آنکه می‌بینیم در این عرصه، بنا به منافع تنگ نظرانه، معیارهای دوگانه ای مطرح می‌شود و تصمیمات حقیقی و آنچه که واقعا باید دنبال شود در صورتی که با منافع قدرتهای بزرگ، همخوانی نداشته باشد، به صورت نوشته ای روی کاغذ باقی می‌ماند.
ونیز بسیاری کاستی‌های دیگر...
ونیز بسیاری کاستی‌های دیگر...


لذا به نظر ما عرصه گسترده ای برای مشارکت سازمان‌های غیر دولتی (NGOS) در نشستهای بین‌المللی و ایراد فشار بر طرفهای رسمی برای اتخاذ تصمیمات هماهنگ‌تر با هدفهای مطلوب، وجود دارد.
لذا به نظر ما عرصه گسترده ای برای مشارکت سازمان‌های غیر دولتی (NGOS) در نشستهای بین‌المللی و ایراد فشار بر طرفهای رسمی برای اتخاذ تصمیمات هماهنگ‌تر با هدفهای مطلوب، وجود دارد.
خط ۳۰۰: خط ۲۸۴:
5- همچنانکه محیط مناسبی را برای فعالیتهای انسانی غیر انتفاعی و داوطلبانه و با هزینه‌های اندک تامین می‌کنند.
5- همچنانکه محیط مناسبی را برای فعالیتهای انسانی غیر انتفاعی و داوطلبانه و با هزینه‌های اندک تامین می‌کنند.


6- و در همسویی و همکاری با سازمان‌های مشابه خود در کشورهای مختلف، جریانی جهانی را تشکیل می‌دهند که قادر به طرح مسایل مختلف ]انسانی – جهانی[ است.
6- و در همسویی و همکاری با سازمان‌های مشابه خود در کشورهای مختلف، جریانی جهانی را تشکیل می‌دهند که قادر به طرح مسایل مختلف]انسانی – جهانی[است.
=نتیجه‌گیری=
=نتیجه‌گیری=
در پرتو آنچه گفته شد، حقایق زیر نتیجه‌گیری می‌شود:
در پرتو آنچه گفته شد، حقایق زیر نتیجه‌گیری می‌شود:
خط ۳۱۸: خط ۳۰۲:


این تنها یک مثال برای اشاره به ضرورت تغییر و پیشرفت در همه عرصه‌هاست. در عرصه سیاسی نیز نباید نقش فعال زن در شکل دهی به تصمیمات سیاسی را به فراموشی بسپاریم. و این چیزی است که برخی مناطق اسلامی ما واقعا به آن نیاز دارند و حتی شاهد آنیم که برخی گروه‌های متحجر بر اساس اجتهادهای قشری و بیگانه با روح اسلام و نیز روایات و احادیث ثابت نشده، زن را به دور از آموزش و پرورش – چه رسد به ـ مشارکت در زندگی اقتصادی، زندانی خانه ساخته اند.  
این تنها یک مثال برای اشاره به ضرورت تغییر و پیشرفت در همه عرصه‌هاست. در عرصه سیاسی نیز نباید نقش فعال زن در شکل دهی به تصمیمات سیاسی را به فراموشی بسپاریم. و این چیزی است که برخی مناطق اسلامی ما واقعا به آن نیاز دارند و حتی شاهد آنیم که برخی گروه‌های متحجر بر اساس اجتهادهای قشری و بیگانه با روح اسلام و نیز روایات و احادیث ثابت نشده، زن را به دور از آموزش و پرورش – چه رسد به ـ مشارکت در زندگی اقتصادی، زندانی خانه ساخته اند.  


این کار علاوه بر خدشه دار ساختن چهره اسلام، مانع از حرکت امت در رویارویی با چالش‌های اشاره شده است.
این کار علاوه بر خدشه دار ساختن چهره اسلام، مانع از حرکت امت در رویارویی با چالش‌های اشاره شده است.
نیاز مبرم ما نه تدوین استراتژی فرهنگی در عرصه‌های مختلف، یا موافقت با اعلامیه رسمی حقوق بشر از دیدگاه اسلامی و نه حتی تدوین استراتژی تبلیغاتی یا اجتماعی برای جهان اسلام – که اینها همه سرانجام و پس از بحث‌های فراوان، تدوین شده و تقریبا در ذهن هر کس که شناختی از گرایش‌های اسلام دارد، روشن هستند – بلکه فعالیت منظم و به هم پیوسته و جامع – در سطح جهان اسلام – در عمل به استراتژیهایی است که در کنفرانس بین‌المللی اسلامی از جمله ششمین کنفرانس سران اسلامی در داکا (سنگال) یا هیجدهمین کنفرانس وزرای خارجه اسلامی در قاهره و جز آن، مورد تصویب قرار گرفته است.
نیاز مبرم ما نه تدوین استراتژی فرهنگی در عرصه‌های مختلف، یا موافقت با اعلامیه رسمی حقوق بشر از دیدگاه اسلامی و نه حتی تدوین استراتژی تبلیغاتی یا اجتماعی برای جهان اسلام – که اینها همه سرانجام و پس از بحث‌های فراوان، تدوین شده و تقریبا در ذهن هر کس که شناختی از گرایش‌های اسلام دارد، روشن هستند – بلکه فعالیت منظم و به هم پیوسته و جامع – در سطح جهان اسلام – در عمل به استراتژیهایی است که در کنفرانس بین‌المللی اسلامی از جمله ششمین کنفرانس سران اسلامی در داکا (سنگال) یا هیجدهمین کنفرانس وزرای خارجه اسلامی در قاهره و جز آن، مورد تصویب قرار گرفته است.
جای تاسف است که اعلام شود جهان اسلام در سطح سازمان کنفرانس اسلامی و به رغم وجود شیوه‌های مختلف اجرایی در اینجا و آنجا، در خصوص راه حل عملی مشترکی برای اجرا، به توافق نرسیده است.
جای تاسف است که اعلام شود جهان اسلام در سطح سازمان کنفرانس اسلامی و به رغم وجود شیوه‌های مختلف اجرایی در اینجا و آنجا، در خصوص راه حل عملی مشترکی برای اجرا، به توافق نرسیده است.


در اینجا تاکید می‌کنم که امت اسلامی، دارای ویژگی‌های مشخصی است که هویت آن را تعیین و نشان‌های قرآنی آن را‌ ترسیم می‌کند از جمله مثلا، ویژگی الهی، و انتساب به خداوند متعال در اعتقادات و احکام و قوانین و نیز ویژگی‌های اخلاقی - انسانی متبلور در نظام اخلاقی اسلام و رهایی از هر گونه فساد و صحنه‌های غیر اخلاقی که غرایز جنسی در آن نقش ایفا می‌کنند و چهره واقعی آن را خدشه دار می‌سازند - چنین امتی تنها زمانی می‌تواند به انتساب خود به اسلام، افتخار ورزد که این تصویر والای اسلامی را تحقق بخشد و روابط خود را بر اساس معیارهای اسلامی، بنا نهد و توده‌های خود را با آگاهی‌های مطلوبی که به آن می‌دهد، مصونیت بخشد و حتی در میان افراد آن – که نسبت بالایی از آنها را زنان تشکیل می‌دهد - انگیزه‌های نیرومندی برای رویارویی با چالش‌های یاد شده، فراهم آورد. خیزش اسلامی تنها گزینه ماست و گرنه چالش‌ها، ما را فرا خواهند گرفت و همه ویژگی‌های ما را به یغما خواهند برد.
در اینجا تاکید می‌کنم که امت اسلامی، دارای ویژگی‌های مشخصی است که هویت آن را تعیین و نشان‌های قرآنی آن را‌ ترسیم می‌کند از جمله مثلا، ویژگی الهی، و انتساب به خداوند متعال در اعتقادات و احکام و قوانین و نیز ویژگی‌های اخلاقی - انسانی متبلور در نظام اخلاقی اسلام و رهایی از هر گونه فساد و صحنه‌های غیر اخلاقی که غرایز جنسی در آن نقش ایفا می‌کنند و چهره واقعی آن را خدشه دار می‌سازند - چنین امتی تنها زمانی می‌تواند به انتساب خود به اسلام، افتخار ورزد که این تصویر والای اسلامی را تحقق بخشد و روابط خود را بر اساس معیارهای اسلامی، بنا نهد و توده‌های خود را با آگاهی‌های مطلوبی که به آن می‌دهد، مصونیت بخشد و حتی در میان افراد آن – که نسبت بالایی از آنها را زنان تشکیل می‌دهد - انگیزه‌های نیرومندی برای رویارویی با چالش‌های یاد شده، فراهم آورد. خیزش اسلامی تنها گزینه ماست و گرنه چالش‌ها، ما را فرا خواهند گرفت و همه ویژگی‌های ما را به یغما خواهند برد.


در اینجاست که رسالت علما – زن و مرد – برای ایفای نقش وارثان انبیاء روشن می‌گردد.
در اینجاست که رسالت علما – زن و مرد – برای ایفای نقش وارثان انبیاء روشن می‌گردد.
خط ۳۳۴: خط ۳۱۵:
سوم – تاکید بر حرکت آموزشی و ارتقای آن در مورد بانوان.
سوم – تاکید بر حرکت آموزشی و ارتقای آن در مورد بانوان.
چهارم – تاسیس سازمان‌های غیر دولتی زنان و پشتیبانی جدی از آنها.
چهارم – تاسیس سازمان‌های غیر دولتی زنان و پشتیبانی جدی از آنها.


پنجم – حل ریشه ای مشکل مهاجرت‌های داخلی و خارجی و توجه به پیامدهای آن زیرا بیشتر مهاجرتها که به دلیل عوامل گوناگون انجام می‌شود در میان زنان است.
پنجم – حل ریشه ای مشکل مهاجرت‌های داخلی و خارجی و توجه به پیامدهای آن زیرا بیشتر مهاجرتها که به دلیل عوامل گوناگون انجام می‌شود در میان زنان است.
خط ۳۴۳: خط ۳۲۳:
{{پانویس| 2}}
{{پانویس| 2}}


[[رده: مقالات]]
[[رده:مقالات]]
۴٬۹۳۳

ویرایش