هشام بن حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
|-
|-
|استادان
|استادان
|[[امام صادق علیه السلام]] • امام کاظم علیه السلام
|[[امام صادق علیه السلام]] • [[موسی بن جعفر|امام کاظم علیه السلام]]
|-
|-
|شاگردان
|شاگردان
خط ۳۶: خط ۳۶:


هشام از همان آغاز جوانی سری پرشور داشت و شیفته علم و معرفت ‏بود. او، برای رسیدن به این هدف، علوم عصر خویش را آموخت، کتب فلسفی دانشمندان [[یونان]] را فرا گرفت و کتابی در رد یکی از [[فلاسفه]] یونان نگاشت<ref>هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14. </ref>.  
هشام از همان آغاز جوانی سری پرشور داشت و شیفته علم و معرفت ‏بود. او، برای رسیدن به این هدف، علوم عصر خویش را آموخت، کتب فلسفی دانشمندان [[یونان]] را فرا گرفت و کتابی در رد یکی از [[فلاسفه]] یونان نگاشت<ref>هشام بن‏ حکم، صفایی، ص 14. </ref>.  
هشام، در مسیر تکامل اندیشه‌‏اش، به مکتب‌های گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت ‏جویی‌اش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن‏ یزید کوفی]]، با [[امام صادق علیه السلام]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص‏433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل‌بیت علیه السلام]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهان‌‌های دقیق و منطقی‌اش در گسترش فرهنگ اهل‌بیت علیه السلام کوشید.  
هشام، در مسیر تکامل اندیشه‌‏اش، به مکتب‌های گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت ‏جویی‌اش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن‏ یزید کوفی]]، با [[امام صادق علیه السلام]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص‏433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت علیه السلام]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهان‌‌های دقیق و منطقی‌اش در گسترش فرهنگ اهل‌بیت علیه السلام کوشید.  


==سفر برای تحصیل دانش==
==سفر برای تحصیل دانش==
خط ۵۱: خط ۵۱:


==در محضر امام کاظم علیه السلام==
==در محضر امام کاظم علیه السلام==
پایه‏‌های اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق علیه السلام استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[امام کاظم علیه السلام]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کام‌یاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام علیه السلام چنان جایگاهی یافت که تاریخ‏‌نگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت ‏خاص آن حضرت شمرده‏‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج‏19، ص 271.</ref>.  
پایه‏‌های اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق علیه السلام استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[موسی بن جعفر|امام کاظم علیه السلام]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کام‌یاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام علیه السلام چنان جایگاهی یافت که تاریخ‏‌نگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت ‏خاص آن حضرت شمرده‏‌اند<ref>معجم رجال الحدیث، ج‏19، ص 271.</ref>.  


==مقام علمی هشام بن ‏حکم==
==مقام علمی هشام بن ‏حکم==
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل‌بیت علیه السلام]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس می‌کرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن می‌‌شتافت و دانشی تازه می‌آموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] ‏یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتاب‌های حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد.
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت علیه السلام]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس می‌کرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن می‌‌شتافت و دانشی تازه می‌آموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] ‏یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتاب‌های حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد.


متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روان‏شناسی و سایر دانش‌های رایج عصر خویش اطلاعات گسترده‏ای داشت. [[عبدالله نعمه]] می‌نویسد: [[یحیی بن‏ خالد برمکی]]، وزیر هارون‏‌الرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشست‌های علمی و تخصصی برگزار می‌کرد. در یکی از نشست‌ها، که هشام بن‏ حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق‏» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت‏ شد. وقتی نوبت ‏به هشام بن‏ حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج‏9، ص 324.</ref>.  
متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روان‏شناسی و سایر دانش‌های رایج عصر خویش اطلاعات گسترده‏ای داشت. [[عبدالله نعمه]] می‌نویسد: [[یحیی بن‏ خالد برمکی]]، وزیر هارون‏‌الرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشست‌های علمی و تخصصی برگزار می‌کرد. در یکی از نشست‌ها، که هشام بن‏ حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق‏» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت‏ شد. وقتی نوبت ‏به هشام بن‏ حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج‏9، ص 324.</ref>.  
خط ۶۵: خط ۶۵:


==در معرض اتهام==
==در معرض اتهام==
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم علیه السلام چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبت‌هاى ناروا به اوج خود رسید، م[[وسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا علیه السلام]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست‏ بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا علیه السلام فرمود: هشام را دوست‏ بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص‏433.</ref>.
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم علیه السلام چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبت‌هاى ناروا به اوج خود رسید، [[موسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا علیه السلام]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست‏ بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا علیه السلام فرمود: هشام را دوست‏ بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص‏433.</ref>.


==آخرین روزهاى زندگى==
==آخرین روزهاى زندگى==