شفا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵<references />↵ ↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۹: خط ۹:


== معنای لغوی شفا ==
== معنای لغوی شفا ==
شفا در استعمالات عرب به خصوص در زبان [[شریعت]] به معنای درمان بیماری جسمانی و درمان بیماری­‌های روحانی است و منحصر در مسائل جسمی و مادی محض نمی­‌باشد. [[قرآن کریم]] می­‌فرمایند: يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شفا لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين<ref>سوره یونس، آیه 57.</ref>. قرآن نیز شفا را به صدور نسبت می‌دهد و این به این معناست که مسئله شفا منحصر در امور مادی نیست. همچنین در نهج البلاغه آمده است: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شفا مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ وَ لَا تَسْأَلُوا بِهِ خَلْقَه‏<ref> نهج البلاغه للصبحی صالح، صفحه 252.</ref>. در این فقره [[علی بن ابی طالب|حضرت علی علیه السلام]]، [[کفر]] و نفاق و ضلالت و گمراهی را بزرگترین بیماری دانستند و [[قرآن]] را شافی این بیماری­‌ها معرفی کردند.
شفا در استعمالات عرب به خصوص در زبان [[شریعت]] به معنای درمان بیماری جسمانی و درمان بیماری­‌های روحانی است و منحصر در مسائل جسمی و مادی محض نمی­‌باشد. [[قرآن کریم]] می­‌فرمایند: يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شفا لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنين<ref>سوره یونس، آیه 57.</ref>. قرآن نیز شفا را به صدور نسبت می‌دهد و این به این معناست که مسئله شفا منحصر در امور مادی نیست. همچنین در نهج البلاغه آمده است: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِيهِ شفا مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ وَ لَا تَسْأَلُوا بِهِ خَلْقَه‏<ref> نهج البلاغه للصبحی صالح، صفحه 252.</ref>. در این فقره [[علی بن ابی طالب|حضرت علی علیه السلام]]، [[کفر]] و نفاق و ضلالت و گمراهی را بزرگترین بیماری دانستند و [[قرآن]] را شافی این بیماری­‌ها معرفی کردند.


== معنای شفا در اصطلاح دین ==
== معنای شفا در اصطلاح دین ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
اگر در [[دین اسلام]] سخن از شفا و شفا بخشی می­‌شود، منظور شفا دادن انسان به حسب قابلیتی است که دارد نه شفا صددرصد و از همه جهت. اصولی تکوینی در عالم حاکم است که سبب می­‌شود هر شخصی از همه جهت شفا نگیرد. زیرا در جای خود ثابت شده که رشد معنوی همواره در گرو برخی مشکلات و مصائب ظاهری است. پس امکان ندارد که کسی از جهت مادی و ظاهری و از همه ابعاد، در رفاه و راحتی باشد. در روایت آمده است: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ خَامَةِ الزَّرْعِ تُكْفِئُهَا الرِّيَاحُ كَذَا وَ كَذَا وَ كَذَلِكَ الْمُؤْمِنُ تُكْفِئُهُ الْأَوْجَاعُ وَ الْأَمْرَاض‏<ref>الکافی، جلد 2، صفحه 258.</ref>.
اگر در [[دین اسلام]] سخن از شفا و شفا بخشی می­‌شود، منظور شفا دادن انسان به حسب قابلیتی است که دارد نه شفا صددرصد و از همه جهت. اصولی تکوینی در عالم حاکم است که سبب می­‌شود هر شخصی از همه جهت شفا نگیرد. زیرا در جای خود ثابت شده که رشد معنوی همواره در گرو برخی مشکلات و مصائب ظاهری است. پس امکان ندارد که کسی از جهت مادی و ظاهری و از همه ابعاد، در رفاه و راحتی باشد. در روایت آمده است: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ خَامَةِ الزَّرْعِ تُكْفِئُهَا الرِّيَاحُ كَذَا وَ كَذَا وَ كَذَلِكَ الْمُؤْمِنُ تُكْفِئُهُ الْأَوْجَاعُ وَ الْأَمْرَاض‏<ref>الکافی، جلد 2، صفحه 258.</ref>.


و نیز آمده است: أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بِالْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ أَشْبَاهِ هَذَا قَالَ فَقَالَ وَ هَلْ كُتِبَ الْبَلَاءُ إِلَّا عَلَى الْمُؤْمِنِ<ref>همان.</ref>.
و نیز آمده است: أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ بِالْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ أَشْبَاهِ هَذَا قَالَ فَقَالَ وَ هَلْ كُتِبَ الْبَلَاءُ إِلَّا عَلَی الْمُؤْمِنِ<ref>همان.</ref>.


با این نگاه مسئله را تحلیل کنیم. فرض کنید کسی درد شدیدی در قلب خود احساس می­‌کند و می­‌خواهد به [[زیارت]] برود و با زیارت شفا بگیرد. اگر واقعا درد قلب او با یک رشد معنوی همراه باشد، اگر امام در وی تصرفی کند و قلب او را درمان کند، آیا او را شفا داده است یا مریض کرده است؟
با این نگاه مسئله را تحلیل کنیم. فرض کنید کسی درد شدیدی در قلب خود احساس می­‌کند و می­‌خواهد به [[زیارت]] برود و با زیارت شفا بگیرد. اگر واقعا درد قلب او با یک رشد معنوی همراه باشد، اگر امام در وی تصرفی کند و قلب او را درمان کند، آیا او را شفا داده است یا مریض کرده است؟