طالبان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
|-
|-
|رهبران
|رهبران
| data-type="authorbirthDate" |هبت‌الله آخوندزاده (رهبر کنونی)
| data-type="authorbirthDate"|اولین رییس طالبان محمدعمر (قندهار۱۳۳۹ش-پاکستان۱۳۹۲ش/۱۹۶۰-۲۰۱۳م) معروف به ملاعمر ـ هبت‌الله آخوندزاده (رهبر کنونی)
|-
|-
|گستره جغرافیایی  
|گستره جغرافیایی  
خط ۳۶: خط ۳۶:
</div>
</div>


'''طالِبان''' گروه مسلح سلفی است که با هدف سرنگونی نظام سیاسی فعلی [[افغانستان]] و برپایی امارت اسلامی می‌جنگد. اندیشه و رفتار طالبان بر تفسیر سنتی و بدون نرمش از شریعت اسلام ([[دیوبندیه|دیوبندی]]، [[سلفی]] و [[وهابیت|وهابی]]) و مقررات سخت‌گیرانه قبیله‌ای پشتون استوار است.  
'''طالِبان''' گروه مسلح سلفی است که با هدف سرنگونی نظام سیاسی فعلی [[افغانستان]] و برپایی امارت اسلامی می‌جنگد. اندیشه و رفتار طالبان بر تفسیر سنتی و بدون نرمش از شریعت اسلام ([[دیوبندیه|دیوبندی]]، [[سلفيه|سلفی]] و [[وهابیت|وهابی]]) و مقررات سخت‌گیرانه قبیله‌ای پشتون استوار است.  




=ظهور طالبان=
=ظهور طالبان=


این گروه در ۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م توسط دولت و گروه‌های بنیادگرای اهل‌سنت [[پاکستان]] و حمایت [[عربستان]]، با بدنه ملایان و طلبه‌های [[پشتون]] در مدارس مناطق مرزی پاکستان بوجود آمد.که تشکیل آن از ترکیب و تناسب عوامل داخلی و خارجی بود که موارد اصلی و برجسته آن  به شرح زیر می‌باشد:
این گروه در ۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م توسط دولت و گروه‌های بنیادگرای اهل‌سنت [[پاکستان]] و حمایت [[عربستان]]، با بدنه ملایان و طلبه‌های پشتوندر مدارس مناطق مرزی پاکستان بوجود آمد.که تشکیل آن از ترکیب و تناسب عوامل داخلی و خارجی بود که موارد اصلی و برجسته آن  به شرح زیر می‌باشد:


===عوامل داخلی===
===عوامل داخلی===
خط ۵۳: خط ۵۳:
====تناسب شخصیتی طالبان====
====تناسب شخصیتی طالبان====


در ایالات و مناطق مرزی [[پاکستان]] بخصوص در پیشاور و [[کویته]]، از دهه چهل خورشیدی به این سو، احزاب [[سنی]] مانند جمعیت علمای اسلام، جماعت اسلامی و اهل [[حدیث]]، مدارس علمیه ایجاد کردند. در این مدارس فقط برخی متون مذهبی با [[تفسیر]] و دیدگاه مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] ([[هند]]) تدریس می‌شود که دیدگاه‌ها و فعالیت‌های مشترک با [[سلفیه]] و [[وهابیت]] دارد.<ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref> پس از ورود مهاجرین [[افغانستان|افغانستانی]] به این مناطق، تعداد قابل توجهی از جوانان، جذب این مراکز شدند و نیز، بر تعداد این مدارس افزوده گشت. بیشتر این طلاب از [[قوم پشتون]] بودند و در فضای قبیله‌ای، روستایی یا اردوگاهی همراه با فقر و محیط بسته تربیت شده بودند.<ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref>
در ایالات و مناطق مرزی [[پاکستان]] بخصوص در پیشاور و [[کویته]]، از دهه چهل خورشیدی به این سو، احزاب [[اهل تسنن|سنی]] مانند جمعیت علمای اسلام، جماعت اسلامی و اهل حدیث، مدارس علمیه ایجاد کردند. در این مدارس فقط برخی متون مذهبی با تفسیر و دیدگاه مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] ([[هند]]) تدریس می‌شود که دیدگاه‌ها و فعالیت‌های مشترک با [[سلفیه]] و [[وهابیت]] دارد.<ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref> پس از ورود مهاجرین [[افغانستان|افغانستانی]] به این مناطق، تعداد قابل توجهی از جوانان، جذب این مراکز شدند و نیز، بر تعداد این مدارس افزوده گشت. بیشتر این طلاب از [[قوم پشتون]] بودند و در فضای قبیله‌ای، روستایی یا اردوگاهی همراه با فقر و محیط بسته تربیت شده بودند.<ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref>


در این مراکز بارها گفته می‌شد که مجاهدین و [[شیعه|شیعیان]]، فاسد و خارج از [[دین اسلام|دین]] هستند و خارجی‌ها نیز نیروهای [[شیطان|شیطانی]] معرفی می‌شدند. سپس با تحریک و تشویق طلبه‌ها به [[جهاد]]، وظیفه دینی برای پاکسازی افغانستان و یادآوری تعصب قومی، آنان را مسلح و سازمان‌دهی کرده و به افغانستان گسیل داشتند. <ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref>
در این مراکز بارها گفته می‌شد که مجاهدین و [[شیعه|شیعیان]]، فاسد و خارج از [[دین اسلام|دین]] هستند و خارجی‌ها نیز نیروهای [[شیطان|شیطانی]] معرفی می‌شدند. سپس با تحریک و تشویق طلبه‌ها به جهاد، وظیفه دینی برای پاکسازی افغانستان و یادآوری تعصب قومی، آنان را مسلح و سازمان‌دهی کرده و به افغانستان گسیل داشتند. <ref>احمدی،«طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد»، ۱۳۷۷ش، ص۲۶.</ref>


به‌تدریج، افراد غیر پشتون یا غیر بنیادگرا نیز به این گروه پیوستند: سنی‌های بنیادگرای تاجیک و ازبک (بدخشان و مناطق شمال افغانستان)، مجاهدین عرب، چچن و ازبکستانی، و نیز پشتون‌هایی که در دولت‌های کمونیستی افغانستان همکاری و تجربه داشتند.<ref>مژده، «بازی قدرت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری طالبان»، ۱۳۸۷ش، ص۷۴.</ref>
به‌تدریج، افراد غیر پشتون یا غیر بنیادگرا نیز به این گروه پیوستند: سنی‌های بنیادگرای تاجیک و ازبک (بدخشان و مناطق شمال افغانستان)، مجاهدین عرب، چچن و ازبکستانی، و نیز پشتون‌هایی که در دولت‌های کمونیستی افغانستان همکاری و تجربه داشتند.<ref>مژده، «بازی قدرت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری طالبان»، ۱۳۸۷ش، ص۷۴.</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
ورود نیروهای شوروی سابق به افغانستان(زمستان ۱۳۵۸ش/۱۹۸۰م)، شکل‌گیری نیروهای مجاهد و ارتباط زمینی آنان با شهرهای مرزی پاکستان، فرصتی برای اعمال بهتر سیاست‌های پاکستان در افغانستان بوجود آورد و باعث شد با حمایت پاکستان (ضیاءالحق)، کمک‌های امریکا، انگلیس و برخی کشورهای اسلامی مانند [[عربستان]] و امارات، احزاب متعدد جهادی در آنجا شکل گیرد. سران احزاب از ملایان فعال، و سربازان از جوانان مهاجر و داخل کشور تشکیل شده بود.<ref>طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش،۳۱۳-۳۱۷.</ref>
ورود نیروهای شوروی سابق به افغانستان(زمستان ۱۳۵۸ش/۱۹۸۰م)، شکل‌گیری نیروهای مجاهد و ارتباط زمینی آنان با شهرهای مرزی پاکستان، فرصتی برای اعمال بهتر سیاست‌های پاکستان در افغانستان بوجود آورد و باعث شد با حمایت پاکستان (ضیاءالحق)، کمک‌های امریکا، انگلیس و برخی کشورهای اسلامی مانند [[عربستان]] و امارات، احزاب متعدد جهادی در آنجا شکل گیرد. سران احزاب از ملایان فعال، و سربازان از جوانان مهاجر و داخل کشور تشکیل شده بود.<ref>طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش،۳۱۳-۳۱۷.</ref>


تمایل حامیان مجاهدین، به گروه‌های تندرو و وفادار مانند حزب اسلامی (گلبدین حکمتیار) و حزب اتحاد اسلامی (عبدالرب الرسول سیاف) نتوانست برنامه‌های دولت پاکستان و عربستان را به‌خوبی پیش ببرد، بنابراین دولت پاکستان(بی‌نظیر بوتو) و عربستان به سمت تشکیل گروه جدید با زمینه کنترل، نظارت و وفاداری بیشتر رفت.<ref> طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش، ص۴۱۱.</ref>
تمایل حامیان مجاهدین، به گروه‌های تندرو و وفادار مانند: حزب اسلامی ([[گلبدین حکمتیار]]) و حزب اتحاد اسلامی ([[عبدالرب الرسول سیاف]]) نتوانست برنامه‌های دولت پاکستان و عربستان را به‌خوبی پیش ببرد، بنابراین دولت پاکستان([[بی‌نظیر بوتو]]) و عربستان به سمت تشکیل گروه جدید با زمینه کنترل، نظارت و وفاداری بیشتر رفت.<ref> طنین، افغانستان در قرن بیستم، ۱۳۹۰ش، ص۴۱۱.</ref>


==مبانی فکری==
==مبانی فکری==
چارچوب فکری و اولیه سران طالبان اضافه بر ذهنیت و تربیت جامعه پشتونی جنوب افغانستان، آگاهانه یا ناآگاهانه از اندیشه‌های مختلف موجود در جریان‌های افراطی اسلامی معاصر تاثیر پذیرفته است.
چارچوب فکری و اولیه سران طالبان اضافه بر ذهنیت و تربیت جامعه پشتونی جنوب افغانستان، آگاهانه یا ناآگاهانه از اندیشه‌های مختلف موجود در جریان‌های افراطی اسلامی معاصر تاثیر پذیرفته است.
===الگو بودن زندگی سلفی===
===الگو بودن زندگی سلفی===
مبانی اندیشه ملایان طالب، ناشی از مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] [[هند]] و [[سلفیه]] است که دوره‌های آغازین و میانی [[اسلام]] را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد می‌داند. به نظر آنان این دوره نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین مشخصات زندگی اسلامی را به [[سیره]] و سنت [[حضرت محمد|رسول خدا]](ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ص ۲۰۵.</ref>
مبانی اندیشه ملایان طالب، ناشی از مکتب [[دیوبندیه|دیوبندی]] هند و سلفیه است که دوره‌های آغازین و میانی اسلام] را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد می‌داند. به نظر آنان این دوره نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین مشخصات زندگی اسلامی را به سیره و سنت [[حضرت محمد|رسول خدا]](ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ص ۲۰۵.</ref>


=== نظام خلافت===
=== نظام خلافت===


مهم‌ترین اصل در اندیشه سیاسی دیوبندی و طالبان، زنده کردن [[خلافت]] در نظام سیاسی اسلام است. طالبان، اسلامی ماندن جامعه را در اسلامی بودن حکومت می‌داند. بنابراین بازگشت به جامعه آرمانی موردنظر طالبان، مستلزم زنده‌کردن نظام حکومتی آن زمان یعنی [[خلافت]] است.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> از ارکان این نظام سیاسی، [[بیعت]] اهل حل و عقد، شورا، نصب و غلبه است. در تئوری خلافت و امارت ـ آن طوری که طالبان می‌خواهد ـ مردم و احزاب جایگاهی ندارند.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>
مهم‌ترین اصل در اندیشه سیاسی دیوبندی و طالبان، زنده کردن خلافت در نظام سیاسی اسلام است. طالبان، اسلامی ماندن جامعه را در اسلامی بودن حکومت می‌داند. بنابراین بازگشت به جامعه آرمانی موردنظر طالبان، مستلزم زنده‌کردن نظام حکومتی آن زمان یعنی خلافت است.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> از ارکان این نظام سیاسی، بیعت اهل حل و عقد، شورا، نصب و غلبه است. در تئوری خلافت و امارت ـ آن طوری که طالبان می‌خواهد ـ مردم و احزاب جایگاهی ندارند.<ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>


===برتری قومی===
===برتری قومی===
طالبان اعتقاد دارد که برای خلافت و ریاست دولت اسلامی افغانستان، قبیله احمدخان درانی (ابدالی) از [[قوم پشتون]]، شایستگی و اصالت دارند، زیرا او پایه‌گذار اولین حکومت مستقل در [[قندهار]] است که منجر به تشکیل کشور افغانستان شد. بنابر این طالبان حکومت اقوام دیگر افغانستان، و حتی طوایف دیگر پشتون مانند غلزایی، محمدزایی و... را تحمل نمی‌کنند.<ref>سجادی، «طالبان، دین و حکومت»، ص۲۳۵و۲۴۰.</ref>
طالبان اعتقاد دارد که برای خلافت و ریاست دولت اسلامی افغانستان، قبیله احمدخان درانی (ابدالی) از [[قوم پشتون]]، شایستگی و اصالت دارند، زیرا او پایه‌گذار اولین حکومت مستقل در قندهار است که منجر به تشکیل کشور افغانستان شد. بنابر این طالبان حکومت اقوام دیگر افغانستان، و حتی طوایف دیگر پشتون مانند غلزایی، محمدزایی و... را تحمل نمی‌کنند.<ref>سجادی، «طالبان، دین و حکومت»، ص۲۳۵و۲۴۰.</ref>


==اهداف==
==اهداف==
براساس مبانی فکری، طالبان در حیطه عمل، اهداف کلی زیر را دنبال می‌کند:
براساس مبانی فکری، طالبان در حیطه عمل، اهداف کلی زیر را دنبال می‌کند:
===احیای الگوی زندگی سلفی===
===احیای الگوی زندگی سلفی===
طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف [[قندهار]]، [[هرات]] و [[کابل]] و نیز، پس از تشکیل حکومت، دستورات همگانی ویژه‌ای در  این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند. نماز جماعت اجباری است. رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و وسایل موسیقی، ابزار [[شیطان|شیطانی]] اعلام شد. <ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref> نقاشی و عکاسی موجودات زنده ممنوع گردید. دختران و زنان حق تحصیل و کار ندارند و برای حضور در بیرون خانه بی‌آرایش، کاملا پوشیده و همراه با پسر یا مرد محرم باشند.<ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref> پیروان غیر اهل‌سنت مانند شیعیان و [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]] حق انجام مراسم مذهبی ندارند. [[زکات]] و عشر به عنوان مالیات‌های اسلامی دوباره رایج شد. <ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref>
طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف قندهار، هرات و کابل و نیز، پس از تشکیل حکومت، دستورات همگانی ویژه‌ای در  این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند. نماز جماعت اجباری است. رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و وسایل موسیقی، ابزار [[شیطان|شیطانی]] اعلام شد. <ref>عارفی، «مبانی قومی و مذهبی طالبان»، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref> نقاشی و عکاسی موجودات زنده ممنوع گردید. دختران و زنان حق تحصیل و کار ندارند و برای حضور در بیرون خانه بی‌آرایش، کاملا پوشیده و همراه با پسر یا مرد محرم باشند.<ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref> پیروان غیر اهل‌سنت مانند شیعیان و [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]] حق انجام مراسم مذهبی ندارند. زکات و عشر به عنوان مالیات‌های اسلامی دوباره رایج شد. <ref>میلی، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ۱۳۷۹ش، ص ۷۶و۸۳.</ref>


===تشکیل نظام خلافت===
===تشکیل نظام خلافت===
خط ۹۰: خط ۹۰:


===حفظ برتری سیاسی قومی===
===حفظ برتری سیاسی قومی===
پشتون‌ها از قرن ۱۱ش/۱۸م قدرت را پیوسته در افغانستان به دست داشته‌اند ولی ریاست برهان‌الدین ربانی ـ ملای تاجیک ـ بر دولت [[مجاهد|مجاهدین]] این رویه را قطع کرد. بنابر این ملامحمد عمر، رهبر طالبان با اعتقاد به اصالت پشتون‌ها برای گرفتن قدرت، کوشید تا این سنت را دوباره زنده کند.<ref>احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.</ref>
پشتون‌ها از قرن ۱۱ش/۱۸م قدرت را پیوسته در افغانستان به دست داشته‌اند ولی ریاست برهان‌الدین ربانی ـ ملای تاجیک ـ بر دولت مجاهدین این رویه را قطع کرد. بنابر این ملامحمد عمر، رهبر طالبان با اعتقاد به اصالت پشتون‌ها برای گرفتن قدرت، کوشید تا این سنت را دوباره زنده کند.<ref>احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.</ref>


==حکومت==
==حکومت==
در مهر ۱۳۷۳ش پس از یک درگیری خونین میان نیروهای محلی مجاهدین و گروهی نوظهور در اسپین بولدگ، در افغانستان و نزدیک مرز پاکستان، فردی به نام مولوی منان نیازی با بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی مصاحبه کرد و خود را سخنگوی گروه جنگجوی جدید معرفی نمود. اواهداف گروه را این‌گونه اعلام نمود: ما محصلین و طالبان مدارس دینی هستیم که برای از بین بردن گروه‌ها و دسته‌جات مسلح محلی و برقراری امنیت راه‌های تجاری اقدام نموده‌ایم.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/184533/%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE بختیاری، «طالبان چگونه شکل گرفت؟»، سایت خبر انلاین]</ref> طالبان به سرعت توانستند قندهار، مهم‌ترین ولایت جنوبی افغانستان را تصرف کرده و در آنجا حکومت محلی خود را ایجاد کنند.<ref>احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.</ref>
در مهر ۱۳۷۳ش پس از یک درگیری خونین میان نیروهای محلی مجاهدین و گروهی نوظهور در اسپین بولدگ، در افغانستان و نزدیک مرز پاکستان، فردی به نام مولوی منان نیازی با بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی مصاحبه کرد و خود را سخنگوی گروه جنگجوی جدید معرفی نمود. اواهداف گروه را این‌گونه اعلام نمود: ما محصلین و طالبان مدارس دینی هستیم که برای از بین بردن گروه‌ها و دسته‌جات مسلح محلی و برقراری امنیت راه‌های تجاری اقدام نموده‌ایم.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/184533/%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE بختیاری، «طالبان چگونه شکل گرفت؟»، سایت خبر انلاین]</ref> طالبان به سرعت توانستند قندهار، مهم‌ترین ولایت جنوبی افغانستان را تصرف کرده و در آنجا حکومت محلی خود را ایجاد کنند.<ref>احمدی، «طالبان،ریشه‌ها، ظهور و عوامل رشد»،۱۳۷۷ش، ص۲۹.</ref>


در مهر ۱۳۷۵ش گروه طالبان وارد کابل شد. ارگ رياست جمهوري را گرفت و امارت اسلامی تاسیس کرد ولی ملاعمر در قندهار ماند. طالبان تا آبان ۱۳۸۰ش بر بخش زيادی از افغانستان حکومت کرد. البته مجاهدین افغانستان در مناطق مختلف با طالبان در نبرد بودند و حاج [[قاسم سلیمانی]] نیز که فرمانده [[نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه قدس]] بود، در مناطق مختلفی از افغانستان حضور پیدا می‌کرد و به مجاهدین برای مقابله با طالبان کمک می‌کرد.<ref>[https://avapress.com/fa/news/202707 حضور جدی سردار سلیمانی در کنار مقاومت‌گران افغانستان]</ref> در پی حمله به برج‌های دوقلو در نیویورک، دولت آمریکا، گروه القاعده را متهم به دست داشتن در این حمله دانست و از طالبان خواست تا [[اسامه بن‌لادن]]، رهبر القاعده را به امریکا تحویل دهد؛  در پی خودداری طالبان از پذیرش این درخواست، آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد. تهاجم امریکا به افغانستان، باعث شد طالبان ضعیف شود و تلاش‌های چندین ساله [[مجاهدین افغانستان]] در مبارزه با طالبان به نتیجه برسد و دولت طالبان ساقط شود. پس از سقوط دولت طالبان در آبان(عقرب)۱۳۸۰ش، بیشتر اعضای باقی‌مانده به [[پاکستان]] فراری شدند. <ref>سینایی، «نقش حمایت خارجی در احیای طالبان»، ۱۳۹۲ش، ص ۹۷.</ref>
در مهر ۱۳۷۵ش گروه طالبان وارد کابل شد. ارگ رياست جمهوري را گرفت و امارت اسلامی تاسیس کرد ولی ملاعمر در قندهار ماند. طالبان تا آبان ۱۳۸۰ش بر بخش زيادی از افغانستان حکومت کرد. البته مجاهدین افغانستان در مناطق مختلف با طالبان در نبرد بودند و حاج [[قاسم سلیمانی]] نیز که فرمانده [[نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه قدس]] بود، در مناطق مختلفی از افغانستان حضور پیدا می‌کرد و به مجاهدین برای مقابله با طالبان کمک می‌کرد.<ref>[https://avapress.com/fa/news/202707 حضور جدی سردار سلیمانی در کنار مقاومت‌گران افغانستان]</ref> در پی حمله به برج‌های دوقلو در نیویورک، دولت آمریکا، گروه القاعده را متهم به دست داشتن در این حمله دانست و از طالبان خواست تا [[اسامه بن‌لادن]]، رهبر القاعده را به امریکا تحویل دهد؛  در پی خودداری طالبان از پذیرش این درخواست، آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد. تهاجم امریکا به افغانستان، باعث شد طالبان ضعیف شود و تلاش‌های چندین ساله [[مجاهدین افغانستان]] در مبارزه با طالبان به نتیجه برسد و دولت طالبان ساقط شود. پس از سقوط دولت طالبان در آبان(عقرب)۱۳۸۰ش، بیشتر اعضای باقی‌مانده به پاکستان فراری شدند. <ref>سینایی، «نقش حمایت خارجی در احیای طالبان»، ۱۳۹۲ش، ص ۹۷.</ref>


==رهبران==
==رهبران==