فاطمیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== فاطمیان ==
== فاطمیان ==
فاطمیان از اسماعیلیان مبارکه هستند که معتقد بودند محمد بن اسماعیل؛ نوه [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]] از دار دنیا رفته و امامت در فرزندان وی ادامه یافته است. حکومت فاطمیان را فردی به نام ابو محمد عبیداللّه‏ المهدی (متوفّای ٣٢٢ ق) تأسیس نمود. این حکومت در سال ٢٩٢ هجری در مغرب آغاز و در سال 362 با تصرف مصر و شامبخش بزرگی از جهان اسلام را متصرف شد و تا سال 67، حکومت مقتدری داشت و سرانجام در سال 567 توسط ایوبیان ([[صلاح الدین ایوبی]]) برچیده شد<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم؛ برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 97</ref>.
فاطمیان از اسماعیلیان مبارکه هستند که معتقد بودند محمد بن اسماعیل؛ نوه [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]] از دار دنیا رفته و امامت در فرزندان وی ادامه یافته است. حکومت فاطمیان را فردی به نام ابو محمد عبیداللّه‏ المهدی (متوفّای ٣٢٢ ق) تأسیس نمود. این حکومت در سال ٢٩٢ هجری در مغرب آغاز و در سال 362 با تصرف مصر و شام بخش بزرگی از جهان اسلام را متصرف شد و تا سال 67، حکومت مقتدری داشت و سرانجام در سال 567 توسط ایوبیان ([[صلاح الدین ایوبی]]) برچیده شد<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم؛ برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص 97</ref>.


== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
== وجه نام‌گذاری به فاطمیان ==
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها)]] هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‌‏های مختلفی ابراز شده است:
اصطلاح فاطمیان بیانگر آن است که آنان منسوب به [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها)]] هستند ولی در وجه این نام‌گذاری دیدگاه‌‏های مختلفی ابراز شده است:


برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از قرامطه‏ بحرین و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی بغداد و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است. <ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>
برخی با قاطعیت نسبت آنان را به فاطمه‏ زهرا (سلام الله علیها) انکار کرده‌‏اند، از آن جمله <big>دُخویه</big> است. وی در کتاب خود به نام «یادی از قرامطه‏ [[بحرین]] و فاطمیان»، دلایل بسیاری بر این نظریه آورده است؛ یکی از آن دلایل این است که خلفای عباسی بغداد و اموی قرطبه در دو نوبت، یک بار در سال ٤٠٢ و بار دیگر در سال ٤٤، نسب این سلسله را به فاطمیان انکار کردند و از طرف دیگر در کتاب‏های مقدس دروز صریح آمده که «عبداللّه‏ بن میمون» جدّ خلفای فاطمی بوده است<ref>فرق و مذاهب کلامی، درس دوازدهم، به نقل از تاریخ شیعه، ص ٢١٣</ref>.


برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) درست دانسته‌‏اند، چنان‏‌که جرجی زیدان گفته است:
برخی دیگر انتساب آنان را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) درست دانسته‌‏اند، چنان‏‌که [[جرجی زیدان]] گفته است:


«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان [[امام حسین|حسین (علیه السلام)]] فرزند فاطمه (سلام الله علیها) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار بنی‌عباس بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است». <ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>
«فرمان‏روایان فاطمی ابتدا در افریقیه حکومت داشتند و مرکز حکومت آنان مهدیه بود. این فرمان‏روایان شیعی خود را از فرزندان [[امام حسین|حسین (علیه السلام)]] فرزند فاطمه (سلام الله علیها) می‌دانستند، اما تاریخ نویسان که طرفدار [[عباسیان|بنی‌عباس]] بودند صحّت نسب آنان را تکذیب می‌‏کردند، ولی ما احتمال قوی می‏‌دهیم که نسب آنان صحیح باشد و تردید و تکذیب عدّه‌‏ای از تاریخ نویسان، در نتیجه‏ هواخواهی عباسیان بوده است<ref>جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلامى، ص ٨٤٦</ref>».


عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:
عدّه‌‏ای بر آنند که اظهار نظر قطعی در‌این‌باره ممکن نیست چنان‏‌که س. م. استرن می‏‌گوید:


معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به عبداللّه‏ بن میمون قدّاح نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]] دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>.
معروف است که طبق یک سند رسمی فاطمی، خط خلفای فاطمی از طریق یک سلسله ائمه‏ مستوره به محمد بن اسماعیل بر می‏‌گردد، لیکن وجود چندین گزارش متناقض در این زمینه‏، مسئله را آشفته ساخته است. مخالفان خلفای فاطمی ذرّیه‏ آنها را از محمد بن اسماعیل ندانسته‌‏اند، بلکه تأسیس آیین اسماعیلی را به [[عبداللّه بن میمون قدّاح|عبداللّه‏ بن میمون قدّاح]] نسبت داده‌‏اند و ائمه‏ مستوره و نیز فاطمیان را اعقاب دروغین [[علی بن ابی طالب|علی (علیه السلام)]] دانسته‏‌اند. این نظریه را می‌‏توان جعل کینه‏‌توزانه‏‌ای به حساب آورد. البته با این تصور که در کنار فرقه‌‏های مختلف نهضت اسماعیلی، نبایستی آیین اجداد قدّاحی‏‌ها را نیز فراموش کرد؛ از این رو با سنجش و ارزیابی این شواهد گوناگون نمی‏‌توان به واقعیت واحدی رسید چون اسناد و مدارک قانع کننده‌‏ای در دسترس نیست<ref>نهضت قرامطه، ص ٢٨ و ٢٩، مقاله‏ «قرامطه و اسماعیلیان» از استرن</ref>.


گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ شام محصور بودند و از بیم «معتضد عباسی» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>.
گروهی دیگر با تفکیک میان امام مستودع و امام مستقر مشکل را حل کرده و گفته‏‌اند: گر‌چه مؤسس سلسله‏ فاطمیان؛ یعنی عبیداللّه‏ المهدی، دارای نسب فاطمی نیست، ولی نسب خلفای فاطمی پس از او حقیقتاً فاطمی است و عبیداللّه‏ همان سعید بن حسین بن عبداللّه‏ بن القداح است و میمون قداح و فرزندان او امامان مستودع بودند و عبیدالله مهدی هم امام مستودع بود و ودیعه‏ امامت را به پسرخوانده‌‏اش القائم (دومین خلیفه‏ فاطمی) رساند و این بدان جهت بود که امامان حقیقی اسماعیلیان در سلمیه‏ شام محصور بودند و از بیم «[[معتضد عباسی]]» (٢٧٩ ـ ٢٨٩) پنهان شده بودند؛ از این جهت حسین که امام مستودع بود، ودیعه‏ امامت را به فرزند و حجت خود سعید سپرد، تا او این امانت را به صاحب واقعی‏‌اش که القائم بامراللّه‏ فاطمی بود، برساند<ref>ابراهیم حسن، حسن و طه احمد شرف، عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس الدولة الفاطمیة فی بلاد مغرب، ص ٧٧ ـ ١٦٩</ref>.


== ضعف خلافت و سقو==
== ضعف خلافت و سقو==
خط ۴۸: خط ۴۸:


== فاطمیان و نخستین جنگ‌های صلیبی ==
== فاطمیان و نخستین جنگ‌های صلیبی ==
صلیبیون پس از آن که از خاک بیزانس عبور کردند مدتی را در مرزهای دولت سلجوقیان به سرگردانی گذراندند. در این مدت آنان متحمل تلفات بسیار شدند، تا آن که توانستند در امتداد سواحل شرقی مدیترانه یعنی از حاشیه ساحلی کشورهای [[ترکیه]]، [[سوریه]] و [[لبنان]] فعلی عبور کنند.  
صلیبیون پس از آن که از خاک بیزانس عبور کردند مدتی را در مرزهای دولت سلجوقیان به سرگردانی گذراندند. در این مدت آنان متحمل تلفات بسیار شدند، تا آن که توانستند در امتداد سواحل شرقی [[مدیترانه]] یعنی از حاشیه ساحلی کشورهای [[ترکیه]]، [[سوریه]] و [[لبنان]] فعلی عبور کنند.  


[[صلیبیون]] با تصرف نواحی ساحلی به سمت جنوب و به سوی [[فلسطین]] پیشروی کردند. در این زمان دو دولت بزرگ جهان اسلام یعنی [[سلجوقیان]] و فاطمیان ضعیف شده بودند. این دو دولت از مدتها قبل برای تصرف شام و فلسطین با هم می‌جنگیدند. سلجوقیان در سال 463 ه. بیت‌المقدس را تصرف کردند. این امر پس از سال‌ها کشمکش صورت گرفت. پس از آن نیز تلاش فاطمیان موجب ادامه کشمکش شد و سرانجام در سال 490 ه. <ref>از جمله پتروس راهب جزو اولین دسته از مهاجمین صلیبی بود. او در بیابانهای آسیای صغیر جان خود را از دست داد</ref> موفق به باز پس گیری این شهر شدند. جدال در بیت‌المقدس و نواحی مجاور آن، توان اقتصادی و نظامی [[مسلمانان]] را سخت ضعیف کرده بود. سه سال از تصرف مجدد بیت‌المقدس به دست فاطمیان نگذشته بود که صلیبیون از راه رسیدند و آن شهر را به محاصره گرفتند. دولت فاطمیان نتوانست نیروی کمکی ارسال نماید و مدافعین شهر پس از مدتی مقاومت از پای در آمدند. صلیبیون با ورود به بیت‌المقدس کشتار، غارت و تخریب را آغاز کردند. عده زیادی از ساکنان به مسجد بزرگ شهر پناهنده شدند اما آنجا نیز تبدیل به کشتارگاهی شد که حتی نویسندگان اروپایی از وقوع آن ابراز انزجار کرده‌اند. صلیبیون با تصرف بیت‌المقدس، مسلمانان را سرکوب نمودند و بر خلاف مسلمانان که در دوران حاکمیت خود به همه ادیان الهی آزادی فعالیت داده بودند، با تعصب تمام با مسلمانان رفتار نمودند. یهودیان نیز از تعصب و تجاوزگری صلیبیون بی نصیب نماندند.  
[[صلیبیون]] با تصرف نواحی ساحلی به سمت جنوب و به سوی [[فلسطین]] پیشروی کردند. در این زمان دو دولت بزرگ جهان اسلام یعنی [[سلجوقیان]] و فاطمیان ضعیف شده بودند. این دو دولت از مدتها قبل برای تصرف شام و فلسطین با هم می‌جنگیدند. سلجوقیان در سال 463 ه. بیت‌المقدس را تصرف کردند. این امر پس از سال‌ها کشمکش صورت گرفت. پس از آن نیز تلاش فاطمیان موجب ادامه کشمکش شد و سرانجام در سال 490 ه. <ref>از جمله پتروس راهب جزو اولین دسته از مهاجمین صلیبی بود. او در بیابانهای آسیای صغیر جان خود را از دست داد</ref> موفق به باز پس گیری این شهر شدند. جدال در بیت‌المقدس و نواحی مجاور آن، توان اقتصادی و نظامی [[مسلمانان]] را سخت ضعیف کرده بود. سه سال از تصرف مجدد بیت‌المقدس به دست فاطمیان نگذشته بود که صلیبیون از راه رسیدند و آن شهر را به محاصره گرفتند. دولت فاطمیان نتوانست نیروی کمکی ارسال نماید و مدافعین شهر پس از مدتی مقاومت از پای در آمدند. صلیبیون با ورود به بیت‌المقدس کشتار، غارت و تخریب را آغاز کردند. عده زیادی از ساکنان به [[مسجد]] بزرگ شهر پناهنده شدند اما آنجا نیز تبدیل به کشتارگاهی شد که حتی نویسندگان اروپایی از وقوع آن ابراز انزجار کرده‌اند. صلیبیون با تصرف بیت‌المقدس، مسلمانان را سرکوب نمودند و بر خلاف مسلمانان که در دوران حاکمیت خود به همه ادیان الهی آزادی فعالیت داده بودند، با تعصب تمام با مسلمانان رفتار نمودند. [[یهودیان]] نیز از تعصب و تجاوزگری صلیبیون بی نصیب نماندند.  


جنگ اول صلیبی با تصرف بیت‌المقدس پایان یافت. صلیبیونی که طی این جنگ به پیروزی رسیده بودند، در هر یک از شهرهای تصرف شده در سواحل سوریه و لبنان و نیز در فلسطین دولت‌هایی مجزا و مستقل برای خود تشکیل دادند. این دولت‌ها عبارت بودند از دولت بیت‌المقدس، دولت ادسا، دولت طرابلس و غیره. اینان خیلی زود بر سر منافع سیاسی، ارضی و اقتصادی به جدال و کشمکش با هم مشغول شدند. حتی در شهر [[بیت‌المقدس]]، صلیبیون چند دسته شدند و به رقابت و دشمنی با هم پرداختند.  
جنگ اول صلیبی با تصرف بیت‌المقدس پایان یافت. صلیبیونی که طی این جنگ به پیروزی رسیده بودند، در هر یک از شهرهای تصرف شده در سواحل سوریه و لبنان و نیز در فلسطین دولت‌هایی مجزا و مستقل برای خود تشکیل دادند. این دولت‌ها عبارت بودند از دولت بیت‌المقدس، دولت ادسا، دولت [[طرابلس]] و غیره. اینان خیلی زود بر سر منافع سیاسی، ارضی و اقتصادی به جدال و کشمکش با هم مشغول شدند. حتی در شهر [[بیت‌المقدس]]، صلیبیون چند دسته شدند و به رقابت و دشمنی با هم پرداختند.  


جنگ اول صلیبی سر آغاز یک رشته طولانی از جنگ‌های دیگر شد، زیرا از یک طرف خبر پیروزی صلیبیون در اروپا با شور و شعف مواجه شد و دسته‌های جدیدی از صلیبیون عازم شام و فلسطین شدند و از طرف دیگر تصرف سرزمین‌های مسلمین و بخصوص بیت‌المقدس، موجب ناراحتی و نگرانی بسیار مسلمانان شد، از این رو دولت‌های مسلمان در صدد جبران بر آمدند. از جمله دولت فاطمیان که هنوز قسمت‌هایی از مصر و شام را در اختیار داشت، به جنگ در برابر صلیبیون ادامه می‌داد. در منطقه شام سرداران مسلمانی که طرفدار فاطمیان بودند، دولتی به نام آل زنگی تشکیل دادند و یکی از رهبران آنان به نام ایلغازی حملات سختی به صلیبیون نمود. پس از چندی آل زنگی توانستند دولت صلیبی «ادسا» را شکست دهند و آن شهر را تصرف کنند. اگر‌چه داوطلبان جدیدی از اروپا به کمک صلیبیون شتافتند، اما به خاطر اختلافات داخلی آنها و نیز به دلیل بیداری و هوشیاری مسلمانان، کاری از پیش نبردند. صلیبیون که در اصل به فکر اموال و املاک متصرفی خود بودند، حتی از ورود داوطلبان اروپایی چندان رضایتی نداشتند زیرا حضور شریک و رقیب را بدتر از دشمن رویاروی می‌دانستند<ref>تأسیس دولت فاطمیان
جنگ اول صلیبی سر آغاز یک رشته طولانی از جنگ‌های دیگر شد، زیرا از یک طرف خبر پیروزی صلیبیون در اروپا با شور و شعف مواجه شد و دسته‌های جدیدی از صلیبیون عازم شام و فلسطین شدند و از طرف دیگر تصرف سرزمین‌های مسلمین و بخصوص بیت‌المقدس، موجب ناراحتی و نگرانی بسیار مسلمانان شد، از این رو دولت‌های مسلمان در صدد جبران بر آمدند. از جمله دولت فاطمیان که هنوز قسمت‌هایی از مصر و شام را در اختیار داشت، به جنگ در برابر صلیبیون ادامه می‌داد. در منطقه شام سرداران مسلمانی که طرفدار فاطمیان بودند، دولتی به نام [[آل زنگی]] تشکیل دادند و یکی از رهبران آنان به نام ایلغازی حملات سختی به صلیبیون نمود. پس از چندی آل زنگی توانستند دولت صلیبی «ادسا» را شکست دهند و آن شهر را تصرف کنند. اگر‌چه داوطلبان جدیدی از اروپا به کمک صلیبیون شتافتند، اما به خاطر اختلافات داخلی آنها و نیز به دلیل بیداری و هوشیاری مسلمانان، کاری از پیش نبردند. صلیبیون که در اصل به فکر اموال و املاک متصرفی خود بودند، حتی از ورود داوطلبان اروپایی چندان رضایتی نداشتند زیرا حضور شریک و رقیب را بدتر از دشمن رویاروی می‌دانستند<ref>تأسیس دولت فاطمیان
https://hawzah.net › Article › View
https://hawzah.net › Article › View
</ref>.
</ref>.
خط ۷۳: خط ۷۳:
'''برگزاری آیین‌های شیعی'''
'''برگزاری آیین‌های شیعی'''


در این دوران فاطمیان از مناسبت‌های شیعی نیز برای تبلیغ مذهب تشیع اسماعیلی استفاده می‌کردند<ref>بادکوبه هزاوه، «سیاست‌های مذهبی فاطمیان در مصر در دوره اقتدار»، ص۲۹-۳۲</ref> که برگزاری مراسم روز عاشورا، عید غدیر و عید ولادت امامان و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از جمله این موارد بود. نخستین بار مراسم عزاداری روز عاشورا در سال ۳۶۳ در زمان خلافت معز لدین الله برگزار شد و در زمان دیگر خلفا نیز ادامه یافت. در روز عاشورا بازارها تعطیل می‌شد و مردم همراه با صاحب منصبان مانند وزیر، داعی، اشراف و قاضی بعد از عزاداری در جامعة الازهر به سوی مشهد راس الحسین می‌رفتند و در آنجا به عزاداری و خواندن شعر و نوحه می‌پرداختند. <ref>لمواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۹</ref> در این روز همچنین مردم به مزار امامزادگان مانند کلثوم و سیده نفیسه رفته و عزاداری می‌کردند. مراسم عزاداری همچنین در قصر خلفا و با حضور خلیفه نیز برگزار می‌شد<ref>المواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۰</ref>.
در این دوران فاطمیان از مناسبت‌های شیعی نیز برای تبلیغ مذهب تشیع اسماعیلی استفاده می‌کردند<ref>بادکوبه هزاوه، «سیاست‌های مذهبی فاطمیان در مصر در دوره اقتدار»، ص۲۹-۳۲</ref> که برگزاری مراسم روز عاشورا، عید غدیر و عید ولادت امامان و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از جمله این موارد بود. نخستین بار مراسم عزاداری روز عاشورا در سال ۳۶۳ در زمان خلافت معز لدین الله برگزار شد و در زمان دیگر خلفا نیز ادامه یافت. در روز عاشورا بازارها تعطیل می‌شد و مردم همراه با صاحب منصبان مانند وزیر، داعی، اشراف و قاضی بعد از عزاداری در جامعة الازهر به سوی مشهد راس الحسین می‌رفتند و در آنجا به عزاداری و خواندن شعر و نوحه می‌پرداختند<ref>لمواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۹</ref>. در این روز همچنین مردم به مزار امامزادگان مانند کلثوم و سیده نفیسه رفته و عزاداری می‌کردند. مراسم عزاداری همچنین در قصر خلفا و با حضور خلیفه نیز برگزار می‌شد<ref>المواعظ و الاعتبار بذکر خطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۰</ref>.


'''تدوین و تعلیم فقه اسماعیلی'''
'''تدوین و تعلیم فقه اسماعیلی'''
خط ۸۲: خط ۸۲:


== خلافت الحاکم بالله و پیدایش دروزیان ==
== خلافت الحاکم بالله و پیدایش دروزیان ==
دوران خلافت الحاکم بالله به دلیل سیاست‌های تعصب‌آلود وی در ترویج مذهب اسماعیلی در تاریخ فاطمیان متمایز است. حاکم قوانین سختگیرانه‌ای برای محدود کردن اهل ذمه، یهودیان و مسیحیان وضع کرد. او سیاست‌های سخت‌گیرانه را درباره اهل‌سنت نیز برقرار کرد. سب و لعن صحابه و خلفا را رواج داد و مخالفان مذهبی را آزار و شکنجه کرد<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۶-۱۷۸</ref>. این سختگیری‌ها به گسترش مخالفت‌ها دامن زد و به شورش اهل‌سنت به رهبری ابو رکوه ولید در سال ۳۶۹ انجامید. حاکم که در تاریخ فاطمیان به خلیفه‌ای بی‌ثبات با رفتارهای متناقض مشهور است، مدتی بعد سیاست‌های سختگیرانه خود را محدود کرد و بار دیگری آزادی بیشتری به آنان داد. سیاست‌های مذهبی سختگیرانه حاکم بالله از سوی جانشینانش ادامه نیافت.  
دوران خلافت [[الحاکم بالله]] به دلیل سیاست‌های تعصب‌آلود وی در ترویج مذهب اسماعیلی در تاریخ فاطمیان متمایز است. حاکم قوانین سختگیرانه‌ای برای محدود کردن [[اهل ذمه]]، یهودیان و [[مسیحیان]] وضع کرد. او سیاست‌های سخت‌گیرانه را درباره اهل‌سنت نیز برقرار کرد. سب و لعن صحابه و خلفا را رواج داد و مخالفان مذهبی را آزار و شکنجه کرد<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۶-۱۷۸</ref>. این سختگیری‌ها به گسترش مخالفت‌ها دامن زد و به شورش اهل‌سنت به رهبری ابو رکوه ولید در سال ۳۶۹ انجامید. حاکم که در تاریخ فاطمیان به خلیفه‌ای بی‌ثبات با رفتارهای متناقض مشهور است، مدتی بعد سیاست‌های سختگیرانه خود را محدود کرد و بار دیگری آزادی بیشتری به آنان داد. سیاست‌های مذهبی سختگیرانه حاکم بالله از سوی جانشینانش ادامه نیافت.  


الحاکم بالله در سال ۴۱۱ ناپدید شد و سرنوشتش نامعلوم ماند. هنوز الحاکم ناپدید نشده بود که نظریه تازه‌ای بین گروهی از طرفدارانش ایجاد شد که به زبان حسن بن حیدرةالاخرم یکی از داعیان اسماعیلی بیان شد و آن حلول روح الهی در الحاکم بود. الاخرم به سرعت از سوی مخالفان کشته شد و بعد از او حمزه بن علی بن احمد و بعد محمد بن اسماعیل درزی این اندیشه را پی گرفتند و از الوهیت الحاکم سخن راندند. درزی مورد تعقیب قرار گرفت و به شام گریخت و فرقه‌ای از اسماعیلیه را پی افکند که به دروزیه مشهور شدند<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۹</ref>.
الحاکم بالله در سال ۴۱۱ ناپدید شد و سرنوشتش نامعلوم ماند. هنوز الحاکم ناپدید نشده بود که نظریه تازه‌ای بین گروهی از طرفدارانش ایجاد شد که به زبان حسن بن حیدرةالاخرم یکی از داعیان اسماعیلی بیان شد و آن حلول روح الهی در الحاکم بود. الاخرم به سرعت از سوی مخالفان کشته شد و بعد از او حمزه بن علی بن احمد و بعد محمد بن اسماعیل درزی این اندیشه را پی گرفتند و از الوهیت الحاکم سخن راندند. درزی مورد تعقیب قرار گرفت و به شام گریخت و فرقه‌ای از اسماعیلیه را پی افکند که به دروزیه مشهور شدند<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۱۷۹</ref>.