فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


== عفو عمومی ==
== عفو عمومی ==
یکی از مهم‌ترین وقایع فتح مکه، اعلام عفو عمومی از طرف پیامبر(ص) بود. زمانی که شهر کاملا تصرف شد، حضرت کنار درب کعبه ایستاد و آن فرمان را صادر کرد. او ضمن خطابه‌ای به سران قریش فرمود اکنون در چه حالی هستید؟ پاسخ دادند که تو برادر و برادر زاده ما هستی که اکنون به قدرت رسیده‌ای پیامبر(ص) فرمود اما من حرفی را می‌زنم که برادرم یوسف به برادرانش گفت که امروز روز ملامت و سرزنش شما نیست. از خدا می‌طلبم که شما را بیامرزد که ارحم الراحمین است.<ref>واقدی محمد بن عمر، المغازی، سال ۱۴۰۹ هجری قمری، ج۱، ص‌۷۰۱</ref>
یکی از مهم‌ترین وقایع فتح مکه، اعلام عفو عمومی از طرف پیامبر(ص) بود. زمانی که شهر کاملا تصرف شد، حضرت کنار درب کعبه ایستاد و آن فرمان را صادر کرد. او ضمن خطابه‌ای به سران قریش فرمود: اکنون در چه حالی هستید؟ پاسخ دادند که تو برادر و برادر زاده ما هستی که اکنون به قدرت رسیده‌ای! پیامبر(ص) فرمود اما من حرفی را می‌زنم که برادرم یوسف به برادرانش گفت که امروز روز ملامت و سرزنش شما نیست. از خدا می‌طلبم که شما را بیامرزد که ارحم الراحمین است.<ref>واقدی محمد بن عمر، المغازی، سال ۱۴۰۹ هجری قمری، ج۱، ص‌۷۰۱</ref>


== فرمان آزادی اهالی مکه ==
== فرمان آزادی اهالی مکه ==
چون مکه با استفاده از نیروی نظامی تصرف شد، به همین دلیل اهالی این شهر که سابقه دیرینه‌ای در دشمنی و جنگ با پیامبر(ص) داشتند، به اسارت گرفته شدند و تصمیم‌گیری درباره آنان بر عهده رسول خدا (ص) بود. بنابراین، حضرت بعد از عفو عمومی آنها را به حال خود واگذاشت و فرمود: اذهبوا فأنتم الطلقاء <ref> کلینی محمد بن یعقوب، کافی، تهران، نشر دارالکتب الإسلامیة، سال 1365 هجری شمسی، ج ۳، ص ۵۱۲ و ۵۱۳، ح ۲.</ref> یعنی بروید. شما آزاد هستید. از این جهت کلمه «طلقاء» به معنای اسیر آزاد شده است،<ref>ابن منظور، لسان العرب، سال ۱۴۱۴ هجری قمری، ج۱۰، ص۲۲۷.</ref> درباره مخالفان و دشمنان پیامبر ساکن در مکه به که در فتح این شهر اسیر شدند، اصطلاح شد. از جمله دشمنان شاخص حضرت که در گروه طلقا قرار گرفتند، ابوسفیان و فرزندش [[معاویه]] بودند.
چون مکه با استفاده از نیروی نظامی تصرف شد، به همین دلیل اهالی این شهر که سابقه دیرینه‌ای در دشمنی و جنگ با پیامبر(ص) داشتند، به اسارت گرفته شدند و تصمیم‌گیری درباره آنان بر عهده رسول خدا (ص) بود. بنابراین، حضرت بعد از عفو عمومی آنها را به حال خود واگذاشت و فرمود: اذهبوا فأنتم الطلقاء <ref> کلینی محمد بن یعقوب، کافی، تهران، نشر دارالکتب الإسلامیة، سال 1365 هجری شمسی، ج ۳، ص ۵۱۲ و ۵۱۳، ح ۲.</ref> یعنی بروید. شما آزاد هستید. از این جهت کلمه «طلقاء» که به معنای اسیر آزاد شده است،<ref>ابن منظور، لسان العرب، سال ۱۴۱۴ هجری قمری، ج۱۰، ص۲۲۷.</ref> درباره مخالفان و دشمنان پیامبر ساکن در مکه که در فتح این شهر اسیر شدند، اصطلاح شد. از جمله دشمنان شاخص حضرت که در گروه طلقا قرار گرفتند، ابوسفیان و فرزندش [[معاویه]] بودند.


== شکستن بت‌ها ==
== شکستن بت‌ها ==
از جمله دیگر اقدامات پیامبر (ص) بعد از فتح مکه، شکستن بت‌ها بود. حضرت به امام علی(ع) پیشنهاد کرد تا روی شانه‌هایش بایستد و بت‌ها را یکی پس از دیگر بشکند و به زمین بیندازد.<ref> ابن طاوس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> پس از شکستن بت‌ها، آیه: «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ یعنی: بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابود شدنی است.» سوره اسراء، آیه۸۱ نازل شد.<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> بسیاری از اهل سنت، واقعه ایستادن امام علی(ع)بر شانه‌های رسول خدا (ص) را در کتاب‌‌های خود روایت کرده‌اند از جمله: [[احمد بن حنبل]]، ابو‌یعلی موصلی، ابوبکر خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابوبکر بیهقی، قاضی ابو‌عمر و عثمان بن احمد در کتاب‌های خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو‌احمد جرجانی در «التاریخ» به این واقعه اشاره کردند و<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> همچنین «ابو‌عبداللَّه جعل» و «ابوالقاسم حسّکانی» و «ابوالحسن شاذان» در اثبات این قضیه، تالیفاتی را انجام داده‌اند.<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref>
از جمله دیگر اقدامات پیامبر (ص) بعد از فتح مکه، شکستن بت‌ها بود. حضرت به امام علی(ع) پیشنهاد کرد تا روی شانه‌هایش بایستد و بت‌ها را یکی پس از دیگر بشکند و به زمین بیندازد.<ref> ابن طاوس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> پس از شکستن بت‌ها، آیه: «قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ (سوره اسراء، آیه۸۱ ) نازل شد. یعنی: بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابود شدنی است.»<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۰</ref> بسیاری از اهل سنت، واقعه ایستادن امام علی(ع)بر شانه‌های رسول خدا (ص) را در کتاب‌‌های خود روایت کرده‌اند از جمله: [[احمد بن حنبل]]، ابو‌یعلی موصلی، ابوبکر خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، محمد بن صباغ زعفرانی در «الفضائل»، حافظ ابوبکر بیهقی، قاضی ابو‌عمر و عثمان بن احمد در کتاب‌های خودشان، ثعلبی در تفسیرش، ابن مردویه در «المناقب»، ابن منده در کتاب «المعرفة»، طبری در «الخصائص»، خطیب خوارزمی در «الاربعین» و ابو‌احمد جرجانی در «التاریخ» به این واقعه اشاره کردند <ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref> و همچنین «ابو‌عبداللَّه جعل» و «ابوالقاسم حسّکانی» و «ابوالحسن شاذان» در اثبات این قضیه، تالیفاتی را ارائه کردند.<ref>ابن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۸۱</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==