عبدالملک جوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '[[ماه محرم الحرام' به '[[محرم الحرام')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام‌الحرمين''' و ملقب به '''ضياء‌الدين'''، كنيه‌اش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعری]] و [[فقیه|فقيه‌]] و اصولى [[شافعی|شافعی مذهب]]، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات [[طغرل]] و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت.  
'''عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام‌الحرمين''' و ملقب به '''ضياء‌الدين'''، كنيه‌اش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعری]] و [[فقیه|فقيه‌]] و اصولى [[شافعی|شافعی مذهب]]، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از مرگ طغرل و در زمان حکومت آلب ارسلان به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت.  


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
خط ۲۵: خط ۲۵:


== اساتید ==
== اساتید ==
جوینی نزد پدرش‌ به‌ تعلم‌ پرداخت‌<ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۷۳؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۲۶۱ـ. ۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم‌ اسکافی اسفراینی]]، که‌ با دو واسطه‌ شاگرد [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن‌ اشعری]] بود<ref>ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۴؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۵.</ref>، [[کلام‌]] و [[اصول‌ فقه‌]] آموخت‌ و در همان‌ اوان‌ بر آرای کلامی او تعلیق‌ نوشت‌ <ref>سبکی، همانجا.</ref>.
جوینی نزد پدرش‌ به‌ تعلم‌ پرداخت‌<ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۷۳؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۲۶۱ـ. ۲۶۲</ref>. نزد ابوالقاسم‌ اسکافی اسفراینی، که‌ با دو واسطه‌ شاگرد [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن‌ اشعری]] بود<ref>ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۴؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۵.</ref>، [[کلام‌]] و [[اصول‌ فقه‌]] آموخت‌ و در همان‌ اوان‌ بر آرای کلامی او تعلیق‌ نوشت‌ <ref>سبکی، همانجا.</ref>.


هم‌چنین‌ علوم‌ قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه‌ خبازی]]، از استادان‌ معروف‌ [[قرآن‌]]، فراگرفت‌<ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش‌ و نیز از ابوحسان‌ محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمان‌بن‌ حَمْدان‌ نَضرَوی، ابوالحسن‌ علیبن‌ محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن‌ علی صفار و ابونصر منصوربن‌ رامِش‌ [[حدیث‌]] شنید. او از ابونعیم‌ حافظ‌ اصفهانی اجازه روایت‌ حدیث‌ داشت‌. کسانی چون‌ ابوعبداللّه‌ فُراوی، زاهربن‌ طاهر شَحّامی و اسماعیل‌بن‌ ابیصالح‌ مؤذِّن‌ از او روایت‌ کرده‌اند<ref>ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌۴۷۰؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱؛ ابن‌نجار، ج‌ ۱۶، ص‌ ۴۴.</ref>.
هم‌چنین‌ علوم‌ قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه‌ خبازی]]، از استادان‌ معروف‌ [[قرآن‌]]، فراگرفت‌<ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش‌ و نیز از ابوحسان‌ محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمان‌بن‌ حَمْدان‌ نَضرَوی، ابوالحسن‌ علیبن‌ محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن‌ علی صفار و ابونصر منصوربن‌ رامِش‌ [[حدیث‌]] شنید. او از ابونعیم‌ حافظ‌ اصفهانی اجازه روایت‌ حدیث‌ داشت‌. کسانی چون‌ ابوعبداللّه‌ فُراوی، زاهربن‌ طاهر شَحّامی و اسماعیل‌بن‌ ابیصالح‌ مؤذِّن‌ از او روایت‌ کرده‌اند<ref>ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌۴۷۰؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱؛ ابن‌نجار، ج‌ ۱۶، ص‌ ۴۴.</ref>.
خط ۳۱: خط ۳۱:
وی هنوز بیست‌ سال‌ نداشت‌ که‌ با فوت‌ پدر در ۴۳۸، به‌ تدریس‌ در مدرسه او پرداخت‌ و چندان‌ در مجالس‌ مناظره‌ طبع‌آزمایی کرد تا قوّت‌ و فضل‌ او بر همه‌ آشکار شد <ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۶.</ref>، اما این‌ آوازه‌ و تفوق‌ علمی از ۴۴۵ به‌ افول‌ گرایید. در آن‌ سال‌ در پی دستور عمیدالملک‌ کُندُری، وزیر طغرل‌بیگ‌ سلجوقی، مبنی بر لعن‌ رافضه‌ و اشاعره‌ در منابر خراسان‌، برخی علما از جمله‌ جوینی سخت‌ به‌ محنت‌ افتادند<ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌۱۰، ص‌ ۳۳؛ سبکی، همانجا.</ref>.
وی هنوز بیست‌ سال‌ نداشت‌ که‌ با فوت‌ پدر در ۴۳۸، به‌ تدریس‌ در مدرسه او پرداخت‌ و چندان‌ در مجالس‌ مناظره‌ طبع‌آزمایی کرد تا قوّت‌ و فضل‌ او بر همه‌ آشکار شد <ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۶.</ref>، اما این‌ آوازه‌ و تفوق‌ علمی از ۴۴۵ به‌ افول‌ گرایید. در آن‌ سال‌ در پی دستور عمیدالملک‌ کُندُری، وزیر طغرل‌بیگ‌ سلجوقی، مبنی بر لعن‌ رافضه‌ و اشاعره‌ در منابر خراسان‌، برخی علما از جمله‌ جوینی سخت‌ به‌ محنت‌ افتادند<ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌۱۰، ص‌ ۳۳؛ سبکی، همانجا.</ref>.


دورانِ سختِ جوینی حدود یازده‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید. وی بخشی از این‌ مدت‌ را در بغداد به‌ مناظره‌ با علما گذراند<ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref>. همچنین‌ چهار سال‌، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در [[مکه‌]] و [[مدینه‌]] مجاور شد و به‌ تدریس‌ و فتوا و جمع‌ کردن‌ آرای مذاهب‌ پرداخت‌ و لقب‌ امام‌الحرمین‌ از همین‌رو بر او اطلاق‌ شده‌ است‌ <ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۹.</ref>. با بر سر کار آمدن‌ [[الب‌ارسلان‌ سلجوقی]]<ref>حک: ۴۵۵ـ۴۶۵.</ref> و وزارت‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌، اوضاع‌ دگرگون‌ شد و جوینی در ۴۵۵ یا کمی بعد از آن‌ به‌ نیشابور بازگشت‌.
دورانِ سختِ جوینی حدود یازده‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید. وی بخشی از این‌ مدت‌ را در بغداد به‌ مناظره‌ با علما گذراند<ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref>. همچنین‌ چهار سال‌، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در [[مکه‌]] و [[مدینه‌]] مجاور شد و به‌ تدریس‌ و فتوا و جمع‌ کردن‌ آرای مذاهب‌ پرداخت‌ و لقب‌ امام‌الحرمین‌ از همین‌رو بر او اطلاق‌ شده‌ است‌ <ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۹.</ref>. با بر سر کار آمدن‌ الب‌ارسلان‌ سلجوقی<ref>حک: ۴۵۵ـ۴۶۵.</ref> و وزارت‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌، اوضاع‌ دگرگون‌ شد و جوینی در ۴۵۵ یا کمی بعد از آن‌ به‌ نیشابور بازگشت‌.


خواجه‌ مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان‌ گذارد <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref> و او بیست‌ سال‌، تا آخر عمر، در این‌ مدرسه‌ تدریس‌ کرد. آوازه علمی جوینی چنان‌ بود که‌ از [[خراسان‌]] و [[جرجان‌]] و [[عراق‌]]، طالبان‌ دانش‌ به‌ نیشابور می‌آمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن‌، از جمله‌ گروهی از بزرگان‌ و دانشمندان‌، حاضر می‌شدند<ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به‌ نوشته برخی منابع‌، او در هنگام‌ مرگ‌، بالغ‌ بر چهارصد شاگرد داشت‌<ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۸؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۰.</ref>.
خواجه‌ مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان‌ گذارد <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref> و او بیست‌ سال‌، تا آخر عمر، در این‌ مدرسه‌ تدریس‌ کرد. آوازه علمی جوینی چنان‌ بود که‌ از [[خراسان‌]] و جرجان‌ و [[عراق‌]]، طالبان‌ دانش‌ به‌ نیشابور می‌آمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن‌، از جمله‌ گروهی از بزرگان‌ و دانشمندان‌، حاضر می‌شدند<ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به‌ نوشته برخی منابع‌، او در هنگام‌ مرگ‌، بالغ‌ بر چهارصد شاگرد داشت‌<ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۸؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۰.</ref>.


== بزرگان‌ هم دوره ابوالمعالی ==
== بزرگان‌ هم دوره ابوالمعالی ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
جوینی‌ در [[فقه‌]]، [[اصول‌ فقه‌]] و [[کلام‌]] آثار فراوانی‌ به‌ جای‌ گذاشت‌. مهم‌ترین‌ اثر او در علم‌ اصول‌، کتاب‌ الورقات‌ فی‌ اصول‌ الفقه‌، بارها چاپ‌ شده‌ است‌، از جمله‌ در ضمن‌ مجموع‌ متون‌ اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب‌ الاربعه در [[دمشق|دمشق‌]] (بدون‌ تاریخ‌) و هم‌چنین‌ در حاشیه کتاب‌ شرح‌ تنقیح‌ الفصول‌ فی‌ الاصول‌ احمدبن‌ ادریس‌ قَرافی‌، که‌ در ۱۳۰۶ در [[قاهره|قاهره‌]] منتشر شده‌ است‌. لئون‌ برشه‌ این‌ کتاب‌ را به‌ فرانسه‌ برگرداند و در ۱۳۰۹ ش‌/ ۱۹۳۰ در [[تونس|تونس‌]] منتشر کرد.
جوینی‌ در [[فقه‌]]، [[اصول‌ فقه‌]] و [[کلام‌]] آثار فراوانی‌ به‌ جای‌ گذاشت‌. مهم‌ترین‌ اثر او در علم‌ اصول‌، کتاب‌ الورقات‌ فی‌ اصول‌ الفقه‌، بارها چاپ‌ شده‌ است‌، از جمله‌ در ضمن‌ مجموع‌ متون‌ اصولیه لاشهر مشاهیر علماء المذاهب‌ الاربعه در [[دمشق|دمشق‌]] (بدون‌ تاریخ‌) و هم‌چنین‌ در حاشیه کتاب‌ شرح‌ تنقیح‌ الفصول‌ فی‌ الاصول‌ احمدبن‌ ادریس‌ قَرافی‌، که‌ در ۱۳۰۶ در [[قاهره|قاهره‌]] منتشر شده‌ است‌. لئون‌ برشه‌ این‌ کتاب‌ را به‌ فرانسه‌ برگرداند و در ۱۳۰۹ ش‌/ ۱۹۳۰ در [[تونس|تونس‌]] منتشر کرد.


تا قرن‌ یازدهم‌ شرح‌ها و منظومه‌های‌ فراوانی‌ درباره این‌ کتاب‌ به‌ نگارش‌ در آمد، از جمله‌ ارشاد الفحول‌ [[سعدالدین‌ تفتازانی‌]] (متوفی‌ ۷۹۱)، شرح‌های‌ جلال‌الدین‌ محمدبن‌ احمد مَحَلّی‌ (متوفی‌ ۸۶۴) و محمدبن‌ محمدبن‌ عبدالرحمان‌<ref>ابن‌امام‌ الکاملیه‌، متوفی‌ ۸۷۴.</ref>. روش‌ او در اصول‌ فقه‌ به‌ بهترین‌ وجه‌ در کتاب‌ البرهان‌ فی‌ اصول‌ الفقه‌ آمده‌ است‌. بر اساس‌ این‌ کتاب‌ می‌توان‌ گفت‌ او احتمالاً نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ علاقه‌ به‌ طراحی‌ یک‌ نظام‌ اصول‌ فقه‌ در پایه [[ اشعری|مذهب‌ اشعری‌]] داشته‌ است‌<ref>د. اسلام‌، همانجا؛ نیز رجوع کنید به فاخوری‌ و جر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۷.</ref>. پیچیدگی‌ و دیریابی‌ مطالب‌ کتاب‌ باعث‌ شده‌ است‌ سبکی‌<ref>ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۲.</ref> آن‌ را «لُغز[= معمای‌] الامه» بنامد. [[ابن‌خلدون‌]] <ref>ج‌۱: مقدمه‌، ص‌۵۷۶.</ref> این‌ کتاب‌ را در کنار المستصفی‌، کتاب‌ اصولی غزالی‌، از بهترین‌ کتاب‌های‌ اصولی‌ می‌داند که‌ متکلمان‌ نوشته‌اند.
تا قرن‌ یازدهم‌ شرح‌ها و منظومه‌های‌ فراوانی‌ درباره این‌ کتاب‌ به‌ نگارش‌ در آمد، از جمله‌ ارشاد الفحول‌ [[سعدالدین‌ تفتازانی‌]] (متوفی‌ ۷۹۱)، شرح‌های‌ جلال‌الدین‌ محمدبن‌ احمد مَحَلّی‌ (متوفی‌ ۸۶۴) و محمدبن‌ محمدبن‌ عبدالرحمان‌<ref>ابن‌امام‌ الکاملیه‌، متوفی‌ ۸۷۴.</ref>. روش‌ او در اصول‌ فقه‌ به‌ بهترین‌ وجه‌ در کتاب‌ البرهان‌ فی‌ اصول‌ الفقه‌ آمده‌ است‌. بر اساس‌ این‌ کتاب‌ می‌توان‌ گفت‌ او احتمالاً نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ علاقه‌ به‌ طراحی‌ یک‌ نظام‌ اصول‌ فقه‌ در پایه [[ اشعری|مذهب‌ اشعری‌]] داشته‌ است‌<ref>د. اسلام‌، همانجا؛ نیز رجوع کنید به فاخوری‌ و جر، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۷.</ref>. پیچیدگی‌ و دیریابی‌ مطالب‌ کتاب‌ باعث‌ شده‌ است‌ سبکی‌<ref>ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۲.</ref> آن‌ را «لُغز[= معمای‌] الامه» بنامد. [[ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی|ابن‌خلدون‌]] <ref>ج‌۱: مقدمه‌، ص‌۵۷۶.</ref> این‌ کتاب‌ را در کنار المستصفی‌، کتاب‌ اصولی غزالی‌، از بهترین‌ کتاب‌های‌ اصولی‌ می‌داند که‌ متکلمان‌ نوشته‌اند.
مهم‌ترین‌ کتاب‌ فقهی‌ جوینی‌ نهایه المطلب‌ فی‌ درایه المذهب‌ است‌ که‌ از کتاب‌های‌ مهم‌ فقه‌ شافعی‌ نیز به‌شمار می‌آید.  
مهم‌ترین‌ کتاب‌ فقهی‌ جوینی‌ نهایه المطلب‌ فی‌ درایه المذهب‌ است‌ که‌ از کتاب‌های‌ مهم‌ فقه‌ شافعی‌ نیز به‌شمار می‌آید.  


خط ۶۰: خط ۶۰:
'''رساله فی‌ الفقه'''
'''رساله فی‌ الفقه'''


هم‌چنین‌ الاسالیب‌ فی‌ الخلافیات، درباره اختلاف‌ [[حنفیان‌]] و شافعیان‌ و الکافیه فی‌الجدل‌ از آثار وی‌ است‌ <ref>رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۷۵.</ref>. الغیاثی‌ یا غیاث‌الامم‌ فی‌ التیاث‌ الظُلَم‌ را جوینی‌ برای‌ [[خواجه‌نظام‌الملک‌]] نوشت‌ و در آن‌ در پی‌ گردآوری‌ «احکام‌اللّه‌ فی‌ الزعامه» <ref>رجوع کنید به جوینی‌، ۱۴۰۱، ص‌ ۱۴.</ref> و ارائه اثری‌ مشابه‌ الاحکام‌ السلطانیه ابوالحسن‌ ماوردی‌ (متوفی‌ ۴۵۰) بود. در این‌ کتاب‌ او احکام‌ الاهی‌ را به‌ دو بخش‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌: احکام‌ رهبران‌ و صاحبان‌ امر، احکام‌ مکلفان‌ مستقل‌ از امر و نهی‌ رهبران‌.
هم‌چنین‌ الاسالیب‌ فی‌ الخلافیات، درباره اختلاف‌ [[حنفی|حنفیان‌]] و [[شافعیه|شافعیان‌]] و الکافیه فی‌الجدل‌ از آثار وی‌ است‌ <ref>رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۷۵.</ref>. الغیاثی‌ یا غیاث‌الامم‌ فی‌ التیاث‌ الظُلَم‌ را جوینی‌ برای‌ [[خواجه‌نظام‌الملک‌]] نوشت‌ و در آن‌ در پی‌ گردآوری‌ «احکام‌اللّه‌ فی‌ الزعامه» <ref>رجوع کنید به جوینی‌، ۱۴۰۱، ص‌ ۱۴.</ref> و ارائه اثری‌ مشابه‌ الاحکام‌ السلطانیه ابوالحسن‌ ماوردی‌ (متوفی‌ ۴۵۰) بود. در این‌ کتاب‌ او احکام‌ الاهی‌ را به‌ دو بخش‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌: احکام‌ رهبران‌ و صاحبان‌ امر، احکام‌ مکلفان‌ مستقل‌ از امر و نهی‌ رهبران‌.


سپس‌ در سه‌ بخش‌ به‌ مباحث‌ پرداخته‌ است‌: در [[امامت‌]] و ابواب‌ آن‌، در حالتِ نبودِ رهبران‌، در حالتِ نبودِ اهل‌ [[اجتهاد]] و شریعت‌ <ref>رجوع کنید به همان‌، ص‌ ۱۹.</ref>. مباحث‌ این‌ کتاب‌ به‌ فقه‌ محدود نشده‌ بلکه‌ بعضاً مبحث‌ حکومت‌ را نیز وارد حوزه [[علم‌ کلام‌]] کرده‌ است‌ و احتمالاً اثر ماوردی‌ در آن‌ به‌ این‌ سبب‌ سطحی‌ و ناقص‌ خوانده‌ شده‌<ref>رجوع کنید به همان‌، ص‌ ۱۴۱ـ۱۴۲.</ref> که‌ فاقد نگرش‌ کلامی‌ بوده‌ است‌. به‌ گفته [[ابن خلدون|ابن‌خلدون]]<ref>نج‌ ۱: مقدمه‌، ص‌ ۵۷۲.</ref> جوینی‌ در زمینه علم‌ فرایض‌ نیز تألیفاتی‌ بر اساس‌ مذهب‌ شافعی‌ داشته‌ است‌.
سپس‌ در سه‌ بخش‌ به‌ مباحث‌ پرداخته‌ است‌: در [[امامت‌]] و ابواب‌ آن‌، در حالتِ نبودِ رهبران‌، در حالتِ نبودِ اهل‌ [[اجتهاد]] و شریعت‌ <ref>رجوع کنید به همان‌، ص‌ ۱۹.</ref>. مباحث‌ این‌ کتاب‌ به‌ فقه‌ محدود نشده‌ بلکه‌ بعضاً مبحث‌ حکومت‌ را نیز وارد حوزه علم‌ کلام‌ کرده‌ است‌ و احتمالاً اثر ماوردی‌ در آن‌ به‌ این‌ سبب‌ سطحی‌ و ناقص‌ خوانده‌ شده‌<ref>رجوع کنید به همان‌، ص‌ ۱۴۱ـ۱۴۲.</ref> که‌ فاقد نگرش‌ کلامی‌ بوده‌ است‌. به‌ گفته [[ابن خلدون|ابن‌خلدون]]<ref>نج‌ ۱: مقدمه‌، ص‌ ۵۷۲.</ref> جوینی‌ در زمینه علم‌ فرایض‌ نیز تألیفاتی‌ بر اساس‌ مذهب‌ شافعی‌ داشته‌ است‌.


به‌ نظر تاج‌الدین‌ سبکی‌ <ref>ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۲.</ref> انتقادهای‌ جوینی‌ از اشعری‌ و مالک‌، مانع‌ از گسترش‌ و رواج‌ آثار فقهی‌ او، به‌ خصوص‌ در میان‌ مالکیان‌، شد.
به‌ نظر تاج‌الدین‌ سبکی‌ <ref>ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۲.</ref> انتقادهای‌ جوینی‌ از اشعری‌ و مالک‌، مانع‌ از گسترش‌ و رواج‌ آثار فقهی‌ او، به‌ خصوص‌ در میان‌ مالکیان‌، شد.
خط ۷۲: خط ۷۲:
جوینی‌ در نقش‌ اندیشمند و استاد کلام‌، بر اندیشه اسلامی‌ اثر گذاشت‌. با جوینی‌ و شاگرد او، [[غزالی]]، نظام‌ کلامی‌ اشعری‌، دست‌کم‌ در شرق‌ جهان‌ اسلام‌، مورد اقبال‌ گسترده عموم‌ قرار گرفت‌. او را نمی‌توان‌ متفکری‌ مبتکر دانست‌؛وی‌ بیشتر تحت‌ تأثیر [[ابوبکر باقلانی‌]] *، ابوالحسن‌ اشعری‌ * و ابواسحاق‌ اسفراینی * بود. خود او هم‌ مدعی‌ طرح‌ آرای‌ جدید نبود و عمدتاً به‌ پروردن‌ و بسط‌ مفاهیم‌ و روش‌های‌ موجود در کلام‌ اشعری‌ یا دفاع‌ از آنها در مقابل‌ شیوخ‌ معتزله‌ می‌پرداخت‌. شاهد این‌ مدعا آنکه‌ در کتاب‌ تحقیقی‌ و استدلالی‌تر خود، الشامل‌، جز موارد اندکی‌، ادعای‌ نوآوری‌ ندارد. کتاب‌های‌ الارشاد، لمع‌الادله و العقیده النظامیه نیز عمدتاً توصیفی‌ و گزارش‌گونه‌اند. عناوین‌ و فهرست‌ مطالب‌ آثار کلامی‌ او نیز عمدتاً همان‌ رئوس‌ مسائل‌ کلامی‌ است‌ که‌ از ربع‌ آخر قرن‌ چهارم‌ معمول‌ بوده‌ است‌<ref>بدوی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۰۶، ۷۴۸.</ref>.
جوینی‌ در نقش‌ اندیشمند و استاد کلام‌، بر اندیشه اسلامی‌ اثر گذاشت‌. با جوینی‌ و شاگرد او، [[غزالی]]، نظام‌ کلامی‌ اشعری‌، دست‌کم‌ در شرق‌ جهان‌ اسلام‌، مورد اقبال‌ گسترده عموم‌ قرار گرفت‌. او را نمی‌توان‌ متفکری‌ مبتکر دانست‌؛وی‌ بیشتر تحت‌ تأثیر [[ابوبکر باقلانی‌]] *، ابوالحسن‌ اشعری‌ * و ابواسحاق‌ اسفراینی * بود. خود او هم‌ مدعی‌ طرح‌ آرای‌ جدید نبود و عمدتاً به‌ پروردن‌ و بسط‌ مفاهیم‌ و روش‌های‌ موجود در کلام‌ اشعری‌ یا دفاع‌ از آنها در مقابل‌ شیوخ‌ معتزله‌ می‌پرداخت‌. شاهد این‌ مدعا آنکه‌ در کتاب‌ تحقیقی‌ و استدلالی‌تر خود، الشامل‌، جز موارد اندکی‌، ادعای‌ نوآوری‌ ندارد. کتاب‌های‌ الارشاد، لمع‌الادله و العقیده النظامیه نیز عمدتاً توصیفی‌ و گزارش‌گونه‌اند. عناوین‌ و فهرست‌ مطالب‌ آثار کلامی‌ او نیز عمدتاً همان‌ رئوس‌ مسائل‌ کلامی‌ است‌ که‌ از ربع‌ آخر قرن‌ چهارم‌ معمول‌ بوده‌ است‌<ref>بدوی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۰۶، ۷۴۸.</ref>.


ابن‌خلدون‌، که‌ مبدع‌ تمایز نهادن‌ میان‌ مقطع‌ مقدّم‌ و متأخر کلام‌ اشعری‌ است‌، جوینی‌ و کتاب‌ الارشاد او را نمونه اعلای‌ طریقت‌ متقدم‌ می‌خواند. باور به‌ جوهر فرد، خلا، عدم‌ قیام‌ عرض‌ به‌ عرض‌، عدم‌ بقای‌ عرض‌ در دو زمان‌ در کنار اصل‌ باطل‌ شدن‌ مدلول‌ به‌ بطلان‌ دلیل‌، از جمله‌ شاخصه‌های‌ کلامی‌ این‌ دوره‌ است‌ که‌ باقلانی‌ و جوینی‌ شخصیت‌های‌ بارز آن‌ می‌باشند<ref>رجوع کنید به ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱: مقدمه‌، ص‌ ۵۸۹.</ref>. جوینی‌ در مرز طریقه متقدمان‌ و متأخران‌ قرار دارد و در واقع‌ طلایه‌دار شیوه متأخران‌ است‌<ref>رجوع کنید به جوینی‌، ۱۳۶۹، مقدمه‌، ص‌ ف‌ ـ ص‌.</ref> که‌ غزالی‌ آن‌ را پایه‌گذاری‌ کرد<ref>ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱: مقدمه، ص‌۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی‌ چون‌ [[شهرستانی‌]]، [[فخررازی‌]]، عضدالدین‌ ایجی‌، سعدالدین‌ تفتازانی‌ و [[جرجانی‌]] ادامه‌ یافت‌. اگر خصوصیت‌ کلام‌ دوره جدید را اهتمام‌ به‌ قیاس‌ ارسطویی‌ (سه‌ حدی‌) در مقابل‌ استدلال‌ تمثیلی‌ (دو حدی‌)، توجه‌ به‌ مباحث‌ معرفت‌شناختی‌ و نظریه احوال‌ و نیز عنایت‌ به‌ مباحث‌ فلسفی‌ به‌ویژه‌ اصل‌ علیت‌ بدانیم‌، می‌توان‌ جوینی‌ را در این‌ مسیر پیشگام‌ خواند<ref>(د. اسلام، چاپ‌ دوم‌، ج‌ ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون‌، ص‌ ۱۵ـ۱۶.</ref>.
ابن‌خلدون‌، که‌ مبدع‌ تمایز نهادن‌ میان‌ مقطع‌ مقدّم‌ و متأخر کلام‌ اشعری‌ است‌، جوینی‌ و کتاب‌ الارشاد او را نمونه اعلای‌ طریقت‌ متقدم‌ می‌خواند. باور به‌ جوهر فرد، خلا، عدم‌ قیام‌ عرض‌ به‌ عرض‌، عدم‌ بقای‌ عرض‌ در دو زمان‌ در کنار اصل‌ باطل‌ شدن‌ مدلول‌ به‌ بطلان‌ دلیل‌، از جمله‌ شاخصه‌های‌ کلامی‌ این‌ دوره‌ است‌ که‌ باقلانی‌ و جوینی‌ شخصیت‌های‌ بارز آن‌ می‌باشند<ref>رجوع کنید به ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱: مقدمه‌، ص‌ ۵۸۹.</ref>. جوینی‌ در مرز طریقه متقدمان‌ و متأخران‌ قرار دارد و در واقع‌ طلایه‌دار شیوه متأخران‌ است‌<ref>رجوع کنید به جوینی‌، ۱۳۶۹، مقدمه‌، ص‌ ف‌ ـ ص‌.</ref> که‌ غزالی‌ آن‌ را پایه‌گذاری‌ کرد<ref>ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱: مقدمه، ص‌۵۹۰.</ref> و در آثار افرادی‌ چون‌ [[شهرستانی‌]]، [[فخررازی‌]]، عضدالدین‌ ایجی‌، سعدالدین‌ تفتازانی‌ و جرجانی‌ ادامه‌ یافت‌. اگر خصوصیت‌ کلام‌ دوره جدید را اهتمام‌ به‌ قیاس‌ ارسطویی‌ (سه‌ حدی‌) در مقابل‌ استدلال‌ تمثیلی‌ (دو حدی‌)، توجه‌ به‌ مباحث‌ معرفت‌شناختی‌ و نظریه احوال‌ و نیز عنایت‌ به‌ مباحث‌ فلسفی‌ به‌ویژه‌ اصل‌ علیت‌ بدانیم‌، می‌توان‌ جوینی‌ را در این‌ مسیر پیشگام‌ خواند<ref>(د. اسلام، چاپ‌ دوم‌، ج‌ ۳، ص ۱۱۴۶؛نیز رجوع کنید به ولفسون‌، ص‌ ۱۵ـ۱۶.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==