حسن بن یوسف حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[اهل بیت (علیهم السلام)' به '[[اهل بیت'
جز (جایگزینی متن - '[[امیرالمومنین علی (ع)' به '[[علی بن ابی طالب')
جز (جایگزینی متن - '[[اهل بیت (علیهم السلام)' به '[[اهل بیت')
خط ۸۶: خط ۸۶:


== فعالیت‌هاى اجتماعى‌ علامه حلی ==
== فعالیت‌هاى اجتماعى‌ علامه حلی ==
[[سلطان محمد خدابنده]] (متوفای ۷۱۶ ق)، از سلاطین داراى ذوق سلیم و صفات نیک است که علم و علما را دوست می‌داشت. علما و از جمله علامه حلّى در این زمان فرصت خوبى براى نشر معارف [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت]] پیدا کردند؛ از این‌رو در زمان این سلطان، علم و دانش رونق تام و رواج بسیارى یافت<ref>مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی‌بکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبدالحسین، ص 606 – 611، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اعتماد السلطنه‏، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى‏، ج ‏2، ص 609، تهران، دنیاى کتاب‏، چاپ اول، 1367ش</ref>.
[[سلطان محمد خدابنده]] (متوفای ۷۱۶ ق)، از سلاطین داراى ذوق سلیم و صفات نیک است که علم و علما را دوست می‌داشت. علما و از جمله علامه حلّى در این زمان فرصت خوبى براى نشر معارف [[اهل بیت|اهل‌بیت]] پیدا کردند؛ از این‌رو در زمان این سلطان، علم و دانش رونق تام و رواج بسیارى یافت<ref>مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی‌بکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبدالحسین، ص 606 – 611، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اعتماد السلطنه‏، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى‏، ج ‏2، ص 609، تهران، دنیاى کتاب‏، چاپ اول، 1367ش</ref>.


علامه حلی وقتی از [[حلّه]] به [[بغداد]] می‌آید، سلطان محمد به دنبال ملاقاتی که با او داشته و پس از گفت‌وگوهای علمی، شیعه می‌شود<ref>ابن کثیر دمشقی، إسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 14، ص 144، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1408ق؛ تاریخ مغول، ص 316؛ راوندی‏، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران‏، بحش ‏2، ج ‏8، ص 56، تهران، انتشارات نگاه‏، چاپ دوم، 1382ش</ref>. از آن به بعد سلطان شیفته او می‌گردد<ref>أعیان ‏الشیعة، ج ‏5، ص 399</ref>. در این مدت ظاهراً به خواهش و ابتکار علامه دو مدرسه به دستور سلطان ساخته شد؛ یکى در شهر سلطانیه در کنار قبه عظیم مشهور به قبه سلطانى که تا الآن باقى است و دیگرى مدرسه سیّار که در ایام مسافرت سلطان همراه او حمل می‌شد و علامه و سایر اساتید نیز همراه او در تمام مسافرت‌هایش حضور داشتند و در این مدرسه به تدریس و تألیف اشتغال داشتند<ref>تاریخ مغول، متن، ص 316؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج ‏3، بخش ‏1، ص 211 – 212</ref>.
علامه حلی وقتی از [[حلّه]] به [[بغداد]] می‌آید، سلطان محمد به دنبال ملاقاتی که با او داشته و پس از گفت‌وگوهای علمی، شیعه می‌شود<ref>ابن کثیر دمشقی، إسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 14، ص 144، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1408ق؛ تاریخ مغول، ص 316؛ راوندی‏، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران‏، بحش ‏2، ج ‏8، ص 56، تهران، انتشارات نگاه‏، چاپ دوم، 1382ش</ref>. از آن به بعد سلطان شیفته او می‌گردد<ref>أعیان ‏الشیعة، ج ‏5، ص 399</ref>. در این مدت ظاهراً به خواهش و ابتکار علامه دو مدرسه به دستور سلطان ساخته شد؛ یکى در شهر سلطانیه در کنار قبه عظیم مشهور به قبه سلطانى که تا الآن باقى است و دیگرى مدرسه سیّار که در ایام مسافرت سلطان همراه او حمل می‌شد و علامه و سایر اساتید نیز همراه او در تمام مسافرت‌هایش حضور داشتند و در این مدرسه به تدریس و تألیف اشتغال داشتند<ref>تاریخ مغول، متن، ص 316؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج ‏3، بخش ‏1، ص 211 – 212</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش