حسین بن علی (سید الشهدا): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '[[علی اصغر بن حسین بن علی(ع)' به '[[علی بن حسین (علی اصغر)')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


== نسب و کنیه ==  
== نسب و کنیه ==  
امام حسین (علیه‌السلام) فرزند علی (علیه‌السلام) فرزند [[ابوطالب|ابی‌طالب]]، فرزند [[عبدالمطلب]]، فرزند هاشم، فرزند [[عبدمناف]]، فرزند قصیّ است. مادر سیدالشهدا نیز [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله عِلِیها)]] دختر رسول خدا (محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم) بود.
امام حسین (علیه‌السلام) فرزند علی (علیه‌السلام) فرزند [[ابوطالب|ابی‌طالب]]، فرزند [[عبدالمطلب]]، فرزند هاشم، فرزند [[عبد مناف]]، فرزند قصیّ است. مادر سیدالشهدا نیز [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله عِلِیها)]] دختر رسول خدا (محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم) بود.
کنیه امام حسین (علیه‌السلام)، اباعبدالله<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 27</ref> و کنیه خاصّ او ابوعلی<ref>مناقب آل أبی‌طالب(علیه‌السلام)، ج 4، ص 78</ref> است.
کنیه امام حسین (علیه‌السلام)، اباعبدالله<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 27</ref> و کنیه خاصّ او ابوعلی<ref>مناقب آل أبی‌طالب(علیه‌السلام)، ج 4، ص 78</ref> است.


خط ۳۸: خط ۳۸:
امام حسین (علیه‌السلام) پنج همسر اختیار کرده بود. اسامی همسران آن‌حضرت عبارت‌اند از: شهربانو، لیلا، بانویی از قبیله قضاعه(که در زمان حیات امام از دنیا رفت)، رباب و ام‌اسحاق.
امام حسین (علیه‌السلام) پنج همسر اختیار کرده بود. اسامی همسران آن‌حضرت عبارت‌اند از: شهربانو، لیلا، بانویی از قبیله قضاعه(که در زمان حیات امام از دنیا رفت)، رباب و ام‌اسحاق.


تنها زنی که به صورت قطعی در واقعه [[کربلا]] حضور داشت، مادر [[علی بن حسین (علی اصغر)|علی اصغر]]، [[حضرت رباب]] بود که همراه اسیران به [[مدینه]] بازگشت. حضور حضرت شهربانو و حضرت لیلا در کربلا محل تردید است<ref>«سرنوشت همسران امام حسین (علیه‌السلام) بعد از حادثه کربلا»، 11647</ref>.
تنها زنی که به صورت قطعی در واقعه [[کربلا]] حضور داشت، مادر [[علی اصغر بن حسین بن علی(ع)|علی اصغر]]، [[رباب|حضرت رباب]] بود که همراه اسیران به [[مدینه]] بازگشت. حضور حضرت شهربانو و حضرت لیلا در کربلا محل تردید است<ref>«سرنوشت همسران امام حسین (علیه‌السلام) بعد از حادثه کربلا»، 11647</ref>.


== فرزندان ==
== فرزندان ==
خط ۴۵: خط ۴۵:
=== فرزندان پسر ===
=== فرزندان پسر ===
# [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]]<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 135؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج ‏3، ص 146، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>،
# [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام)]]<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 135؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج ‏3، ص 146، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>،
# [[حضرت علی اکبر )|حضرت علی اکبر (علیه‌السلام)]]<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 135؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق</ref>،
# [[علی بن حسین (علی اکبر)|حضرت علی اکبر (علیه‌السلام)]]<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 135؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق</ref>،
# جعفر<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref>، که در زمان حیات امام حسین (علیه‌السلام) از دنیا رفت<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135</ref>.
# جعفر<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref>، که در زمان حیات امام حسین (علیه‌السلام) از دنیا رفت<ref>الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 135</ref>.
# محمد<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیه‌السلام)، ج ‏4، ص 77، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 582، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref>،
# محمد<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیه‌السلام)، ج ‏4، ص 77، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ دلائل الإمامة، ص 181؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 582، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ تذکرة الخواص، ص 249</ref>،
خط ۷۱: خط ۷۱:
پس از شهادت امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام)، [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی (علیه‌السلام)]] عهده‌دار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین (علیه‌السلام) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین (علیه‌السلام) در ایام امامت و خلافت امام حسن (علیه‌السلام)، همواره همراه و یار و یاور آن‌حضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین (علیه‌السلام) احترام ویژه‌ای برای برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام می‌توان گفت ایشان در پیروی و تکریم از امام حسن (علیه‌السلام) کار را به سرانجام رسانده بود.
پس از شهادت امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام)، [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی (علیه‌السلام)]] عهده‌دار امامت و زعامت [[مسلمانان]] شد و امام حسین (علیه‌السلام) با ایشان [[بیعت]] کرد. امام حسین (علیه‌السلام) در ایام امامت و خلافت امام حسن (علیه‌السلام)، همواره همراه و یار و یاور آن‌حضرت در امور خلافت و امامت بود. افزون بر این، امام حسین (علیه‌السلام) احترام ویژه‌ای برای برادر و امام خود قائل بود، به طوری که در یک کلام می‌توان گفت ایشان در پیروی و تکریم از امام حسن (علیه‌السلام) کار را به سرانجام رسانده بود.


امام حسین (علیه‌السلام) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت می‌کرد و خود را تابع سیاست‌های ایشان و مطیع اوامر او می‌دانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آن‌حضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small> <big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به [[مدائن]] و ساباط برای جمع‌آوری لشکر رفت<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث‏، چاپ دوم‏، 1387ق</ref>. زمانی هم که در پی کارشکنی‌ها و خیانت‌های مکرر سپاهیان [[عراق]]، امام حسن (علیه‌السلام) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با [[معاویه]] شد و آن همه ناراحتی‌ها را متحمل شد، امام شریک رنج‌های برادر بود و چون می‌دانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت.
امام حسین (علیه‌السلام) در همه حال، پیوسته جانب برادر را رعایت می‌کرد و خود را تابع سیاست‌های ایشان و مطیع اوامر او می‌دانست. هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با دشمنان شامی نواخته شد، آن‌حضرت در بسیج و اعزام نیروها به اردوگاه <big>نُخَیله</big> و <small>مسکن</small> <big>متن بزرگ</big>، نقشی فعال داشت و همراه برادر به مدائن و ساباط برای جمع‌آوری لشکر رفت<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 5، ص 165، بیروت، دار التراث‏، چاپ دوم‏، 1387ق</ref>. زمانی هم که در پی کارشکنی‌ها و خیانت‌های مکرر سپاهیان [[عراق]]، امام حسن (علیه‌السلام) با پیشنهاد صلح از سوی معاویه روبرو شد و بنابر مصالح اسلام و جامعه اسلامی مجبور به پذیرش صلح با [[معاویه]] شد و آن همه ناراحتی‌ها را متحمل شد، امام شریک رنج‌های برادر بود و چون می‌دانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است، هرگز اعتراضی به امام حسن نداشت.


پس از انعقاد صلح، امام حسین (علیه‌السلام) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید<ref>ابن جوزی، ابوالفرج‏، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک‏، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل‏، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، عمادالدین اسماعیل‏، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بی‌تا</ref>. ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن (علیه‌السلام) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت می‌کرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند.
پس از انعقاد صلح، امام حسین (علیه‌السلام) همراه برادر به مدینه بازگشت و در همان جا اقامت گزید<ref>ابن جوزی، ابوالفرج‏، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک‏، ج 5، ص 184، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل‏، 1412ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، عمادالدین اسماعیل‏، البدایه و النهایه، ج 8، ص 19، بیروت، دار الفکر، بی‌تا</ref>. ایشان ده سال از عمر شریف خود را در ایام امامت امام حسن (علیه‌السلام) به سر برد و در تمام این مدت، استوار در کنار ایشان ایستاده بود و در همه احوال مطیع ایشان بود و از آن حضرت تبعیت می‌کرد، و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان صلح با معاویه وفادار ماند.
خط ۹۲: خط ۹۲:
[[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] بعد از واقعه کربلا در نامه‌اش به یزید می‌نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) به حرم خدا طرد کردی و آنگاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می‌گزید و خون‌ریزی در آن را روا می‌شمرد از همه مردم [[مکه]] و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می‌شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله (صلی الله علیه) را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند<ref>تاریخ یعقوبی ۲۲۱/۱ و ۲۲۲</ref>.
[[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] بعد از واقعه کربلا در نامه‌اش به یزید می‌نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) به حرم خدا طرد کردی و آنگاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می‌گزید و خون‌ریزی در آن را روا می‌شمرد از همه مردم [[مکه]] و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می‌شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله (صلی الله علیه) را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند<ref>تاریخ یعقوبی ۲۲۱/۱ و ۲۲۲</ref>.


عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دل‌خراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می‌دانست امام حسین (علیه‌السلام) رو به شهر کوفه می‌آید، سپاهی به سرکردگی [[حر بن یزید ریاحی]] برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (علیه‌السلام) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه‌های اهل کوفه را که دو خرجین بود به [[حر بن یزید]] عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد<ref>تاریخ طبری ۳۱۰/۴</ref>.
عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروه|هانی بن عرو]]<nowiki/>ه را در کوفه به طرز دل‌خراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می‌دانست امام حسین (علیه‌السلام) رو به شهر کوفه می‌آید، سپاهی به سرکردگی [[حر بن یزید ریاحی]] برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (علیه‌السلام) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه‌های اهل کوفه را که دو خرجین بود به [[حر بن یزید]] عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد<ref>تاریخ طبری ۳۱۰/۴</ref>.


در این زمین بود که ابن زیاد نامه‌ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه‌این بود: آنگاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت‌گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین (علیه‌السلام) را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگ‌جو وارد شد.
در این زمین بود که ابن زیاد نامه‌ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه‌این بود: آنگاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت‌گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین (علیه‌السلام) را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگ‌جو وارد شد.
خط ۹۸: خط ۹۸:
شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد روز هفتم [[محرم الحرام|محرم]] پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد<ref>تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲</ref>. و روز نهم محرم (تاسوعا) امام حسین (علیه‌السلام) و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.
شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد روز هفتم [[محرم الحرام|محرم]] پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد<ref>تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲</ref>. و روز نهم محرم (تاسوعا) امام حسین (علیه‌السلام) و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.


عصر [[تاسوعا]] دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین (علیه‌السلام) چون تحرکات دشمن را دید، برادرش [[حضرت ابوالفضل (ع)|عباس بن علی (علیه‌السلام)]] را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد<ref> تاریخ طبری ۳۱۴/۴</ref>.
عصر [[تاسوعا]] دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین (علیه‌السلام) چون تحرکات دشمن را دید، برادرش [[عباس بن علی|عباس بن علی (علیه‌السلام)]] را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد<ref> تاریخ طبری ۳۱۴/۴</ref>.


در روز دهم معروف به روز [[عاشورا]] دو سپاه در مقابل هم قرار گرفتند در حالی که سپاهیان [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین (علیه‌السلام) را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده‌اند. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۲۷۶</ref>
در روز دهم معروف به روز [[عاشورا]] دو سپاه در مقابل هم قرار گرفتند در حالی که سپاهیان [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین (علیه‌السلام) را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده‌اند. <ref>جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۲۷۶</ref>