ابوعبدالملک شرعی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸: خط ۲۸:


== اندیشه‌ها و مواضع ==  
== اندیشه‌ها و مواضع ==  
یکی از نکات جالب و موثر در فهم مواضع او توصیف توجیه‌گرایانه نسبت به مواضع سروریه است. او در این مواضع، شخصیت [[محمد سرور زین‌العابدین]] را به‌عنوان شخصیتی مثبت و دارای سوابق درخشان فکری و عملی معرفی کرده است و با ذکر اینکه، عنوان سروریه از جانب مخالفان برای پیروان این جریان استفاده شده و این عنوان مورد پذیرش آنان نیست، به نفی و توجیه اتهامات وارد به جریان سروریه و رویکرد غیر فعال و انفعالی آنان پرداخته است.  
یکی از نکات جالب و موثر در فهم مواضع او توصیف توجیه‌گرایانه نسبت به مواضع '''«سروریه»''' است. او در این مواضع، شخصیت [[محمد سرور زین‌العابدین]] را به‌عنوان شخصیتی مثبت و دارای سوابق درخشان فکری و عملی معرفی کرده است و با ذکر اینکه، عنوان '''«سروریه»''' از جانب مخالفان برای پیروان این جریان استفاده شده و این عنوان مورد پذیرش آنان نیست، به نفی و توجیه اتهامات وارد به جریان '''«سروریه»''' و رویکرد غیرفعال و انفعالی آنان پرداخته است.  
اتهامات مورد انکار او عبارتند از:  
اتهامات مورد انکار او عبارتند از:  
1. مشارکت سروریه در احزاب و انتخابات دموکراتیک؛
# مشارکت سروریه در احزاب و انتخابات دموکراتیک؛  
2. توسعه در فهم فقه استضعاف و به تعبیر دیگر مبالغۀ خودضعیف‌انگاری در برابر نظام حاکم؛
# توسعه در فهم فقه استضعاف و به تعبیر دیگر مبالغۀ خودضعیف‌انگاری در برابر نظام حاکم؛  
3. تردید و تفاوت نگاه در توصیف واقعیت حکومت حاکم در کشورهای اسلامی؛
# تردید و تفاوت نگاه در توصیف واقعیت حکومت حاکم در کشورهای اسلامی؛  
4. احتیاط بیش از اندازه و مبالغه برای اکثریت فعالیت‌های جهادی .  
# احتیاط بیش از اندازه و مبالغه برای اکثریت فعالیت‌های جهادی.  
از منظر او، محمد سرور زین‌العابدین مشارکت در فعالیت‌های انتخاباتی را تجویز کرده است. چنانکه او را دارای نقدهای متعددی به جریان‌های جهادپیشه معرفی کرده است. در هر حال، او منشأ اتهام مبالغه‌آمیز به گروه‌های دیگر مبنی بر داشتن تمایلات سروریه را عمدتاً از جانب پیروان داعش دانسته است .  
از منظر او، محمد سرور زین‌العابدین مشارکت در فعالیت‌های انتخاباتی را تجویز کرده است. چنانکه او را دارای نقدهای متعددی به جریان‌های جهادپیشه معرفی کرده است. در هر حال، او منشأ اتهام مبالغه‌آمیز به گروه‌های دیگر مبنی بر داشتن تمایلات سروریه را عمدتاً از جانب پیروان داعش دانسته است.  
جالب آنکه، ابوعبدالملک الشرعی با نقد تعصب‌گرایی و تحزب‌زدگی بهره‌گیری از طلبه‌های جوان برای افتاء و قضاوت و مقدم کردن آنان بر افراد دارای صلاحیت و عادل را از مصادیق این تحزب‌گرایی و تحزب‌زدگی معرفی کرده است. این نقد در خلال چالش‌های درونی بسیاری از گروه‌های شورشی مسلحی مطرح شده است که برای ادارۀ مناطق تحت تصرف خود افرادی را به‌عنوان شرعی و قاضی در سوریه به‌کار می‌گیرند.
جالب آنکه، ابوعبدالملک الشرعی با نقد تعصب‌گرایی و تحزب‌زدگی بهره‌گیری از طلبه‌های جوان برای افتاء و قضاوت و مقدم کردن آنان بر افراد دارای صلاحیت و عادل را از مصادیق این تحزب‌گرایی و تحزب‌زدگی معرفی کرده است. این نقد در خلال چالش‌های درونی بسیاری از گروه‌های شورشی مسلحی مطرح شده است که برای ادارۀ مناطق تحت تصرف خود افرادی را به‌عنوان شرعی و قاضی در سوریه به‌کار می‌گیرند.


در این میان، این نکتۀ اساسی مهم است که او در تبییش، جایگاه مجلس شرعی را فراتر از جایگاه فرماندهان نظامی تشکل‌های مسلح و شورشی معرفی کرده است. به این بیان که: او با نفی تمایلات دموکراتیک و تأسیس مجلس، بر این نکته تأکید می‌کند که «جبهۀ اسلامی» پس از توافق بر تأسیس دولت اسلامی و مرجعیت شرع در آن، شکل گرفت. با این مقدمات، این نکته را برجسته کرده است که مجلس شرعی نسبت به فرماندهان این جبهه مانند ابوعیسی، علوش و حموی تقدم و برتری دارد. چنانکه تصمیم‌گیری در امور شرعی مربوط به این شوراست و به شخص دیگری ارتباط ندارد . افزون بر آنکه، دستیابی به خلافت راشده را از طریق تغلب، نادرست دانسته و آن را صرفاً از طریق شورا و اختیار اهل حل و عقد مشروع دانسته است . البته از منظر او، گروهی شورشی مانند داعش، مشورت‌گریز و شوراگریز است. حداکثر آنکه دایرۀ مشورت در آن به افراد بسیار اندکی از فرماندهان محدود شده است . او با نفی دولت سکولار و دموکراسی، دولت مدنی با رویکرد سکولار و دموکراتیک را نیز نامشروع خوانده است . در این میان،‌ او نفی رویکرد دموکراتیک را مانع از تأکید بر الگوی شورا در اسلام ندانسته است . چنانکه، مشارکت در مجلس دموکراتیک به انگیزه‌های دینی و با مصلحت‌سنجی‌های صحیح را تجویز کرده است .
در این میان، این نکتۀ اساسی مهم است که او در تبییش، جایگاه مجلس شرعی را فراتر از جایگاه فرماندهان نظامی تشکل‌های مسلح و شورشی معرفی کرده است. به این بیان که: او با نفی تمایلات دموکراتیک و تأسیس مجلس، بر این نکته تأکید می‌کند که «جبهۀ اسلامی» پس از توافق بر تأسیس دولت اسلامی و مرجعیت شرع در آن، شکل گرفت. با این مقدمات، این نکته را برجسته کرده است که مجلس شرعی نسبت به فرماندهان این جبهه مانند ابوعیسی، علوش و حموی تقدم و برتری دارد. چنانکه تصمیم‌گیری در امور شرعی مربوط به این شوراست و به شخص دیگری ارتباط ندارد . افزون بر آنکه، دستیابی به خلافت راشده را از طریق تغلب، نادرست دانسته و آن را صرفاً از طریق شورا و اختیار اهل حل و عقد مشروع دانسته است . البته از منظر او، گروهی شورشی مانند داعش، مشورت‌گریز و شوراگریز است. حداکثر آنکه دایرۀ مشورت در آن به افراد بسیار اندکی از فرماندهان محدود شده است . او با نفی دولت سکولار و دموکراسی، دولت مدنی با رویکرد سکولار و دموکراتیک را نیز نامشروع خوانده است . در این میان،‌ او نفی رویکرد دموکراتیک را مانع از تأکید بر الگوی شورا در اسلام ندانسته است . چنانکه، مشارکت در مجلس دموکراتیک به انگیزه‌های دینی و با مصلحت‌سنجی‌های صحیح را تجویز کرده است.
ابوعبدالملک الشرعی با اقبال به مصلحت‌شناسی در چهارچوب شرعی و نفی مصلحت‌های غیر شرعی، الگوی مصلحت‌ورزی در برخی جریان‌های سیاسی از جمله در میان اخوان‌المسلین و سلفی‌های مصری را باطل خوانده است.
ابوعبدالملک الشرعی با اقبال به مصلحت‌شناسی در چهارچوب شرعی و نفی مصلحت‌های غیر شرعی، الگوی مصلحت‌ورزی در برخی جریان‌های سیاسی از جمله در میان [[اخوان المسلمین|اخوان‌المسلین]] و سلفی‌های مصری را باطل خوانده است.