تصوف در آسیای مرکزی و قفقاز: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:
دیگر سلسله صوفیانه معروف در این منطقه، قادریه ، منسوب به عبدالقادر جیلانی یا گیلانی (متوفی ۵۶۱) است.  
دیگر سلسله صوفیانه معروف در این منطقه، قادریه ، منسوب به عبدالقادر جیلانی یا گیلانی (متوفی ۵۶۱) است.  


نفوذ به آسیای مرکزی
==نفوذ به آسیای مرکزی==
 
گرچه محل شکوفایی قادریه بغداد بود، به آسیای مرکزی نیز نفوذ یافت؛ چنان‌که در سده ششم، حُجاج بلغاری و بازرگانان عرب این سلسله را از بغداد به قلمرو پادشاهی ولگا و ترکستان، بویژه شهرهای دره فرغانه ، آوردند. [۹۸]  
گرچه محل شکوفایی قادریه بغداد بود، به آسیای مرکزی نیز نفوذ یافت؛ چنان‌که در سده ششم، حُجاج بلغاری و بازرگانان عرب این سلسله را از بغداد به قلمرو پادشاهی ولگا و ترکستان، بویژه شهرهای دره فرغانه ، آوردند. [۹۸]  
[۹۹]  
[۹۹]  




دوره بی‌رونقی
==دوره بی‌رونقی==
 
سلسله قادریه از سده هفتم تا نهم در برابر نفوذ نقشبندیه و یسویه از رونق افتاد. [۱۰۰]  
سلسله قادریه از سده هفتم تا نهم در برابر نفوذ نقشبندیه و یسویه از رونق افتاد. [۱۰۰]  




بازگشت به دره فرغانه
==بازگشت به دره فرغانه==
 
در سده سیزدهم/ نوزدهم، قادریان در شمال قفقاز سربرآوردند و با تبعید چچن‌های قادری به قزاقستان و قرقیزستان، به دستور استالین ، بار دیگر قادریان به محل اولیه خود، دره فرغانه، بازگشتند. [۱۰۱]  
در سده سیزدهم/ نوزدهم، قادریان در شمال قفقاز سربرآوردند و با تبعید چچن‌های قادری به قزاقستان و قرقیزستان، به دستور استالین ، بار دیگر قادریان به محل اولیه خود، دره فرغانه، بازگشتند. [۱۰۱]  




عامل تجدیدحیات
==عامل تجدیدحیات==
 
عامل تجدیدحیات قادریان، چوپانی از قیموق‌ها به نام کونتاحاجی کیشیِفْ بود که به روایتی، در سفر به بغداد و زیارت آرام‌گاه عبدالقادر گیلانی به سلسله قادری پیوست و از ۱۲۷۸/ ۱۸۶۲ به اشاعه آن در قفقاز پرداخت. [۱۰۲]  
عامل تجدیدحیات قادریان، چوپانی از قیموق‌ها به نام کونتاحاجی کیشیِفْ بود که به روایتی، در سفر به بغداد و زیارت آرام‌گاه عبدالقادر گیلانی به سلسله قادری پیوست و از ۱۲۷۸/ ۱۸۶۲ به اشاعه آن در قفقاز پرداخت. [۱۰۲]  




شعار کونتاحاجی
==شعار کونتاحاجی==
 
در نتیجه شکست نهضت مریدان و ایجاد وقفه در فعالیت نقشبندیان (از ۱۲۷۶ تا ۱۲۹۷/۱۸۵۹ـ۱۸۸۰)، مریدان که از نبرد طولانی خسته شده بودند، به شعار «عدم مقاومت در برابر شر»، که کونتاحاجی مطرح کرده بود، جذب شدند.  
در نتیجه شکست نهضت مریدان و ایجاد وقفه در فعالیت نقشبندیان (از ۱۲۷۶ تا ۱۲۹۷/۱۸۵۹ـ۱۸۸۰)، مریدان که از نبرد طولانی خسته شده بودند، به شعار «عدم مقاومت در برابر شر»، که کونتاحاجی مطرح کرده بود، جذب شدند.  


عاقبت کونتاحاجی
==عاقبت کونتاحاجی==
 
دوره هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان صوفیان قادری و حکومت روسیه تزاری دیری نپایید و در پی نفوذ روزافزون قادریان، در ۱۲۸۰/ ژانویه ۱۸۶۴ کونتاحاجی و مریدانش دست‌گیر شدند.  
دوره هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان صوفیان قادری و حکومت روسیه تزاری دیری نپایید و در پی نفوذ روزافزون قادریان، در ۱۲۸۰/ ژانویه ۱۸۶۴ کونتاحاجی و مریدانش دست‌گیر شدند.  
کونتاحاجی در ۱۲۸۴/ ۱۸۶۷ در زندان درگذشت. [۱۰۳]  
کونتاحاجی در ۱۲۸۴/ ۱۸۶۷ در زندان درگذشت. [۱۰۳]  




عوامل رونق قادریه
==عوامل رونق قادریه==
 
مرگ وی و حتی مهاجرتِ گروهیِ برخی از قادریان به ترکیه ، در تداوم رونق قادریه خللی پدید نیاورد.  
مرگ وی و حتی مهاجرتِ گروهیِ برخی از قادریان به ترکیه ، در تداوم رونق قادریه خللی پدید نیاورد.  
این سلسله، که بر خلاف نقشبندیه شعارهای عقیدتی ساده‌تر و ساختار داخلی متمرکزتر و مراسم ذکر جلی جذاب‌تری داشت، از غرب به سوی اینگوش و اُسِتیا و از شرق به داغستان گسترش پیدا کرد و بویژه در میان مردم فقیر و روستایی رواج یافت. [۱۰۴]  
این سلسله، که بر خلاف نقشبندیه شعارهای عقیدتی ساده‌تر و ساختار داخلی متمرکزتر و مراسم ذکر جلی جذاب‌تری داشت، از غرب به سوی اینگوش و اُسِتیا و از شرق به داغستان گسترش پیدا کرد و بویژه در میان مردم فقیر و روستایی رواج یافت. [۱۰۴]  




تقسیمات قادریه
==تقسیمات قادریه==
 
قادریه به چهار گروه تقسیم شد: شاخه اصلی کونتاحاجی در چچن و بخش‌های کوهستانی داغستان؛ با مَتْگرای در ده‌کده کوهستانی آوْتورا در اینگوش به رهبری خانواده میتایِف؛ بَتَل حاجی بِلْهورف در شهرهای سرححی و یاندِرکا و اِگاژ و نَزران در قلمرو اینگوش و چیم میرزا یا طبالان در ده‌کده کوهستانی میرتوپ در شالیِ چچن. [۱۰۵]  
قادریه به چهار گروه تقسیم شد: شاخه اصلی کونتاحاجی در چچن و بخش‌های کوهستانی داغستان؛ با مَتْگرای در ده‌کده کوهستانی آوْتورا در اینگوش به رهبری خانواده میتایِف؛ بَتَل حاجی بِلْهورف در شهرهای سرححی و یاندِرکا و اِگاژ و نَزران در قلمرو اینگوش و چیم میرزا یا طبالان در ده‌کده کوهستانی میرتوپ در شالیِ چچن. [۱۰۵]  
[۱۰۶]  
[۱۰۶]  




گسترش قادریه
==گسترش قادریه==
 
امروزه انشعابی از چیم میرزا که هواداران ویس حاجی بوده‌اند در تمام قلمرو چچن و اینگوش، داغستان، اُسِتیا، کابارده (قبارطه)، آذربایجان و قزاقستان پراکنده‌اند. [۱۰۷]  
امروزه انشعابی از چیم میرزا که هواداران ویس حاجی بوده‌اند در تمام قلمرو چچن و اینگوش، داغستان، اُسِتیا، کابارده (قبارطه)، آذربایجان و قزاقستان پراکنده‌اند. [۱۰۷]  


خط ۳۴۰: خط ۳۳۱:




سلسله قلندریه
=سلسله قلندریه=
[ویرایش]
 
 
افزون بر صوفیان هوادار سلسله‌های نقشبندیه و قادریه و یسویه و کبرویه ، در دهه‌های اخیر بسیاری از صوفیان آسیای مرکزی و قفقاز، مدعی هواداری از سلسله‌های کمتر شناخته شده‌تری چون قلندریه‌اند ، که از حضور ایشان در این منطقه، بویژه از سده دوازدهم، گزارش‌هایی در دست است.  
افزون بر صوفیان هوادار سلسله‌های نقشبندیه و قادریه و یسویه و کبرویه ، در دهه‌های اخیر بسیاری از صوفیان آسیای مرکزی و قفقاز، مدعی هواداری از سلسله‌های کمتر شناخته شده‌تری چون قلندریه‌اند ، که از حضور ایشان در این منطقه، بویژه از سده دوازدهم، گزارش‌هایی در دست است.  
برای نمونه وامبری ، [۱۱۱]  
برای نمونه وامبری ، [۱۱۱]  
خط ۳۵۱: خط ۳۳۹:
پایه‌گذار قلندریه را شیخ صفای سمرقندی گفته‌اند.  
پایه‌گذار قلندریه را شیخ صفای سمرقندی گفته‌اند.  


صوفیان بدون سلسله
=صوفیان بدون سلسله=
[ویرایش]
 
 
علاوه بر قلندریه صوفیان دیگری نیز وجود دارند که منکر انتساب به سلسله خاصی هستند.  
علاوه بر قلندریه صوفیان دیگری نیز وجود دارند که منکر انتساب به سلسله خاصی هستند.  
آنان به « مجذوب » و « ملنگ » مشهورند و بویژه در خوارزم فعالیت دارند.  
آنان به « مجذوب » و « ملنگ » مشهورند و بویژه در خوارزم فعالیت دارند.  
هم‌چنین گروهی نیز هستند که نیمه صوفی و نیمه شمن‌اند.  
هم‌چنین گروهی نیز هستند که نیمه صوفی و نیمه شمن‌اند.  


ویژگی سیاسی و اجتماعی سلاسل
=ویژگی سیاسی و اجتماعی سلاسل=
[ویرایش]
 
 
در دوره حکومت شوروی (۱۹۱۷ـ۱۹۹۱) بر جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز و داغستان، همه سلسله‌ها در برخورد با شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، ویژگی‌های کم‌وبیش مشترکی داشته‌اند.  
در دوره حکومت شوروی (۱۹۱۷ـ۱۹۹۱) بر جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز و داغستان، همه سلسله‌ها در برخورد با شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، ویژگی‌های کم‌وبیش مشترکی داشته‌اند.  
برخی از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: پرهیز از عضویت در سازمان‌های حزبی و اتحادیه‌های کارگری ، احترام فوق‌العاده به شیوخ خود بویژه آنان‌که در قیام‌ها کشته شده بودند، امتناع از آموختن زبان روسی ، [۱۱۳]  
برخی از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: پرهیز از عضویت در سازمان‌های حزبی و اتحادیه‌های کارگری ، احترام فوق‌العاده به شیوخ خود بویژه آنان‌که در قیام‌ها کشته شده بودند، امتناع از آموختن زبان روسی ، [۱۱۳]  
خط ۳۷۹: خط ۳۶۱:
).  
).  


انگیزه‌های گرایش به تصوف
=انگیزه‌های گرایش به تصوف=
[ویرایش]
 
 
انگیزه‌های گرایش به تصوف نیز در این دوره تقریباً یکسان است؛ از جمله، ناامیدی از توانایی نهادهای رسمی مسلمان (چهار مرکز عمده مسلمانان شوروی در اوفا ، تاشکند ، ماخاچ قلعه و باکو ) در حفظ شریعت ، جذابیت تصوف برای روشن‌فکران و دانشگاهیان به منظور گریز از جامعه ملال‌آور تک صدایی شوروی، توجه دوباره به سنن ادبی درخشانی که غالباً از آنِ ادیبان صوفی بوده است، جاذبه‌های مراسم ذکر و سماع و سرانجام انگیزه ملی‌گرایی که متأثر از تلفیق هویت قومی و دینی است. [۱۲۶]  
انگیزه‌های گرایش به تصوف نیز در این دوره تقریباً یکسان است؛ از جمله، ناامیدی از توانایی نهادهای رسمی مسلمان (چهار مرکز عمده مسلمانان شوروی در اوفا ، تاشکند ، ماخاچ قلعه و باکو ) در حفظ شریعت ، جذابیت تصوف برای روشن‌فکران و دانشگاهیان به منظور گریز از جامعه ملال‌آور تک صدایی شوروی، توجه دوباره به سنن ادبی درخشانی که غالباً از آنِ ادیبان صوفی بوده است، جاذبه‌های مراسم ذکر و سماع و سرانجام انگیزه ملی‌گرایی که متأثر از تلفیق هویت قومی و دینی است. [۱۲۶]  




عناوین مشایخ
=عناوین مشایخ=
[ویرایش]
 
 
در پژوهش‌های محققان شوروی، مشایخ سلسله‌های صوفیانه، با عناوینی گوناگون ولی کمابیش یکسان نام برده شده‌اند، از جمله پیر ، ایشان ، مرید ،ذکری ، طریقتی ، شپتونی (نجواگران)، پریگونی (پرندگان)، جدایی‌طلبان زیرزمینی، ملایان بدون مجوز، دُخُونیکی (شکل روسی آخوند از زبان فارسی . [۱۲۷]  
در پژوهش‌های محققان شوروی، مشایخ سلسله‌های صوفیانه، با عناوینی گوناگون ولی کمابیش یکسان نام برده شده‌اند، از جمله پیر ، ایشان ، مرید ،ذکری ، طریقتی ، شپتونی (نجواگران)، پریگونی (پرندگان)، جدایی‌طلبان زیرزمینی، ملایان بدون مجوز، دُخُونیکی (شکل روسی آخوند از زبان فارسی . [۱۲۷]  
[۱۲۸]  
[۱۲۸]  
).  
).  


رابطه رسانه‌ها و تصوف
=رابطه رسانه‌ها و تصوف=
[ویرایش]
 
 


قبل از فروپاشی شوروی
==قبل از فروپاشی شوروی==


به نوشته پیووارف ، جامعه‌شناس معروف شوروی، در ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵، نیمی از مسلمانان چچن اینگوش صوفی بودند. [۱۲۹]  
به نوشته پیووارف ، جامعه‌شناس معروف شوروی، در ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵، نیمی از مسلمانان چچن اینگوش صوفی بودند. [۱۲۹]  
خط ۴۰۶: خط ۳۷۹:




پس از فروپاشی شوروی
==پس از فروپاشی شوروی==
 
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، تمایل به احیای سنن صوفیانه در جمهوری‌های تازه استقلال یافته که قلمرو سنّتی تصوف بودند بیش‌تر شد و کتاب‌ها و جزوات و مقالات و روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بسیاری در باره صوفیان تهیه گردید.  
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، تمایل به احیای سنن صوفیانه در جمهوری‌های تازه استقلال یافته که قلمرو سنّتی تصوف بودند بیش‌تر شد و کتاب‌ها و جزوات و مقالات و روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بسیاری در باره صوفیان تهیه گردید.  
جمهوری ازبکستان ، بیش از همه مشتاق احیای تصوف بوده است و بویژه در سیاست خود بر زنده کردن سنّت ادبی تصوف، به مثابه جنبه مهم و اساسی میراث طلایی، تأکید داشته است.  
جمهوری ازبکستان ، بیش از همه مشتاق احیای تصوف بوده است و بویژه در سیاست خود بر زنده کردن سنّت ادبی تصوف، به مثابه جنبه مهم و اساسی میراث طلایی، تأکید داشته است.  
خط ۴۱۳: خط ۳۸۵:




فهرست منابع
=فهرست منابع=
[ویرایش]
 


(۱) شیرین آکینر، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ترجمه علی خزاعی فر، مشهد ۱۳۶۶ ش.  
(۱) شیرین آکینر، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ترجمه علی خزاعی فر، مشهد ۱۳۶۶ ش.  
خط ۴۳۷: خط ۴۰۷:
(۲۰) آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۳۷ ش.  
(۲۰) آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۳۷ ش.  


پانویس
=پانویس=
[ویرایش]
 


۱.
۱.
خط ۷۰۶: خط ۶۷۳:




منبع
=منبع=
[ویرایش]


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف در آسیای مرکزی و قفقاز»، شماره۳۵۸۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف در آسیای مرکزی و قفقاز»، شماره۳۵۸۷.