جریان‌شناسی سلفی‌گری در تونس (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'مالكى' به 'مالکی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:




'''جریان شناسی [[سلفی گری]] در [[تونس]]''' از جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و کیفیت تعامل یا مقابله با این جریان در کشور تونس است. این جریان در کشور تونس فعالیت گسترده ای دارد و بر میزان نفوذ و تاثیرگذاری خود در این کشور همت گمارده است.  
'''جریان شناسی [[سلفیت|سلفی‌گری]] در [[تونس]]''' از جمله موضوعات مهم در برنامه‌ریزی فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و کیفیت تعامل یا مقابله با این جریان در کشور تونس است. این جریان در کشور تونس فعالیت گسترده ای دارد و بر میزان نفوذ و تاثیرگذاری خود در این کشور همت گمارده است.  


=مذاهب اسلامی تونس=
=مذاهب اسلامی تونس=
سیاست حاکمان تونس در طول تاریخ این بود که جز [[مذهب مالکی]]، مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ بنابراین مذهب بیشتر مردم تونس «مالکی» است. مذاهب «[[شیعه|شیعی]]»، «[[حنفی]]» و «[[اباضیه|اباضی]]» ـ نحله ای از خوارج ـ نیز در این کشور زندگی می کنند.<ref>[https://farsi.al-shia.org/%d8%aa%d8%b4%db%8c%d8%b9-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%88%d9%86%d8%b3/ برگرفته از سایت: farsi.al-shia.org]</ref>
سیاست حاکمان تونس در طول تاریخ این بود که جز [[مذهب مالکی]]<nowiki/>مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ بنابراین مذهب بیشتر مردم تونس «مالکی» است. مذاهب «[[شیعه|شیعی]]»، «[[حنفی]]» و «[[اباضیه|اباضی]]» ـ نحله ای از خوارج ـ نیز در این کشور زندگی می کنند.<ref>[https://farsi.al-shia.org/%d8%aa%d8%b4%db%8c%d8%b9-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%88%d9%86%d8%b3/ برگرفته از سایت: farsi.al-shia.org]</ref>
 


=جریانات سلفی در تونس=
=جریانات سلفی در تونس=
==سلفيه علمى==
==سلفيه علمى==
[[سلفيه علمى]]، يكى از گروه‏ هاى جريان سلفى در تونس است. اين گروه، صلح ‏طلب هستند و به طرح دعوت و وعظ بسنده می كنند. مبلغان آن، به ابعاد فقهى و عقيدتى تكيه كرده‏ اند و به دنبال علوم شرعى هستند. آنها خود را دنباله ‏رو مراجع سلفيه علمى در خارج (مثلًا [[مصر]]) و مخصوصاً نهاد دينى [[وهابیت|وهابى]] در [[عربستان]] می دانند. اين جريان در دهه 1990 م. با بازگشت جمعى از دانش ‏آموختگان تونسى از دانشگاه اسلامى به تونس و تلاش آنها براى ترويج افكار سلفيه علمى در ميان جوانان، وارد اين كشور شد و به سبب وجود شبكه‏ هاى ماهواره‏اى و اينترنت، به سرعت شيوع يافت.
سلفيه علمى يكى از گروه‏ هاى جريان سلفى در تونس است. اين گروه، صلح ‏طلب هستند و به طرح دعوت و وعظ بسنده می كنند. مبلغان آن، به ابعاد فقهى و عقيدتى تكيه كرده‏ اند و به دنبال علوم شرعى هستند. آنها خود را دنباله ‏رو مراجع سلفيه علمى در خارج (مثلًا [[مصر]]) و مخصوصاً نهاد دينى [[وهابیت|وهابى]] در [[عربستان]] می دانند. اين جريان در دهه 1990 م. با بازگشت جمعى از دانش ‏آموختگان تونسى از دانشگاه اسلامى به تونس و تلاش آنها براى ترويج افكار سلفيه علمى در ميان جوانان، وارد اين كشور شد و به سبب وجود شبكه‏ هاى ماهواره‏اى و اينترنت، به سرعت شيوع يافت.
به اعتقاد اين دسته از سلفی ها، قيام عليه حاكم حرام است، حتى اگر ظالم باشد. اغلب شيوخ آنها از هواداران رژيم بن ‏على بودند و بن ‏على نيز فعاليت‏ هاى آنها را تا حدودى ناديده می گرفت.  
به اعتقاد اين دسته از سلفی ها، قيام عليه حاكم حرام است، حتى اگر ظالم باشد. اغلب شيوخ آنها از هواداران رژيم بن ‏على بودند و بن ‏على نيز فعاليت‏ هاى آنها را تا حدودى ناديده می گرفت.  
رويكرد سلفی هاى علمى [[تونس]]، نه تنها در جهت حفظ نظام بن ‏على بود، بلكه همچنين اين جريان با تحريم عمليات استشهادى [[فلسطین|فلسطينی]] ها عليه [[فلسطین|اسرائيل]] و «خودكشى» خواندن آن، عملًا فاصله قابل توجهى از ديگر انواع سلفيتِ تونسى و عربى گرفت. از جمله مهم‏ترين شخصيت هاى جريان سلفی گرى علمى، «[[كمال بن محمد بن على المرزوقى]]» و نيز «[[شيخ بشير بن حسن]]» هستند.
رويكرد سلفی هاى علمى [[تونس]]، نه تنها در جهت حفظ نظام بن ‏على بود، بلكه همچنين اين جريان با تحريم عمليات استشهادى [[فلسطین|فلسطينی]] ها عليه [[فلسطین|اسرائيل]] و «خودكشى» خواندن آن، عملًا فاصله قابل توجهى از ديگر انواع سلفيتِ تونسى و عربى گرفت. از جمله مهم‏ترين شخصيت هاى جريان سلفی گرى علمى، «كمال بن محمد بن على المرزوقى» و نيز «شيخ بشير بن حسن» هستند.
نگاه سلفی گرى علمى به فعاليت سياسى و حزبى و نيز جمعيتى، نگاهى منفى است و بر اين مقوله مبتنى است كه [[اسلام]] با حزب‏ گرايى سازگار نيست. از جمله تبعات اين كار، ايجاد انشقاق درون امت است. در نتيجه، فعاليت حزبى در ساختار سياسى يا فراتر از آن، به هر صورتى كه باشد، از ديد آنها مذموم است. آنها سياست را امرى منافى پرهيزگارى و بی فايده و حقير می شمارند و برايشان، [[دموكراسى]] نيرنگى گمراه ‏كننده و شيوه ه‏اى وسوسه ‏انگيز است كه در نهايت در مسيرى دور از جاده منتهى به [[خلافت]]، به بن ‏بست می رسد.
نگاه سلفی گرى علمى به فعاليت سياسى و حزبى و نيز جمعيتى، نگاهى منفى است و بر اين مقوله مبتنى است كه [[اسلام]] با حزب‏ گرايى سازگار نيست. از جمله تبعات اين كار، ايجاد انشقاق درون امت است. در نتيجه، فعاليت حزبى در ساختار سياسى يا فراتر از آن، به هر صورتى كه باشد، از ديد آنها مذموم است. آنها سياست را امرى منافى پرهيزگارى و بی فايده و حقير می شمارند و برايشان، [[دموكراسى]] نيرنگى گمراه ‏كننده و شيوه ه‏اى وسوسه ‏انگيز است كه در نهايت در مسيرى دور از جاده منتهى به [[خلافت]]، به بن ‏بست می رسد.
<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


==سلفيه حركتى (اصلاح ‏طلب يا جنبشى)==
==سلفيه حركتى (اصلاح ‏طلب يا جنبشى)==
[[سلفيه حركتى]] ([[اصلاح ‏طلب يا جنبشى]])از نظر فكرى و عملى، تا حدى شبيه سلفيه علمى و نزديك به تفكر [[اخوان المسلمین|اخوانى]] است. اين جريان كه پيش‏تر فقط خواستار اصلاحات سياسى بود، امروزه خواهان مشاركت عملى در فعاليت ‏هاى سياسى و تشكيل حزب و تفكر سلفى به عنوان چارچوبى جهت تبيين نحوه برخورد با واقعيت‏هاى سياسى- اقتصادى- آموزشى و اقتصادى است. به عبارتى اين جريان، زندگى سياسى [[دموكراتیک]] را پذيرفته است و در چارچوب آن فعاليت می كند و انتخابات آزاد را به عنوان ابزارى براى چرخش نخبگان می پذيرد.  
سلفيه حركتى (اصلاح ‏طلب يا جنبشى)از نظر فكرى و عملى، تا حدى شبيه سلفيه علمى و نزديك به تفكر [[اخوان المسلمین|اخوانى]] است. اين جريان كه پيش‏تر فقط خواستار اصلاحات سياسى بود، امروزه خواهان مشاركت عملى در فعاليت ‏هاى سياسى و تشكيل حزب و تفكر سلفى به عنوان چارچوبى جهت تبيين نحوه برخورد با واقعيت‏هاى سياسى- اقتصادى- آموزشى و اقتصادى است. به عبارتى اين جريان، زندگى سياسى [[دموكراتیک]] را پذيرفته است و در چارچوب آن فعاليت می كند و انتخابات آزاد را به عنوان ابزارى براى چرخش نخبگان می پذيرد.  


اين جريان سلفى، در 1988 م. با تأسيس «[[جبهه اسلامى تونس]]» به رهبرى «[[محمدعلى الحراثى]]»، «[[عبدالله الحاجى]]» و «[[محمد خوجه]]» فعاليت خود را آغاز كرد و پس از بازگشت بسيارى از جوانان تونسى جهادگر مستقر در [[افغانستان]] به‏ تونس، ظهور و بروز جدى يافت. البته جبهه اسلامى تونس، در ابتدا شامل بسيارى از سلفی ها، از جمله سلفی ‏هاى جهادى می ‏شد كه در سال‏هاى بعد، اين دو جريان از يكديگر جدا شدند. در واقع روشن است كه جريان سلفيت سياسى يا جنبشى، به تدريج و با جدا شدن از سلفی ‏هاى جهادى، به سوى پذيرش ساز و كارهاى سياست رسمى و عمل در چارچوب آنها حركت كرده است. اين جريان در دوره جديد، بسيار به سلفيت مصرى نزديك شده و اغلب گفتمانى نزديك به آنها در پيش گرفته است.
اين جريان سلفى، در 1988 م. با تأسيس «[[جبهه اسلامى تونس]]» به رهبرى «محمدعلى الحراثى»، «عبدالله الحاجى» و «محمد خوجه» فعاليت خود را آغاز كرد و پس از بازگشت بسيارى از جوانان تونسى جهادگر مستقر در [[افغانستان]] به‏ تونس، ظهور و بروز جدى يافت. البته جبهه اسلامى تونس، در ابتدا شامل بسيارى از سلفی ها، از جمله سلفی ‏هاى جهادى می ‏شد كه در سال‏هاى بعد، اين دو جريان از يكديگر جدا شدند. در واقع روشن است كه جريان سلفيت سياسى يا جنبشى، به تدريج و با جدا شدن از سلفی ‏هاى جهادى، به سوى پذيرش ساز و كارهاى سياست رسمى و عمل در چارچوب آنها حركت كرده است. اين جريان در دوره جديد، بسيار به سلفيت مصرى نزديك شده و اغلب گفتمانى نزديك به آنها در پيش گرفته است.
پس از [[انقلاب «ياسمن» تونس]]، چند حزب سلفى از درون اين جريان ظهور كرد كه از جمله مهم‏ترين آنها، «[[حزب الإصالة السلفى]]»، «[[حزب الإصلاح السلفى]] و [[حزب الرحمة السلفى]]» هستند.  
پس از [[انقلاب «ياسمن» تونس]]، چند حزب سلفى از درون اين جريان ظهور كرد كه از جمله مهم‏ترين آنها، «[[حزب الإصالة السلفى]]»، «[[حزب الإصلاح السلفى]] و [[حزب الرحمة السلفى]]» هستند.  


البته اين نوع سلفی گرى به فعاليت حزبى محدود نماند و فعاليت در چارچوب جمعيت ‏هاى خيريه، آموزشى و غيره را نيز در پيش گرفت. در حال حاضر ده ‏ها جمعيت و انجمن زير چتر اين نوع سلفيت در تونس فعال‏ند كه زير چتر فراگير «[[الجبهه التونسية للجمعيات الإسلامية]]» با مديريتِ [[شيخ مختار الجبالى]]، كه از جمله شناخته‏ شده ‏ترين و معتبرترين شيوخ سلفيتِ تونسى است، فعاليت می كنند.
البته اين نوع سلفی گرى به فعاليت حزبى محدود نماند و فعاليت در چارچوب جمعيت ‏هاى خيريه، آموزشى و غيره را نيز در پيش گرفت. در حال حاضر ده ‏ها جمعيت و انجمن زير چتر اين نوع سلفيت در تونس فعال‏ند كه زير چتر فراگير «[[الجبهه التونسية للجمعيات الإسلامية]]» با مديريتِ شيخ مختار الجبالى كه از جمله شناخته‏ شده ‏ترين و معتبرترين شيوخ سلفيتِ تونسى است، فعاليت می كنند.
ويژگی هاى ديگر اين جريان سلفى در تونس عبارت‏ند از:
ويژگی هاى ديگر اين جريان سلفى در تونس عبارت‏ند از:


خط ۶۴: خط ۶۳:


==سلفی جهادی==
==سلفی جهادی==
[[سلفی جهادی]]، افراطی ترين گروه سلفى است و به عكس جريان سلفيه حركتى، خواستار شورش عليه حاكم و انواع فعاليت ‏هاى جمعى، از جمله عمليات مسلحانه است. اين نوع سلفيت، البته در سطح منطقه ‏اى فراگير بوده است و نمی توان آن را در كشورهايى خاص خلاصه كرد. در اين معنا، سلفيت جهادى جريانى بين ‏المللى است كه ماهيت و اهداف خود را از همين بُعد بين ‏المللى كنش خويش می گيرد؛ كنشى كه بنا بر اعتقاد بزرگان اين جريان، براى مقاومت در برابر تهاجم صليبى به [[جهان اسلام|سرزمين‏ هاى اسلامى]] انجام داده می شود و هدف آن، مبارزه با اشغالگران و آزاد كردن سرزمين ‏هاى اسلامى از نفوذ و حضور صليبی هاست. به ويژه پس از اشغال [[افغانستان]] و [[عراق]]، بُعد بين‏ المللى كنش اين نوع سلفی گرى آشكارتر شد و به صورت گسترده ‏تر محل تأكيد قرار گرفت.
سلفی جهادی افراطی ترين گروه سلفى است و به عكس جريان سلفيه حركتى خواستار شورش عليه حاكم و انواع فعاليت ‏هاى جمعى، از جمله عمليات مسلحانه است. اين نوع سلفيت، البته در سطح منطقه ‏اى فراگير بوده است و نمی توان آن را در كشورهايى خاص خلاصه كرد. در اين معنا، سلفيت جهادى جريانى بين ‏المللى است كه ماهيت و اهداف خود را از همين بُعد بين ‏المللى كنش خويش می گيرد؛ كنشى كه بنا بر اعتقاد بزرگان اين جريان، براى مقاومت در برابر تهاجم صليبى به سرزمين‏ هاى اسلامى انجام داده می شود و هدف آن، مبارزه با اشغالگران و آزاد كردن سرزمين ‏هاى اسلامى از نفوذ و حضور صليبی هاست. به ويژه پس از اشغال [[افغانستان]] و [[عراق]]، بُعد بين‏ المللى كنش اين نوع سلفی گرى آشكارتر شد و به صورت گسترده ‏تر محل تأكيد قرار گرفت.


اين گروه در تونس، براى نخستين بار در دهه هشتاد ميلادى، با حضور جمعى از جوانان، كه دست به ضدعمليات ساده ابتدايى زده بودند، فعاليت خود را آغاز كرد. در عمليات مذكور، تعدادى از عوامل آن كشته و برخى بازداشت شدند و گروهى ديگر به خارج از تونس گريختند كه يكى از آنها «[[شيخ محمد الازرق]]» بود كه فتواى جهاد و مشروعيت اقدام عليه حكومت و دستگاه‏ هاى وابسته به آن‏ را صادر كرده بود. وى پس از انجام دادن اين عمليات به [[عربستان]] گريخت، اما نظام عربستان در اواسط دهه هشتاد ميلادى وى را دستگير كرد و تحويل دستگاه اطلاعات تونس داد و حكم اعدام وى صادر شد.
اين گروه در تونس، براى نخستين بار در دهه هشتاد ميلادى، با حضور جمعى از جوانان، كه دست به ضدعمليات ساده ابتدايى زده بودند، فعاليت خود را آغاز كرد. در عمليات مذكور، تعدادى از عوامل آن كشته و برخى بازداشت شدند و گروهى ديگر به خارج از تونس گريختند كه يكى از آنها «[[شيخ محمد الازرق]]» بود كه فتواى جهاد و مشروعيت اقدام عليه حكومت و دستگاه‏ هاى وابسته به آن‏ را صادر كرده بود. وى پس از انجام دادن اين عمليات به [[عربستان]] گريخت، اما نظام عربستان در اواسط دهه هشتاد ميلادى وى را دستگير كرد و تحويل دستگاه اطلاعات تونس داد و حكم اعدام وى صادر شد.
در دهه 1990 م، فعاليت سلفيت جهادى و انديشه اين جريان در تونس با ورود «[[شيخ الضرير الإدريسى]]» از عربستان و آموزش‏ هاى دينىِ وى در استان «سيدى بوزيد»، رشد خود را آغاز كرد.  
در دهه 1990 م، فعاليت سلفيت جهادى و انديشه اين جريان در تونس با ورود «شيخ الضرير الإدريسى» از عربستان و آموزش‏ هاى دينىِ وى در استان «سيدى بوزيد»، رشد خود را آغاز كرد.  


تعدادى از عناصر اين جهاد در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود قرن گذشته ميلادى، پس از چند تجربه جهادى ناموفق به افغانستان رفتند و برخى از آنها كوشيدند هسته جماعت جهادى يك پارچه ‏اى نظير كار [[لیبی|لیبیايی ها]] و [[الجزایر (الجزائر)|الجزايری ها]]ى مقيم افغانستان تشكيل دهند، اما تلاششان به دليل فقدان كادرهاى شايسته بين آنها بی نتيجه ماند. پس از خروج افغان‏ هاى عرب از افغانستان در 1992 م، جهادی هاى تونسى به سودان رفتند و باز هم كوشيدند جماعت مورد نظرشان را تشكيل دهند، اما اين بار هم ناكام ماندند. پس از تسلط [[طالبان]] بر افغانستان و ورود موج دوم افغان‏ هاى عرب به اين كشور، ده‏ها تن از جهادی هاى تونسى، پس از شركت در جنگ با [[صربستان]] و نسل ‏كشى، در اواسط دهه نود از [[بوسنى]] وارد افغانستان شدند و در آنجا توانستند پايگاه مستقلى براى خود تشكيل دهند، اما فرصتى براى توسعه اين پايگاه به منظور بازگشت به تونس براى جهاد پيدا نكردند.
تعدادى از عناصر اين جهاد در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود قرن گذشته ميلادى، پس از چند تجربه جهادى ناموفق به افغانستان رفتند و برخى از آنها كوشيدند هسته جماعت جهادى يك پارچه ‏اى نظير كار [[لیبی|لیبیايی ها]] و [[الجزایر (الجزائر)|الجزايری ها]]ى مقيم افغانستان تشكيل دهند، اما تلاششان به دليل فقدان كادرهاى شايسته بين آنها بی نتيجه ماند. پس از خروج افغان‏ هاى عرب از افغانستان در 1992 م، جهادی هاى تونسى به سودان رفتند و باز هم كوشيدند جماعت مورد نظرشان را تشكيل دهند، اما اين بار هم ناكام ماندند. پس از تسلط [[طالبان]] بر افغانستان و ورود موج دوم افغان‏ هاى عرب به اين كشور، ده‏ها تن از جهادی هاى تونسى، پس از شركت در جنگ با [[صربستان]] و نسل ‏كشى، در اواسط دهه نود از [[بوسنى]] وارد افغانستان شدند و در آنجا توانستند پايگاه مستقلى براى خود تشكيل دهند، اما فرصتى براى توسعه اين پايگاه به منظور بازگشت به تونس براى جهاد پيدا نكردند.
خط ۷۳: خط ۷۲:


بعد از حادثه يازده سپتامبر و حمله [[آمریکا|آمريكا]] به افغانستان در دسامبر 2001 م، اردوگاه سلفی هاى جهادى تونسى نيز در جنگ عليه نيروهاى آمريكايى در جبهه ارتفاعات تورابورا در كوه‏هاى سليمان در غرب جلال‏ آباد شركت كردند و ده‏ها نفر از آنها كشته و تعدادى نيز اسير شدند و به اين ترتيب، تجربه نوپاى جهاديان تونسى در آزمايشگاه‏ هاى افغانستان از پا افتاد.
بعد از حادثه يازده سپتامبر و حمله [[آمریکا|آمريكا]] به افغانستان در دسامبر 2001 م، اردوگاه سلفی هاى جهادى تونسى نيز در جنگ عليه نيروهاى آمريكايى در جبهه ارتفاعات تورابورا در كوه‏هاى سليمان در غرب جلال‏ آباد شركت كردند و ده‏ها نفر از آنها كشته و تعدادى نيز اسير شدند و به اين ترتيب، تجربه نوپاى جهاديان تونسى در آزمايشگاه‏ هاى افغانستان از پا افتاد.
پس از 14 ژانويه 2011 م.، سازمان جهانى القاعده و بازوى منطقه‏ اى آن در [[مغرب عربى]]، جريان جهادى تونسى را با استفاده از نظريات‏
پس از 14 ژانويه 2011 م.، سازمان جهانى القاعده و بازوى منطقه‏ اى آن در [[مغرب عربى]] جريان جهادى تونسى را با استفاده از نظريات‏
رهبران و نيروهاى آموزش‏ ديده و پول احيا كرد.  
رهبران و نيروهاى آموزش‏ ديده و پول احيا كرد.  


خط ۸۲: خط ۸۱:


سلفی هاى جهادى كه به جهاد به عنوان وظيفه و تكليف نگاه می كنند، با توجه به بُعد بين ‏المللى، جهاد را تنها به مرزهاى تونس محدود نمی دانند، تا جايى كه جهادگرايان سلفى در جنگ داخلى سوريه نيز شركت فعال دارند. سلفی هاى جهادى در شمال پايتخت تونس در شهرهايى مثل «بيزرت»، «جندوبا»، «كاروان»، «مهديا»، «سوس»، «سفاكس»، «تزور» و «ژربا مدنين» حضور دارند. قبل از انقلاب تونس، شمار جهادى‏ها صدها نفر بود، اما امروزه شمار آنها به هفت هزار تا نه هزار نفر مى‏رسد.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
سلفی هاى جهادى كه به جهاد به عنوان وظيفه و تكليف نگاه می كنند، با توجه به بُعد بين ‏المللى، جهاد را تنها به مرزهاى تونس محدود نمی دانند، تا جايى كه جهادگرايان سلفى در جنگ داخلى سوريه نيز شركت فعال دارند. سلفی هاى جهادى در شمال پايتخت تونس در شهرهايى مثل «بيزرت»، «جندوبا»، «كاروان»، «مهديا»، «سوس»، «سفاكس»، «تزور» و «ژربا مدنين» حضور دارند. قبل از انقلاب تونس، شمار جهادى‏ها صدها نفر بود، اما امروزه شمار آنها به هفت هزار تا نه هزار نفر مى‏رسد.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
=احزاب سلفى تونس=  
=احزاب سلفى تونس=  
در اثر انقلاب تونس، گرايشى ميان سلفی هاى تونس به منظور كسب مشروعيت قانونى از طريق تأسيس احزاب سياسى مشاهده شد. در نتيجه اين گرايش، تعدادى از احزاب سلفى در صحنه ظهور كردند كه ضمن عمل در چارچوب هاى رسمى و قانونى، جوياى پيشبرد برنامه هاى خويش از راه هاى مسالمت جويانه هستند.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
در اثر انقلاب تونس، گرايشى ميان سلفی هاى تونس به منظور كسب مشروعيت قانونى از طريق تأسيس احزاب سياسى مشاهده شد. در نتيجه اين گرايش، تعدادى از احزاب سلفى در صحنه ظهور كردند كه ضمن عمل در چارچوب هاى رسمى و قانونى، جوياى پيشبرد برنامه هاى خويش از راه هاى مسالمت جويانه هستند.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


==حزب اصالت==  
==حزب اصالت==  
[[حزب اصالت]] نخستين حزب سلفى، بود كه در مارس 2012 توانست مجوز فعاليت بگيرد و به صورت قانونى به فعاليت بپردازد. رهبرى اين حزب را «مولدى على»، استاد حقوق بين الملل و از جمله شخصيت هاى تحت تعقيب دوره بن على به عهده دارد. اين حزب از احزاب سلفى نزديك به «[[حزب النور]]» مصر است و گرايشى آشكار به اولويت بخشيدن به دعوت و تبليغ دينى در عرصه اجتماعى دارد.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
حزب اصالت نخستين حزب سلفى بود كه در مارس 2012 توانست مجوز فعاليت بگيرد و به صورت قانونى به فعاليت بپردازد. رهبرى اين حزب را «مولدى على»، استاد حقوق بين الملل و از جمله شخصيت هاى تحت تعقيب دوره بن على به عهده دارد. اين حزب از احزاب سلفى نزديك به «حزب النور» مصر است و گرايشى آشكار به اولويت بخشيدن به دعوت و تبليغ دينى در عرصه اجتماعى دارد.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


==حزب الرحمه==
==حزب الرحمه==
حزب دوم، «[[حزب الرحمه]]» است كه در جولاى 2012 توانست مجوز فعاليت خود را دريافت كند و رسماً به فعاليت بپردازد. رهبر اين حزب، «[[سعيد الجزائرى]]» است كه از جمله افراد منشعب شده از النهضه است. اين حزب نيز همچون «حزب اصالت»، بر اعمال شريعت در چارچوبى قانونى تأكيد می كند و به ويژه بر مسائل اجتماعى طبقات ضعيف، از جمله اشتغال، بهداشت، خانه سازى و نيز آموزش متمركز است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
حزب دوم، «حزب الرحمه» است كه در جولاى 2012 توانست مجوز فعاليت خود را دريافت كند و رسماً به فعاليت بپردازد. رهبر اين حزب «سعيد الجزائرى» است كه از جمله افراد منشعب شده از النهضه است. اين حزب نيز همچون «حزب اصالت» بر اعمال شريعت در چارچوبى قانونى تأكيد می كند و به ويژه بر مسائل اجتماعى طبقات ضعيف، از جمله اشتغال، بهداشت، خانه سازى و نيز آموزش متمركز است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


==جبهه اصلاح==
==جبهه اصلاح==
سومين حزب، «[[جبهه اصلاح]]» است. اين حزب در مى 2012 قانونى شد و نفوذ و اعتبارى بيشتر از دو حزب نخست به دست آورد. گفته می شود اين حزب از ميان احزاب سلفى، نزديك ترين رويكردها را به النهضه دارد. بنا بر بعضى گزارش ها، اين حزب را می توان ميراث دار جبهه اسلامى اصلاح تونس دانست؛ جبهه اى كه در اواخر دهه 1980 به مبارزه مسلحانه عليه رژيم حاكم دعوت كرد و «محمد خوجه» را در رأس خود دارد. اعضاى اصلى اين جبهه پس از انقلاب تونس در اجتماعى كه با اخوان تونس برگزار كردند، خط مشى مسلحانه را كنار گذاشتند و در سايه تحول وضعيت تونس و سقوط نظام استبدادى و رواج آزادی هاى سياسى، وارد فرآيندهاى قانونى موجود شدند و در نتيجه، با تأسيس حزب، رسماً به صحنه سياسى وارد شدند. اين حزب افراد فراوانى را از درون النهضه كه از عملكرد رهبری شان ناراضى بوده اند و نيز بسيارى از سلفی هاى جهادى را به خود جذب كرد. جبهه اصلاح و كادر رهبرى و اغلب پيروان‏ آن اهداف و روش هاى حركت «[[اتجاه اسلامى]]» را دنبال مى‏كنند. در مجموع، اين حزب، بنا بر گفتمان مطرح شده از سوى رهبر آن، به دنبال تحقق دموكراسى اسلامى است كه همان نهادينه كردن شريعت است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
سومين حزب، «جبهه اصلاح» است. اين حزب در مى 2012 قانونى شد و نفوذ و اعتبارى بيشتر از دو حزب نخست به دست آورد. گفته می شود اين حزب از ميان احزاب سلفى، نزديك ترين رويكردها را به النهضه دارد. بنا بر بعضى گزارش ها، اين حزب را می توان ميراث دار جبهه اسلامى اصلاح تونس دانست؛ جبهه اى كه در اواخر دهه 1980 به مبارزه مسلحانه عليه رژيم حاكم دعوت كرد و «محمد خوجه» را در رأس خود دارد. اعضاى اصلى اين جبهه پس از انقلاب تونس در اجتماعى كه با اخوان تونس برگزار كردند، خط مشى مسلحانه را كنار گذاشتند و در سايه تحول وضعيت تونس و سقوط نظام استبدادى و رواج آزادی هاى سياسى، وارد فرآيندهاى قانونى موجود شدند و در نتيجه، با تأسيس حزب، رسماً به صحنه سياسى وارد شدند. اين حزب افراد فراوانى را از درون النهضه كه از عملكرد رهبری شان ناراضى بوده اند و نيز بسيارى از سلفی هاى جهادى را به خود جذب كرد. جبهه اصلاح و كادر رهبرى و اغلب پيروان‏ آن اهداف و روش هاى حركت «[[اتجاه اسلامى]]» را دنبال مى‏كنند. در مجموع، اين حزب، بنا بر گفتمان مطرح شده از سوى رهبر آن، به دنبال تحقق دموكراسى اسلامى است كه همان نهادينه كردن شريعت است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


==حزب التحریر==
==حزب التحریر==
«[[حزب التحریر]]» را «[[تقی الدین النبهانی]]» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس [[حکومت اسلامی]] به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد.  
«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس [[حکومت اسلامی]] به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد.  


حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه [[اسلام]] قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «[[خلافت]]» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.
حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه [[اسلام]] قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «[[خلافت]]» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.
خط ۱۱۱: خط ۱۰۶:
از ميان چهار حزب سلفى يادشده، «حزب اصلاح» به رغم طرح انتقادات، از ساير احزاب به النهضه و جريان اسلام گرايى ميانه نزديك تر است. دو حزب «الرحمة» و «الاصالة» توجه چندانى به مسائل سياسى ندارند و اغلب جوياى تحولات اجتماعی اند.
از ميان چهار حزب سلفى يادشده، «حزب اصلاح» به رغم طرح انتقادات، از ساير احزاب به النهضه و جريان اسلام گرايى ميانه نزديك تر است. دو حزب «الرحمة» و «الاصالة» توجه چندانى به مسائل سياسى ندارند و اغلب جوياى تحولات اجتماعی اند.
از ميان اين احزاب، تنها حزبى كه جريانى تحول خواه و مخالف وضع موجود سياسى است، حزب التحرير است كه برنامه ايدئولوژيك مشخصى با هدف تأسيس خلافت اسلامى و بازگشت به سيره سلف صالح دارد و دموكراسى جديد تونس را رد می كند. با اين حال، التحرير در صحنه سياسى تونس حضورى رسمى يافته، به عنوان نيرويى اثرگذار مطرح است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
از ميان اين احزاب، تنها حزبى كه جريانى تحول خواه و مخالف وضع موجود سياسى است، حزب التحرير است كه برنامه ايدئولوژيك مشخصى با هدف تأسيس خلافت اسلامى و بازگشت به سيره سلف صالح دارد و دموكراسى جديد تونس را رد می كند. با اين حال، التحرير در صحنه سياسى تونس حضورى رسمى يافته، به عنوان نيرويى اثرگذار مطرح است.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953%20http://takfir.ir برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>


=پانویس=
=پانویس=