ابن قیم جوزیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|نام کامل
|نام کامل
|شمس‌الدین، ابوعبدالله محمد بن ابى‌بکر بن ایوب
|شمس‌الدین، ابوعبدالله محمد بن ابى‌بكر بن ایوب
|-
|-
|نامهای دیگر
|نامهای دیگر
خط ۳۹: خط ۳۹:
|-
|-
|نام پدر
|نام پدر
|ابى‌بکر
|ابى‌بكر
|-
|-
|متولد  
|متولد  
خط ۴۵: خط ۴۵:
|-
|-
|اساتید  
|اساتید  
|شهاب نابلسى • تقى‌الدین سلیمان • ابوبکر بن عبدالدائم  
|شهاب نابلسى • تقى‌الدین سلیمان • ابوبكر بن عبدالدائم  
|-
|-
|آثار  
|آثار  
|البدایع فی علوم القرآن • شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل • هدایة الحیاری فی الرد علی الیهود و النصاری  
|البدایع فی علوم القرآن • شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمه و التعلیل • هدایه الحیاری فی الرد علی الیهود و النصاری  
|-
|-
|دین
|دین
خط ۶۲: خط ۶۲:
</div>
</div>


'''ابن قیم جوزیه''' مهمترین شاگرد [[ابن تیمیه]]، سرچشمه خباثت های وهابیان و دشمن [[امیرالمومنین (ع)]]، ابن جوزی شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه <big>زُرع</big> در فاصله 96 کیلومتری [[دمشق]] به دنیا آمد. او به ابن قَیِّم جوزیة شهرت دارد. به این علت ‌که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود.
'''ابن قیم جوزیه''' مهمترین شاگرد [[ابن تیمیه]]، سرچشمه خباثت های وهابیان و دشمن [[امیرالمومنین (ع)]]، ابن جوزی شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه <big>زُرع</big> در فاصله 96 کیلومتری [[دمشق]] به دنیا آمد. او به ابن قَیِّم جوزیه شهرت دارد. به این علت ‌که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود.


ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در [[شام]] می زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویانگر لشکریان [[مغول]] به [[جهان اسلام]] بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، [[بغداد]] به دست [[هلاکوخان]] سقوط کرد، [[المستعصم بالله]] آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب [[سلسله عباسی]] خاتمه یافت.
ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در [[شام]] می زیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویرانگر لشکریان [[مغول]] به [[جهان اسلام]] بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، [[بغداد]] به دست [[هلاکوخان]] سقوط کرد، [[المستعصم بالله]] آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب [[سلسله عباسی]] خاتمه یافت.


شاگرد و مدافع‌ ابن‌ تیمیه‌ بی‌شک‌ ابن‌ قیم‌ جوزی است‌ که‌ در همه اقوال‌ و عقاید تابع‌ و حامی‌ بی‌چون‌ و چرای‌ او بود و نشر و بسط عقاید ابن‌ تیمیه‌ را در زمان‌ حیات‌ او و پس‌ از مرگ‌ او بر عهده‌ داشت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ او را تازیانه‌ زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن‌ تیمیه‌ در قلعه دمشق‌ زندانی‌ کردند.  
شاگرد و مدافع‌ ابن‌ تیمیه‌ بی‌شک‌ ابن‌ قیم‌ جوزی است‌ که‌ در همه اقوال‌ و عقاید تابع‌ و حامی‌ بی‌چون‌ و چرای‌ او بود و نشر و بسط عقاید ابن‌ تیمیه‌ را در زمان‌ حیات‌ او و پس‌ از مرگ‌ او بر عهده‌ داشت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ او را تازیانه‌ زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن‌ تیمیه‌ در قلعه دمشق‌ زندانی‌ کردند.  
خط ۷۰: خط ۷۰:
=نام و شهرت=
=نام و شهرت=


نام ابن قیم جوزی محمد بن أبی‌بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز و متولد منطقه «زُرع» در فاصله ۹۶ کیلومتری دمشق است. او به ابن قَیِّم جوزیة شهرت دارد. <ref> السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج ۱، ص ۸۱، عمادة البحث العلمی بالجامعة الإسلامیة، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref>
نام ابن قیم جوزی محمد بن أبی‌بکر بن أیوب بن سعد بن حَریز و متولد منطقه «زُرع» در فاصله ۹۶ کیلومتری دمشق است. او به ابن قَیِّم جوزیه شهرت دارد. <ref> السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج ۱، ص ۸۱، عماده البحث العلمی بالجامعه الإسلامیه، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref>


=علت شهرت به ابن قیم=
=علت شهرت به ابن قیم=


علت این‌که به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاین‌رو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد. <ref>السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج ۱، ص ۸۴، عمادة البحث العلمی بالجامعة الإسلامیة، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref>
علت این‌که به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاین‌رو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد. <ref>السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج ۱، ص ۸۴، عماده البحث العلمی بالجامعه الإسلامیه، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق</ref>


=ابن قیم جوزی کیست=
=ابن قیم جوزی کیست=


وی‌ محمدبن ابی‌بکر زرعی [[حنبلی‌]] (م. 751ق. ) است. او ‌ معروف به ابن قیم <ref>الوافی بالوفیات، ج2،‌ص270</ref> و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، [[تقلید]] کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی‌ شبیه به استدلال دارد ، لیکن استدلال‌های‌ او ، در واقع از آن دست تردیدهایی‌ بود که اظهار می‌داشت و به عبارت دیگر، او تکرار کنندة همان سخنان جنجالی‌ و منتشر کنندة اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلال‌های‌ خود، به دنبال تلطیف سخنان بی‌پرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی‌ را که افکار ضعیفی‌ داشتند، بفریبد . به­ طور خلاصه، او عمرش را فنای‌ سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی‌ وغیر منطقی‌ استاد خویش را، حیله‌گرانه، امری دینی‌ و واقعی‌ ارائه میکرد.
او محمدبن ابی‌بکر زرعی [[حنبلی‌]] (م. 751ق. ) است. او ‌ معروف به ابن قیم <ref>الوافی بالوفیات، ج2،‌ص270</ref> و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، [[تقلید]] کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی‌ شبیه به استدلال دارد ، لیکن استدلال‌های‌ او ، در واقع از آن دست تردیدهایی‌ بود که اظهار می‌داشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی‌ و منتشر کننده اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلال‌های‌ خود، به دنبال تلطیف سخنان بی‌پرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی‌ را که افکار ضعیفی‌ داشتند، بفریبد . به­ طور خلاصه، او عمرش را فنای‌ سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی‌ وغیر منطقی‌ استاد خویش را، حیله‌گرانه، امری دینی‌ و واقعی‌ ارائه میکرد.


به این نظریات توجه کنید:
به این نظریات توجه کنید:
خط ۸۴: خط ۸۴:
ابن قیم در [[علم حدیث]] و نیز در بعضی‌ از [[رجال]] [[حدیث]]، بسی‌ رنج برد و به تحصیل [[علم فقه]] هم پرداخت ... مدتی‌ هم به خاطر این که بار سفر بستن برای‌ [[زیارت]] قبر [[ابراهیم خلیل‌]] را ناروا شمرد، محبوس گردید. <ref>الدرر الکامنه، ‌ج3،‌ص400 ؛‌ معجم المؤمنین،‌ ج9،‌ ص106</ref>
ابن قیم در [[علم حدیث]] و نیز در بعضی‌ از [[رجال]] [[حدیث]]، بسی‌ رنج برد و به تحصیل [[علم فقه]] هم پرداخت ... مدتی‌ هم به خاطر این که بار سفر بستن برای‌ [[زیارت]] قبر [[ابراهیم خلیل‌]] را ناروا شمرد، محبوس گردید. <ref>الدرر الکامنه، ‌ج3،‌ص400 ؛‌ معجم المؤمنین،‌ ج9،‌ ص106</ref>


[[ابن حجر]] در کتاب الدرر الکامنه مینویسد:
[[ابن حجر]] در کتاب الدرر الکامنه می نویسد:
او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی‌ به تأیید آن پرداخت. از نمونه‌ تأییدهای‌ وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود ... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی‌ شتر، در شهر گردانیدند . وقتی‌ ابن تیمیّه درگذشت ، بارها به سبب فتاوای‌ ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمی‌ماندند. <ref>الکنی‌ و الالقاب، ص393</ref>
او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی‌ به تأیید آن پرداخت. از نمونه‌ تأییدهای‌ وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود ... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی‌ شتر، در شهر گردانیدند . وقتی‌ ابن تیمیّه درگذشت ، بارها به سبب فتاوای‌ ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمی‌ماندند. <ref>الکنی‌ و الالقاب، ص393</ref>


[[ابن کثیر]] می‌گوید: وی‌ در صدد برآمد تا در مسألة [[طلاق]] فتوی‌ دهد،که در همین جریان، ماجراهایی‌ میان او و سبکی‌ و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل می‌شود.
[[ابن کثیر]] می‌گوید: وی‌ در صدد برآمد تا در مسأله [[طلاق]] فتوی‌ دهد، که در همین جریان، ماجراهایی‌ میان او و سبکی‌ و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل می‌شود.
از ویژگی‌های‌ ابن قیّم این بود که وی علاقة زیادی‌ به جمع‌آوری‌ کتب گوناگون داشت . او آن قدر کتاب جمع‌آوری‌ کرد که وقتی‌ از دنیا رفت، فرزندانش تا مدت‌های‌ مدید، مشغول فروش کتاب‌های‌ پدر بودند. این غیر از آن کتبی‌ است که [[ورثه]] برای‌ خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است، بیشتر این کتابها، از سخنان استاد محبوبش بود. <ref>البدایة و النهایه، ج14، ص2</ref>
 
از ویژگی‌های‌ ابن قیّم این بود که وی علاقه زیادی‌ به جمع‌آوری‌ کتب گوناگون داشت . او آن قدر کتاب جمع‌آوری‌ کرد که وقتی‌ از دنیا رفت، فرزندانش تا مدت‌های‌ مدید، مشغول فروش کتاب‌های‌ پدر بودند. این غیر از آن کتبی‌ است که [[ورثه]] برای‌ خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است، بیشتر این کتابها، از سخنان استاد محبوبش بود. <ref>البدایه و النهایه، ج14، ص2</ref>
 
ادعاهای‌ انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم ، در آثار آنان فراوان است مثل [[شرک]] دانستن هر طلب و حرمت [[زیارت قبور]] و ...  
ادعاهای‌ انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم ، در آثار آنان فراوان است مثل [[شرک]] دانستن هر طلب و حرمت [[زیارت قبور]] و ...  


=اساتید و شاگردان=
=اساتید و شاگردان=


او از محضر اساتید متعددی استفاده برد که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و ابن تیمیه قرار دارند. البته استاد اصلی او همان ابن تیمیه است <ref> «شخصیت ابن تیمیه و دیدگاه شیعه و اهل سنت درباره او»، سؤال 29164</ref> تا جایی که او را اصلی‌ترین شاگرد ابن تیمیه و بلکه رئیس شاگردانش نامیده‌اند. به گونه‌ای که از ابن تیمیه نامی برده نمی‌شود مگر این‌که ابن جوزی هم با او یاد می‌شود. <ref>ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج 1، ص 163</ref>
او از محضر اساتید متعددی استفاده برد که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و ابن تیمیه قرار دارند. البته استاد اصلی او همان ابن تیمیه است <ref> «شخصیت ابن تیمیه و دیدگاه شیعه و اهل سنت درباره او»، سؤال 29164</ref> تا جایی که او را اصلی‌ترین شاگرد ابن تیمیه و بلکه رئیس شاگردانش نامیده‌اند. به گونه‌ای که از ابن تیمیه نامی برده نمی‌شود مگر این‌که ابن جوزی هم با او یاد می‌شود. <ref>ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1، ص 163</ref>


در بین شاگردانش نیز می‌توان به افرادی مانند [[ابن کثیر]] و سبکی از علمای معروف [[اهل سنت]] اشاره کرد. <ref>ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج 1،ص 193 و 196</ref>
در بین شاگردانش نیز می‌توان به افرادی مانند [[ابن کثیر]] و سبکی از علمای معروف [[اهل سنت]] اشاره کرد. <ref>ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1،ص 193 و 196</ref>
او تألیفات زیادی دارد. برخی برای او نزدیک به هشتاد کتاب ذکر کرده‌اند. <ref>ابن قیم الجوزیة و جهوده فی خدمة السنة النبویة و علومها، ج 1، ص 227</ref>
او تألیفات زیادی دارد. برخی برای او نزدیک به هشتاد کتاب ذکر کرده‌اند. <ref>ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1، ص 227</ref>


=نظر علمای اهل سنت درباره ابن قیم جوزی=
=نظر علمای اهل سنت درباره ابن قیم جوزی=


ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. [[ابن حجر هیتمی]] درباره او و استادش می‌گوید: «مبادا به چیزهایی که در کتاب‌های ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و [[خداوند]] آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی می‌نامد که از دین خارج شده‌اند. <ref>ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوى الحدیثیة، ص 144 – 145، دار الفکر، بی‌جا، بی‌تا</ref>
ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. [[ابن حجر هیتمی]] درباره او و استادش می‌گوید: «مبادا به چیزهایی که در کتاب‌های ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و [[خداوند]] آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی می‌نامد که از دین خارج شده‌اند. <ref>ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوى الحدیثیه، ص 144 – 145، دار الفکر، بی‌جا، بی‌تا</ref>


=نظر شیعه درباره ابن قیم جوزی=
=نظر شیعه درباره ابن قیم جوزی=


ادعاهای‏ انحرافی ابن قیّم، در آثار او فراوان دیده می‌شود؛ مانند شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و ... .
ادعاهای‏ انحرافی ابن قیّم، در آثار او فراوان دیده می‌شود؛ مانند شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و ... .
ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این [[عقیده]] او در نزد [[شیعه]] باطل است. <ref> « زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045</ref> او طی سفری که به [[قدس]] شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمی‌گردم و به زیارت قبر [[حضرت ابراهیم]] نمی‌روم. همچنین در [[نابلس]] همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت [[پیامبر]] نخواهم رفت. <ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنة ادارة الحوزة العلمیة ، قم، 1411ق</ref>
ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این [[عقیده]] او در نزد [[شیعه]] باطل است. <ref> « زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045</ref> او طی سفری که به [[قدس]] شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمی‌گردم و به زیارت قبر [[حضرت ابراهیم]] نمی‌روم. همچنین در [[نابلس]] همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت [[پیامبر]] نخواهم رفت. <ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنه اداره الحوزه العلمیه ، قم، 1411ق</ref>


او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و می‌گوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد [[شرک]] است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت. <ref> ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج 3، ص 443، مؤسسة الرسالة، مکتبة المنار الإسلامیة، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم، 1415ق</ref>
او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و می‌گوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد [[شرک]] است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت. <ref> ابن قیم جوزی، محمد بن أبی بکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج 3، ص 443، مؤسسه الرساله، مکتبه المنار الإسلامیه، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم، 1415ق</ref>


ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی‏ شبیه به استدلال دارد، اما استدلال‌های‏ او، در واقع از آن دست تردیدهایی‏ بود که اظهار می‌داشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی‏ و منتشر کننده گفته‌های شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلال‌های‏ خود، به دنبال تلطیف سخنان بی‌پرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی‏ را که افکار ضعیفی‏ داشتند، بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای‏ سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی‏ و غیر منطقی‏ استاد خویش را، امری دینی‏ و واقعی‏ ارائه می‌کرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه.
ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گر چه مناظراتی‏ شبیه به استدلال دارد، اما استدلال‌های‏ او، در واقع از آن دست تردیدهایی‏ بود که اظهار می‌داشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی‏ و منتشر کننده گفته‌های شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلال‌های‏ خود، به دنبال تلطیف سخنان بی‌پرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی‏ را که افکار ضعیفی‏ داشتند، بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای‏ سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی‏ و غیر منطقی‏ استاد خویش را، امری دینی‏ و واقعی‏ ارائه می‌کرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه.