حشیشیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۱۶: خط ۱۶:


در برخی دیگر از منابع آمده است:
در برخی دیگر از منابع آمده است:
اسماعيليه از قرن سوم هجرى قمری عادت به استعمال اين گياه داشتند. در قرن پنجم هجرى چنان كه از اخبار صليبيون معلوم مى ‏شود، حشاشين كه همان اسماعيليه باشند براى اين كه دست به ترور و آدم‏كشى زده و از خود بيخود شوند از اين گياه اهريمنى استفاده مى‏ كردند، از اين جهت كلمه‏Assassin  در زبان هاى اروپاى جنوبى به معناى اسماعيليان حشيش كش به كار مى ‏رفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،  سال 1372  شمسی، چاپ دوم، ص 160</ref>مقريزى از يك دانشمند ايرانى نقل مى ‏كند كه استعمال حشيش در قرن ششم هجرى توسط شيخى به نام حيدر اسماعيلى به مصر راه يافت. ظاهرا تخم اين گياه در زمان خسرو پرويز از هند به ايران و عراق و يمن برده شد.
اسماعیلیه از قرن سوم هجرى قمری عادت به استعمال این گیاه داشتند. در قرن پنجم هجرى چنان كه از اخبار صلیبیون معلوم مى ‏شود، حشاشین كه همان اسماعیلیه باشند براى این كه دست به ترور و آدم‏كشى زده و از خود بیخود شوند از این گیاه اهریمنى استفاده مى‏ كردند، از این جهت كلمه‏Assassin  در زبان هاى اروپاى جنوبى به معناى اسماعیلیان حشیش كش به كار مى ‏رفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی،  سال 1372  شمسی، چاپ دوم، ص 160</ref>مقریزى از یك دانشمند ایرانى نقل مى ‏كند كه استعمال حشیش در قرن ششم هجرى توسط شیخى به نام حیدر اسماعیلى به مصر راه یافت. ظاهرا تخم این گیاه در زمان خسرو پرویز از هند به ایران و عراق و یمن برده شد.
مقريزى ادامه می دهد:استعمال حشيش در مصر در ميان طبقه توانگر و سرمايه ‏دار قاهره شيوع پيدا كرد، به طورى كه امير سودون شيخونى در سال 780 آن را در مصر ممنوع  و جرايمى براى استعمال كنندگان تعيين کرد.بعدها استعمال آن شايع گشت و مردى اسماعيلى نسخه‏ اى نوشت كه مى ‏توان حشيش را با عسل آميخت و آن را به كار برد و نام آن دارو را عقده (آميخته و ممزوج) نام نهاد. شيره و عصاره حشيش را چرس خوانند و آن را اسرار مى‏ نامند و به فارسى برگ بنگ و به عربى ورق الخيال مى‏ خوانند و بعضى از مصنفان آن را سبز يا سبزه يا گياه اخضر خواندند و عصاره آن را بنگاب گويند.به عقيده نگارنده حشاشين (چنانكه در پيش گفته شده است)، از اين جهت به اسماعيليه اطلاق مى‏ گردد كه آنان بعضى اوقات حشيش استعمال مى‏ كردند تا از خود بيخود شده و دشمن خود را به قتل رسانند و نهادن نام‏Assassin بر آن ها درست نيست، زيرا اين كلمه از واژه اساس عربى مى‏ آيد و چون اسماعيليه در مذهب خود اساس دين را اعتقاد به امام حى و اطاعت از دستورهاى او مى‏ دانستند از اين جهت ايشان را اساسيه يا اهل الاساس خواندند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم،  ص 161</ref> <ref>سید حسن امین، دائرة المعارف اسلاميه ج 7، ص 440- 444.</ref>   
مقریزى ادامه می دهد:استعمال حشیش در مصر در میان طبقه توانگر و سرمایه ‏دار قاهره شیوع پیدا كرد، به طورى كه امیر سودون شیخونى در سال 780 آن را در مصر ممنوع  و جرایمى براى استعمال كنندگان تعیین کرد.بعدها استعمال آن شایع گشت و مردى اسماعیلى نسخه‏ اى نوشت كه مى ‏توان حشیش را با عسل آمیخت و آن را به كار برد و نام آن دارو را عقده (آمیخته و ممزوج) نام نهاد. شیره و عصاره حشیش را چرس خوانند و آن را اسرار مى‏ نامند و به فارسى برگ بنگ و به عربى ورق الخیال مى‏ خوانند و بعضى از مصنفان آن را سبز یا سبزه یا گیاه اخضر خواندند و عصاره آن را بنگاب گویند.به عقیده نگارنده حشاشین (چنانكه در پیش گفته شده است)، از این جهت به اسماعیلیه اطلاق مى‏ گردد كه آنان بعضى اوقات حشیش استعمال مى‏ كردند تا از خود بیخود شده و دشمن خود را به قتل رسانند و نهادن نام‏Assassin بر آن ها درست نیست، زیرا این كلمه از واژه اساس عربى مى‏ آید و چون اسماعیلیه در مذهب خود اساس دین را اعتقاد به امام حى و اطاعت از دستورهاى او مى‏ دانستند از این جهت ایشان را اساسیه یا اهل الاساس خواندند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم،  ص 161</ref> <ref>سید حسن امین، دائرة المعارف اسلامیه ج 7، ص 440- 444.</ref>   


==پانویس==
==پانویس==