حسنی مبارک: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک هیچ‌گاه نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود و این موضوع را باید در دخالت‌ نیروهای امنیتی و مجازات و سرکوب کردن مخالفان ملاحظه کرد.
در حقیقت طی سه دهه حاکمیت مبارک هیچ‌گاه نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور نداشته و دموکراسی صحیح و سالمی بر مصر حاکم نبود و این موضوع را باید در دخالت‌ نیروهای امنیتی و مجازات و سرکوب کردن مخالفان ملاحظه کرد.


=روابط مصر با ایران=
در تاریخچه مناسبات [[ایران]] و مصر، عامل گرایش به صهیونیسم‌ همواره یک عنصر بازدارنده و تخریبی بوده، این پدیده را می‌توان در جدایی حکومت [[جمال عبدالناصر]] و [[حکومت پهلوی]] به دلیل اتحاد محمدرضا با رژیم صهیونیستی و فاصله جمهوری اسلامی از حکومت مصر به دلیل پیمان [[کمپ‌دیوید]] و ارتباط مصری‌ها با صهیونیست‌ها به روشنی مشاهده کرد. تنها پیش از تأسیس رژیم صهیونیستی بود که رویکرد سیاسی دو کشور با یکدیگر همسویی داشت وپادشاهی بودن هر دو سبب تحکیم پیوند آنها شده بود.
آغاز مناسبات سیاسی [[تهران]] ـ قاهره به سال 1300 ش. بازمی‌گردد که مصر از [[انگلستان]] استقلال یافت و دولت وقت ایران بلافاصله این کشور را به رسمیت شناخت. با این همه میان مردم دو کشور همواره نوعی پیوند معنوی وجود داشته است،‌ از جمله این که هر دو کشور در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی مورد تهدید و آزار انگلیسی‌ها بودند و با یکدیگر نوعی احساس همدردی داشتند. شاید به همین دلیل نیز بعضی متفکرین مخالف استبداد [[قاجار]] در دوران مشروطه‌، قاهره را مرکزی برای فعالیت‌های فکری خود ساخته بودند.
سال‌های [[جنگ جهانی اول]] و مبارزه مردم هر دو کشور با سلطه انگلیس‌ها، پیوند میان دوملت ایران و مصر را افزایش داد. سفارت ایران درقاهره تا هنگام انقراض سلسله قاجار ـ1304ش .ـ فعال نبود، اما پس از آن و در پی به قدرت رسیدن [[رضاخان]] اولین قرارداد مودت و دوستی میان دو کشور در 1307 ش. منعقد شد.
با به قدرت رسیدن رضاخان مناسبات دو کشور گسترش یافت و روابط تهران وقاهره از سال 1300 ش . تا 1331 ش. که حکومت سلطنتی در این کشور منقرض گردید، دو ویژگی اصلی داشت‌:
اول: همکاری ‌مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح دو حکومت
دوم: مبارزه مشترک دو حکومت با اسلام‌خواهی مردم‌.
هم حکومت پادشاهی و سلطه انگلیس بر هر دو نظام‌ و هم مبارزه مشترک آنها با اسلام‌گرایی موجبات گرمی مناسبات را فراهم آورده بود. اما از دیگر دلایلی که بطور موقت موجب تحکیم روابط تهران و قاهره شده بود، ازدواج [[محمدرضا پهلوی]] با فوزیه، دختر ملک فؤاد و خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود‌. این ازدواج تنها 10 سال دوام آورد و در 1327 ش. به متارکه انجامید و روابط دو دولت مصر و ایران را به سردی کشاند.
به دنبال سقوط ملک فاروق و به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر روابط تهران وقاهره تیره شد، اما حکومت جدید مصر با مخالفین شاه از جمله [[مصدق]]، روابطی برقرار کرد . حکومت مصر پس از سقوط ملک فاروق، از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت می‌کرد. به همین دلیل، سفر محمدمصدق ـ نخست وزیر وقت ایران ـ به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبه رو شد، اما کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت شاه بهبود مناسبات دو کشور را از بین برد.
بدبینی جمال عبدالناصر به شاه‌، جای گرفتن دو رژیم در دو بلوک‌ سیاسی متفاوت ـ شرق وغرب ـ اختلاف ناصر بارژیم صهیونیستی، هم‌پیمانی شاه با صهیونیست‌ها و عوامل دیگر، به دوری تدریجی تهران و قاهره انجامید. و در تابستان 1339ش. جمال عبدالناصر در پی نطق شدید اللحنی علیه شاه‌ دستور قطع رابطه سیاسی با تهران را به دلیل هم‌پیمانی شاه با اشغالگران صهیونیست صادر کرد. جمال عبدالناصر در نطق خود شاه را همدست صهیونیست‌ها نامید واین همدستی را مغایر با آرمان کشورهای عربی و اسلامی تلقی کرد. روابط مصر با تهران 10 سال قطع بود. شهریور 1349، یک ماه پیش از مرگ ناصر و هنگامی که سادات در دوره بیماری منجر به فوت ناصر زمام امور را بدست گرفته بود، رابطه دو کشور مجدداً برقرار شد.
با مرگ ناصر، معاون وی انورسادات، قدرت را بدست گرفت‌. این تحولات سبب شد، شاه ایران مناسبات خود را با نزدیک شدن به سادات دوباره با مصر از سرگیرد. انگیزه‌های چندی نیز در این تصمیم دخیل بودند. در واقع پس از ناصر کسی بر کرسی زمامداری مصر تکیه زده بود که مانند شاه مشتاق رابطه با رژیم صهیونیستی بود. سادات سال 1350ش. به تهران آمد و شرایط سیاسی برای ازسرگیری همکاری‌ها و مناسبات دو کشور مهیا شد.
چهار سال پس از جنگ رمضان، وقتی سادات در سال 1354 ش. در کمال ناباوری ملت‌های [[مسلمان]] به رژیم صهیونیستی سفر کرد، شاه ایران بعد از کارتر دومین رئیس کشوری بود که این سفر را مورد حمایت قرار داد.
سفر سادات به [[بیت‌المقدس]] و سپس انعقاد پیمان کمپ دیوید مقارن با وقوع [[انقلاب اسلامی ایران]] بود. از این رو با پیروزی انقلاب، روابط تهران با قاهره در اعتراض به انعقاد این معاهده قطع شد.
انقلاب اسلامی، انقلابی ضدصهیونیستی و ضدامریکایی بود و طبعاً نمی‌توانست رابطه مثبتی با حکومت سادات که سرسپرده صهیونیست‌ها بود، داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران 2 ماه پس از پیروزی انقلاب و 9 سال پس از برقراری مجدد مناسبات تهران و قاهره‌، روابط خود را با مصر به دستور [[امام خمینی (ره‌)]] قطع کرد.


=منبع=
=منبع=