ابوبکر بن ابی قحافه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو')
جز (جایگزینی متن - 'اسد ال' به 'اسدال')
خط ۶۵: خط ۶۵:
==عتیق==
==عتیق==


اکثر منابع اهل سنت، عتیق را از القاب وی دانسته و نوشته‌اند که پیامبر(ص) او را به سبب زیبایی چهره‌اش ملقب به عتیق ساخت.<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۲۷</ref> بنابر روایتی از عایشه، پیامبر او را «عتیق الله من النار» خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷</ref> دلایل دیگری درباره نا‌مگذاری وی به عتیق نقل شده است.<ref>ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۱ق، ص۲۸-۲۹</ref>
اکثر منابع اهل سنت، عتیق را از القاب وی دانسته و نوشته‌اند که پیامبر(ص) او را به سبب زیبایی چهره‌اش ملقب به عتیق ساخت.<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۲۷</ref> بنابر روایتی از عایشه، پیامبر او را «عتیق الله من النار» خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷</ref> دلایل دیگری درباره نا‌مگذاری وی به عتیق نقل شده است.<ref>ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۱ق، ص۲۸-۲۹</ref>


==صدّیق==
==صدّیق==


دیگر لقب مشهور وی بین اهل سنت، صدّیق است که بر پایه منابع اهل سنت، در پی تصدیق بی‌چون و چرای خبر اسراء (معراج) به او داده شده است <ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۶</ref> و در روایتی از مولای ابوهریره سخن از این است که جبرئیل در لیلة الاسراء، وی را صدّیق خوانده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰</ref> برخی گفته‌اند که وی از دوره جاهلی به این لقب شهرت داشته، تا آنجا که لقب عتیق نیز در سایه آن قرار گرفته است.<ref>دروزه، تاریخ العرب فی الاسلام، المکتبه المصریه، ص۲۶</ref>
دیگر لقب مشهور وی بین اهل سنت، صدّیق است که بر پایه منابع اهل سنت، در پی تصدیق بی‌چون و چرای خبر اسراء (معراج) به او داده شده است <ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۶</ref> و در روایتی از مولای ابوهریره سخن از این است که جبرئیل در لیلة الاسراء، وی را صدّیق خوانده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰</ref> برخی گفته‌اند که وی از دوره جاهلی به این لقب شهرت داشته، تا آنجا که لقب عتیق نیز در سایه آن قرار گرفته است.<ref>دروزه، تاریخ العرب فی الاسلام، المکتبه المصریه، ص۲۶</ref>


==اَوّاه==
==اَوّاه==


لقب اَوّاه به سبب رأفت و غمخوارگی او.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref>
لقب اَوّاه به سبب رأفت و غمخوارگی او.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref>


==صاحب رسول الله==
==صاحب رسول الله==


لقب صاحب رسول الله به مناسبت همراهی‌اش با پیامبر(ص) در جریان هجرت به مدینه.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref>
لقب صاحب رسول الله به مناسبت همراهی‌اش با پیامبر(ص) در جریان هجرت به مدینه.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵</ref>


علمای شیعه تعلق لقب صدّیق را به ابوبکر مردود می‌شمارند. آنها با استناد به منابع اهل سنت،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۴۶؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۰؛ نسائی، تهذیب خصائص الامام علی، ۱۴۰۴ق، ۲۱-۲۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶؛ سیوطی، الجامع الصغیر، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۵۰</ref> این لقب و همچنین لقب فاروق را از القاب علی(ع) می‌دانند و عقیده دارند که این القاب می‌بایست در همان روزگار نخستین تاریخ اسلام به ابوبکر نسبت داده شده باشد؛ زیرا علی(ع) در هنگام خلافت و بر منبر بصره آنها را از آن خویش دانسته است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۴</ref>
علمای شیعه تعلق لقب صدّیق را به ابوبکر مردود می‌شمارند. آنها با استناد به منابع اهل سنت،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۴۶؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۰؛ نسائی، تهذیب خصائص الامام علی، ۱۴۰۴ق، ۲۱-۲۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶؛ سیوطی، الجامع الصغیر، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۵۰</ref> این لقب و همچنین لقب فاروق را از القاب علی(ع) می‌دانند و عقیده دارند که این القاب می‌بایست در همان روزگار نخستین تاریخ اسلام به ابوبکر نسبت داده شده باشد؛ زیرا علی(ع) در هنگام خلافت و بر منبر بصره آنها را از آن خویش دانسته است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۴</ref>