سالم بن أحمد بن جندان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال')
جز (جایگزینی متن - 'عمر ال' به 'عمرال')
خط ۲۴: خط ۲۴:
وی در روز جمعه قبل از طلوع فجر در 18 رجب 1324 هجری قمری برابر با 7 سپتامبر 1906 میلادی در شهر سربایا به دنیا آمد و مادرش مزنه بنت علی بن مصطفی بن شیخ ابی بکر بن سالم بود. قرآن می خواند و علوم گفتاری و فهمی را به دست اعضای خانواده اش می گرفت. پدرش از بزرگان صالح زمان خود بود و علم را از ائمه زمان خود مانند امام سید علی بن مصطفی فرزند شیخ ابی بکر بن سالم که پدر همسرش است و از عمویش شیخ صالح بن فارس بن الحسن بکیس و در جوانی از پدرش الحبیب الحسین بن صالح بن جندان گرفت.از امام مسند السید احمد بن الحسن. ابن عبدالرحمن غلام آزاد شده خیره و سید علی بن حسین بافقیه شهید صاعقه و کیاهی احمد بن حمید الصواهانی و هر سه از عالم سید احمد گرفته اند. ابن زینی دحلان. و اما جد پدرش سید صالح بن عبدالله بن جندان بیش از صد سال عمر کرده است و گفته اند صد و چهل و پنج سال است و خلاف آن گفته شده است. امام محمد مرتضی الزبیدی متوجه شد و آقای صالح در حضرموت در روستای منیزه یکی از روستاهای وادی العین مستقر شد و بین آقای صالح و نوه هایش در مکاتبات جاوه و مجوزها و دستورات وجود داشت. صالح به نوه خود، آقای احمد بن الحسین بن صالح، و فرزندان و نوادگانش اجازه داد، بنابراین حبیب سالم وارد کلیت مرخصی خود شد زیرا تقریباً سال ها از زندگی خود پی برد.
وی در روز جمعه قبل از طلوع فجر در 18 رجب 1324 هجری قمری برابر با 7 سپتامبر 1906 میلادی در شهر سربایا به دنیا آمد و مادرش مزنه بنت علی بن مصطفی بن شیخ ابی بکر بن سالم بود. قرآن می خواند و علوم گفتاری و فهمی را به دست اعضای خانواده اش می گرفت. پدرش از بزرگان صالح زمان خود بود و علم را از ائمه زمان خود مانند امام سید علی بن مصطفی فرزند شیخ ابی بکر بن سالم که پدر همسرش است و از عمویش شیخ صالح بن فارس بن الحسن بکیس و در جوانی از پدرش الحبیب الحسین بن صالح بن جندان گرفت.از امام مسند السید احمد بن الحسن. ابن عبدالرحمن غلام آزاد شده خیره و سید علی بن حسین بافقیه شهید صاعقه و کیاهی احمد بن حمید الصواهانی و هر سه از عالم سید احمد گرفته اند. ابن زینی دحلان. و اما جد پدرش سید صالح بن عبدالله بن جندان بیش از صد سال عمر کرده است و گفته اند صد و چهل و پنج سال است و خلاف آن گفته شده است. امام محمد مرتضی الزبیدی متوجه شد و آقای صالح در حضرموت در روستای منیزه یکی از روستاهای وادی العین مستقر شد و بین آقای صالح و نوه هایش در مکاتبات جاوه و مجوزها و دستورات وجود داشت. صالح به نوه خود، آقای احمد بن الحسین بن صالح، و فرزندان و نوادگانش اجازه داد، بنابراین حبیب سالم وارد کلیت مرخصی خود شد زیرا تقریباً سال ها از زندگی خود پی برد.


پدربزرگش از طرف مادرش علی بن مصطفی بن شیخ ابی بکر بن سالم از شاگردان سید احمد بن زینی دحلان بود و از پدر عزیزش سید مصطفی بن علی بن شیخ ابی بکر بن سالم مفتی عالم آموخت. از حضرمیان سید عبدالرحمن بن محمد المشور و حبیب عیدروس بن عمر الحبشی و از حبیب احمد بن حسن العطاس جناب علی بن محمد الحبشی شیخ عبدالله. حمید الدغستانی، شیخ سعید الققایی، شیخ عبدالله السراج الحنفی، آقای هاشم بن شیخ الحبشی، آقای حسین بن محمد الحبشی، شیخ علی بن ذاهر الوطری، شیخ فالح. بن محمد المحنوی الظهری و بسیاری دیگر.
پدربزرگش از طرف مادرش علی بن مصطفی بن شیخ ابی بکر بن سالم از شاگردان سید احمد بن زینی دحلان بود و از پدر عزیزش سید مصطفی بن علی بن شیخ ابی بکر بن سالم مفتی عالم آموخت. از حضرمیان سید عبدالرحمن بن محمد المشور و حبیب عیدروس بن عمرالحبشی و از حبیب احمد بن حسن العطاس جناب علی بن محمد الحبشی شیخ عبدالله. حمید الدغستانی، شیخ سعید الققایی، شیخ عبدالله السراج الحنفی، آقای هاشم بن شیخ الحبشی، آقای حسین بن محمد الحبشی، شیخ علی بن ذاهر الوطری، شیخ فالح. بن محمد المحنوی الظهری و بسیاری دیگر.


و خواهرش خدیجه بنت احمد بن الحسین بن جندان شوهر احمد بن غالب الحمید است و علاقه شدیدی به تربیت حبیب سالم داشت. او زمانی که زیر سی سال داشت درگذشت. خانه او اولین مدرسه اوست و اساس زندگی اوست. سپس زیر نظر عالم سیدحبیب عبدالقادر بن احمد بن محمد بن علی بلفقیه به مدرسه خیریه سربایا پیوست.
و خواهرش خدیجه بنت احمد بن الحسین بن جندان شوهر احمد بن غالب الحمید است و علاقه شدیدی به تربیت حبیب سالم داشت. او زمانی که زیر سی سال داشت درگذشت. خانه او اولین مدرسه اوست و اساس زندگی اوست. سپس زیر نظر عالم سیدحبیب عبدالقادر بن احمد بن محمد بن علی بلفقیه به مدرسه خیریه سربایا پیوست.
خط ۵۰: خط ۵۰:
علی بن فالح الظاهری المهنوی
علی بن فالح الظاهری المهنوی


أبو بکر بن محمد بن عمر السقاف
أبو بکر بن محمد بن عمرالسقاف


عبدالله بن صدقة دحلان
عبدالله بن صدقة دحلان
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
=سفرها=
=سفرها=


او از شرق اندونزی به ترنتاتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و تمام مناطق جزیره سولاوسی را گشت و با علمای آن دیدار کرد که برجستگان آنها مانند المعمر العلامة السید محمد بن عبدالرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل بودند و ایشان را در زمره مشایخ خود وارد کرد. او به بالی و لومبوک و آن نواحی رفت و با بزرگان آنها که شیخ محمد بن مصطفی العفیفی از جمله آنها بود تماس گرفت.
او از شرق اندونزی به ترنتاتی، والو، جزایر کینگز، ماکاسار، کورونتالو، مانادو، ماناهاسا و فیلیپین رفت و تمام مناطق جزیره سولاوسی را گشت و با علمای آن دیدار کرد که برجستگان آنها مانند المعمرالعلامة السید محمد بن عبدالرحمن بن البار و العلامة المعمر أرشد الطویل بودند و ایشان را در زمره مشایخ خود وارد کرد. او به بالی و لومبوک و آن نواحی رفت و با بزرگان آنها که شیخ محمد بن مصطفی العفیفی از جمله آنها بود تماس گرفت.
در مورد سوماترا نیز چندین بار از بناهای آن دیدن کرد و مردم با عشقی وصف ناپذیر او را دوست داشتند، از این رو با امامان آن که برجسته ترین آنها عالم معمر شیخ عبدالله ازهری الفلمبانی بود تماس گرفت و از آنجا به [[سنگاپور]] رفت و مدرسه اسلامی الجنید را در آنجا افتتاح کرد و در مسجد سلطان و مساجد دیگر سخنرانی کرد و وارد مالاگا شد و یک سال در آنجا ماند و در این نواحی سیاحت نمود. الحداد و در چند روز آن را نسخ کرد و آن را تصدیق کرد که «مجموعه شفا» نامیده شد، اما جزیره ای گرد، مدرسه ای در آن بنا کرد و در آن زیاد رفت و آمد کرد. او به همراه شیخ خلیل بن عبداللطیف بنکلانی پیروی کرد، سپس برای انجام مناسک وارد [[حرمین شریفین]] شد و با علمای آن جا تماس گرفت و بیش از یک بار به حج پرداخت و در حجاز اقامت گزید و از شیخ عمر حمدان، علی بن فالح الظاهری و السید العباس بن عبدالعزیز المالکی مجالست و استفاده برد. او مورد تجلیل از بازرگانان بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کعکی بود.
در مورد سوماترا نیز چندین بار از بناهای آن دیدن کرد و مردم با عشقی وصف ناپذیر او را دوست داشتند، از این رو با امامان آن که برجسته ترین آنها عالم معمر شیخ عبدالله ازهری الفلمبانی بود تماس گرفت و از آنجا به [[سنگاپور]] رفت و مدرسه اسلامی الجنید را در آنجا افتتاح کرد و در مسجد سلطان و مساجد دیگر سخنرانی کرد و وارد مالاگا شد و یک سال در آنجا ماند و در این نواحی سیاحت نمود. الحداد و در چند روز آن را نسخ کرد و آن را تصدیق کرد که «مجموعه شفا» نامیده شد، اما جزیره ای گرد، مدرسه ای در آن بنا کرد و در آن زیاد رفت و آمد کرد. او به همراه شیخ خلیل بن عبداللطیف بنکلانی پیروی کرد، سپس برای انجام مناسک وارد [[حرمین شریفین]] شد و با علمای آن جا تماس گرفت و بیش از یک بار به حج پرداخت و در حجاز اقامت گزید و از شیخ عمر حمدان، علی بن فالح الظاهری و السید العباس بن عبدالعزیز المالکی مجالست و استفاده برد. او مورد تجلیل از بازرگانان بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کعکی بود.
بنابراین ابن لادن پول مورد نیازش را به او داد او نیز تعداد زیادی کتاب خرید و به اندونزی آورد و در کتابخانه خود گنجاند.
بنابراین ابن لادن پول مورد نیازش را به او داد او نیز تعداد زیادی کتاب خرید و به اندونزی آورد و در کتابخانه خود گنجاند.