محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:


3- نفی شفاعت و بدعت شمردن آن از عقاید محمد بن عبدالوهاب به شمار می‌آید. با وجود این که شفاعت یک امر مسلم و از ضروریات دین اسلام است، عقیده محمد بن عبدالوهاب مبتنی بر انکار شفاعت معروف در اسلام است و قائلین به آن را متهم به شرک و کفر می‌کنند به این معنا که کسی حق ندارد نه در دنیا و نه در آخرت بین خود و خدایش شخصی را شفیع و واسطه قرار دهد. سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب که از نواده محمد بن عبدالوهاب است در شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب بدون قید و شرط می گوید: شفاعت از انواع شرک در عبادت است.[۹] و بر این مطلب تاکید می‌کند که: اگر کسی به روش وساطت، شخصی را در بین خود و خدایش شفیع قرار دهد مشرک است[۱۰]. آنان غیر از خدای متعال، داشتن شفیع را برای مؤمنین نفی نموده و غیر از خدا هیچ کسی شفیع آنان نیست و اگر کسی غیر از خدا شخصی دیگری را شفیع خود بگیرد از مؤمنین به حساب نمی آید برای اینکه این گونه شفیع در دین مشرکین وجود داشته است.
3- نفی شفاعت و بدعت شمردن آن از عقاید محمد بن عبدالوهاب به شمار می‌آید. با وجود این که شفاعت یک امر مسلم و از ضروریات دین اسلام است، عقیده محمد بن عبدالوهاب مبتنی بر انکار شفاعت معروف در اسلام است و قائلین به آن را متهم به شرک و کفر می‌کنند به این معنا که کسی حق ندارد نه در دنیا و نه در آخرت بین خود و خدایش شخصی را شفیع و واسطه قرار دهد. سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب که از نواده محمد بن عبدالوهاب است در شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب بدون قید و شرط می گوید: شفاعت از انواع شرک در عبادت است.[۹] و بر این مطلب تاکید می‌کند که: اگر کسی به روش وساطت، شخصی را در بین خود و خدایش شفیع قرار دهد مشرک است[۱۰]. آنان غیر از خدای متعال، داشتن شفیع را برای مؤمنین نفی نموده و غیر از خدا هیچ کسی شفیع آنان نیست و اگر کسی غیر از خدا شخصی دیگری را شفیع خود بگیرد از مؤمنین به حساب نمی آید برای اینکه این گونه شفیع در دین مشرکین وجود داشته است.
4- یکی دیگر از عقاید محمد ابن عبدالوهاب کفر مسلمانان است. محمد بن عبدالوهاب پیشوای وهابی­ها در راستای تحقق و اهداف دشمنان اسلام و مسلمین، به حدّی با مسلمانان دشمنی داشته که به صورت افراط­گونه می­گوید: شرک مسلمانان غلیظ­تر از شرک بت‌پرستان زمان جاهلیت است زیرا مشرکین فقط در حال خوشی و رفاه مشرک بودند و در حال سختی و گرفتاری موحد وخدا پرست می­شدند لکن مسلمانان در هردو حال(شدت و رخا) مشرک هستند. و نیز می­گوید کسی که مشرکین(مسلمانان) را تکفیر نکند یا شک در کفر آنان داشته باشد از بزرگترین نواقض اسلام است. قنوجی در این رابطه می‌گوید: ‌در زمان ما اتباع محمد بن عبدالوهاب که از نجد سر در آورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی می‌کردند همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی می‌خواهد باشد مشرک‌اند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند.
4- یکی دیگر از عقاید محمد ابن عبدالوهاب کفر مسلمانان است. محمد بن عبدالوهاب پیشوای وهابی­ها در راستای تحقق و اهداف دشمنان اسلام و مسلمین، به حدّی با مسلمانان دشمنی داشته که به صورت افراط­گونه می­گوید: شرک مسلمانان غلیظ­تر از شرک بت‌پرستان زمان جاهلیت است زیرا مشرکین فقط در حال خوشی و رفاه مشرک بودند و در حال سختی و گرفتاری موحد وخدا پرست می­شدند لکن مسلمانان در هردو حال(شدت و رخا) مشرک هستند. و نیز می­گوید کسی که مشرکین(مسلمانان) را تکفیر نکند یا شک در کفر آنان داشته باشد از بزرگترین نواقض اسلام است. قنوجی در این رابطه می‌گوید: ‌در زمان ما اتباع محمد بن عبدالوهاب که از نجد سر در آورد و بر حرمین مسلط گردیدند و خودشان را منتسب به مذهب حنبلی می‌کردند همه آنان اعتقاد بر این دارند که فقط آنان مسلمان هستند و غیر آنها هر کسی می‌خواهد باشد مشرک‌اند و با این شعار کشتار اهل سنت و علماء آنها را مباح دانستند.
احمد زینی دحلان در خلاصه الکلام می­نویسد: محمد بن عبدالوهاب کسانی را که از مذهب او پیروی می­کردند و قبلا فریضه حج را انجام داده بودند، وادار می­کرد که حجش را اعاده کند و به آنها می­گفت که حج اول آنها در حال شرک بوده است. همچنین به کسانی که به مذهب او می­گرویدند پس از ادای شهادتین می­گفت شهادت سوم را هم بر زبان جاری کنند و بگویند که قبلا کافر بوده ایم و پدر و مادر ما نیز در حال کفر از دنیا رفته اند. اگر آنان این شهادت سوم را بر زبان جاری نمی­کردند دستور قتل شان را صادر می­کرد. او به طور آشکار می­گفت مسلمانان ششصد سال کافر بوده اند و غیر از پیروان خود بقیه مسلمانان را مشرک و کافر می­دانسته و خون و مال شان را حلال و مباح می­شمردند. و به همین علت است که تمام جنگهای وهابی­ها با مسلمین از طرف آنان اسم وعنوان غزوه داده شده اند.
احمد زینی دحلان در خلاصه الکلام می­نویسد: محمد بن عبدالوهاب کسانی را که از مذهب او پیروی می­کردند و قبلا فریضه حج را انجام داده بودند، وادار می­کرد که حجش را اعاده کند و به آنها می­گفت که حج اول آنها در حال شرک بوده است. همچنین به کسانی که به مذهب او می­گرویدند پس از ادای شهادتین می­گفت شهادت سوم را هم بر زبان جاری کنند و بگویند که قبلا کافر بوده ایم و پدر و مادر ما نیز در حال کفر از دنیا رفته اند. اگر آنان این شهادت سوم را بر زبان جاری نمی­کردند دستور قتل شان را صادر می­کرد. او به طور آشکار می­گفت مسلمانان ششصد سال کافر بوده اند و غیر از پیروان خود بقیه مسلمانان را مشرک و کافر می­دانسته و خون و مال شان را حلال و مباح می­شمردند. و به همین علت است که تمام جنگهای وهابی­ها با مسلمین از طرف آنان اسم وعنوان غزوه داده شده اند.