خلق افعال عباد (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
== تفسیرمحمد بخاری در خلق افعال عباد ==
== تفسیرمحمد بخاری در خلق افعال عباد ==
محمد بخاری(194-256 ق) از پیشگامان و بزرگان اهل حدیث است. وی در آثار خود، استناد حقیقی افعال به عباد را ثابت می کند. <ref>ر، ک، بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293</ref> بخاری این نکته را در قالب قیاسی منطقی بیان می کند و می گوید:  
محمد بخاری(194-256 ق) از پیشگامان و بزرگان اهل حدیث است. وی در آثار خود، استناد حقیقی افعال به عباد را ثابت می کند. <ref>ر، ک، بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293</ref> بخاری این نکته را در قالب قیاسی منطقی بیان می کند و می گوید:  
اگر انسان فاعل افعال خویش نباشد، پس مستحق جزا نیز نخواهد نبود، ولی چون مستحق جزا است، پس معلوم می شود که فاعل واقعی فعل خویش است و  فعل به طور واقعی از او صادر می شود.
اگر انسان فاعل افعال خویش نباشد، پس مستحق جزا نیز نخواهد نبود، ولی چون مستحق جزا است، پس معلوم می‌شود که فاعل واقعی فعل خویش است و  فعل به طور واقعی از او صادر می‌شود. بنابر این، از نگاه وی خلق افعال از طرف عباد نمی‌تواند صرفا یک اتفاق باشد، بلکه خلق افعال عباد یک استناد حقیقی میان عبد و افعالش می‌باشد. با این توضیح که خدا خالق افعالی است که بندگان با جوارح و جوانح خود انجام می دهند، اما اعمال مربوط به بندگان مثل نماز که ترکیبی از  قرائت، رکوع، سجود، ایمان، اسلام، شهادت و احسان است، به طور حقیقی فعل عباد به شمار می‌رود.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 300</ref>
 
این متکلم اهل حدیث به روایتی از پیامبر صلوات الله علیه اشاره می کند که فرمود من نماز را به دو قسمت تقسیم کردم. یک قسمت آن برای من و قسمت دیگرش برای بنده من است نسبت به آن چیزی که مسئلت می‌کند. عبد می‌گوید سپاس برای پروردگار دو عالم است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال سپاس من است. عبد می‌گوید خدا بخشنده مهربان است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال ثناگویی من است. عبد می‌گوید خدا مالک روز جزا است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال تمجید من است. عبد می‌گوید فقط تو را می‌پرستم و از تو کمک می‌گیرم، خدا می گوید این ارتباط میان من و بنده‌ام می‌باشد. عبد می‌گوید خدایا مرا به راه راست هدایت کن، خدا پاسخ می‌دهد که این آیه برای بنده ام می‌باشد به آن چه که از من مسئلت می‌کند. با توجه به جملات بالا، نتیجه می‌گیریم که این نوع پرسش و پاسخ میان عبد و خالق، ثابت می‌کند که عبد نسبت به افعالش مختار است و افعالی را که انجام می‌دهد به طور واقعی به او منسوب است. در نتیجه، عبد با اختیارش نماز می‌خواند در حالی که به تمام ارکان آن توجه کامل دارد و فقط خدا را می پرستد و فقط از او  کمک می‌خواهد و این تنها مسیری است که در آن ارتباط میان خالق و مخلوق شکل می‌گیرد و سر انجام آن، دعای عبد است که از خدا می‌خواهد تا هدایتش کند. <ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 74</ref>
بنابر این، از نگاه وی خلق افعال از طرف عباد نمی تواند صرفا یک اتفاق باشد، بلکه خلق افعال عباد یک استناد حقیقی میان عبد و افعالش می باشد. با این توضیح که خدا خالق افعالی است که بندگان با جوارح و جوانح خود انجام می دهند. اما اعمال مربوط به بندگان مثل نماز که ترکیبی از  قرائت، رکوع، سجود، ایمان، اسلام، شهادت و احسان است، به طور حقیقی فعل عباد به شمار می‌رود.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 300</ref>
باید بیان کرد عباداتی که بندگان در قالب نماز یا دیگر  قالب ها انجام می دهند به معنای ابداع و خلق نیست تا مورد اشکال قرار گیرد، بلکه این گونه قالب ها صورتی از حقیقت نماز است. حقیقت را خدا خلق می‌کند و قالب را انسان شکل می‌دهد.
این متکلم اهل حدیث به روایتی از پیامبر صلوات الله علیه اشاره می کند که فرمود من نماز را به دو قسمت تقسیم کردم. یک قسمت آن برای من و قسمت دیگرش برای بنده من است نسبت به آن چیزی که مسئلت می‌کند. عبد می گوید سپاس برای پروردگار دو عالم است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال سپاس من است. عبد می گوید خدا بخشنده مهربان است، خدا می گوید که بنده ام در حال ثناگویی من است. عبد می گوید خدا مالک روز جزا است، خدا می‌گوید که بنده ام در حال تمجید من است. عبد می‌گوید فقط تو را می پرستم و از تو کمک می گیرم، خدا می گوید این ارتباط میان من و بنده‌ام می باشد. عبد می‌گوید خدایا مرا به راه راست هدایت کن، خدا پاسخ می دهد که این آیه برای بنده ام می باشد به آن چه که از من مسئلت می کند. با توجه به جملات بالا، نتیجه می گیریم که این نوع پرسش و پاسخ میان عبد و خالق، ثابت می کند که عبد نسبت به افعالش مختار است. بنا بر این افعالی را که انجام می دهد به طور واقعی به او منسوب است. در نتیجه، عبد با اختیارش نماز می خواند در حالی که به تمام ارکان آن توجه کامل دارد و فقط خدا را می پرستد و فقط از او  کمک می خواهد و این تنها مسیری است که در آن ارتباط میان خالق و مخلوق شکل می گیرد و سر انجام آن، دعای عبد است که از خدا می خواهد تا هدایتش کند. <ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 74</ref>
باید بیان کرد عباداتی که بندگان در قالب نماز یا دیگر  قالب ها انجام می دهند به معنای ابداع و خلق نیست تا مورد اشکال قرار گیرد، بلکه این گونه قالب ها صورتی از حقیقت نماز است. حقیقت را خدا خلق می کند و قالب را انسان شکل می دهد. پس یک جهت مخلوق است و جهت دیگر مفعول که البته فعل عبد می بایستی همراه با قصد قربت و در حال اختیار  انجام شود تا استنادش به فاعل حقیقی و برای ثواب و عذاب محاسبه شود.


===شباهت تفسیر بخاری با امامیه و نسبت آن با اشاعره و ماتریدیه===
===شباهت تفسیر بخاری با امامیه و نسبت آن با اشاعره و ماتریدیه===
بخاری در نحوه ارتباط عباد با افعال اختیاری شان، دارای دو نگاه است که البته تمام اهل حدیث و نیز اشاعره و ماتریدیه در این امر شریک اند.1. افعال عباد از نظر خلق آفریده خدا است و انسان نقشی در ایجاد آن ندارد، زیرا مطابق با ادله توحید، غیر از خداوند آفریدگاری وجود ندارد. 2. هر چند یک خالق وجود دارد که پیدایش همه افعال مربوط به اوست، ولی انسان عامل و مجری واقعی افعال است و فعل به طور واقعی به وی نسبت داده می شود. بخاری معتقد است، هر فردی افعال را با جوارح و جوانح و صفاتی که به آن تعلق دارد، انجام می دهد، به همین جهت می گوییم که انسان، فاعل حقیقی فعل است. مثلا هنگامی که شخص قصد کند که نماز بخواند، حقیقت نماز آفریده می شود و نماز گذار با کمک اعضا و جوارحش، آن حقیقت را در صورت یا قالب خارجی اش نشان می دهد. با کمی دقت می فهمیم که این نوع تفسیر، شباهت فراوانی به تفاسیر اشاعره و ماتریدیه دارد. آنان نیز اصل خلق را به خدا نسبت می دهند و می گویند شرک نمی تواند در حیطه توحید راه یابد تا بتواند در امر خلق شریک خالق شود، بلکه فاعلِ فعل خواهد بود. بنا بر مطالب مربوط به اعتقادات اشاعره، این جا نیز در باره بخاری و سایر متکلمان اهل حدیث تکرار می شود که در این مکتب نیز میان خالق و فاعل تفاوت اساسی و مرز بندی جدی ای وجود دارد.بخاری در ادامه مباحث مربوط به جزای عمل بندگان می پردازد و آن را با مشیت الهی همراه می داند و معتقد است عبد فاعل واقعی افعال خویش است و بر همین مبنا افعالش محاسبه خواهد شد. با این حال فعلی که واقعا به منسوب به عباد است، مقهور قدرت و مشیت الهی نیز می باشد.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 300  
بخاری در نحوه ارتباط عباد با افعال اختیاری شان، دارای دو نگاه است که البته تمام اهل حدیث و نیز اشاعره و ماتریدیه در این امر شریک اند.1. افعال عباد از نظر خلق آفریده خدا است و انسان نقشی در ایجاد آن ندارد، زیرا مطابق با ادله توحید، غیر از خداوند آفریدگاری وجود ندارد. 2. هر چند یک خالق وجود دارد که پیدایش همه افعال مربوط به اوست، ولی انسان عامل و مجری واقعی افعال است و فعل به طور واقعی به وی نسبت داده می‌شود. بخاری معتقد است، هر فردی افعال را با جوارح و جوانح و صفاتی که به آن تعلق دارد، انجام می‌دهد، به همین جهت می‌گوییم که انسان، فاعل حقیقی فعل است. مثلا هنگامی که شخص قصد کند که نماز بخواند، حقیقت نماز آفریده می شود و نماز گذار با کمک اعضا و جوارحش، آن حقیقت را در صورت یا قالب خارجی اش نشان می‌دهد. با کمی دقت می‌فهمیم که این نوع تفسیر، شباهت فراوانی به تفاسیر اشاعره و ماتریدیه دارد. آنان نیز اصل خلق را به خدا نسبت می‌دهند و می گویند شرک نمی‌تواند در حیطه توحید راه یابد تا بتواند در امر خلق شریک خالق شود، بلکه فاعلِ فعل خواهد بود. بنا بر مطالب مربوط به اعتقادات اشاعره، این جا نیز در باره بخاری و سایر متکلمان اهل حدیث تکرار می‌شود که در این مکتب نیز میان خالق و فاعل تفاوت اساسی و مرز بندی جدی ای وجود دارد. بخاری در ادامه مباحث مربوط به جزای عمل بندگان می‌پردازد و آن را با مشیت الهی همراه می‌داند و معتقد است عبد فاعل واقعی افعال خویش است و بر همین مبنا افعالش محاسبه خواهد شد. با این حال فعلی که واقعا به منسوب به عباد است، مقهور قدرت و مشیت الهی نیز می‌باشد.<ref>بخاری محمد، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج 2، ص 300  
</ref>     
</ref>     


===تایید حضور دو فاعل در ایجاد و تحول یک فعل===
===تایید حضور دو فاعل در ایجاد و تحول یک فعل===
با توجه به مباحث مطرح شده که واقعی بودن نسبت افعال به عباد را ثابت می کرد، موضوع دیگری نیز ثابت می شود و آن حضور هم زمان دو فاعل و نقش واقعی هر دو در یک فعل است که البته با تامل در تفاسیر علمای متعلق به هر یک از  مذاهب، می توانیم ادعا کنیم که این عقیده مشترک میان اهل حدیث، ماتریدیه، امامیه و اکثر اشاعره است. علاوه، قبلا بیان شد که امامیه در تفسیر افعال اختیاری عباد معتقدند که انسان همزمان با مشیت و قدرت الهی، فعل را خلق می کند که به نظر نگارنده اگر به معنای واقعی خلق توجه کنیم، که ایجاد از عدم به وجود است، امامیه  نیز با دیگر مذاهب هم عقیده هستند و نمی توانند انسان را خالق به معنای مبدع بدانند تا بتواند مبدع یا مخترع موجودی باشد که مسبوق به عدم است. همان طور که شیخ مفید به این نکته اشاره کرده بود که مکروه است از واژه خلق برای انسان استفاده شود. به نظر نگارنده مکروه در علم کلام مثل مکروه در علم فقه نیست، بلکه مکروه در علم کلام به معنای منع شدید در حد واجب خواهد بود که ارتکاب آن مستوجب عقوبت خواهد شد.
با توجه به مباحث مطرح شده که واقعی بودن نسبت افعال به عباد را ثابت می‌کرد، موضوع دیگری نیز ثابت می‌شود و آن حضور هم زمان دو فاعل و نقش واقعی هر دو در یک فعل است که البته با تامل در تفاسیر علمای متعلق به هر یک از  مذاهب، می‌توانیم ادعا کنیم که این عقیده مشترک میان اهل حدیث، ماتریدیه، امامیه و اکثر اشاعره است. علاوه، قبلا بیان شد که امامیه در تفسیر افعال اختیاری عباد معتقدند که انسان همزمان با مشیت و قدرت الهی، فعل را خلق می‌کند که به نظر نگارنده اگر به معنای واقعی خلق توجه کنیم، که ایجاد از عدم به وجود است، امامیه  نیز با دیگر مذاهب هم عقیده هستند و نمی‌توانند انسان را خالق به معنای مبدع بدانند تا بتواند مبدع یا مخترع موجودی باشد که مسبوق به عدم است. همان طور که شیخ مفید به این نکته اشاره کرده بود که مکروه است از واژه خلق برای انسان استفاده شود. به نظر می‌رسد مکروه در علم کلام مثل مکروه در علم فقه نیست، بلکه مکروه در علم کلام به معنای منع شدید در حد واجب خواهد بود که ارتکاب آن مستوجب عقوبت خواهد شد.


==تفسیر ابن تیمیه از خلق افعال عباد==
==تفسیر ابن تیمیه از خلق افعال عباد==