تاثیر جریانات فکری هند و پاکستان بر مسائل افغانستان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۵: خط ۵:
این جریان‌ها که همواره در آرزوی نقش‌آفرینی در جامعه بر مبنای ارزش‌های مذهبی بودند از فرصت‌های به وجود آمده استفاده لازم را بردند و با رویکرد اقتدارگرایانه، نهادهای جدیدی را پایه‌ریزی کردند تا بتوانند در عرصه سیاسی از منافع جمعی خود دفاع کنند. اکنون چهار جریان مذهبی عمده شبه‌قاره دارای چهار تشکل سیاسی هستند. این تشکل‌ها اصولا بر مبنای ارزش‌های کاملاً مذهبی استوار گردیده‌اند. در واقع اعتقادات مذهبی و فرهنگ ارزشی، زیربنای سازمانی تشکل‌های سیاسی این جریان‌ها را تشکیل می‌دهند. شناخت و مطالعه این جریانات می‌تواند به ریشه یابی و تحلیل مسائل و جریانات موجود در افغانستان و احیاناً حل مشکلات به وجود آمده کمک شایانی کند.
این جریان‌ها که همواره در آرزوی نقش‌آفرینی در جامعه بر مبنای ارزش‌های مذهبی بودند از فرصت‌های به وجود آمده استفاده لازم را بردند و با رویکرد اقتدارگرایانه، نهادهای جدیدی را پایه‌ریزی کردند تا بتوانند در عرصه سیاسی از منافع جمعی خود دفاع کنند. اکنون چهار جریان مذهبی عمده شبه‌قاره دارای چهار تشکل سیاسی هستند. این تشکل‌ها اصولا بر مبنای ارزش‌های کاملاً مذهبی استوار گردیده‌اند. در واقع اعتقادات مذهبی و فرهنگ ارزشی، زیربنای سازمانی تشکل‌های سیاسی این جریان‌ها را تشکیل می‌دهند. شناخت و مطالعه این جریانات می‌تواند به ریشه یابی و تحلیل مسائل و جریانات موجود در افغانستان و احیاناً حل مشکلات به وجود آمده کمک شایانی کند.
=جریانهای فکری شبه قاره هند=
=جریانهای فکری شبه قاره هند=
در یک تقسیم‌بندی کلی و عمومی چهار جریان فکری اسلامی را در شبه قاره به ویژه پاکستان می‌توان ملاحظه نمود که منشأً اولیه تمامی آن‌ها در تفکر اسلامی به هند بزرگ (قبل از تجزیه به هند. پاکستان و بنگلادش) برمی‌گردد:
در یک تقسیم‌بندی کلی و عمومی چهار جریان فکری اسلامی را در شبه قاره به ویژه پاکستان می‌توان ملاحظه نمود که منشأً اولیه تمامی آنها در تفکر اسلامی به هند بزرگ (قبل از تجزیه به هند. پاکستان و بنگلادش) برمی‌گردد:
==بنیاد گرایان افراطی==
==بنیاد گرایان افراطی==
اولین جریان مهم، بنیادگرایی افراطی است که از افکار و اندیشه‌های شاه ولی‌الله دهلوی (۱۷۶۲-۱۷۰۳) سرچشمه گرفته است.در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از علمای برجسته پیرو نهضت شاه ولی الله دهلوی به نام محمد قاسم نانوتوی در سال۱۸۶۷م مدرسه معروف «دیوبند» را در روستایی به همین نام در ایالت اتراپرادش هند بنیان‌گذاری کرد. این مدرسه به تدریج به یک مکتب فکری ویژه‌ای تبدیل گشت که تا امروز به افراد تحصیل کرده در آن‌جا و یا وابسته به این مکتب و طرز فکر، عنوان «دیوبندی» اطلاق می‌شود.
اولین جریان مهم، بنیادگرایی افراطی است که از افکار و اندیشه‌های شاه ولی‌الله دهلوی (۱۷۶۲-۱۷۰۳) سرچشمه گرفته است.در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از علمای برجسته پیرو نهضت شاه ولی الله دهلوی به نام محمد قاسم نانوتوی در سال۱۸۶۷م مدرسه معروف «دیوبند» را در روستایی به همین نام در ایالت اتراپرادش هند بنیان‌گذاری کرد. این مدرسه به تدریج به یک مکتب فکری ویژه‌ای تبدیل گشت که تا امروز به افراد تحصیل کرده در آن‌جا و یا وابسته به این مکتب و طرز فکر، عنوان «دیوبندی» اطلاق می‌شود.
خط ۱۹: خط ۱۹:
این جریانات مهم چهارگانه‌ از آغازتأسیس تا به حال، گفتمان آشتی‌ناپذیر در برابر هم در پیش گرفته و هر یک با استفاده از مفاهیم ارزشی و منابع تاریخی و نیز تفسیرهای خودگرایانه از سنت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فضای تنش آلودی را در حوزه فکری و اعتقادی و هم‌چنین در عرصه اجتماعی به وجودآورده‌اند.
این جریانات مهم چهارگانه‌ از آغازتأسیس تا به حال، گفتمان آشتی‌ناپذیر در برابر هم در پیش گرفته و هر یک با استفاده از مفاهیم ارزشی و منابع تاریخی و نیز تفسیرهای خودگرایانه از سنت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فضای تنش آلودی را در حوزه فکری و اعتقادی و هم‌چنین در عرصه اجتماعی به وجودآورده‌اند.
==جریانهای فکری قبل از سال 1947م==
==جریانهای فکری قبل از سال 1947م==
چهار جریان فکری اسلامی اکثریت عمده مسلمانان پاکستان را در برمی‌گیرند. با وجود این تقسیم‌بندی چهارگانه تقسیم‌بندی دیگری نیز وجود دارد که به مدارس دینی و علما و روحانیان مذهبی مربوط می‌شود. شهرت و رسمیت تقسیم‌بندی دوم در خصوص محافل حوزوی و مذهبی بسیار قابل توجه است. در تقسیم‌بندی اخیر اکثر مدارس و علمای دینی سنتی از لحاظ گرایش‌های کلامی و فقهی به دو گروه عمده و مهم تقسسیم می‌شوند: گروه «دیوبندی» و گروه «بریلوی». این دو گروه نماینده دو نوع تفکر کلامی و فقهی در چارچوب فقه حنفی هستند که هریک به تدریج دارای حزب سیاسی مستقلی نیز گردیدند. دیوبندی‌ها از نظر اعتقادی, شباهت کلی به وهابیت پیدا کرده‌اند. آن‌ها مانند وهابیت, در برابر سایر فرقه‌های اسلامی حساسیت زیادی نشان می‌دهند و تفسیر ویژه‌ای از توحید و شرک دارند؛ اما بریلوی‌ها نسبتاً انعطاف‌پذیرتر هستند و تا حدودی گرایش‌های صوفیانه دارند.
چهار جریان فکری اسلامی اکثریت عمده مسلمانان پاکستان را در برمی‌گیرند. با وجود این تقسیم‌بندی چهارگانه تقسیم‌بندی دیگری نیز وجود دارد که به مدارس دینی و علما و روحانیان مذهبی مربوط می‌شود. شهرت و رسمیت تقسیم‌بندی دوم در خصوص محافل حوزوی و مذهبی بسیار قابل توجه است. در تقسیم‌بندی اخیر اکثر مدارس و علمای دینی سنتی از لحاظ گرایش‌های کلامی و فقهی به دو گروه عمده و مهم تقسسیم می‌شوند: گروه «دیوبندی» و گروه «بریلوی». این دو گروه نماینده دو نوع تفکر کلامی و فقهی در چارچوب فقه حنفی هستند که هریک به تدریج دارای حزب سیاسی مستقلی نیز گردیدند. دیوبندی‌ها از نظر اعتقادی, شباهت کلی به وهابیت پیدا کرده‌اند. آنها مانند وهابیت, در برابر سایر فرقه‌های اسلامی حساسیت زیادی نشان می‌دهند و تفسیر ویژه‌ای از توحید و شرک دارند؛ اما بریلوی‌ها نسبتاً انعطاف‌پذیرتر هستند و تا حدودی گرایش‌های صوفیانه دارند.
===دیوبندیه===
===دیوبندیه===
مکتب دیوبندی در سال ۱۸۶۸ به وسیله محمدقاسم ناناتوی و رشیداحمد در منطقه دیوبند هند بنیانگذاری شد. هواداران این مکتب فکری, در سال ۱۹۱۹ در هند سازمان جماعت علمای هند را تأسیس کردند. در سال ۱۹۴۵ هم‌زمان با اوج‌گیری جنبش استقلال پاکستان عده‌ای از دیوبندی‌ها از جماعت علمای هند منشعب شدند.
مکتب دیوبندی در سال ۱۸۶۸ به وسیله محمدقاسم ناناتوی و رشیداحمد در منطقه دیوبند هند بنیانگذاری شد. هواداران این مکتب فکری, در سال ۱۹۱۹ در هند سازمان جماعت علمای هند را تأسیس کردند. در سال ۱۹۴۵ هم‌زمان با اوج‌گیری جنبش استقلال پاکستان عده‌ای از دیوبندی‌ها از جماعت علمای هند منشعب شدند.
خط ۲۶: خط ۲۶:
==جریانهای فکری بعد از سال 1947م==
==جریانهای فکری بعد از سال 1947م==
===جماعت اسلامی مودودی===
===جماعت اسلامی مودودی===
جماعت اسلامی به رهبری مودودی؛ یکی از جریان‌های فکری فعال در پاکستان و موثر در افغانستان است. تأثیر مودودی را در بسیاری از مواضع طلبان به صراحت می‌توان دید. آنان به عدم سازش با ارزش‌های غربی معتقدند و این که در عوض غرب باید به نظام ارزشی نهضت طالبان احترام بگنارد و خود را با آن تطبیق دهند. اتکای کلی به شریعت و این ادعای طالبان که حق دارد اسلام را از نو تفسیر کند و تفسیر آن‌ها صحیح‌ترین تفسیر است, نیز پژواک‌هایی از مودودی را در خود دارد.  
جماعت اسلامی به رهبری مودودی؛ یکی از جریان‌های فکری فعال در پاکستان و موثر در افغانستان است. تأثیر مودودی را در بسیاری از مواضع طلبان به صراحت می‌توان دید. آنان به عدم سازش با ارزش‌های غربی معتقدند و این که در عوض غرب باید به نظام ارزشی نهضت طالبان احترام بگنارد و خود را با آن تطبیق دهند. اتکای کلی به شریعت و این ادعای طالبان که حق دارد اسلام را از نو تفسیر کند و تفسیر آنها صحیح‌ترین تفسیر است, نیز پژواک‌هایی از مودودی را در خود دارد.  


در افغانستان وقتی نادرخان در نوامبر ۱۹۳۳ ترور شد و پسرش ظاهر به‌جایش نشست، روحانیان هم‌چنان قدرت را حفظ کردند. در سال ۱۹۴۴ یک مدرسه علوم دینی و شریعت دایر شد که در سال ۱۹۵۰ به صورت دانشکده الهیات در دانشگاه کابل درآمد. قبل از آن علما در دیوبند یا الازهر قاهره درس می‌خواندند. بسیاری از روحانیان آن زمان تحت تأثیر تفکر اسلام‌شناسی پاکستانی مودودی بودند که در سال ۱۹۴۱ حزب جماعت اسلامی را در هند تأسیس کرده بود. در سال ۱۹۴۷ نیز حزب جماعت اسلامی پاکستان تأسیس شد.
در افغانستان وقتی نادرخان در نوامبر ۱۹۳۳ ترور شد و پسرش ظاهر به‌جایش نشست، روحانیان هم‌چنان قدرت را حفظ کردند. در سال ۱۹۴۴ یک مدرسه علوم دینی و شریعت دایر شد که در سال ۱۹۵۰ به صورت دانشکده الهیات در دانشگاه کابل درآمد. قبل از آن علما در دیوبند یا الازهر قاهره درس می‌خواندند. بسیاری از روحانیان آن زمان تحت تأثیر تفکر اسلام‌شناسی پاکستانی مودودی بودند که در سال ۱۹۴۱ حزب جماعت اسلامی را در هند تأسیس کرده بود. در سال ۱۹۴۷ نیز حزب جماعت اسلامی پاکستان تأسیس شد.
خط ۷۵: خط ۷۵:
شکل‌گیری طالبان از نتایج جریان‌های شبه‌قاره به ویژه پاکستان است. پاکستان در یک زد و بند سیاسی اقتصادی و نظامی و با استفاده از بستر بحرانی در افغانستان, به کمک سرویس‌های جاسوسی امریکا و انگلیس و کمک مالی عربستان سعودی جنبش وابسته طالبان را با هدف ایجاد امنیت مسیر تجاری‌اش با آسیای میانه و خاتمه دادن به مسأله سیاسی پشتونستان به وجود آورد. از بیست سال پیش به این طرف که ژنرال ضیاءالحق دیکتاتور نظامی و بنیادگرای پاکستان تصمیم گرفت که پاکستان را به پشتیبان مجاهدین أففانی تبدیل کند تمامی مسائلی که در افغانستان می‌گذرد آهسته‌آهسته به مسائل داخلی پاکستان تبدیل شد.
شکل‌گیری طالبان از نتایج جریان‌های شبه‌قاره به ویژه پاکستان است. پاکستان در یک زد و بند سیاسی اقتصادی و نظامی و با استفاده از بستر بحرانی در افغانستان, به کمک سرویس‌های جاسوسی امریکا و انگلیس و کمک مالی عربستان سعودی جنبش وابسته طالبان را با هدف ایجاد امنیت مسیر تجاری‌اش با آسیای میانه و خاتمه دادن به مسأله سیاسی پشتونستان به وجود آورد. از بیست سال پیش به این طرف که ژنرال ضیاءالحق دیکتاتور نظامی و بنیادگرای پاکستان تصمیم گرفت که پاکستان را به پشتیبان مجاهدین أففانی تبدیل کند تمامی مسائلی که در افغانستان می‌گذرد آهسته‌آهسته به مسائل داخلی پاکستان تبدیل شد.


درباره ماهیت این دست‌پرورده پاکستان گروهی آنان را سربازان  پاکستان برای تأمین منافع آن کشور در اقغانستان, گروهی آنان را طالبان مدارس دینی پاکستان به منظور برپایی حکومت اسلامی و گروهی آن‌هارا مهره‌های امریکایی می‌خوانند اما آنچه از شواهد مستند تاریخی و روابط این گروه با دیگر کشورها می‌توان برداشت نمود این است که سران وگردانندگان اصلی این گروه روابط محکمی با پاکستان، انگلیس، عربستان سعودی و امریکا داشته‌اند.
درباره ماهیت این دست‌پرورده پاکستان گروهی آنان را سربازان  پاکستان برای تأمین منافع آن کشور در اقغانستان, گروهی آنان را طالبان مدارس دینی پاکستان به منظور برپایی حکومت اسلامی و گروهی آنهارا مهره‌های امریکایی می‌خوانند اما آنچه از شواهد مستند تاریخی و روابط این گروه با دیگر کشورها می‌توان برداشت نمود این است که سران وگردانندگان اصلی این گروه روابط محکمی با پاکستان، انگلیس، عربستان سعودی و امریکا داشته‌اند.


بسیاری از طالبان شناسنامه پاکستانی دارند. در حالی که همه طالبان به زبان مادری خود یعنی پشتو صحبت می‌کننده زبان دوم آن‌ها نیز فارسی (زبان مشترک افغان‌ها) نیست. بلکه زبان اردوی پاکستانی است. هزاران نفر از آن‌ها در انتخابات سال ۱۹۹۷ دربلوچستان, به حزب پاکستانی مورد علاقه خود یعنی جمعیت علمای اسلام رأی دادند.
بسیاری از طالبان شناسنامه پاکستانی دارند. در حالی که همه طالبان به زبان مادری خود یعنی پشتو صحبت می‌کننده زبان دوم آنها نیز فارسی (زبان مشترک افغان‌ها) نیست. بلکه زبان اردوی پاکستانی است. هزاران نفر از آنها در انتخابات سال ۱۹۹۷ دربلوچستان, به حزب پاکستانی مورد علاقه خود یعنی جمعیت علمای اسلام رأی دادند.
===دیوبندیه و طالبان===
===دیوبندیه و طالبان===
تفکر دینی طالبان در حقیقت همان تفکر دیوبندی است که نسخه بدل «وهابی‌گری» در شبه‌قاره هند به شمار می‌رود. پایگاه ایدئولوژیک طالبان عبارت از شکل افراطی بینش «دیوبندی» بود که احزاب اسلامی پاکستان در اردوگاه‌های مهاجرین افغان در پاکستان تبلیغ می‌کردند. فرقه دیوبندی در هند بریتانیا برای مبارزه با حاکمیت غیر مسلمان‌ها و جامعه اسلامی و اتحاد آنان سر برآورد.  
تفکر دینی طالبان در حقیقت همان تفکر دیوبندی است که نسخه بدل «وهابی‌گری» در شبه‌قاره هند به شمار می‌رود. پایگاه ایدئولوژیک طالبان عبارت از شکل افراطی بینش «دیوبندی» بود که احزاب اسلامی پاکستان در اردوگاه‌های مهاجرین افغان در پاکستان تبلیغ می‌کردند. فرقه دیوبندی در هند بریتانیا برای مبارزه با حاکمیت غیر مسلمان‌ها و جامعه اسلامی و اتحاد آنان سر برآورد.  




مدارس دیوبندی در پاکستان, جنبش مذهبی موسوم به «جمعیت‌العلماء اسلام» را به راه انداختند. در سال ۱۹۶۲ مولانا غلام غوث حضروی جمعیت‌العلماء را به حزب سیاسی تبدیل کرد. مبارزات جمعیت‌العلماء و کشمکش خونین آن با «جماعت اسلامی», بزرگ‌ترین اختلاف احزاب اسلامی پاکستان بود. رژیم نظامی ضیاءالحق به همه مدار فرقه‌های مذهبی کمک مالی می‌کرد. در سال ۱۹۷۱ تنها نهصد مدرسه دینی در پاکستان وجود داشت اما در پایان دوره ضیاءالحق در سال ۱۹۸۸ حدود هشت هزار مدرسه رسمی دینی و ۲۵۰۰۰ مدرسه (حوزه علمیه) ثبت نشده فسال بودند که در آن‌ها بیش از نیم میلیون طلبه تحصیل می‌کردند.
مدارس دیوبندی در پاکستان, جنبش مذهبی موسوم به «جمعیت‌العلماء اسلام» را به راه انداختند. در سال ۱۹۶۲ مولانا غلام غوث حضروی جمعیت‌العلماء را به حزب سیاسی تبدیل کرد. مبارزات جمعیت‌العلماء و کشمکش خونین آن با «جماعت اسلامی», بزرگ‌ترین اختلاف احزاب اسلامی پاکستان بود. رژیم نظامی ضیاءالحق به همه مدار فرقه‌های مذهبی کمک مالی می‌کرد. در سال ۱۹۷۱ تنها نهصد مدرسه دینی در پاکستان وجود داشت اما در پایان دوره ضیاءالحق در سال ۱۹۸۸ حدود هشت هزار مدرسه رسمی دینی و ۲۵۰۰۰ مدرسه (حوزه علمیه) ثبت نشده فسال بودند که در آنها بیش از نیم میلیون طلبه تحصیل می‌کردند.


مهم‌ترین شاخه دیوبندیسم یا جمعیت‌العلماء توسط «سمیع‌الحق» رهبری می‌شد که رهبر سیاسی و مذهبی، عضو «مجمع ملی» و سناتور بود که مدرسه‌اش مهم‌ترین مرکز آموزش رهبران طالبان شد. دست کم هشت وزیر کابینه طالبان و بیش از بیست والی(استاندار), فرمانده نظامی، قاضی و مقام‌های ارشد طالبان در زمره فارغ‌التحصیلان «دارالعلوم حقانیه» سمیع الحق بودند. یونس خالص و محمدنبی محمدی محصل همان مدرسه به شمار می‌آمدند.
مهم‌ترین شاخه دیوبندیسم یا جمعیت‌العلماء توسط «سمیع‌الحق» رهبری می‌شد که رهبر سیاسی و مذهبی، عضو «مجمع ملی» و سناتور بود که مدرسه‌اش مهم‌ترین مرکز آموزش رهبران طالبان شد. دست کم هشت وزیر کابینه طالبان و بیش از بیست والی(استاندار), فرمانده نظامی، قاضی و مقام‌های ارشد طالبان در زمره فارغ‌التحصیلان «دارالعلوم حقانیه» سمیع الحق بودند. یونس خالص و محمدنبی محمدی محصل همان مدرسه به شمار می‌آمدند.