الأزهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'بنیان گذار' به 'بنیان‌گذار')
جز (جایگزینی متن - ' گیری' به '‌گیری')
خط ۳۶: خط ۳۶:
آن گاه که نوبت به حکومت الحاکم بامرالله رسید، وی مسجدی جدید ساخت که به نام او «جامع الحاکمی» شهرت یافت. او سنت ایراد خطبه و اقاطمه ی نماز جمعه را که به جامع الازهر اختصاص داشت، برهم زد و در جوامع دیگر نیز نماز جمعه را برپا می‌کرد. با این همه نوسازی ها، اهدای هدایای ارزنده از جمله کتاب‌های نفیس به کتابخانه نو بنیاد الازهر و بسیاری از کتاب‌های کاخ خلافت به این کتابخانه و تعیین موقوفات، از توجه خاص الحاکم به این جامع نشان داشت.<br>
آن گاه که نوبت به حکومت الحاکم بامرالله رسید، وی مسجدی جدید ساخت که به نام او «جامع الحاکمی» شهرت یافت. او سنت ایراد خطبه و اقاطمه ی نماز جمعه را که به جامع الازهر اختصاص داشت، برهم زد و در جوامع دیگر نیز نماز جمعه را برپا می‌کرد. با این همه نوسازی ها، اهدای هدایای ارزنده از جمله کتاب‌های نفیس به کتابخانه نو بنیاد الازهر و بسیاری از کتاب‌های کاخ خلافت به این کتابخانه و تعیین موقوفات، از توجه خاص الحاکم به این جامع نشان داشت.<br>
اگر بخواهیم مهم‌ترین فعالیت‌های جامع الازهر را در دوره فاطمیان بشماریم بایستی به این موارد اشاره کنیم: ایراد خطبه به نام خلیفگان فاطمی، افزودن عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان، برپا داشتن سوگواری عاشورای حسینی، برپایی مجلس «الحکمه» در حضور خلیفه و وزیران و دانشمندان برای مجالس درس؛ چراغانی و قرآن خوانی چهار شب اول و نیمه رجب، اول و نیمه ی شعبان که گاه خلیفه و خاندانش نیز در آن شرکت داشتند و به ویژه آموزه های اسماعیلی در کنار علوم و فنون رایج آن عصر.<br>
اگر بخواهیم مهم‌ترین فعالیت‌های جامع الازهر را در دوره فاطمیان بشماریم بایستی به این موارد اشاره کنیم: ایراد خطبه به نام خلیفگان فاطمی، افزودن عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان، برپا داشتن سوگواری عاشورای حسینی، برپایی مجلس «الحکمه» در حضور خلیفه و وزیران و دانشمندان برای مجالس درس؛ چراغانی و قرآن خوانی چهار شب اول و نیمه رجب، اول و نیمه ی شعبان که گاه خلیفه و خاندانش نیز در آن شرکت داشتند و به ویژه آموزه های اسماعیلی در کنار علوم و فنون رایج آن عصر.<br>
آنچه گذشت بخشی از تحولات و آثار الازهر در دوران شکوه و اعتلای آن است اما وضع بدین منوال نماند. حتی در دوره ی حکومت فاطمیان اتفاقاتی رخ داد که عظمت الازهر را تحت شعاع خویش قرار داد. یکی از این اتفاقات تاسیس دارالعلم یا دارالحکمه، دومین نهاد آموزشی فاطمی بود که در سال 395 ق، به فرمان الحاکم در قاهره بنیاد یافت و تا اندازه ای از اهمیت الازهر کاست. این امر خود از دو طریق به وقوع پیوست؛ نخست آنکه با تاسیس دارالعلم بسیاری از پیشوایان علمی و مذهبی از جامع الازهر کناره گیری کردند و به دارالعلم الحاکم پیوستند. دیگر آنکه به جهت تسامحی که الحاکم در آغاز فعالیت دارالعلم نسبت به مذاهب اهل سنت از خود نشان داد و دعوت او از مدرسان سنی و نیز گروهی از دانشمندان علوم نجوم، پزشکی و ادب، سبب شد تا به تدریج روند آموزش ها از انحصار دانش های مذهبی فاطمی بیرون شود. در این اوضاع چنانچه ملاحظه می‌شود عرصه برای ورود به علوم جدید فراخ تر و شرایط برای آغاز تعلیمات سنی گسترده تر گردید و این تحول مهمی در آموزش های دوران فاطمی محسوب می‌شود. اما این امر چندان نپایید. از یک سو الحاکم به دستگیری مدرسان سنی مذهب و قتل و حبس آنان فرمان داد و از آن پس آموزش ها به همان شیوه ی مذهبی اسماعیلیان ادامه یافت. و از سوی دیگر با استقرار حکومت ایوبیان (567 ق) و حاکم شدن و رسمیت یافتن مدارس ایوبی بر اوضاع و احوال جدید، این دارالعم اسباب و موجبات برتری خود را از دست داد.<br>
آنچه گذشت بخشی از تحولات و آثار الازهر در دوران شکوه و اعتلای آن است اما وضع بدین منوال نماند. حتی در دوره ی حکومت فاطمیان اتفاقاتی رخ داد که عظمت الازهر را تحت شعاع خویش قرار داد. یکی از این اتفاقات تاسیس دارالعلم یا دارالحکمه، دومین نهاد آموزشی فاطمی بود که در سال 395 ق، به فرمان الحاکم در قاهره بنیاد یافت و تا اندازه ای از اهمیت الازهر کاست. این امر خود از دو طریق به وقوع پیوست؛ نخست آنکه با تاسیس دارالعلم بسیاری از پیشوایان علمی و مذهبی از جامع الازهر کناره‌گیری کردند و به دارالعلم الحاکم پیوستند. دیگر آنکه به جهت تسامحی که الحاکم در آغاز فعالیت دارالعلم نسبت به مذاهب اهل سنت از خود نشان داد و دعوت او از مدرسان سنی و نیز گروهی از دانشمندان علوم نجوم، پزشکی و ادب، سبب شد تا به تدریج روند آموزش ها از انحصار دانش های مذهبی فاطمی بیرون شود. در این اوضاع چنانچه ملاحظه می‌شود عرصه برای ورود به علوم جدید فراخ تر و شرایط برای آغاز تعلیمات سنی گسترده تر گردید و این تحول مهمی در آموزش های دوران فاطمی محسوب می‌شود. اما این امر چندان نپایید. از یک سو الحاکم به دستگیری مدرسان سنی مذهب و قتل و حبس آنان فرمان داد و از آن پس آموزش ها به همان شیوه ی مذهبی اسماعیلیان ادامه یافت. و از سوی دیگر با استقرار حکومت ایوبیان (567 ق) و حاکم شدن و رسمیت یافتن مدارس ایوبی بر اوضاع و احوال جدید، این دارالعم اسباب و موجبات برتری خود را از دست داد.<br>
از عوامل دیگری که باعث رکود دانشگاه الازهر گردید، انقراض سلسله ی شیعی آل بویه در ایران و عراق و چیرگی سلجوقیان پشتیبان خلافت عباسی بود که در سستی بنیان دولت فاطمیان و روند علمی ـ آموزشی الازهر تاثیرات شگرفی داشت.<br>
از عوامل دیگری که باعث رکود دانشگاه الازهر گردید، انقراض سلسله ی شیعی آل بویه در ایران و عراق و چیرگی سلجوقیان پشتیبان خلافت عباسی بود که در سستی بنیان دولت فاطمیان و روند علمی ـ آموزشی الازهر تاثیرات شگرفی داشت.<br>
این افت و خیزها در عصر ایوبیان و عثمانی با شدت و حدت بیشتری ادامه یافت. به عنوان مثال در دوران عثمانی گاهی الازهر در اوج قدرت و گاه در نهایت سستی و رکود بوده است.<br>
این افت و خیزها در عصر ایوبیان و عثمانی با شدت و حدت بیشتری ادامه یافت. به عنوان مثال در دوران عثمانی گاهی الازهر در اوج قدرت و گاه در نهایت سستی و رکود بوده است.<br>
خط ۵۶: خط ۵۶:
در این دوره رئیس الازهر بر تمامی امور این جامع اشراف داشته و هر یک از واحدهای مسکونی الازهر را شیخی اداره می‌کرده است. شیخ الازهر در این هنگام چنان اعتباری داشت که افزون بر سرپرستی همه ی نهادهای آموزشی مصر، از مشاوران مورد اعتماد دولت در مسائل مهم این بخش از قلمرو عثمانی بود. چنین اعتباری باعث شده بود که در مبارزات ضد استعماری نیز برخی از [[مشایخ الازهر]] نقش فعال و بی بدیلی از خویش ایفا نمایند. وظیفه ی مهمی که انجام آن جز با اتکا بر چنین پشتوانه ای امکان نداشت.<br>
در این دوره رئیس الازهر بر تمامی امور این جامع اشراف داشته و هر یک از واحدهای مسکونی الازهر را شیخی اداره می‌کرده است. شیخ الازهر در این هنگام چنان اعتباری داشت که افزون بر سرپرستی همه ی نهادهای آموزشی مصر، از مشاوران مورد اعتماد دولت در مسائل مهم این بخش از قلمرو عثمانی بود. چنین اعتباری باعث شده بود که در مبارزات ضد استعماری نیز برخی از [[مشایخ الازهر]] نقش فعال و بی بدیلی از خویش ایفا نمایند. وظیفه ی مهمی که انجام آن جز با اتکا بر چنین پشتوانه ای امکان نداشت.<br>
از میان [[مشایخ الازهر]] دو تن به روشنی درخشیدند یکی مشایخ محمد مصطفی مراغی که اصلاحات واقعی و دامنه دار الازهر را به او نسبت می‌دهند و دیگری شیخ محمد شلتوت که از پیشگامان تقریب مذاهب به شمار می‌رود.<br>
از میان [[مشایخ الازهر]] دو تن به روشنی درخشیدند یکی مشایخ محمد مصطفی مراغی که اصلاحات واقعی و دامنه دار الازهر را به او نسبت می‌دهند و دیگری شیخ محمد شلتوت که از پیشگامان تقریب مذاهب به شمار می‌رود.<br>
شیخ مصطفی مراغی دوبار به ریاست این جامع برگزیده شد.در دوره ی اول که از سال 1928 م تا 1930 م بود، شیخ مصطفی به تنظیم برنامه ای جامع در سطح گسترده و به شکلی که با نیازمندیهای جامعه ی مصر نزدیک تر بود، همت گماشت و متضمن اصلاحات بسیار و تغییرات دامنه داری بود که تمامی مسائل الازهر اعم از استادان، افراد مقیم دانشگاه و مسائل علمی ـ آموزشی و حقوق و مستمری و جنبه های دیگر را شامل می شد. این اقدام اصلاحی هم زمان با سلطنت فواد اول صورت گرفت ولی مقاومت و کارشکنی ارتجاعیون منجر به کناره گیری شیخ مراغی گردید و به جای وی شیخ محمد احمدی ظواهری منصوب شد که در بست خود را تسلیم آرای سیاسی و حکومت سرکش صدقی پاشا کرده بود. ولی این مسئله چندان نپایید و همزمان با قیام مردم علیه استبداد صدقی پاشا، دانشجویان الازهر نیز علیه ظواهری شورش کرده و وی را مجبور به کناره گیری کردند و بار دیگر مراغی به ریاست رسید. در این دوره افتخار وی ایجاد کوی دانشگاه الازهر بود که تمام مراکز مختلف علمی و نیز خوابگاه ها و اقامت گاه دانشجویان و کتاب خانه ی الازهر را شامل می شد. بنای این شهرک به بهترین وجه نهاده شد و مقدار زیادی از آن تاکنون ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است. مراغی پس از انجام این اقدامات ارزنده سرانجام در رمضان 1364 ق، در گذشت.<br>
شیخ مصطفی مراغی دوبار به ریاست این جامع برگزیده شد.در دوره ی اول که از سال 1928 م تا 1930 م بود، شیخ مصطفی به تنظیم برنامه ای جامع در سطح گسترده و به شکلی که با نیازمندیهای جامعه ی مصر نزدیک تر بود، همت گماشت و متضمن اصلاحات بسیار و تغییرات دامنه داری بود که تمامی مسائل الازهر اعم از استادان، افراد مقیم دانشگاه و مسائل علمی ـ آموزشی و حقوق و مستمری و جنبه های دیگر را شامل می شد. این اقدام اصلاحی هم زمان با سلطنت فواد اول صورت گرفت ولی مقاومت و کارشکنی ارتجاعیون منجر به کناره‌گیری شیخ مراغی گردید و به جای وی شیخ محمد احمدی ظواهری منصوب شد که در بست خود را تسلیم آرای سیاسی و حکومت سرکش صدقی پاشا کرده بود. ولی این مسئله چندان نپایید و همزمان با قیام مردم علیه استبداد صدقی پاشا، دانشجویان الازهر نیز علیه ظواهری شورش کرده و وی را مجبور به کناره‌گیری کردند و بار دیگر مراغی به ریاست رسید. در این دوره افتخار وی ایجاد کوی دانشگاه الازهر بود که تمام مراکز مختلف علمی و نیز خوابگاه ها و اقامت گاه دانشجویان و کتاب خانه ی الازهر را شامل می شد. بنای این شهرک به بهترین وجه نهاده شد و مقدار زیادی از آن تاکنون ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است. مراغی پس از انجام این اقدامات ارزنده سرانجام در رمضان 1364 ق، در گذشت.<br>
از دیگر [[مشایخ الازهر|رؤسای الازهر]] که شخصیتی بارزتر از دیگران داشت، شیخ محمود شلتوت بود. وی که از همین دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و تالیفات بسیاری در زمینه های مختلف علمی از خود بر جای نهاد، بر آن شد تا روحیه روشنگری و اجتهاد را در این دانشگاه برانگیزد.<br>
از دیگر [[مشایخ الازهر|رؤسای الازهر]] که شخصیتی بارزتر از دیگران داشت، شیخ محمود شلتوت بود. وی که از همین دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و تالیفات بسیاری در زمینه های مختلف علمی از خود بر جای نهاد، بر آن شد تا روحیه روشنگری و اجتهاد را در این دانشگاه برانگیزد.<br>
از جمله اقدامات ارزنده او تاسیس کرسی فقه شیعه جعفری بود که پس از تاسیس دو کرسی فقه حنفی و شافعی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در سال 1335 ش، به عنوان عمل متقابل صورت گرفت.<br>
از جمله اقدامات ارزنده او تاسیس کرسی فقه شیعه جعفری بود که پس از تاسیس دو کرسی فقه حنفی و شافعی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در سال 1335 ش، به عنوان عمل متقابل صورت گرفت.<br>