علی احمد باکثیر‌ شاعری که در راستای تحقق وحدت تمام مسلمانان در حل مسئله فلسطین تلاش کرد (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


=زندگي‌نامۀ باکثير=
=زندگي‌نامۀ باکثير=
علی احمد باکثير فـرزند شيخ احمد بن محمد، در 15 ذی‌الحجه 1328ق ـ 21دسامبر 1910 م ـ به دور از جهان عربی در شهر سورابايای اندونزی، در خانواده‌ای عربی چشم به جهان گشود.<ref>زرکلی، 1966م ، ج4 ، ص264.</ref> <br>
علی احمد باکثير فـرزند شيخ احمد بن محمد، در 15 ذی‌الحجه 1328ق ـ 21دسامبر 1910 م ـ به دور از جهان عربی در شهر سورابايای [[اندونزی]]، در خانواده‌ای عربی چشم به جهان گشود.<ref>زرکلی، 1966م ، ج4 ، ص264.</ref> <br>
پدر باکثير از تاجران حضرموت و مادرش از خاندان باباسط، يا بابابسيط، يكى از خاندان‌هاى حضرموت بوده، که به همراه بسياری از حضرميان برای تجارت به اندونزی مهاجرت نموده و در آن ديار سكنى گزيده بودند. <ref>سومحی، 2007م، ص19.</ref> <br>
پدر باکثير از تاجران حضرموت و مادرش از خاندان باباسط، يا بابابسيط، يكى از خاندان‌هاى حضرموت بوده، که به همراه بسياری از حضرميان برای تجارت به اندونزی مهاجرت نموده و در آن ديار سكنى گزيده بودند. <ref>سومحی، 2007م، ص19.</ref> <br>
خانوادۀ باکثير از تبار قبيلۀ کنده، يکی از بزرگ‌ترين و اصيل‌ترين خاندان‌های حضرموت، از دير باز به فصاحت و بلاغت، فضل و دانشوری شهرت داشته و این قبیله عرصۀ ظهـور شاعران و دانشمندان بسياری بوده است؛ چنان که می‌توان از ميان چهره‌های برجستۀ آن در زمان جاهليت به «امروالقيس کندی» و در دوران اسلام به «ابن‌خلدون» (732ـ808ق) و «يعقوب کندى» (185ـ256)  اشاره نمود. <br>
خانوادۀ باکثير از تبار قبيلۀ کنده، يکی از بزرگ‌ترين و اصيل‌ترين خاندان‌های حضرموت، از دير باز به فصاحت و بلاغت، فضل و دانشوری شهرت داشته و این قبیله عرصۀ ظهـور شاعران و دانشمندان بسياری بوده است؛ چنان که می‌توان از ميان چهره‌های برجستۀ آن در زمان جاهليت به «امروالقيس کندی» و در دوران اسلام به «[[ابن‌خلدون]]» (732ـ808ق) و «يعقوب کندى» (185ـ256)  اشاره نمود. <br>
باکثير در نخستين اشعار خود همواره به اين نسب افتخار نموده و با غرور و سربلندی از آن ياد می‌کرد: <br>
باکثير در نخستين اشعار خود همواره به اين نسب افتخار نموده و با غرور و سربلندی از آن ياد می‌کرد: <br>
مِـنْ    آلِ      أَبـِي    كَـثيـر مِنْ ثُلالاتِ أقيالٍ لَهُـمْ مَجدُ  قُدّامٌ
مِـنْ    آلِ      أَبـِي    كَـثيـر مِنْ ثُلالاتِ أقيالٍ لَهُـمْ مَجدُ  قُدّامٌ
خط ۵۳: خط ۵۳:
# آنها در زمان جاهليت، پادشاهان و در زمان اسلام مشاهير برجسته‌ای بوده‌اند.   
# آنها در زمان جاهليت، پادشاهان و در زمان اسلام مشاهير برجسته‌ای بوده‌اند.   
# و ابن‌خلدون دانشمند که در شرق و غرب از احترام فراوان برخوردار است برای تو کافی است.   
# و ابن‌خلدون دانشمند که در شرق و غرب از احترام فراوان برخوردار است برای تو کافی است.   
# درمورد يعقوب کندی سؤال نما، که تاريخ عظيم و باشکوه تو را آگاه می‌سازد. <br>
# درمورد [[يعقوب کندی]] سؤال نما، که تاريخ عظيم و باشکوه تو را آگاه می‌سازد. <br>
دوران کودکی باكثير در زادگاهش اندونزی، سپری شد. در مورد اين مرحله از زندگی وى اطلاعات زیادی وجود ندارد. هنگامی که به سن هشت سالگی رسيد، از سوی پدر به وطن اصلی خود «حضرموت» فرستاده شد تا زير نظر عموی خويش و بر اساس آداب و سنن پدرانش، رشد و نمو يابد، زيرا حضارمه‌اى كه در سرزمين غربت زندگى مى‌كردند بر اساس رسم و عادتى ديرينه فرزندان خود را به سرزمين پدرى و اجدادي‌شان مى‌فرستادند تا به اين وسيله، زبان عربی را از منابع اصلی آن فـرا گرفته و به اخلاق باديه آراسته گردند. <br>
دوران کودکی باكثير در زادگاهش اندونزی، سپری شد. در مورد اين مرحله از زندگی وى اطلاعات زیادی وجود ندارد. هنگامی که به سن هشت سالگی رسيد، از سوی پدر به وطن اصلی خود «حضرموت» فرستاده شد تا زير نظر عموی خويش و بر اساس آداب و سنن پدرانش، رشد و نمو يابد، زيرا حضارمه‌اى كه در سرزمين غربت زندگى مى‌كردند بر اساس رسم و عادتى ديرينه فرزندان خود را به سرزمين پدرى و اجدادي‌شان مى‌فرستادند تا به اين وسيله، زبان عربی را از منابع اصلی آن فـرا گرفته و به اخلاق باديه آراسته گردند. <br>
باكثير در شهر سيئون، مرکز استقرار خاندان باکثير، تحصيلات ابتدايی خود را از مکتب‌خانه و مدرسۀ دينی آغاز نموده و به فـراگيری علوم اسلامی، ادبی و اصول زبان عربی پرداخت. او در کنار آموختن دروس دينی به مطالعۀ کتاب‌های ادبی نيز علاقمند گشت و ديوان بسياری از شاعران گذشته و معاصر از جمله امروالقيس، متنبی و شوقی را مطالعه نمود. آشنايی با اين آثار در تکوين شخصيت ادبی وی نقش بسزايی داشت و سبب شکوفايی استعداد ادبی وی شد؛ چنان‌كه از سن سيزده سالگی سرودن شعر را آغاز نمود. <br>
باكثير در شهر سيئون، مرکز استقرار خاندان باکثير، تحصيلات ابتدايی خود را از مکتب‌خانه و مدرسۀ دينی آغاز نموده و به فـراگيری علوم اسلامی، ادبی و اصول زبان عربی پرداخت. او در کنار آموختن دروس دينی به مطالعۀ کتاب‌های ادبی نيز علاقمند گشت و ديوان بسياری از شاعران گذشته و معاصر از جمله امروالقيس، متنبی و شوقی را مطالعه نمود. آشنايی با اين آثار در تکوين شخصيت ادبی وی نقش بسزايی داشت و سبب شکوفايی استعداد ادبی وی شد؛ چنان‌كه از سن سيزده سالگی سرودن شعر را آغاز نمود. <br>
باکثير، اين دوره از زندگى ادبی خود را چنين توصيف مى‌كند: <br>
باکثير، اين دوره از زندگى ادبی خود را چنين توصيف مى‌كند: <br>
«اولين مرحله از زندگى ادبی من در حضرموت شكل گرفت؛ هنگامى‌که از سن سيزده سالگی شروع به سرودن شعر نموده و نهايت تلاش خود را برای مهارت يافتن در شعر به کار بردم. پس ديوان شاعری از قديمى‌ها يا معاصران به دستم نمى‌رسيد، مگر آن‌که با حرص و ولع آن را مطالعه مى‌کردم و الگوی من در ميان گذشتگان ابو‌طيب متنبی، و از ميان متأخران احمد ‌شوقی بود». <ref>باکثير، بى‌تا، ص4.</ref> <br>
«اولين مرحله از زندگى ادبی من در حضرموت شكل گرفت؛ هنگامى‌که از سن سيزده سالگی شروع به سرودن شعر نموده و نهايت تلاش خود را برای مهارت يافتن در شعر به کار بردم. پس ديوان شاعری از قديمى‌ها يا معاصران به دستم نمى‌رسيد، مگر آن‌که با حرص و ولع آن را مطالعه مى‌کردم و الگوی من در ميان گذشتگان [[ابو‌طيب متنبی]]، و از ميان متأخران [[احمد ‌شوقی]] بود». <ref>باکثير، بى‌تا، ص4.</ref> <br>
در اين هنگام به دليل فقـر و بي‌سوادی ساكنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط به‌ويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمى‌شد. باکثير که از نزديک شاهد اين اوضاع بود، از طريق موعظه و ارشاد درصدد اصلاح اين امور برآمد، اما با مخالفت بزرگان قوم و بى‌توجهى هموطنانش روبه‌رو شد، از اين رو عازم اندونزی گشت. <br>
در اين هنگام به دليل فقـر و بي‌سوادی ساكنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط به‌ويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمى‌شد. باکثير که از نزديک شاهد اين اوضاع بود، از طريق موعظه و ارشاد درصدد اصلاح اين امور برآمد، اما با مخالفت بزرگان قوم و بى‌توجهى هموطنانش روبه‌رو شد، از اين رو عازم اندونزی گشت. <br>
در اين دوره، با شرکت در انجمن‌هاى ادبى حضرمى‌هاى ساكن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و هم‌دلی فرا خواند. <br>
در اين دوره، با شرکت در انجمن‌هاى ادبى حضرمى‌هاى ساكن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و هم‌دلی فرا خواند. <br>