روند تقریب مذاهب اسلامى در سرزمين شام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب 2.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب ]]
[[پرونده:فصلنامه اندیشه تقریب 2.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:right" |+ |
!فصلنامه
!فصلنامه
خط ۳۰: خط ۳۰:
نوشته حاضر داراى سه بخش است:  
نوشته حاضر داراى سه بخش است:  


*'''بخش اول''' به گزارشى از روند تقريب در سرزمين شام (سوريه، اردن، فلسطين و لبنان) و ايران پرداخته و بر تجزيه ناپذيرى دين اسلام و وحدت تأکيد شده است. آثار تفرقه گرايى، منشأ آن و جو غالب بر محيط‌هاى اسلامى در پنجاه سال گذشته، هم چنين بيان نکات و نمونه‌هايى از آگاهى مردم [[سوريه]] و [[ايران]] و ديدگاه عميق آنها نسبت به حفظ وحدت ملى از بحث‌هاى ديگر اين بخش است.
* '''بخش اول''' به گزارشى از روند تقريب در سرزمين شام (سوريه، اردن، فلسطين و لبنان) و ايران پرداخته و بر تجزيه ناپذيرى دين اسلام و وحدت تأکيد شده است. آثار تفرقه گرايى، منشأ آن و جو غالب بر محيط‌هاى اسلامى در پنجاه سال گذشته، هم چنين بيان نکات و نمونه‌هايى از آگاهى مردم [[سوريه]] و [[ايران]] و ديدگاه عميق آنها نسبت به حفظ وحدت ملى از بحث‌هاى ديگر اين بخش است.
*'''بخش دوم''' به بيان مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام اختصاص دارد. برخى از اين نمودها عبارت‌اند از:
* '''بخش دوم''' به بيان مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام اختصاص دارد. برخى از اين نمودها عبارت‌اند از:


#دوستى و محبت متقابل؛
# دوستى و محبت متقابل؛
#فعال‌سازى همکارى خوب ميان علماى سنى و شيعه؛
# فعال‌سازى همکارى خوب ميان علماى سنى و شيعه؛
#منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هاى متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر؛
# منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هاى متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر؛
#مجاز نبودن پخش مطالبى که به مسائل اختلافى دامن مى‌زند؛
# مجاز نبودن پخش مطالبى که به مسائل اختلافى دامن مى‌زند؛
#محکوم کردن هرگونه برچسب تکفير و گمراهى به پيروان مذاهب مختلف؛
# محکوم کردن هرگونه برچسب تکفير و گمراهى به پيروان مذاهب مختلف؛
#تشويق مطالعه‌هاى مقايسه‌اى فقهى و عقيدتى؛
# تشويق مطالعه‌هاى مقايسه‌اى فقهى و عقيدتى؛
#فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى بين علماى سنى يا شيعى؛
# فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى بين علماى سنى يا شيعى؛
#واگذارى محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بيت در بين مسلمانان چه شيعه چه سنى.
# واگذارى محاسبه از بندگان به خداوند، و وجود محبت نسبت به اهل بيت در بين مسلمانان چه شيعه چه سنى.


*'''بخش سوم''' ملاحظاتى در مورد استراتژى تقريب مذاهب اسلامى بيان و بر مواردى بدين شرح توصيه شده است:
* '''بخش سوم''' ملاحظاتى در مورد استراتژى تقريب مذاهب اسلامى بيان و بر مواردى بدين شرح توصيه شده است:


#کوشش در راستاى تعميم فرهنگ گفت‌وگو؛
# کوشش در راستاى تعميم فرهنگ گفت‌وگو؛
#لزوم داشتن مواضع علمى و مراکز و شعبى در سرزمين‌هاى اسلامى براى تقريب؛
# لزوم داشتن مواضع علمى و مراکز و شعبى در سرزمين‌هاى اسلامى براى تقريب؛
#گسترش دامنه انتشار و پخش مجله تقريب مذاهب ([[التقريب]])؛
# گسترش دامنه انتشار و پخش مجله تقريب مذاهب ([[التقريب]])؛
#لزوم اولويت دادن به عوامل تحقق وحدت امت اسلامى و به کار گرفتن تمام امکانات و توان امت براى دفع تجاوز دشمنان؛
# لزوم اولويت دادن به عوامل تحقق وحدت امت اسلامى و به کار گرفتن تمام امکانات و توان امت براى دفع تجاوز دشمنان؛
#و وجوب صدور اعلاميه‌اى مبنى بر ممنوعيت هرگونه فعاليت تبليغى مذهبى.<br>
# و وجوب صدور اعلاميه‌اى مبنى بر ممنوعيت هرگونه فعاليت تبليغى مذهبى.<br>


در پايان با تمسک به آيه (ان هذا امتکم امه واحده...) خواسته شده است که شعار اساسى و خدشه ناپذير انديشه تقريب، عمل به مضمون اين آيه باشد.<br>
در پايان با تمسک به آيه (ان هذا امتکم امه واحده...) خواسته شده است که شعار اساسى و خدشه ناپذير انديشه تقريب، عمل به مضمون اين آيه باشد.<br>
خط ۵۵: خط ۵۵:


سپاس خداوندى را که امت اسلامى را در اصول، فعاليت‌ها و خاستگاه‌هاى فکرى وحدت بخشيد و سلام و درود بر پيامبر امين ما، محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) که اين وحدت را سامانى محکم و جاودانه داد و سلام و درود بر خاندان و يارانى که به مکتب وحى الهى و رسالت انبيا وفادارترين مردمان اند. خداوند همه آنان را بيامرزد.<br>
سپاس خداوندى را که امت اسلامى را در اصول، فعاليت‌ها و خاستگاه‌هاى فکرى وحدت بخشيد و سلام و درود بر پيامبر امين ما، محمد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) که اين وحدت را سامانى محکم و جاودانه داد و سلام و درود بر خاندان و يارانى که به مکتب وحى الهى و رسالت انبيا وفادارترين مردمان اند. خداوند همه آنان را بيامرزد.<br>


=گزارشى از روند تقريب=
=گزارشى از روند تقريب=
اين گزارش فشرده‌اى از روند تقريب در سرزمين شام ([[سوريه]]، [[لبنان]]، [[اردن]] و [[فلسطين]]) است که در واقع تفاوت چندانى با پديده تقريب در کشورهاى گوناگون اسلامى از جمله مصر، سودان، کشورهاى آفريقايى، کشورهاى مغرب [عربى] و کشورهاى غير عربى هم چون: [[ترکيه]]،[[ايران]]، [[هند]]، [[پاکستان]]، [[اندونزى]]، [[مالزى]]، [[افغانستان]] و اقليت‌هاى پراکنده در قاره‌هاى پنج گانه، به ويژه آمريکا، اروپا و آسيا ندارد.<br>
اين گزارش فشرده‌اى از روند تقريب در سرزمين شام ([[سوريه]]، [[لبنان]]، [[اردن]] و [[فلسطين]]) است که در واقع تفاوت چندانى با پديده تقريب در کشورهاى گوناگون اسلامى از جمله مصر، سودان، کشورهاى آفريقايى، کشورهاى مغرب [عربى] و کشورهاى غير عربى هم چون: [[ترکيه]]، [[ايران]]، [[هند]]، [[پاکستان]]، [[اندونزى]]، [[مالزى]]، [[افغانستان]] و اقليت‌هاى پراکنده در قاره‌هاى پنج گانه، به ويژه آمريکا، اروپا و آسيا ندارد.<br>
همه اين کشورها، به رغم وجود فاصله‌هاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يک‌ديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروه‌ها و گرايش‌هاى فرقه‌اى شکست خورده‌اى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگ‌هاى مذهبى و افتادن در ورطه خون‌ريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خون‌هاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردست‌انداز و تيره و تاريک يا نظريه‌هاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشى‌ها و بدخواهى‌هاى خاورشناسان و سياست‌هاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامه‌هاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.<br>
همه اين کشورها، به رغم وجود فاصله‌هاى گاه زياد بين مرزهاى آنان يا همجوارى آنها با يک‌ديگر، بحمدالله به اين درک قطعى رسيده اند که اسلام دين تجزبه پذيرى نيست و اصول و فروع آن و مواضع نظرى، تاريخى، جغرافيايى، فرهنگى و تربيتى آن يکى است و آيين وحدت فکرى و عملى آنها رويّه متداول و حاکم بر عرصه اسلامى است؛ هر چند گروه‌ها و گرايش‌هاى فرقه‌اى شکست خورده‌اى يافت شود که سعى در گسترش تفرقه ميان پيروان مذاهب، برانگيختن جنگ‌هاى مذهبى و افتادن در ورطه خون‌ريزى يا تهمت زدن يا انفعال آميخته به احساسات هوچى گرانه و چيزهايى که اى بسا به ريختن خون‌هاى عزيز يا ويرانى يا به آتش کشيدن اماکن يا مساجد اسلامى نيز بينجامد. منشأ اين گرايش خطرناک، پردست‌انداز و تيره و تاريک يا نظريه‌هاى برخى علماى خام يا مواضع منحرف برخى عوام يا همراهىِ [غافلانه] سمپاشى‌ها و بدخواهى‌هاى خاورشناسان و سياست‌هاى کشورهاى گمراه، کافر و شرور غرب يا شرق به منظور تضعيف بنيه مسلمانان و تسهيل سلطه خود بر کشور، ثروت و سرنوشت مسلمانان و باقى نگهداشتن آنها گاهى در حالت آتش زير خاکستر و گاهى آماده انفجار براى اجراى برنامه‌هاى اردوگاه ستم گرى، استعمار و طغيان است.<br>
متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيف‌ها يا تأليف‌هاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط‌هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهه‌هاى گذشته [به خوبى ]ديده مى‌شود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمى‌يافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمى‌شد.<br>
متأسفانه پديده تفرقه، پراکندگىِ مذهبى، تهمت زنى و تصنيف‌ها يا تأليف‌هاى مبتذل يا مسموم در پنجاه يا چهل سال گذشته جو غالب يا رايج محيط‌هاى اسلامى بود. چگونگى فرو غلطيدن در لغزش گاه تکفير يا ملعنه (ناسزاگويى) و نيرنگ يا فحاشى و توهين يا بى ادبى به ستارگان عالم اسلام در دهه‌هاى گذشته [به خوبى]ديده مى‌شود، به صورتى که اگر مردان بزرگ، مخلص، از جان گذشته و ايثارگر در اين دوران وجود نداشتند، اسلام مقام واقعى خود را، چه بزرگ چه کوچک نمى‌يافت و از اسلام اثرى در مشرق يا مغرب يا مرکز دنيا ديده نمى‌شد.<br>
به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شده‌اند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مى‌زند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مى‌کند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مى‌دهد، مسلمانان را از يک‌ديگر دور مى‌سازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مى‌پاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامه‌هاى آنان را بر باد مى‌دهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع کرده‌اند؛ کسانى که در تلاشند تا امت اسلامى را هرچه بيشتر تجزيه کنند و رشته وحدت کشورهاى اسلامى را يکى پس از ديگرى، بدون استثنا بگسلند. اين حرکت در راستاى سياست جداسازى و سوء استفاده از برخى جنبه‌هاى منفى يا انواع عقب ماندگى‌ها و کوتاهى‌ها، به ويژه تحريک گروه‌هاى غير مسلمان در سرزمين‌هاى اسلامى و نيز نفوذ در ميان گروه‌هاى اسلامى براى برانگيختن مشکلات و اختلاف‌ها ميان آنان است، بر اساس قاعده «تفرقه بينداز و حکومت کن» و اين که تفرقه باعث ضعف و منجر به تباهى مى‌شود.<br>
به نظر من اين پديده اينک کم رنگ شده و رو به افول گذارده است و جاى آن را شعور آگاهى بخشى گرفته که در پرتو خيزش اسلامى سى سال گذشته روندى رو به رشد و نمو دارد و کسانى از علما و برخى يا اغلب عامه مردم متوجه شده‌اند که اين گرايش، خطرناک بلکه بيهوده است، به عقيده، عبادات و اخلاق اسلامى لطمه مى‌زند، مصلحت عاليه اسلامى را تهديد مى‌کند، تمام امت اسلامى را به ويرانى، تباهى، نيستى و سقوط سوق مى‌دهد، مسلمانان را از يک‌ديگر دور مى‌سازد و بذر تفرقه، جدايى، نفرت مى‌پاشد و تمام کارهاى مثبت يا برنامه‌هاى آنان را بر باد مى‌دهد اين چيزى است که دشمنان جنايت کار در آن طمع کرده‌اند؛ کسانى که در تلاشند تا امت اسلامى را هرچه بيشتر تجزيه کنند و رشته وحدت کشورهاى اسلامى را يکى پس از ديگرى، بدون استثنا بگسلند. اين حرکت در راستاى سياست جداسازى و سوء استفاده از برخى جنبه‌هاى منفى يا انواع عقب ماندگى‌ها و کوتاهى‌ها، به ويژه تحريک گروه‌هاى غير مسلمان در سرزمين‌هاى اسلامى و نيز نفوذ در ميان گروه‌هاى اسلامى براى برانگيختن مشکلات و اختلاف‌ها ميان آنان است، بر اساس قاعده «تفرقه بينداز و حکومت کن» و اين که تفرقه باعث ضعف و منجر به تباهى مى‌شود.<br>
در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئه‌هاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آينده‌نگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبه‌هاى منفى، لغزش گاه‌ها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمى‌گذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.<br>
در مورد سرزمين شام، به ويژه سوريه، [مردم] اين کشور به اين توطئه‌هاى جنايت کارانه استعمارى آگاهى دارند. سوريه در طول تاريخ نوين خود، ديدگاهى عميق تر، درکى بيشتر و آينده‌نگرى دورترى نسبت به مسئله وحدت ملى خود، ضرورت پاسدارى از آن و پشت سر گذاردن تمام جنبه‌هاى منفى، لغزش گاه‌ها و به طورى که شهروندان سورى از آغاز استقلال و رهايى از استعمار فرانسه در هفدهم آوريل 1946 (29 فروردين 1325) تاکنون، هيچ تفاوتى ميان پيروان اديان، مذاهب و طوايف مختلف نمى‌گذارند و اين افتخارى براى سوريه نوين، آزاد و سرفراز است.<br>
خط ۷۱: خط ۷۰:
مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام بدين قرار است:
مهم‌ترين نمودهاى روند تقريب در سرزمين شام بدين قرار است:


*الف ـ دوستى و محبت متقابل، فعال‌سازى بهترين همکارى ميان علماى سنى و شيعه امت اسلامى و به خاک سپردن تمام نمودهاى اختلاف، تعصب دينى و تنش‌ها. اين امر بسيار روشنى است.
* الف ـ دوستى و محبت متقابل، فعال‌سازى بهترين همکارى ميان علماى سنى و شيعه امت اسلامى و به خاک سپردن تمام نمودهاى اختلاف، تعصب دينى و تنش‌ها. اين امر بسيار روشنى است.
*ب ـ منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هايى که متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر باشد و عدم اجازه پخش مطالبى در رسانه‌هاى گروهى يا ايراد بعضى از سخن رانى‌ها در مراکز (مجامع)، نهادها (باشگاه‌ها)ى فرهنگى که به مسائل اختلافى دامن بزند. اين جهت گيرى دولت سوريه و ديگر کشورها در سرزمين شام است.<br>
* ب ـ منع نشر يا چاپ کليه کتاب‌هايى که متضمن توهين به پيروان مذاهب ديگر باشد و عدم اجازه پخش مطالبى در رسانه‌هاى گروهى يا ايراد بعضى از سخن رانى‌ها در مراکز (مجامع)، نهادها (باشگاه‌ها)ى فرهنگى که به مسائل اختلافى دامن بزند. اين جهت گيرى دولت سوريه و ديگر کشورها در سرزمين شام است.<br>
*ج ـ محکوم کردن هر گونه برچسب تکفير و گمراهى که متوجه برخى پيروان مذاهب مى‌شود به منظور ممانعت از برانگيختن فتنه. هم چنين تخطئه نويسندگانى که به چنين نوشته‌هايى مى‌پردازند. اين چيزى است که در نوشته‌ها و ديگر موضع گيرى‌هاى ما کاملا قابل لمس است.<br>
* ج ـ محکوم کردن هر گونه برچسب تکفير و گمراهى که متوجه برخى پيروان مذاهب مى‌شود به منظور ممانعت از برانگيختن فتنه. هم چنين تخطئه نويسندگانى که به چنين نوشته‌هايى مى‌پردازند. اين چيزى است که در نوشته‌ها و ديگر موضع گيرى‌هاى ما کاملا قابل لمس است.<br>


ما هرگز اتهام‌هاى تکفيرى را که مفتى‌هاى اندکى از اهل سنت بى محابا نثار ديگران مى‌کنند، نمى‌پذيريم، هم چنان که يورش ستمگرانه در نوشته‌هاى برخى شيعيان به بزرگان صحابه گرامى را نيز قبول نداريم.<br>
ما هرگز اتهام‌هاى تکفيرى را که مفتى‌هاى اندکى از اهل سنت بى محابا نثار ديگران مى‌کنند، نمى‌پذيريم، هم چنان که يورش ستمگرانه در نوشته‌هاى برخى شيعيان به بزرگان صحابه گرامى را نيز قبول نداريم.<br>
هم چنين ممانعت از نشر هر آن چه تاريخ اسلام را زشت جلوه مى‌دهد، مجدداً شبح نزاع‌ها و اختلاف‌ها را برمى‌انگيزد و به درگيرى ميان مسلمانان به دليل حوادث قديمى و تاريخى دامن مى‌زند. از جمله وظايف ما دفن کردن کليه اين آثار تفرقه‌انگيز، شعله‌ور کننده آتش فتنه يا آتش‌افروز ميان ما (پيروان مذاهب مختلف) و نبش قبرکننده آن دسته از حوادث تاريخى است که به جاى سازندگى ، عامل تباهى و به جاى وحدت، پراکندگى و تفرقه به دنبال دارد. اين کارها رويه گروه‌هاى متعصب و افراطى است که به اسلام ظلم مى‌نمايند.
هم چنين ممانعت از نشر هر آن چه تاريخ اسلام را زشت جلوه مى‌دهد، مجدداً شبح نزاع‌ها و اختلاف‌ها را برمى‌انگيزد و به درگيرى ميان مسلمانان به دليل حوادث قديمى و تاريخى دامن مى‌زند. از جمله وظايف ما دفن کردن کليه اين آثار تفرقه‌انگيز، شعله‌ور کننده آتش فتنه يا آتش‌افروز ميان ما (پيروان مذاهب مختلف) و نبش قبرکننده آن دسته از حوادث تاريخى است که به جاى سازندگى، عامل تباهى و به جاى وحدت، پراکندگى و تفرقه به دنبال دارد. اين کارها رويه گروه‌هاى متعصب و افراطى است که به اسلام ظلم مى‌نمايند.
د
د


*ـ تشويق مطالعه‌هاى مقايسه اى فقهى و عقيدتى، به ويژه در بعد مطالعات دانشگاهى تخصصى به شيوه بيان علمى صرف و احترام آميز ديدگاه‌هاى ديگران همراه با بيان دلايل و براهينى که باعث بروز نظريه‌هاى مخالفى از سوى ما يا آنها و جلوه گرى مسايل با مظاهر مختلف شده است و نيز گسترش روحيه گفت‌وگوى سازنده و نقد علمى صرف و به دور از هر گونه توهين، تهديد، ارعاب و حمله [به ديگران]، زيرا عالمِ واقعا منصف فراتر از اختلاف‌ها قرار مى‌گيرد و پذيرفتن عذر ديگران در اختلاف‌ها، روش مسلمان خيرخواه است؛ کسى که صاحب قلبى بزرگ، پاک و خالى از هر گونه کينه، نفرت و خودخواهىِ نفس اماره و دلسوز آينده اسلام و امت اسلامى است.<br>
* ـ تشويق مطالعه‌هاى مقايسه اى فقهى و عقيدتى، به ويژه در بعد مطالعات دانشگاهى تخصصى به شيوه بيان علمى صرف و احترام آميز ديدگاه‌هاى ديگران همراه با بيان دلايل و براهينى که باعث بروز نظريه‌هاى مخالفى از سوى ما يا آنها و جلوه گرى مسايل با مظاهر مختلف شده است و نيز گسترش روحيه گفت‌وگوى سازنده و نقد علمى صرف و به دور از هر گونه توهين، تهديد، ارعاب و حمله [به ديگران]، زيرا عالمِ واقعا منصف فراتر از اختلاف‌ها قرار مى‌گيرد و پذيرفتن عذر ديگران در اختلاف‌ها، روش مسلمان خيرخواه است؛ کسى که صاحب قلبى بزرگ، پاک و خالى از هر گونه کينه، نفرت و خودخواهىِ نفس اماره و دلسوز آينده اسلام و امت اسلامى است.<br>
*هـ ـ فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى ميان علماى بزرگ اهل سنت و شيعه در ماه مبارک رمضان و ديگر مناسبت‌هاى اسلامى در سطح رسمى، از جمله سخن رانى رياست محترم جمهورى اسلامى ايران، محمد خاتمى در کتابخانه ملى اسد در دمشق، شرکت گروه برجسته‌اى از علماى اهل سنت در مراسم هفته وحدت که هر سال در تهران برگزار مى‌شود، فعاليت‌هاى بسيار مثبت فرهنگى رايزنى فرهنگى ايران در دمشق، مثل اجراى مسابقه‌هاى قرآنى در ماه رمضان، سخن‌رانى‌هاى عمومى در مناسبت‌هاى مربوط به اهل بيت(عليهم‌السلام) و انتشار مجله‌های مختلف و نشر پژوهش‌هاى مقايسه‌اى.<br>
* هـ ـ فعاليت‌هاى مشترک فرهنگى ميان علماى بزرگ اهل سنت و شيعه در ماه مبارک رمضان و ديگر مناسبت‌هاى اسلامى در سطح رسمى، از جمله سخن رانى رياست محترم جمهورى اسلامى ايران، محمد خاتمى در کتابخانه ملى اسد در دمشق، شرکت گروه برجسته‌اى از علماى اهل سنت در مراسم هفته وحدت که هر سال در تهران برگزار مى‌شود، فعاليت‌هاى بسيار مثبت فرهنگى رايزنى فرهنگى ايران در دمشق، مثل اجراى مسابقه‌هاى قرآنى در ماه رمضان، سخن‌رانى‌هاى عمومى در مناسبت‌هاى مربوط به اهل بيت(عليهم‌السلام) و انتشار مجله‌های مختلف و نشر پژوهش‌هاى مقايسه‌اى.<br>


هم‌چنين [فعاليت‌هاى ديگرى که] در سطوح فرهنگى غير رسمى ديگر [انجام مى‌شود] هم چون‌ سخن‌رانى‌هايى که در آرامگاه حضرت زينب(عليها‌السلام) در [[زينبيه]] [[دمشق]] و نيز در دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگى دمشق به وسيله علماى شيعه و اهل سنت با حضور جمع بسيارى از هر دو گروه ارائه مى‌شود. به‌همين مناسبت ما فعاليت‌هاى مجمع [جهانى] تقريب مذاهب اسلامى در ايران را، پس از مصر، مورد قدردانى و ستايش قرار مى‌دهيم.
هم‌چنين [فعاليت‌هاى ديگرى که] در سطوح فرهنگى غير رسمى ديگر [انجام مى‌شود] هم چون‌ سخن‌رانى‌هايى که در آرامگاه حضرت زينب(عليها‌السلام) در [[زينبيه]] [[دمشق]] و نيز در دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگى دمشق به وسيله علماى شيعه و اهل سنت با حضور جمع بسيارى از هر دو گروه ارائه مى‌شود. به‌همين مناسبت ما فعاليت‌هاى مجمع [جهانى] تقريب مذاهب اسلامى در ايران را، پس از مصر، مورد قدردانى و ستايش قرار مى‌دهيم.
[در همين راستا] ميزگردهاى حياتى، حساس و مهمى در کانال‌هاى تلويزيونى ماهواره اى ميان علماى اهل سنت و شيعه در سوريه و لبنان برگزار مى‌شود که طى آنها مسائل روز بررسى مى‌شود و انسجام و هم فکرى‌هاى طرفين با يک‌ديگر روشن مى‌گردد.<br>
[در همين راستا] ميزگردهاى حياتى، حساس و مهمى در کانال‌هاى تلويزيونى ماهواره اى ميان علماى اهل سنت و شيعه در سوريه و لبنان برگزار مى‌شود که طى آنها مسائل روز بررسى مى‌شود و انسجام و هم فکرى‌هاى طرفين با يک‌ديگر روشن مى‌گردد.<br>


*وـ در سطح مردمى نيز شاهد نزديکى آشکار و تفاهم جديدى ميان اهل سنت و شيعيان در موارد بسيارى هستيم، از جمله:<br>
* وـ در سطح مردمى نيز شاهد نزديکى آشکار و تفاهم جديدى ميان اهل سنت و شيعيان در موارد بسيارى هستيم، از جمله:<br>


تأکيد بر وحدت عقيده بين دو طرف، وحدت اصول ايمانى ثابت در قرآن کريم و سنت نبوى در گفتار و کردار و نيز وحدت در عبادت با اداى نمازهاى واجب، صرف نظر از وسايل آن چون اذان و نحوه ايراد آن، نماز جمعه و جماعت، و نحوه انجام و اداى آنها، زيرا مهم به مورد اجرا گذاردن ارکان (اصول پايه‌اى) اسلام است.<br>
تأکيد بر وحدت عقيده بين دو طرف، وحدت اصول ايمانى ثابت در قرآن کريم و سنت نبوى در گفتار و کردار و نيز وحدت در عبادت با اداى نمازهاى واجب، صرف نظر از وسايل آن چون اذان و نحوه ايراد آن، نماز جمعه و جماعت، و نحوه انجام و اداى آنها، زيرا مهم به مورد اجرا گذاردن ارکان (اصول پايه‌اى) اسلام است.<br>
خط ۹۸: خط ۹۷:
نظير آن، مسئله «البداء» براى خداوند (عزوجل) است که نزد شيعيان اماميه به معناى عيان کردن پس از پنهان کردن، نه عيان شدن پس از پنهان شدن است، البته با منزه دانستن خداوند متعال از هر نقصى و دانستن چيزى که به آن دانا نبوده است. خداوند بسى والاتر و بزرگ‌تر از اينهاست، زيرا علم خداوند متعال در کليات و جزييات و حال و آينده ثابت است، ولى عيان کردن آن تنها بر حسب مقتضاى حکمت [و اراده]اوست.
نظير آن، مسئله «البداء» براى خداوند (عزوجل) است که نزد شيعيان اماميه به معناى عيان کردن پس از پنهان کردن، نه عيان شدن پس از پنهان شدن است، البته با منزه دانستن خداوند متعال از هر نقصى و دانستن چيزى که به آن دانا نبوده است. خداوند بسى والاتر و بزرگ‌تر از اينهاست، زيرا علم خداوند متعال در کليات و جزييات و حال و آينده ثابت است، ولى عيان کردن آن تنها بر حسب مقتضاى حکمت [و اراده]اوست.


*ز ـ واگذارى حساب و کتاب به خداوند متعال. به رغم وجود اختلاف‌هاى سياسى و برخى اختلاف‌هاى مذهبىِ اعتقادى يا فقهى، مهم ترين نکته اطمينان بخش براى هر مرد و زن مسلمان، تسليم مطلق خداوند متعال بودن در محاسبه خلايق در آن جهان است. خداوند سبحان هم چنان که مى‌فرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل أَتَيْنا بِها وَ کفى بِنا حاسِبِينَ <ref>انبیاء(21):47.</ref>؛ و ما در روز رستاخيز ترازوهاى دادگر را به کار مى‌نهيم، آن گاه بر هيچ کس ستمى نخواهد رفت و اگر کردارى هم سنگ دانه خردلى باشد، آن را به شمار خواهيم آورد و تنها علم ما از همه حساب گران کفايت خواهد کرد. اگر خطايى عمدى وجود داشته باشد، مرتکبان آن را محاسبه خواهد کرد».
* ز ـ واگذارى حساب و کتاب به خداوند متعال. به رغم وجود اختلاف‌هاى سياسى و برخى اختلاف‌هاى مذهبىِ اعتقادى يا فقهى، مهم ترين نکته اطمينان بخش براى هر مرد و زن مسلمان، تسليم مطلق خداوند متعال بودن در محاسبه خلايق در آن جهان است. خداوند سبحان هم چنان که مى‌فرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل أَتَيْنا بِها وَ کفى بِنا حاسِبِينَ <ref>انبیاء(21):47.</ref>؛ و ما در روز رستاخيز ترازوهاى دادگر را به کار مى‌نهيم، آن گاه بر هيچ کس ستمى نخواهد رفت و اگر کردارى هم سنگ دانه خردلى باشد، آن را به شمار خواهيم آورد و تنها علم ما از همه حساب گران کفايت خواهد کرد. اگر خطايى عمدى وجود داشته باشد، مرتکبان آن را محاسبه خواهد کرد».


بر اين اساس، اهل سنت و شيعيان همگى بايد کار حساب و رسيدگى به خطاهاى [بندگان خدا ]را به خدا واگذارند، اعم از اين که مربوط به عدالت صحابه يا زير سؤال بردن برخى از آنان باشد يا مرتبط با مسئله خلافت يا امامت يا مسائل متعلق به امور اجتهادى، چرا که اگر مجتهد درست اجتهاد کرده باشد، دو ثواب و اگر خطا کرده باشد، يک ثواب برايش منظور مى‌شود، تا زمانى که بيشترين تلاش خود را براى نيل به حق و صواب به کار مى‌برد و تا وقتى که از پختگى علمى و توانايى اجتهاد، حسن نيت، عدالت و پرهيزکارى برخوردار است، به صورتى که کسى از او فرو غلطيدن در لغزش‌ها و خطاهاى فاحش را نديده‌است تا اين که صلاحيتش او را در نيل به حق، راه هدايت و راه رشد کمک کند. اصل راهنماى اهل سنت [در اين مورد] چنين است: آنها خون‌هايى هستند که خداوند متعال شمشيرهاى‌ما را از [آلودگى به] آنها پاک نموده است، پس زبان خود را بدان‌ها آلوده نمى‌سازيم و آن چه ميان صحابه اتفاق افتاده، نوعى از اجتهاد است، زيرا به نظر ما صحابه افراد عادلى هستند.<br>
بر اين اساس، اهل سنت و شيعيان همگى بايد کار حساب و رسيدگى به خطاهاى [بندگان خدا]را به خدا واگذارند، اعم از اين که مربوط به عدالت صحابه يا زير سؤال بردن برخى از آنان باشد يا مرتبط با مسئله خلافت يا امامت يا مسائل متعلق به امور اجتهادى، چرا که اگر مجتهد درست اجتهاد کرده باشد، دو ثواب و اگر خطا کرده باشد، يک ثواب برايش منظور مى‌شود، تا زمانى که بيشترين تلاش خود را براى نيل به حق و صواب به کار مى‌برد و تا وقتى که از پختگى علمى و توانايى اجتهاد، حسن نيت، عدالت و پرهيزکارى برخوردار است، به صورتى که کسى از او فرو غلطيدن در لغزش‌ها و خطاهاى فاحش را نديده‌است تا اين که صلاحيتش او را در نيل به حق، راه هدايت و راه رشد کمک کند. اصل راهنماى اهل سنت [در اين مورد] چنين است: آنها خون‌هايى هستند که خداوند متعال شمشيرهاى‌ما را از [آلودگى به] آنها پاک نموده است، پس زبان خود را بدان‌ها آلوده نمى‌سازيم و آن چه ميان صحابه اتفاق افتاده، نوعى از اجتهاد است، زيرا به نظر ما صحابه افراد عادلى هستند.<br>


*ح ـ محبت ا هل بيت. اهل سنت و شيعيان در گرامى داشت اهل بيت و محبت و دوستى آنان وجه اشتراک دارند، زيرا خداوند در قرآن مى‌فرمايد: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى <ref>شوری(42): 23.</ref>؛ بگو: براى اين رسالت از شما مزدى نمى‌خواهم، جز دوستدارى خويشاوندان خود را». قتاده مى‌گويد: مشرکان گفتند : «لابد محمد در برابر آن چه ارائه مى‌دهد، درخواست مزد مى‌کند.» در پى اين سخن آيه فوق نازل شد تا آنان را به دوستى وى و مهربانى به خويشان پيامبر، ترغيب کند. در حديث آمده است: «فرزندان خود را بر سه خصلت تربيت کنيد: عشق به پيامبر، عشق به خاندان او و تلاوت قرآن، زيرا حاملان قرآن در روزى که در آن سايه اى جز سايه خدا نيست، همراه با پيامبران و برگزيدگان خداوند زير سايه خدا خواهند بود.» <ref>صاحب الفردوس و ابن النجار به نقل از على(رضي الله عنه) اين حديث را روايت كرده اند، ولى هم چنان كه سيوطى يادآور شده، حديث ضعيفى است و به حديث ضعيف تنها در جنبه هاى مثبت عمل مى شود.</ref> نمازهاى واجب يا مستحبى نيز جز با سلام و درود بر محمد و آل‌محمد(صلى‌الله‌عليه‌وآله) صحيح نيست.<br>
* ح ـ محبت ا هل بيت. اهل سنت و شيعيان در گرامى داشت اهل بيت و محبت و دوستى آنان وجه اشتراک دارند، زيرا خداوند در قرآن مى‌فرمايد: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى <ref>شوری(42): 23.</ref>؛ بگو: براى اين رسالت از شما مزدى نمى‌خواهم، جز دوستدارى خويشاوندان خود را». قتاده مى‌گويد: مشرکان گفتند: «لابد محمد در برابر آن چه ارائه مى‌دهد، درخواست مزد مى‌کند.» در پى اين سخن آيه فوق نازل شد تا آنان را به دوستى وى و مهربانى به خويشان پيامبر، ترغيب کند. در حديث آمده است: «فرزندان خود را بر سه خصلت تربيت کنيد: عشق به پيامبر، عشق به خاندان او و تلاوت قرآن، زيرا حاملان قرآن در روزى که در آن سايه اى جز سايه خدا نيست، همراه با پيامبران و برگزيدگان خداوند زير سايه خدا خواهند بود.» <ref>صاحب الفردوس و ابن النجار به نقل از على(رضي الله عنه) اين حديث را روايت كرده اند، ولى هم چنان كه سيوطى يادآور شده، حديث ضعيفى است و به حديث ضعيف تنها در جنبه هاى مثبت عمل مى شود.</ref> نمازهاى واجب يا مستحبى نيز جز با سلام و درود بر محمد و آل‌محمد(صلى‌الله‌عليه‌وآله) صحيح نيست.<br>


اين محبت روزنه اميد و اساس هم گرايى در تحقق وفاق ميان اهل سنت و شيعيان است؛ هر چند شيعيان مفهوم اهل بيت را تنها به اصحاب کسا (على، فاطمه، حسن و حسين(عليهم‌السلام)) منحصر مى‌سازند و اهل سنت گستردگى بيشترى به آن داده، مى‌گويند: «درست تر آن است که آنها کسانى هستند که زکات برايشان حرام شده است و ايشان شامل خاندان على، خاندان جعفر، خاندان عقيل و خاندان عباس مى‌شود.» <ref>سبل السلام، ج 1، ص 193.</ref> مادران مومنان (زنان پيامبر(صلى‌‌‌‌‌‌الله عليه‌وآله)) نيز در شمار اهل‌بيت قرار دارند، به دليل قول خداوند متعال در آيه‌اى که درباره آنها وارد شده است و عنوان آن: «يا نساء النبى» و آخر آن چنين است: «إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکمْ تَطْهِيراً <ref>احزاب(33): 32.</ref>؛ خداوند مى‌خواهد از شما اهل بيت هر پليدى را بزدايد و شما را به شايستگى پاک گرداند.»
اين محبت روزنه اميد و اساس هم گرايى در تحقق وفاق ميان اهل سنت و شيعيان است؛ هر چند شيعيان مفهوم اهل بيت را تنها به اصحاب کسا (على، فاطمه، حسن و حسين(عليهم‌السلام)) منحصر مى‌سازند و اهل سنت گستردگى بيشترى به آن داده، مى‌گويند: «درست تر آن است که آنها کسانى هستند که زکات برايشان حرام شده است و ايشان شامل خاندان على، خاندان جعفر، خاندان عقيل و خاندان عباس مى‌شود.» <ref>سبل السلام، ج 1، ص 193.</ref> مادران مومنان (زنان پيامبر(صلى‌‌‌‌‌‌الله عليه‌وآله)) نيز در شمار اهل‌بيت قرار دارند، به دليل قول خداوند متعال در آيه‌اى که درباره آنها وارد شده است و عنوان آن: «يا نساء النبى» و آخر آن چنين است: «إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکمْ تَطْهِيراً <ref>احزاب(33): 32.</ref>؛ خداوند مى‌خواهد از شما اهل بيت هر پليدى را بزدايد و شما را به شايستگى پاک گرداند.»


*ط ـ مشارکت در تأليف مقاله‌ها و پژوهش‌هاى مقايسه‌اى در زمينه‌هاى اسلامى شيعى و سنى در سوريه و لبنان به منظور نزديک سازى ديدگاه‌ها به يک‌ديگر و کاهش حدت و شدت تعصب‌ها و تنش‌هاى مذهبى و اصرار بر ساختن پل‌هاى همکارى، تسامح و گفت‌وگو.
* ط ـ مشارکت در تأليف مقاله‌ها و پژوهش‌هاى مقايسه‌اى در زمينه‌هاى اسلامى شيعى و سنى در سوريه و لبنان به منظور نزديک سازى ديدگاه‌ها به يک‌ديگر و کاهش حدت و شدت تعصب‌ها و تنش‌هاى مذهبى و اصرار بر ساختن پل‌هاى همکارى، تسامح و گفت‌وگو.


آن چه گفته شد، نمونه‌هايى از روند تقريب مذاهب اسلامى در کشور سوريه و ديگر کشورهاى سرزمين شام بود که مى‌توان گفت تمام آنها نمونه‌هاى عملى‌اى هستند که تفاوت‌هاى اجتماعى ميان اهل سنت و شيعيان را در اين کشورها تقريباً از ميان برده‌اند.
آن چه گفته شد، نمونه‌هايى از روند تقريب مذاهب اسلامى در کشور سوريه و ديگر کشورهاى سرزمين شام بود که مى‌توان گفت تمام آنها نمونه‌هاى عملى‌اى هستند که تفاوت‌هاى اجتماعى ميان اهل سنت و شيعيان را در اين کشورها تقريباً از ميان برده‌اند.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۲:
*4ـ بايد به هر آن چه به تحقق وحدت امت و پاسدارى از آن مى‌انجامد، عزت و کرامت امت را صيانت مى‌بخشد و تمام امکانات و توان امت براى پاسخ به تجاوز به کار گرفته مى‌گيرد، اولويت داد. بايد همه نيروها درگير ريشه کن سازى تجاوز متجاوزان مستکبر، کافران و ستم گرانى شوند که در قتل گروه گروه از مسلمانان عزم خود را جزم کرده‌اند، هم چنان که همه جا، به ويژه در عراق، افغانستان و جاهاى ديگر [اين قتل عام] اتفاق مى‌افتد. <br>
*4ـ بايد به هر آن چه به تحقق وحدت امت و پاسدارى از آن مى‌انجامد، عزت و کرامت امت را صيانت مى‌بخشد و تمام امکانات و توان امت براى پاسخ به تجاوز به کار گرفته مى‌گيرد، اولويت داد. بايد همه نيروها درگير ريشه کن سازى تجاوز متجاوزان مستکبر، کافران و ستم گرانى شوند که در قتل گروه گروه از مسلمانان عزم خود را جزم کرده‌اند، هم چنان که همه جا، به ويژه در عراق، افغانستان و جاهاى ديگر [اين قتل عام] اتفاق مى‌افتد. <br>


ما بايد به سربازان مقاومت و دفاع از کشورها به هر وسيله ممکن، از جمله پول، سلاح، نيرو، توجيه [سربازان]، برنامه ريزى و همکارى براى حمايت از آنان در برابر نيروهاى شر يارى رسانيم و اجازه انتشار يا انتقال اين بلاى خانمان سوز به ديگر ملل اسلامى يکى پس از ديگرى را ندهيم و اعلام کنيم به مردم ]دنيا] که مسلمانان نه شيعه و سنى، بلکه عملا امت واحدى هستند.
ما بايد به سربازان مقاومت و دفاع از کشورها به هر وسيله ممکن، از جمله پول، سلاح، نيرو، توجيه [سربازان]، برنامه ريزى و همکارى براى حمايت از آنان در برابر نيروهاى شر يارى رسانيم و اجازه انتشار يا انتقال اين بلاى خانمان سوز به ديگر ملل اسلامى يکى پس از ديگرى را ندهيم و اعلام کنيم به مردم]دنيا] که مسلمانان نه شيعه و سنى، بلکه عملا امت واحدى هستند.
هم چنان که بايد برخى فتواهاى گمراه کننده را، مانند اين که عمليات فدايى را عمليات انتحارى و نه شهادت طلبانه مى‌خوانند و رزم در کنار نيروهاى مقاومت در عراق را تحريم مى‌کنند، به شدت محکوم کرد. چه هديه اى بهتر از اين [فتواها براى ]تقديم کردن به نيروهاى اشغالگر و سران ظالم، جنايتکار و سرکش آنان. هم چنين بايد فتواهاى تکفيرِ ديگران را نيز کنار بگذاريم. <br>
هم چنان که بايد برخى فتواهاى گمراه کننده را، مانند اين که عمليات فدايى را عمليات انتحارى و نه شهادت طلبانه مى‌خوانند و رزم در کنار نيروهاى مقاومت در عراق را تحريم مى‌کنند، به شدت محکوم کرد. چه هديه اى بهتر از اين [فتواها براى]تقديم کردن به نيروهاى اشغالگر و سران ظالم، جنايتکار و سرکش آنان. هم چنين بايد فتواهاى تکفيرِ ديگران را نيز کنار بگذاريم. <br>


*5ـ بايد اعلاميه‌اى صادر شود که طى آن هر گونه فعاليت تبليغى و فراخوانى به انتقال از مذهبى به مذهب ديگر منع شود، برخلاف آن چه در حال حاضر در خصوص گسترش مذهب تشيع در روستاها، آبادى‌ها و شهرهاى سوريه با تکيه بر بخشيدن اموال و پاداش‌هاى مادى در درجه اول در برابر پذيرش تشيع شاهد آنيم. اين کار با ساده ترين اصول تقريب و نزديکى منافات دارد و درست متضاد با آروزيى است که همگى در مورد افشاندن بذر محبت و اعتماد به جاى کينه و نفرت داريم. در غير اين صورت ظاهر و باطن اوضاع [و حرف ما و عملمان] متفاوت خواهد بود. نه شيعيان آن قدر کم هستند که لازم باشد تعدادشان زياد شود و نه اهل سنت پيروان شمار بيشتر و فراوان ترند تا انتقال صدها تن از آنان به مذهب تشيع زيانى متوجه ايشان سازد. <br>
*5ـ بايد اعلاميه‌اى صادر شود که طى آن هر گونه فعاليت تبليغى و فراخوانى به انتقال از مذهبى به مذهب ديگر منع شود، برخلاف آن چه در حال حاضر در خصوص گسترش مذهب تشيع در روستاها، آبادى‌ها و شهرهاى سوريه با تکيه بر بخشيدن اموال و پاداش‌هاى مادى در درجه اول در برابر پذيرش تشيع شاهد آنيم. اين کار با ساده ترين اصول تقريب و نزديکى منافات دارد و درست متضاد با آروزيى است که همگى در مورد افشاندن بذر محبت و اعتماد به جاى کينه و نفرت داريم. در غير اين صورت ظاهر و باطن اوضاع [و حرف ما و عملمان] متفاوت خواهد بود. نه شيعيان آن قدر کم هستند که لازم باشد تعدادشان زياد شود و نه اهل سنت پيروان شمار بيشتر و فراوان ترند تا انتقال صدها تن از آنان به مذهب تشيع زيانى متوجه ايشان سازد. <br>


اين مطالب را خيلى صريح بيان کردم. اگر چنين نکنيم، کار و روش ما بيهوده خواهد بود و در نهان، کارى مى‌کنيم که با آن چه در عمل و ظاهر انجام مى‌شود، متفاوت است. <br>
اين مطالب را خيلى صريح بيان کردم. اگر چنين نکنيم، کار و روش ما بيهوده خواهد بود و در نهان، کارى مى‌کنيم که با آن چه در عمل و ظاهر انجام مى‌شود، متفاوت است. <br>
بايد شعار اساسى و خدشه ناپذير خود را، هم در تئورى و هم در عمل، آيه: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُونِ <ref>انبیاء(21): 92</ref> ؛ به راستى اين آيين شماست، آيينى يگانه و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد»، قرار دهيم. سپاس خداى را که پيش از وجود مذاهب و فرقه‌ها و تقسيم مسلمانان به گروه‌هاى مختلف و دسته‌هاى متخاصم، نعمت ا يمان و اسلام را ارزانى ما داشت. <br>
بايد شعار اساسى و خدشه ناپذير خود را، هم در تئورى و هم در عمل، آيه: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُونِ <ref>انبیاء(21): 92</ref>؛ به راستى اين آيين شماست، آيينى يگانه و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد»، قرار دهيم. سپاس خداى را که پيش از وجود مذاهب و فرقه‌ها و تقسيم مسلمانان به گروه‌هاى مختلف و دسته‌هاى متخاصم، نعمت ا يمان و اسلام را ارزانى ما داشت. <br>
=پانویس=
=پانویس=


 
[[رده:مقالات]]
[[رده: مقالات]]
   
   
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]