امجد زهاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
</div>
</div>


آقای'''ابوسعید بن محمد امجد الزهاوی'''، در سال  1883 م، در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود وی رئیس انجمن علمای [[عراق]] ، مفتی [[بغداد]]، فرزند امام محمد فیدی الزهاوی، فرزند ملا احمد بن حسن بی‌بن رستم بن خسرو بن شاهزاده سلیمان پاشا، رئیس سلسلۀ [[بابان]] از خاندان بابان، شهر سلیمانیه را كه به نام او نامگذاری شده بود تأسیس كرد.
آقای '''ابوسعید بن محمد امجد الزهاوی'''، در سال  1883 م، در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود وی رئیس انجمن علمای [[عراق]] ، مفتی [[بغداد]]، فرزند امام محمد فیدی الزهاوی، فرزند ملا احمد بن حسن بی‌بن رستم بن خسرو بن شاهزاده سلیمان پاشا، رئیس سلسلۀ [[بابان]] از خاندان بابان، شهر سلیمانیه را كه به نام او نامگذاری شده بود تأسیس كرد.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
'''امجد الزهاوی''' در سال 1300 هجری قمری مصادف با  1883 میلادی در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود، وی در خانواده‌ای ثروتمند و علمی و دارای موقعیت اجتماعی ممتاز رشد کرد و فرزند محمد بن سعید زهاوی است. نزد پدر و برخی از شیوخ تحصیل کرد و به مدارس ابتدایی [[ارتدکس]]،  و مقدماتی [[بغداد]] پیوست. سپس به [[استانبول]] سفر کرد و به مدت شش سال در «دانشکده قضا» تحصیل کرد و از آنجا فارغ‌التحصیل شد و در بین دانشجویان رتبه اول را کسب کرد و سلطان عبدالحمید دوم به پاس قدردانی از نبوغش به او مدال افتخار اعطا کرد. پس از آن به [[بغداد]] بازگشت و در آنجا مناصب قضایی را عهده دار شد تا اینکه به ریاست دادگاه تجدیدنظر شرعی رسید. پس از آن از کار بازنشسته شد و سپس در سال 1946 م، به کار وکالت پرداخت و از مؤسسان مهم‌ترین جوامع اسلامی عراق بود که عبارتند از: آداب اسلامی، صرفه جویی. [[فلسطین]]، تعلیم و تربیت اسلامی، اخوت اسلامی، جامعه علما و کمیته عالی حمایت از [[الجزایر]].» او همزمان رئیس همه این جوامع بود.<br>
'''امجد الزهاوی''' در سال 1300 هجری قمری مصادف با  1883 میلادی در شهر [[بغداد]] دیده به جهان گشود، وی در خانواده‌ای ثروتمند و علمی و دارای موقعیت اجتماعی ممتاز رشد کرد و فرزند محمد بن سعید زهاوی است. نزد پدر و برخی از شیوخ تحصیل کرد و به مدارس ابتدایی [[ارتدکس]]،  و مقدماتی [[بغداد]] پیوست. سپس به [[استانبول]] سفر کرد و به مدت شش سال در «دانشکده قضا» تحصیل کرد و از آنجا فارغ‌التحصیل شد و در بین دانشجویان رتبه اول را کسب کرد و سلطان عبدالحمید دوم به پاس قدردانی از نبوغش به او مدال افتخار اعطا کرد. پس از آن به [[بغداد]] بازگشت و در آنجا مناصب قضایی را عهده دار شد تا اینکه به ریاست دادگاه تجدیدنظر شرعی رسید. پس از آن از کار بازنشسته شد و سپس در سال 1946 م، به کار وکالت پرداخت و از مؤسسان مهم‌ترین مسائل اسلامی عراق بود که عبارتند از: آداب اسلامی، نجات [[فلسطین]]، تعلیم و تربیت اسلامی، اخوت اسلامی، جامعه علما و کمیته عالی حمایت از [[الجزایر]].» او همزمان رئیس همه این جوامع بود.<br>


==نجات جامعه فلسطین==
==نجات جامعه فلسطین==
علمای [[عراق]] به رهبری ایشان، تأسیس جامعه نجات [[فلسطین]] را آغاز کردند و در سراسر کشور و وسعت آن به رهبری شیخ محمد محمود الصواف حرکت کردند و مسلمانان را برای کمک به خود بسیج کردند. برادران مجاهد در [[فلسطین]]، جایی که در شهرها، روستاها، روستاها و بیابان ها پخش می شوند و وظیفه اسلامی را به مردم یادآوری می کنند که جهاد کنند، از مجاهدین حمایت کنند و در کنار مسلمانان مظلوم فلسطین باشند.
علمای [[عراق]] به رهبری ایشان، تأسیس جامعه نجات [[فلسطین]] را آغاز کردند و در سراسر کشور، مسلمانان را برای کمک به خود بسیج کردند. برادران مجاهد در [[فلسطین]]، جایی که در شهرها، روستاها، روستاها و بیابان ها پخش می شوند و وظیفه اسلامی را به مردم یادآوری می کنند که جهاد کنند، از مجاهدین حمایت کنند و در کنار مسلمانان مظلوم فلسطین باشند.


دیدارهای من با شیخ الزهاوی پس از آن در بغداد تکرار شد، جایی که برای تحصیل در مدرسه متوسطه شریعت رفتم و سپس پس از فارغ‌التحصیلی از الازهر [[مصر]] در سال 1954 میلادی. در ظاهر بسیار متواضع با پیر و جوان، غنی و فقیر، چنان که در او آرامشی در ذهن، نور در چهره و دانش فراوانی یافتم که هم در اصل و هم در شاخه ها جاری است.
دیدارهای من با شیخ الزهاوی پس از آن در بغداد تکرار شد، جایی که برای تحصیل در مدرسه متوسطه شریعت رفتم و سپس پس از فارغ‌التحصیلی از الازهر [[مصر]] در سال 1954 میلادی. در ظاهر بسیار متواضع با پیر و جوان، غنی و فقیر، چنان که در او آرامشی در ذهن، نور در چهره و دانش فراوانی یافتم که هم در اصل و هم در شاخه ها جاری است.