حقوق بشر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
جز (تمیزکاری)
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


بند 1: هرکس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، پناهندگی جستجو کند و درکشورهای دیگر پناه اختیار نماید.
بند 1: هرکس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، پناهندگی جستجو کند و درکشورهای دیگر پناه اختیار نماید.
   
 
بند 2: درموردی که تعقیب واقعاً مبتنی به جرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهایی مخالف با اصول مقاصد ملل متحد باشد، نمی‌توان از این حق استفاده نمود.
بند 2: درموردی که تعقیب واقعاً مبتنی به جرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهایی مخالف با اصول مقاصد ملل متحد باشد، نمی‌توان از این حق استفاده نمود.


خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


بند 1: هرکس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
بند 1: هرکس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
   
 
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.


خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:


بند 1: هر زن ومرد بالغی حق دارد بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت یا مذهب با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده دهند. درتمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن وشوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج، دارای حقوق مساوی می‌باشند.
بند 1: هر زن ومرد بالغی حق دارد بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت یا مذهب با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده دهند. درتمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن وشوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج، دارای حقوق مساوی می‌باشند.
   
 
بند 2: ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن و مرد واقع شود.  
بند 2: ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن و مرد واقع شود.  
   
 
بند 3: خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد ازحمایت جامعه و دولت بهره‌مند شود.
بند 3: خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد ازحمایت جامعه و دولت بهره‌مند شود.


خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


بند 1: هر شخص، منفردا یا بطور جمعی حق مالکیت دارد.
بند 1: هر شخص، منفردا یا بطور جمعی حق مالکیت دارد.
   
 
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه ازحق مالکیت محروم نمود .
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه ازحق مالکیت محروم نمود.


'''ماده هجدهم'''
'''ماده هجدهم'''
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


بند 1: هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت‌های مسالمت‌آمیز تشکیل دهد.
بند 1: هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت‌های مسالمت‌آمیز تشکیل دهد.
   
 
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.


خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:


بند 1: هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
بند 1: هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
   
 
بند 2: هرکس حق دارد که باتساوی شرایط، بامشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
بند 2: هرکس حق دارد که باتساوی شرایط، بامشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
   
 
بند 3: اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید به وسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
بند 3: اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید به وسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.


خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:


بند 1: هرکس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت‌بخشی برای کارخواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
بند 1: هرکس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت‌بخشی برای کارخواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
   
 
بند 2: همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی درمقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند.
بند 2: همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی درمقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند.
   
 
بند 3: هرکسی که کار میکند حق دارد مزد منصفانه و رضایت بخش دریافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق حیثیت و کرامت انسانی تامین کند و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.
بند 3: هرکسی که کار میکند حق دارد مزد منصفانه و رضایت بخش دریافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق حیثیت و کرامت انسانی تامین کند و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.
   
 
بند 4: هرکس حق دارد که برای دفاع از منابع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و دراتحادیه‌ها نیز شرکت نماید.
بند 4: هرکس حق دارد که برای دفاع از منابع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و دراتحادیه‌ها نیز شرکت نماید.


خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:


بند 1: هرکس حق دارد که سطح زندگی سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبت‌های طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در موقع بیکاری، بیماری، نقض اعضا، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش ازبین رفته باشد. از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
بند 1: هرکس حق دارد که سطح زندگی سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبت‌های طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در موقع بیکاری، بیماری، نقض اعضا، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش ازبین رفته باشد. از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
   
 
بند 2: مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره‌مند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند حق دارند که همه از حمایت اجتماعی برخوردار شود.
بند 2: مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره‌مند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند حق دارند که همه از حمایت اجتماعی برخوردار شود.


خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:


بند 1: هرکس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره‌مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش حرفه‌ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل، به روی همه باز باشد، همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره‌مند گردند.
بند 1: هرکس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره‌مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش حرفه‌ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل، به روی همه باز باشد، همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره‌مند گردند.
   
 
بند 2: آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد کامل رشد آن برساند و احترام به حقوق و آزادی‌های بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید با حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مختلف و دوستی بین تمام ملل، جمعیت‌های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت‌های ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.
بند 2: آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد کامل رشد آن برساند و احترام به حقوق و آزادی‌های بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید با حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مختلف و دوستی بین تمام ملل، جمعیت‌های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت‌های ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.
   
 
بند 3: پدر و مادر درانتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.
بند 3: پدر و مادر درانتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.


خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
بند 1: هرکس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی_اجتماعی شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت عملی و فواید آن سهیم باشد.
بند 1: هرکس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی_اجتماعی شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت عملی و فواید آن سهیم باشد.


بند 2: هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی،فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود  
بند 2: هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود  


'''ماده بیست و هشتم'''
'''ماده بیست و هشتم'''
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:


بند1: هرکس در مقابل آن جامعه وظیفه دارد که رشد آزاد وکامل شخصیت او را میسر سازد .
بند1: هرکس در مقابل آن جامعه وظیفه دارد که رشد آزاد وکامل شخصیت او را میسر سازد .
   
 
بند2: هرکس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی‌های خود، فقط تابع محدودیت‌هایی است که به وسیله قانون، منحصراً به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، درشرایط یک جامعه، دموکراتیک وضع گردیده است.
بند2: هرکس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی‌های خود، فقط تابع محدودیت‌هایی است که به وسیله قانون، منحصراً به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، درشرایط یک جامعه، دموکراتیک وضع گردیده است.
   
 
بند3: این حقوق و آزادی‌ها، درهیچ موردی نمی‌تواند برخلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.
بند3: این حقوق و آزادی‌ها، درهیچ موردی نمی‌تواند برخلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.


خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
از منظر اسلام، چنین در تعریف حقوق بشر آمده است، که: «حقوق بشر آن امور ثابت و پایدار و مشترک در همه انسان‌هاست که هر انسانی به جهت انسان بودن باید آن را دارا باشد و آن را داراست و این حق را خالق انسان در آغاز تولد برای او قرار داده است».
از منظر اسلام، چنین در تعریف حقوق بشر آمده است، که: «حقوق بشر آن امور ثابت و پایدار و مشترک در همه انسان‌هاست که هر انسانی به جهت انسان بودن باید آن را دارا باشد و آن را داراست و این حق را خالق انسان در آغاز تولد برای او قرار داده است».


آن‌چه تحت عنوان امور ثابت و پایدار در این تعریف بیان شد پر واضح است، که برآمده از مفهوم حق است که قبلاً شرح آن گذشته است، این‌که از حقوق بشر به عنوان امر مشترک در بین همه انسان‌ها یاد شده است، نیز بی دلیل نیست چرا که از منظر اسلام؛ همان‌طور که قبلاً ذکرش رفت؛ انسان ماهیتی دارد مرکب از فطرت و طبیعت که در همه بشر مشترک است و این‌که در نهایت این تعریف اشاره به این شده است که این حق را خالق انسان در آغاز تولد برای او قرار داده است به دلیل دفع این شبهه مقدر است که ممکن است مطرح شود که در بحث حقوق بشر و طبیعی و فطری کاری با خالق آن نداریم و بعد از آن را بررسی می‌کنیم. چه این‌که بدون این قید این اشتباه ممکن است رخ دهد که این حقوق را طبیعت به بشر داده است حال آن‌که طبیعت خود مخلوق است و از خود چیزی ندارد تا بتواند به دیگری عطا کند.<ref>جوادی آملی،تفسیر انسان به انسان، قم: اسراء 1385، ص240</ref>
آن‌چه تحت عنوان امور ثابت و پایدار در این تعریف بیان شد پر واضح است، که برآمده از مفهوم حق است که قبلاً شرح آن گذشته است، این‌که از حقوق بشر به عنوان امر مشترک در بین همه انسان‌ها یاد شده است، نیز بی دلیل نیست چرا که از منظر اسلام؛ همان‌طور که قبلاً ذکرش رفت؛ انسان ماهیتی دارد مرکب از فطرت و طبیعت که در همه بشر مشترک است و این‌که در نهایت این تعریف اشاره به این شده است که این حق را خالق انسان در آغاز تولد برای او قرار داده است به دلیل دفع این شبهه مقدر است که ممکن است مطرح شود که در بحث حقوق بشر و طبیعی و فطری کاری با خالق آن نداریم و بعد از آن را بررسی می‌کنیم. چه این‌که بدون این قید این اشتباه ممکن است رخ دهد که این حقوق را طبیعت به بشر داده است حال آن‌که طبیعت خود مخلوق است و از خود چیزی ندارد تا بتواند به دیگری عطا کند.<ref>جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، قم: اسراء 1385، ص240</ref>


با عنایت به آن‌چه از مفهوم حق و انسان شناسی و تعریف حقوق بشر بیان شد، حال باید قضاوت کرد که آیا با صرف تدوین قرارداد می‌توان برای بشر حقی را مطرح کرد و باید و نباید و تکلیفی متوجه او کرد یا این‌که تعیین این بایدها و نبایدها باید ریشه در آن هست‌ها داشته باشد تا بتوان به آن نام حق بشر را داد؟ و آیا خود انسان این توان را دارد که این هست‌ها را بشناسد و بر اساس آن بایدها و نبایدها و حقوق خویش را تعیین کند؟ یا این‌که هستی آفرین و انسان آفرین است که این صلاحیت را دارد؟ و آیا وی که صالح است این حق و حقوق را تعیین کرده است یا خیر؟
با عنایت به آن‌چه از مفهوم حق و انسان شناسی و تعریف حقوق بشر بیان شد، حال باید قضاوت کرد که آیا با صرف تدوین قرارداد می‌توان برای بشر حقی را مطرح کرد و باید و نباید و تکلیفی متوجه او کرد یا این‌که تعیین این بایدها و نبایدها باید ریشه در آن هست‌ها داشته باشد تا بتوان به آن نام حق بشر را داد؟ و آیا خود انسان این توان را دارد که این هست‌ها را بشناسد و بر اساس آن بایدها و نبایدها و حقوق خویش را تعیین کند؟ یا این‌که هستی آفرین و انسان آفرین است که این صلاحیت را دارد؟ و آیا وی که صالح است این حق و حقوق را تعیین کرده است یا خیر؟


پر واضح است، که تعیین حقوق از منظر اسلام وظیفه صاحب شریعت است و در قرآن کریم و سنت رسول‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حقوق انسانی به صورت مشروح آمده است.<ref>شعرانی، ابوالحسن(1298ق.)، دائره المعارف لغات قرآن مجید، قم: نشر طوبی، اسلامیه، 1298ق.، ص84</ref> پس طرف‌دار و عهده‌دار حقوق بشر فقط قرآن مجید است، که منطق وحی است و جوامع روائی از نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و بحار و کافی و دیگر اصول و مسندهای اسلامی همه از شؤون و شعوب قرآن‌ بوده و به یک معنی قرآن متنزل‌اند.<ref>تفسیر انسان به انسان، قم: اسراءحسن‌زاده‌آملی، 1369، صص 112-110</ref>
پر واضح است، که تعیین حقوق از منظر اسلام وظیفه صاحب شریعت است و در قرآن کریم و سنت رسول‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حقوق انسانی به صورت مشروح آمده است.<ref>شعرانی، ابوالحسن(1298ق.)، دائره المعارف لغات قرآن مجید، قم: نشر طوبی، اسلامیه، 1298ق. ، ص84</ref> پس طرف‌دار و عهده‌دار حقوق بشر فقط قرآن مجید است، که منطق وحی است و جوامع روائی از نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و بحار و کافی و دیگر اصول و مسندهای اسلامی همه از شؤون و شعوب قرآن‌ بوده و به یک معنی قرآن متنزل‌اند.<ref>تفسیر انسان به انسان، قم: اسراءحسن‌زاده‌آملی، 1369، صص 112-110</ref>


به عبارت دیگر مسلماً تبیین اصول و طرق تکامل انسان و حقوق وی باید ماوراء‌الطبیعی و الهی باشد و این کار توسط ارسال شرائع مختلف صورت گرفته، متن اصلی همه این شرائع دین ابراهیمی است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة نساء، آیة شریفة 125</ref> «قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة انعام، آیة شریفة 161</ref> «وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة بقره، آیة شریفة 135</ref> که قرآن به آن فراخوانده و سزاوارترین افراد و شرائع به دین ابراهیمی که دین حنیف اسلام است، پیامبر ما و پیروان او هستند. امروزه از نظر اسلام و قرآن، دین اسلام شایسته‌ترین دین برای تبیین حقوق انسان است.<ref>جعفری، محمدتقی(1370)، نظام جهانی حقوق بشر، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، صص 88-83</ref>
به عبارت دیگر مسلماً تبیین اصول و طرق تکامل انسان و حقوق وی باید ماوراء‌الطبیعی و الهی باشد و این کار توسط ارسال شرائع مختلف صورت گرفته، متن اصلی همه این شرائع دین ابراهیمی است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة نساء، آیة شریفة 125</ref> «قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة انعام، آیة شریفة 161</ref> «وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة بقره، آیة شریفة 135</ref> که قرآن به آن فراخوانده و سزاوارترین افراد و شرائع به دین ابراهیمی که دین حنیف اسلام است، پیامبر ما و پیروان او هستند. امروزه از نظر اسلام و قرآن، دین اسلام شایسته‌ترین دین برای تبیین حقوق انسان است.<ref>جعفری، محمدتقی(1370)، نظام جهانی حقوق بشر، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، صص 88-83</ref>


=دیدگاه و جایگاه ذر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران=  
=دیدگاه و جایگاه ذر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران=  
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
<big>1. کرامت انسانی:</big>
<big>1. کرامت انسانی:</big>


بدون شک، اعتقاد به کرامت و ارزش انسانی، شرط اولیه شناسایی حقوق و آزادی های اساسی برای انسان است. اندیشه کرامت انسانی در ادیان حقه الهی به خصوص اسلام از جایگاه والایی برخوردار است.<ref> اسراء/70</ref> و منشأ این کرامت رابطه انسان با خداست<ref> اسراء/ص/72</ref> و حقوق بشر ناشی از «تکریم الهی از انسان» است<ref>الزحیلی، محمد، حقوق الانسان فی الاسلام، دار بن کثیر، چاپ دوم، 1422ق، ص134-130</ref> قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مبیّن حقوق بشر بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است، ایمان به کرامت و ارزش انسانی را جزء مبانی اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران و در ردیف اعتقاد به توحید، و وحی و معاد، عدل خدا در تشریع وغیره بر می شمارد؛<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل دوم</ref> دلیل آن نیز روشن است حقوق بشر در اسلام ارتباط تنگاتنگ با عقیده صحیح ایمان به خدا و شریعت منزله و... دارد. کسی یا نظامی که خدا را خالق و مشرّع می داند، نه تنها حقوق او را رعایت می‌کند، بلکه حقوق بندگان خدا را نیز درک و مراعات می نماید، چون او باور دارد که خداوند خالق بشر است و همه انسان‌ها مخلوق خداوند بوده و از حقوق مساوی برخوردارند، و تأمین این حقوق بر هر مسلمان و بر نظام اسلامی واجب است. در قانون اساسی، اضافه بر تکریم انسان، اصل حاکم بودن انسان بر سرنوشت خود نیز به رسمیت شناخته شده و این امر به عنوان یک حق خدادادی غیر قابل سلب مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل56</ref>
بدون شک، اعتقاد به کرامت و ارزش انسانی، شرط اولیه شناسایی حقوق و آزادی های اساسی برای انسان است. اندیشه کرامت انسانی در ادیان حقه الهی به خصوص اسلام از جایگاه والایی برخوردار است.<ref> اسراء/70</ref> و منشأ این کرامت رابطه انسان با خداست<ref> اسراء/ص/72</ref> و حقوق بشر ناشی از «تکریم الهی از انسان» است<ref>الزحیلی، محمد، حقوق الانسان فی الاسلام، دار بن کثیر، چاپ دوم، 1422ق، ص134-130</ref> قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مبیّن حقوق بشر بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است، ایمان به کرامت و ارزش انسانی را جزء مبانی اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران و در ردیف اعتقاد به توحید، و وحی و معاد، عدل خدا در تشریع وغیره بر می شمارد؛<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل دوم</ref> دلیل آن نیز روشن است حقوق بشر در اسلام ارتباط تنگاتنگ با عقیده صحیح ایمان به خدا و شریعت منزله و... دارد. کسی یا نظامی که خدا را خالق و مشرّع می داند، نه تنها حقوق او را رعایت می‌کند، بلکه حقوق بندگان خدا را نیز درک و مراعات می نماید، چون او باور دارد که خداوند خالق بشر است و همه انسان‌ها مخلوق خداوند بوده و از حقوق مساوی برخوردارند، و تأمین این حقوق بر هر مسلمان و بر نظام اسلامی واجب است. در قانون اساسی، اضافه بر تکریم انسان، اصل حاکم بودن انسان بر سرنوشت خود نیز به رسمیت شناخته شده و این امر به عنوان یک حق خدادادی غیر قابل سلب مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل56</ref>


2. حقوق مدنی و آزادی های اساسی
2. حقوق مدنی و آزادی های اساسی
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
که مهم‌ترین آنها عبارتند از:


الف) تساوی: در اصول متعددی به تساوی عموم افراد ملت در برابر قانون، و دادگاه، و تساوی در بهره‌گیری از امکانات و رفع تبعیض تصریح شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل20، اصل19، اصل3 بند 9 و 14</ref>
الف) تساوی: در اصول متعددی به تساوی عموم افراد ملت در برابر قانون، و دادگاه، و تساوی در بهره‌گیری از امکانات و رفع تبعیض تصریح شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل20، اصل19، اصل3 بند 9 و 14</ref>
                                                             
 
ب) آزادی: آزادی در قانون اساسی از جایگاه والایی برخوردار است؛ در اهمیت آن این بس که «... هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 9</ref>
ب) آزادی: آزادی در قانون اساسی از جایگاه والایی برخوردار است؛ در اهمیت آن این بس که «... هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 9</ref>


در اصول قانون اساسی، آزادی های گوناگون از قبیل: آزادی بیان،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 24</ref> آزادی شرکت در اجتماعات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل23،اصل14،اصل13</ref> آزادی عقیده،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 3، بند 7</ref> آزادی انتخاب شغل و امثال آن با صراحت آمده و مورد حمایت دولت اعلام شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 156</ref> و احیای آزادی های مشروع از وظایف قوه قضائیه ذکر شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 37</ref>
در اصول قانون اساسی، آزادی های گوناگون از قبیل: آزادی بیان،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 24</ref> آزادی شرکت در اجتماعات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل23،اصل14،اصل13</ref> آزادی عقیده،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 3، بند 7</ref> آزادی انتخاب شغل و امثال آن با صراحت آمده و مورد حمایت دولت اعلام شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 156</ref> و احیای آزادی های مشروع از وظایف قوه قضائیه ذکر شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 37</ref>


ج) اصل برائت: اصل برائت یکی از اصول مهم و مسلم حقوق بشری در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 34</ref>                      
ج) اصل برائت: اصل برائت یکی از اصول مهم و مسلم حقوق بشری در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 34</ref>  


د) حق محاکمه عادلانه: در قانون اساسی به منظور تضمین محاکمه عادلانه و احقاق حق و مورد ستم قرار نگرفتن مردم، تمهیداتی پیش بینی شده است، از جمله: حق دادخواهی و دسترسی به دادگاه ها<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 32 و 33</ref>، منع توقیف یا تبعید غیرقانونی،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 35</ref> حق برخورداری از وکیل مدافع،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 165، اصل 168</ref>علنی بودن محاکمات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 36</ref> اصل قانونی بودن جرم و مجازات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 169</ref> عطف به ماسبق نشدن قانون،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 159</ref> پرهیز از دادگاه های اختصاصی،<refقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 171><nowiki></ref></nowiki> جبران خسارت و اعاده حیثیت کسی که به اشتباه محکوم شده باشد<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،بند 8، اصل 3، اصل 6، اصل 7، اصل 59، اصل 100</ref>. تمهیدات یاد شده، همانند موازین و مفاهیمی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی – سیاسی آمده است.
د) حق محاکمه عادلانه: در قانون اساسی به منظور تضمین محاکمه عادلانه و احقاق حق و مورد ستم قرار نگرفتن مردم، تمهیداتی پیش بینی شده است، از جمله: حق دادخواهی و دسترسی به دادگاه ها<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 32 و 33</ref>، منع توقیف یا تبعید غیرقانونی،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 35</ref> حق برخورداری از وکیل مدافع،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 165، اصل 168</ref>علنی بودن محاکمات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 36</ref> اصل قانونی بودن جرم و مجازات،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 169</ref> عطف به ماسبق نشدن قانون،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 159</ref> پرهیز از دادگاه های اختصاصی،<refقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 171><nowiki></ref></nowiki> جبران خسارت و اعاده حیثیت کسی که به اشتباه محکوم شده باشد<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بند 8، اصل 3، اصل 6، اصل 7، اصل 59، اصل 100</ref>. تمهیدات یاد شده، همانند موازین و مفاهیمی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی – سیاسی آمده است.


ه‍ ) حق شرکت در اداره عمومی کشور: در قانون اساسی بر نقش مردم در تعیین سرنوشت کشور به وضوح تاکید شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 10، اصل 21</ref>
ه‍) حق شرکت در اداره عمومی کشور: در قانون اساسی بر نقش مردم در تعیین سرنوشت کشور به وضوح تاکید شده است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 10، اصل 21</ref>


و) حق ازدواج و تشکیل خانواده، تأکید بر اهمیت خانواده و نقش بنیادین آن از فرازهای قانون اساسی است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،بند 3، و بند 4، اصل 3 و اصل 30</ref>
و) حق ازدواج و تشکیل خانواده، تأکید بر اهمیت خانواده و نقش بنیادین آن از فرازهای قانون اساسی است.<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بند 3، و بند 4، اصل 3 و اصل 30</ref>


3. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
3. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصولی را به این حقوق اختصاص داده، و حق برخورداری از تعلیم و تربیت،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 28، اصل 43</ref> آزادی کار و حق داشتن شغل مناسب و حق بهره‌مندی از رفاه اجتماعی<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،بند 12، اصل سوم، اصل 29، اصل 31، ص 43</ref> و امثال آن را مورد حمایت قرار داده است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصولی را به این حقوق اختصاص داده، و حق برخورداری از تعلیم و تربیت،<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 28، اصل 43</ref> آزادی کار و حق داشتن شغل مناسب و حق بهره‌مندی از رفاه اجتماعی<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بند 12، اصل سوم، اصل 29، اصل 31، ص 43</ref> و امثال آن را مورد حمایت قرار داده است.
 
4. در قانون اساسی، همانند اسناد بین‌المللی به جهات محدود کننده حقوق و آزادی های اساسی بشر اشاره شده است و آن جهات عبارتند از: رعایت حقوق و آزادی های دیگران، حفظ نظم و امنیت عمومی، و رعایت اخلاق عمومی اضافه بر اینها  رعایت موازین و معیار های اسلامی<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 20، اصل 24، اصل 28</ref> که از ویژگی‌های قانون اساسی است.
بنابراین می‌توان گفت: حقوق بشر در قانون اساسی از جایگاه بسیار والایی بر خوردار است و دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به حقوق بشر تجلّی عینی نظر اسلام درباره حقوق بشر است، دینی که با ظهور آن  حقوق بشر در قالب نصوص شرعی تبلور پیدا کرد و پس از گذشت قرنها، اینک در قانون اساسی جمهوری اسلامی تولد دوباره یافته است. ملاحظه این ترسیم و نمایی که در قانون مزبور از حقوق و آزادی های اساسی ملت و وظایف حکومت در راستای تحقق و اجرای آنها آمده است، این احساس مثبت را به وجود می آورد که اگر دولت و دستگاه حاکمه آنها را به منصه ظهور برساند، مطمئناً جامعه اسلامی را به عنوان الگوی جامعه برتر به جهانیان معرفی خواهد کرد. جامعه ای که توفیق بودن و زندگی کردن در آن مایه آرامش، امنیت و افتخار مضاعف خواهد بود.


4. در قانون اساسی، همانند اسناد بین‌المللی به جهات محدود کننده حقوق و آزادی های اساسی بشر اشاره شده است و آن جهات عبارتند از: رعایت حقوق و آزادی های دیگران، حفظ نظم و امنیت عمومی، و رعایت اخلاق عمومی اضافه بر اینها رعایت موازین و معیار های اسلامی<ref>قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 20، اصل 24، اصل 28</ref> که از ویژگی‌های قانون اساسی است.
بنابراین می‌توان گفت: حقوق بشر در قانون اساسی از جایگاه بسیار والایی بر خوردار است و دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به حقوق بشر تجلّی عینی نظر اسلام درباره حقوق بشر است، دینی که با ظهور آن حقوق بشر در قالب نصوص شرعی تبلور پیدا کرد و پس از گذشت قرنها، اینک در قانون اساسی جمهوری اسلامی تولد دوباره یافته است. ملاحظه این ترسیم و نمایی که در قانون مزبور از حقوق و آزادی های اساسی ملت و وظایف حکومت در راستای تحقق و اجرای آنها آمده است، این احساس مثبت را به وجود می آورد که اگر دولت و دستگاه حاکمه آنها را به منصه ظهور برساند، مطمئناً جامعه اسلامی را به عنوان الگوی جامعه برتر به جهانیان معرفی خواهد کرد. جامعه ای که توفیق بودن و زندگی کردن در آن مایه آرامش، امنیت و افتخار مضاعف خواهد بود.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۲۶۹: خط ۲۶۸:
</div>
</div>


[[رده: حقوق بشر]]
[[رده:حقوق بشر]]
[[رده: مفاهیم اخلاقی]]
[[رده:مفاهیم اخلاقی]]
۴٬۹۳۳

ویرایش