شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' می کند' به ' می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' می‌کند')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==== آیات انحصار شفیع در خداوند ====
==== آیات انحصار شفیع در خداوند ====
گروه دوم آیاتی است که «شفیع» را منحصراً خدا معرفی می کند مانند: «ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیّ وَ لا شَفیع»؛ (غیر از خدا ولی و شفیعی ندارید). <ref>سجده، آیه 4.</ref>
گروه دوم آیاتی است که «شفیع» را منحصراً خدا معرفی می‌کند مانند: «ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیّ وَ لا شَفیع»؛ (غیر از خدا ولی و شفیعی ندارید). <ref>سجده، آیه 4.</ref>
«قلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعا»؛ (همه شفاعت ها مخصوص خدا است). <ref>زمر، آیه 44.</ref>
«قلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعا»؛ (همه شفاعت ها مخصوص خدا است). <ref>زمر، آیه 44.</ref>
==== آیات مشروط کننده شفاعت به اذن و فرمان خداوند ====
==== آیات مشروط کننده شفاعت به اذن و فرمان خداوند ====
گروه سوم آیاتی است که شفاعت را مشروط به اذن و فرمان خدا می کند مانند: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِه»؛ (چه کسی می‌تواند جز به اذن خدا شفاعت نماید؟)<ref>، بقره، آیه 255</ref> <br>
گروه سوم آیاتی است که شفاعت را مشروط به اذن و فرمان خدا می‌کند مانند: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِه»؛ (چه کسی می‌تواند جز به اذن خدا شفاعت نماید؟)<ref>، بقره، آیه 255</ref> <br>


«وَ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاّ لِمَنْ أَذِنَ لَه»؛ سبأ، آیه 23. (شفاعت جز برای کسانی که خدا اجازه دهد سودی ندارد).  
«وَ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاّ لِمَنْ أَذِنَ لَه»؛ سبأ، آیه 23. (شفاعت جز برای کسانی که خدا اجازه دهد سودی ندارد).  
==== آیات بیان شرایط شفاعت شونده ====
==== آیات بیان شرایط شفاعت شونده ====
گروه چهارم آیاتی است که شرائطی برای شفاعت شونده بیان کرده است، گاهی این شرط را رضایت و خشنودی خدا معرفی می کند، مانند:<br>«وَ لایَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی». <ref>انبیاء، آیه 28.</ref>طبق این آیه شفاعت شفیعان منحصراً شامل حال کسانی است که به مقام «ارتضاء» یعنی پذیرفته شدن در پیشگاه خداوند، رسیده‌اند.<br>
گروه چهارم آیاتی است که شرائطی برای شفاعت شونده بیان کرده است، گاهی این شرط را رضایت و خشنودی خدا معرفی می‌کند، مانند:<br>«وَ لایَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی». <ref>انبیاء، آیه 28.</ref>طبق این آیه شفاعت شفیعان منحصراً شامل حال کسانی است که به مقام «ارتضاء» یعنی پذیرفته شدن در پیشگاه خداوند، رسیده‌اند.<br>


گاه شرط آن را گرفتن عهد و پیمان نزد خدا معرفی می کند مانند: «لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْدا» <ref>مریم، آیه 87.</ref>منظور از این عهد و پیمان ایمان به خدا و پیامبران الهی است. <br>
گاه شرط آن را گرفتن عهد و پیمان نزد خدا معرفی می‌کند مانند: «لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْدا» <ref>مریم، آیه 87.</ref>منظور از این عهد و پیمان ایمان به خدا و پیامبران الهی است. <br>


و زمانی «صلاحیت شفاعت شدن» را از بعضی از مجرمان سلب می کند، مانند سلب شفاعت از ظالمان در آیه زیر: «ما لِلظّالِمینَ مِنْ حَمیم وَ لا شَفیع یُطاعُ». <ref>غافر، آیه 18.</ref>
و زمانی «صلاحیت شفاعت شدن» را از بعضی از مجرمان سلب می‌کند، مانند سلب شفاعت از ظالمان در آیه زیر: «ما لِلظّالِمینَ مِنْ حَمیم وَ لا شَفیع یُطاعُ». <ref>غافر، آیه 18.</ref>
و به این ترتیب، داشتنِ عهد و پیمان الهی یعنی ایمان، و رسیدن به مقام خشنودی پروردگار و پرهیز از گناهانی چون ظلم و ستم، جزء شرائط حتمی شفاعت است.  
و به این ترتیب، داشتنِ عهد و پیمان الهی یعنی ایمان، و رسیدن به مقام خشنودی پروردگار و پرهیز از گناهانی چون ظلم و ستم، جزء شرائط حتمی شفاعت است.  


خط ۵۷: خط ۵۷:
1 ـ در تفسیر «برهان» از امام کاظم(علیه‌السلام) از علی(علیه‌السلام) نقل شده که می‌فرماید: از پیامبر(صلی الله علیه وآله) شنیدم: «شَفاعَتِی لاَِهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ أُمَّتِی...»؛ (شفاعت من برای مرتکبین گناهان کبیره است. <ref>وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 334، حدیث 20688 (چاپ آل البیت)؛ «بحار الانوار»، جلد 8، صفحات 30، 34 و 40.</ref><br> راوی حدیث که «ابن ابی عمیر» است می گوید: از امام کاظم(علیه‌السلام) پرسیدم: چگونه برای مرتکبان گناهان کبیره شفاعت ممکن است در حالی که خداوند می‌فرماید: «وَ لایَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی» و مسلّم است کسی که مرتکب کبائر شود مورد ارتضاء و خشنودی خدا نیست.<br>
1 ـ در تفسیر «برهان» از امام کاظم(علیه‌السلام) از علی(علیه‌السلام) نقل شده که می‌فرماید: از پیامبر(صلی الله علیه وآله) شنیدم: «شَفاعَتِی لاَِهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ أُمَّتِی...»؛ (شفاعت من برای مرتکبین گناهان کبیره است. <ref>وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 334، حدیث 20688 (چاپ آل البیت)؛ «بحار الانوار»، جلد 8، صفحات 30، 34 و 40.</ref><br> راوی حدیث که «ابن ابی عمیر» است می گوید: از امام کاظم(علیه‌السلام) پرسیدم: چگونه برای مرتکبان گناهان کبیره شفاعت ممکن است در حالی که خداوند می‌فرماید: «وَ لایَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی» و مسلّم است کسی که مرتکب کبائر شود مورد ارتضاء و خشنودی خدا نیست.<br>


امام(علیه‌السلام) در پاسخ فرمود: «هر فرد با ایمانی که مرتکب گناهی می‌شود طبعاً پشیمان خواهد شد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرموده پشیمانی از گناه توبه است... و کسی که پشیمان نگردد، مؤمن واقعی نیست، و شفاعت برای او نخواهد بود و عمل او ظلم است، و خداوند می‌فرماید: ظالمان دوست و شفاعت کننده ای ندارند <ref>تفسیر «برهان»، جلد 3، صفحه 57؛ «بحار الانوار»، جلد 8، صفحه 351؛ «وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 335، حدیث 20675 (چاپ آل البیت)</ref><br>مضمون صدر حدیث این است که: شفاعت شامل مرتکبان کبائر می‌شود. ولی ذیل حدیث روشن می کند که شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است که مجرم را به مرحله ندامت، خود سازی و جبران برساند، و از ظلم و طغیان و قانون شکنی برهاند (دقت کنید).<br>
امام(علیه‌السلام) در پاسخ فرمود: «هر فرد با ایمانی که مرتکب گناهی می‌شود طبعاً پشیمان خواهد شد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرموده پشیمانی از گناه توبه است... و کسی که پشیمان نگردد، مؤمن واقعی نیست، و شفاعت برای او نخواهد بود و عمل او ظلم است، و خداوند می‌فرماید: ظالمان دوست و شفاعت کننده ای ندارند <ref>تفسیر «برهان»، جلد 3، صفحه 57؛ «بحار الانوار»، جلد 8، صفحه 351؛ «وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 335، حدیث 20675 (چاپ آل البیت)</ref><br>مضمون صدر حدیث این است که: شفاعت شامل مرتکبان کبائر می‌شود. ولی ذیل حدیث روشن می‌کند که شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است که مجرم را به مرحله ندامت، خود سازی و جبران برساند، و از ظلم و طغیان و قانون شکنی برهاند (دقت کنید).<br>


2 ـ در کتاب «کافی» از امام صادق(علیه‌السلام) در نامه ای که به صورت متحد المال برای اصحابش نوشت، چنین نقل شده: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْفَعَهُ شَفاعَةُ الشّافِعِینَ عِنْدَ اللّهِ فَلْیَطْلُبْ إِلَی اللّهِ أَنْ یَرْضَی عَنْه».<br>
2 ـ در کتاب «کافی» از امام صادق(علیه‌السلام) در نامه ای که به صورت متحد المال برای اصحابش نوشت، چنین نقل شده: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْفَعَهُ شَفاعَةُ الشّافِعِینَ عِنْدَ اللّهِ فَلْیَطْلُبْ إِلَی اللّهِ أَنْ یَرْضَی عَنْه».<br>
خط ۷۰: خط ۷۰:
آنچه در مورد روایات شفاعت آوردیم کمی از بسیار بود، که به خاطر نکات خاصی که متناسب با بحث ما در آنها بود انتخاب گردید، و گر نه روایات شفاعت به مرحله تواتر رسیده است.
آنچه در مورد روایات شفاعت آوردیم کمی از بسیار بود، که به خاطر نکات خاصی که متناسب با بحث ما در آنها بود انتخاب گردید، و گر نه روایات شفاعت به مرحله تواتر رسیده است.
== اجماع بر شفاعت در احادیث اهل سنت ==
== اجماع بر شفاعت در احادیث اهل سنت ==
یحیی بن شرف نووی شافعی» در شرح «صحیح مسلم» از «قاضی عیاض» دانشمند معروف اهل تسنن نقل می کند که می گوید: شفاعت متواتر است. <ref>شرح مسلم نووی»، جلد 3، صفحه 35 (دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1407 ه. ق)؛ «بحار الانوار»، جلد 3، صفحه 307.</ref>
یحیی بن شرف نووی شافعی» در شرح «صحیح مسلم» از «قاضی عیاض» دانشمند معروف اهل تسنن نقل می‌کند که می گوید: شفاعت متواتر است. <ref>شرح مسلم نووی»، جلد 3، صفحه 35 (دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1407 ه. ق)؛ «بحار الانوار»، جلد 3، صفحه 307.</ref>
در کتاب «فتح المجید» تألیف «شیخ عبدالرحمن بن حسن» که از معروف‌ترین کتب «وهابیت» است، و هم اکنون در بسیاری از مدارس دینی «حجاز» به عنوان یک کتاب درسی شناخته می‌شود، از «ابن قیم» چنین نقل شده: «احادیث در زمینه شفاعت مجرمان از ناحیه پیامبر(صلی الله علیه وآله) متواتر است، و صحابه و اهل سنت عموماً بر این موضوع اجماع دارند، و منکر آن را بدعت گذار می دانند و به او انتقاد می کنند و او را گمراه می شمرند. <ref>فتح المجید»، صفحه 211؛ «فتح الباری»، جلد 11، صفحه 429؛ «شرح زرقانی»، جلد 2، صفحه 45.</ref>
در کتاب «فتح المجید» تألیف «شیخ عبدالرحمن بن حسن» که از معروف‌ترین کتب «وهابیت» است، و هم اکنون در بسیاری از مدارس دینی «حجاز» به عنوان یک کتاب درسی شناخته می‌شود، از «ابن قیم» چنین نقل شده: «احادیث در زمینه شفاعت مجرمان از ناحیه پیامبر(صلی الله علیه وآله) متواتر است، و صحابه و اهل سنت عموماً بر این موضوع اجماع دارند، و منکر آن را بدعت گذار می دانند و به او انتقاد می کنند و او را گمراه می شمرند. <ref>فتح المجید»، صفحه 211؛ «فتح الباری»، جلد 11، صفحه 429؛ «شرح زرقانی»، جلد 2، صفحه 45.</ref>
== منابع ==  
== منابع ==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۳

ویرایش