حسین نوری همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مارس ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
<br>
<br>


'''حسین نوری همدانی (متولد ۱۳۰۴ش) [[مرجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]] و استاد درس خارج [[حوزه علمیه قم]] است که سابقه عضویت در [[مجلس خبرگان رهبری]] و امامت جمعه [[همدان]] را دارد. اهتمام او به امور وحدتی و تقریبی ، سفرهای داخلی و خارج از کشور دیدارها با نخبگان و علمای مذاهب اسلامی و پیام های ایشان راهبردی برای پیگیری امور تقریبی بوده است.''' <br>
'''آیت الله العظمی حسین نوری همدانی (متولد ۱۳۰۴ش) [[مرجع تقلید]] [[شیعه|شیعیان]] و استاد درس خارج [[حوزه علمیه قم]] است که سابقه عضویت در [[مجلس خبرگان رهبری]] و امامت جمعه [[همدان]] را دارد. اهتمام او به امور وحدتی و تقریبی ، سفرهای داخلی و خارج از کشور دیدارها با نخبگان و علمای مذاهب اسلامی و پیام های ایشان راهبردی برای پیگیری امور تقریبی بوده است.''' <br>


نوری همدانی از [[امام خمینی (ره)|سید روح الله خمینی]]  اجازه برای تصدی امور حسبیه داشت و جزو پایه‌گذاران و نویسندگان مجله مکتب اسلام و مؤسس مدرسه علمیه مهدی موعود(عج) در قم بود.  
نوری همدانی از [[امام خمینی (ره)|سید روح الله خمینی]]  اجازه برای تصدی امور حسبیه داشت و جزو پایه‌گذاران و نویسندگان مجله مکتب اسلام و مؤسس مدرسه علمیه مهدی موعود(عج) در قم بود.  
خط ۵۰: خط ۵۰:
'''به عقیده نوری همدانی بی احترامی مسلمانان به مقدسات یکدیگر مانع تحکیم وحدت است'''  
'''به عقیده نوری همدانی بی احترامی مسلمانان به مقدسات یکدیگر مانع تحکیم وحدت است'''  


= ولادت =
=ولادت=


ایشان در سال 1304 شمسی در یک خانواده مذهبی در شهر همدان دیده به جهان گشودند. پدر ایشان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابراهیم نوری همدانی از علمای وارسته [[همدان]] ، معاصر با [[آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی]] و هم حجره او بود.<br>
ایشان در سال 1304 شمسی در یک خانواده مذهبی در شهر همدان دیده به جهان گشودند. پدر ایشان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابراهیم نوری همدانی از علمای وارسته [[همدان]] ، معاصر با [[آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی]] و هم حجره او بود.<br>
خط ۶۱: خط ۶۱:


 
 
= اساتید =
=اساتید=
ایشان دروس ابتدایی را در خدمت پدر آموخته، سپس در محضر بزرگان حوزه علمیه [[همدان]] به ویژه مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی شاگردی کرد.
ایشان دروس ابتدایی را در خدمت پدر آموخته، سپس در محضر بزرگان حوزه علمیه [[همدان]] به ویژه مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی شاگردی کرد.
بعد از ورود به حوزه علمیه قم ، بیشترین استفاده علمی را از خدمت آیات عظام : داماد، حجت کوهکمره‌ای، علامه طباطبایی، بروجردی و حضرت امام خمینی (علیهم الرحمه) داشته‌اند.
بعد از ورود به حوزه علمیه قم ، بیشترین استفاده علمی را از خدمت آیات عظام : داماد، حجت کوهکمره‌ای، علامه طباطبایی، بروجردی و حضرت امام خمینی (علیهم الرحمه) داشته‌اند.




= تدریس =
=تدریس=


حضرت آیت الله نوری از بدو ورود به [[حوزه علمیه قم]] همزمان با تحصیل‌، تدریس را نیز آغاز نموده و در موضوعات مختلف فقهی‌، اصولی‌،‌ کلامی‌،‌ اخلاقی و... حوزه درسی شلوغی داشته و شاگردان زیادی از محضر پرفیض ایشان بهره می‌گرفتند‌. تا جایی که درس نهج البلاغه معظم‌له در مسجد اعظم در زمان طاغوت از درس‌های پر محتوای حوزه علمیه آن روز به حساب آمده‌، مباحث مطروحه در آن از حیث منطق و استدلال چنان عرصه را بر کارگزاران رژیم طاغوت تنگ کرد که چاره ای جز تعطیلی آن ندیده و با تعطیل کردن آن صدها تن از فضلای حوزه علمیه را ـ که اینک هریک از بزرگان حوزه و خدمت گزاران نظام مقدس [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] محسوب می شوند ـ از آن نعمت محروم کردند. و اینک نیز قریب به سی سال است که به تدریس درس خارج مشغولند که حدود یکهزار نفر از فضلاء و علمای برجسته از محضر ایشان کسب فیض می‌نمایند.<br>
حضرت آیت الله نوری از بدو ورود به حوزه علمیه قم همزمان با تحصیل‌، تدریس را نیز آغاز نموده و در موضوعات مختلف فقهی‌، اصولی‌،‌ کلامی‌،‌ اخلاقی و... حوزه درسی شلوغی داشته و شاگردان زیادی از محضر پرفیض ایشان بهره می‌گرفتند‌. تا جایی که درس نهج البلاغه معظم‌له در مسجد اعظم در زمان طاغوت از درس‌های پر محتوای حوزه علمیه آن روز به حساب آمده‌، مباحث مطروحه در آن از حیث منطق و استدلال چنان عرصه را بر کارگزاران رژیم طاغوت تنگ کرد که چاره ای جز تعطیلی آن ندیده و با تعطیل کردن آن صدها تن از فضلای حوزه علمیه را ـ که اینک هریک از بزرگان حوزه و خدمت گزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب می شوند ـ از آن نعمت محروم کردند. و اینک نیز قریب به سی سال است که به تدریس درس خارج مشغولند که حدود یکهزار نفر از فضلاء و علمای برجسته از محضر ایشان کسب فیض می‌نمایند.<br>


 
 
= تألیفات =
=تألیفات=


حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی از حیث نوشتن مطالب علمی تقید خاصی دارند و یکی از سفارشات جدی ایشان به طلاب این است که باید اهل قلم باشند و در زمینه های گوناگون بتوانند قلم فرسایی کنند‌. روی این اصل معظم‌له نوشته‌های فراوانی در زمینه موضوعات مختلف دارند که بالغ بر بیش از 50 جلد می‌شود‌. برخی از آن نوشته‌ها چاپ شده و بعضی دیگر در آستانه چاپ قرار دارد و برخی از آنها در حال آماده‌سازی جهت چاپ می باشد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی از حیث نوشتن مطالب علمی تقید خاصی دارند و یکی از سفارشات جدی ایشان به طلاب این است که باید اهل قلم باشند و در زمینه های گوناگون بتوانند قلم فرسایی کنند‌. روی این اصل معظم‌له نوشته‌های فراوانی در زمینه موضوعات مختلف دارند که بالغ بر بیش از 50 جلد می‌شود‌. برخی از آن نوشته‌ها چاپ شده و بعضی دیگر در آستانه چاپ قرار دارد و برخی از آنها در حال آماده‌سازی جهت چاپ می باشد.
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


  
  
= فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی =
=فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی=


ایشان به لحاظ اینکه شاگرد حضرت [[امام خمینی (ره)]] بوده و در حد عشق به ایشان دلبسته بودند‌، از هر حیث به ویژه از جهت سیاسی به شدت تحت تأثیر آموزه‌های بنیانگزار [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] قرار داشتند‌، لذا در کنار فعالیت‌های علمی عمیق، از ورود در عرصه سیاسی و اجتماعی غفلت نورزیده‌، پیوسته در صفوف مقدم مبارزه علیه رژیم ستم شاهی حرکت می‌کردند و در این راه از زندان و تبعید و... نهراسیده و همه خطرها را به جان خریده و با توکل بر خدا در مسیر انجام رسالت انقلابی با تمام وجود تلاش فرمودند که بخشی از این فعالیت‌ها را از زبان معظم‌له می‌شنویم:
ایشان به لحاظ اینکه شاگرد حضرت امام خمینی (ره) بوده و در حد عشق به ایشان دلبسته بودند‌، از هر حیث به ویژه از جهت سیاسی به شدت تحت تأثیر آموزه‌های بنیانگزار جمهوری اسلامی قرار داشتند‌، لذا در کنار فعالیت‌های علمی عمیق، از ورود در عرصه سیاسی و اجتماعی غفلت نورزیده‌، پیوسته در صفوف مقدم مبارزه علیه رژیم ستم شاهی حرکت می‌کردند و در این راه از زندان و تبعید و... نهراسیده و همه خطرها را به جان خریده و با توکل بر خدا در مسیر انجام رسالت انقلابی با تمام وجود تلاش فرمودند که بخشی از این فعالیت‌ها را از زبان معظم‌له می‌شنویم:
« من از جمله کسانی هستم که توفیق داشتم چند سالی در مکتب پرفیض حضرت آیت آللَّه العظمی امام خمینی، درس بخوانم و علاوه بر مطالب علمی‌، از سجایای اخلاقی ایشان نیز، بهره ببرم. در طول این سالیان با توجه به متون و موازین اسلامی در یافته بودم که مسؤلیت روحانیت‌، خلاصه در درس خواندن و درس گفتن نمی‏شود‌. به این جهت از آن روز که حضرت ایشان انقلاب و تحول را آغاز کردند‌. من سعی کردم که پشت سر ایشان بقدر توانم گام بردارم.
« من از جمله کسانی هستم که توفیق داشتم چند سالی در مکتب پرفیض حضرت آیت آللَّه العظمی امام خمینی، درس بخوانم و علاوه بر مطالب علمی‌، از سجایای اخلاقی ایشان نیز، بهره ببرم. در طول این سالیان با توجه به متون و موازین اسلامی در یافته بودم که مسؤلیت روحانیت‌، خلاصه در درس خواندن و درس گفتن نمی‏شود‌. به این جهت از آن روز که حضرت ایشان انقلاب و تحول را آغاز کردند‌. من سعی کردم که پشت سر ایشان بقدر توانم گام بردارم.
در آن زمان‌، جلسات مرتبی با رفقای همفکر خود داشتیم که در آن نسبت به مسائل جاری گفتگو می‌شد و برای پیشبرد امور تصمیماتی اتخاذ می‌گردید. گاهی اعلامیه‏هایی علیه رژیم و شاه امضا می‏کردیم‌. البته متن بعضی از آن اعلامیه‏ها را نیز گاهی من تنظیم می‏کردم. در نشر و توزیع آنها نیز‌، همکاری نزدیک داشتم‌. افرادی را به این منظور به نقاط مختلف کشور می‏فرستادیم.<br>
در آن زمان‌، جلسات مرتبی با رفقای همفکر خود داشتیم که در آن نسبت به مسائل جاری گفتگو می‌شد و برای پیشبرد امور تصمیماتی اتخاذ می‌گردید. گاهی اعلامیه‏هایی علیه رژیم و شاه امضا می‏کردیم‌. البته متن بعضی از آن اعلامیه‏ها را نیز گاهی من تنظیم می‏کردم. در نشر و توزیع آنها نیز‌، همکاری نزدیک داشتم‌. افرادی را به این منظور به نقاط مختلف کشور می‏فرستادیم.<br>


 
 
= زندان قزل قلعه =
=زندان قزل قلعه=


بعد از این که حضرت امام را به [[ترکیه]] تبعید کردند‌؛ اعلامیه ‏هایی که علیه رژیم از قم صادر می‏شد امضای من را نیز داشت‌. به همین جهت در آن زمان چند نفر مأمور از طرف ساواک به منزل ما ریختند بطور دقیق همه جا را گشتند‌. حتی یادم هست که کتاب‌ها را نیز، ورق می‏زدند. مقداری از کتاب‌ها را برداشتند بردند و مرا نیز‌، دستگیر کردند و به ساواک قم‌، که در خیابان راه آهن بود‌، بردند‌. شبی را آنجا بسر بردیم‌؛ بعد منتقل شدم به تهران‌، زندان قزل قلعه. قزل قلعه یکی از زندان‌های رژیم شاه بود که افراد را در آن زمان به آنجا می‏بردند، در زندان، متوجه شدم که آقایان دیگری نیز آنجا هستند؛ البته همگی ما در سلول‌های انفرادی بودیم و فقط روزی سه مرتبه صبح، ظهر و شام درب سلول را باز می‏کردند و ما حق داشتیم برای تجدید وضو از آن خارج بشویم. هنگامی که مرا برای دستشویی می‏بردند از دور این آقایان را دیدم و فهمیدم که این آقایان هم آنجا هستند.
بعد از این که حضرت امام را به ترکیه تبعید کردند‌؛ اعلامیه‏هایی که علیه رژیم از قم صادر می‏شد امضای من را نیز داشت‌. به همین جهت در آن زمان چند نفر مأمور از طرف ساواک به منزل ما ریختند بطور دقیق همه جا را گشتند‌. حتی یادم هست که کتاب‌ها را نیز، ورق می‏زدند. مقداری از کتاب‌ها را برداشتند بردند و مرا نیز‌، دستگیر کردند و به ساواک قم‌، که در خیابان راه آهن بود‌، بردند‌. شبی را آنجا بسر بردیم‌؛ بعد منتقل شدم به تهران‌، زندان قزل قلعه. قزل قلعه یکی از زندان‌های رژیم شاه بود که افراد را در آن زمان به آنجا می‏بردند، در زندان، متوجه شدم که آقایان دیگری نیز آنجا هستند؛ البته همگی ما در سلول‌های انفرادی بودیم و فقط روزی سه مرتبه صبح، ظهر و شام درب سلول را باز می‏کردند و ما حق داشتیم برای تجدید وضو از آن خارج بشویم. هنگامی که مرا برای دستشویی می‏بردند از دور این آقایان را دیدم و فهمیدم که این آقایان هم آنجا هستند.


داخل سلول لامپ نبود‌؛ تنها از روزنه کوچکی که بالای درها وجود داشت شعاع کم و سوئی از روشنائی داخل سالن به درون سلول می‏تابید‌. این سلول‌ها به اندازه‏ای کوچک بود که اگر دست‏هایمان را باز می‏کردیم به دیوارهای دو طرف می‏رسید‌. کف سلول‌ها را با آجرهای ناهموار فرش کرده بودند به گونه‏ای که موقع خوابیدن پشت و کمر انسان را به سختی می‏آزرد.<br>
داخل سلول لامپ نبود‌؛ تنها از روزنه کوچکی که بالای درها وجود داشت شعاع کم و سوئی از روشنائی داخل سالن به درون سلول می‏تابید‌. این سلول‌ها به اندازه‏ای کوچک بود که اگر دست‏هایمان را باز می‏کردیم به دیوارهای دو طرف می‏رسید‌. کف سلول‌ها را با آجرهای ناهموار فرش کرده بودند به گونه‏ای که موقع خوابیدن پشت و کمر انسان را به سختی می‏آزرد.<br>


حدود سه ماه بدون محاکمه و ممنوع الملاقات با این وضع، در این سلول‌ها بودم و بجز هنگام تجدید [[وضو]] از آن نمی‏توانستم خارج شوم. بعد از محاکمه، روزی فقط ده دقیقه ما را به عنوان هواخوری داخل حیاط زندان می‏بردند که قدم بزنیم. هنگامی که مرا برای بازجویی بردند، مهم‏ترین حرف آنان این بود که شما طرفدار حضرت امام هستید و به پشتیبانی از ایشان اعلامیه می‏نویسید و امضاء می‏کنید. نزدیک دو ماه که از تاریخ محاکمه گذشت من آزاد شدم.<br>
حدود سه ماه بدون محاکمه و ممنوع الملاقات با این وضع، در این سلول‌ها بودم و بجز هنگام تجدید وضو از آن نمی‏توانستم خارج شوم. بعد از محاکمه، روزی فقط ده دقیقه ما را به عنوان هواخوری داخل حیاط زندان می‏بردند که قدم بزنیم. هنگامی که مرا برای بازجویی بردند، مهم‏ترین حرف آنان این بود که شما طرفدار حضرت امام هستید و به پشتیبانی از ایشان اعلامیه می‏نویسید و امضاء می‏کنید. نزدیک دو ماه که از تاریخ محاکمه گذشت من آزاد شدم.<br>


چند ماه از آزادی من نگذشته بود که مسافرتی به [[همدان]] داشتم. در همدان علما و غیرعلما به دیدن بنده آمدند. تابستان بود، من در مدرسه همدان، درسی شروع کردم که مورد استقبال واقع شد. ساواک همدان از این موضع که جوان‌های شهر و مردم با من رابطه داشتند و به درس و بحث می‏آمدند نگران بود؛ به این جهت مرا به بهانه‏ای گرفتند وبه تهران فرستادند. دوباره روانه زندان قزل قلعه شدم و چندین ماه دیگر در آنجا زندانی گشتم.
چند ماه از آزادی من نگذشته بود که مسافرتی به همدان داشتم. در همدان علما و غیرعلما به دیدن بنده آمدند. تابستان بود، من در مدرسه همدان، درسی شروع کردم که مورد استقبال واقع شد. ساواک همدان از این موضع که جوان‌های شهر و مردم با من رابطه داشتند و به درس و بحث می‏آمدند نگران بود؛ به این جهت مرا به بهانه‏ای گرفتند وبه تهران فرستادند. دوباره روانه زندان قزل قلعه شدم و چندین ماه دیگر در آنجا زندانی گشتم.
بعد از آزادی از زندان، مدت زیادی به اصطلاح ممنوع المنبر بودم و حق نداشتم به وعظ و خطابه بپردازم به [[رفسنجان]] رفتم. بعد از دو سه منبر، ساواک کرمان مطلع شد و از ادامه جلسات سخرانی‌، جلوگیری کرد.<br>
بعد از آزادی از زندان، مدت زیادی به اصطلاح ممنوع المنبر بودم و حق نداشتم به وعظ و خطابه بپردازم به رفسنجان رفتم. بعد از دو سه منبر، ساواک کرمان مطلع شد و از ادامه جلسات سخرانی‌، جلوگیری کرد.<br>


 
 
= روز تاریخی 19 دی سال  56 =
=روز تاریخی 19 دی سال  56=


== توهین روزنامه اطلاعات به امام ==
==توهین روزنامه اطلاعات به امام==


از آن تاریخ به قم برگشتم و مشغول درس بحث شدم و در فرصت‏های مناسب و موقعیت‏های گوناگون هدف خود را تعقیب می‏کردم تا این که جریان 19 دی 56 بوجود آمد، و آن به این شرح است:
از آن تاریخ به قم برگشتم و مشغول درس بحث شدم و در فرصت‏های مناسب و موقعیت‏های گوناگون هدف خود را تعقیب می‏کردم تا این که جریان 19 دی 56 بوجود آمد، و آن به این شرح است:
در روزنامه اطلاعات 17 دی 56 مقاله توهین ‏آمیز و تندی علیه حضرت امام، که آن زمان در [[نجف]] تشریف داشتند، چاپ شد. انتشار این مقاله، خشم آقایان اساتید و فضلای حوزه قم را برانگیخت. به همین مناسبت جلسه‏ای در منزل این جانب برگزار شد که در آن آقایان: [[مشکینی]]، [[وحید خراسانی]] نیز حضور یافتند.<br>
در روزنامه اطلاعات 17 دی 56 مقاله توهین‏آمیز و تندی علیه حضرت امام، که آن زمان در نجف تشریف داشتند، چاپ شد. انتشار این مقاله، خشم آقایان اساتید و فضلای حوزه قم را برانگیخت. به همین مناسبت جلسه‏ای در منزل این جانب برگزار شد که در آن آقایان: مشکینی، وحید خراسانی نیز حضور یافتند.<br>


== تصمیم به تعطیلی قم ==
==تصمیم به تعطیلی قم==


در آن جلسه تصمیم گرفته شد که به عنوان اعتراض به انتشار چنین مقاله‏ای در اولین گام حوزه و بازار قم تعطیل شود‌. حوزه قم و بازار تعطیل شد. فضلای حوزه و آقایان بازاری‌ها به منزل مراجع و اساتید بزرگ می‏رفتند که در آنجا جلسات سخنرانی در اعتراض به رژیم برگزار می‏شد. روز 19 دی ، که قبل از ظهر آقایان به منزل بعضی از اساتید رفته بودند، قرار گذاشته بودند که بعد از ظهر در منزل ما اجتماع کنند‌. این قرار در نماز جماعات هم اعلام گردیده بود‌.<br>
در آن جلسه تصمیم گرفته شد که به عنوان اعتراض به انتشار چنین مقاله‏ای در اولین گام حوزه و بازار قم تعطیل شود‌. حوزه قم و بازار تعطیل شد. فضلای حوزه و آقایان بازاری‌ها به منزل مراجع و اساتید بزرگ می‏رفتند که در آنجا جلسات سخنرانی در اعتراض به رژیم برگزار می‏شد. روز 19 دی ، که قبل از ظهر آقایان به منزل بعضی از اساتید رفته بودند، قرار گذاشته بودند که بعد از ظهر در منزل ما اجتماع کنند‌. این قرار در نماز جماعات هم اعلام گردیده بود‌.<br>


از حدود ساعت یک بعد از ظهر عده‏ای آمدند و چندین بلندگو داخل منزل و کوچه نصب کردند‌. رفته رفته جمعیت می‏آمد داخل حیاط و پشت بام‌ها‌؛ و کوچه از جمعیت متراکم شده بود به گونه‏ای که جمعیت به خیابان رسیده بود‌. نخست داماد اینجانب آقای سید حسین موسوی تبریزی سخنرانی کردند‌، سپس بنده وظیفه خود دانستم که صحبت کنم و جنایات رژیم ستمشاهی را به صراحت بیان کنم‌، لذا سخنرانی جامع و تندی علیه جنایت‌های رژیم شاه‌، انجام دادم.
 در آن سخنرانی من لازم دانستم که انگشت روی مرکز و منبع اصلی جنایت ها بگذارم‌؛
مردم از این صحبت جامع و منطقی و کوبنده شارژ شدند و با شعارهای تند از منزل حرکت کردند. من خود نیز‌، لازم دانستم که با مردم حرت کنم‌. آمدیم بیرون‌، از کوچه که گذشتیم وارد خیابان شدیم‌. ابتدای جمعیت به چهاراه مقابل کلانتری رسیده بود‌. در اینجا مزدوران رژیم‌، مردم را به گلوله بستند و با سلاح گرم به مردمی که هیچگونه وسیله دفاعی نداشتند حمله کردند‌. عده‏ای از مردم شهید شدند‌؛ عده‏ای مجروح و زخمی و عده‏ای هم توانستند جان سالم بدر برند. همین جریان، موجب حرکت و قیام مردم در دیگر شهرهای مختلف ایران شد. به مناسبت بزرگداشت شهدای این روز، قیام فراگیر ملت ایران از تبریز آغاز و رفته رفته تمام ایران را فرار گرفت.


به همین مناسب کوچه ما کوچه قیام نام گذاری شد‌. و وقتی حضرت امام (رحمه الله) به قم مشرف شدند به منزل ما نیز تشریف آوردند‌، و به محضر ایشان عرض شد که انقلاب اسلامی از این خانه آغاز شده است.
به همین مناسب کوچه ما کوچه قیام نام گذاری شد‌. و وقتی حضرت امام (رحمه الله) به قم مشرف شدند به منزل ما نیز تشریف آوردند‌، و به محضر ایشان عرض شد که انقلاب اسلامی از این خانه آغاز شده است.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۹:


 
 
= تلاش برای اعلام مرجعیت حضرت امام خمینی =
=تلاش برای اعلام مرجعیت حضرت امام خمینی=


از جمله جریان‌هایی که در آن دوران پیش آمد‌، جریان در گذشت آیت اللَّه العظمی حکیم (ره) بود. ما به لحاظ خصوصیات علمی و دیگر خصائص روشن و بارزی که در حضرت امام، سراغ داشتیم، تصمیم گرفتیم کاری کنیم که چهره ایشان‌، خارج از حوزه‏های علمیه نیز برای مردم بهتر و کاملتر شناخته شود‌. از این جهت تصمیم گرفتیم اعلامیه‏ای بدهیم که بعد از مرحوم آقای حکیم، مردم به حضرت امام مراجعه کنند.
از جمله جریان‌هایی که در آن دوران پیش آمد‌، جریان در گذشت آیت اللَّه العظمی حکیم (ره) بود. ما به لحاظ خصوصیات علمی و دیگر خصائص روشن و بارزی که در حضرت امام، سراغ داشتیم، تصمیم گرفتیم کاری کنیم که چهره ایشان‌، خارج از حوزه‏های علمیه نیز برای مردم بهتر و کاملتر شناخته شود‌. از این جهت تصمیم گرفتیم اعلامیه‏ای بدهیم که بعد از مرحوم آقای حکیم، مردم به حضرت امام مراجعه کنند.
خط ۱۸۳: خط ۱۸۷:


  
  
= مسافرت‌های علمی فرهنگی =
=مسافرت‌های علمی فرهنگی=


آیت الله العظمی نوری همدانی با الهام از توصیه قرآنی مبنی بر (سیروا فی الارض) سفرهای زیادی به اقصا نقاط جهان داشته و در این سفرها ضمن انجام مباحثات علمی با برخورد با افکار و فرهنگ‌های گوناگون بر تجارب خویش می افزودند.<br>
آیت الله العظمی نوری همدانی با الهام از توصیه قرآنی مبنی بر (سیروا فی الارض) سفرهای زیادی به اقصا نقاط جهان داشته و در این سفرها ضمن انجام مباحثات علمی با برخورد با افکار و فرهنگ‌های گوناگون بر تجارب خویش می افزودند.<br>


== نمایندگی سید روح خمینی در اروپا ==
==نمایندگی سید روح خمینی در اروپا==


در سال 58 و 59 که نماینده حضرت امام در اروپا بودم و به آن دیار رفت و آمد داشتم در ظرف این دو سال در موقع تحصیل در قم اشتغال به تدریس داشتم ولی در موقع تعطیلی حوزه به کشورهای اروپا از قبیل: انگلستان، فرانسه، آلمان، اتریش، ایتالیا، سوئد، بلژیک، هلند، دانمارک، سوئیس، نروژ، فنلاند، اسپانیا، یونان، و ترکیه مسافرت می‏کردم، و در طی ملاقات‌ها و مصاحبه و تشکیل مجالس حقایق اسلام و عظمت انقلاب اسلامی را بیان می‏کردم، و به سؤالات علمی و مذهبی با توفیق خداوند پاسخ می‌دادم، و سفرهایی به پاکستان و یک سفر هم به تایلند، بنگلادش و هندوستان رفته‏ام و در این سفرها علاوه بر معاشرت با فرقه‌های گوناگون و بیان معارف و مبانی اسلام، توجه بیشتر به بیان مزایای انقلاب اسلامی ایران و نشان دادن چهره استکبار جهانی بود.<br>
در سال 58 و 59 که نماینده حضرت امام در اروپا بودم و به آن دیار رفت و آمد داشتم در ظرف این دو سال در موقع تحصیل در قم اشتغال به تدریس داشتم ولی در موقع تعطیلی حوزه به کشورهای اروپا از قبیل: انگلستان، فرانسه، آلمان، اتریش، ایتالیا، سوئد، بلژیک، هلند، دانمارک، سوئیس، نروژ، فنلاند، اسپانیا، یونان، و ترکیه مسافرت می‏کردم، و در طی ملاقات‌ها و مصاحبه و تشکیل مجالس حقایق اسلام و عظمت انقلاب اسلامی را بیان می‏کردم، و به سؤالات علمی و مذهبی با توفیق خداوند پاسخ می‌دادم، و سفرهایی به پاکستان و یک سفر هم به تایلند، بنگلادش و هندوستان رفته‏ام و در این سفرها علاوه بر معاشرت با فرقه‌های گوناگون و بیان معارف و مبانی اسلام، توجه بیشتر به بیان مزایای انقلاب اسلامی ایران و نشان دادن چهره استکبار جهانی بود.<br>
خط ۲۵۲: خط ۲۵۶:


این اقدام هم باعث شناخت بهتر، دقیق تر و روزآمد آیت الله از شرایط جهانی، منطقه ای و به خصوص اوضاع شیعیان می شود که قطعاً در رویکرد و دیدگاه یک شخصیت برجسته مذهبی آنهم در جایگاه مرجع تقلید بسیار ضروری است و هم از سوی دیگر برای شیعیان این بلاد که عمدتاً مهجورند و در عمرشان ممکن است هیچگاه یک عالم دینی برجسته را ندیده باشند، عواید بسیاری دارد که گاه ممکن است تا سالها ثمرات آن باقی بماند.
این اقدام هم باعث شناخت بهتر، دقیق تر و روزآمد آیت الله از شرایط جهانی، منطقه ای و به خصوص اوضاع شیعیان می شود که قطعاً در رویکرد و دیدگاه یک شخصیت برجسته مذهبی آنهم در جایگاه مرجع تقلید بسیار ضروری است و هم از سوی دیگر برای شیعیان این بلاد که عمدتاً مهجورند و در عمرشان ممکن است هیچگاه یک عالم دینی برجسته را ندیده باشند، عواید بسیاری دارد که گاه ممکن است تا سالها ثمرات آن باقی بماند.
===== دیدگاه در مورد موضوع قره باغ =====
=====دیدگاه در مورد موضوع قره باغ=====
آیت الله نوری همدانی در پاسخ به سؤال عده ای از متدینین [[آذربایجان]]، دیدگاه خود را درباره بحران قره باغ اعلام کرد.
آیت الله نوری همدانی در پاسخ به سؤال عده ای از متدینین [[آذربایجان]]، دیدگاه خود را درباره بحران قره باغ اعلام کرد.


خط ۲۸۵: خط ۲۸۹:


==پیام به کنفرانس وحدت اسلامی==
==پیام به کنفرانس وحدت اسلامی==




خط ۲۹۵: خط ۲۹۸:
</gallery>
</gallery>


= پانویس =
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


= منبع =
=منبع=




خط ۳۰۴: خط ۳۰۷:


[[رده:طلایه داران تقریب]]
[[رده:طلایه داران تقریب]]
[[رده:پیشگامان وحدت امت اسلامی]]
[[رده:علمای وحدت گرا]]
[[رده:علمای وحدت گرا]]
[[رده:رهبران تقریبی]]
[[رده:مراجع جهان تشیع]]
[[رده:مراجع جهان تشیع]]
<references />
<references />


 
 
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۱

ویرایش