نکاح موقت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «یکی از مباحث مهم اجتماع بشری کیفیت ارضاء امور شهوانی است که دیدگاه لیبرالیسم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
== نکاح موقّت‏ ==  
== نکاح موقّت‏ ==  
همه علمای اسلام معتقدند که ازدواج موقّت در برهه‏‌ای از زمان در عصر پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) وجود داشت. گروهی می‏‌گویند در عصر خلیفه دوّم، و به وسیله او، و گروه دیگری می‏‌گویند در عصر خود پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) تحریم شد و ما پیروان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به اتّفاق معتقدیم که هرگز تحریم نشده و طبق شرایطی به قوّت خود باقی است <br>
همه علمای اسلام معتقدند که ازدواج موقّت در برهه‏‌ای از زمان در عصر پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) وجود داشت. گروهی می‏‌گویند در عصر خلیفه دوّم، و به وسیله او، و گروه دیگری می‏‌گویند در عصر خود پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) تحریم شد و ما پیروان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به اتّفاق معتقدیم که هرگز تحریم نشده و طبق شرایطی به قوّت خود باقی است <br>
در این عقیده عدّه کمی از اهل‌سنت با ما موافق‌اند و عدّه بیشتری مخالف و همیشه آن را به رخ ما می‏کشند و ایراد می‏کنند، درحالی‌که نه‌تنها جای ایراد نیست، بلکه نقطه قوّتی است برای حلّ بسیاری از مشکلات اجتماعی.
در این عقیده عدّه کمی از اهل‌سنت با ما موافق‌اند و عدّه بیشتری مخالف و همیشه آن را به رخ ما می‏کشند و ایراد می‏کنند، درحالی‌که نه‌تنها جای ایراد نیست، بلکه نقطه قوّتی است برای حلّ بسیاری از مشکلات اجتماعی.
== شرح این مطلب در چند مبحث ==  
== شرح این مطلب در چند مبحث ==  
=== 1- ضرورت‏ها و نیازها ===
=== 1- ضرورت‏ها و نیازها ===
بسیاری از مردم - به‌ویژه جوانان - به ازدواج دائم دسترسی ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات و هزینه‏ها و قبول مسئولیت‏های مختلفی دارد که آمادگی آن برای گروهی حاصل نیست، به‌عنوان‌مثال:
بسیاری از مردم - به‌ویژه جوانان - به ازدواج دائم دسترسی ندارند، زیرا ازدواج دائم به طور معمول نیاز به مقدّمات و هزینه‏ها و قبول مسئولیت‏های مختلفی دارد که آمادگی آن برای گروهی حاصل نیست، به‌عنوان‌مثال:
1- بسیاری از جوانان در دوران تحصیل - به‌خصوص در عصر ما که زمان تحصیل طولانی شده - قادر به ازدواج دائم نیستند، زیرا نه شغلی دارند، نه مسکن مناسبی و نه هزینه ‏های دیگر و هرقدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار کنند، باز وسایل لازم فراهم نیست.<br>
# بسیاری از جوانان در دوران تحصیل - به‌خصوص در عصر ما که زمان تحصیل طولانی شده - قادر به ازدواج دائم نیستند، زیرا نه شغلی دارند، نه مسکن مناسبی و نه هزینه ‏های دیگر و هرقدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار کنند، باز وسایل لازم فراهم نیست.<br>
 
# افرادی هستند که متأهّل می‏باشند، ولی در سفرهای خارج که گاهی به طول می‏انجامد، گرفتار محرومیت شدید جنسی می‏شوند، نه همسران خود را می‏توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن دیار دارند.<br>
2- افرادی هستند که متأهّل می‏باشند، ولی در سفرهای خارج که گاهی به طول می‏انجامد، گرفتار محرومیت شدید جنسی می‏شوند، نه همسران خود را می‏توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن دیار دارند.<br>
# کسانی هستند که همسران آنها گرفتار بیماری‏های مختلف و مشکلات دیگری می‏باشند و توان رفع نیاز جنسی همسران خود را ندارند.<br>
 
سربازانی هستند که به مأموریت‏های طولانی، برای حفظ مرزها و مانند آن می‏روند و از خانواده‏های خود دورند و گرفتار مشکل جنسی هستند و چنان که خواهیم دید در عصر پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) همین مشکل برای بسیاری از سربازان اسلام پیش آمد و همان سبب تشریع ازدواج موقّت شد.<br>
3- کسانی هستند که همسران آنها گرفتار بیماری‏های مختلف و مشکلات دیگری می‏باشند و توان رفع نیاز جنسی همسران خود را ندارند.<br>
گاه در دوران بارداری و شرایط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسی نداشته باشد و چه‌بسا جوان است و گرفتار مشکل محرومیت.<br>
 
4- سربازانی هستند که به مأموریت‏های طولانی، برای حفظ مرزها و مانند آن می‏روند و از خانواده‏های خود دورند و گرفتار مشکل جنسی هستند و چنان که خواهیم دید در عصر پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) همین مشکل برای بسیاری از سربازان اسلام پیش آمد و همان سبب تشریع ازدواج موقّت شد.<br>
 
5- گاه در دوران بارداری و شرایط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسی نداشته باشد و چه‌بسا جوان است و گرفتار مشکل محرومیت.<br>


این‌گونه ضرورت‏های اجتماعی و مشکلات، همیشه بوده و خواهد بود و مخصوص عصر پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نبوده است، بلکه در عصر ما باتوجه‌به عوامل مختلف تحریک، بسیار شدیدتر شده است.<br>
این‌گونه ضرورت‏های اجتماعی و مشکلات، همیشه بوده و خواهد بود و مخصوص عصر پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نبوده است، بلکه در عصر ما باتوجه‌به عوامل مختلف تحریک، بسیار شدیدتر شده است.<br>
خط ۲۵: خط ۱۹:
=== راه‌حل اهل‌سنت: ازدواج مسیار! ===
=== راه‌حل اهل‌سنت: ازدواج مسیار! ===
جالب این که حتّی منکران ازدواج موقّت (یعنی غالب برادران اهل‌سنت) هنگامی که تحت‌فشار جوانان و اقشار دیگر محروم قرار گرفته‏اند، تدریجاً به‌نوعی ازدواج - شبیه ازدواج موقّت - تن درداده‌اند و آن را «ازدواج مسیار» می‏نامند، هرچند نام آن را ازدواج موقّت نمی‏گذارند، ولی در عمل هیچ تفاوتی با ازدواج موقّت ندارد؛ به‌این‌ترتیب که اجازه می‏دهند فرد نیازمند به ازدواج، با زنی ازدواج دائم کند درحالی‌که قصد دارد بعد از مدّت کوتاهی او را طلاق دهد و با او شرط می‏کند که نه حقّ نفقه داشته باشد و نه شب‌خوابی و نه ارث! یعنی دقیقاً شبیه ازدواج موقّت، با این تفاوت که در اینجا با طلاق از هم جدا می‏شوند و در ازدواج موقّت با بخشیدن باقیمانده مدّت یا سرآمدن مدّت و هر دو از آغاز زمان محدودی را در نظر دارند.<br>
جالب این که حتّی منکران ازدواج موقّت (یعنی غالب برادران اهل‌سنت) هنگامی که تحت‌فشار جوانان و اقشار دیگر محروم قرار گرفته‏اند، تدریجاً به‌نوعی ازدواج - شبیه ازدواج موقّت - تن درداده‌اند و آن را «ازدواج مسیار» می‏نامند، هرچند نام آن را ازدواج موقّت نمی‏گذارند، ولی در عمل هیچ تفاوتی با ازدواج موقّت ندارد؛ به‌این‌ترتیب که اجازه می‏دهند فرد نیازمند به ازدواج، با زنی ازدواج دائم کند درحالی‌که قصد دارد بعد از مدّت کوتاهی او را طلاق دهد و با او شرط می‏کند که نه حقّ نفقه داشته باشد و نه شب‌خوابی و نه ارث! یعنی دقیقاً شبیه ازدواج موقّت، با این تفاوت که در اینجا با طلاق از هم جدا می‏شوند و در ازدواج موقّت با بخشیدن باقیمانده مدّت یا سرآمدن مدّت و هر دو از آغاز زمان محدودی را در نظر دارند.<br>
جالب‏تر این که اخیراً بعضی از جوانان اهل‌سنت که گرفتار مشکل ازدواج شده و در فشار بوده‏اند، از طریق اینترنت با ما تماس گرفتند که ما می‏خواهیم در مسئله ازدواج موقّت از فتوای شیعه پیروی کنیم، آیا مانعی دارد؟<br>
جالب‏تر این که اخیراً بعضی از جوانان اهل‌سنت که گرفتار مشکل ازدواج شده و در فشار بوده‏اند، از طریق اینترنت با ما تماس گرفتند که ما می‏خواهیم در مسئله ازدواج موقّت از فتوای شیعه پیروی کنیم، آیا مانعی دارد؟<br>
گفتیم: هیچ مانعی ندارد!<br>
گفتیم: هیچ مانعی ندارد!<br>
آنها که ازدواج موقّت را انکار می‏کنند، ولی به «نکاح مسیار» روی می‏آورند، در واقع اسمش را نمی‏آورند ولی خودش را می‏آورند!
آنها که ازدواج موقّت را انکار می‏کنند، ولی به «نکاح مسیار» روی می‏آورند، در واقع اسمش را نمی‏آورند ولی خودش را می‏آورند!
آری «ضرورت‏ها» سرانجام انسان را وادار به پذیرش «واقعیت‏ها» می‏کند، هرچند نام آن را بر زبان نیاورد.
آری «ضرورت‏ها» سرانجام انسان را وادار به پذیرش «واقعیت‏ها» می‏کند، هرچند نام آن را بر زبان نیاورد.
بنابراین نتیجه می‏گیریم آنها که اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته یا ندانسته جاده را برای فحشا صاف می‏کنند، مگر این که نوع مشابه آن، یعنی نکاح مسیار را پیشنهاد کنند و به همین جهت در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آمده که «اگر با ازدواج موقّت اسلامی مخالفت نکرده بودند، هیچ‌کس به زنا آلوده نمی‏شد». امام صادق( علیه‌السلام) می‏فرماید:« لو لا ما نهی عنها عمر ما زنی إلّا شقی»<ref>( وسائل‌الشیعه، جلد 14، صفحه 440، حدیث 24).</ref> در کتاب اهل‌سنت نیز این حدیث به طور گسترده آمده است. قال علی( علیه‌السلام):« لو لا ان عمر نهی عن المتعه ما زنی الّا شقی»<ref>( تفسیر طبری، جلد 5، صفحه 119؛ تفسیر در المنثور، جلد 2، صفحه 140 و تفسیر قرطبی، جلد 5، صفحه 130)</ref>.<br>
بنابراین نتیجه می‏گیریم آنها که اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته یا ندانسته جاده را برای فحشا صاف می‏کنند، مگر این که نوع مشابه آن، یعنی نکاح مسیار را پیشنهاد کنند و به همین جهت در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) آمده که «اگر با ازدواج موقّت اسلامی مخالفت نکرده بودند، هیچ‌کس به زنا آلوده نمی‏شد». امام صادق( علیه‌السلام) می‏فرماید:« لو لا ما نهی عنها عمر ما زنی إلّا شقی»<ref>( وسائل‌الشیعه، جلد 14، صفحه 440، حدیث 24).</ref> در کتاب اهل‌سنت نیز این حدیث به طور گسترده آمده است. قال علی( علیه‌السلام):« لو لا ان عمر نهی عن المتعه ما زنی الّا شقی»<ref>( تفسیر طبری، جلد 5، صفحه 119؛ تفسیر در المنثور، جلد 2، صفحه 140 و تفسیر قرطبی، جلد 5، صفحه 130)</ref>.<br>
همچنین آنها که با سوءاستفاده از «ازدواج موقّت» که برای ضرورت‏ها و نیازهای واقعی محرومان تشریع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسیله هوس‏رانی خود ساختند، آنها نیز جاده را برای آلودگی جامعه اسلامی به زنا صاف کردند و در گناه آلودگان شریک هستند، چرا که عملاً مانع استفاده صحیح از ازدواج موقّت شدند.<br>
همچنین آنها که با سوءاستفاده از «ازدواج موقّت» که برای ضرورت‏ها و نیازهای واقعی محرومان تشریع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسیله هوس‏رانی خود ساختند، آنها نیز جاده را برای آلودگی جامعه اسلامی به زنا صاف کردند و در گناه آلودگان شریک هستند، چرا که عملاً مانع استفاده صحیح از ازدواج موقّت شدند.<br>


خط ۴۷: خط ۳۶:
ازدواج موقّت در غالب شرایط و احکام همچون ازدواج دائم است:<br>
ازدواج موقّت در غالب شرایط و احکام همچون ازدواج دائم است:<br>


# 1- زن و شوهر باید با کمال رضایت و اختیار، بدون اجبار یکدیگر را به همسری انتخاب کنند.
# زن و شوهر باید با کمال رضایت و اختیار، بدون اجبار یکدیگر را به همسری انتخاب کنند.
# 2- صیغه عقد با لفظ «نکاح» و «ازدواج» یا لفظ «متعه» باید جاری شود و الفاظ دیگر کارساز نیست.
# صیغه عقد با لفظ «نکاح» و «ازدواج» یا لفظ «متعه» باید جاری شود و الفاظ دیگر کارساز نیست.
# 3- اگر زوجه باکره است اجازه ولی لازم است و در غیر باکره لازم نیست.
# اگر زوجه باکره است اجازه ولی لازم است و در غیر باکره لازم نیست.
# 4- مدّت عقد و مهریه باید دقیقاً تعیین شود و اگر ذکر مدّت فراموش شود، به فتوای بسیاری از فقها تبدیل به عقد دائم خواهد شد (و این خود دلیل بر آن است که ماهیت هر دو نوع از نکاح یکی است و تنها فرق در ذکر مدّت و عدم ذکر آن است)، (دقّت فرمایید).
# مدّت عقد و مهریه باید دقیقاً تعیین شود و اگر ذکر مدّت فراموش شود، به فتوای بسیاری از فقها تبدیل به عقد دائم خواهد شد (و این خود دلیل بر آن است که ماهیت هر دو نوع از نکاح یکی است و تنها فرق در ذکر مدّت و عدم ذکر آن است)، (دقّت فرمایید).
# 5- پایان مدّت به منزله طلاق است و بلافاصله زن باید عدّه نگه دارد، (هرگاه آمیزش صورت گرفته باشد).
# پایان مدّت به منزله طلاق است و بلافاصله زن باید عدّه نگه دارد، (هرگاه آمیزش صورت گرفته باشد).
# 6- عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام می‏شود، ولی عدّه عقد موقّت دو بار بیشتر نیست.
# عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهیانه دیدن است که با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام می‏شود، ولی عدّه عقد موقّت دو بار بیشتر نیست.
# 7- فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانی مشروع هستند و تمام احکام فرزند متولّد از عقد دائم را - بدون استثنا - دارند و از پدر و مادر و برادران و سایر بستگان ارث می‏برند و هیچ تفاوتی در سایر حقوق میان این دو گروه از فرزندان نیست.
# فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانی مشروع هستند و تمام احکام فرزند متولّد از عقد دائم را - بدون استثنا - دارند و از پدر و مادر و برادران و سایر بستگان ارث می‏برند و هیچ تفاوتی در سایر حقوق میان این دو گروه از فرزندان نیست.
فرزندان عقد موقّت، باید تحت تکفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزینه ‏های آنها - همانند فرزندان عقد دائم - باید پرداخته شود.<br>
فرزندان عقد موقّت، باید تحت تکفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزینه ‏های آنها - همانند فرزندان عقد دائم - باید پرداخته شود.<br>


*** شاید بعضی از شنیدن این سخنان در شگفتی فرو روند، آنها حق دارند، زیرا ذهنیت نادرست و کاملاً عوامانه‏ای درباره عقد موقّت دارند و شاید آن را یک ازدواج قاچاق و نیم‏بند و خارج از محدوده قوانین و در یک کلمه شبیه زنا می‏پندارند درحالی‌که ابداً چنین نیست.
*** شاید بعضی از شنیدن این سخنان در شگفتی فرو روند، آنها حق دارند، زیرا ذهنیت نادرست و کاملاً عوامانه‏ای درباره عقد موقّت دارند و شاید آن را یک ازدواج قاچاق و نیم‏بند و خارج از محدوده قوانین و در یک کلمه شبیه زنا می‏پندارند درحالی‌که ابداً چنین نیست.
=== تفاوت‏های دو نوع عقد از جمله: ===
=== تفاوت‏های دو نوع عقد از جمله: ===
# 1- زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولی جمعی از فقها گفته‏اند این در صورتی است که شرط نفقه و ارث نکنند و اگر شرط کنند باید بر طبق آن عمل شود.
# زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولی جمعی از فقها گفته‏اند این در صورتی است که شرط نفقه و ارث نکنند و اگر شرط کنند باید بر طبق آن عمل شود.
# 2- زن در عقد موقّت آزاد است که کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند و اجازه همسر برای او شرط نیست مادام که مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولی در عقد دائم بدون توافق این امر جایز نیست.
# زن در عقد موقّت آزاد است که کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند و اجازه همسر برای او شرط نیست مادام که مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولی در عقد دائم بدون توافق این امر جایز نیست.
# 3- بر مرد لازم نیست شب‏ها نزد همسر موقّت خود باشد.<br>
# بر مرد لازم نیست شب‏ها نزد همسر موقّت خود باشد.<br>


*** بادقت در شرح احکامی که در بالا گفته شد، پاسخ بسیاری از پرسش‏ها و داوری‏های ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد و ذهنیت‏های کاذب و نادرست، در مورد این حکم مقدّس و حکیمانه اسلامی مرتفع می‏شود، این حقیقت نیز آشکار است که ازدواج موقّت هیچ نسبتی با زنا و اعمال منافی عفّت ندارد و آنها که این دو را با هم مقایسه می‏کنند، به‌یقین افرادی ناآگاه‌اند که هیچ اطّلاعی از ماهیت نکاح موقّت و شرایط آن ندارند.
*** بادقت در شرح احکامی که در بالا گفته شد، پاسخ بسیاری از پرسش‏ها و داوری‏های ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد و ذهنیت‏های کاذب و نادرست، در مورد این حکم مقدّس و حکیمانه اسلامی مرتفع می‏شود، این حقیقت نیز آشکار است که ازدواج موقّت هیچ نسبتی با زنا و اعمال منافی عفّت ندارد و آنها که این دو را با هم مقایسه می‏کنند، به‌یقین افرادی ناآگاه‌اند که هیچ اطّلاعی از ماهیت نکاح موقّت و شرایط آن ندارند.
خط ۱۰۱: خط ۹۰:
این مسئله میان تمام علمای اسلام - اعمّ از شیعه و اهل‌سنت - مسلّم است که ازدواج موقّت در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) وجود داشته، ولی گروه زیادی از فقهای تسنّن معتقدند که این حکم بعداً نسخ شده است و این که در چه زمانی نسخ شده، اختلاف زیادی وجود دارد که قابل‌توجه است؛ از جمله به گفته دانشمند معروف «نووی» در شرح صحیح مسلم:<br>
این مسئله میان تمام علمای اسلام - اعمّ از شیعه و اهل‌سنت - مسلّم است که ازدواج موقّت در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) وجود داشته، ولی گروه زیادی از فقهای تسنّن معتقدند که این حکم بعداً نسخ شده است و این که در چه زمانی نسخ شده، اختلاف زیادی وجود دارد که قابل‌توجه است؛ از جمله به گفته دانشمند معروف «نووی» در شرح صحیح مسلم:<br>


# 1- بعضی می‏گویند در غزوه خیبر نخست حلال شد و سپس تحریم گردید.
# بعضی می‏گویند در غزوه خیبر نخست حلال شد و سپس تحریم گردید.
# 2- فقط در عمرة القضاء حلال بود.
# فقط در عمرة القضاء حلال بود.
# 3- در روز فتح مکه نخست حلال و سپس تحریم شد.
# در روز فتح مکه نخست حلال و سپس تحریم شد.
# 4- در غزوه تبوک (در سال نهم هجری) تحریم شد.
# در غزوه تبوک (در سال نهم هجری) تحریم شد.
# 5- فقط در جنگ اوطاس (در سال هشتم هجری) مباح شد.
# فقط در جنگ اوطاس (در سال هشتم هجری) مباح شد.
# 6- در حجّة الوداع (در سال دهم هجری) حلال شد. <ref>شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحه 191.</ref>
# در حجّة الوداع (در سال دهم هجری) حلال شد. <ref>شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحه 191.</ref>
و جالب اینکه روایات متناقض و متعارضی در این زمینه نقل شده، به‌خصوص روایت تحریم آن در خیبر و تحریم آن در حجّة الوداع معروف است که جمعی از فقهای اهل‌سنت برای جمع میان این روایات به زحمت افتاده و راه‌حل مناسبی هم ارائه نداده‏اند.<ref>. شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحه 191.</ref><br>
و جالب اینکه روایات متناقض و متعارضی در این زمینه نقل شده، به‌خصوص روایت تحریم آن در خیبر و تحریم آن در حجّة الوداع معروف است که جمعی از فقهای اهل‌سنت برای جمع میان این روایات به زحمت افتاده و راه‌حل مناسبی هم ارائه نداده‏اند.<ref>. شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحه 191.</ref><br>


خط ۱۱۳: خط ۱۰۲:
این در حالی است که ابن حجر از سهیلی نقل می‏کند که تحریم متعه در روز خیبر چیزی است که احدی از ارباب تاریخ و راویان اخبار نقل نکرده است. <ref>فتح الباری، جلد 9، صفحه 138.</ref><br>
این در حالی است که ابن حجر از سهیلی نقل می‏کند که تحریم متعه در روز خیبر چیزی است که احدی از ارباب تاریخ و راویان اخبار نقل نکرده است. <ref>فتح الباری، جلد 9، صفحه 138.</ref><br>


7- قول دیگر این که متعه در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) حلال بود و سپس عمر از آن نهی کرد، چنان که در صحیح مسلم که از معتبرترین کتب حدیث نزد برادران اهل‌سنت است، می‏خوانیم: «ابن ابی نضرة» می‏گوید: نزد جابر بن عبدالله انصاری بودم، گفت: ابن عبّاس و ابن زبیر با هم در مسئله متعه زنان و متعه حج (حج تمتّع که میان عمره و حج فاصله باشد)، اختلاف دارند (تو چه می‏گویی؟) گفت: ما هر دو را در زمان رسول خدا انجام دادیم تا عمر از آن دو نهی کرد و ما خودداری کردیم!». <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، دار الفکر بیروت.</ref><br>
# قول دیگر این که متعه در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) حلال بود و سپس عمر از آن نهی کرد، چنان که در صحیح مسلم که از معتبرترین کتب حدیث نزد برادران اهل‌سنت است، می‏خوانیم: «ابن ابی نضرة» می‏گوید: نزد جابر بن عبدالله انصاری بودم، گفت: ابن عبّاس و ابن زبیر با هم در مسئله متعه زنان و متعه حج (حج تمتّع که میان عمره و حج فاصله باشد)، اختلاف دارند (تو چه می‏گویی؟) گفت: ما هر دو را در زمان رسول خدا انجام دادیم تا عمر از آن دو نهی کرد و ما خودداری کردیم!». <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، دار الفکر بیروت.</ref><br>


با وجود این نصّ صریح آن هم در صحیح مسلم، بازهم می‏توان گفت متعه در عصر رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) تحریم شده است.
با وجود این نصّ صریح آن هم در صحیح مسلم، بازهم می‏توان گفت متعه در عصر رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) تحریم شده است.
خط ۱۲۴: خط ۱۱۳:
منظور از متعه حج آن است که نخست عمره را بجا آورده و از احرام خارج شوند و بعد از مدّتی کوتاه یا طولانی مجدّداً احرام به حج ببندند.
منظور از متعه حج آن است که نخست عمره را بجا آورده و از احرام خارج شوند و بعد از مدّتی کوتاه یا طولانی مجدّداً احرام به حج ببندند.
این حدیث از احادیث مشهور است که با مختصر تفاوتی از عمر نقل شده که در بالای منبر در حضور مردم بیان کرد که ذیلاً به هفت منبع از منابع حدیث، فقه و تفسیر اهل‌سنت اشاره می‏کنیم:
این حدیث از احادیث مشهور است که با مختصر تفاوتی از عمر نقل شده که در بالای منبر در حضور مردم بیان کرد که ذیلاً به هفت منبع از منابع حدیث، فقه و تفسیر اهل‌سنت اشاره می‏کنیم:
# 1- مسند احمد، جلد 3، صفحه 325.
# مسند احمد، جلد 3، صفحه 325.
# 2- سنن بیهقی، جلد 7، صفحه 206.
# سنن بیهقی، جلد 7، صفحه 206.
# 3- المبسوط سرخسی، جلد 4، صفحه 27.
# المبسوط سرخسی، جلد 4، صفحه 27.
# 4- المغنی ابن قدامه، جلد 7، صفحه 571.
# المغنی ابن قدامه، جلد 7، صفحه 571.
# 5- محلی ابن حزم، جلد 7، صفحه 107.
# محلی ابن حزم، جلد 7، صفحه 107.
# 6- کنز العمّال، جلد 16، صفحه 521.
# کنز العمّال، جلد 16، صفحه 521.
# 7- تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 52.
# تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 52.
=== *** [نتایج حدیث عمر متعتان کانتا مشروعتین فی عهد رسول‌الله ص ...] ===
=== *** [نتایج حدیث عمر متعتان کانتا مشروعتین فی عهد رسول‌الله ص ...] ===
این حدیث پرده از روی مسائل متعدّدی بر می‏دارد:
این حدیث پرده از روی مسائل متعدّدی بر می‏دارد:
خط ۱۵۴: خط ۱۴۳:
و به همین جهت در حدیث معروفی از علی (علیه‌السلام) نقل شده است که «اگر عمر از متعه نهی نکرده بود، هیچ فردی جز بی‏بند و باران آلوده زنا نمی‏شد»؛(لَوْ لَا أنّ عُمَر نَهَی النَّاسَ عَنِ الْمُتْعَةِ مَا زَنَی إِلّا شَقِی). <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 50.</ref>
و به همین جهت در حدیث معروفی از علی (علیه‌السلام) نقل شده است که «اگر عمر از متعه نهی نکرده بود، هیچ فردی جز بی‏بند و باران آلوده زنا نمی‏شد»؛(لَوْ لَا أنّ عُمَر نَهَی النَّاسَ عَنِ الْمُتْعَةِ مَا زَنَی إِلّا شَقِی). <ref>تفسیر کبیر فخر رازی، جلد 10، صفحه 50.</ref>
==== د) غوغای عجیب در مورد «زمان تحریم متعه» ====
==== د) غوغای عجیب در مورد «زمان تحریم متعه» ====
از روایت فوق که گروه عظیمی از محدّثان و مفسّران و فقیهان اهل‌سنت آن را نقل کرده‏اند، به‌خوبی استفاده می‏شود که تحریم متعه در زمان عمر بود نه در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و روایات متعدّد دیگری که در همان منابع نقل شده نیز آن را تأیید می‏کند، به‌عنوان نمونه:
از روایت فوق که گروه عظیمی از محدّثان و مفسّران و فقیهان اهل‌سنت آن را نقل کرده‏اند، به‌خوبی استفاده می‏شود که تحریم متعه در زمان عمر بود نه در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) و روایات متعدّد دیگری که در همان منابع نقل شده نیز آن را تأیید می‏کند، به‌عنوان نمونه:<br>
1- ترمذی محدّث معروف نقل می‏کند که مردی از اهل شام از عبدالله بن عمر از متعه زنان سؤال کرد، گفت: حلال است. سؤال‏کننده گفت: پدرت عمر از آن نهی کرده، عبدالله گفت: «أ رأیت إن کان‏أبی قد نهی عنها و قد سنّها رسول‌الله، أ نترک السنّة و نتبع قول أبی؟!؛ آیا اگر پدرم از آن نهی کند ولی رسول خدا آن را سنّت قرار داده باشد، ما سنّت آن حضرت را ترک کنیم و از سخن پدرم پیروی کنیم؟!». <ref>(این حدیث در صحیح ترمذی که امروز در دسترس ماست به این صورت وجود ندارد بلکه به‌جای متعة النساء متعة الحج آمده، ولی زین‌الدین معروف به شهید ثانی از علمای قرن دهم در کتاب شرح اللمعة الدمشقیة و سید بن طاووس از علمای قرن هفتم هجری در کتاب الطرائف آن را در مورد متعة النساء آورده‏اند و به نظر می‏رسد در نسخه‏های قدیمی صحیح ترمذی به همین صورت بوده و در نسخه‏های بعد به علل معلومی آن را تغییر داده‏اند!( و کم له من نظیر!)</ref><br>


2- در حدیث دیگر (در صحیح مسلم) از جابر بن عبدالله می‏خوانیم که می‏گوید ما در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) با مهریه مختصری از خرما و آرد برای چند روز متعه می‏کردیم و در عصر أبو بکر نیز ادامه داشت تا آن که عمر آن را به‌خاطر جریان «عمرو بن حریث» نهی کرد. <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br>
# ترمذی محدّث معروف نقل می‏کند که مردی از اهل شام از عبدالله بن عمر از متعه زنان سؤال کرد، گفت: حلال است. سؤال‏کننده گفت: پدرت عمر از آن نهی کرده، عبدالله گفت: «أ رأیت إن کان‏أبی قد نهی عنها و قد سنّها رسول‌الله، أ نترک السنّة و نتبع قول أبی؟!؛ آیا اگر پدرم از آن نهی کند ولی رسول خدا آن را سنّت قرار داده باشد، ما سنّت آن حضرت را ترک کنیم و از سخن پدرم پیروی کنیم؟!». <ref>(این حدیث در صحیح ترمذی که امروز در دسترس ماست به این صورت وجود ندارد بلکه به‌جای متعة النساء متعة الحج آمده، ولی زین‌الدین معروف به شهید ثانی از علمای قرن دهم در کتاب شرح اللمعة الدمشقیة و سید بن طاووس از علمای قرن هفتم هجری در کتاب الطرائف آن را در مورد متعة النساء آورده‏اند و به نظر می‏رسد در نسخه‏های قدیمی صحیح ترمذی به همین صورت بوده و در نسخه‏های بعد به علل معلومی آن را تغییر داده‏اند!( و کم له من نظیر!)</ref><br>
 
# در حدیث دیگر (در صحیح مسلم) از جابر بن عبدالله می‏خوانیم که می‏گوید ما در عصر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) با مهریه مختصری از خرما و آرد برای چند روز متعه می‏کردیم و در عصر أبو بکر نیز ادامه داشت تا آن که عمر آن را به‌خاطر جریان «عمرو بن حریث» نهی کرد. <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br>
3- در حدیث دیگری در همان کتاب آمده است که ابن عباس و ابن زبیر در مورد متعه زنان و متعه حج اختلاف کردند (و از جابر بن عبدالله داوری خواستند)، جابر گفت: ما، هر دو را در زمان پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) انجام دادیم، سپس عمر ما را نهی کرد و ما خودداری کردیم! <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br>
# در حدیث دیگری در همان کتاب آمده است که ابن عباس و ابن زبیر در مورد متعه زنان و متعه حج اختلاف کردند (و از جابر بن عبدالله داوری خواستند)، جابر گفت: ما، هر دو را در زمان پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) انجام دادیم، سپس عمر ما را نهی کرد و ما خودداری کردیم! <ref>صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 131.</ref><br>
 
# ابن عبّاس که او را «حبر الأمّة» (عالم و دانشمند امّت اسلام) نامیده‏اند نیز، از طرف‌داران عدم نسخ حکم متعه در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بود، شاهد آن مشاجره‏ای است که میان او و عبدالله بن زبیر رخ داد که در صحیح مسلم آمده است:
4- ابن عبّاس که او را «حبر الأمّة» (عالم و دانشمند امّت اسلام) نامیده‏اند نیز، از طرف‌داران عدم نسخ حکم متعه در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) بود، شاهد آن مشاجره‏ای است که میان او و عبدالله بن زبیر رخ داد که در صحیح مسلم آمده است:
عبدالله بن زبیر در مکه اقامت کرده بود. روزی (در میان جمعی از مردم که ابن عبّاس هم در میان آنها بود) گفت: بعضی از کسانی که خداوند چشم و دل آنها را، مانند چشم سر آنها کور کرده، فتوا به جواز متعه می‏دهند - منظور او ابن عبّاس بود که در آن زمان نابینا شده بود - ابن عبّاس که این سخن را شنید، گفت: تو آدم جلف نادانی هستی، به جانم سوگند در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) ما این کار را می‏کردیم.
عبدالله بن زبیر در مکه اقامت کرده بود. روزی (در میان جمعی از مردم که ابن عبّاس هم در میان آنها بود) گفت: بعضی از کسانی که خداوند چشم و دل آنها را، مانند چشم سر آنها کور کرده، فتوا به جواز متعه می‏دهند - منظور او ابن عبّاس بود که در آن زمان نابینا شده بود - ابن عبّاس که این سخن را شنید، گفت: تو آدم جلف نادانی هستی، به جانم سوگند در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) ما این کار را می‏کردیم.
ابن زبیر (بی‏اعتنا به نام رسول خدا) گفت: تو آزمایش کن، به خدا سوگند اگر انجام دهی تو را سنگسار می‏کنم! <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، چاپ دارالفکر.</ref>یعنی منطق را با زور و تهدید پاسخ گفت!<br>
ابن زبیر (بی‏اعتنا به نام رسول خدا) گفت: تو آزمایش کن، به خدا سوگند اگر انجام دهی تو را سنگسار می‏کنم! <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 59، حدیث 3307، چاپ دارالفکر.</ref>یعنی منطق را با زور و تهدید پاسخ گفت!<br>
خط ۱۷۰: خط ۱۵۷:
جالب این که راغب در کتاب محاضرات ... نقل می‏کند که فرزند عبدالله بن زبیر با لحنی آمیخته به سرزنش به ابن عباس گفت: چرا «متعه» را حلال می‏شمری. ابن عباس گفت از مادرت بپرس! به سراغ مادر آمد مادرش گفت: «ما ولدتک الا فی المتعة؛ تولد تو در زمانی بود که من متعه پدرت بودم!». <ref>محاضرات، جلد 2، صفحه 214 و شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، جلد 20، صفحه 130.</ref><br>
جالب این که راغب در کتاب محاضرات ... نقل می‏کند که فرزند عبدالله بن زبیر با لحنی آمیخته به سرزنش به ابن عباس گفت: چرا «متعه» را حلال می‏شمری. ابن عباس گفت از مادرت بپرس! به سراغ مادر آمد مادرش گفت: «ما ولدتک الا فی المتعة؛ تولد تو در زمانی بود که من متعه پدرت بودم!». <ref>محاضرات، جلد 2، صفحه 214 و شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، جلد 20، صفحه 130.</ref><br>


5- در مسند احمد می‏خوانیم که «ابن حصین» می‏گوید: آیه متعه در کتاب خدا نازل شد و ما به آن عمل کردیم و آیه‏ای که آن را نسخ کند، نازل نشد تا پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) چشم از دنیا فروبست. <ref>مسند احمد، جلد 4، صفحه 436.</ref>
# در مسند احمد می‏خوانیم که «ابن حصین» می‏گوید: آیه متعه در کتاب خدا نازل شد و ما به آن عمل کردیم و آیه‏ای که آن را نسخ کند، نازل نشد تا پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) چشم از دنیا فروبست. <ref>مسند احمد، جلد 4، صفحه 436.</ref>
اینها نمونه روایاتی است که با صراحت عدم نسخ حکم متعه را بیان می‏کند.
اینها نمونه روایاتی است که با صراحت عدم نسخ حکم متعه را بیان می‏کند.
*** در برابر این روایات، روایات دیگری نقل کرده‏اند که نشان می‏دهد این ح<br>
*** در برابر این روایات، روایات دیگری نقل کرده‏اند که نشان می‏دهد این ح<br>
کم در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نسخ شده، ولی ای‌کاش این روایات یک‌صدا و متّفق بودند، مع‌الأسف هر کدام زمانی غیر از دیگری را نقل می‏کند:
کم در عصر رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) نسخ شده، ولی ای‌کاش این روایات یک‌صدا و متّفق بودند، مع‌الأسف هر کدام زمانی غیر از دیگری را نقل می‏کند:<br>
1- در بعضی از این روایات آمده است که حکم تحریم متعه در روز جنگ خیبر (در سال هفتم هجری) صادر شده است. <ref>درّ المنثور، جلد 2، صفحه 486.</ref><br>
 
2- در بعضی دیگر از روایات می‏خوانیم: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در عام الفتح (سال فتح مکه، سال 8 هجری) در مکه اجازه متعه داد و بعد از مدّت کوتاهی در همان سال از آن نهی فرمود. <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 133.</ref><br>


3- در بعضی دیگر آمده است که در غزوه اوطاس (بعد از فتح مکه) در سرزمین هوازن (در نزدیکی مکه) سه روز اجازه داد و سپس نهی کرد. <ref>همان مدرک، صفحه 131.</ref><br>
# در بعضی از این روایات آمده است که حکم تحریم متعه در روز جنگ خیبر (در سال هفتم هجری) صادر شده است. <ref>درّ المنثور، جلد 2، صفحه 486.</ref><br>
# در بعضی دیگر از روایات می‏خوانیم: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در عام الفتح (سال فتح مکه، سال 8 هجری) در مکه اجازه متعه داد و بعد از مدّت کوتاهی در همان سال از آن نهی فرمود. <ref>صحیح مسلم، جلد 4، صفحه 133.</ref><br>
# در بعضی دیگر آمده است که در غزوه اوطاس (بعد از فتح مکه) در سرزمین هوازن (در نزدیکی مکه) سه روز اجازه داد و سپس نهی کرد. <ref>همان مدرک، صفحه 131.</re
f><br>


امّا اگر حوصله بررسی اقوال مختلف در این بحث را داشته باشیم مسئله از این هم فراتر می‏رود، زیرا فقیه معروف اهل‌سنت «نَووَی» در «شرح صحیح مسلم» شش قول، در مسئله نقل می‏کند که هر کدام با روایتی هماهنگ است:
امّا اگر حوصله بررسی اقوال مختلف در این بحث را داشته باشیم مسئله از این هم فراتر می‏رود، زیرا فقیه معروف اهل‌سنت «نَووَی» در «شرح صحیح مسلم» شش قول، در مسئله نقل می‏کند که هر کدام با روایتی هماهنگ است:
# 1- متعه در جنگ خیبر حلال و سپس (بعد از چند روز) تحریم شد.
# متعه در جنگ خیبر حلال و سپس (بعد از چند روز) تحریم شد.
# 2- در عمرة القضاء حلال شد، (سپس تحریم شد).
# در عمرة القضاء حلال شد، (سپس تحریم شد).
# 3- در روز فتح مکه حلال و سپس تحریم شد.
# در روز فتح مکه حلال و سپس تحریم شد.
# 4- رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) آن را در غزوه تبوک تحریم فرمود.
# رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) آن را در غزوه تبوک تحریم فرمود.
# 5- در جنگ هوازن (در سرزمین اوطاس) حلال شد.
# در جنگ هوازن (در سرزمین اوطاس) حلال شد.
# 6- در حجّة الوداع در سال آخر عمر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) حلال شمرده شد. <ref>شرح صحیح مسلم، از نووی، جلد 9، صفحه 1</ref>91.
# در حجّة الوداع در سال آخر عمر پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) حلال شمرده شد. <ref>شرح صحیح مسلم، از نووی، جلد 9، صفحه 1</ref>91.
و از همه شگفت‏انگیزتر کلام شافعی است که می‏گوید: «من نیافتم چیزی را که خداوند آن را حلال کند، سپس حرام نماید، بازهم حلال کند و سپس حرام نماید، مگر «متعه» را!». <ref>المغنی ابن قدامه، جلد 7، صفحه 572.</ref><br>
و از همه شگفت‏انگیزتر کلام شافعی است که می‏گوید: «من نیافتم چیزی را که خداوند آن را حلال کند، سپس حرام نماید، بازهم حلال کند و سپس حرام نماید، مگر «متعه» را!». <ref>المغنی ابن قدامه، جلد 7، صفحه 572.</ref><br>


confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش