تونس: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. آنان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخش‌هایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند.
در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. آنان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخش‌هایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند.
در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلی ‌مذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند. زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی می‌کردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند.
در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلی ‌مذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند.  
در سدهٔ دوازدهم میلادی جزیرهٔ جربه و بخشی از سواحل تونس (از جمله شهر مهدیه) به همراه جزایرمالت به دست نورمن‌ها افتاد و حکومت زیریون به پایان رسید. در سال ۱۱۵۹ میلادی دودمان مراکشی موحدون بر تونس مسلط شدند، اما در سال ۱۲۳۰ میلادی از حفصیون شکست خوردند. فرمانروایی حفصیون بر تونس تا سده شانزدهم میلادی ادامه یافت. امیران هر دو دودمان از تبار بربر آمازیغ بودند.<ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>
 
زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی می‌کردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند.
در سدهٔ دوازدهم میلادی جزیرهٔ جربه و بخشی از سواحل تونس (از جمله شهر مهدیه) به همراه جزایرمالت به دست نورمن‌ها افتاد و حکومت زیریون به پایان رسید. در سال ۱۱۵۹ میلادی دودمان مراکشی موحدون بر تونس مسلط شدند، اما در سال ۱۲۳۰ میلادی از حفصیون شکست خوردند.  
 
فرمانروایی حفصیون بر تونس تا سده شانزدهم میلادی ادامه یافت. امیران هر دو دودمان از تبار بربر آمازیغ بودند.<ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>
در سال ۱۵۲۹ ترکان عثمانی به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا شهر تونس را گشودند، اما حفصیون در ۱۵۳۵ با پشتیبانی اسپانیا دوباره حکومت را بدست گرفتند. پس از ۳۹ سال کشمکش میان ترکان عثمانی و اسپانیایی‌ها، سرانجام در سال ۱۵۷۳ ترکان عثمانی تونس را فتح کردند.
در سال ۱۵۲۹ ترکان عثمانی به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا شهر تونس را گشودند، اما حفصیون در ۱۵۳۵ با پشتیبانی اسپانیا دوباره حکومت را بدست گرفتند. پس از ۳۹ سال کشمکش میان ترکان عثمانی و اسپانیایی‌ها، سرانجام در سال ۱۵۷۳ ترکان عثمانی تونس را فتح کردند.
در سال ۱۷۰۵ میلادی حسین بن علی الترکی سردار عثمانی که از تبار یونانی بود به فرمانروایی تونس برگزیده شد. از آن پس فرزندان او دودمان خودگردان حسینیان را تشکیل داده و زیر نظر عثمانی بر تونس فرمان راندند.<ref>http://wiki.ahlolbait.com/تونس</ref>
در سال ۱۷۰۵ میلادی حسین بن علی الترکی سردار عثمانی که از تبار یونانی بود به فرمانروایی تونس برگزیده شد. از آن پس فرزندان او دودمان خودگردان حسینیان را تشکیل داده و زیر نظر عثمانی بر تونس فرمان راندند.<ref>http://wiki.ahlolbait.com/تونس</ref>
خط ۵۴: خط ۵۸:
پس از پايان جنگ جهانى دوم مبارزات مردم تونس براى رسيدن به استقلال دولت فرانسه را مجبور کرد استقلال اين سرزمين را به رسميت بشناسد. <ref>http://wiki.ahlolbait.com/تونس</ref>
پس از پايان جنگ جهانى دوم مبارزات مردم تونس براى رسيدن به استقلال دولت فرانسه را مجبور کرد استقلال اين سرزمين را به رسميت بشناسد. <ref>http://wiki.ahlolbait.com/تونس</ref>


پنج روز پس از استقلال، انتخابات مجلس ملی مؤسسان برگزار و حزب "دستور جدید" با 9/98% آرا به پیروزی رسید. بر اين اساس، "حبيب بورقبيه" رهبر حزب دستور كه نقش موثري در ساماندهي به فعاليت‌هاي استقلال طلبانه مردم تونس داشت، به عنوان نخست وزیر نظام سلطنتی، انتخاب شد. به اين ترتيب، اولین حکومت بعد از استقلال در تونس شکل گرفت. با اعلام نظام جمهوری، مجلس ملی، حبیب بورقیبه را به عنوان رئیس جمهوری اعلام کرد. به موازات افزایش قدرت بورقیبه، محبوبیت او نزد مردم افزایش یافت؛ به طوری که به عنوان رهبر و پدر استقلال و قائد اعظم و مجاهد اکبر شهرت یافت. در اول ژوئن 1959ميلادي، قانون اساسی جدیدی برای تونس تدوین گردید که به موجب آن نظام سیاسی بر پایه تفکیک قوا و مساوات در برابر قانون و تضمین آزادی عقیده و آزادی اجتماعات شکل گرفت، اما اين مسئله تنها در حد سخن باقی ماند و هيچگاه عملي نشد.
پنج روز پس از استقلال، انتخابات مجلس ملی مؤسسان برگزار و حزب "دستور جدید" با 9/98% آرا به پیروزی رسید. بر اين اساس، "حبيب بورقبيه" رهبر حزب دستور كه نقش موثري در ساماندهي به فعاليت‌هاي استقلال طلبانه مردم تونس داشت، به عنوان نخست وزیر نظام سلطنتی، انتخاب شد. به اين ترتيب، اولین حکومت بعد از استقلال در تونس شکل گرفت. با اعلام نظام جمهوری، مجلس ملی، حبیب بورقیبه را به عنوان رئیس جمهوری اعلام کرد. به موازات افزایش قدرت بورقیبه، محبوبیت او نزد مردم افزایش یافت؛ به طوری که به عنوان رهبر و پدر استقلال و قائد اعظم و مجاهد اکبر شهرت یافت.  
 
در اول ژوئن 1959ميلادي، قانون اساسی جدیدی برای تونس تدوین گردید که به موجب آن نظام سیاسی بر پایه تفکیک قوا و مساوات در برابر قانون و تضمین آزادی عقیده و آزادی اجتماعات شکل گرفت، اما اين مسئله تنها در حد سخن باقی ماند و هيچگاه عملي نشد.
حزب "جنبش گرایش اسلامی"، كه بعدها به "النهضة" تغيير نام داد، در 6 آوریل 1981 ميلادي توسط شیخ راشد الغنوشي اعلام موجودیت کرد و خواستار کسب مجوز فعالیت سیاسی از دولت شد. لازم به ذكر است كه اين درخواست از سوي وزارت كشور مورد قبول واقع نگرديد و اكثر اعضا و رهبران آن دستگیر شدند. با ادامة مشکلات اقتصادی در كشور قیام معروف به " انقلاب نان" در ژوئیة 1984ميلادي حادث شد كه نتيجه آن افزایش112 درصدیِ بهای مواد غذایی و به خصوص قطع یارانة نان بود.
حزب "جنبش گرایش اسلامی"، كه بعدها به "النهضة" تغيير نام داد، در 6 آوریل 1981 ميلادي توسط شیخ راشد الغنوشي اعلام موجودیت کرد و خواستار کسب مجوز فعالیت سیاسی از دولت شد. لازم به ذكر است كه اين درخواست از سوي وزارت كشور مورد قبول واقع نگرديد و اكثر اعضا و رهبران آن دستگیر شدند. با ادامة مشکلات اقتصادی در كشور قیام معروف به " انقلاب نان" در ژوئیة 1984ميلادي حادث شد كه نتيجه آن افزایش112 درصدیِ بهای مواد غذایی و به خصوص قطع یارانة نان بود.
حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور و حاکم مطلقه این کشور بود كه در زمان او، تونس از نظر اقتصادی و سیاسی متحد نزدیک فرانسه بود و روابط نزديكي نيز با کشورهای غربی، از جمله آمريكا برقرار نمود. حبيب بورقيبه اصلاحات اساسي اجتماعي و اقتصادي را در اين كشور آغاز نمود. او نظام آموزش نوين را در اين كشور بنيان نهاد، آموزش عالي را بسط داد . در زمان او روابط تونس با كشورهاي غربي و دنياي عرب هرچه بيشتر مستحكم تر شد. اما فقدان آزادي هاي سياسي و عدم توازن ميان توسعه اقتصادي و توسعه سياسي باعث شد حكومت وي پس از 31 سال استبداد سياسي و کنترل فعالیت های مذهبی، در سال 1987 به دست زین العابدین بن علی سرنگون شود.
حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور و حاکم مطلقه این کشور بود كه در زمان او، تونس از نظر اقتصادی و سیاسی متحد نزدیک فرانسه بود و روابط نزديكي نيز با کشورهای غربی، از جمله آمريكا برقرار نمود. حبيب بورقيبه اصلاحات اساسي اجتماعي و اقتصادي را در اين كشور آغاز نمود. او نظام آموزش نوين را در اين كشور بنيان نهاد، آموزش عالي را بسط داد . در زمان او روابط تونس با كشورهاي غربي و دنياي عرب هرچه بيشتر مستحكم تر شد. اما فقدان آزادي هاي سياسي و عدم توازن ميان توسعه اقتصادي و توسعه سياسي باعث شد حكومت وي پس از 31 سال استبداد سياسي و کنترل فعالیت های مذهبی، در سال 1987 به دست زین العابدین بن علی سرنگون شود.
در 7 نوامبر 1987 ميلادي ژنرال "زین العابدین بن علی" به استناد یک گواهی پزشکی، بورقیبه را به علت اختلال روانی و بیماری، فاقد توانایی لازم برای ادامة حکومت دانست. به اين ترتيب بورقیبه از مسند قدرت بركنار گرديد و در آوریل 2000 ميلادي درگذشت. طبق قانون اساسی تونس، بن علی که در اکتبر 1987 ميلادي نخست وزیر تونس شده بود، به عنوان رئیس جمهور، سوگند یاد کرد. حملة دولت بن علی به هواداران النهضة در 1990 و 1991ميلادي، حدود سی هزار زندانی و صدها تبعیدی و کشته برجاي گذاشت.
در 7 نوامبر 1987 ميلادي ژنرال "زین العابدین بن علی" به استناد یک گواهی پزشکی، بورقیبه را به علت اختلال روانی و بیماری، فاقد توانایی لازم برای ادامة حکومت دانست. به اين ترتيب بورقیبه از مسند قدرت بركنار گرديد و در آوریل 2000 ميلادي درگذشت. طبق قانون اساسی تونس، بن علی که در اکتبر 1987 ميلادي نخست وزیر تونس شده بود، به عنوان رئیس جمهور، سوگند یاد کرد. حملة دولت بن علی به هواداران النهضة در 1990 و 1991ميلادي، حدود سی هزار زندانی و صدها تبعیدی و کشته برجاي گذاشت.
بن علی نیز كماكان همان سياستهاي حبيب بورقيبه را دنبال كرد و همچنان به اعمال حكومت استبدادي ادامه داد. سرانجام حكومت وي نيز پس از 23 سال دیکتاتوری، خودکامگی و اختناق در شرایطی مشابه، در 14 ژانویه 2011 (24 دی 1389) بواسطه قیام مردمی سرنگون شد و خود او به عربستان سعودی گریخت. با خروج بن علی، جایگاه رئیس جمهور تضعیف و نخست وزیر به عنوان رئیس حکومت، نقش اصلی را در اداره امور کشور به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب تونس، محمد الغنوشی آخرین نخست وزیر دولت بن علی، تلاش نمود با کنترل اوضاع، خود را در رأس دولت حفظ نماید؛ ولی پافشاری مردم و تحصن آنها در مقابل ساختمان نخست وزیری، منجر به خروج تمامی چهره های دولت بن علی از قدرت گردید. آقایان باجی قائد السبسی، حمادی الجبالی و علی العریض نخست وزیران دولت انقلابی بودند که هر کدام بدلایلی ناچار به ترک عنوان خود شدند. <ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>
بن علی نیز كماكان همان سياستهاي حبيب بورقيبه را دنبال كرد و همچنان به اعمال حكومت استبدادي ادامه داد.  
 
سرانجام حكومت وي نيز پس از 23 سال دیکتاتوری، خودکامگی و اختناق در شرایطی مشابه، در 14 ژانویه 2011 (24 دی 1389) بواسطه قیام مردمی سرنگون شد و خود او به عربستان سعودی گریخت. با خروج بن علی، جایگاه رئیس جمهور تضعیف و نخست وزیر به عنوان رئیس حکومت، نقش اصلی را در اداره امور کشور به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب تونس، محمد الغنوشی آخرین نخست وزیر دولت بن علی، تلاش نمود با کنترل اوضاع، خود را در رأس دولت حفظ نماید؛ ولی پافشاری مردم و تحصن آنها در مقابل ساختمان نخست وزیری، منجر به خروج تمامی چهره های دولت بن علی از قدرت گردید. آقایان باجی قائد السبسی، حمادی الجبالی و علی العریض نخست وزیران دولت انقلابی بودند که هر کدام بدلایلی ناچار به ترک عنوان خود شدند. <ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>


=جغرافیا=
=جغرافیا=
خط ۹۷: خط ۱۰۷:
=اقتصاد=
=اقتصاد=


اقتصاد کشور تونس تا حد زیادی بر کشاورزی و گردشگری استوار است اما در سال های جدید معادن و همینطور صادرات نیز بخش مهمی از اقتصاد در کشور تونس محسوب می‌شوند. به طور کلی وضعیت اقتصادی در تونس بسیار متنوع است. در این کشور صنایع اصلی شامل نفت و فرآوری های مشتقات است و همینطور سنگ آهن و منسوجات نیز از دیگر بخش های مهم اقتصادی کشور تونس محسوب می‌شود. کشور تونس در زمینه ساخت قطعات ماشین آلات صنعتی بسیار عالی عمل کرده است. در این کشور انواع نوشیدنی های ارگانیک تولید می‌شود که ورود به بخش اقتصادی در دنیا نیز داشته است. کشور تونس بسیار قدرتمند ظاهر شده است و بخش خدمات در این کشور از رونق زیادی برخوردار است. اینطور که شواهد نشان می‌دهد منابع مالی و اقتصادی تونس به طور دقیق پیشرفت داشته است. عمده ترین محصولات کشاورزی در تونس شامل زیتون و روغن زیتون است و البته غلات و گوجه فرنگی نیز در این کشور بسیار کشت می‌شود. فراورده های لبنی بخش مهمی از اقتصاد کشور تونس محسوب می‌شود. نرخ تورم در این کشور حدود 6.50 درصد اعلام شده است.
اقتصاد کشور تونس تا حد زیادی بر کشاورزی و گردشگری استوار است اما در سال های جدید معادن و همینطور صادرات نیز بخش مهمی از اقتصاد در کشور تونس محسوب می‌شوند. به طور کلی وضعیت اقتصادی در تونس بسیار متنوع است. در این کشور صنایع اصلی شامل نفت و فرآوری های مشتقات است و همینطور سنگ آهن و منسوجات نیز از دیگر بخش های مهم اقتصادی کشور تونس محسوب می‌شود. کشور تونس در زمینه ساخت قطعات ماشین آلات صنعتی بسیار عالی عمل کرده است. در این کشور انواع نوشیدنی های ارگانیک تولید می‌شود که ورود به بخش اقتصادی در دنیا نیز داشته است.  
فرهنگ و آموزش از دیگر بخش های اقتصادی قدرتمند در کشور تونس محسوب می‌شود؛ حقیقت این است که دولت کشور تونس سعی کرده است گردش مالی خوبی در زمینه آموزش و پرورش ایجاد نماید و در این زمینه بسیار موفق ظاهر شده است. در این کشور دانشگاه های خصوصی زیادی دیده می‌شود که برای دانشجویان خارجی در نظر گرفته شده‌اند.<ref>https://go2tr.com/tunisia#10</ref>
 
کشور تونس بسیار قدرتمند ظاهر شده است و بخش خدمات در این کشور از رونق زیادی برخوردار است. اینطور که شواهد نشان می‌دهد منابع مالی و اقتصادی تونس به طور دقیق پیشرفت داشته است. عمده ترین محصولات کشاورزی در تونس شامل زیتون و روغن زیتون است و البته غلات و گوجه فرنگی نیز در این کشور بسیار کشت می‌شود. فراورده های لبنی بخش مهمی از اقتصاد کشور تونس محسوب می‌شود. نرخ تورم در این کشور حدود 6.50 درصد اعلام شده است.
فرهنگ و آموزش از دیگر بخش های اقتصادی قدرتمند در کشور تونس محسوب می‌شود؛ حقیقت این است که دولت کشور تونس سعی کرده است گردش م
 
الی خوبی در زمینه آموزش و پرورش ایجاد نماید و در این زمینه بسیار موفق ظاهر شده است. در این کشور دانشگاه های خصوصی زیادی دیده می‌شود که برای دانشجویان خارجی در نظر گرفته شده‌اند.<ref>https://go2tr.com/tunisia#10</ref>


==گردشگری==
==گردشگری==
خط ۱۰۶: خط ۱۲۰:
=مردم شناسی و آئین و رسوم=
=مردم شناسی و آئین و رسوم=
مردم کشور تونس، زیاد به صحبت کردن علاقه دارند و درد و دل کردن بخشی از فرهنگ مردم این کشور محسوب می‌شود. احوالپرسی عموماً با سرتکان دادن صورت می‌گیرد. کمتر کسی در این کشور در ابتدای احوالپرسی زمان زیادی را صرف می‌کند و صمیمی می‌شود. حجاب کشور تونس آزاد است و استفاده از لباس های رسمی در این کشور بسیار کم دیده می‌شود. خانواده در تونس، جایگاه ویژه‌ای میان مردم دارد. برای رفتن به خانه‌ی تونسی‌ها بهتر است هدیه‌ای مثل شیرینی، شکلات، کیک، میوه یا گل برای آن‌ها ببرید و اگر هدیه‎ی شما را همان موقع باز نکردند، تعجب نکنید؛ زیرا معمولاً باز کردن کادو بلافاصله بعد از گرفتن آن در این کشور رواج ندارد.
مردم کشور تونس، زیاد به صحبت کردن علاقه دارند و درد و دل کردن بخشی از فرهنگ مردم این کشور محسوب می‌شود. احوالپرسی عموماً با سرتکان دادن صورت می‌گیرد. کمتر کسی در این کشور در ابتدای احوالپرسی زمان زیادی را صرف می‌کند و صمیمی می‌شود. حجاب کشور تونس آزاد است و استفاده از لباس های رسمی در این کشور بسیار کم دیده می‌شود. خانواده در تونس، جایگاه ویژه‌ای میان مردم دارد. برای رفتن به خانه‌ی تونسی‌ها بهتر است هدیه‌ای مثل شیرینی، شکلات، کیک، میوه یا گل برای آن‌ها ببرید و اگر هدیه‎ی شما را همان موقع باز نکردند، تعجب نکنید؛ زیرا معمولاً باز کردن کادو بلافاصله بعد از گرفتن آن در این کشور رواج ندارد.
علاوه بر آن یادتان باشد که بعضی از مهمانی‌های آن‌ها مختلط نیست؛ بنابراین اگر کسی شما را به خانه‌اش دعوت کرد، حتماً مطمئن شوید که همسرتان هم دعوت است یا خیر. همچنین ترجیحاً لباس‌های خوبی بپوشید تا احترام شما به میزبانتان را نشان بدهد و از خانه‌ی آن‌ها تعریف کنیدو توجه داشته باشید که اگر خودشان کفش پایشان نبود، کفش‌هایتان را قبل از ورود به خانه دربیاورید. برای صرف شام، جای مهمان در صندلی کنار میزبان قرار دارد و قبل و بعد از شام احتمالاً سینک ظرف‌شویی کوچکی می‌آورند تا دستانتان را بشویید و با حوله خشک کنید. تونسی‌ها خودشان را میزبانان خوبی می‌دانند و معمولاً یک ظرف غذای مشترک بر روی میز قرار می‎دهند تا خودتان غذایتان را بکشید.<ref>https://go2tr.com/tunisia#10</ref>
علاوه بر آن یادتان باشد که بعضی از مهمانی‌های آن‌ها مختلط نیست؛ بنابراین اگر کسی شما را به خانه‌اش دعوت کرد، حتماً مطمئن شوید که همسرتان هم دعوت است یا خیر. همچنین ترجیحاً لباس‌های خوبی بپوشید تا احترام شما به میزبانتان را نشان بدهد و از خانه‌ی آن‌ها تعریف کنیدو توجه داشته باشید که اگر خودشان کفش پایشان نبود، کفش‌هایتان را قبل از ورود به خانه دربیاورید. برای صرف شام، جای مهمان در صندلی کنار میزبان قرار دارد و قبل و بعد از شام احتمالاً سینک ظرف‌شویی کوچکی می‌آورند تا دستانتان را بشویید و با حوله خشک کنید. تونسی‌ها خودشان را میزبانان خوبی می‌دانند و معمولاً یک ظرف غذای مشترک بر روی میز قرار می‎دهند تا خودتان غذایتان را بکشید.<ref>https://go2tr.com/tunisia#10</ref>


خط ۲۰۴: خط ۲۱۹:
نخستين خليفه فاطمي «عبيدالله المهدي» نام داشت كه خود را از نسل "محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق(ع)" و از ذريه حضرت فاطمه(س) معرفي كرد. وي در سال 103 با تصرف "اسكندريه" نيت خود را براي فتح مصر آشكار ساخت و سلسله فاطميان را در سال 803 در تونس تشكيل داد كه دامنه آن پس از مدتي به مصر كشانده شد.
نخستين خليفه فاطمي «عبيدالله المهدي» نام داشت كه خود را از نسل "محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق(ع)" و از ذريه حضرت فاطمه(س) معرفي كرد. وي در سال 103 با تصرف "اسكندريه" نيت خود را براي فتح مصر آشكار ساخت و سلسله فاطميان را در سال 803 در تونس تشكيل داد كه دامنه آن پس از مدتي به مصر كشانده شد.
در دوران جديد، فرانسه اين كشور را به استعمار كشيد تا سال 1956 كه این کشور به استقلال دست یافت.
در دوران جديد، فرانسه اين كشور را به استعمار كشيد تا سال 1956 كه این کشور به استقلال دست یافت.
بعد از استقلال، سیاست "حذف كامل دین [[اسلام]] از نظام دولتی و زندگی مردم تونس" دنبال شد. اين سياست ـ به موازات اقدامات "آتاتورک" و "پهلوي اول" به ترتیب در تركيه و ايران ـ به دست «حبیب بورقیبه» در تونس اجرايي گرديد. اما از سال 1987 كه " زین العابدین بن علي" قدرت را در دست گرفت، دريافت كه سیاست زور برای حذف دین، قابل پیگیری نیست ؛ لذا مي‌كوشد تا جایی که عوارض نداشته باشد، فعالیت دینی ـ اسلامی را آزاد بگذارد كه نمونه آن توجه جديد به "دانشگاه زیتونه" است كه نماد اسلامی كشور تونس به شمار مي‌آيد. همچنين راه اندازی رادیو [[قرآن]]، توجه به مراکز قرآنی در حد حفظ و قرائت، و نيز تقید شخصي خود او به ظواهر شرع در همین راستا اجرا شد.
بعد از استقلال، سیاست "حذف كامل دین [[اسلام]] از نظام دولتی و زندگی مردم تونس" دنبال شد. اين سياست ـ به موازات اقدامات "آتاتورک" و "پهلوي اول" به ترتیب در تركيه و ايران ـ به دست «حبیب بورقیبه» در تونس اجرايي گرديد. اما از سال 1987 كه " زین العابدین بن علي" قدرت را در دست گرفت، دريافت كه سیاست زور برای حذف دین، قابل پیگیری نیست ؛ لذا مي‌كوشد تا جایی که عوارض نداشته باشد، فعالیت دینی ـ اسلامی را آزاد بگذارد كه نمونه آن توجه جديد به "دانشگاه زیتونه" است كه نماد اسلامی كشور تونس به شمار مي‌آيد. همچنين راه اندازی رادیو [[قرآن]]، توجه به مراکز قرآنی در حد حفظ و قرائت، و نيز تقید شخصي خود او به ظواهر شرع در همین راستا اجرا شد.
سیاست حاكمان تونس در طول تاریخ این بود كه جز مذهب مالکی، مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ لذا مذهب بيشتر مردم تونس "مالکی" است. پیروان مذاهب "تشيع"، "حنفی" و "اباضی" نيز در این کشور زندگي مي‌كنند.
سیاست حاكمان تونس در طول تاریخ این بود كه جز مذهب مالکی، مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ لذا مذهب بيشتر مردم تونس "مالکی" است. پیروان مذاهب "تشيع"، "حنفی" و "اباضی" نيز در این کشور زندگي مي‌كنند.
نتيجه اقدامات لائيك حكومت‌ها در تاريخ اين كشور، اين بوده است كه برخي از مسلمانان ـ عليرغم آنكه بسیار علاقمند به دین و قرآن هستند ـ نگاهشان نسبت به دین، نگاهي سکولار باشد و مثلا "حجاب" را جزء مسلمات دین ندانند و بی‌حجاب بودن برايشان امری طبيعي جلوه كند. اما اكنون جرياناتي ايجاد شده است كه به دنبال زنده کردن تراث تاريخي است و مي‌خواهد از لحاظ علمی بداند كه مثلا فاطمیون که بودند و چه کردند و چه دستاوردهايی داشتند.
نتيجه اقدامات لائيك حكومت‌ها در تاريخ اين كشور، اين بوده است كه برخي از مسلمانان ـ عليرغم آنكه بسیار علاقمند به دین و قرآن هستند ـ نگاهشان نسبت به دین، نگاهي سکولار باشد و مثلا "حجاب" را جزء مسلمات دین ندانند و بی‌حجاب بودن برايشان امری طبيعي جلوه كند. اما اكنون جرياناتي ايجاد شده است كه به دنبال زنده کردن تراث تاريخي است و مي‌خواهد از لحاظ علمی بداند كه مثلا فاطمیون که بودند و چه کردند و چه دستاوردهايی داشتند.
اكثريت مسلمانان تونس به لحاظ "عقيده" شديدا علاقمند به اهل‌بيت (ع) بوده و از لحاظ "عمل" نيز پيرو مذهب مالك بن انس مي‌باشند.<ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>
اكثريت مسلمانان تونس به لحاظ "عقيده" شديدا علاقمند به اهل‌بيت (ع) بوده و از لحاظ "عمل" نيز پيرو مذهب مالك بن انس مي‌باشند.<ref>https://fa.alkawthartv.com/news/103989</ref>
خط ۲۲۹: خط ۲۴۶:


===جنبش اسلامی تونس===
===جنبش اسلامی تونس===
ماهیت جنبش اسلامی تونس که در دهه ۷۰ به رهبری راشد الغنوشی در دانشگاه سیدی یوسف تونس تأسیس شد، دارای تنوع و پیچیدگی خاصی بود و عناصری همچون تدین سنتی تونسی با مذهب سنتی مالکی، عقاید اشعری و تربیت صوفیانه در آن دخالت داشتند. به اعتقاد برخی، این جریان بر پایه میراث عقلانی اسلامی موجود در تاریخ عربی- اسلامی به نقد اصولی و ریشه ای اخوان المسلمین به عنوان نمایندگان واپسگرا در این عصر می پردازد و بر اعاده حیثیت غرب عقلانی و مکتب اصلاح طلبانه تونس و دستاوردهای جدید آن در چارچوب جنبش مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون بورقیبه در مسایلی چون آزادی زنان، سکولاریزه شدن آموزش و ... استناد می کند. الغنوشی خود در اینباره اظهار می کند: ما سابقاً تحت تاثیر متفکرانی از مصر و سوریه، چون: حسن البنا و مصطفی السباعی قرار گرفتیم که با اخوان المسلمین در ارتباط بودند و السباعی رهبر شاخه  سوریه آن بود. اما همچنان که MTI توسعه پیدا می کرد، ما بیش از پیش از متفکران منطقه مغرب چون: مالک بن نبی و محمد الطاهر بن عاشور که بر اهمیت مقاصدالشریعه، یعنی اهداف یا غایات فقه اسلامی تأکید می کند، الهام گرفتیم. به گفته راشد الغنوشی، این حرکت یک جنبش فرهنگی است که مسلمانان را به بازیابی مفاهیم و بازسازی حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر اساس اصول اسلامی فرا می خواند. جنبش از این جهت یکی از حرکت های معاصر اسلامی به شمار می رود که مسلمانان را به ایجاد جامعه اسلامی برپایه اصول اسلام دعوت می کند. مواضع فکری و سیاسی راشد الغنوشی، دیدگاه خاصی نسبت به مسایل بنیادین سیاسی در سده بیستم دارد که تا حد زیادی با مواضع فکری دیگر رهبران جنبش های مهم فکری معاصر تفاوت اساسی دارد. وی می کوشد تا میان دموکراسی و اسلام نوعی سازگاری برقرار کند و آن را به عنوان الگویی ارزشمند برای جهانِ اسلامِ در حال تغییر ارایه دهد.
ماهیت جنبش اسلامی تونس که در دهه ۷۰ به رهبری راشد الغنوشی در دانشگاه سیدی یوسف تونس تأسیس شد، دارای تنوع و پیچیدگی خاصی بود و عناصری همچون تدین سنتی تونسی با مذهب سنتی مالکی، عقاید اشعری و تربیت صوفیانه در آن دخالت داشتند. به اعتقاد برخی، این جریان بر پایه میراث عقلانی اسلامی موجود در تاریخ عربی- اسلامی به نقد اصولی و ریشه ای اخوان المسلمین به عنوان نمایندگان واپسگرا در این عصر می پردازد و بر اعاده حیثیت غرب عقلانی و مکتب اصلاح طلبانه تونس و دستاوردهای جدید آن در چارچوب جنبش مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون بورقیبه در مسایلی چون آزادی زنان، سکولاریزه شدن آموزش و ... استناد می کند.  
 
الغنوشی خود در اینباره اظهار می کند: ما سابقاً تحت تاثیر متفکرانی از مصر و سوریه، چون: حسن البنا و مصطفی السباعی قرار گرفتیم که با اخوان المسلمین در ارتباط بودند و السباعی رهبر شاخه  سوریه آن بود. اما همچنان که MTI توسعه پیدا می کرد، ما بیش از پیش از متفکران منطقه مغرب چون: مالک بن نبی و محمد الطاهر بن عاشور که بر اهمیت مقاصدالشریعه، یعنی اهداف یا غایات فقه اسلامی تأکید می کند، الهام گرفتیم. به گفته راشد الغنوشی، این حرکت یک جنبش فرهنگی است که مسلمانان را به بازیابی مفاهیم و بازسازی حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر اساس اصول اسلامی فرا می خواند.  
 
جنبش از این جهت یکی از حرکت های معاصر اسلامی به شمار می رود که مسلمانان را به ایجاد جامعه اسلامی برپایه اصول اسلام دعوت می کند. مواضع فکری و سیاسی راشد الغنوشی، دیدگاه خاصی نسبت به مسایل بنیادین سیاسی در سده بیستم دارد که تا حد زیادی با مواضع فکری دیگر رهبران جنبش های مهم فکری معاصر تفاوت اساسی دارد. وی می کوشد تا میان دموکراسی و اسلام نوعی سازگاری برقرار کند و آن را به عنوان الگویی ارزشمند برای جهانِ اسلامِ در حال تغییر ارایه دهد.
 
راشد الغنوشی کتابی با عنوان آزادی های عمومی در حکومت اسلامی به نگارش درآورده و در آن دیدگاه خود را در این زمینه تبیین کرده است. وی در این کتاب تلاش دارد تا اثبات کند که دموکراسی تنها یک امکان در میان امکان های مختلف و یک گزینه در میان گزینه های متعدد است که ضرورتاً با اسلام در تناقض نیست.<ref>https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی</ref>
راشد الغنوشی کتابی با عنوان آزادی های عمومی در حکومت اسلامی به نگارش درآورده و در آن دیدگاه خود را در این زمینه تبیین کرده است. وی در این کتاب تلاش دارد تا اثبات کند که دموکراسی تنها یک امکان در میان امکان های مختلف و یک گزینه در میان گزینه های متعدد است که ضرورتاً با اسلام در تناقض نیست.<ref>https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی</ref>


خط ۲۳۷: خط ۲۵۹:


===[[حزب التحریر]]===
===[[حزب التحریر]]===
«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس حکومت اسلامی به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد. حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه اسلام قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «خلافت» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.<ref>https://www.alwahabiyah.com/fa/Article/View/21006/خاستگاه-ها،-ایدئولوژی-و-ساختار-حزب-التحریر</ref>
«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس حکومت اسلامی به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد.  
 
حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه اسلام قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «خلافت» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.<ref>https://www.alwahabiyah.com/fa/Article/View/21006/خاستگاه-ها،-ایدئولوژی-و-ساختار-حزب-التحریر</ref>


===جبهه اصلاح===
===جبهه اصلاح===
خط ۲۴۳: خط ۲۶۷:


===جریانات سلفی در تونس===
===جریانات سلفی در تونس===
==== سلفيه علمى ====
====سلفيه علمى====
سلفيه علمى، يكى از گروه‏هاى جريان سلفى در تونس است. اين گروه، صلح‏طلب هستند و به طرح دعوت و وعظ بسنده مى‏كنند. مبلغان آن، به ابعاد فقهى و عقيدتى تكيه كرده‏اند و به دنبال علوم شرعى هستند. آنها خود را دنباله‏رو مراجع سلفيه علمى در خارج (مثلًا مصر) و مخصوصاً نهاد دينى وهابى در عربستان مى‏دانند. اين جريان در دهه 1990 م. با بازگشت جمعى از دانش‏آموختگان تونسى از دانشگاه اسلامى به تونس و تلاش آنها براى ترويج افكار سلفيه علمى در ميان جوانان، وارد اين كشور شد و به سبب وجود شبكه‏هاى ماهواره‏اى و اينترنت، به سرعت شيوع يافت.
سلفيه علمى، يكى از گروه‏هاى جريان سلفى در تونس است. اين گروه، صلح‏طلب هستند و به طرح دعوت و وعظ بسنده مى‏كنند. مبلغان آن، به ابعاد فقهى و عقيدتى تكيه كرده‏اند و به دنبال علوم شرعى هستند. آنها خود را دنباله‏رو مراجع سلفيه علمى در خارج (مثلًا مصر) و مخصوصاً نهاد دينى وهابى در عربستان مى‏دانند. اين جريان در دهه 1990 م. با بازگشت جمعى از دانش‏آموختگان تونسى از دانشگاه اسلامى به تونس و تلاش آنها براى ترويج افكار سلفيه علمى در ميان جوانان، وارد اين كشور شد و به سبب وجود شبكه‏هاى ماهواره‏اى و اينترنت، به سرعت شيوع يافت.
به اعتقاد اين دسته از سلفى‏ها، قيام عليه حاكم حرام است، حتى اگر ظالم باشد. اغلب شيوخ آنها از هواداران رژيم بن‏على بودند و بن‏على نيز فعاليت‏هاى آنها را تا حدودى ناديده مى‏گرفت. رويكرد سلفى‏هاى علمى تونس، نه تنها در جهت حفظ نظام بن‏على بود، بلكه همچنين اين جريان با تحريم عمليات استشهادى فلسطينى‏ها عليه اسرائيل و «خودكشى» خواندن آن، عملًا فاصله قابل توجهى از ديگر انواع سلفيتِ تونسى و عربى گرفت. از جمله مهم‏ترين شخصيت‏هاى جريان سلفى‏گرى علمى، «كمال بن محمد بن على المرزوقى» و نيز «شيخ بشير بن حسن» هستند.
به اعتقاد اين دسته از سلفى‏ها، قيام عليه حاكم حرام است، حتى اگر ظالم باشد. اغلب شيوخ آنها از هواداران رژيم بن‏على بودند و بن‏على نيز فعاليت‏هاى آنها را تا حدودى ناديده مى‏گرفت.  
 
 
رويكرد سلفى‏هاى علمى تونس، نه تنها در جهت حفظ نظام بن‏على بود، بلكه همچنين اين جريان با تحريم عمليات استشهادى فلسطينى‏ها عليه اسرائيل و «خودكشى» خواندن آن، عملًا فاصله قابل توجهى از ديگر انواع سلفيتِ تونسى و عربى گرفت. از جمله مهم‏ترين شخصيت‏هاى جريان سلفى‏گرى علمى، «كمال بن محمد بن على المرزوقى» و نيز «شيخ بشير بن حسن» هستند.
نگاه سلفى‏گرى علمى به فعاليت سياسى و حزبى و نيز جمعيتى، نگاهى منفى است و بر اين مقوله مبتنى است كه اسلام با حزب‏گرايى سازگار نيست. از جمله تبعات اين كار، ايجاد انشقاق درون امت است. درنتيجه، فعاليت حزبى در ساختار سياسى يا فراتر از آن، به هر صورتى كه باشد، از ديد آنها مذموم است. آنها سياست را امرى منافى پرهيزگارى و بى‏فايده و حقير مى‏شمارند و برايشان، دموكراسى نيرنگى گمراه‏كننده و شيوه‏اى وسوسه‏انگيز است كه در نهايت در مسيرى دور از جاده منتهى به خلافت، به بن‏بست مى‏رسد.<ref>http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953</ref>
نگاه سلفى‏گرى علمى به فعاليت سياسى و حزبى و نيز جمعيتى، نگاهى منفى است و بر اين مقوله مبتنى است كه اسلام با حزب‏گرايى سازگار نيست. از جمله تبعات اين كار، ايجاد انشقاق درون امت است. درنتيجه، فعاليت حزبى در ساختار سياسى يا فراتر از آن، به هر صورتى كه باشد، از ديد آنها مذموم است. آنها سياست را امرى منافى پرهيزگارى و بى‏فايده و حقير مى‏شمارند و برايشان، دموكراسى نيرنگى گمراه‏كننده و شيوه‏اى وسوسه‏انگيز است كه در نهايت در مسيرى دور از جاده منتهى به خلافت، به بن‏بست مى‏رسد.<ref>http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953</ref>


====سلفيه حركتى (اصلاح‏طلب يا جنبشى)====
====سلفيه حركتى (اصلاح‏طلب يا جنبشى)====
اين جريان از نظر فكرى و عملى، تا حدى شبيه سلفيه علمى و نزديك به تفكر اخوانى است. اين جريان كه پيش‏تر فقط خواستار اصلاحات سياسى بود، امروزه خواهان مشاركت عملى در فعاليت ‏هاى سياسى و تشكيل حزب و تفكر سلفى به عنوان چارچوبى جهت تبيين نحوه برخورد با واقعيت‏هاى سياسى- اقتصادى- آموزشى و اقتصادى است. به عبارتى اين جريان، زندگى سياسى دموكراتيك را پذيرفته است و در چارچوب آن فعاليت می كند و انتخابات آزاد را به عنوان ابزارى براى چرخش نخبگان می پذيرد. اين جريان سلفى، در 1988 م. با تأسيس «جبهه اسلامى تونس» به رهبرى «محمدعلى الحراثى»، «عبدالله الحاجى» و «محمد خوجه» فعاليت خود را آغاز كرد و پس از بازگشت بسيارى از جوانان تونسى جهادگر مستقر در افغانستان به‏ تونس، ظهور و بروز جدى يافت. البته جبهه اسلامى تونس، در ابتدا شامل بسيارى از سلفی ها، از جمله سلفی ‏هاى جهادى می ‏شد كه در سال‏هاى بعد، اين دو جريان از يكديگر جدا شدند. در واقع روشن است كه جريان سلفيت سياسى يا جنبشى، به تدريج و با جدا شدن از سلفی ‏هاى جهادى، به سوى پذيرش ساز و كارهاى سياست رسمى و عمل در چارچوب آنها حركت كرده است. اين جريان در دوره جديد، بسيار به سلفيت مصرى نزديك شده و اغلب گفتمانى نزديك به آنها در پيش گرفته است.
اين جريان از نظر فكرى و عملى، تا حدى شبيه سلفيه علمى و نزديك به تفكر اخوانى است. اين جريان كه پيش‏تر فقط خواستار اصلاحات سياسى بود، امروزه خواهان مشاركت عملى در فعاليت ‏هاى سياسى و تشكيل حزب و تفكر سلفى به عنوان چارچوبى جهت تبيين نحوه برخورد با واقعيت‏هاى سياسى- اقتصادى- آموزشى و اقتصادى است. به عبارتى اين جريان، زندگى سياسى دموكراتيك را پذيرفته است و در چارچوب آن فعاليت می كند و انتخابات آزاد را به عنوان ابزارى براى چرخش نخبگان می پذيرد.  
پس از انقلاب «ياسمن» تونس، چند حزب سلفى از درون اين جريان ظهور كرد كه از جمله مهم‏ترين آنها، «حزب الإصالة السلفى»، «حزب الإصلاح السلفى و حزب الرحمة السلفى» هستند. البته اين نوع سلفی گرى به فعاليت حزبى محدود نماند و فعاليت در چارچوب جمعيت ‏هاى خيريه، آموزشى و غيره را نيز در پيش گرفت. در حال حاضر ده ‏ها جمعيت و انجمن زير چتر اين نوع سلفيت در تونس فعال‏ند كه زير چتر فراگير «الجبهه التونسية للجمعيات الإسلامية» با مديريتِ شيخ مختار الجبالى، كه از جمله شناخته‏ شده ‏ترين و معتبرترين شيوخ سلفيتِ تونسى است، فعاليت می كنند.
 
اين جريان سلفى، در 1988 م. با تأسيس «جبهه اسلامى تونس» به رهبرى «محمدعلى الحراثى»، «عبدالله الحاجى» و «محمد خوجه» فعاليت خود را آغاز كرد و پس از بازگشت بسيارى از جوانان تونسى جهادگر مستقر در افغانستان به‏ تونس، ظهور و بروز جدى يافت. البته جبهه اسلامى تونس، در ابتدا شامل بسيارى از سلفی ها، از جمله سلفی ‏هاى جهادى می ‏شد كه در سال‏هاى بعد، اين دو جريان از يكديگر جدا شدند. در واقع روشن است كه جريان سلفيت سياسى يا جنبشى، به تدريج و با جدا شدن از سلفی ‏هاى جهادى، به سوى پذيرش ساز و كارهاى سياست رسمى و عمل در چارچوب آنها حركت كرده است. اين جريان در دوره جديد، بسيار به سلفيت مصرى نزديك شده و اغلب گفتمانى نزديك به آنها در پيش گرفته است.
پس از انقلاب «ياسمن» تونس، چند حزب سلفى از درون اين جريان ظهور كرد كه از جمله مهم‏ترين آنها، «حزب الإصالة السلفى»، «حزب الإصلاح السلفى و حزب الرحمة السلفى» هستند.  
 
البته اين نوع سلفی گرى به فعاليت حزبى محدود نماند و فعاليت در چارچوب جمعيت ‏هاى خيريه، آموزشى و غيره را نيز در پيش گرفت. در حال حاضر ده ‏ها جمعيت و انجمن زير چتر اين نوع سلفيت در تونس فعال‏ند كه زير چتر فراگير «الجبهه التونسية للجمعيات الإسلامية» با مديريتِ شيخ مختار الجبالى، كه از جمله شناخته‏ شده ‏ترين و معتبرترين شيوخ سلفيتِ تونسى است، فعاليت می كنند.
ويژگی هاى ديگر اين جريان سلفى در تونس عبارت‏ند از:
ويژگی هاى ديگر اين جريان سلفى در تونس عبارت‏ند از:


خط ۲۶۳: خط ۲۹۴:
====سلفی جهادی====
====سلفی جهادی====
اين گروه، افراطی ترين گروه سلفى است و به عكس جريان سلفيه حركتى، خواستار شورش عليه حاكم و انواع فعاليت ‏هاى جمعى، از جمله عمليات مسلحانه است. اين نوع سلفيت، البته در سطح منطقه ‏اى فراگير بوده است و نمی توان آن را در كشورهايى خاص خلاصه كرد. در اين معنا، سلفيت جهادى جريانى بين ‏المللى است كه ماهيت و اهداف خود را از همين بُعد بين ‏المللى كنش خويش می گيرد؛ كنشى كه بنا بر اعتقاد بزرگان اين جريان، براى مقاومت در برابر تهاجم صليبى به سرزمين‏ هاى اسلامى انجام داده می شود و هدف آن، مبارزه با اشغالگران و آزاد كردن سرزمين ‏هاى اسلامى از نفوذ و حضور صليبی هاست. به ويژه پس از اشغال افغانستان و عراق، بُعد بين‏ المللى كنش اين نوع سلفی گرى آشكارتر شد و به صورت گسترده ‏تر محل تأكيد قرار گرفت.
اين گروه، افراطی ترين گروه سلفى است و به عكس جريان سلفيه حركتى، خواستار شورش عليه حاكم و انواع فعاليت ‏هاى جمعى، از جمله عمليات مسلحانه است. اين نوع سلفيت، البته در سطح منطقه ‏اى فراگير بوده است و نمی توان آن را در كشورهايى خاص خلاصه كرد. در اين معنا، سلفيت جهادى جريانى بين ‏المللى است كه ماهيت و اهداف خود را از همين بُعد بين ‏المللى كنش خويش می گيرد؛ كنشى كه بنا بر اعتقاد بزرگان اين جريان، براى مقاومت در برابر تهاجم صليبى به سرزمين‏ هاى اسلامى انجام داده می شود و هدف آن، مبارزه با اشغالگران و آزاد كردن سرزمين ‏هاى اسلامى از نفوذ و حضور صليبی هاست. به ويژه پس از اشغال افغانستان و عراق، بُعد بين‏ المللى كنش اين نوع سلفی گرى آشكارتر شد و به صورت گسترده ‏تر محل تأكيد قرار گرفت.
اين گروه در تونس، براى نخستين بار در دهه هشتاد ميلادى، با حضور جمعى از جوانان، كه دست به ضدعمليات ساده ابتدايى زده بودند، فعاليت خود را آغاز كرد. در عمليات مذكور، تعدادى از عوامل آن كشته و برخى بازداشت شدند و گروهى ديگر به خارج از تونس گريختند كه يكى از آنها «شيخ محمد الازرق» بود كه فتواى جهاد و مشروعيت اقدام عليه حكومت و دستگاه‏ هاى وابسته به آن‏ را صادر كرده بود. وى پس از انجام دادن اين عمليات به عربستان گريخت، اما نظام عربستان در اواسط دهه هشتاد ميلادى وى را دستگير كرد و تحويل دستگاه اطلاعات تونس داد و حكم اعدام وى صادر شد.
اين گروه در تونس، براى نخستين بار در دهه هشتاد ميلادى، با حضور جمعى از جوانان، كه دست به ضدعمليات ساده ابتدايى زده بودند، فعاليت خود را آغاز كرد. در عمليات مذكور، تعدادى از عوامل آن كشته و برخى بازداشت شدند و گروهى ديگر به خارج از تونس گريختند كه يكى از آنها «شيخ محمد الازرق» بود كه فتواى جهاد و مشروعيت اقدام عليه حكومت و دستگاه‏ هاى وابسته به آن‏ را صادر كرده بود. وى پس از انجام دادن اين عمليات به عربستان گريخت، اما نظام عربستان در اواسط دهه هشتاد ميلادى وى را دستگير كرد و تحويل دستگاه اطلاعات تونس داد و حكم اعدام وى صادر شد.
در دهه 1990 م، فعاليت سلفيت جهادى و انديشه اين جريان در تونس با ورود «شيخ الضرير الإدريسى» از عربستان و آموزش‏ هاى دينىِ وى در استان «سيدى بوزيد»، رشد خود را آغاز كرد. تعدادى از عناصر اين جهاد در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود قرن گذشته ميلادى، پس از چند تجربه جهادى ناموفق به افغانستان رفتند و برخى از آنها كوشيدند هسته جماعت جهادى يك پارچه ‏اى نظير كار ليبيايی ها و الجزايری هاى مقيم افغانستان تشكيل دهند، اما تلاششان به دليل فقدان كادرهاى شايسته بين آنها بی نتيجه ماند. پس از خروج افغان‏ هاى عرب از افغانستان در 1992 م، جهادی هاى تونسى به سودان رفتند و باز هم كوشيدند جماعت مورد نظرشان را تشكيل دهند، اما اين بار هم ناكام ماندند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان و ورود موج دوم افغان‏ هاى عرب به اين كشور، ده‏ها تن از جهادی هاى تونسى، پس از شركت در جنگ با صربستان و نسل ‏كشى، در اواسط دهه نود از بوسنى وارد افغانستان شدند و در آنجا توانستند پايگاه مستقلى براى خود تشكيل دهند، اما فرصتى براى توسعه اين پايگاه به منظور بازگشت به تونس براى جهاد پيدا نكردند.
در دهه 1990 م، فعاليت سلفيت جهادى و انديشه اين جريان در تونس با ورود «شيخ الضرير الإدريسى» از عربستان و آموزش‏ هاى دينىِ وى در استان «سيدى بوزيد»، رشد خود را آغاز كرد.  
در دهه نخست سده بيست و يكم، اين جريان توانمندى قابل توجهى در بسيج جوانان تونسى و فرستادن آنها به «جبهه ‏هاى جهاد» در افغانستان و عراق داشت. بعد از حادثه يازده سپتامبر و حمله آمريكا به افغانستان در دسامبر 2001 م، اردوگاه سلفی هاى جهادى تونسى نيز در جنگ عليه نيروهاى آمريكايى در جبهه ارتفاعات تورابورا در كوه‏هاى سليمان در غرب جلال‏ آباد شركت كردند و ده‏ها نفر از آنها كشته و تعدادى نيز اسير شدند و به اين ترتيب، تجربه نوپاى جهاديان تونسى در آزمايشگاه‏ هاى افغانستان از پا افتاد.
 
تعدادى از عناصر اين جهاد در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود قرن گذشته ميلادى، پس از چند تجربه جهادى ناموفق به افغانستان رفتند و برخى از آنها كوشيدند هسته جماعت جهادى يك پارچه ‏اى نظير كار ليبيايی ها و الجزايری هاى مقيم افغانستان تشكيل دهند، اما تلاششان به دليل فقدان كادرهاى شايسته بين آنها بی نتيجه ماند. پس از خروج افغان‏ هاى عرب از افغانستان در 1992 م، جهادی هاى تونسى به سودان رفتند و باز هم كوشيدند جماعت مورد نظرشان را تشكيل دهند، اما اين بار هم ناكام ماندند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان و ورود موج دوم افغان‏ هاى عرب به اين كشور، ده‏ها تن از جهادی هاى تونسى، پس از شركت در جنگ با صربستان و نسل ‏كشى، در اواسط دهه نود از بوسنى وارد افغانستان شدند و در آنجا توانستند پايگاه مستقلى براى خود تشكيل دهند، اما فرصتى براى توسعه اين پايگاه به منظور بازگشت به تونس براى جهاد پيدا نكردند.
در دهه نخست سده بيست و يكم، اين جريان توانمندى قابل توجهى در بسيج جوانان تونسى و فرستادن آنها به «جبهه ‏هاى جهاد» در افغانستان و عراق داشت.  
 
بعد از حادثه يازده سپتامبر و حمله آمريكا به افغانستان در دسامبر 2001 م، اردوگاه سلفی هاى جهادى تونسى نيز در جنگ عليه نيروهاى آمريكايى در جبهه ارتفاعات تورابورا در كوه‏هاى سليمان در غرب جلال‏ آباد شركت كردند و ده‏ها نفر از آنها كشته و تعدادى نيز اسير شدند و به اين ترتيب، تجربه نوپاى جهاديان تونسى در آزمايشگاه‏ هاى افغانستان از پا افتاد.
پس از 14 ژانويه 2011 م.، سازمان جهانى القاعده و بازوى منطقه‏ اى آن در مغرب عربى، جريان جهادى تونسى را با استفاده از نظريات‏
پس از 14 ژانويه 2011 م.، سازمان جهانى القاعده و بازوى منطقه‏ اى آن در مغرب عربى، جريان جهادى تونسى را با استفاده از نظريات‏
رهبران و نيروهاى آموزش‏ ديده و پول احيا كرد. هدف از احياى اين مجموعه، بر هم زدن ثبات در منطقه و پيش‏برد برنامه ‏هاى خود در عرصه سياست بين ‏الملل و جذب نيروهاى جديد و آموزش آنها و نيز تلاش براى كاهش فشارهاى موجود بر روى گروه ‏هاى مسلح در الجزاير و ليبى و ايجاد خط امداد لجستيكى براى آنان بود.
رهبران و نيروهاى آموزش‏ ديده و پول احيا كرد.  
 
هدف از احياى اين مجموعه، بر هم زدن ثبات در منطقه و پيش‏برد برنامه ‏هاى خود در عرصه سياست بين ‏الملل و جذب نيروهاى جديد و آموزش آنها و نيز تلاش براى كاهش فشارهاى موجود بر روى گروه ‏هاى مسلح در الجزاير و ليبى و ايجاد خط امداد لجستيكى براى آنان بود.
محدوده جغرافيايى خشونت ‏ها در تونس، حاكى از آن است كه اغلب كسانى كه در خشونت ‏هاى تونس دست داشته ‏اند، در مناطق حاشيه ‏اى تونس يا اطراف شهرهاى بزرگ اين كشور ساكن، و اغلب بيكار و پيش‏تر زندانى بوده ‏اند. جوانان مناطق مرزى و فقير و محروم در حاشيه پايتخت و استان‏ هاى «بنزرت» و «سيدى بوزيد» و «مدنين»، عناصر اصلى اين جريان را تشكيل می دهند.<ref>http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953</ref>
محدوده جغرافيايى خشونت ‏ها در تونس، حاكى از آن است كه اغلب كسانى كه در خشونت ‏هاى تونس دست داشته ‏اند، در مناطق حاشيه ‏اى تونس يا اطراف شهرهاى بزرگ اين كشور ساكن، و اغلب بيكار و پيش‏تر زندانى بوده ‏اند. جوانان مناطق مرزى و فقير و محروم در حاشيه پايتخت و استان‏ هاى «بنزرت» و «سيدى بوزيد» و «مدنين»، عناصر اصلى اين جريان را تشكيل می دهند.<ref>http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953</ref>


خط ۳۰۳: خط ۳۴۱:


===[[راشد الغنوشی]]===
===[[راشد الغنوشی]]===
غنوشی بیش از ۲۰ سال در دوران حکومت بن‌علی در لندن در تبعید به سر برد و پس از پیروزی بهار عربی در ۲۰۱۱ میلادی به تونس بازگشت و توانست [[حزب النهضة]] را با همکاری قشر مذهبی در مدت کوتاهی دوباره احیا کند. حزب النهضة در نخستین انتخابات دمکراتیک تونس برای مجلس موسسان در ۲۰۱۱، ۳۷ درصد رأی آورد و در حکومت اتئلافی پس از انقلاب سهم عمده‌ای را بر عهده گرفت اما نگرانی‌ ناشی از اسلام‌گرایی روزافزون این حزب در جامعه‌ای که چندین دهه حکومت‌های سکولار را شاهد بود به ویژه پس از قتل منتقدین چپ‌گرای دولت شکری بلعید و محمد براهمی، باعث خیزش‌های تازه‌ای شد که در سال‌های۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به بحران جدیدی در تونس منجر شد. نهضت برخلاف رسم معمول در کشورهای منطقه، داوطلبانه از قدرت کنار رفت و اجازه داد تا انتخابات جدیدی برگزار شود که در آن ۲۷ درصد رأی آورد و جزیی از حکومت ائتلافی کنونی به رهبری حزب ندای تونس است. یکی از نخستین اقدامات غنوشی پس از برگشت به تونس اعلان مخالفت با مفهوم خلافت بود و در این زمینه با اندیشه‌های [[حزب التحریر]] که خواهان تشکیل خلافت اسلامی بود به مخالفت برخاست. به باور او، اسلام با دمکراسی، حقوق بشر و آزادی فردی در تضاد نیست و یک مسلمان برخلاف باور رایج در جهان می‌تواند، دمکرات نیز باشد.<ref> https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی</ref>
غنوشی بیش از ۲۰ سال در دوران حکومت بن‌علی در لندن در تبعید به سر برد و پس از پیروزی بهار عربی در ۲۰۱۱ میلادی به تونس بازگشت و توانست [[حزب النهضة]] را با همکاری قشر مذهبی در مدت کوتاهی دوباره احیا کند. حزب النهضة در نخستین انتخابات دمکراتیک تونس برای مجلس موسسان در ۲۰۱۱، ۳۷ درصد رأی آورد و در حکومت اتئلافی پس از انقلاب سهم عمده‌ای را بر عهده گرفت اما نگرانی‌ ناشی از اسلام‌گرایی روزافزون این حزب در جامعه‌ای که چندین دهه حکومت‌های سکولار را شاهد بود به ویژه پس از قتل منتقدین چپ‌گرای دولت شکری بلعید و محمد براهمی، باعث خیزش‌های تازه‌ای شد که در سال‌های۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به بحران جدیدی در تونس منجر شد. نهضت برخلاف رسم معمول در کشورهای منطقه، داوطلبانه از قدرت کنار رفت و اجازه داد تا انتخابات جدیدی برگزار شود که در آن ۲۷ درصد رأی آورد و جزیی از حکومت ائتلافی کنونی به رهبری حزب ندای تونس است.  
 


یکی از نخستین اقدامات غنوشی پس از برگشت به تونس اعلان مخالفت با مفهوم خلافت بود و در این زمینه با اندیشه‌های [[حزب التحریر]] که خواهان تشکیل خلافت اسلامی بود به مخالفت برخاست. به باور او، اسلام با دمکراسی، حقوق بشر و آزادی فردی در تضاد نیست و یک مسلمان برخلاف باور رایج در جهان می‌تواند، دمکرات نیز باشد.<ref> https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی</ref>
===عمادالدین الحمرونی===
===عمادالدین الحمرونی===
[[عمادالدین الحمرونی]] یکی از فعالان شیعه، در دوران دیکتاتوری بن علی «[[مجمع فرهنگی اهل بیت(علیهم‌السلام) تونس]]» را در اروپا تأسیس کرد.<ref>https://farsi.al-shia.org/تشیع-در-تونس/</ref>
[[عمادالدین الحمرونی]] یکی از فعالان شیعه، در دوران دیکتاتوری بن علی «[[مجمع فرهنگی اهل بیت(علیهم‌السلام) تونس]]» را در اروپا تأسیس کرد.<ref>https://farsi.al-shia.org/تشیع-در-تونس/</ref>
خط ۳۱۲: خط ۳۵۰:


===حبیب بورقیبه===
===حبیب بورقیبه===
حبیب بورقیبه، نخستین رئیس‌جمهوری تونس پس از استقلال است. او در (۳ اوت ۱۹۰۳ – درگذشته ۶ آوریل ۲۰۰۰) در مُنَسْتیر*، در خانواده‌ای پرجمعیت به‌دنیا آمد. پدرش نظامی بود. حبیب در 1325/1907 به شهر تونس*، نزد برادرش محمد، رفت و در آنجا تحصیلات خود را به پایان رساند و پس از دریافت راتبه (بورس) تحصیلی از مدرسه صادقیه، در 1303ش/1924 عازم پاریس شد و در رشته حقوق و علوم سیاسی به تحصیل پرداخت . وی در آنجا با بیوه‌ای فرانسوی ازدواج کرد . حبیب پس از پایان تحصیلات، در 1306ش/ 1927 به تونس بازگشت و به حزب الحرالدستوری (حزب آزادی‌خواه قانون اساسی)، که عبدالعزیز ثعالبی آن را تأسیس نموده بود، پیوست. وی همچنین با دو روزنامه فرانسه‌زبان (پرچم تونس، متعلق به شاذلی خیراللّه، روزنامه‌نگار تونسی) و (صدای تونس)، همکاری کرد. همچنین در دفتر برخی وکلا به کارآموزی پرداخت تااینکه پس از مدتی صاحب دفتر وکالت شد. وقتی روزنامه (صدای تونس) محافظه‌کاری اختیار کرد، بورقیبه از آن کناره گرفت و در 10 آبان 1311/ اول نوامبر 1932 با همکاری چند تن از دوستان خود، و برادرش محمد، روزنامه‌ای به نام (عمل تونس) به زبان فرانسه منتشر کرد. بورقیبه و همفکرانش همواره به مبارزه و مشارکت توده مردم و طبقه کارگر در این مبارزه اعتقاد داشتند. این طرز تفکر سبب شد با شورای مرکزی حزب، که میانه‌رو بودند، دچار اختلاف شوند؛ ازاین‌رو، پس از آنکه حبیب بورقیبه در مخالفت با سیاست فرانسه در مورد تغییر ملیت تونسیها، به همراه شماری دیگر از مخالفان، با محمد المنصف بای (پادشاه تونس از سلسله حسینیان*) دیدار کرد. شورای مرکزی حزب به‌شدت از این اقدام خودسرانه وی انتقاد نمود. درنتیجه، بورقیبه که خواستار آزادی عمل بیشتری بود، در 16 شهریور 1312/ 7 سپتامبر 1933 از شورای مرکزی حزب استعفا کرد و جمعی نیز همراه با او از حزب کناره‌گیری کردند. با این همه، بورقیبه و یارانش، به‌رغم جدایی از حزب، در 11 اسفند 1312/ 2 مارس 1934 همایش سراسری حزب را در شهر قصرالهلال برگزار کردند. با اینکه از شورای مرکزی حزب هیچ کس در این همایش حضور نیافت، اما بیشتر شاخه‌های حزب در خارج از پایتخت به حمایت از آن پرداختند. حبیب بورقیبه و همفکرانش با بهره‌برداری از استقبال عمومی، ضمن اعلام انحلال شورای مرکزی، تأسیس حزب دستور جدید را اعلام نمودند و در پی آن، محمود ماطری به ریاست حزب و حبیب بورقیبه به دبیرکلی برگزیده شدند. بورقیبه، سپس در اقدامی جسورانه، مردم را به تحریم کالاهای فرانسوی و نپرداختن مالیات و برگزاری اعتصاب برای مجبور ساختن فرانسویها به مذاکره دعوت کرد. این اقدامات خشم فرانسویها را برانگیخت و در 12 شهریور 1313/ 3 سپتامبر 1934، هفت تن از اعضای حزب، از جمله بورقیبه و ماطری، دستگیر شدند و روزنامه (عمل تونس) نیز توقیف شد. سرانجام، حکومت فرانسه بورقیبه را به مناطق دورافتاده جنوب تونس تبعید نمود، که اعتراضات شدید مردم تونس را برانگیخت. اعتراضات مردم دو سال ادامه داشت و حکومت جدید فرانسه به نخست‌وزیری ‌لئون‌بلوم با اتخاذ سیاستهای جدید، رهبران حزب دستور جدید، از جمله بورقیبه، را آزاد کرد. به قدرت رسیدن بلوم باعث شد حبیب بورقیبه و حزب متبوعش سیاست گفتگو با حکومت جدید فرانسه را در پیش بگیرند. بر همین اساس، وی در 1315 و 1316ش/ 1936 و 1937 چندین‌بار برای مذاکره با حکومت فرانسه به پاریس رفت. یکی‌از مهم‌ترین خواستهای‌ بورقیبه، اعطای حق تشکیل حکومت و مجلس مستقل به مردم تونس بود، اما حکومت جدید فرانسه، مانند حکومتهای قبلی، آن را نپذیرفت. در 29آبان 1316/ 20 نوامبر 1937، به‌رغم مخالفت محمود ماطری، به پیشنهاد حبیب بورقیبه اعتصاب سراسری برگزار گردید. بر اثر این اقدام، در 13 دی 1316/3 ژانویه 1938 ماطری از ریاست حزب استعفا کرد و شورای مرکزی حزب در 22 اسفند/ 13 مارس همان سال، بورقیبه را به ریاست حزب برگزید. با گسترش دامنه اعتراضات و تظاهرات مردم تونس، حکومت فرانسه علی‌البهلوان، از رهبران ملی‌گرای تونس، را دستگیر نمود. در 20 فروردین 1317/ 9 آوریل 1938، که روز محاکمه وی بود، میان نیروهای فرانسوی و مردم درگیری شدیدی رخ داد که بر اثر آن صدها تن از مردم کشته و مجروح شدند. گسترش این ناآرامیها سبب شد تا حکومت فرانسه برخی رهبران و شخصیتهای مبارز تونسی، از جمله حبیب بورقیبه، را بازداشت نماید. وی از زمان دستگیری تا 18 فروردین 1322/ 8 آوریل 1943، به مدت پنج سال، در زندانهای گوناگون به سر برد، از جمله در زندان نظامی تونس و زندانهای مارسی و لیون در فرانسه. با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه توسط آلمانیها، بورقیبه آزاد شد و در 19 فروردین 1322/ 9 آوریل 1943 به تونس بازگشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بورقیبه در 6 فروردین 1324/ 26 مارس 1945 برای مذاکره با سران اتحادیه عرب، که فقط چهار روز از تأسیس آن می‌گذشت، به قاهره رفت. هدف وی از این اقدام، طرح مسئله تونس و تلاش برای کسب استقلال کشور بود. علاوه بر آن، وی بارها با سران کشورهای عربی، ایالات متحده امریکا و نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد دیدار و گفتگو کرد، اما از حمایت آنها برای کسب استقلال کشورش ناامید شد. در 27 دی 1330/ 18 ژانویه 1952، فرانسوی ها از برگزاری همایش سراسری حزب دَستور جدید جلوگیری کردند و حبیب بورقیبه را دستگیر و به طبَرقه و سپس جنوب تونس و در 31اردیبهشت 1331/ 21 مه 1952 به جزیره جالطه (بین مالت و تونس) تبعید کردند. وی دو سال در این جزیره بود. پس از آن، تظاهرات ضداستعماری مردم تونس به اوج خود رسید. بورقیبه نیز از تبعیدگاه خود، با ارسال نامه‌هایی به رهبران ملی‌گرا و خطاب به مردم، آنها را به مبارزه و مقاومت فراخواند. با گسترده شدن تظاهرات مردمی، پیر مندس فرانس، نخست‌وزیر جدید فرانسه، در 9 مرداد 1333/ 31 ژوئیه 1954 به تونس سفر کرد و در دیدار با محمدالامین بای، پادشاه تونس، استقلال داخلی تونس را پذیرفت. درنتیجه، حکومت جدید تونس به ریاست طاهر بن عمار تشکیل شد، که چهار تن از اعضای حزب دستور جدید در آن شرکت داشتند و پس از مذاکرات طولانی، موافقت‌نامه استقلال داخلی تونس در 12 خرداد 1334/ 3 ژوئن 1955 به امضا رسید. حبیب بورقیبه نیز در 10 خرداد 1334/ اول ژوئن 1955 از تبعیدگاه به تونس بازگشت و با استقبال گسترده مردم مواجه شد. وی با برگزاری همایش سراسری حزب از 23 تا 26 آبان 1334/ 15ـ18 نوامبر 1955، از استقلال داخلی تونس حمایت کرد و آن را گامی اساسی برای رسیدن به استقلال کامل تونس خواند. سرانجام در دی 1334/ ژانویه 1956، پس از به قدرت رسیدن سوسیالیست ها در فرانسه، مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور انجام شد که به استقلال کامل تونس در 29 اسفند 1334/ 20 مارس 1956 انجامید. در 5 فروردین 1335/ 25 مارس 1956 مجلس مؤسسان تشکیل شد و نخستین حکومت ملی پس از استقلال، به ریاست حبیب بورقیبه، در 26 فروردین 1335/ 15 آوریل 1956 تشکیل یافت. <ref>https://rch.ac.ir/article/Details?id=9447</ref>
حبیب بورقیبه، نخستین رئیس‌جمهوری تونس پس از استقلال است. او در (۳ اوت ۱۹۰۳ – درگذشته ۶ آوریل ۲۰۰۰) در مُنَسْتیر*، در خانواده‌ای پرجمعیت به‌دنیا آمد. پدرش نظامی بود. حبیب در 1325/1907 به شهر تونس*، نزد برادرش محمد، رفت و در آنجا تحصیلات خود را به پایان رساند و پس از دریافت راتبه (بورس) تحصیلی از مدرسه صادقیه، در 1303ش/1924 عازم پاریس شد و در رشته حقوق و علوم سیاسی به تحصیل پرداخت . وی در آنجا با بیوه‌ای فرانسوی ازدواج کرد . حبیب پس از پایان تحصیلات، در 1306ش/ 1927 به تونس بازگشت و به حزب الحرالدستوری (حزب آزادی‌خواه قانون اساسی)، که عبدالعزیز ثعالبی آن را تأسیس نموده بود، پیوست. وی همچنین با دو روزنامه فرانسه‌زبان (پرچم تونس، متعلق به شاذلی خیراللّه، روزنامه‌نگار تونسی) و (صدای تونس)، همکاری کرد.  
 
همچنین در دفتر برخی وکلا به کارآموزی پرداخت تااینکه پس از مدتی صاحب دفتر وکالت شد. وقتی روزنامه (صدای تونس) محافظه‌کاری اختیار کرد، بورقیبه از آن کناره گرفت و در 10 آبان 1311/ اول نوامبر 1932 با همکاری چند تن از دوستان خود، و برادرش محمد، روزنامه‌ای به نام (عمل تونس) به زبان فرانسه منتشر کرد. بورقیبه و همفکرانش همواره به مبارزه و مشارکت توده مردم و طبقه کارگر در این مبارزه اعتقاد داشتند. این طرز تفکر سبب شد با شورای مرکزی حزب، که میانه‌رو بودند، دچار اختلاف شوند؛ ازاین‌رو، پس از آنکه حبیب بورقیبه در مخالفت با سیاست فرانسه در مورد تغییر ملیت تونسیها، به همراه شماری دیگر از مخالفان، با محمد المنصف بای (پادشاه تونس از سلسله حسینیان*) دیدار کرد.  
 
شورای مرکزی حزب به‌شدت از این اقدام خودسرانه وی انتقاد نمود. درنتیجه، بورقیبه که خواستار آزادی عمل بیشتری بود، در 16 شهریور 1312/ 7 سپتامبر 1933 از شورای مرکزی حزب استعفا کرد و جمعی نیز همراه با او از حزب کناره‌گیری کردند. با این همه، بورقیبه و یارانش، به‌رغم جدایی از حزب، در 11 اسفند 1312/ 2 مارس 1934 همایش سراسری حزب را در شهر قصرالهلال برگزار کردند. با اینکه از شورای مرکزی حزب هیچ کس در این همایش حضور نیافت، اما بیشتر شاخه‌های حزب در خارج از پایتخت به حمایت از آن پرداختند.  
 
حبیب بورقیبه و همفکرانش با بهره‌برداری از استقبال عمومی، ضمن اعلام انحلال شورای مرکزی، تأسیس حزب دستور جدید را اعلام نمودند و در پی آن، محمود ماطری به ریاست حزب و حبیب بورقیبه به دبیرکلی برگزیده شدند. بورقیبه، سپس در اقدامی جسورانه، مردم را به تحریم کالاهای فرانسوی و نپرداختن مالیات و برگزاری اعتصاب برای مجبور ساختن فرانسویها به مذاکره دعوت کرد. این اقدامات خشم فرانسویها را برانگیخت و در 12 شهریور 1313/ 3 سپتامبر 1934، هفت تن از اعضای حزب، از جمله بورقیبه و ماطری، دستگیر شدند و روزنامه (عمل تونس) نیز توقیف شد. سرانجام، حکومت فرانسه بورقیبه را به مناطق دورافتاده جنوب تونس تبعید نمود، که اعتراضات شدید مردم تونس را برانگیخت. اعتراضات مردم دو سال ادامه داشت و حکومت جدید فرانسه به نخست‌وزیری ‌لئون‌بلوم با اتخاذ سیاستهای جدید، رهبران حزب دستور جدید، از جمله بورقیبه، را آزاد کرد.  
 
به قدرت رسیدن بلوم باعث شد حبیب بورقیبه و حزب متبوعش سیاست گفتگو با حکومت جدید فرانسه را در پیش بگیرند. بر همین اساس، وی در 1315 و 1316ش/ 1936 و 1937 چندین‌بار برای مذاکره با حکومت فرانسه به پاریس رفت. یکی‌از مهم‌ترین خواستهای‌ بورقیبه، اعطای حق تشکیل حکومت و مجلس مستقل به مردم تونس بود، اما حکومت جدید فرانسه، مانند حکومتهای قبلی، آن را نپذیرفت. در 29آبان 1316/ 20 نوامبر 1937، به‌رغم مخالفت محمود ماطری، به پیشنهاد حبیب بورقیبه اعتصاب سراسری برگزار گردید.  
 
بر اثر این اقدام، در 13 دی 1316/3 ژانویه 1938 ماطری از ریاست حزب استعفا کرد و شورای مرکزی حزب در 22 اسفند/ 13 مارس همان سال، بورقیبه را به ریاست حزب برگزید. با گسترش دامنه اعتراضات و تظاهرات مردم تونس، حکومت فرانسه علی‌البهلوان، از رهبران ملی‌گرای تونس، را دستگیر نمود. در 20 فروردین 1317/ 9 آوریل 1938، که روز محاکمه وی بود، میان نیروهای فرانسوی و مردم درگیری شدیدی رخ داد که بر اثر آن صدها تن از مردم کشته و مجروح شدند. گسترش این ناآرامیها سبب شد تا حکومت فرانسه برخی رهبران و شخصیتهای مبارز تونسی، از جمله حبیب بورقیبه، را بازداشت نماید. وی از زمان دستگیری تا 18 فروردین 1322/ 8 آوریل 1943، به مدت پنج سال، در زندانهای گوناگون به سر برد، از جمله در زندان نظامی تونس و زندانهای مارسی و لیون در فرانسه.  
 
با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه توسط آلمانیها، بورقیبه آزاد شد و در 19 فروردین 1322/ 9 آوریل 1943 به تونس بازگشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بورقیبه در 6 فروردین 1324/ 26 مارس 1945 برای مذاکره با سران اتحادیه عرب، که فقط چهار روز از تأسیس آن می‌گذشت، به قاهره رفت. هدف وی از این اقدام، طرح مسئله تونس و تلاش برای کسب استقلال کشور بود. علاوه بر آن، وی بارها با سران کشورهای عربی، ایالات متحده امریکا و نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد دیدار و گفتگو کرد، اما از حمایت آنها برای کسب استقلال کشورش ناامید شد.  
 
در 27 دی 1330/ 18 ژانویه 1952، فرانسوی ها از برگزاری همایش سراسری حزب دَستور جدید جلوگیری کردند و حبیب بورقیبه را دستگیر و به طبَرقه و سپس جنوب تونس و در 31اردیبهشت 1331/ 21 مه 1952 به جزیره جالطه (بین مالت و تونس) تبعید کردند. وی دو سال در این جزیره بود. پس از آن، تظاهرات ضداستعماری مردم تونس به اوج خود رسید. بورقیبه نیز از تبعیدگاه خود، با ارسال نامه‌هایی به رهبران ملی‌گرا و خطاب به مردم، آنها را به مبارزه و مقاومت فراخواند. با گسترده شدن تظاهرات مردمی، پیر مندس فرانس، نخست‌وزیر جدید فرانسه، در 9 مرداد 1333/ 31 ژوئیه 1954 به تونس سفر کرد و در دیدار با محمدالامین بای، پادشاه تونس، استقلال داخلی تونس را پذیرفت. درنتیجه، حکومت جدید تونس به ریاست طاهر بن عمار تشکیل شد، که چهار تن از اعضای حزب دستور جدید در آن شرکت داشتند و پس از مذاکرات طولانی، موافقت‌نامه استقلال داخلی تونس در 12 خرداد 1334/ 3 ژوئن 1955 به امضا رسید.  
 
حبیب بورقیبه نیز در 10 خرداد 1334/ اول ژوئن 1955 از تبعیدگاه به تونس بازگشت و با استقبال گسترده مردم مواجه شد. وی با برگزاری همایش سراسری حزب از 23 تا 26 آبان 1334/ 15ـ18 نوامبر 1955، از استقلال داخلی تونس حمایت کرد و آن را گامی اساسی برای رسیدن به استقلال کامل تونس خواند. سرانجام در دی 1334/ ژانویه 1956، پس از به قدرت رسیدن سوسیالیست ها در فرانسه، مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور انجام شد که به استقلال کامل تونس در 29 اسفند 1334/ 20 مارس 1956 انجامید. در 5 فروردین 1335/ 25 مارس 1956 مجلس مؤسسان تشکیل شد و نخستین حکومت ملی پس از استقلال، به ریاست حبیب بورقیبه، در 26 فروردین 1335/ 15 آوریل 1956 تشکیل یافت. <ref>https://rch.ac.ir/article/Details?id=9447</ref>


===زین العابدین بن علی===
===زین العابدین بن علی===
زین العابدین بن علی هشتاد و سه سال پیش در تونس متولد شد. در دوران دبیرستان به جنبش های مخالف استعمار فرانسه پیوست و برای مدت کوتاهی هم به زندان افتاد اما تحصیلات عالی خود را در مدارس نظامی فرانسه و آکادمی های اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی این کشور گذراند.
زین العابدین بن علی هشتاد و سه سال پیش در تونس متولد شد. در دوران دبیرستان به جنبش های مخالف استعمار فرانسه پیوست و برای مدت کوتاهی هم به زندان افتاد اما تحصیلات عالی خود را در مدارس نظامی فرانسه و آکادمی های اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی این کشور گذراند.
وی پس ازسالها خدمت در سمت های امنیتی و دیپلماتیک، پس از حضور  کوتاه در پست نخست ‌وزیری در جریان یک کودتای بدون خون ریزی در سال ۱۹۸۷ میلادی قدرت را از دستان «حبیب بورقیبه» گرفت.
وی پس ازسالها خدمت در سمت های امنیتی و دیپلماتیک، پس از حضور  کوتاه در پست نخست ‌وزیری در جریان یک کودتای بدون خون ریزی در سال ۱۹۸۷ میلادی قدرت را از دستان «حبیب بورقیبه» گرفت.
اما سرنوشت او به جمعه ۲۶ آذر ماه ۱۳۸۹ گره خورده بود، روزی سرنوشت ساز در تاریخ معاصر جهان عرب؛ روزی که «محمد بوعزیزی» جوان دستفروش تونسی در اعتراض به توقیف چرخ دستی و کالاهایش، خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید تا این گونه آتشفشان خشم ۲۳ ساله ملت تونس علیه «زین العابدین بن علی» دیکتاتور این کشور فوران کند.
اما سرنوشت او به جمعه ۲۶ آذر ماه ۱۳۸۹ گره خورده بود، روزی سرنوشت ساز در تاریخ معاصر جهان عرب؛ روزی که «محمد بوعزیزی» جوان دستفروش تونسی در اعتراض به توقیف چرخ دستی و کالاهایش، خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید تا این گونه آتشفشان خشم ۲۳ ساله ملت تونس علیه «زین العابدین بن علی» دیکتاتور این کشور فوران کند.
اعتراضات تنها به جغرافیای تونس محدود نشد بلکه موجی از خشم و تظاهرات بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و منطقه غرب آسیا را درنوردید؛ حوادثی که از همان زمان در ادبیات سیاسی از آن با عنوان "بهار عربی" یاد می شد. در همین حال قرعه اولین سقوط سلسله وار دیکتاتورها به نام «زین العابدین بن علی» افتاد.
اعتراضات تنها به جغرافیای تونس محدود نشد بلکه موجی از خشم و تظاهرات بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و منطقه غرب آسیا را درنوردید؛ حوادثی که از همان زمان در ادبیات سیاسی از آن با عنوان "بهار عربی" یاد می شد. در همین حال قرعه اولین سقوط سلسله وار دیکتاتورها به نام «زین العابدین بن علی» افتاد.
خط ۳۴۶: خط ۴۰۱:
سافیا فرهات، نادیا لینکه و نادیا خیری از بازیگران مشهور این کشور هستند.
سافیا فرهات، نادیا لینکه و نادیا خیری از بازیگران مشهور این کشور هستند.


از جمله هنرمندان معاصر تونسی، خالدبن سلمان، نادیا لینکه و مراد سالم را می‌توان نام برد.<REF>https://go2tr.com/tunisia#8</REF>
از جمله هنرمندان معاصر تونسی، خالدبن سلمان، نادیا لینکه و مراد سالم را می‌توان نام برد.<ref>https://go2tr.com/tunisia#8</ref>


ابوالقاسم الشابی از شاعران معروف کشور تونس است.
ابوالقاسم الشابی از شاعران معروف کشور تونس است.
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده:کشور های اسلامی]]
[[رده:کشور های اسلامی]]
[[رده: کشور های اسلامی واقع در آفریقا]]
[[رده: کشور های اسلامی واقع در آفریقا]]
۸٬۱۴۱

ویرایش