حکم حدیث مرسل از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
یکی از انواع [[حدیث]] ضعیف حدیث مرسل است که اغلب عالمان فریقین آن را حجت نمی‌دانند اما برخی از عالمان در شرائطی آن را حجت دانسته و بدان عمل می‌کنند. در این مقاله دیدگاه فریقین در این زمینه بیان گردیده است  
یکی از انواع [[حدیث]] ضعیف حدیث مرسل است که اغلب عالمان فریقین آن را حجت نمی‌دانند اما برخی از عالمان در شرائطی آن را حجت دانسته و بدان عمل می‌کنند. در این مقاله دیدگاه فریقین در این زمینه بیان گردیده است.


==الف – حکم حدیث مرسل از منظر اهل سنت==
==الف – حکم حدیث مرسل از منظر اهل سنت==
   
   
دیدگاه اهل سند در اعتبار حدیث مرسل و عدم اعتبار ان مختلف است بسیاری از انان معتقدند اگر راوی مرسل بگونه باشد که جز از ثقه از کسی روایتی نقل نمی‌کند در اینصورت مرسل او قابل قبول است و اگر در روش خود چنین روشی نداشته باشد روایتش غیر مقبول است .  
دیدگاه اهل سند در اعتبار حدیث مرسل و عدم اعتبار آن مختلف است بسیاری از آنان معتقدند اگر راوی مرسل بگونه باشد که جز از ثقه از کسی روایتی نقل نمی‌کند در اینصورت مرسل او قابل قبول است و اگر در روش خود چنین روشی نداشته باشد روایتش غیر مقبول است.  


سیوطی در تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی در بیان دیدگاه محدثین اهل سنت نسبت به حکم حدیث مرسل می‌نویسد:


سیوطی در  تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی  در بیان دیدگاه محدثین اهل سنت  نسبت به حکم حدیث مرسل می‌نویسد:
(ثُمَّ الْمُرْسَلُ حَدِیثٌ ضَعِیفٌ)، لَا یُحْتَجُّ بِهِ (عِنْدَ جَمَاهِیرِ الْمُحَدِّثِینَ وَالشَّافِعِیِّ)، کَمَا حَکَاهُ عَنْهُمْ مُسْلِمٌ فِی صَدْرِ صَحِیحِهِ، وَابْنُ عَبْدِ الْبَرِّ فِی " التَّمْهِیدِ "، وَحَکَاهُ الْحَاکِمُ، عَنِ ابْنِ الْمُسَیَّبِ، وَمَالِکٍ، (وَکَثِیرٍ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَأَصْحَابِالْأُصُولِ).
 
(ثُمَّ الْمُرْسَلُ حَدِیثٌ ضَعِیفٌ) ، لَا یُحْتَجُّ بِهِ (عِنْدَ جَمَاهِیرِ الْمُحَدِّثِینَ وَالشَّافِعِیِّ) ، کَمَا حَکَاهُ عَنْهُمْ مُسْلِمٌ فِی صَدْرِ صَحِیحِهِ، وَابْنُ عَبْدِ الْبَرِّ فِی " التَّمْهِیدِ "، وَحَکَاهُ الْحَاکِمُ، عَنِ ابْنِ الْمُسَیَّبِ، وَمَالِکٍ، (وَکَثِیرٍ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَأَصْحَابِالْأُصُولِ) .
 
 
ایشان علت عدم اعتبار حدیث مرسل را جهل به حال  روات حذف شده در سند  روایت دانسته و می‌نویسد:


ایشان علت عدم اعتبار حدیث مرسل را جهل به حال روات حذف شده در سند روایت دانسته و می‌نویسد:


وَالنَّظَرُ لِلْجَهْلِ بِحَالِ الْمَحْذُوفِ ; لِأَنَّهُ یُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ غَیْرَ صَحَابِیٍّ، وَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ، فَیُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ ضَعِیفًا، وَإِنِ اتَّفَقَ أَنْ یَکُونَ الْمُرْسَلُ لَا یُرْوَی إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَالتَّوْثِیقُ مَعَ الْإِبْهَامِ غَیْرُ کَافٍ کَمَا سَیَأْتِی ; وَلِأَنَّهُ إِذَا کَانَ الْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی لَا یُقْبَلُ، فَالْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی عَیْنًا وَحَالًا أَوْلَی.
وَالنَّظَرُ لِلْجَهْلِ بِحَالِ الْمَحْذُوفِ ; لِأَنَّهُ یُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ غَیْرَ صَحَابِیٍّ، وَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ، فَیُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ ضَعِیفًا، وَإِنِ اتَّفَقَ أَنْ یَکُونَ الْمُرْسَلُ لَا یُرْوَی إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَالتَّوْثِیقُ مَعَ الْإِبْهَامِ غَیْرُ کَافٍ کَمَا سَیَأْتِی ; وَلِأَنَّهُ إِذَا کَانَ الْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی لَا یُقْبَلُ، فَالْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی عَیْنًا وَحَالًا أَوْلَی.


 
ایشان از شافعی نقل می‌کند که برغم انکه مرسل از منظر او غیر معتبر بود اما مرسلات سعید بن مسیب ر ا معتبر و حجت می‌دانست:  
ایشان از شافعی نقل می‌کند که برغم انکه مرسل از منظر او غیر معتبر بود اما مرسلات سعید بن مسیب ر ا معتبر و حجت می‌دانست:
اشْتُهِرَ عَنِ الشَّافِعِیِّ أَنَّهُ لَا یَحْتَجُّ بِالْمُرْسَلِ، إِلَّا مَرَاسِیلَ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ.....-انتهی -<ref>تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی  ص222-224</ref>  
اشْتُهِرَ عَنِ الشَّافِعِیِّ أَنَّهُ لَا یَحْتَجُّ بِالْمُرْسَلِ، إِلَّا مَرَاسِیلَ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ.....-انتهی -<ref>تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی  ص222-224</ref>  


 
دکتر صبحی الصالح در کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در بیان حکم حدیث مرسل می‌نویسد:  
دکتر صبحی الصالح در کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در بیان حکم حدیث مرسل می‌نویسد:  
 
 
والمرسل لیس حُجَّةً فِی الدِّینِ. وهذا هو الرأی الذی «اسْتَقَرَّ عَلَیْهِ حُفَّاظُ الحَدِیثِ وَنُقَّادُ الأَثَرِ، وَتَدَاوَلُوهُ فِی تَصَانِیفِهِمْ»  وأشار مسلم فی مقدمة " صحیحه " إلی أَنَّ «المُرْسَلَ فِی أَصْلِ قَوْلِنَا وَقَوْلِ أَهْلِ العِلْمِ بِالأَخْبَارِ لَیْسَ بِحُجَّةٍ».


والمرسل لیس حُجَّةً فِی الدِّینِ. وهذا هو الرأی الذی «اسْتَقَرَّ عَلَیْهِ حُفَّاظُ الحَدِیثِ وَنُقَّادُ الأَثَرِ، وَتَدَاوَلُوهُ فِی تَصَانِیفِهِمْ» وأشار مسلم فی مقدمة " صحیحه " إلی أَنَّ «المُرْسَلَ فِی أَصْلِ قَوْلِنَا وَقَوْلِ أَهْلِ العِلْمِ بِالأَخْبَارِ لَیْسَ بِحُجَّةٍ».


ایشان بعد از بیان عدم حجیت حدیث مرسل معتقد است – برغم عدم حجیت حدیث مرسل - اکثر اهل علم به مرسلات صحابه عمل می نمایند:  
ایشان بعد از بیان عدم حجیت حدیث مرسل معتقد است – برغم عدم حجیت حدیث مرسل - اکثر اهل علم به مرسلات صحابه عمل می‌نمایند:  


وأکثر أهل العلم یحتجون بمراسیل الصحابة، فلا یرونها ضعیفة، لأن الصحابی الذی یروی حدیثًا لم یتیسر له سماعه بنفسه مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - غالبًا ما تکون روایته عن صحابی آخر قد تحقق أَخْذُهُ عَنْ الرَّسُولِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -، فسقوط الصحابی الآخر من السند لا یضر کما أن جهل حاله لا یضعف الحدیث، فثبوت شرف الصحبة له کاف فی تعدیله - – انتهی – <ref>علوم الحدیث و مصطلحه 1977 ص166-167</ref>


وأکثر أهل العلم یحتجون بمراسیل الصحابة، فلا یرونها ضعیفة، لأن الصحابی الذی یروی حدیثًا لم یتیسر له سماعه بنفسه مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - غالبًا ما تکون روایته عن صحابی آخر قد تحقق أَخْذُهُ عَنْ الرَّسُولِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -، فسقوط الصحابی الآخر من السند لا یضر کما أن جهل حاله لا یضعف الحدیث، فثبوت شرف الصحبة له کاف فی تعدیله -  – انتهی – <ref>علوم الحدیث و مصطلحه 1977 ص166-167</ref>
نتیجه انکه از منظر اهل سنت حدیث مرسل فی الجمله معتبر و حجت است.
 
 
نتیجه انکه از منظر اهل سنت حدیث مرسل فی الجمله معتبر و حجت است .
   
   
==ب – حکم حدیث مرسل از منظر امامیه==  
==ب – حکم حدیث مرسل از منظر امامیه==  
   
   
باید گفت حدیث مرسل از منظر بسیاری از اعلام امامیه نیز همانند دیدگاه اهل سنت حجت نیست هر چند برخی از انان  در صورتی که راوی  ، مراسیلش را از ثقه نقل کند انرا معتبر می‌دانند .
باید گفت حدیث مرسل از منظر بسیاری از اعلام امامیه نیز همانند دیدگاه اهل سنت حجت نیست هر چند برخی از آنان در صورتی که راوی، مراسیلش را از ثقه نقل کند انرا معتبر می‌دانند.
 
 
شیخ طوسی در  العده الاصول در دوران امر بین راوی مسند و راوی مرسل معتقد است اگر راوی مرسل از کسانی بود که جز از ثقه روایت نقل نمی‌کنند در اینصورت  حدیث مرسل  با حدیث مسند در یک سطح قرار می گیرند:


شیخ طوسی در العده الاصول در دوران امر بین راوی مسند و راوی مرسل معتقد است اگر راوی مرسل از کسانی بود که جز از ثقه روایت نقل نمی‌کنند. در اینصورت حدیث مرسل با حدیث مسند در یک سطح قرار می‌گیرند:


وإذا کان أحد الراویین مسندا والآخر مرسلا، نظر فی حال المرسل ، فإن کان ممن یعلم أنه لا یرسل إلا عن ثقة موثوق به فلا ترجیح لخبر غیره علی خبره ، ولأجل ذلک سوت الطائفة بین ما یرویه محمد بن أبی عمیر ، وصفوان بن یحیی ، وأحمد بن محمد بن أبی نصر وغیرهم من الثقات الذین عرفوا بأنهم لا یروون ولا یرسلون إلا عمن یوثق به وبین ما أسنده غیرهم ، ولذلک عملوا بمراسیلهم إذا انفردوا عن روایة غیرهم .
وإذا کان أحد الراویین مسندا والآخر مرسلا، نظر فی حال المرسل، فإن کان ممن یعلم أنه لا یرسل إلا عن ثقة موثوق به فلا ترجیح لخبر غیره علی خبره، ولأجل ذلک سوت الطائفة بین ما یرویه محمد بن أبی عمیر، وصفوان بن یحیی، وأحمد بن محمد بن أبی نصر وغیرهم من الثقات الذین عرفوا بأنهم لا یروون ولا یرسلون إلا عمن یوثق به وبین ما أسنده غیرهم، ولذلک عملوا بمراسیلهم إذا انفردوا عن روایة غیرهم.


ایشان در ادامه، حدیث مرسل را حتی در صورت تفرد – نه تعارض با مسند – در صورتی که شرط مذکور – نقل از ثقه – رعایت گردد معتبر می‌داند:


ایشان در ادامه، حدیث مرسل را حتی در صورت تفرد  – نه تعارض با مسند – در صورتی که شرط  مذکور – نقل از ثقه  – رعایت گردد  معتبر می داند:
فأما إذا انفردت المراسیل فیجوز العمل بها علی الشرط الَّذی ذکرناه،
 
ایشان دلیل ادعای مذکور - عمل به برخی از مراسیل – را شمول ادله جواز عمل به خبر واحد دانسته و می‌گوید:  
 
فأما إذا انفردت المراسیل فیجوز العمل بها علی الشرط الَّذی ذکرناه ،
ایشان دلیل ادعای مذکور - عمل به برخی از مراسیل – را شمول ادله جواز عمل به خبر واحد دانسته و می گوید:  
 


ودلیلنا علی ذلک: الأدلة التی قدمناها علی جواز العمل بأخبار الآحاد، فإن الطائفة کما عملت بالمسانید عملت بالمراسیل، فبما یطعن فی واحد منهما یطعن فی الآخر، وما أجاز أحدهما أجاز الآخر، فلا فرق بینهما علی حال. انتهی <ref>العده الاصول ج 1 ص 155</ref>  
ودلیلنا علی ذلک: الأدلة التی قدمناها علی جواز العمل بأخبار الآحاد، فإن الطائفة کما عملت بالمسانید عملت بالمراسیل، فبما یطعن فی واحد منهما یطعن فی الآخر، وما أجاز أحدهما أجاز الآخر، فلا فرق بینهما علی حال. انتهی <ref>العده الاصول ج 1 ص 155</ref>  


دربرابر دیدگاه مذکور دیدگاه شهید ثانی قرار دارد ایشان درکتاب الرعایه فی علم الدرایه نسبت به عدم اعتبار حدیث مرسل -بصورت مطلق - می‌فرماید:  
دربرابر دیدگاه مذکور دیدگاه شهید ثانی قرار دارد ایشان درکتاب الرعایه فی علم الدرایه نسبت به عدم اعتبار حدیث مرسل -بصورت مطلق - می‌فرماید:  




....والمرسل  لیس بحجة مطلقا ": سواء أرسله الصحابی أم غیره، وسواء أسقط منه واحد أم أکثر، وسواء کان المرسل جلیلا " أم لا فی الأصح من الأقوال للأصولیین و المحدثین. ، وذلک، للجهل بحال المحذوف، فیحتمل کونه ضعیفا- انتهی – <ref>الرعایه فی علم الدرایه  1408ص 137</ref>


....والمرسل لیس بحجة مطلقا ": سواء أرسله الصحابی أم غیره، وسواء أسقط منه واحد أم أکثر، وسواء کان المرسل جلیلا " أم لا فی الأصح من الأقوال للأصولیین و المحدثین.، وذلک، للجهل بحال المحذوف، فیحتمل کونه ضعیفا- انتهی – <ref>الرعایه فی علم الدرایه  1408ص 137</ref>


نتیجه: از مباحثی که در بیان دیدگاه فریقین ذکر شد حجیت فی الجمله مرسل از منظر فریقین ثابت شد هر چند برخی از انها مطلقا قائل به عدم حجیت مرسل هستند.  
نتیجه: از مباحثی که در بیان دیدگاه فریقین ذکر شد حجیت فی‌الجمله مرسل از منظر فریقین ثابت شد هر چند برخی از انها مطلقا قائل به عدم حجیت مرسل هستند.  


==منابع==
==منابع==
خط ۶۹: خط ۵۳:
پانویس
پانویس
[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
[[رده: علوم مقارن ]]
[[رده:علوم حدیثی]]
[[رده:انواع حدیث]]
[[رده:حدیث مرسل]]

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۵

یکی از انواع حدیث ضعیف حدیث مرسل است که اغلب عالمان فریقین آن را حجت نمی‌دانند اما برخی از عالمان در شرائطی آن را حجت دانسته و بدان عمل می‌کنند. در این مقاله دیدگاه فریقین در این زمینه بیان گردیده است.

الف – حکم حدیث مرسل از منظر اهل سنت

دیدگاه اهل سند در اعتبار حدیث مرسل و عدم اعتبار آن مختلف است بسیاری از آنان معتقدند اگر راوی مرسل بگونه باشد که جز از ثقه از کسی روایتی نقل نمی‌کند در اینصورت مرسل او قابل قبول است و اگر در روش خود چنین روشی نداشته باشد روایتش غیر مقبول است.

سیوطی در تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی در بیان دیدگاه محدثین اهل سنت نسبت به حکم حدیث مرسل می‌نویسد:

(ثُمَّ الْمُرْسَلُ حَدِیثٌ ضَعِیفٌ)، لَا یُحْتَجُّ بِهِ (عِنْدَ جَمَاهِیرِ الْمُحَدِّثِینَ وَالشَّافِعِیِّ)، کَمَا حَکَاهُ عَنْهُمْ مُسْلِمٌ فِی صَدْرِ صَحِیحِهِ، وَابْنُ عَبْدِ الْبَرِّ فِی " التَّمْهِیدِ "، وَحَکَاهُ الْحَاکِمُ، عَنِ ابْنِ الْمُسَیَّبِ، وَمَالِکٍ، (وَکَثِیرٍ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَأَصْحَابِالْأُصُولِ).

ایشان علت عدم اعتبار حدیث مرسل را جهل به حال روات حذف شده در سند روایت دانسته و می‌نویسد:

وَالنَّظَرُ لِلْجَهْلِ بِحَالِ الْمَحْذُوفِ ; لِأَنَّهُ یُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ غَیْرَ صَحَابِیٍّ، وَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ، فَیُحْتَمَلُ أَنْ یَکُونَ ضَعِیفًا، وَإِنِ اتَّفَقَ أَنْ یَکُونَ الْمُرْسَلُ لَا یُرْوَی إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَالتَّوْثِیقُ مَعَ الْإِبْهَامِ غَیْرُ کَافٍ کَمَا سَیَأْتِی ; وَلِأَنَّهُ إِذَا کَانَ الْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی لَا یُقْبَلُ، فَالْمَجْهُولُ الْمُسَمَّی عَیْنًا وَحَالًا أَوْلَی.

ایشان از شافعی نقل می‌کند که برغم انکه مرسل از منظر او غیر معتبر بود اما مرسلات سعید بن مسیب ر ا معتبر و حجت می‌دانست: اشْتُهِرَ عَنِ الشَّافِعِیِّ أَنَّهُ لَا یَحْتَجُّ بِالْمُرْسَلِ، إِلَّا مَرَاسِیلَ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ.....-انتهی -[۱]

دکتر صبحی الصالح در کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در بیان حکم حدیث مرسل می‌نویسد:

والمرسل لیس حُجَّةً فِی الدِّینِ. وهذا هو الرأی الذی «اسْتَقَرَّ عَلَیْهِ حُفَّاظُ الحَدِیثِ وَنُقَّادُ الأَثَرِ، وَتَدَاوَلُوهُ فِی تَصَانِیفِهِمْ» وأشار مسلم فی مقدمة " صحیحه " إلی أَنَّ «المُرْسَلَ فِی أَصْلِ قَوْلِنَا وَقَوْلِ أَهْلِ العِلْمِ بِالأَخْبَارِ لَیْسَ بِحُجَّةٍ».

ایشان بعد از بیان عدم حجیت حدیث مرسل معتقد است – برغم عدم حجیت حدیث مرسل - اکثر اهل علم به مرسلات صحابه عمل می‌نمایند:

وأکثر أهل العلم یحتجون بمراسیل الصحابة، فلا یرونها ضعیفة، لأن الصحابی الذی یروی حدیثًا لم یتیسر له سماعه بنفسه مِنْ رَسُولِ اللهِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - غالبًا ما تکون روایته عن صحابی آخر قد تحقق أَخْذُهُ عَنْ الرَّسُولِ - صَلََّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ -، فسقوط الصحابی الآخر من السند لا یضر کما أن جهل حاله لا یضعف الحدیث، فثبوت شرف الصحبة له کاف فی تعدیله - – انتهی – [۲]

نتیجه انکه از منظر اهل سنت حدیث مرسل فی الجمله معتبر و حجت است.

ب – حکم حدیث مرسل از منظر امامیه

باید گفت حدیث مرسل از منظر بسیاری از اعلام امامیه نیز همانند دیدگاه اهل سنت حجت نیست هر چند برخی از آنان در صورتی که راوی، مراسیلش را از ثقه نقل کند انرا معتبر می‌دانند.

شیخ طوسی در العده الاصول در دوران امر بین راوی مسند و راوی مرسل معتقد است اگر راوی مرسل از کسانی بود که جز از ثقه روایت نقل نمی‌کنند. در اینصورت حدیث مرسل با حدیث مسند در یک سطح قرار می‌گیرند:

وإذا کان أحد الراویین مسندا والآخر مرسلا، نظر فی حال المرسل، فإن کان ممن یعلم أنه لا یرسل إلا عن ثقة موثوق به فلا ترجیح لخبر غیره علی خبره، ولأجل ذلک سوت الطائفة بین ما یرویه محمد بن أبی عمیر، وصفوان بن یحیی، وأحمد بن محمد بن أبی نصر وغیرهم من الثقات الذین عرفوا بأنهم لا یروون ولا یرسلون إلا عمن یوثق به وبین ما أسنده غیرهم، ولذلک عملوا بمراسیلهم إذا انفردوا عن روایة غیرهم.

ایشان در ادامه، حدیث مرسل را حتی در صورت تفرد – نه تعارض با مسند – در صورتی که شرط مذکور – نقل از ثقه – رعایت گردد معتبر می‌داند:

فأما إذا انفردت المراسیل فیجوز العمل بها علی الشرط الَّذی ذکرناه، ایشان دلیل ادعای مذکور - عمل به برخی از مراسیل – را شمول ادله جواز عمل به خبر واحد دانسته و می‌گوید:

ودلیلنا علی ذلک: الأدلة التی قدمناها علی جواز العمل بأخبار الآحاد، فإن الطائفة کما عملت بالمسانید عملت بالمراسیل، فبما یطعن فی واحد منهما یطعن فی الآخر، وما أجاز أحدهما أجاز الآخر، فلا فرق بینهما علی حال. انتهی [۳]

دربرابر دیدگاه مذکور دیدگاه شهید ثانی قرار دارد ایشان درکتاب الرعایه فی علم الدرایه نسبت به عدم اعتبار حدیث مرسل -بصورت مطلق - می‌فرماید:


....والمرسل لیس بحجة مطلقا ": سواء أرسله الصحابی أم غیره، وسواء أسقط منه واحد أم أکثر، وسواء کان المرسل جلیلا " أم لا فی الأصح من الأقوال للأصولیین و المحدثین.، وذلک، للجهل بحال المحذوف، فیحتمل کونه ضعیفا- انتهی – [۴]

نتیجه: از مباحثی که در بیان دیدگاه فریقین ذکر شد حجیت فی‌الجمله مرسل از منظر فریقین ثابت شد هر چند برخی از انها مطلقا قائل به عدم حجیت مرسل هستند.

منابع

پانویس

  1. تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی ص222-224
  2. علوم الحدیث و مصطلحه 1977 ص166-167
  3. العده الاصول ج 1 ص 155
  4. الرعایه فی علم الدرایه 1408ص 137